منصوره صامتی

کارشناس فرهنگی

منصوره صامتی

کارشناس فرهنگی

منصوره صامتی

رویای 1400 ساله ی مسلمانان جهان در حکومت اسلامی ایران به تحقق پیوسته و امروز این ظرفیت عظیم فرصتی تکرار نشدنی است. معتقدم که انسان به ضرورت ماهیت الهی و اندیشه ی خویش یک رسانه است وامروز در عصر رسانه ضروریست تا دغدغه های فرهنگی ،اجتماعی و سیاسی مان را باهم شریک شویم، باشد که در مسیر زمان به جامعه ی مهدوی نزدیک شویم."زندگی بهتر حق مسلم ماست!"

و همچنان که رهسپار آینده ایم بیندیشیم که :

ما ازین قرن نخواهیم گذشت
ما ازین قرن نخواهیم گریخت
با قطاری که دگران ساخته اند
هیچ پروازی نیست برساند ما را به قطار دوران
و به قرن دگران
مگر انگیزه و عشق ،
مگر اندیشه و علم ،
مگر آیینه و صلح
و تقلا و تلاش
بخت از آن کسی خواهد بود که مناجات کند با کارش
و در اندیشه ی یک مساله خوابش ببرد
و کتابش را بگذارد زیر سرش و ببیند در خواب حل یک مساله را
باز با شادی در گیری یک مساله بیدار شود ...

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات

۶۸ مطلب با موضوع «سیاسی» ثبت شده است

در پیامی به همایش ملی تغییرات جمعیتی در قم مطرح شد :
"هشدار رهبر معظم انقلاب درباره خطرات پیری جمعیت کشور"

رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی به همایش ملی تغییرات جمعیتی و نقش آن در تحولات مختلف جامعه ، نسبت به خطرات پیری جمعیت کشور ، هشدار داده و تاکید کردند :
 بنده همچنان معتقدم کشور ما ، کشور هفتاد و پنج میلیونی نیست ، کشور ما کشور صد و پنجاه میلیونی است ...
در این پیام رهبر معظم انقلاب ، بااشاره به اهمیت موضوع جمعیت و ضرورت فرهنگ سازی برای اقناع نخبگان در ارتباط با نیاز کشور به افزایش جمعیت ، خاطرنشان کردند : مسئله نمای جوان برای کشور ، یک مسئله اساسی ، مهم و تعیین کننده است و کشورهایی که در دنیا دچار پیری جمعیت شده اند ، به دشواری راه علاجی برای مشکلات ناشی از آن یافته اند که لازم است برای حل این مشکل ، کار علمی ، عمیق و اساسی صورت پذیرد . متن این پیام بدین شرح است :

 « بسم الله الرحمن الرحیم .
مسئله جمعیت که به جد هم مورد بحث و اختلاف نظر در جامعه است ، مسئله بسیار مهمی است . بلاشک از نظر سیاست کلی کشور ، کشور باید برود به سمت افزایش جمعیت ؛ البته به نحو معقول و معتدل . همه اشکالات و ایراد هایی که وارد می شود _ که بعضی از اشکالاتی را هم که مطرح می کنند ما دیده ایم _ قابل برطرف شدن و قابل پاسخ دادن است . آنچه مهم است ، این است که کشور ما با ظرفیت طبیعی و با ویزگی های جغرافیای سیاسی خود ، احتیاج دارد به یک جمعیت بیشتر ؛ علاوه بر این _ همانطور که قبلا هم گفته ایم _ مسئله نمای جوان ، برای کشور یک مسئله اساسی و مهم و تعیین کننده است .
 آن طوری که اهل علم و اهل تحقیق بررسی کرده اند و جوانب قضیه را ملاحظه کرده اند و آمار ها را مورد مداقه قرار داده اند ، ما اگر چنانچه با این شیوه ای که امروز داریم حرکت می کنیم ، پیش برویم ، در آینده ی نه چندان دور ، یک کشور پیری خواهیم بود که علاج این بیماری پیری هم در حقیقت در دسترس نیست ؛ حالا نه اینکه در دسترس ما نیست ، بلکه در دسترس هیچ کس نیست ؛ یعنی امروز کشورهایی که در دنیا دچار پیری شده اند و قدرت زاد و ولد خودشان را از دست داده اند ، به دشواری می شود گفت که راه علاجی برای حل این مشکل دارند . ما هم طبعا با همین مشکل مواجه خواهیم شد ؛ و نباید بگذاریم به اینجا برسد . البته مبانی اسلامی و تفکر اسلامی در زمینه جمعیت و افزایش جمعیت و با توجه به وضع جغرافیای سیاسی منطقه و کشور جمهوری اسلامی ، یک چیزهای روشن و واضحی است .
 همایشی که گذاشته اید [ همایش ملی تغییرات جمعیتی و نقش آن در تحولات مختلف جامعه در موسسه آموزشی پزوهشی امام خمینی در قم ] به نظر من جزو کارهای بسیار خوب است . یعنی ما نمی خواهیم این قضیه را با شعار و با اینکه « صلوات بفرست تمام بشود » و مانند اینها پیش ببریم ؛ می خواهیم مسئله به شکل عمیق و علمی حل بشود ، گره های ذهنی که وجود دارد باز بشود ، حقیقت قضیه روشن بشود و به اعتقاد من ، ما می توانیم این کار را بکنیم . یعنی متفکرین ما و صاحبان دانش مرتبط با مسئله جمعیت _ در هر بخشی از بخش ها _ می توانند در این زمینه منطق صحیح و قابل قبولی را ارائه کنند . این همایش البته قدم اول است ، یعنی قدم ابتدایی است اما از گذاشتن قانون ، به نظر من مهم تر است [ در گزارش حجت الاسلام آقا تهرانی اعلام شد که پس از تصویب سیاست ها و راهبردهای بحث جمعیت در شورای عالی انقلاب فرهنگی ، کمیسیون فرهنگی مجلس در حال کار بر روی طرحی است تا پس از طرح آن در صحن مجلس ، به عنوان قانون تصویب شود ] چون فرهنگ سازی در این مسئله ، مثل خیلی از مسائل دیگر اجتماعی ، حرف اول را می زند . باید فرهنگ سازی بشود که متاسفانه امروز این فرهنگ سازی نیست ؛ با اینکه گفته شده ، ما هم گفته ایم ، دیگران هم گفته اند ، در مجلس هم مطرح شده ، بعضی ها هم کم و بیش اینجا و آنجا بحث می کنند ، لیکن کار فرهنگی به معنای صحیح انجام نگرفته . به نظر من این کار شما ، کار خوبی است ، کار مناسبی است ؛ منتها اکتفا نکنید به اینکه یک میزگردی تشکیل بشود و سخنرانی گذاشته بشود و مثلا تعدادی مقاله جاپ بشود ؛ اینها کارهای لازمی است ، اما ناکافی است ؛ بایستی از امکاناتی که در کشور وجود دارد استفاده کنید ، قکر را در کشور بگسترانید ؛ آن وقت فکری هم که گسترش پیدا می کند ، باید فکری عمیق و اساسی و منطقی و قانع کننده برای هر کسی باشد . من معمولا وقتی گروهها و افرادی دنبال این هستند که مثلا یک گردهمایی و همایشی را ترتیب بدهند ، همیشه سفارش می کنم ، می گویم شما امد (پایان) را نزدیک قرار ندهید ، یعنی فرصت قرار بدهید برای اینکه بتوانید کار بکنید ، تا آنچه بروز می کند در این همایش ، یک چهره و نمای مطلوبی داشته باشد و آبرومند باشد . لیکن کار را به اینجا متوقف نکنید ، جوانب قضیه را بسنجید ، ببینید چه چیزهایی هست که موجب می شود جامعه ما دچار میل به کم فرزندی بشود . این میل به کم بودن فرزند ، یک عارضه است ؛ والا انسان بطور طبیعی فرزند را دوست می دارد . چرا افراد ترجیح می دهند فقط یک فرزند داشته باشند ؟ چرا زن به شکلی ، مرد به شکلی پرهیز می کنند ار فرزندآوری ؟ اینها را بایستی نگاه کرد و دید عواملش چیست ؛ این عوامل را پیدا بکنید بر روی علاج این عوامل بیماری زا _ که به اعتقاد بنده اینها عوامل بیماری زا هستند _ متخصصین و صاحبان اندیشه را بخواهید که فکر کنند . فرض کنید مثلا بالا رفتن سن ازدواج ؛ بلاشک یکی از چیزهایی که باروری را محدود می کند ، بالا رفتن سن ازدواج است ؛ خب ، این یکی از کارهایی است که باید در کشور فکر بشود . چرا سن ازدواج در کشور ما بالا رفته ؟ مگر جوان هفده ساله ، هجده ساله ، نوزده ساله ، احتیاج ندارد به اطفاء نیاز و غریزه جنسی ؟ ما باید این را فکر بکنیم . خب از آن طرف می گویند اینها خانه ندارند ، شغل ندارند ، درآمد ندارند ؛ ببینیم چگونه می شود کاری کرد که همه اینها با هم جمع بشود . ما نباید تصور بکنیم که حتما بایستی یک نفری خانه ای ، ملکی داشته باشد ، یک شغل درآمد داری داشته باشد ، یعد ازدواج بکند ؛ نه ، "ان یکونوا فقراء ، یغنهم الله من فضله" این قرآن است که با ما دارد اینجور حرف می زند .
یعنی همه آن گره های ذهنی که وجود دارد را در این زمینه ، باید شما باز کنید . یعنی شان شما و همایشی از این قبیل این است که بایستی این کار فکری و علمی را بکند ؛ یعنی صرفا بیان فکر و بیان خواست و حتی بیان شعارهایی در این زمینه نباشد . واقعا کار بشود ؛ عوامل کاهش جمعیت و و موجبات افزایش جمعیت به نحو مطلوب و با اعتدال متناسب ، درست سنجیده بشود و مطرح بشود تا اقناع بشوند افکار نخبگان . در این زمینه خب الان عامه مردم ، بعضی ها متدینند ، بعضی ها متعبدند ، وقتی گفته می شود ، می روند سراغ باروری بیشتر ؛ لکن نخبگان جامعه باید اقناع بشوند ؛ باید مسئله را قبول کنند . اگر نخبگان قبول کردند ، کار سهل می شود ، کار فرهنگ سازی آسان می شود . در این زمینه ها باید تلاش کنید و امیدوارم انشاء الله موفق باشید .
بنده همچنان معتقدم کشور ما ، کشور هفتاد و پنج میلیونی نیست ؛ کشور ما کشور صد و پنجاه میلیونی است . حالا ما دست کم را گرفتیم گفتیم صد و پنجاه میلیون ، بیشتر هم می شود گفت . (!) قطعا این کشور با این سطح وسیع ، با این تنوع آب و هوایی ، با این امکانات فراوان زیرزمینی ، با این استعداد های بالقوه علمی که در این کشور وجود دارد ، می تواند یک کشور پر جمعیتی باشد و انشاء الله هم خودش این جمعیت را اداره کند ، یعنی همچنان که ما فکر می کنیم که اگر چهار ، پنج بچه افتاد روی دوش یک خانواده وضع زندگی شان چگونه خواهد شد ، فکر این را هم بکنید که این چهار ، پنج بچه وقتی بزرگ شدند و کاری پیدا کردند و شغلی پیدا کردند ، چه کمکی می توانند به پیشرفت کشور بکنند ، یعنی این را هم باید فکر کرد . یک نگاه مقلدانه ای به زندگی غربی یا زندگی اروپایی وجود داشته که به اینجاها منتهی شده و میراث آن به ماها رسیده ؛ ما هم در یک برهه ای از زمان غفلت کردیم ، کاری که باید انجام بدهیم ، انجام ندادیم . در حالی که امروز در بعضی از کشور های غربی که از کاهش باروری دارند زیان می بینند ، پشیمانند ؛ و در بعضی از کشورهای غربی مطلقا کاهش باروری وجود ندارد . یعنی خانواده های پر جمعیت ؛ مثلا خانواده های آمریکایی با ده ، دوازده تا بچه . چطور خانواده ایرانی که می خواهد از او تقلید کند ، باید حتما یک بچه داشته باشد یا دو بچه ؟! که این الان وجود دارد و گزارش ها و خبر ها از این واقعیت به ما اطلاع می دهد . انشاء الله موفق و موید باشد . والسلام علیکنم و رحمه الله »

 به پیشنهادجناب سجاد غلامی
 92/08/06 سید علی حسینی خامنه ای
  • منصوره صامتی

صداقت آمریکایی!

منصوره صامتی |
اخیرا علاوه بر اسلام آمریکایی، صداقت آمریکایی  هم به بازار جهانی معرفی شده است!
  • منصوره صامتی
» سرویس: رسانه های دیگر - رسانه دیگر کد خبر: 92072918132 دوشنبه ۲۹ مهر ۱۳۹۲ - ۱۳:۳۵ «یه کاری کنید ارزونی بشه ، کرایه خونه کم بشه ، مواد غذایی ارزون بشه، بازار کار رونق پیدا کنه، دارو و درمان به قیمت خون آدم نباشه، امنیت و رفاه داشته باشیم...»

به گزارش ایسنا، در بخش‌هایی از متنی که بهارنیوز منتشر کرده آمده است: پست زیر مطلب قابل تامل و البته تکان‌دهنده‌ای است که توسط یک دختر جوان ایرانی در فیسبوک دکتر ظریف وزیر خارجه کشورمان منتشر شده است. «وقتتون بخیر امیدوارم حالتون بهتر شده باشه من یه دختر 26 ساله ایرانی ساکن ایرانم (ببخشید که نمیتونم خودم رو کامل معرفی کنم) امیدوارم کامنت منو کامل بخونید. من متاهلم، سه ساله که عقد کردم اما به خاطر مشکلات مالی نمی‌تونیم عروسی کنیم، شوهرم دانشجوی دکتراست و کار پیدا نمی‌کنه ...بی‌پولی و بیکاری دمار از روزگار ما در آورده، پدرم یه بازنشسته ست و از پس خرید جهزیه بر نمیاد. من اخیرا کارشناسی ارشد نوبت روزانه قبول شدم، یکی از دانشگاه‌های عالی تهران، یکی از بهترین رشته‌ها، هفته‌ای 3 روز میام تهران. شاید باورتون نشه اما من از پس کرایه اتوبوسم به تهران بر نمیام ...من نمی‌تونم هفته‌ای 40 هزارتومن برای غذا و کرایه و ... هزینه کنم... شوهرم توان حمایت منو نداره و از پدرم هم نمی‌تونم پول بگیرم، وام دانشجویی هم که به جایی نمی‌رسه و هنوز ندادن ... بارها به انصراف از تحصیل فکر کردم اما بغض گلومو می‌گیره، چون من برای قبولی خیلی زحمت کشیدم... نمیدونم شما بچه دارین یا نه، نمیدونم خودتون و بچه‌هاتون چطور درس خوندین اما همه امکانات خودتونو بذارید کنار و درس خوندن تو بدترین شرایطو تصور کنید. مدام فکر می‌کنم اینایی که میرن دانشگاه بین‌الملل چقدر پول دارن؟؟؟ چطوری من نمی‌تونم هفته‌ای 40 هزارتومن پول بدم برای درس و اونا .... دیگه دارم افسرده می‌شم...

همین برنامه رو برای جهیزیه هم دارم...همیشه عقد کردن برای دخترا یعنی مهمونی، گردش، خوشی، خرج کردن، مسافرت... منم نوعروسم، اما از این زندگی فقط یه چیز بهم رسیده ، اونم حسرته...من نمی‌خوام بهم بگین " متاسفم". من خودمو معرفی نکردم چون ترحم کسی رو نمی‌خوام. من فقط حقمو می‌خوام... من ایرانی‌ام، چرا تو مملکت خودم، جایی که کل طایفه‌ام بخاطرش شهید و جانباز دادن رفاه ندارم؟؟؟ چرا بیکارم؟؟؟ چرا تغذیه خوب ندارم؟؟؟ چرا بی‌پولم؟؟؟ چرا با این معدل و این رزومه باهام مثل یه تفاله برخورد می‌شه؟؟؟ این انرژی هسته‌ای کو؟ کجاست؟ چیش به من رسیده؟ منو تو انرژی اتمی استخدام می‌کنن؟؟؟ یا شوهر استعداد درخشانمو؟؟؟ قبضامون که مدام گرونتر و زیادتر می‌شه، تابستونا که برق مدام قطعه، پس کو تامین انرژی؟؟؟؟ حتی اگه واسه آینده کشورم خوبه چرا ما باید قربانی بشیم ؟؟؟ چرا آبادی‌های نسل بعد رو خاکستر ما باشه؟ مگه ما چه گناهی کردیم؟؟؟چرا مملکت من راحت از دزدی 3 هزار میلیارد تومنی می‌گذره ولی 24 ساعت بنده به دو ریال یارانه‌ی مردم؟؟؟ یارانه‌ای که بودنش برای آدمایی مثل من معنی حفظ آبرو رو داره. تو این وضع گرونی... نمی‌دونید این آخری شده رویای من... من نمی‌دونم مشکل کمر شما چیه ولی درد شما رو خوب می‌فهمم. درد از کمر شروع میشه تا مچ پا میاد... انگار یه رشته داغ تو پای آدمه که کشیده میشه. من نمی‌تونستم برم دکتر اما علائم و دردامو تو اینترنت سرچ کردم و فهمیدم چه بیماری دارم. نه میشه ایستاد، نه میشه نشست، نه میشه خوابید... من اینجا به درد تسلیم میشم ... من می‌میرم از درد اما نمی‌تونم برم دکتر ،نمی‌تونم ام آر آی بگیرم. چون بیمه ندارم، چون پول ندارم، هزینه‌های درمان سرسام‌آوره، سلامتی شده به قیمت خون آدم... خوش بحال شما که برای دردتون طبیب دارید (البته هرچی که دارید حلال و خوشتون. خدا به روزیتون برکت بده. انشاءالله که حالتونم خوب بشه.)، من از ترس اینکه شوهر و پدرم شرمندم نشن به کسی نمیگم چقدر درد می‌کشم...

می‌بینید ... فرق من و شما همینه... زندگی من به یه تاره مو بنده ولی شما مسئولین زندگی آروم و قشنگتونو بی‌استرس ادامه میدین. واسه همینه که شما با خیال راحت خبر از مذاکرات بعدی میدید و من اشک تو چشام حلقه می‌زنه که ای خداااااا پس کی تموم می‌شه؟؟؟ همه اینارو گفتم که بدونید کسایی مثل من هستند که فقط زنده‌اند اما بارها و بارها آرزوی مرگ می‌کنند. کاری کنید که تحریما تموم بشه، یه کاری کنید ارزونی بشه ، کرایه خونه کم بشه ، مواد غذایی ارزون بشه، بازار کار رونق پیدا کنه، دارو و درمان به قیمت خون آدم نباشه، امنیت و رفاه داشته باشیم. کاری کنید که منه بچه درس‌خون، منی که تو زندگیم فقط تلاش کردم، صبر کردم و پامو کج نذاشتم، بخاطر فشار اقتصادی تو این سن و سال این همه مریضی عصبی نداشته باشم و فکرم مدام پی انصراف از تحصیل نباشه، یه کاری کنید جوونا راحت ازدواج کنن اینطوری فسادم کم میشه. فقط یکم سریع تر ... میترسم آخرش به عمر ما قد نده. تو رو خدا... دیگه بسه تحریم...یکی می‌گفت باید قبر دهه شصتیا رو گودتر بکنند چون آرزوهای زیادی دارن که باید با خودشون به گور ببرن...»

به گزارش ایسنا،‌ پارسینه پاسخ ظریف را به این شرح منتشر کرده است: سلام دخترم. می دانم که مسئولیت سنگینی بر دوش من و همکاران من است و گرچه در ایجاد شرایط کنونی نقشی نداشته ایم ولی به هرحال با پذیرش مسئولیت باید در جهت حل آن حرکت کنیم. امیدوارم با تدبیر ریاست محترم جمهوری و با حمایت همه مردم مشکلات انباشته اقتصادی به تدریج رفع شوند و زندگی برای شما و بقیه مردم راحت تر شود. باور کنید که در هر لحظه از کار اداری و مذاکرات، خودم را وام دار و مدیون تک تک شما می دانم و امیدوارم که بتوانم باری از دوش شما بردارم. به یاری خدا و به پشتیبانی شما، این کار را با صبر و با حفظ حقوق کشور انجام خواهیم داد. اما اطمینان داشته باشید که برای مذاکره جدی و رفع فشارها، بهترین روش تلاش برای رسیدن به تفاهم از طریق تعامل سازنده و عزت مند است. اندکی صبر، سحر نزدیک است.

 این پست به پیشنهاد جناب امیر به مخاطبان این رسانه تقدیم می شود انتخاب تیتر منصوره صامتی
  • منصوره صامتی

بعد از مدتها داوطلبانه وارد آشپزخانه شدم تا ظرفها را خشک کنم و گاز را آنقدر بسابم تا برق بیفتد و از لذت یک آشپزخانه ی براق و تمیز که همه چیز سرجایش است تجدید قوا کنم در این اندیشه بودم که :

نمی فهمم و متوجه نمی شوم چرا ایرانی جماعت اصولا با شفاف سازی و صراحت مشکل دارد ، حتی تاریخ هم گواه است که همواره سر ایرانی ها را با پنبه بریده اند چرا؟

نه به خاطر قدرت تاکتیکی بلکه به جهت ضعف تکنیکی ما ایرانیان که از اساس هرکه از در دورویی و تزویر وارد گود شد او را پذیرفته ایم و هر آنکه را که پرده ها را بالا زده و خود واقعی اش را نمایان ساخته شماتت کرده ایم ...

آنقدر می پسندم که باز هم بنویسم و ذهن  انباشته از واژه هایم را بر روی لوح سفید مقابل تخلیه کنم ولی صد حیف و افسوس که در این بامداد چشمانم سو ندارند 

اگر به لطف خداوند در ساعتهای پیش رو جانی بر تن می تپید خواهم نوشت که 

چرا و به چه دلیل شفافیت خواهران اشراقی قابل تقدیر است؟

لطفا شما مخاطب ارجمند در پاسخ به این سوال همراهی بفرمایید (به قدر کافی راهنمایی کرده ام)

  • منصوره صامتی

 ساعت حدو 6 بعداز ظهر بود ذهنم خیلی مشغول بود فقط میخواستم زودتر حرکت کنم .استارت زدم ولی ماشین روشن نشده خاموش شد.

ای بابا! حتما باز هم بنزین تموم شده. همین 2 ماهه پیش بود که 35 هزارتومن ناقابل دادم بلکه درجه ی بنزین ماشین درست بشه ولی هنوز خرابه!

ترمز دستی رو خوابوندم تا کمی زاویه ی ماشین نسبت به شیب زمین کم بشه ولی ماشین حرکت نکرد.یادم افتاد برحسب اتفاق 1 بطری 1 لیتری بنزین صندوق عقب بود با ناراحتی پیاده شدم و رفتم که بطری رو داخل باک بریزم...

درست پشت ماشین که رسیدم تا اومدم عکس العملی  نشون بدم ماشین به سمت شیب حرکت کرد...

وحشت زده خواستم برم عقب که ماشین پشت سر ی که تو پارک بود مانع شد ...

خدای من ! الانه که ماشین بیاد و له ام کنه خواستم با دستم جلوی ماشین و بگیرم خدای من چقدر سنگینه شیب زمین هم که به سمت منه... خدای من  منو ببخش بخاطر همه ی لحظاتی که فراموشت کردم 

وقتی فشار و سنگینی ماشین رو روی زانوم  که بین سپر و تیزی آهن پاره های ماشین دیگری مونده بود و هرلحظه این فشار بیشتر می شد  احساس کردم چنان از روی التماس و خواهش جیغ زدم و گریه کردم که تا بحال سابقه نداشت تو اون سکوت و تاریکی خیابون نمی دونم ناگهان این تعداد از کجا به سمت من روانه شدند بنده خدا خانم ها که دل غشه گرفته بودن آقایون هم که هل شده بودن و می گفتن حاج خانم نترس چیزی نیست  چند نفری ماشین و عکس شیب زمین حرکت داندو خانم ها مصدوم حادثه رو بردن یک گوشه

از خجالت حضور دیگران در سکوت اشک می ریختم که آب قند از راه رسید بدنم یخ کرده بودو سنگینی پای صدمه دیده به چند صد کیلو می رسید

بماند که آمبولانس کی آمدو چه زمانی به بیمارستان رسیدیم

عکس گرفته شد، پزشک داخلی توصیه کرد به جهت سایه ای که در عکس مشخصه حتما باید متخصص ارتوپدی نظر بده وسفارش کرد که به هیچ عنوان حرکت نکنم و توده ی سنگین و سوزش پا امانم رو بریده بود

متخصص ارتوپد حضور نداشت صبح به بیمارستان رفتیم که  نظر ارتوپد رو هم جویا بشیم

 برای بار 20 ام بود که ماجرای سپر و آهن و پای له شده رو توضیح می دادم ...خوشحال بودم که استخوان زانو درد کمتری داره و نهایتا چند روزی آتل می بندن و خوب میشه 

زهی خیال باطل !ارتوپد عکس رادیولوژی و  دید وپای صدمه دیده رو معاینه کرد گفت خانم چه کردی این چه پاییه فورا باید بستری بشید این توده سخت وحجم وسیعی از پشت زانو که کبود و خون مرده شده خطرناکه باید جراحی بشه تخلیه بشه...

از دیشب پا تون کرخ نشده؟ سرد نشده ؟ یادم اومد که ای وای خدای من روی ساق  پام گزگز می کنه ...دیدی چی شد حالا مگه من چند سالمه  که باید پام و جراحی کنم؟ این همه کارو کی میخواد انجام بده ؟

گفتم آقای دکتر حالم که خیلی بد نیست آخه

گفت : اومدی پیش یک پزشک باتجربه .چند سال پیش بیماری وضعیتی شبیه شما داشت که بعد از چند روزپاش کرخ شد و لخته ی خون شریان اصلی رو بست و ناگزیر پای بیمار از بالای زانو قطع شد...

قطع شد؟! یعنی چی جناب دکتر برای چی باید پای من قطع بشه آخه!

: به هر حال باید جراح عروق هم نظر بده لخته ی خون در پا خطرناکه

گفتم :میشه  دستور بدیدآزمایش یا کاری که نیازه برای تشخیص اولیه انجام بشه  صورت بگیره شاید چیزی نباشه

نوشت سونوگرافی رنگی از پا به مبلغ 200 هزار تومن نا قابل!

چه میشه کرد باید جلوی قطع پا رو هر جوری شده بگیرم ...

ای بابا خانم عزیز بانوجان یعنی چی که وقت ندارین باید فردا بیام کار من اورژانسیه خودم  با ماشین خودم تصادف کردم ! اگر خون در عروق پام لخته بشه پام قطع میشه متوجه میشید یعنی چی؟

باید صبر کنید،   خانم دکتر باید قبول کنن، امروز سرشون خیلی شلوغه

خانم دکتر که اومد بیرون یک لحظه دیدمش و عجب بد اخلاق وعصبی ! با چه زبونی ازش وقت بگیرم حالا


دورو بر و نگاه کردم  تعداد زیادی خانم باردار در نوبت بودن خدای من مگه نمی گن کسی بچه دار نمیشه حالا چرا این همه زن باردار باید جلوی من نوبت داشته باشن هر ثانیه که بگذره لخته ی خون پام بیشتر میشه ای بابا چرا کسی درک نمی کنه پات قطع بشه یعنی چی...

اصلا  حالا که اینطور شد  و پای من انقدر درد می کنه و دکترم بداخلاق و کم حوصله است و کلی ام هزینه ی دکتر  شده از دیشب تا حالا ...مرگ بر آمریکا  مرگ بر اسراییل که هر چی می کشیم مستقیم و غیر مستقیم به این شیاطین بزرگ بر می گرده!

این ماجرای واقعی ادامه دارد



  • منصوره صامتی

اصلا سیاسی نیست

منصوره صامتی |

معاون اجتماعی نیروی انتظامی حقیقتا زحمت کشیدند .مانده ام در وصف این پارادکس چه بنویسم؟  فاجعه ی این غفلت  را چگونه تصویر کنم؟

وا اسفا ! از روزی که خود حجاب خود شویم

جناب معاون باید حافظ سرمایه های اجتماعی باشند آنگاه خود عروسک ناتوی فرهنگی را به آینده سازان تقدیم می کنند ، حتی به پسران!

یک نفر بگوید ما را چه می شود؟ شاید هم بهتر است بگوییم ایشان را چه شده است؟


  • منصوره صامتی
بزرگواران!حال که به تنهایی می برید و می دوزید و تن ملت می کنید  لطفا تکلیف پارادوکسیکال ملت را با فرهنگ 13 آبان نیز مشخص بفرمایید

بزرگواران ! لطفا بفزمایید امسال 13 آبان تکلیف ما با  (مرگ بر آمریکا ) چیست ؟

بزرگواران! لطفا بفرمایید امسال تکلیف ما با تقویم و13 آبان چیست؟
بزرگواران!لطفا بفرمایید امسال تکلیف ما با تاریخ و لانه ی جاسوسی چیست؟
بزرگواران! لطفا امسال ما را از بلا تکلیفی در بیاورید 
                                                      سازش، نرمش،خواهش،کرنش...
                         یا شاید  کلا بی خیالش!

البته اگر صلاح می دانید ما را هم در جریان بگذارید
  • منصوره صامتی
سلام دوستان ! خوشحالم که در این بحث با شما مشارکت می کنم .جناب سجاد غلامی در این بحث شرکت کردند و مطالب خوبی مطرح کردند اگر موافق باشید ، موضوع بحث را به سه موضوع تقسیم می کنیم : اول : "اسلامی کردن دانشگاهها" ؛معنا و مفهوم ، فرآیند آن ، مقدمات و ملزومات این امر ، عناصر و مولفه های آن .
 دوم : اجرای طرح "تفکیک جنسیتی" در دانشگاهها تحت عنوان بخشی از فرآیند اسلامی کردن دانشگاهها .
 سوم : دانشگاه "تک جنسیتی" ؛ آری یا نه ؟ مزایا و مضرات ؛ محاسن و معایب (جدا از ایجاد هرگونه ارتباط و پیوند میان آن با موضوع اسلامی کردن دانشگاهها ) بحث را به همین ترتیبی که بیان شد دنبال می کنیم . به نظر من نمی توان از دانشگاه صحبت کرد ، اما به اهمیت جایگاه آن واقف نبود و نمی توان برای دانشگاه برنامه ریزی نمود در حالی که از مختصات محیط آن اگاه نبود و نسبت به کارکرد های این نهاد آموزشی-فرهنگی غافل بود . دانشگاه در واقع ضربان سنج حیات یک جامعه است ، در این نوار فعال یا راکد است که می توان آیینه تمام نمای زندگی یک ملت را در فرادید نهاده و در آن به تماشای آینده پربار آن پرداخت یا نه ، نظاره گر آینده رقت آور آن بود . دانشگاه نقطه اصلی هر جامعه و کشوری است . یه حق "اگر دانشگاه اصلاح شود ، آینده آن جامعه اصلاح و اگر دانشگاه فاسد شود ، سرنوشت آن جامعه تباه خواهد شد" . بحث را از "اسلامی کردن دانشگاهها" آغاز می کنیم . براستی اسلامی کردن دانشگاهها به چه معنی است که به فرموده مقام معظم رهبری (دامت برکاته) از "نان شب" هم برای دانشگاه واجب تر است ؟؟ پاسخ به این سوال را می توان در فرمایشات معظم له جستجو کرد که ایشان در بیانات خود به صورت مشروح و مبسوط به چهارچوب اصلی آن اشاره کرده اند . از مجموع نقطه نظرات "حضرت آقا" می توان به این نتیجه رسید که اسلامی کردن دانشگاهها ، آرمانی از آرمانهای نظام جمهوری اسلامی است که در پائین ترین سطح آن ، می توان به موارد زیر اشاره کرد : غالب شدن فضای خودباوری و اعتماد به نفس ؛ خداباوری و دین باوری ؛ تدین و اخلاق ؛ عمق بخشی به آگاهی ها و معرفت های دینی ؛ تعبد و تقید به احکام اسلامی ؛ افزایش عمق و بصیرت دینی ؛ قدرت فهم و تحلیل دانشجو در مسائل سیاسی ؛ در کنار حاکم شدن فضای تلاش ، امید ، علم پزوهی و خلاقیت در دانشگاه ها . در سطوح بالاتر از این آرمان ، می توان به اصلاح ساختار های نظام آموزشی در جهت تعلیم و تربیت به معنی واقعی کلمه آن ، و همچنین اهتمام ویزه به "اسلامی کردن علوم" و "نهظت تولید علم" اشاره کرد به نحوی که خروجی آن ؛ تحویل دانشمندی مومن ، متخصصی فاضل و عنصری آگاه ، مفید و فعال و کارآمد در خدمت به جامعه و آرمانهای نظام جمهوری اسلامی باشد . در اینجا برای روشن شدن مفهوم "اسلامی کردن علوم" که از مولفه های اصلی و واقعی اسلامی کردن دانشگاههاست ؛ می خواه بحثی تاریخی-تحلیلی داشته باشم : در قرون گذشته که اروپا دوران تاریک و عاری از علم و فرهنگ و دانش خود را سپری می کرد ، عمده کشور های اسلامی در دوران شکوفایی و اوج تمدن اسلامی خود قرار داشتند . به تدریج و ینا به عللی که در اینجا مجال آن بحثها نیست ، تمدن شکوهمند علمی اسلامی رو به اضمحلال نهاد و همزمان در آن سو ، اروپائیان با آغاز "نهظت ترجمه" ی علم از کشور های اسلامی ، به دنبال زدودن جهل حاکم بر فرهنگ خود ( که از جانب کلیسا و به نام دین بر جامعه آن روز اروپا تحمیل شده بود ) برآمد که نتیجه آن به مرور به "انقلاب صنعتی" در اروپا منتهی شد . بعد از آن با پیدایش پدیده استعمار که آن هم حاصل تفوق علمی آن روز اروپا بر سایر کشور ها از جمله کشور های اسلامی بود ؛ این فرآیند شدت بیشتری به خود گرفته و از آن تاریخ به بعد است که اروپا ، بنا به عللی که به آن اشاره ای مختصر شد ، در مسیر سکولار کردن علم قدم می نهد و به دنبال جدا کردن "علم" از "دین" بر می آید . "دین" (استبداد کلیسایی) که به راستی افیون جامعه بود و عامل سالها عقب ماندگی آنان در اعصار گذشته . با آغاز پیدایش مقوله روشنفکری برای اولین بار در فرانسه تحت عنوان «انتلکتوئل» که بی تاثیر بر خارج کردن اروپا از سیطره سیاه و خشن و خرافی مذهب کلیسایی نبود [ که دانشمندان را می کشت و مکتشف و مخترع را محاکمه می کرد و کتاب های علمی را می سوزاند ] و ورود آن از اروپا به سایر کشور ها از جمله کشور های اسلامی ، که حالا از عقب ماندگی علمی رنج می بردند ؛ روشنفکر غرب زده اسلامی ، بدون توجه به مفهوم و کارکرد دین خود (اسلام) در پیدایش فرهنگ و تمدن علمی ، با روشنفکر آن روز اروپایی هم صدا شد و همانند او ، "دین" را عامل عقب ماندگی آن روز جامعه خود معرفی می کرد !! با پیدایش این زمینه و با توجه به آن پیشینه ، اروپا در مسیر "سکولار کردن علوم" قدم نهاد و درصدد جدا کردن مقوله "علم" از "دین" برآمد . از علوم انسانی گرفته که ریشه های آن به مکاتب مادی و بشری ناشی از اوهاماتی است که جهان بینی و انسان شناسی او را تشکیل می دهد تا سکولار کردن علوم طبیعی و علوم انتزاعی که بر مفاهیم مجرد ذهنی تکیه دارد . حال دوست من ، باید موضوع "اسلامی کردن دانشگاهها" را ، با توجه به جبران این ضایعه معنا و مفهوم کرد . که در آن ، از اصلاح نوع نگاه خود به مقوله علم گرفته تا اصلاح ساختارها و چرخه معیوب تولید آن ، تا معکوس کردن روند نهظت ترجمه با آغاز "نهظت تولید علم" را شامل می شود . از دید اسلام ، ممکن است که ما دانشمند و عالم سکولار داشته باشیم اما علم سکولار نداریم . علم هرچه هست اسلامی است از علوم مهندسی و طبیعی گرفته تا علوم پایه ، از علوم انسانی گرفته تا سایر و همه علوم . چون علم به صورت کلی رابطه ای است مجهول بین مخلوقات الهی که عالم با کشف و بهره مندی از آن ، هماهنگ با نظام هستی در خدمت اهداف آفرینش قدم بر می دارد . "اقرا و ربک الاکرم .. الذی علم ما لم یعلم .. یعنی علم وسیله کرامت انسانهاست .. باید با این دید به موضوع "اسلامی کردن دانشگاهها" نگریست . بحث دوم : اجرای طرح "تفکیک جنسیتی در دانشگاهها" تحت عنوان بخشی از فرآیند اسلامی کردن دانشگاهها !!! من اجرای این طرح و پیوند آن به مقوله اسلامی کردن دانشگاهها را ، حقیقتا ظلم به این "آرمان بزرگ" می دانم و آنرا نقطه آغاز انحراف و عدول از آن . چرا که می تواند موضوع را از اصل خود منحرف کرده و آن را تحت شعاع خود قرار دهد . آری ؛ دوستان اگر شما به این نتیجه رسیده اید که بر اساس فلان تحقیقات و کاووش های علمی و بنابر فلان دلایل و شوهد پزوهشی ( نه استناد به فلان حرف مرجع) باید دانشگاه را تک جنسیتی نمود ؟! بسیار خب ، اقدام کنید ! ولی پیوندی میان آن و "اسلامی کردن دانشگاهها" یرقرار نساخته و حداقل آنرا تحت عنوان "اخلاقی کردن دانشگاهها" ! ( البته به زعم خود ) عنوان داشته تا موجب انحراف از اصل نشود . چرا که اسلامی کردن دانشگاهها که رسالت تاریخی و کنونی ماست برای ایجاد دوباره تمدن جهانی و شکوهمند اسلامی ، مفهومی بس عمیق تر ، زرف تر و بلند تر و والاتر دارد . الته اینجانب را اعتقاد برآن است که عده ای عامدا با طرح مسائلی اینچنین درصدد غالب کردن حاشیه بر متن بوده و از این طریق ، نسل امروز و فردای ما را از تحقق آن حقیقت فاخر و زیبا و پربرکت محروم بسازد . اما بحث سوم : دانشگاه تک جنسیتی ؛ آری یا نه ؟ ( فارغ از ارتباط آن با آرمان اسلامی کردن دانشگاهها ) : به نظر من اگر بنا بر مطرح کردن مقوله تفکیک جنسیتی در دانشگاهها باشد ، باید آنرا صرفا در این حوزه مطرح کنند و به بحث و تبادل نظر پرداخت . آنچه که در آغاز در باب اهمیت دانشگاه و دانشجو آمد ، در اینجا باید لحاظ شده و باید دانست که دانشجو ، تعیین کننده فردای جامعه خواهد بود . دانشجو ضمن حضور در دانشگاه ( جامعه ای کوچک متشکل از عناصر اصلی یک جامعه یعنی زن و مرد ) از یک سو با تحرک و نشاط و پویایی تحت یک مدیریت علمی (نه سیاسی!) باید به سلاح علم مجهز شده و از سویی دیگر در همان محیط به تربیت اخلاقی و دینی خود همت گمارد .و از دیگر سو ، با اموختن "مهارت های زندگی" و "اجتماعی" خصوصا "مهارت های ارتباطی صحیح " با دیگران از جمله با نوع مخالف خود که نیمی از جمعیت جامعه ای را تشکیل می دهد که وی بعد از آن باید تعامل سازنده با او داشته باشد ، خود را آماده سازد . دراین راستا باید محیط دانشگاه را از رذائل و مفاسد اخلاقی پیراست و مانع از بروز و ظهور و پیدایش آن شد نه راه علاج را در حذف جنس مخالف دید !! هر برنامه ریزی که برای دانشگاه صورت می پذیرد باید متناسب با درک صحیح و عینی از محیط آن باشد و باید با توجه به واقعیت موجود آن صورت بگیرد . چگونه است که ما معتقد به کارکرد موثر دین در اداره صحیح جامعه در تماممی شئونات آن و حتی در اداره حکومت و نظام و بسی بالاتر از آن در اصلاح ساختارها و مدیریت جهانی هستیم ولی یه کارکرد دین در مدیریت صحیح جامعه ای کوچک متشکل از زن و مرد در جهت بهره مندی از منافع آن و ممانعت از مفاسد احتمالی آن به نام دانشگاه ، نیستیم ؟! من حتی این را فرصتی برای مدیران فرهنگی می دانم که در عرصه دین پزوهی می توان با استفاده از کارکرد های دین در اداره فرهنگی فضای دانشگاهها ، به یافته های علمی جدیدی دست پیدا کنند که آن را بتوان برای جامعه بکار برد . دیگر مجال نبود که وارد بحث رایج شدن نگاه جنسیتی افراد در جامعه ، بویزه در بین مدیران فردا که دانشجویان امروز ما می باشند ، شوم چرا که معتقدم جامعه ایران به واسطه عللی تاریخی و مذهبی مبتلا به نگاهی جنسیتی شده است و تک جنسیتی کردن دانشگاهها را تشدید کننده این نوع از نگاه در جامعه می دانم . بحث طولانی شد ، خودم خسته شدم شما رو نمی دونم !! ممنون که تحمل نمودید به امید فردایی بهتر .
  • منصوره صامتی
نباید فراموش کرد که سال 84 رهبر فرزانه انقلاب در دیدار با هم دانشگاهی های وی فرمودند: «همه خیال مى‌کنند دانشگاه اسلامى که مى‌گوییم، یعنى حجاب‌ها این‌طورى باشد، پسرها آستین کوتاه نپوشند و زلف‌ها بلند نباشد؛ اینها که معناى دانشگاه اسلامى نیست!» هشتاد سال اختلاط جنسیتی هیچ ربطی به اسلامی یا غیراسلامی بودن دانشگاه ها نداشته است. کسی هم نیست که نداند در زمانی نه چندان دور، حضور زنان در دانشگاه‌ها قحطی بود و باوقوع انقلاب اسلامی، زنان به آگاهی و برابری در حقوق با مردان دست یافتند و جایگاه خود را در چشم‌انداز علمی کشور بر فراز نشانند.  شوربختانه در میان گفتار کسانی که اسلامی سازی دانشگاه‌ها را مترادف با تفکیک جنسیتی می‌پندارند کمتر دلیل و توجیهی شرعی و قانونی می‌توان یافت تا بر آن اساس بتوان تدبیری نمود، داوران و ناظران، اما، در این دست مباحث به «جهت صدور» می نگرند و آنها را به پای اسلام و قوانین شریعت می‌نویسند. مراجع تقلید و علمای شریعت هرگز از حضور در تجمعات مختلط که خوف فساد در آن نیست منعی نکرده‌اند و بنابر اصل، تشخیص فسادانگیزی در این موارد را به عرف وانهاده‌اند. بنابر این مداخله‌های عرفی برخی از بزرگان درباره تفکیک جنسیتی، اظهار نظرهای شخصی این بزرگواران تلقی می‌شود که حتی برای مقلدان ایشان نیز استنادپذیری ندارد و عموم مقلدان نیز در تعیین مصادیق باید به عرف رجوع کنند. برخی از معتقدان به تفکیک جنسیتی، عریضه‌های خود را به پای «ستاد اسلامی شدن دانشگاه‌ها» و «سند دانشگاه اسلامی» می‌نویسند، اما شورای اسلامی شدن دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی ماموریت خود را چنین می‌داند: «شورای اسلامی شدن دانشگاهها قوه عاقله ای است که با درک صحیح و جامع از ابعاد مفهوم اسلامی شدن دانشگاهها و مراکز آموزشی و شناخت دقیق از وضعیت موجود این حوزه، اقدام به تدوین سیاستها، راهبردها و برنامه‌های مناسب نموده و با نظارت کمی و کیفی بر حسن انجام برنامه‌ها، دستگاهها و نخبگان را در طی این فرآیند، راهبری می‌نماید.» همچنین این شورا در پایگاه خود سندی با عنوان «سند دانشگاه اسلامی» منتشر نموده است. طبق تعریف شورای اسلامی شدن دانشگاه ها اصول دانشگاه اسلامی عبارتند از: اصول عمومی ـ اهتمام به علم و دانش و اعتقاد به تأثیر بنیادی و قطعی آن در اداره صحیح جامعه و تأمین رفاه و سعادت مردم و رشد و توسعه متوازن. ـ اهمیت داشتن فکر و اندیشه و وجود آزادی برای تحقق و نقد و بررسی آراء و نظریات گوناگون. ـ داشتن آگاهی از مسایل ومباحث فکری واجتماعی در عرصه سیاسی جامعه و مشارکت در صحنه زندگی اجتماعی و ایفای نقش در آن. ـ شناخت سنتها و مفاهیم اخلاقی، ارزشی و فرهنگی جامعه. اصول اختصاصی ـ دانشگاه اسلامی دانشگاهی است که در آن: ـ بینش توحیدی بر تمامی شئون دانشگاه و تفکر و اندیشه دانشگاهیان حاکمیت دارد و علم‌آموزی به منزلة یک عبادت در جهت ایجاد و تقویت این نگرش ایفای نقش می‌کند. ـ محیطی سرشار از معنویت و مکارم اخلاق به منظور رشد و تعالی فردی و تربیت صحیح و تزکیه و تعلیم نفوس ایجاد می‌شود و حیات و شخصیت معنوی و اخلاقی افراد اعتلا می‌یابد. ـ افراد در پرتو معارف اسلامی با احساس تعهد و مسؤولیت نسبت به رشد و تعالی جامعه و تحقق اهداف و ارزشهای اسلامی در فعالیت‌های اجتماعی مشارکت می‌جویند. بنابراین بر اساس سند دانشگاه اسلامی نیز نمی‌توان این نگاه قشری گرایانه مدعیان اسلامی سازی دانشگاه را توجیه کرد. نباید به فراموشی سپرد که از مهم‌ترین منتقدان نگاه قشری گرایانه به اسلامی سازی دانشگاه‌ها امام خمینی و آیت‌الله خامنه‌ای بوده‌اند. دکتر علی شیخ الاسلامی که زمانی ریاست دانشکده ادبیات و علوم انسانی را برعهده داشته در بیان خاطرات خود می‌گوید: «در سالهای ابتدایی و اولیه انقلاب اسلامی برخی از دانشجویان و چه بسا استادان فکر می کردند یکی از کارهایی که باید در دانشگاه انجام بگیرد این است که میان دانشجویان دختر و پسر که در یک کلاس هستند حداقل یک فاصله باشد و چادری یا دیواری بکشند؛ برای نمونه در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران که من مسئولیت آن را بر عهده داشتم بدون اطلاع قبلی من یکی از کلاس های گروه فلسفه را انتخاب کردند و دیوار چوبی کوتاهی میان محل نشستن خواهران و برادران کشیدند و بعد که من خبردار شدم صراحتاً مخالفت کردم. مسئله به دانشگاه کشیده شد که نظر دانشگاه را بپرسند. دانشگاه هم از خود من سئوال کردند که نظر شما چیست؟ گفتم من موافقتی با این امر ندارم و چون خانم فاطمه طباطبایی دانشجوی رشته فلسفه دانشگاه تهران بودند مسئله را با ایشان مطرح کردم اما قبل از اینکه از ایشان جواب بگیرم، اواسط هفته از دفتر مرحوم حاج احمد آقای خمینی به من تلفن شد که نظر امام این نیست و بگویید دیوار را بردارند و چنین کاری نکنند و ما این نظر را اعلام کردیم. ایشان نظر امام را با این محتوا و تعبیر اعلام کردند که چون چنین امری در عالم اسلام سابقه ندارد و به ما چنین دستوری نداده اند، بنابراین کاری که در اسلام سابقه ای ندارد ما نباید نسبت به آن امر مبادرتی داشته باشیم. با همین جملات کوتاه ایشان به مسئله خاتمه دادند و همه در مقام اطاعت برآمدند و دیوار برداشته شد و اوضاع به حال عادی بازگشت. آیت الله خامنه ای که رئیس جمهور وقت و خطیب نماز جمعه تهران بودند جمعه همان هفته ضمن خطبه های نماز جمعه تهران اعلام کردند که در یکی از دانشگاه ها چنین قصدی بوده و حضرت امام(ره) با آن موافق نبوده اند و به همین دلیل موضوع منتفی شده است.» مقام معظم رهبری نیز در تعریف اسلامی کردن دانشگاه‌ها می‌فرمایند: «اسلامی‌کردن دانشگاه‏ها یک معنای عمیق و وسیع و جامعی دارد، و به اعتقاد من، از نان شب برای دانشگاه‏ها واجب‌تر است. اگر بخواهید دانشگاه، علمی هم بشود، باید اسلامی بشود؛ از شاخصه‏های اسلامی شدن، علمی شدن و عمیق شدن است، خودباور بودن استاد و دانشجو است، اتکا به نفس داشتن استاد و دانشجو است. همه مسئله این نیست که حالا یکی با آستین کوتاه بیاید، یکی با چهار تار موی پیدا بیاید. مسائل اسلامی کردن که این نیست. البته یکی از خصوصیات دانشگاه اسلامی این است که تدین در آن وجه غالب است؛ چون جامعه ما جامعه اسلامی است و تدین در آن، وجه غالب است.» باری، هرچند برخی به استناد مصوبه صد و بیست و یکمین جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی در ششم مرداد سال ۶۶ بر لزوم طرح تفکیک جنسیتی تأکید می‌کنند نمی‌توان گفت تفکیک جنسیتی به صورتی که در دانشگاه‌ها مطرح است از اولویت ها و استثنائات نظام اسلامی است و بر فرض که طرح تفکیک جنسیتی در دستور کار دولتی باشد نباید آن را به دانشگاه ها اختصاص داد و باید در پی تفکیک جنسیتی در بیمارستان ها، فروشگاه های بزرگ، تفرجگاه ها و دیگر اماکن عمومی نیز بود!
  • منصوره صامتی

نخستین سوسیالیست

منصوره صامتی |
مارکس می‌گوید: ؛در یک جامعه طبقاتی ثروت در سویی انباشته می‌شود و فقر و گرسنگی و فلاکت در سوئی دیگر در حالیکه مولد ثروت طبقه محروم است ؛ و مولا علی می‌گوید؛ قصری برپا نمی‌شود مگر آن‌که هزاران نفر فقیر گردند؛ نزدیکی‌های بسیاری میان این دو نظریه وجود دارد آیامی‌توان در تاریخ از مولا علی به عنوان نخستین سوسیالیست جهان نام برد و نیز از سلمان پارسی‌ها و اباذر غفاری‌ها؟.
  • منصوره صامتی