بر اساس آموزه های دینی خندیدن دلیل می خواهد و توجه به آنچه سیره ی اهل بیت علیهم السلام است به روشنی معین می سازد خندیدن و بروز شادمانی آداب خاصی دارد.
از کودکی آموخته ایم که انسان عاقل بی دلیل نمی خندد.حتی مباحث علمی نیز ما را از آنچه قهقهه و خنده ی سرمستانه است باز می دارد چرا که بلافاصله احساس غمی پایدارتر از خنده ای زود گذر فرد را دچار می سازد و به یقین بارها شاهد بوده ایم که فرد بعد از خنده ای طولانی حتی گریه می کند !
این شب ها تو را می خندانند حتی بی دلیل !به بهانه ی شادی و به بهایی از هیچ باید بخندی به رسم همرنگی با جماعت !
مگر می شود تنها به دلیل بی دلیلی خندید آن هم در روزگارانی که انسان هزاره ی سوم حاضر نیست هیچ عملی را بدون دلیل و منطق انجام دهد !
به چه قیمتی مخاطب ایرانی را به الکی خوش بودن ترغیب می کنیم ؟!
خندیدن به قیمت غفلت از چه و توجه به چه جایگزینی ؟
ادعا می کنند جامعه ی ایرانی شاد نیست ، بر اساس کدام آمار و کدام معیار ارزشی چنین ادعا شده است ؟!
آیا جز این است که در مقایسه با برآیندی ازمعیارها و ارزش های فرهنگ مادی خواه غرب و اروپا ، نسخه ای از سعادتمندی عاری از اعتقاد به معاد وحتی انکار روح متعالی انسان، چنین نتیجه ای حاصل شده است ؟چگونه می توان مردمانی با دو نوع کاملا متفاوت و متمایز از ایدئولوژی را با یک معیار سنجید ؟
مردمانی که اساس آفرینش را big bang دانسته و خود را تکامل یافته ی حیوان می دانند، بازه ی حیات خویش را در زندگی دنیا خلاصه کرده و رفاه و شادی را در اصالت لذت جستجو می کنند چه سنخیتی با ایرانی مسلمان دارند که اصالت حیات خویش و هر آنچه از کمترین عمل را در رضای خالق یکتاجستجو می کنند که از روح خویش در کالبدش دمید او را اشرف مخلوقات قرارداد و برای حفظ کرامتش به او اختیار بخشید.
آیا این همان دیکته کردن استانداردهای نظم نوین جهانی به انقلاب اسلامی ایران نیست؟
بناست شادیمان هم نسخه ای فرنگی ولی ایرانیزه باشد،تهی از هویت ایرانی ،به سبک بیگانه شادی را در موسیقی،حرکات موزون البته آهسته شده ،آوازه خوانی کف و سوت و جیغ و...این بار از دریچه ی رسانه ی ملی شاهد باشیم .
آنها ادعا می کنند جامعه ی ایرانی شاد نیست و ما هم می پذیریم !
بر اساس آخرین تحقیقات در اروپا ادعا می شود دانمارک شادترین کشور دنیاست ، ما هم می پذیریم !
برای ایرانی جماعت شگفت انگیز است بداند دانمارک کشوری است که در جنگ جهانی دوم بدون خونریزی و جنگ قلمرو سرزمینش را به آلمان نازی تقدیم کرده، چرا که مردان دانمارکی به رفاه و اقتصاد بیش از ناموس و سرزمین بها می دهند!
و این را جز افتخاراتشان میدانند که بدون هیچ مقاومتی سرزمینشان را تقدیم کردند و معاهده ی صلح امضا نمودند !
حال اگر بخواهیم با غیرت ترین مردان دنیا را معرفی کنیم مردان دانمارکی به چه صفتی مزین خواهند شد؟!
در کدام قاموس کهن سرزمین ایرانی تقدیم ناموس و سرزمین به بیگانه مایه ی شادی وفرح است؟!
کدام زن یا مرد ایرانی می خواهد به سیاق دانمارکی ها سنجیده شود ؟!
حال همان هایی که خود را ناظم جهان می دانند برای ما نسخه می نویسند "ایرانی ها در فهرست غمگین ترین مردم جهان" ،و ما هم ساده انگارانه می پذیریم و هیچ غیرتی هم نمی جوشد که چرا ایرانی ارزشی و آرمانی را که انسانیت را در سرچشمه ی لطف الهی معنا می کند و تاب ظلم به مظلوم را ندارد به جهان باقی اعتقاد دارد و لبخندش هم رضای خالقش را در جستجوست با معیارهای سراسر زودگذر و فانی خود محک می زنید ؟
و این یعنی تلقین به هویت ایرانی اگر می خواهی در فهرست مردمان شاد دنیا قرار بگیری باید ناموس و سرزمینت را بدهی تا رفاه و شادی بدست آوری !
و افسوس اندک پژوهش داخلی هم اگر باشد نشاط جامعه ی ایرانی را با معیارها و استاندارهای جوامع غربی و اروپایی سنجدیده است !
در طی سه دهه کدام سازمان ،نهاد و یا ارگان شناخته شده ای در جستجوی اهمیت و ضرورت بالا بردن نشاط در جامعه ی ایرانی بوده و در طی آن به تدوین راهکارهای علمی،ارزشی و عملی پرداخته است ؟
هنگامی که معیارها معین نیست ، اولویت ها مشخص نیست و راههای تحصیل این شادی شفاف نگشته و... اگرچه از سرخیرخواهی و خلاقانه طرحی نو در اندازیم که در برهوت ذهن های پویا خودش نوبری است بروزن هندوانه و به یقین نمی توان منکر برخی بخش های تاثیر گذار و قابل تحسین این جنگ خنده بود باز هم الگویی ناسازگار با روح آرمان های جامعه و آنچه وجه تمایز مردمان کمال اندیش و برتری جوی ایران زمین است به نمایش در می آید،مردمانی با سرانه ی هوشی متوسط به بالا در جهان به نازل ترین سطح از شادی، خنده و قهقهه به سلوک الکی خوش باش ها فراخوانده می شوند !
آیا بهتر نیست در رسانه ی انقلاب اسلامی ایران حتی در رسانه ی جمهوری اسلامی ایران به رسم تعالیم فرهنگی و ارزشهای بومی مردم را شاد کنیم ؟
نیکوست از مدیران فرهنگی کشور جویا شویم چرا پس از قریب به چهار دهه
ازبهره مندی نسبت به تمامی سرمایه های
اجتماعی و امکانات یک سرزمین هنوز الگویی مشخص و روشن با مختصات ارزشهای بومی و اسلامی
دستکم از شادی ،تفریح و آنچه نشاط در جامعه ی ارزشی ایران است وجود ندارد ؟
بجاست از مدیران رسانه ی ملی جویا شویم چرا به بهانه ی جذب مخاطب
ذایقه ی توده مردم را به نازل ترین سطح از شادی و نشاط عادت می دهند ؟
در انقلاب اسلامی ایران رسانه ی ملی دانشگاه سراسری است یعنی سرفصل ها
و اولویت ها در گذر از غربال رسانه ،مفهومی پویا و نو یافته و در جهت کسب آرمانها به جامعه ارایه می شود ،
معمول است که رسانه مردم را به تعالیم عمیق و ارزشمند خود دعوت می کند نه آنکه بازتاب
وآیینه ی عینی سطح جامعه باشد !
بجاست از خود بپرسیم در نگاهی آینده نگرانه جریان سازی این نوع سطحی و
زودگذر از شادی و درک نشاط از سوی توده ی مردم ، آیا جامعه را به سوی دسترسی به
آرمان ها سوق می دهد و یا بر عکس مرد و زن ایرانی حاضر می شود هرآنچه را که باری
است از مسولیت به کنجی
نهاده و در هیپنوتیزم ابزارهایی از موسیقی و آواز غرق در خنده های سرمستانه به ریلکسیشن (آرام سازی) بپردازد؟!
غم و اندوه بی دلیل منابع انسانی را ناکارآمد و ناتوان می سازد و اثربخشی سرمایه های اجتماعی را کاهش می دهد همینطور است اگر بنا باشد در اثر غفلت و به هر دلیل بی دلیلی بخندیم و الکی و بی خیال دنیا خوش باشیم بی توجه به آنچه که در مرتبه ای بالاتر از معیارهای سطحی وارداتی برای فرح و شادی آفرینی نیاز است.
آنچه بیش از همه سبب احساس شادمانی و نشاط پایدار در جامعه است نزدیک شدن به آرمانهای انقلاب اسلامی است که توده ی مردم برای دستیابی به آن از منافع شخصی به بهای مصلحت انقلاب گذشتند کلید شادمانی پایدار عدالت اجتماعی است .
پاسخ:
لبخند زدن و خندیدن همواره به معنای شاد بودن نیست یادمان باشد .
پاسخ:
بنده به چرندیات نمی خندم و البته بسیاری همچون من به بیهوده گویی و لاابالی گری شادی نمی گویند و لبخند نمی زنند .
پاسخ:
موافقم حالا دلیلی برای خندیدن در خندوانه وجود دارد بنابراین بنده نیز برخی برنامه های خنداننده ی برتر را می بینم
پاسخ:
جمله ی آخرتون کاملا بی ارتباطه !! متن رو کامل مطالعه کردید ؟!
پاسخ:
سپاس از همراهی شما . بزرگوار اگر نظر شما را تعمیم دهیم مثل آن می ماند که بگوییم هرکه اعتراض و یا انتقادی به مساله ای در ایران دارد ،خوب از ایران برود در کشور دیگری زندگی کند چرا که کشورهای فراوانی در دنیا هست !
آیا شما چنین منطقی را می پذیرید ؟
پاسخ:
بزرگوار
بر اساس آمار ایرانی ها بویژه تهرانی ها رتبه ی اول تماشای فیلم های پورنو در فضای مجازی را دارا هستند ، با منطق شما باید برای مدیران و گردانندگان و همچنین عوامل تولید این قبیل محصولات دست بزنیم و جایزه در نظر بگیریم چرا که در ایران رتبه ی اولی بوده و مردم بسیار علاقه مند به این محصولات هستند !
با منطق شما چه دستاوردهای خارق العاده ای خواهیم داشت...!
پاسخ:
احتمالا نوزادان تازه متولد شده در اثر تمرین خندیدن اینقدر زیبا می خندند !و حتما برنامه ی خندوانه رو زیاد نگاه کردند !
پاسخ:
قبل از مطالعه ی متن پاسخ نوشتید ؟!
شما مطمعن هستید مطلب رو مطالعه کردید ؟ !
پاسخ:
سپاس از فرصتی که به نوشتن نظر در این رسانه اختصاص دادید.
خوب است نکاتی را مرور کنیم، این یادداشت یک نقد فرهنگی است از نوع شادمانی که در رسانه ی ملی تبلیغ می شود مانند برنامه ی تلویزیونی خندوانه در رسانه ایی که متعلق به بیش از 80 میلیون نفر است و هزینه ی تولید آن هم از بیت المال پرداخت می شود و جناب رامبد جوان و البته هیچ یک از تهیه کنندگان رسانه با هزینه ی شخصی خویش برنامه نمی سازند و آن را به رایگان به پیشگاه یکی از بهترین و نجیب ترین مردم دنیا پیشکشش ننموده اند .
یادمان باشد هر برنامه ای که از دریچه ی رسانه دیده یا شنیده می شود اتاق فکر دارد ،طرح و برنامه ی شبکه ،مدیران گروه و مدیر شبکه و در خصوص برنامه های پر مخاطب مانند خندوانه حتی شورای نظارت بر رسانه نیز نظر می دهند . بنایراین این برنامه و دیگر برنامه ها کار یک گروه نیست و حتی منتسب به شخص خاصی نیست که اگر اشکال بگیریم از آن شخص خاص اشکال گرفته باشیم و یا اگر برنامه موفق باشد این بی انصافی و ساده انگاری است که آن را منتسب به شخص خاصی بدانیم .همانطور که اگر به دقت یکبار دیگر متن را مطالعه بفرمایید متوجه می شوید که مخاطب این متن هرگز رامبد جوان نیست چرا که توضیح داده شد این برنامه متعلق به ایشان نیست بلکه به مدیران رسانه ی ملی و نگاه جامعه شناسان ونظریه پردازان جامعه ی ایرانی برمیگردد که بدون سنجش و ارزیابی هرجه به ایرانی جماعت نسبت می دهند را به راحتی می پذیرند ! کجای دنیا اینچنین مرسوم است ؟! آنها حتی از نازل ترین حیوانات خود برند می سازند و به ایران صادر می کنند آنگاه ما شان انسانهایی اینچنین مهربان و خدادوست را اینچنین پایین می آوریم که در اروپا می نشینند برای ما سبک زندگی می نویسند ما هم می گوییم به دیده منت هرچه از اراجیف بفرمایید به دیده منت ما هستیم ؟!!!!
چرا ؟ هیچ جامعه شناس ایرانی هیچ یک از اهالی فرهنگ تحقیق نمی کند ؟ چرا به مردم ایران تهمت می زنیم ؟ اینچنین پویایی در جامعه ی ما را نمی بینند ؟ این مقدار از علم که در ایران تولید می شود، این تعداد خانواده ای که تشکیل می شود این تعداد فرزندی که به دنیا می آید ماه مبارک رمضان است بهتر است بیشتر به مساجد و تعامل مردم دقت کنیم . الان که سحر است کوچه ی ما چراغانی است ، انسانهای افسرده که ناهنجاری های رفتاری دارند به این آرامی با خدا خلوت می کنند؟
فرمودید راه شادمانی ؟ اگر اندکی مطالب این رسانه را مطالعه کنید متوجه می شوید که غیر مستقیم پیامی از سبک زندگی دارد ، و البته مخاطب را به تفکر و تحمل تشویق می کند . به شما قول می دهم اگر مدتی با این رسانه همراه باشید مهربانتر از این خواهید نوشت و دیگر به این شدت بیهوده عصبانی نخواهید بود می توانید از همراهان همیشگی این رسانه جویا شوید که بعد از مدتی خودشان اعتراف می کنند که مهربانتر از گذشته شده و تحمل بیشتری در پذیرش انتقاد دارند .
آنچه بنده و دیگر موافقان می گویند ایجاد شادی پایدار است که در عدالت اجتماعی خلاصه می شود این وظیفه ی رسانه ی ملی است ، نه آنکه مخاطب را چند دقیقه با خنده هیپنوتیزم کند !
چناب رامبد جوان کمدین محبوبی است و یقین می دانم که خود ایشان بسیار دقیق تر از برخی مخاطبان به مطالعه ی نقدهای برنامه می پردازند و تردید ندارم که خود ایشان هم از اینکه سبب شادمانی خواص باشند بیشتر از شادمانی عموم لذت می برند چرا که مخاطب عام به بسیاری از دلایل می خندد که مخاطب خاص نمی خندد پس چندان هنر نیست که افرادی که همواره حتی به ترک روی دیوار می خندند را بخندانیم ! خنداندن و ایجاد نشاط در خواص و فرهیختگان از دید یک برنامه ساز حتما کار مهم تر و لذت بخش تری است .
به نظر می رسد شما دلسوز مردم هستید ولی بسیار غیر محترمانه از ایرانیان به عصبانی بودن و ناهنجاری های روانی و پرخاشگری یاد کردید که این در حق مردمی چنین صبور و نجیب جفاست .با توجه به نوع ادبیات شما کاملا مشهود است که شما از شخص عصبانی هستید و به راحتی تهمت زدید و بنده را طلبکار ومنزوی و ناراحت خواندید که تردید ندارم خود جناب رامبد جوان هم از داشتن طرفدارانی غیر مودب چون شما احساس افتخار و غرور ندارند .
اینکه ایران در ذیل و دانمارک در صدر فهرست کشورهای شاد است بهترین و محکم ترین دلیل برای مقایسه در پاسخگویی است خوب است مخاطب نجیب ایرانی بداند که اساس مقایسه آنها اشتباه بوده یک مسلمان معتقد به قیامت را با یک لاییک دنیا خواه نمی سنجند .
به روشنی مشخص است که یک موحد مانند یک ملحد زندگی نمی کند چرا که چشم انداز یکی مرگ و نیستی و دیگری به قیامت می اندیشد و خود را در پیشگاه خدای عز و جل می داند .
کدام انسان نا شادمانی برای دفاع از میهنش تن به مین و خمپاره می سپارد و در یک نبرد نابرابر شرط بندی می کند و روی مین می رود . تورا بخدا بی انصاف نباشیم تا به حال حتی یک کتاب از خاطرات ناب و لطیفه های بسیار خنده داری که در جبهه ها بین رزمنده ها متداول بوده مطالعه نموده اید . به این مردم می گویید عصبانی و ناهنجار و روانی و ناراحت ...
اگر مهندس های ایرانی در ناسا و منسا و در قطبهای علمی جهان را حذف کنیم از اروپا و آمریکا و مردم تن آسا و گرفتار در منجلاب ربا و شهوترانی چه می ماند؟
تمام درو دیوار شهرها مملو از دوربین است همه چیز را چک می کنند و مالیات های سرسام آور و بهره های آنچنانی می گیرند مردم نا ندارند که صدایشان در بیاید .
خوب است بدانیم در اروپا به هر دلیلی از هم شکایت می کنند و از هم جریمه می گیرند مثلا اگر سگ همسایه پارس کند.
ای کاش اندکی به زبان انگلیسی برخی مقالات را در همین اینترنت مطالعه کنیم تا به هشدارهای جامعه شناسان در خصوص کشورهای اروپایی پی ببریم .
اما مردم در سراسر جهان هرچه به کرامات اخلاقی نزدیک شوند شادتر خواهند بود . شما به اعاده ی حق یک انسان کمک کن ، شرایط تحصیلش را فراهم کن تا پایان عمر شادمان خواهی بود . بنده و دیگر موافقان به سطحی بالاتر از یک خنده ی بی دلیل برای شادی می اندیشیم .
از لطف شما جهت همراهی سپاسگزارم . التماس دعا
پاسخ:
سپاس فراوان از مطلب مفید و قابل استفاده شما .
پاسخ:
غمگین شدم و غصه دار .بزرگوار شما تصور می کنی بنده جزء مرفهین بی درد هستم ؟ سوار تاکسی نمیشم ، خرید نمیرم ، اجاره نشین نیستم هیچگاه در زندگی با مشکلی روبرو نبودم ؟!
چون این مشکلات رو ندارم پس حس من از شادی با شما جوان سرشار از آرزو متفاوت است
یکی از افتخارات بنده این است که از جنس خود مردم هستم و در بین همین مردم زندگی می کنم و از نزدیک از مشکلاتشون اطلاع دارم و خود بنده هم شرایط خاصی در زندگی داشتم ولی یکی از رموز احساس شادی واقعی در زندگی من عزت نفسی است که از خانواده آموختم و هیچ گاه خودم را با دیگران مقایسه نکردم . یکی از دلایل نا شادی که در ایرانی های هموطن وجود دارد زیاده خواهی و چشم و هم چشمی است ، قناعت که باشه ، هم به اندازه داری هم خوش می گذره ولی وقتی هیچ حدی برای مال اندوزی در نظر نمی گیریم غمگین خواهیم بود . یکی از اصلی ترین مسایلی که زندگی مرا سرشار از نشاط کرده کار و تلاش است از 14 سالگی تدریس را شروع کردم ، کارهای هنری بسیاری می دانم و هنوز هم به دنبال ایجاد کار هستم ، هنگامی که خواسته ات اندک باشد خوشبختی هایت فراوان می شود .
یک خاطره بگم
دوم راهنمایی بودم از آنجایی که همواره جز رتبه های درسی مدرسه وکلاس بودم هر زنگ تفریح اشکالات ریاضی بچه ها رو رفع می کردم و دوست و همراه بچه های ضعیف کلاس بودم . یکی از همشاگردیهام که دقیق ایشون رو به خاطر دارم اومد کنارم و با هیجان خاصی گفت سلام خانم معلم تعجب کردم گفت مادرم اومده مدرسه برای ریاضیم معلم بگیده خانم باجلانی گفته ی معلم خوب معرفی می کنم خانم صامتی که زهره خیلی خوب می شناستش با تعجب گفتم خانم معلمی به این نام نمی شناسم !
گفت دوست همکلاسیتو می گم و کلی ازت تعریف کرد که مطمعن باش صامتی معلمت بشه مشکل ریاضیت برطرف میشه . از اون به بعد زودتر میومدیم مدرسه و دیر تر می رفتیم روز معلمم ی هدیه گرفتم وکلی تشویق شدم . بعد از اون زهره ریاضیش به حدی خوب شد که بقیه بچه ها رو هم تشویق کرد با من کلاس بگیرن ، خیلی سال پیش ساعتی 200 تومن می گرفتم و تدریس می کردم بعد شد ساعتی 300 و بعد 500 و ...تصمیم گرفتم ی چیز با ارزش بخرم . اونوقتها سرویس طلای کارتیه خیلی مد بود . رفتم قیمت کردم ی دستبند میشد 50 هزار تومن حساب کردم باید 100 ساعت درس می دادم تا ی دستبند بخرم . انقدر از کارم لذت می بردم که به اندازه یک سرویس طلای کارتیه پس انداز کردم و انقدر از رسیدن به هدفم خوشحال بودم که کاملا احساس خوشبختی می کردم . شاید وقتی همکلاسی هام منو می دیدند تصور می کردن چه کار سختیه و بجای کارو درس خوندن تنبلی می کردن و به مسایل بیخود سرگرم بودن دلشون خوش بود عکس مدرسه میارن و فکل بیرون میندازن و نامه رد و بدل می کنن !
این رو نوشتم که بدونید ریشه ی احساس غم ما در مشکلات نیست که البته بخش کوچکی هست ولی بخش اعظم غمگینی ما اینه که تن بکار نمیدیم ، حسرت بهتر از خودمون رو داریم و غصه ای که بیش از همه خوشبختی ما رو کم کرده گذر عمر بی هدفه .
هر انسانی که آرمان و هدف داشته باشه ، مطمعن باشید خوشحال و خوشبخته ، بنده نگفتم نخندید گفتم بی هدف و باری به هر جهت نخندید . حواسمون جمع باشه به جای ایجاد عدالت اجتماعی که انقلاب اسلامی برای اون بوجودآمد سرمون رو به مسایل سطحی و پوچ گرم نکنن بعد بیت المالمون رو به غارت ببرند !
ببخشید اگر مطلبی نوشتم که شما احساس کردید این خانم چرا به جای گفتن مشکلات ما جوونها چشمش رو به روی بی عدالتی ها بسته و به چند لحظه خنده ی ما گیر داده ؟!
به هر حال ممنونم که همراه پارادوکس هستید .
پاسخ:
برداشت شما از این جملات جالب بود . سپاس از همراهی شما . دعوت می کنم به تفکر ، تحمل و باز هم تفکر . نقد فرهنگی را با دشمنی های غرضورزانه کوچه و بازار اشتباه نگیریم . نقد همواره سازنده بوده و بهتر است به آرمانهای پایدار بیندیشیم بجای شادی زودگذر . بنده برخی از عوامل نشاط را دسته بندی نموده ام ولی قبل از انتشار بجاست تقاضا کنم دوستان معیارهای سنجش شادی افراد را بفرمایند و علمی و مودب به روشنگری بپردازند .
پاسخ:
معیار و ابزار شما برای سنجش شادی افراد چیست ؟ اگر من فرد غمگینی هستم چرا باید تصور کنم دیگران هم غمگین هستند ؟!
پاسخ:
بخند ولی بی دلیل نخند ، خودت باش و بخند ، به دروغ آنها بخند که می خواهند مرد و زن ایرانی را افسرده معرفی کنند که آنها ایدءولوژی ما را اعتقادات ما را نشانه رفتهاند . ببین در همین گوشه کنار تمام کشورهای مسلمان را دچار مشکل کرده اند ، اهل تفکر باش ، تعقل کن آنگاه بخند
پاسخ:
با سلام
به مطالب خوبی اشاره کردید . باید مطالبه کرد که آنها که مستعد فراموشی هستند یادشان نرود .
پاسخ:
خوشحالم که وجود بنده سبب خوشحالی شما شده .شاد باشید!
پاسخ:
سلام
آنچه در رسانه می بینید گزینشی از حقیقت است و و اصالت ندارد
پاسخ:
سلام زهرای عزیز
ممنون از یادآوری شهدای گرانقدر که انشالله برای ما دعا کنند و ما هرآنچه از رفاه و شادی و افتخار و غرور که داریم مدیون اونها هستیم . سپاس که همراهی
پاسخ:
مرحبا ،آفرین که نمونه هایی از شادی خانواده های ایرانی رو اشاره کردید. . اضافه کنم فرزند آوری شادی بخشه ،از ایرانی مثال نمی زنم،وزیر دفاع آلمان یک خانمه و 6 فرزند داره در حالی که بیش از 50 سال سن داره گاهی برای شادی و نشاط به مهد کودک میره و خودش رو با بچه ها سرگرم می کنه و حتی به روش بچه ها بازی می کنه ! یکم تفکر معنا دار از هر جهت آدم رو شاد می کنه بعنوان مثال وقتی هفته ای می گذره و من در هیچ حوزه ی علمی فعالیتی نداشتم غم سراسر وجودم رو می گیره چرا که می بینم سرمایه ی گرانبهای عمرم داره بی بها از دست میره . برای شاد بودن حتما نباید بلند خندید !
پاسخ:
ممنونم بانوی عزیز
چارچوب دین مترقی و مدرن اسلام کرامت انسان را در تعقل معنا می کند نه در بی خیالی و باری به هر جهت خندیدن !
پاسخ:
با سلام
حتی مخاطب یک میلیاردی هم دلیل نمی شود برنامه را نقد نکنیم خاصه از نظر ابعاد بلند مدت و تاثیر گذار در لایه های فرهنگ اجتماعی . شادی و نشاط تعریف خاص خود را داراست و جزیی از فرهنگ بومی و برگرفته از آرمانها و ارزش های جامعه است و سطحی ترین و نازلترین وجه شادی در خنده ی بصری خلاصه شده است حال آنکه در ارشهای اسلامی مسلمان تسلیم است به رضای خداوند و شادی خود را درعمل به آنچه مورد رضایت خداوند است تعریف می کند که این شادی و فرح ماندگار است .
پاسخ:
با این بخش موافقم شاد بودن و خندیدن دو مقوله ی جدا از هم است .
در این بخش سوال هست ، ما ملتی کمتر شاد در دنیا هستیم ، بر اساس چه معیار و استانداردی چنین اعتقادی دارید ؟
چه کسی گفته ایرانی ها شاد نیستند یا کمتر شاد هستند ؟
بهجت به معنای نشاط درونی متفاوت است از خنده و قهقهه ی ظاهری .. کدام سازمان و ارگانی و بر اساس کدام جامعه ی آماری گفته است که ایرانی جماعت شاد نیست ؟ کدام پژوهش این را اثبات کرده است ؟
پاسخ:
بنده هم برنامه هنرمند پر تجربه آقای اکبر عبدی رو دیدم و از صراحت بیان ایشان لذت بردم . جمله ی "کلا باهاش حال می کنم " برازنده ی یک فارسی زبان با بی نهایت کلمات زیبا نیست ! زبان فارسی را پاس بداریم .
پاسخ:
جالبه شما هم طرح موضوع می کنید و هم ارایه ی اسناد!!!
بنده صریح پرسش کردم نظر شما راجع به برنامه خندوانه چیست ؟
برخی از بخش های برنامه مفید و قابل استفاده است ولی روح کلی برنامه به خندیدن بدون دلیل اصرار دارد و این جای بحث و گفتگوست .
برخی از کارهای رامبد جوان را به عنوان یک بازیگر می پسندم اما بنا نیست همه ی کارهای او مورد تایید باشد .
شما هم نظر خود را راجع به کلیت یا بخش از برنامه که پسندیدید و یا خوشایند نبوده بفرمایید . نقد همواره سازنده است .ما که با هم مشکل شخصی نداریم .
پاسخ:
افراط و تفریط در هیچ یک از ابعاد زندگی مفید نخواهد بود .خیرالامور اوسطها.
پاسخ:
سلام بانو جان
سپاس از همراهی شما.
دلم می گیرد که بگویم ولی صد حیف که نمی توان چشم پوشید. از برخی مسولین که زمان جنگ در آمریکا و انگلستان مشغول تحصیل بودند و لیبرالیسم در بن لایه های فکری شان نهادینه شده نمی توان چیزی غیر ازین توقع داشت .چرا باید بجای ایجاد شبکه ی ملی اطلاعات و حضور در شبکه های اجتماعی ایرانی در شبکه های جاسوسی صهیونیستی حضور یابند؟!
متاسفانه مردم را به الکی خوش بودن تشویق می کنند فارغ از تفکر به آنچه مهمتر است .
برنامه ی خندوانه را می بیند چه نظری دارید؟ لطفا مخاطبان بزرگوار نظر شخصی خود را اگر چه متفاوت از بنده در خصوص برنامه خندوانه و شیوه ی شادی و خندیدن درج کنید.
پاسخ:
سلام
بنده چنین مطلبی نگفتم ، این برداشت شماست !
از کودکی به ما آموخته اند آدم عاقل بی جهت نمی خنده حتی در آموزه های دینی هم خندیدن دلیل می خواهد و آداب خاصی دارد ولی در خندوانه بناست بی دلیل به هر چیزی بخندیم ! به ترک دیوار ، به تصورات خام خودمان و ..به طبع حتی به ریش بعضیا میشه بی جهت خندید !
راستی نظر خود خود شما راجع به این برنامه ،اهدافش و تاثیرات اجتماعیش در یک نگاه آینده نگرانه چیست ؟