بعضیا اینجوری زن میگیرن !!!
دربرنامه ی زنده ی زن امروز جامعه ی فردا با موضوع آمار بالای زنان وhttp://blog.ir/panel/paradox/post_edit/426# دختران مجرد (زنان بیوه و مطلقه ) (دختران بالای 35 سال ) و راه حلی برای ازدواج زنان بیوه ، مطلقه و دختران بالای 35 سال
بدون استفاده از ابزارهای خاص محاسبه ، تنها با مراجعه به فضای مجازی و حساب سر انگشتی به آمار حیرت آور و هشدار دهنده ی جمعیت بالای 10 میلیون نفری از زنان مجرد با شرایط خاص می رسیم زنان خاص مجرد یعنی زنان بیوه ، زنان مطلقه و دختران مجرد بالای 35 سال ، البته تعداد 10 میلیون نفر زن مجرد با شرایط خاص در کشور عدد بسیار خوش بینانه ایست . عددی که برابر جمعیت یکی از کشور های همسایه است !
زنانی که به هر دلیل مجرد هستند و شرایط دختران مجرد را هم ندارند ، زنانی که ممکن است سرپرست فرزندانی هم باشند ، اینکه چه راهکارهایی برای جلوگیری از طلاق یا مرگ زودرس مردان وجود دارد خود بحث مطولی است که ضروری است به عنوان یک استرانژی و در قالب برنامه های بلند مدت پیگیری شود .
آنچه در حال حاضر اهمیت دارد آمار حدود 10 میلیون نفری زنان مجرد با شرایط خاص است که نیاز عاطفی و نیاز مالی دارند . انسان هایی که حق ازدواج ، بارداری و حمایت در چارچوب خانواده از حقوق مسلم انسانی آنهاست . زنان مسلمانی که بر اساس شرع مقدس اجباری به کار بیرون از منزل ندارند و...
به جهت اهمیت موضوع در قالب یک برنامه رادیویی از کارشناسان امر دعوت شد تا به راه حلها ی موجود ازدواج زنان مجرد با شرایط خاص بپردازیم :
یک نماینده خانم از مجلس شورای اسلامی حضوری ، یک نماینده ی خانم تلفنی و دو کارشناس دیگر حضوری و تلفنی در برنامه شرکت داشتند .
بین حجه الاسلام علی جعفری و نمایندگان خانم نماینده بحث بالا گرفت.
نمایندگان زن با ازدواج مجدد مردان و متاهل شدن زنان مجرد مخالف بودند و این راه را راه حل مناسبی برای تاهل زنان نمی دانستند ،درحالیکه جناب جعفری به توصیه ی دین ازدواج مجدد مردان را امری بدیهی معرفی کردند و بر آن اصرار داشتند همچنین به سازو کار و سیاست گذاری ها ی کلان برای حمایت از مردانی که قصد ازدواج مجدد را دارند اشاره کردند .
بنده به عنوان مجری کارشناس و سردبیر در این برنامه حضور داشتم دو کارشناس را به آرامش دعوت کردم
از آنجا که ممکن است برخی کارشناسان در مقام سخنوری برای دیگران نسخه ای تجویز کنند که در حقیقت در زندگی روزمره ی خود چنین عمل نمی کنند
از جناب جعفری پرسیدم جناب جعفری شما حاضرید دختر تان همسر دوم مرد متاهلی باشد ؟
ایشان گفتند :بله ، اگر دختر م به سن 32 سال برسد و ازدواج نکرده باشد بهتر است همسر دوم مرد متاهلی بشود تا اینکه از افسردگی به بیمارستان برود !
انقدر فضا و جو برنامه چالشی بود که صدا به صدا نمی رسید از آنجا که وظیفه ی یک مجری ایجاد پرسش های جدید مرتبط با موضوع است و باید به گونه ای هدفمند انتخاب شود که مخاطب نیز همراهی نموده و در پایان به پاسخ اصلی برسیم
رو به خانم نماینده داخل برنامه پرسیدم ، با این راه حل آقای جعفری ممکن است همین تعداد ازدواج هایی که صورت می گیرد دچار مشکل شود نظر شما چیست؟
خانم نماینده ی حاضر در برنامه فرمودند بله خانواده هایی که تشکیل شده دچار آسیب می شوند آقای جعفری چرا این راه حل را ارایه می کنند ؟!
در واقع خانم نماینده ی عزیز به جای پاسخ توپ را به زمین پژوهشگر جناب جعفری انداختند !
آقای جعفری در این زمینه مطالعه داشتند و منتظر پاسخ ایشان بودیم
آقای جعفری گفتند :نیازی نیست هر مردی که ازدواج می کند به همسرش بگوید این یک وظیفه ی الهی است ما باید خود را در مقابل خداوند پاسخگو ببینیم ...
خود شما می توانید حدس بزنید که نمایندگان خانم چه گفتند و آقای جعفری جه پاسخ های دیگری ارایه کرد ...
البته به جهت طولانی شدن مطلب از توضیح واضحات پرهیز می کنم و یک راست به سراغ مساله ای می روم که بسیار دردناک است ...
خانم دکتر شما می فرمایید زنان مجرد ، بیوه یا مطلقه نباید با مردان متاهل ازدواج کنند ، از طرفی آمارها به تعداد کمتر جمعیت مردان نسبت به جمعیت زنان اشاره دارد ! یعنی مردان ایرانی حتی در سن 50 سال هم علاقه مند هستند با دختران ازدواج کنند و این یعنی شانس بسیار پایین ازدواج زنان مجرد با شرایط خاص !
شما هم که به برنامه های ده ساله اشاره می کنید فرض بفرمایید خانم مجرد مطلقه ای که امروز 32 سال سن دارد در ده سال آینده به 42 سالگی می رسد و عملا شانس ازدواج و بچه دار شدنش را از دست می دهد ! حال جمعیت حدود 10 میلیونی زنان بیوه ، مطلقه و بالای 35 سال باید چه کنند ؟ ازداج دایم نکنند ازدواج موقت را هم که رد می کنید پس زنان مجرد چه کنند ؟! شما چه راه حلی دارید ؟
خانم نماینده فرمودند : راه حل ، راه حل ، ...
نمی دانم شاید بهتر باشد شما از طریق همین رسانه اعلام کنید و از مردم بخواهید راه حل بدهند .هدیه اش باما
پرسیدم خانم دکتر شما نماینده ی مردم هستید ، مرکز پژوهشهای مجلس راه حلی ندارد ؟! بلاخره شما که راه حل دین و آقای جعفری را رد می کنید باید راه حل قابل قبولی اراءه کنید ! نمی شود که این جمعیت عظیم را بلا تکلیف بگذاریم تا هر وقت که مجلس به نتیجه ای رسید !!!
ایشان لحن جدی به خود گرفت و گفت :راستش تا به حال به صورت جدی به این مساله پرداخته نشده ولی شاید یک راه حل خوب این باشد که زنان ایرانی مجرد بروند خارج یا از کشور های دیگر مردان مجرد به ایران بیایند !
در استودیو ولوله شد ، آقای جعفری هم تعجب زده گفت چطور است که حکم دین را با لجاجت رد می کنیم و برای حل مساله باید مردان خارجی وارد کنیم ؟! بنده هم حیرت زده ...فرصت برنامه هم تمام شد ! حتما پرسش های دیگری مطرح بود چنانکه جناب جعفری هم پاسخ هایی داشتند ولی ناگزیر مثل همیشه خیلی زود دیر شد و یکساعت از زمان برنامه گذشت افسوس خوردم و ضمن تشکر از کارشناسان برنامه خداحافظی کردم .
بسیار ناراحت کننده است که یک نماینده خانم برای موکلان خود هیچ فکری نکرده راه حل دین را رد می کند و راه حل تخیلی اراءه می کند ! یادمان باشد ما نمایندگان مجلس را انتخاب می کنیم. این موضوع برای اولین بار در برنامه ی زن امروز جامعه ی فردا مطرح شد و جالبتر اینکه بنده با یک حساب سرانگشتی مار بالای زنان مجرد در ایران رسیدیم که حتی نمایندگان محترم هم از این مساله بی اطلاع بودند !
بعد از برنامه چهره ی حیرت زده ی همکاران اتاق فرمان و هماهنگی پخش دیدنی بود !
بحث دیگری در اتاق هماهنگی پخش در گرفته بود و همه راجع به آمار بالای زن مجرد بیوه ، مطلقه در یک کشور اسلامی حرف می زدند و هر چند دقیقه یکبار یکی از همکاران می پرسید خانم صامتی این آمار حقیقت داره ؟!
من چه باید می گفتم جز حقیقت گزنده ای که در جامعه ی اسلامی در حال گسترش است و تقریبا همه در این مورد سکوت کرده اند
و از آن تلخ تر و اسف بار تر پیشنهاد نماینده ی خانم بود که در تعبیر دیگری یعنی زنان مجرد بیوه و مطلقه ی مسلمان شیعه بروند خارج با مردان خارجی ازدواج کنند ولی حق ندارند با مردان متاهل ایدانی بر اساس چارچوب شرع ازدواج کنند !!!
مهناز افشار هنرپیشه مشهور ایران با محمد امین رامین فرزند محمد علی رامین معاون مطبوعاتی دولت احمدی نژاد ازدواج کرده است .شنیده ها حاکی از این است که مهناز افشار بازیگر پرکار و مشهور کشورمان با محمد امین رامین پسر معاون مطبوعاتی ریاست جمهوری ازدواج کرده است.البته قابل ذکر است این خبر در حالی منتشر شده که مهناز افشار این خبر را تکذیب نکرده است. اگر اخبار جدیدی از تایید یا تکذیب این خبر به دستمان برسد ان را در اختیار کاربران قرار خواهیم داد.
بیوگرافی محمد امین رامین
در زیر گزیده هایی از مصاحبه خبرگزاری برنا را با محمد امین رامین فرزند محمد علی رامین میتوانید ملاحظه فرمایید. محمدامین در این مصاحبه به نکاتی در مورد خودش و زندگیشان اشاره کرده است که خواندن آنها خالی از لطف نیست
محمدعلی رامین در سال ۱۳۳۲ در خانواده ای مذهبی در دزفول متولد شد و در جوانی به کشور آلمان عزیمت نمود و قریب به بیست سال را در آنجا مشغول تحصیل و فعالیت های فرهنگی بود و به دلایلی کشور آلمان با حضور وی در این کشور مخالفت نمود و پس از آن وی به ایران آمد و در آبان ماه سال ۱۳۸۸ طی حکمی از سوی سید محمد حسینی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان معاون مطبوعاتی این وزارتخانه منصوب شد.
محمد امین رامین ،
متولد سال ۱۳۶۶، دانشجوی رشته علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی است و دوران کودکی را به همراه خانواده اش به علت موقعیت شغلی و درسی پدرش در آلمان زندگی کرده و پس از آن ساکن تهران شده است.خودتان را معرفی کنید؟محمد امین رامین متولد سال ۱۳۶۶.نسل دومی هستی یا سومی؟احتمالا نسل سومی.تا به حال از نسل دوم صحبت شده؟خیلی نه، یا ما خوب نفهمیدیم یا خوب تعریف نشده است.دانشجو هستی؟بله دانشگاه علامه، ترم ششم، سال سوم
بیوگرافی مهناز افشار
در ۲۱ خرداد ۱۳۵۶ در تهران به دنیا آمد و متولد سال مار است.مهناز افشار در کودکی خیلی شیطنت می کرد و همیشه دوست داشت بوفه دار مدرسه باشد، یک بار بخاطر شیطنت های فراوانش دو روز از مدرسه اخراج شد، عاشق آتاری مخصوصا بازی دزد و پلیس بود و … به تماشای کارتون علاقه فراوانی داشت و از سیندرلا، صدویک سگ خالدار، پلنگ صورتی، مورچه و مورچه خوار، سند باد، باربا پاپا، بامزی، هاچ زنبور عسل، خانواده دکتر ارنست و جودی ابوت بعنوان کارتونهای دوست داشتنی کودکی اش یاد میکند.رشته تحصیلی مهناز افشار در دبیرستان علوم تجربی بود و برای ادامه تحصیل بمدت چهار سال در یک موسسه غیر انتفاعی به تحصیل در رشته تدوین پرداخت.بازیگری مهناز افشار از تلویزیون و با مجموعه تلویزیونی (عشق گمشده) در سال ۱۳۷۶ آغاز شد.
مردان ما در میان انبوهی از مشکلات گاهی ، گاهی ، گاهی ... تنها و تنها و تنها نیاز به محبت مادرانه دارند
اگر تصمیم داری که همسر باشی
اگر تصمیم داری برای شوهرت بهترین باشی
اگر عاشق شیدا می خواهی
اگر برای معشوقه ماندنت تضمین می خواهی
گاهی ، گاهی ، گاهی و فقط گاهی
برای شوهرت خالصانه مادری کن
سرشار از شور ،مملو از مهر ، لبریز از عشق ، بی منت و تنها و تنها برای وجود خودش شوهرت را تیمار کن و طبیبش باش با او بخند و با او گریه کن
برای دردهایش خالصانه و از سر اشتیاق مادری کن
گاهی و تنها گاهی مادر ، شوهرت ، باش و اجازه بده که در گرمای محبتت کودکی کند ...
نعم العون فی طاعه الله " " [فاطمه-س] ؛ چه نیکو یاوری است در طاعت و بندگی خدا "این ؛ پاسخی است از جانب حضرت علی (ع) ، در جواب به سوال پیامبر اکرم (ص) بعد از ازدواج این دو بزرگوار با هم ؛ مبنی بر آن که "یا علی ! فاطمه را چگونه یافتی ؟ "
ضمن تبریک به مناسبت فرخنده میلاد مسعود حضرت ختمی مرتبت ، حضرت محمد مصطفی -صل الله علیه و آله و سلم - ؛ و به مناسبت این عید بزرگ و نیز متناسب با فضا و در ادامه ی مباحث مطرح شده ؛ سخن را در مورد "ازدواج" آغاز می کنم .
من از سخنان و مطالب کاربر محترمی به نام "امید" چنین استنباط کردم که ؛ اگر ما ازدواج را با توجه به کارکردهای انسانی که دارد ، "نور" بدانیم ، با این نگاه زیبایی که "امید" به موضوع ازدواج دارد و نگاه ایشان نیز برگرفته از تعالیم دینی است ؛ باید ازدواج را "نور علی نور" بدانیم . یعنی همان نگاهی که حضرت علی ، به نقش یک همسر در زندگی دارند . (فرقی نمی کند ؛ نگاه حضرت فاطمه هم به حضرت علی به عنوان یک همسر نیز ، قطعا از همین زاویه است : نعم العون فی طاعه الله )
آری ؛ "همسر" می تواند ، یک دوست ، یک رفیق ، یک شفیق ، یک همراه ، یک حامی ، یک یار ، یک همدل و یک انیس و مونس در "طاعت و بندگی خدا باشد . و بنده از این بایت خوشحالم و خدا را سپاسگزارم که امثال امید در این جامعه با چنین دیدگاههای زیبا و قشنگی ، به دنبال شروع زندگی مشترک خود هستند . در این مورد حدیثی از پیامبر (ص) نقل نمایم خالی از فایده نیست !
فرمود : اگر مومن انگیزه ی خود را از ازدواج ، عمل به سنت الهی و حفظ دین خود ، قرار بدهد ؛ خداوند هم دین او را حفظ می کند و هم زیبایی و روزی را نصیب او خواهد کرد ولی اگر هدف او از ازدواج ، صرفا رسیدن به زیبایی و یا مال و ثروت دختری باشد ؛ خداوند او را از رسیدن به مال و زیبایی همان دختر نیز ، محروم خواهد کرد (نقل به مضمون) در روزگاری که انگیزه های افراد از ازدواج ، انگیزه هایی چون رسیدن به اموال و میراث دیگران ، یا صرفا زیبایی و جمال یک بانو ، و یا نه ؛ انگیزه هایی دیگر همچون تحمیل از جانب خانواده و فشارهای عاطفی والدین و اطرافیان ، یا تحمیل از جانب خود (خود تحمیلی که می تواند ناشی از ترس از دست دادن فرصت ها ، یافتن حامی ، باز کردن راه برای دیگر اعضای خانواده ، عقب نماندن از قافله ی عشق ! لج و لجبازی ! ترس از نفرین شدن توسط طرف مقابل ، ترس از تهدیدهای طرف مقابل ، رسیدن به موقعیت اجتماعی و یا حتی روکم کنی و .. باشد ) انگیزه ی شما امید عزیز از ازدواج ؛ یک انگیزه ی بسیار متعالی است . بسیار خوب و عالی عزیز دلم ! و به شما از این بابت تبریک می گویم .
اما قدم بعدی : قدم بعدی "آسیب شناسی" در ازدواج است . باید دانست که یکی از آسیب های ازدواج ، آسیب "آرمانگرایی" است . بله ؛ آرمانگرایی ! دقت در ازدواج و انتخاب همسر ، بسیار خوب ، پسندیده و مطلوب است . چرا که ازدواج مهمترین اتفاق زندگی انسانهاست . موضوع ازدواج ، موضوع "انسان" است و می خواهیم از رهگذر این پیوند مقدس ، هم انسان پدید آوریم و هم خود انسان تر شویم ! در حدیث است که « در هنگام ازدواج ، کمال دقت را به خرج بده و ببین که وجودت را کجا می گذاری و چه کسی را شریک مال و جان و آگاه به اسرار و امانت دار آن قرار می دهی » پس لزوم دقت در ازدواج ، صرف نظر از جنبه روایی آن که سفارش و تاکید شده است ، اصولا از بدیهیات عقلی است . اما دقتی که از یک سو به "وسواس" و از سوی دیگر به "آرمانگرایی" تبدیل نشود . کمال گرایی و رویاپردازی در ازدواج مطلوب نیست . ما جز ذات اقدس الهی و ذوات قدسی حضرات معصومین (علیهم السلام ) ؛ "خوب مطلق" نداریم . روانشناسان در این زمینه می گویند : مهم اینست که فرد مورد نظر ، حدود هفتاد درصد از ویژگی هایی که مدنظر دارید را داشته باشد . در ازدواج باید واقع بین بود . کسانی که با این فکر انتخاب می کنند که همسر آینده شان هیچ مشکلی ! نداشته باشد ؛ با ورود به زندگی و دیدن مشکلات او ، دچار شوک می شوند و طبیعی است که چنین فردی خود را انسانی بازنده دیده و دچار یاس و افسردگی شده و نه تنها خود از زندگی لذت نمی برد ، بلکه مانع لذت بردن دیگران هم از زندگی می شود . این موضوع به صورت ضرب المثل درآمده است که "قبل از ازدواج ، خوب ببین و انتخاب کن (عاقلانه) ولی بعد از ازدواج ، با یک چشم ، ببین و همواره یک چشمت را بر رخدادها ببند ، یعنی اهل گذشت و چشم پوشی از خطاها باش .
به عبارتی : عاقلانه انتخاب و عاشقانه زندگی کن . ولی ما برعکس عمل می کنیم ! در انخاب همسر افزون بر مقابله با آرمانگرایی ، باید به جایگاه خود نیز توجه داشته باشیم . امام علی (ع) می فرمایند : انسان عاقل چاره ای ندارد جز آنکه "جایگاه" خود را ببیند . برای ازدواج باید کسی را انتخاب نمود که هم شان و هم رتبه ی ما باشد ، و ما نیز هم شان و هم رتبه ی او باشیم . چه از جهات اعتقادی ، مذهبی ، خانوادگی ، فرهنگی ، جایگاه و پایگاههای اجتماعی (از به کار بردن عبارت طبقات اجتماعی ابا دارم) ، تحصیلی و علمی ، اقتصادی ، عقلی ، ظاهری ، .. نباید زوجین ، برتری چشمگیری نسبت به هم در این زمینه ها داشته باشند . اما معیارهای انتخاب را جدا از موضوع هم رتبه بودن (کفو بودن) ؛ در چند ویژگی زیر جستجو کنید :
اول دینداری و دیانت (این تاکید برای کسی است که چشم او ، به اهمیت و لزوم پایبندی به ارزش های دینی ، بینا گشته و خود به ارزش های دینی اعتقاد دارد ) تاکید بر دینداری بدان سبب است که انسان دیندار (واقعا دیندار نه ادا و اطوار) به سبب رعایت دستورات خدا ، حقوق همسرش را در زندگی بیشتر رعایت می کند و از ظلم به او خودداری می کند چرا که به سبب دینداری ، از جاده ی انصاف خارج نخواهد شد . شخص دیندار ، غیور است و عفیف و پاکدامن و بدین واسطه مانع از ایجاد انحراف و مفاسد خانوادگی و اجتماعی در زندگی مشترکش می شود . اما مفهوم غیرت ؛ غیرت و مردانگی یک مرد ، یعنی اینکه همسرت احساس تنهایی نکند . نه به معنی بدبینی به او و سخت گیری بر وی باشد !
دوم اخلاق حسنه . یعنی صفت پسندیده و خوش خلقی ، صداقت ، امانت داری ، خوش قولی ، خوش زبانی ، مهربانی ، صبر ، گذشت ، فداکاری و .. به تعبیر پیامبر (ص) بالاترین نعمت پس از اسلام ، اخلاق و صفات نیکوست .پیامیر خود می فرماید "من مبعوث شده ام تا مکارم اخلاقی را به کمال آن برسانم" سوم داشتن اصالت خانوادگی . سلامت جسم و روح و روان و .. اما نسبت به مطالبی که توسط دوستان مطرح شد : ببینید دوستان ! خوبی و بدی همانطور که گفته شد ، یک امر نسبی است ، آنهم در مقایسه افراد با همدیگر . ما خوب داریم و خوب تر و نیز بد داریم و بدتر . اینگونه نیست که بگوییم دختران خوب کم شده اند یا پسران خوب کم شده ! به نظر من آنچه کم است ، پسران و دختران سرتاپا خوب و نیز پسران و دختران سرتاپا بد است . بنده اعتقاد دارم برخلاف ظواهری که از جوانان می بینیم و بعضا آثاری از دینداری در آنان مشهود نیست ؛ در درون همین افراد ، گرایشات دینی شدیدی نسبت به دین و احکام و شریعت و دیگر تعالیم مذهبی وجود دارد .
امام صادق (ع) می فرمایند : اگر می خواهی در مورد کسی قضاوت نمایی که فلانی آدم خوبی است یا که نه ؛ به کثرت عبادات او ننگر ، بلکه بنگر که آیا در او "صداقت" و "امانت داری" هست یا نه . شکی نیست که رعایت ظواهر اسلامی ، دستور اکید دین است و از آن تحت عنوان "تعظیم شعائر الهی" یاد می شود و از آن منظر قابل ارزشگذاری است ولی صرف رعایت ظواهر دینی ، دال بر خوب بودن و یا بد بودن کسی نیست . یعنی این موضوع ، ملاک درستی برای قضاوت و تقسیم بندی افراد به دیندار و مذهبی و بی دین و غیرمذهبی نیست .
نکته آخر ؛ در قرآن آیه ایست مبنی بر آن که انسان ، نباید از موارد و اموری سوال کند که با شنیدن پاسخ آن ، دچار غم و اندوه شود ! اینکه این امور و موارد ، چه امور و مواردی است ؟ به عهده ی مفسران آیات وحی می باشد ولی یکی از مصادیق این دسته از امور را ، مفسران و علمای علوم اجتماعی در زندگی مشترک ، پرسیدن همسران از گذشته ی یکدیگر می دانند . مداقه و کنجکاوی بی مورد و اصرار و پافشاری بر گذشته ی یکدیگر و سر درآوردن از آن ، سفارش دین خصوصا برای همسران در زندگی مشترک نیست . اخصوصا آنکه همسر انسان ، مطلقه باشد ، یا قبلا عقد کرده باشد ، یا از دوستی های قبل از ازدواج ، همسران از هم بپرسند و .. ملاک در دین اسلام ، اوضاع و شرایط کنونی افراد است .
پرسیدن از اینگونه سوالات ، تنها فضای فکری انسانها را نسبت به هم آشفته و مشوش کرده و همسران را نسبت به هم بدبین می کند . اگر گناهی در گذشته مرتکب شده ، شاید اکنون توبه نموده و اینکه برچسب آن گناه را به او بزنیم ، حتی از نظر عقلی کار درستی نست . البته این عدم مداقه و دقت و تیزبینی در گذشته ی افراد ، مربوط به دوران بعد از انتخاب و عقد و زندگی مشترک است . بدیهی است که در دوران قبل از انتخاب همسر ، از باب تحقیق ، می بایست گوشه چشمی نیز به گذشته ی افراد داشت ، هرچند در آن زمان نیز ، وضع کنونی افراد ، باید ملاک قضاوت قرار بگیرد .
صحبت از ازدواج است
"ازدواج" اقتضای طبیعت انسانهاست . نه تنها انسانها ؛ بلکه "زوجیت" اقتضای طبیعی تمام موجودات اعم از حیوانات ، گیاهان و حتی جمادات است . "سبحان الذی خلق الازواج کلها" .. اما بحث زوجیت در انسان ، علاوه بر اقتضای طبیعی (که وجه مشترک او با سایر مخلوقات در این مبحث می باشد ) ؛ وسیله ای است در جهت رشد و کمال او .
امام باقر (ع) به زنی که می خواست بدون ازدواج ، به کمال برسد ، او را از این کار منع نمود و بدو فرمود : اگر خودداری از ازدواج فضیلت و کمالی را در پی می داشت ، فاطمه (س) به درک این فضیلت از تو شایسته تر بود . پیامبر (ص) در این زمینه فرموده اند که ازدواج سنت من است و هرکس از سنت من روی برگرداند ، از من نیست . البته این دستور پیامبر به منزله ی وجوب ازدواج نیست . ازدواج در دین اسلام امری مستحب موکد است و تنها زمانی واجب می شود که فرد به واسطه ی ترک آن ، به گناه بیفتد .
وقتی ما در مورد ازدواج صحبت می کنیم ، باید به فلسفه و کارکردهای آن هم توجه نماییم . هدف از ازدواج چیست ؟
آنچه از علوم نقلی و عقلی به دست می آید اینست که ازدواج نه تنها راهی برای ارضای غرایز جنسی تحت پیوندی مقدس جهت زناشویی و در یک کانون گرم و عاطفی و به نام خانواده است ؛ بلکه یکی از راههای بقاء نسل (که از حب به ذات نیز نشات می گیرد) می باشد . در کنار آن ، ازدواج راهی است برای حفظ نیمی از دین (حفظ نیم دیگر با تقوا) ، راهی برای افزایش ایمان (دو رکعت نماز متاهل از هفتاد رکعت نماز مجرد بهتر است) ، راهی برای کسب آرامش هر چه بیشتر ، هم آرامشی که همسران از هم می گیرند _لتسکنوا الیها_ و هم آرامشی که زوجین به واسطه ی احساس پشتوانه ی بیشتر با یافتن اقوام جدید ، پیدا می کنند و ازدواج هم موجب کسب اعتبار اجتماعی بیشتر افراد در جامعه خواهد بود و اهداف و مزایای دیگری که بر آن مترتب است .
وقتی ما در مورد ازدواج و یا هر حکمی از احکام شریعت در دین اسلام صحبت می کنیم ، ابتدا باید حکم شرعی و فقهی آن را از قرآن و سنت جویا شویم . در غیر اینصورت در دام خطا در تحلیل و اشتباه در عمل گرفتار خواهیم شد . به فرموده ی حضرت علی (ع) که خطاب به بازاریان کوفه می فرمودند : اول فقه ، ثم التجاره .. ابتدا فقه بیاموزید و بعد به کار تجارت بپردازید که در غیر اینصورت گرفتار ربا خواهید شد ! .. این دستور حضرت امیر (ع) در مورد سایر آداب و احکام اسلامی هم صدق می کند .
یعنی در اینجا که بحث ما پیرامون "ازدواج" است ، بدین صورت درمی آید که "اول فقه ، بعد نکاح" . ما باید اول بعد فقهی مسئله ی ازدواج را مورد بررسی قرار بدهیم ، آنگاه در مورد آن به بحث و گفتگو با دوستان بنشینیم .
در دین اسلام از منظر فقهی و شرعی ، ما دو گونه ازدواج داریم . یعنی بواسطه ی دو قسم عقد ازدواج ، زن و مرد بر هم حلال می شوند . یکی عقد دائم و دیگری عقد موقت یا غبر دائم . به زنی که به قسم اول به عقد مردی درآید ، دائمه و به زنی که به قسم دوم به عقد مردی درآید ، صیغه و متعه می گویند . دوم اینکه از منظر فقهی ، مرد می تواند هم زمان تا چهار زن را به صورت دائم ، به عقد خود در بیاورد (یعنی بحث تعدد زوجات و البته با رعایت عدالت که آن هم بعد اخلاقی آن است نه بعد فقهی) و نیز بدون محدودیت (نه معذوریت اخلاقی و وجدانی) زنان بی شماری را به صورت همزمان و غیر همزمان ، به عقد موقت خود در بیاورد .
این صورت مسئله ی فقهی آن بود . اما ما در همین جا به اولین شبهه پاسخ بدهیم که اگر کسانی می گویند که اسلام با تشریع این حکم درصدد باز کردن راه برای شهوترانی مردان ! بوده است ؛ باید گفت که : توجه به این نکته لازم و ضروری است که در بیان این مسئله ، تنها تفاوت میان زنان با مردان ، در همان بحث تعدد زوجات (داشتن تا 4 همسر دائم و همزمان است) چرا که در موضوع ازدواج غیردائم و موقت ، تفاوتی میان زنان و مردان نیست . هم مردان می توانند بدون محدودیت مبادرت به ازدواج موقت نمایند و هم زنان می توانند بدون محدودیت . (البته با رعایت ایام عده)
.پس این نسبتی نارواست که بپنداریم اسلام مروج شهوترانی آن با اعمال تبعیضی جنسیتی و به سود مردان در این بخش نظر داده است ! اما ممکن است بگوییم با چنین شرایطی ، اسلام در جهت اشاعه ی سکس و فحشا قدم برداشته است (چه برای مردان و چه برای زنان) ! در هرچیزی بشود تردید کرد ، در این مورد نمی توان تردید نمود که نه تنها دین اسلام بلکه جمله ادیان آسمانی ، عموما بر ضد هواپرستی و هوسرانی تشریع شده اند .تا بدانجا که در میان پیروان غالب ادیان در گذشته ، ترک هوسرانی و رهبانیت ، به صورت تحمل ریاضت های شاقه البته به صورت انحرافی آن درآمده است . در دین اسلام هم ، یکی از اصول واضح و مسلم آن ، مبارزه با هواپرستی است . قرآن هواپرستی را در ردیف بت پرستی قرار می دهد .
پیامبر به صراحت زن و مرد "ذواق" را نفرین و لعنت نموده است . "ذواق" به تشدید واو ، بر وزن فعال به معنی بسیار ذائقه کننده است . یعنی مرد و زنی که با ایجاد عقد های موقت و بی شمارش با مردان و زنان دیگر ، صرفا درپی کامجویی و چشیدن مزه های مختلف ! باشد ، در لسان اهل بیت و ائمه اطهار (ع) چنین فردی ملعون و مغبوض خداست و از روایات نیز استفاده می شود که خیر و برکت از زندگی چنین مردان و زنانی رخت خواهد بست .
امتیاز اسلام از سایر ادیان دیگر آنست که هم ریاضت های غیرشرعی و رهبانیت را مردود می داند و هم هواپرستی را جایز نمی داند . از نظر اسلام تمامی غرایز باید در حد و حدود اقتضائات بشری و احتیاجات طبیعی او برآورده شود و اسلام این اجازه را نه به مرد و نه به زن نمی دهد که به آتش غرایز دامن زده و انها را به شکل یک عطش پایان ناپذیر روحی دراورد . جای تردید نیست که هدف از قانون ازدواج موقت در دین اسلام ، این نیست که وسیله ی عیاشی و حرمسراسازی برای مردان و زنان فراهم شود و از این رهگذر موجبات بدبخت شدن زنان و کودکانی را فراهم آورد ! این ها ابعاد فقهی مسئله بود . اما باید دانست که فقه بخشی از دین اسلام را شامل می شود که دربرگیرنده ی احکام اسلامی است در قالب واجب ، مستحب ، مکروه ، حرام و مباح . مجموعه ی این احکام ، باید ها و نباید های انسان در مسیر زندگی او را فراهم می کند .
فقه یا قوانین اسلام در عمل ، برای ایجاد نظم در جامعه تبیین شده است و اگر آن را به عنوان پایه و اساس یک ساختمان در نظر بگیریم ؛ آنچه پس از رعایت فقه و در تکمیل آن ، موجبات ترفیع این بنا و رشد و اعتلا و تکامل انسانها را فراهم می کند ، رعایت اخلاقیات (یعنی آراسته شدن به فضیلت ها و پیراسته شدن از رذیلت ها) و در کنار برخورداری از بینش و عقاید حقه و صحیح است . گاهی ممکن است امری در فقه ، جایز باشد و منع فقهی نداشته باشد ولی در قاموس یک انسان متعالی و رشد یافته و برخوردار از آموزه های اخلاقی دین مبین اسلام ، انجام ان عمل ، در مغایرت با اصول اخلاقی باشد . باید به این نکات توجه نمود . اسلام قانون ازدواج موقت را به عنوان قانونی مترقی و متمدنانه و برگرفته از فطرت انسانها با رعایت آداب و احکام آن ، در موارد خاص و برای ضرورت ها جایز و بلکه در مواردی هم مستحب می داند ؛ تا درصورت لزوم راهگشای مشکلات پیچیده ی جوامع بشری باشد ؛ ولی به راستی کدام قانون است که مورد سوء استفاده کنندگان از قوانین ، قرار نگرفته باشد ؟! ما اگر از منظر عدالت به قوانین اسلام و فلسفه ی تشریعی آنان نگاه کنیم ، خواهیم دید که ازدواج موقت در جای خود ، حکمی بسیار هم پیشروگرایانه است .
اما از منظر عدالت . یکی از تعاریف عدالت ، قرار گرفتن هرچیز در سر جای خود است . به ازدواج موقت هم باید در سر جای خودش نگاه کرد . در اسلام اصل بر تک همسر بودن مرد است . نه چند همسری یا زندگی در پرتوی همسران موقت . و تنها با رعایت عدالت ، جواز به تعدد زوجات داده است که آن هم شروطی دیگر دارد . امام کاظم (ع) به یکی از یاران خود چنین می فرمایند که : تو را به متعه (همسر موقت) چه کار ؟! حال آنکه خداوند تو را از آن (به واسطه داشتن زن دائم) بی نیاز کرده است . این کار (متعه) برای کسی است که خداوند او را با داشتن همسری از این کار بی نیاز نکرده است . نه کسانی که همسر دارند . این حکم همانطور که گفته شد وسیله ای برای هواپرستی و حرمسراسازی و حیوان صفتی برای عده ای و نیز وسیله ای برای بیچاره نمودن عده ای دیگر از زنان و فرزندان بی سرپرست نیست . ممکن است عده ای به تعدد زوجات حضرات معصومین (ع) اشاره نمایند که علاوه بر انگیزه های سیاسی ، از منظر شرعی به احکام آن اشاره گردید ، اما موضوع کنیز داشتن در آن زمان ، خود موضوع دیگری است که ارتباطی با موضوع امروز ما یعنی ازدواج دائم و موقت ندارد . "کنیز" همچون "غلام" امری متداول از قبل از اسلام بود که اسلام با تعدیل آن ، به مرور به اصلاح و در تهایت به حذف آن اقدام نمود . خود بحثی مفصل و خارج از این موضوع است .
دهم ربع الاول ، سالروز ازدواج پیامبر اکرم (ص) با حضرت خدیجه ی کبری (س) است .
حضرت خدیجه (س) ، در علم و اطلاع از کتب آن زمان ، نسبت به مردمان عصر خود سرآمد بود . ایشان علاوه بر کثرت اموال و املاک و امور تجاری که بدان مبادرت می ورزیدند ؛ به عقل و کیاست نیز معروف بودند . از القاب ایشان در آن زمان ، طاهره ، مبارکه ، سیده النسوان و ملکه بطحاء می باشد . حضرت خدیجه (س) از کسانی بود که در انتظار قدوم آخرین پیامبر و فرستاده به سر می برد . ایشان همواره از دانشمندان آن عصر ، علائم نبوت را جویا می شدند . این بانوی بزرگوار هنگامی که خدمت پیامبر اسلام (ص) شرفیاب شد ، پیش از همه از نبوت سوال کرد ..اشعار فصیح جناب خدیجه کبری (س) در مدح پیامبر اکرم (ص) خود نشان از علم ، ادب و محبت این بانوی فداکار دارد . با اوصافی که برای حضرت خدیجه (س) برشمردیم ، افراد زیادی از بزرگان عرب ، به خواستگاری ایشان آمدند .
کسانی که آنطور در تواریخ نقل است ، هریک بالغ بر چهارصد کنیز و غلام و خدم و حشم داشته اند ... ولی ان حضرت قبول نمی فرمود . سرانجام خود حضرتش ، پیشنهاد ازدواج به پیامبر (ص) را می دهند و این ازدواج با آداب و مراسم خاصی برگزار می شود . در همان روزی که حضرت محمد مصطفی (ص) به رسالت مبعوث می شوند ، این بانوی بزرگوار به ایشان ایمان می آورند . در تعداد فرزندان حاصل از این ازدواج ، اختلاف نظر بسیاری است .
اما می توان بنابرقولی مشهورتر ، بیان داشت که خداوند تبارک و تعالی ، دو پسر به نام های قاسم (که وجه تسمیه کنیه ی پیامبر به "ابوالقاسم" بواسطه ی همین فرزند است ؛ توضیح آنکه عرب ؛ یک اسم دارد ، یک لقب دارد و یک کنیه . کنیه که از موارد استعمال آن ، جهت تکریم و بزرگداشت اشخاص به کار می رود ، بدین صورت است که پدر را به نام بزرگترین فرزند ذکورش ، نام گذاشته و صدا می کنند ؛ همچون "ابوالقاسم" یعنی "پدر قاسم" و این همانطور که گفته شد به جهت تکریم است ) و فرزند دیگر ایشان عبدالله ، که از القاب جناب عبدالله ، طاهر و طیب است و چهار دختر به نام های ام کلثوم ، زینب ، رقیه و حضرت فاطمه (س) به آن دوبزرگوار عنایت فرمود . در کرامت و بزرگواری جناب خدیجه ی کبری (سلام الله علیها) همین بس که ایشان مادر حضرت صدیقه ی طاهره ، ام الائمه المعصومین ، فاطمه الزهرا (سلام الله علیها) می باشند .
حضرت خدیجه (س) بیست و چهار سال و یک ماه با پیامبر اکرم (ص) زندگی کردند و تا آن حضرت زنده بود ، پیامبر همسر دیگری اختیار نفرمود . این بانوی بزرگوار و فداکار ، تمامی اموال و دارایی های خود را برای نشر رسالت به پیامبر واگذار کردند . به یمن و میمنت این ازدواج آسمانی ، از صمیم قلب برای تمامی جوانان عزیزکه در این ایام با دلهایی پر از امید ، زندگی مشترک خود را آغاز می کنند ، آرزوی خوشبختی می کنیم
به مناسبت این ایام فرخنده مطلب زیر تقدیم به لبان همیشه خندان مخاطبان عزیز:
راستش ما دیدیم که مجلس خیلی وقت است با دو واژه ی «ازدواج مجدد» و «ازدواج موقت» بازی می کند و توی سر خودش می زند تا بگوید ما هم آره ! یعنی که ماهم به فکر حمایت از خانواده هستیم . کسی هم نمی گوید که این چه جور حمایتی است که فقط دوجور ازدواج ، آن هم ازدواج های خشک و خالی را دربر می گیرد ، تازه همان دوتا را هم مدت هاست که زورش نمی رسد تصویب کند .
بر این شدیم تا در بسته ی پیشنهادی خود به تشریح انواع ازدواج ها بپردازیم .باشد که مقبول افتد !
ازدواج مسلم : ازدواج "اول" که حق مسلم هر مردی است _بر منکرش لعنت باد_ !
ازدواج مفرح : مردی که از یکنواختی زندگی با همسر اولش خسته شده است ، محض تفریح زن دیگری بستاند ! خب ، چه اشکالی دارد ؟!ا
ازدواج موجه : چرا مردی که زن اولش بچه دار نمی شود یا بیماری صعب العلاج گرفته است ، به بهانه های واهی مثل مردانگی و انسانیت و تن دادن به قسمت و قضا و قدر الهی و صبر در امتحان الهی ، به پای او بماند ؟ موجه است که در این هنگام ، این تبصره شامل حال او شده و هرچه زودتر برای ازدواج بعدی اش فکری اساسی بکند .
ازدواج متمم : مرد ببیند که چه صفات زنانه ای را دوست داشته که زن اولش فاقد آن است . بعد زنی بگیرد که واجد آن صفت ها باشد . یعنی آن صفت ها را داشته باشد . این ترکیب صفات واجد در کنار آن صفات فاقد ، ترکیب زیبای نوظهوری را بوجود می آورد که از آن به ازدواج متمم نام می بریم . بسیار هم عالی است چشم ندارید ، خب نبینید ! اشکال هندسی ازدواج هم در این بسته ی پیشنهادی گنچانده شده است
:ازدواج مثلث : مرد تقوی پیشه کرده و به همان سه زن قناعت نماید . به این مرد به واسطه ی تقوی و زهدی که دارد باید آفرین گفت . او می تواند الگوی سایر مردان دیگر باشد . تبارک الله ایها الرجل فی کثرت دینک و قله دنیائک !
ازدواج مربع : مرد تمامی چهار زنی را که شرع به او اجازه مرحمت فرموده ، بگیرد یک کلام ختم کلام .
ازدواج ملون : مرد چهار زن بگیرد بدین شرح : سفید پوست ، سرخ پوست ، سیاه پوست و زرد پوست . در اینجا او به اصل هرگلی بویی دارد ، تاسی نموده است که اصلی است مترقی و بسیار کاربردی .
ازدواج منظم : مرد هر شش ماه یک بار ، یک زن بگیرد . حالا چه دردی دارد ؟!.. من نمی دانم . فقط به سیکل منظم آن ، در عمل پایبند باشد .
ازدواج میسر : مرد هر زنی را که برایش میسر است بگیرد . این توصیه بیشتر برای مردان مفلوک کاربرد دارد .
ازدواج مشبک : مرد یک شبکه ی هرمی ازدواج راه بیندازد . نیاز به اخذ مجوز هم ندارد . بدین معنی که در این شبکه ی گلدکوئیستی و تیم ورکینگی خود ، هر زنی که گرفت ، آن زن ، چهار زن دیگر را هم به او معرفی کند و او ، که اشتهایش اینک مرا هم به تحسین وامی دارد و هم اندکی رشک مرا برمی انگیزاند ، همه ی آن زنان را ببلعد !
ازدواج مکرر : مرد آنقدر زن بگیرد تا جانش ...
خانم های عزیز نگران نباشید ! آقایون محترم هم بیخود شکمشون و صابون نزنن ! مزاح بود دوستان عزیز .
ملاک همسر گرینی در دین اسلام ، بر تک همسری است نه بیشتر . آنچه از چند همسری در تعالیم دینی ما ، آمده ؛ دارای توضیحات و شرایطی است که اگر دوستانی نظری مخالف این نظر دارند و یا عنوان می دارند که ملاک در دین اسلام ، تک همسری نیست ! بنده آمادگی مباحثه با انان را دارم .
بازیگر سینمای ایران اخیرا در مصاحبه ای با یکی از نشریات فارسی زبان خارج از کشور در پاسخ به اینکه چرا زن ایرانی نمی گیرد، گفت: زن های ایرانی خیلی خشن هستند، تازه وقتی کتکشان می زنی شکایت می کنند و در مورد حقوق زنان حرف می زنند، به جای اینکه مثل زنان مالزی بعد کتک خوردن دستشان را به روی سینه شان جفت کنند و تعظیم کنند و بگویند ارباب عفو بفرمایید، تهدید می کنند که مهریه ام را به اجرا می گذارم و پدرت را در می آورم! با آن مادر حسودت! بعد هم بچه را با خودشان می برند و تو را می اندازند زندان! (خنده)