منصوره صامتی

کارشناس فرهنگی

منصوره صامتی

کارشناس فرهنگی

منصوره صامتی

رویای 1400 ساله ی مسلمانان جهان در حکومت اسلامی ایران به تحقق پیوسته و امروز این ظرفیت عظیم فرصتی تکرار نشدنی است. معتقدم که انسان به ضرورت ماهیت الهی و اندیشه ی خویش یک رسانه است وامروز در عصر رسانه ضروریست تا دغدغه های فرهنگی ،اجتماعی و سیاسی مان را باهم شریک شویم، باشد که در مسیر زمان به جامعه ی مهدوی نزدیک شویم."زندگی بهتر حق مسلم ماست!"

و همچنان که رهسپار آینده ایم بیندیشیم که :

ما ازین قرن نخواهیم گذشت
ما ازین قرن نخواهیم گریخت
با قطاری که دگران ساخته اند
هیچ پروازی نیست برساند ما را به قطار دوران
و به قرن دگران
مگر انگیزه و عشق ،
مگر اندیشه و علم ،
مگر آیینه و صلح
و تقلا و تلاش
بخت از آن کسی خواهد بود که مناجات کند با کارش
و در اندیشه ی یک مساله خوابش ببرد
و کتابش را بگذارد زیر سرش و ببیند در خواب حل یک مساله را
باز با شادی در گیری یک مساله بیدار شود ...

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات

بر اساس آموزه های دینی خندیدن دلیل می خواهد و توجه به آنچه سیره ی اهل بیت علیهم السلام است به روشنی معین می سازد خندیدن و بروز شادمانی  آداب خاصی دارد.


از کودکی آموخته ایم که انسان عاقل بی دلیل نمی خندد.
حتی مباحث علمی نیز ما را از آنچه قهقهه و خنده ی سرمستانه است باز می دارد چرا که بلافاصله احساس غمی پایدارتر از خنده ای زود گذر فرد را دچار می سازد و به یقین بارها شاهد بوده ایم که فرد بعد از خنده ای طولانی حتی گریه می کند !

این شب ها  تو را می خندانند حتی بی دلیل !به بهانه ی شادی و به بهایی از هیچ باید بخندی به رسم همرنگی با جماعت !
مگر می شود تنها به دلیل بی دلیلی خندید آن هم در روزگارانی که انسان هزاره ی سوم حاضر نیست هیچ عملی را بدون دلیل و منطق انجام دهد !
به چه قیمتی مخاطب ایرانی را به الکی خوش بودن ترغیب می کنیم ؟!
خندیدن به قیمت غفلت از چه و توجه به چه جایگزینی ؟
ادعا می کنند جامعه ی ایرانی شاد نیست ، بر اساس کدام آمار و کدام معیار ارزشی چنین ادعا شده است ؟!
آیا جز این است که در مقایسه با برآیندی ازمعیارها و ارزش های فرهنگ مادی خواه  غرب و اروپا ، نسخه ای از سعادتمندی  عاری از اعتقاد به معاد وحتی انکار روح متعالی انسان، چنین نتیجه ای حاصل شده است ؟
چگونه می توان مردمانی با دو نوع  کاملا متفاوت و متمایز از ایدئولوژی را با یک معیار سنجید ؟
مردمانی که اساس آفرینش را big bang دانسته و خود را تکامل یافته ی حیوان می دانند،  بازه ی حیات خویش را در زندگی دنیا خلاصه کرده و رفاه و شادی  را در اصالت لذت جستجو می کنند چه سنخیتی با ایرانی مسلمان  دارند که اصالت حیات خویش و هر آنچه از کمترین عمل را در رضای خالق یکتاجستجو می کنند که  از روح خویش در کالبدش دمید او را اشرف مخلوقات قرارداد و برای حفظ کرامتش به او اختیار بخشید. 

آیا این همان دیکته کردن استانداردهای نظم نوین جهانی به انقلاب اسلامی ایران نیست؟
بناست شادیمان هم نسخه ای فرنگی ولی ایرانیزه باشد،تهی از هویت ایرانی ،به سبک بیگانه شادی را در موسیقی،حرکات موزون البته آهسته شده ،آوازه خوانی کف و سوت و جیغ و...این بار از دریچه ی رسانه ی ملی شاهد باشیم .
آنها ادعا می کنند جامعه ی ایرانی شاد نیست و ما هم می پذیریم !
بر اساس آخرین تحقیقات در اروپا ادعا می شود دانمارک شادترین کشور دنیاست ، ما هم می پذیریم !
برای ایرانی جماعت شگفت انگیز است بداند دانمارک کشوری است که در جنگ جهانی دوم بدون خونریزی و جنگ  قلمرو سرزمینش را به آلمان نازی تقدیم کرده، چرا که مردان دانمارکی به رفاه و اقتصاد بیش از ناموس و سرزمین بها می دهند!
و این را جز افتخاراتشان میدانند که بدون هیچ مقاومتی سرزمینشان را تقدیم کردند و معاهده ی صلح امضا نمودند !
حال اگر بخواهیم با غیرت ترین مردان دنیا را معرفی کنیم مردان دانمارکی به چه صفتی مزین خواهند شد؟!

در کدام قاموس کهن سرزمین ایرانی تقدیم ناموس و سرزمین به بیگانه مایه ی شادی وفرح است؟!
کدام زن یا مرد ایرانی می خواهد به سیاق دانمارکی ها سنجیده شود ؟!
حال همان هایی که خود را ناظم جهان می دانند برای ما نسخه می نویسند "ایرانی ها در فهرست غمگین ترین مردم جهان" ،و ما هم  ساده انگارانه می پذیریم و هیچ غیرتی هم نمی جوشد که چرا ایرانی ارزشی و آرمانی را که انسانیت را در سرچشمه ی لطف الهی معنا می کند و تاب ظلم به مظلوم را ندارد به جهان باقی اعتقاد دارد و لبخندش هم رضای خالقش را در جستجوست با معیارهای سراسر زودگذر و فانی خود محک می زنید ؟
و این یعنی تلقین به هویت ایرانی اگر می خواهی در فهرست مردمان شاد دنیا قرار بگیری باید ناموس و سرزمینت را بدهی تا رفاه و شادی بدست آوری !
 
 و افسوس اندک پژوهش داخلی هم اگر باشد نشاط جامعه ی ایرانی را با معیارها و استاندارهای جوامع غربی و اروپایی سنجدیده است !
 در طی سه دهه کدام سازمان ،نهاد و یا ارگان شناخته شده ای در جستجوی اهمیت و ضرورت بالا بردن نشاط در جامعه ی ایرانی بوده و در طی آن به تدوین راهکارهای علمی،ارزشی و عملی پرداخته است ؟

هنگامی که معیارها معین نیست ، اولویت ها مشخص نیست و راههای تحصیل این شادی شفاف نگشته  و... اگرچه از سرخیرخواهی و خلاقانه طرحی نو در اندازیم که در برهوت ذهن های پویا خودش نوبری است بروزن هندوانه  و به یقین  نمی توان منکر برخی بخش های تاثیر گذار و قابل تحسین این جنگ خنده بود باز هم الگویی ناسازگار با روح آرمان های جامعه و آنچه وجه تمایز مردمان کمال اندیش و برتری جوی ایران زمین است به نمایش در می آید،مردمانی با سرانه ی هوشی متوسط به بالا در جهان به نازل ترین سطح از شادی، خنده و قهقهه به سلوک الکی خوش باش ها فراخوانده می شوند !
آیا بهتر نیست در رسانه ی انقلاب اسلامی ایران حتی در رسانه ی جمهوری اسلامی ایران به رسم تعالیم فرهنگی و ارزشهای بومی مردم را شاد کنیم ؟

نیکوست از مدیران فرهنگی کشور جویا شویم چرا پس از قریب به چهار دهه ازبهره مندی نسبت به  تمامی سرمایه های اجتماعی و امکانات یک سرزمین هنوز الگویی مشخص و روشن  با مختصات  ارزشهای بومی و اسلامی  دستکم از شادی ،تفریح و آنچه نشاط در جامعه ی ارزشی ایران است وجود ندارد ؟

بجاست از مدیران رسانه ی ملی جویا شویم چرا به بهانه ی جذب مخاطب ذایقه ی توده مردم را به نازل ترین سطح از شادی و نشاط عادت می دهند ؟

در انقلاب اسلامی ایران رسانه ی ملی دانشگاه سراسری است یعنی سرفصل ها و اولویت ها در گذر از غربال رسانه ،مفهومی پویا و نو یافته  و در جهت کسب آرمانها به جامعه ارایه می شود ، معمول است که رسانه مردم را به تعالیم  عمیق و ارزشمند خود دعوت می کند نه آنکه بازتاب وآیینه ی عینی سطح جامعه باشد !

بجاست از خود بپرسیم در نگاهی آینده نگرانه جریان سازی این نوع سطحی و زودگذر از شادی و درک نشاط از سوی توده ی مردم ، آیا جامعه را به سوی دسترسی به آرمان ها سوق می دهد و یا بر عکس مرد و زن ایرانی حاضر می شود هرآنچه را که باری است از مسولیت به کنجی نهاده و در هیپنوتیزم ابزارهایی از موسیقی و آواز غرق در خنده های سرمستانه به ریلکسیشن (آرام سازی) بپردازد؟!

غم و اندوه بی دلیل منابع انسانی را ناکارآمد و ناتوان می سازد و اثربخشی سرمایه های اجتماعی را کاهش می دهد  همینطور است اگر بنا باشد در اثر غفلت و به هر دلیل بی دلیلی بخندیم و الکی و بی خیال دنیا خوش باشیم بی توجه به آنچه که در مرتبه ای بالاتر از معیارهای سطحی وارداتی برای فرح و شادی آفرینی نیاز است.
آنچه بیش از همه سبب احساس شادمانی و نشاط پایدار در جامعه است نزدیک شدن به آرمانهای انقلاب اسلامی است که توده ی مردم برای دستیابی به آن از منافع شخصی به بهای مصلحت انقلاب گذشتند کلید شادمانی پایدار عدالت اجتماعی است .



نظرات  (۶۳)

سجاد افشاریان نویسنده برنامه «خندوانه» از آغاز این برنامه همزمان با نوروز و ابتدای فروردین ماه خبر داد.
 به گزارش سینماخبر،سجاد افشاریان از فعالیت عوامل گروه سازنده این برنامه سخن گفت و بیان کرد: همه عوامل برنامه اعم از صحنه و پشت صحنه تلاش خود را انجام می دهند تا با توجه به بزرگ شدن ابعاد برنامه در تمامی بخش ها بتوانند اثری بهتر و موفق تر برای مردم تولید کنند.

نویسنده برنامه «خندوانه» تصریح کرد: بیشتر شدن آیتم‌ها و گسترش یافتن استودیو و... باعث شده است که برآورد ما به صورت قطعی تر این باشد که با شروع عید نوروز برنامه روی آنتن شبکه نسیم برود.

برنامه «خندوانه» این روزها آیتمی را تحت عنوان «کاروان خندوانه» تولید می‌کند که توسط بهروز بقایی اجرا می شود و عوامل برای ضبط آن به شهرهای و استان های مختلف می روند.

فصل سوم برنامه «خندوانه» قرار است آیتم های متنوع تری داشته باشد و با بزرگ تر شدن استودیو این برنامه، مخاطبان بیشتری می توانند در آن حضور پیدا کنند.

«خندوانه» با اجرای رامبد جوان و به تهیه کنندگی جواد فرحانی برای شبکه نسیم تولید می شود.
مدیر روابط عمومی برنامه خندوانه گفت آخرین قسمت از فصل دوم این برنامه سه شنبه همین هفته به پایان میرسد
وی افزود : قطعاً برنامه خندوانه بعداز ماه محرم و صفر ادامه خواهد داشت اما بدلیل وقفه ای که بوجود می آید هنوز زمان دقیقی برای پخش فصل سوم در نظر گرفته نشده .
در این گزارش،جوان اعلام کرد قصد دارد فیلم جدید خود را برای حضور در جشنواره فیلم فجر آماده کند.
به امید برنامه ای پربارتر با درنظر گرفتن سلایق و انتقادهای سازنده برای ساخت  برنامه ای شاد و مطابق با فرهنگ ایرانی اسلامی و آرزوی موفقیت برای عوامل تولید و تهیه خندوانه.

دوستان عزیز جهان همیشه درتقابل خیرو شر بوده هرکسی با عقل و منطق خودش تصمیم ب انتخاب میگیره پس نیازی ب سرزنش نیست اگر کسی این برنامرو دوست داره نگاه کنه اگرهم ن نگاه نکنه قرار نیست عقاید خودمون رو ب بقیه تحمیل کنیم، صلواتی بر پیامبر اکرمعنایت بفرمایید،ایشان بزرگوار عالمند کسی ک نامش مقدسه لطفا از سر جهل و رسیدن ب مقصود خودتون هرچیزی را به ایشان نسبت ندید و مردم را دین زده نکنید،واین را هم بدانید ک خداوند در دل های شاده.ب امید شادی همه ی انسان ها
پاسخ:
لبخند زدن و خندیدن همواره به معنای شاد بودن نیست  یادمان باشد .
قبلش هم دلیل های زیادی برای خندیدن وجود داشت منتها شما نمیخواستی بخندی
پاسخ:
بنده به چرندیات نمی خندم و البته بسیاری همچون من به بیهوده گویی  و لاابالی گری شادی نمی گویند و لبخند نمی زنند . 
مرحله دوم خنداننده برتر عالیه
مطمئنم همه اونایی که اینجا میگن بی مزه اس و از این حرفا هر شب میبینن
پاسخ:
موافقم حالا دلیلی برای خندیدن در خندوانه وجود دارد بنابراین بنده نیز برخی برنامه های خنداننده ی برتر را می بینم 
توکز محنت دیگران بی غمی        بیابشین خندوانه ببین
درود
شادی زمانی خوبه که ازهمه نظر عالی باشیم شغل ،اقتصاد،....ایا بیجهت می توانیم شاد باشیم وبخندیم
این برنامه اگه به شعور کسی توهین نشه وحالت جلف به خودش نگیره مخافی نخواهد داشت
من نمیدونم چجوری از شما تشکر کنم اتفاقا من هروقت خندوانه رو میبینم این بی مزگیش حالمو میگره 
گر تو بهتر می‌زنی بستان بزن!
دوستان با عرض 
به نظر من اولین قضاوت به تعداد تماشاگران بر میگردد یه بررسی میدانی در اطرافیان و همکاران نسان دهنده علاقه مردم به این برنامه مشخص است، پس لزوم ساخت چنین برنامه های کاملا محسوس است ، 
دوم همانطور که عنوان شد مخاطبین با تنوع نه چندان خوب رسانه میتوانند از دیدین این برنامه خودداری کنند، لطفا نسخه شخصی صادر نکنید،
و ثالثا بودجه رسانه سالهاست که برای خیلی از برنامه های واقعا پوچ مصرف شده که مخاطبی نداشته ، منتقدان کجایند ؟ لطفا کلیپ اون شیخ که فاصله بین اعداد رو بلد نیست و مهمان دینی برنامه شبکه جهانی هم هست رو ببینید و نقد کنید!!!
در انتها فکر کنم مثال فیلم پرونو بسیار بسیار با این نقد فاصله دارد،  

پاسخ:
 جمله ی آخرتون کاملا بی ارتباطه !! متن رو کامل مطالعه کردید ؟! 
غم دلیل می خواهد. شادی دلیل نمی خواهد. شادی روحمان را آزاد می کند. وقتی آخر شب برنامه شادی و خنده می بینیم، حتی خوابمان آرام است، در مقایسه با شبی که سریال تنهایی لیلا می بینیم و تا صبح خواب پریشان داریم. 
این همه سال برنامه های همه شبکه ها پر از غم بود و چیزی نبود.
حالا یکبار یکی از شبکه ها روزی یک ساعت برنامه دارد که شاد باشیم. خوب نمی خواهید شاد باشید عوض کنید شبکه را. خدا رو شکر کلی شبکه داریم
پاسخ:
سپاس از همراهی شما . بزرگوار اگر نظر شما را تعمیم دهیم مثل  آن می ماند که بگوییم هرکه اعتراض و یا انتقادی به مساله ای در ایران دارد ،خوب از ایران برود در کشور دیگری زندگی کند چرا که کشورهای فراوانی در دنیا هست ! 
آیا شما چنین منطقی را می پذیرید ؟ 
در مورد اینکه این برنامه بسیار رباتیک و مصنوعی هست موافقم و انگار به مردم پول دادند تا بی دلیل لبخند زورکی بزنند! بی دلیل خندیدن جلوی آینه خونه شاید موثر باشه ولی در رسانه ملی فکر نکنم ما نیاز به یک برنامه داشته باشیم که سازندگانش از فرط تنبلی به مخاطب التماس کنند که فقط به جوک های بی مزه ما زوری لبخند بزنید! ولی یک انتقاد هم به نویسنده متن دارم، اینکه جامعه ما افسرده هست، اظهر من الشمس است، صورت مسئله را پاک نکنید خواهشا ما حتی بین کشور های اسلامی هم افسرده هستیم و با خندوانه نگاه کردن ریشه مشکل حل نمی شود،  مشکل اقتصاد و فقر هم نیست هر چند موثره  ولی علت تامه نیست که اگه بود فقط بدبخت ها افسرده بودند پول دارها "دور دور" نمی کردند!  اثبات می خواهی پای حرف برزگتر ها و مردم بشین، معتبر تر از منابع غربی هست. مسئولین ما هم که امار کشته شده های سیل رو درست و دقیق اعلام نمیکنند، شما دنبال امار افسردگی مردم از ارگان های رسمی نباش، برو مسجد محل تحقیق کن و از مردم بپرس شادن یا نه ؟ بهت جواب دقیق رو میدن. چرا مردم ما افسرده شدند رو برید از جامعه شناسا بپرسید ولی ما از هنرمندان انتظار چیز بیشتری داشتیم تا خنده های تصنعی!
زندگی را نفسی ارزش غم خوردن نیست
و دلم بس تنگ است
باز هم می‌خندم
آنقدر می‌خندم که غم از روی رود…
زندگی باید کرد
گاه با یک گل سرخ
گاه با یک دل تنگ
گاه باید رویید در پس این باران
گاه باید خندید بر غمی بی‌پایان…
"لطفا بس کنید اندیشمندانه صحبت کردن رو . اگر رویه ای برای اصلاح دارید ارائه دهید والا همه بلدن حتی بهترین چیزها رو به بدترین شکل ممکن تحلیل کنن." 

جناب ناشناس ! رویه ی خود شما برای اصلاح چیست ؟؟ اصلا نیازی به اصلاح می بینید یا وضع موجود ، بهترین حالت از وضع ممکن است ؟! .. البته ما از شما تقاضا داریم که برخلاف انتظار و درخواست خودتان ، شما لطفا اندیشمندانه پاسخ بدهید !
غمگین شدم و غصه دار .بزرگوار شما تصور می کنی بنده جزء مرفهین بی درد هستم ؟ سوار تاکسی نمیشم ، خرید نمیرم ، اجاره نشین نیستم  هیچگاه در زندگی با مشکلی روبرو نبودم ؟! 
-------------------------------------------------------------------------
در عجبم از نزدیک با مردم در ارتباط هستید و از علاقه وافر مردم به این برنامه غافلید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
لطفا بس کنید اندیشمندانه صحبت کردن رو اگر رویه برای اصلاح دارید ارائه دهید و الا همه بلدن حتی بهترین چیزها رو هم به بدترین شکل ممکن تحلیل کنن منظورمو که میدونید مثلا اختلاس کننده ها میشن پاک ترین دولت و .....
برادر من یه مقدار واقع بین باشید و دیدگاهتون رو نسبت به مسائل تغییر بدید مواردی هم که فرمودین همه از بیخ اشتباهه اگه میخواید ببینید حرف من درسته یا نه به جای خنده گریه و به جای گریه خنده قرار بدید و متن خودتون رو دوباره بخونید اون موقع درک میکنید من چی میگم

پاسخ:
بزرگوار
بر اساس آمار ایرانی ها بویژه تهرانی ها رتبه ی اول تماشای فیلم های پورنو در فضای مجازی را دارا هستند ، با منطق شما باید برای مدیران و گردانندگان و همچنین عوامل تولید این قبیل محصولات دست بزنیم و جایزه در نظر بگیریم چرا که در ایران رتبه ی اولی بوده و مردم بسیار علاقه مند به این محصولات هستند !
 با منطق شما چه دستاوردهای خارق العاده ای خواهیم داشت...!
دمتون گرم
بعد می خندیم شما دوست ندرین نخندبن مگه اجباری ما دوست داریم می خندیم
به نظر من این یه جور تمرین شاد بودنه و خنده بی دلیل نیست
پاسخ:
احتمالا نوزادان تازه متولد شده در اثر تمرین خندیدن اینقدر زیبا می خندند !و حتما برنامه ی خندوانه رو زیاد نگاه کردند !
چرا شاد بودن رو محکوم می کنید؟ و از اون بدتر  این کار متعصبانه تون رو به اسلام نسبت میدید؟
چرا اسلام رو دین گریه و غم معرفی می کنید و مردم مخصوصا جوونا رو از بهترین دین بدبین می کنی.؟
پاسخ:
قبل از مطالعه ی متن  پاسخ نوشتید ؟! 
شما مطمعن هستید مطلب رو مطالعه کردید ؟ ! 
کسانی که می نویسین مردم افسرده ان شادی ندارن ، حتماً بعد از برد تیمهای ملی کشورمون شادی مردم رو توی خیابونا در شهرهای مختلف دیدین یا شاید خودتونم شرکت داشتین ، برد دیشب تیم والیبال رو میگم حتما صعود  به جام جهانی فوتبال رو بیاد دارید‌ همینطور هیجان تیمهای ملی کُشتی و وزنه برداری رو ، قبول کنید شادی دلیل می خواد همونطور که روزای دیگه نمیاین تو خیابون شادی بیجا کنین نشاط داشتن به طرز فکر خودمون بستگی داره ولی مطمعناً الکی خوشی و بی دلیل خندیدن
باعث شک به عقل سلیم میشه .
درباره چشم و هم چشمی که در یکی از پاسخها اشاره کردید واون رو از عوامل غمگینی بعضی دونستید عرض میکنم متاسفانه همیطوره ، شاید بشه گفت یک نوع اختلال رفتاریه که توی جامعه بعضی گرفتارش شدن فکر میکنم بنوعی با حسادت در ارتباط باشه با کمی تفاوت ، مثلا فلان مارک لباس ، ماشین ، موبایل باید مورد استفاده
قرار بگیره و گرنه احساس کمبود میکنند ، توی جمع دوست دارند تک باشند ، فکر میکنم بیشتر مشکل شخصیتی و ضعف اعتماد به نفس باشه تا نیاز ، حالا بفکر کنیم فرد مبتلا به این مشکل ازدواج کنه چه نیازهای کاذب براش بوجود میاد ؟ می خواد همسرش از هر لحاظ تک و متفاوت باشه چون گرفتار فرهنگ مصرف گرایی شده هرجا بره و هرچی ببینه باید یا مثل اون ویا بهترش رو داشته باشه  درواقع کسانی که گرفتار چشم و هم چشمی اند آرامش درونی براشون وجود نداره و ادای خوب زندگی کردن رو در میارن اینه که می شنویم بخاطر توقعات زیاد یه زندگی به طلاق ختم میشه ، عامل ۳۰ درصد طلاقها بطور مستقیم چشم و هم چشمیه و یکسری هم به درجاتی از اون توی زندگی گرفتارن .
عرض من هرگز به معنای تعیید زندگیه فقرانه نیست ، وقتی خدا به کسی نعمتی میده دوست نداره ادای ندارها رو دربیاری همونطور که به رخ کشیدن نعمتهاشو دوست نداره خدا عاقبت هممونو بخیر کنه وتوی این ماه عزیز کمک کنه تا کارهایی رو که برای بندهاش دوست نداره اگه داریم ترک کنیم .
کاربرمحترم بهرام بنده ام یکی از کابران سایت هستم مدتیست افتخار مطالعه نوشته های سایت رو دارم ، برادر عزیز یکم زود قضاوت کردید منم توصیه میکنم مطالب رو دقیقتر بخوانید و پیشنهاد همراهی با مطالب سایت  (نه فقط مطلب انتقادی این پست ) رو دارم با همراهی سایت یاد گرفتیم به هر مسعله ای عمیق نگاه کنیم و فکر کنیم .
نقد با نظر تخریبی متفاوت است نقد سازنده و در جهت ارتقا میباشد  نظر تخریبی که اسمش روشه وهدف از ریشه زدن و نابودیه.
یه سوال از شما ، بزور خندین و وادار کردن تماشاگران بخنده چه نفعی برای مخاطب دارد؟ توی همین برنامه خندوانه اعلام شد شادی درون باعث ترشح هورمون خوب درمغز میشود پرسش اینجاست که چرا میخوایم مردم رو بظاهر و برای ساعتی شاد کنیم بدتر اینکه بعضی بخشها الگو برداری از فرهنگی متفاوت است ، منم بیننده خندوانه از ابتدا بودم ، حتما قبول دارین وقتی جناب خان توی برنامه هست برنامه بهتری میشه ، بهتر نیست وقتی رو که برای خنده زورکی تماشاگران یا آوازهای بدرد نخور صرف میشه برای جناب خان که نه توهین به هیچ یک از اقوام عزیز ایرانی هست و موسیقی های جنوبی خودمون رو میخونه گذاشته بشه حتی مواردی هم آموزش داره .
متاسفانه اینقدر طنز ندیدیم که گاهی انتقاد رو تخریب میدونیم ، مثلا مجموعه بظاهرطنز شمعدونی چه نکته آموزشی یا حتی خنده دار داشت ، این مجموعه حتی در حد بازیگرانش هم نبود چرا که کارهای بمراتب بهتری ازشون سراغ داریم ، پرونده سریال درحاشیه هم فعلا بسته ست  چون بعداز ماه رمضان سریال دیگه ای برای پخش آماده ست اسمشو فراموش کردم آقای هومن حاج عبدالهی هم بازی میکنه ، عرضم اینه که خندوانه میتونه بهتر از این باشه فرهنگ این کشور اونقدر غنی هست که نیازی به الگو برداری از نمونه غربی نباشه ، نباید خودمونو دستکم بگیزیم ، اون زمان که غرب وجود نداشت کشور ما فرهنگ و تمدن داشت سندشم منشور کوروشه .
نیازی نیست که امروزه متفکرین بی کار (!) بنشینند و درباره ی فلسفه ی خندیدن بی دلیل تفکر کنند . این کار در قرن های گذشته توسط همان متفکرین بی کار انجام شده و فلسفه ی فکری خود را که همان نهلیسم (پوچ گرایی) باشد را ارائه کرده اند که حاصل آن ، آمار بالای بیماران روحی و روانی در سنین میانسالی و همچنین افزایش خودکشی در میان این دسته از افراد بوده است .
حالا که رامبد جوان عزیز قصدش آوردن شادی به خانه های مردم است ولو که برنامه اشکالاتی هم داشته باشد در اوضاع کنونی که عصبانیت، ناهنجاریهای روانی وپرخاشگری در کوچه وخیابان نمایان است، باید مواخذه شود؟ شما چه پیشنهادی جهت شاد کردن مردم و ایجاد سلامت روان دارید چکار میتوانید انجام دهید.مطمئنا، افراد منزوی و همیشه طلبکار و ناراحتی چون شما ، فقط انتقاد مخرب را میشناسید و شادی را لودگی. !!.....همچنین مقایسه بین شادی و مردم دانمارک و برنامه خوب و شاد خندوانه، بسیار ناآگاهانه و خودخواهانه ست.شما برنامه های موردعلاقه ی خودتان را ببینید که در صداوسیما بوفور نمایش داده میشود.
پاسخ:

سپاس از فرصتی که به نوشتن نظر در این رسانه اختصاص دادید.
خوب است  نکاتی را مرور کنیم، این یادداشت یک نقد فرهنگی است از نوع شادمانی که در رسانه ی ملی تبلیغ می شود   مانند برنامه ی تلویزیونی خندوانه در  رسانه ایی که متعلق به بیش از 80 میلیون نفر است و هزینه ی تولید آن هم از بیت المال پرداخت می شود و جناب رامبد جوان و البته هیچ یک از تهیه کنندگان رسانه با هزینه ی شخصی خویش برنامه نمی سازند و آن را به رایگان به پیشگاه یکی از بهترین و نجیب ترین مردم دنیا پیشکشش ننموده اند .
یادمان باشد هر برنامه ای که از دریچه ی رسانه دیده یا شنیده می شود اتاق فکر دارد ،طرح و برنامه ی شبکه ،مدیران گروه و مدیر شبکه و در خصوص برنامه های پر مخاطب مانند خندوانه حتی شورای نظارت بر رسانه نیز نظر می دهند . بنایراین این برنامه و دیگر برنامه ها کار یک گروه نیست و حتی منتسب به شخص خاصی نیست که اگر اشکال بگیریم از آن شخص خاص اشکال گرفته باشیم و یا اگر برنامه موفق باشد این بی انصافی و ساده انگاری است که آن را منتسب به شخص خاصی بدانیم .همانطور که اگر به دقت یکبار دیگر متن را مطالعه بفرمایید متوجه می شوید که مخاطب این متن هرگز رامبد جوان نیست چرا که توضیح داده شد این برنامه متعلق به ایشان نیست  بلکه به مدیران رسانه ی ملی و نگاه جامعه شناسان ونظریه پردازان جامعه ی ایرانی برمیگردد که بدون سنجش و ارزیابی هرجه به ایرانی جماعت نسبت می دهند را به راحتی می پذیرند ! کجای دنیا اینچنین مرسوم است ؟! آنها حتی از نازل ترین حیوانات خود برند می سازند و به ایران صادر می کنند آنگاه ما شان انسانهایی اینچنین مهربان و خدادوست  را اینچنین پایین می آوریم که در اروپا می نشینند برای ما سبک زندگی می نویسند ما هم می گوییم به دیده منت هرچه از اراجیف بفرمایید به دیده منت ما هستیم ؟!!!!
چرا ؟ هیچ جامعه شناس ایرانی هیچ یک از اهالی فرهنگ تحقیق نمی کند ؟ چرا به مردم ایران تهمت می زنیم ؟ اینچنین پویایی در جامعه ی ما را نمی بینند ؟ این مقدار از علم که در ایران تولید می شود، این تعداد خانواده ای که تشکیل می شود  این تعداد فرزندی که به دنیا می آید ماه مبارک رمضان است بهتر است بیشتر به مساجد و تعامل مردم دقت کنیم . الان که سحر است کوچه ی ما چراغانی است ، انسانهای افسرده که ناهنجاری های رفتاری دارند به این آرامی با خدا خلوت می کنند؟
فرمودید راه شادمانی ؟ اگر اندکی مطالب این رسانه را مطالعه کنید متوجه می شوید که غیر مستقیم پیامی از سبک زندگی دارد ، و البته مخاطب را به تفکر و تحمل تشویق می کند . به شما قول می دهم اگر مدتی با این رسانه همراه باشید مهربانتر از این خواهید نوشت و دیگر به این شدت بیهوده عصبانی نخواهید بود می توانید از همراهان همیشگی این رسانه جویا شوید که بعد از مدتی خودشان اعتراف می کنند که مهربانتر از گذشته شده و تحمل بیشتری در پذیرش انتقاد دارند .
آنچه بنده و دیگر موافقان می گویند ایجاد شادی پایدار است که در عدالت اجتماعی خلاصه می شود این وظیفه ی رسانه ی ملی است ، نه آنکه مخاطب را چند دقیقه با خنده هیپنوتیزم کند !
چناب رامبد جوان کمدین محبوبی است و یقین می دانم که خود ایشان بسیار دقیق تر از برخی مخاطبان به مطالعه ی نقدهای برنامه می پردازند و تردید ندارم که خود ایشان هم از اینکه سبب شادمانی خواص باشند بیشتر از شادمانی عموم لذت می برند چرا که مخاطب عام به بسیاری از دلایل می خندد که مخاطب خاص نمی خندد پس چندان هنر نیست که افرادی که همواره حتی به ترک روی دیوار می خندند را بخندانیم ! خنداندن و ایجاد نشاط در خواص و فرهیختگان از دید یک برنامه ساز حتما کار مهم تر و لذت بخش تری است .

به نظر می رسد شما دلسوز مردم هستید ولی بسیار غیر محترمانه از ایرانیان به عصبانی بودن و ناهنجاری های روانی و پرخاشگری یاد کردید که این در حق مردمی چنین صبور و نجیب جفاست .با توجه به نوع ادبیات شما کاملا مشهود است که شما از شخص عصبانی هستید و به راحتی تهمت زدید و بنده را طلبکار ومنزوی و ناراحت خواندید که تردید ندارم خود جناب رامبد جوان هم از داشتن طرفدارانی غیر مودب چون شما احساس افتخار و غرور ندارند .
اینکه ایران در ذیل و دانمارک در صدر فهرست کشورهای شاد است بهترین و محکم ترین دلیل برای مقایسه در پاسخگویی است خوب است مخاطب نجیب ایرانی بداند که اساس مقایسه آنها اشتباه بوده  یک مسلمان معتقد به قیامت را با یک لاییک دنیا خواه نمی سنجند .
به روشنی مشخص است که یک موحد مانند یک ملحد زندگی نمی کند چرا که چشم انداز یکی مرگ و نیستی و دیگری به قیامت می اندیشد و خود را در پیشگاه خدای عز و جل می داند .
کدام انسان نا شادمانی برای دفاع از میهنش تن به مین و خمپاره می سپارد و در یک نبرد نابرابر شرط بندی می کند و روی مین می رود . تورا بخدا بی انصاف نباشیم تا به حال حتی یک کتاب از خاطرات ناب و لطیفه های بسیار خنده داری که در جبهه ها بین رزمنده ها متداول بوده مطالعه نموده اید . به این مردم می گویید عصبانی و ناهنجار و روانی و ناراحت ...
اگر مهندس های ایرانی در ناسا و منسا و در قطبهای علمی جهان را حذف کنیم  از اروپا و آمریکا و مردم تن آسا و گرفتار در منجلاب ربا و شهوترانی چه می ماند؟

تمام درو دیوار شهرها مملو از دوربین است همه چیز را چک می کنند و مالیات های سرسام آور و بهره های آنچنانی می گیرند مردم نا ندارند که صدایشان در بیاید .
خوب است بدانیم در اروپا  به هر دلیلی از هم شکایت می کنند و از هم جریمه می گیرند مثلا اگر سگ همسایه پارس کند.
ای کاش اندکی به زبان انگلیسی برخی مقالات را در همین اینترنت مطالعه کنیم تا به هشدارهای جامعه شناسان در خصوص کشورهای اروپایی پی ببریم .
اما مردم در سراسر جهان هرچه به کرامات اخلاقی نزدیک شوند شادتر خواهند بود . شما به اعاده ی حق یک انسان کمک کن ، شرایط تحصیلش را فراهم کن تا پایان عمر شادمان خواهی بود . بنده و دیگر موافقان به سطحی بالاتر از یک خنده ی بی دلیل برای شادی می اندیشیم .
 از لطف شما جهت همراهی سپاسگزارم . التماس دعا



خوب  این برنامه حداقل برای بچه ها که خوبه .برای خنده های بی دلیل هم می توانیم یک شاخه درفلسفه دانشگاهی ایجاد کنیم تا متفکرین بیکار ما در مورد   فلسفه خند ه های بیدلیل تفکر کنند .به نظر شما چرا خدا خنده را افرید .؟ به قول خواجه عبدالله انصاری : الهی! اگر یک بار گویی: «بندة من»، از عرش بگذرد خنده من.

گاهی عنوان می شود که "هنر ما تنها  در انتقاد کردن است ؛ بدون آنکه به معرفی جایگزین یا ارائه راهکاری پرداخته شود." !

بسیار خب  ؛ بنده بنابرآنچه ذکر شد  ترجیح می دهم بیشتر بیننده و شاهد تولید برنامه های طنزمحوری همچون "قند پهلو" با اجرای شهرام شکیبا ، یا برنامه ی طنز "کدو مطبخ" ( گلخند سابق) ، و یا حتی برنامه ی شاد "خنده بازار" با آن رویکرد طنزاجتماعی که در پیش گرفته بود باشم تا برنامه ی بی محتوایی همچون "خندوانه" !

مگر نه آن است که خنده ، دلیل می خواهد و "خنده ی بی دلیل" (!) جز لودگی و سبکسری چیز دیگری نیست  ؟! 
شاید ما موضوع "خندیدن" را با "متبسم بودن" اشتباه گرفته ایم ... 
بله ؛ به نظر من ، می توان بدون هیچ دلیلی همواره  تبسم بر لب داشت ( که از قضا جزو اخلاق اجتماعی دین هم بوده به نحوی که به فرموده ی پیامبر ص : لبخند زدن بر چهره ی مومنان از صدقات شمرده شده است ) ولی آیا می توان بدون دلیل خندید ؟!

از مواردی که موجب خنده می شود ، طنز است که در تعاریف اولیه آن چنین آمده است :
طنز اگرچه از حیث مضمون با نقد جدی ، پهلو به پهلو می زند ، اما از حیث شیوه ی بیانی ، بیش تر به فکاهه همخوانی دارد . طنز یکی از گونه های ادبی و هنری تفکر انتقادی است و آخرین مرحله ی تفکر انتقادی به شمار می آید .
طنز تصویر هنری جمع تناقض ها و تضادهای درونی و بیرونی انسان و جامعه در لحظه ای واحد با بیان و لحنی نیش خند آفرین است .
طنز رهایی از منظق روزمره گی است .طنزپرداز به منطق و ارزش های حاکم بر زندگی روزمره عادت نمی کند و نیک می داند که مردم ، قربانیان منطق عادت و تکرار زندگی روزمره اند در نتیجه طنزپرداز زمین بایر زندگی روزمره را شخم می زند و با افشاندن بذر شک و تردید ، تیشه به ریشه ی درخت تناور عادت می زند و پایه های کاخ بی گزند بدیهیات و یقینیات را به لرزه درمی اورد .
طنزپرداز نقاب از چهره های دروغین و ساختگی برمی کشد ، حجاب های خوش ساخت : عادت ، تسلیم ، فرصت طلبی ، بلاهت ، بوقلمون صفتی ، شبان رمه گی و ... را کنار می زند .
طنزپرداز نه با کسی خصومت شخصی دارد و نه  طنز خود را تا حد نقدی شخصی تنزل می دهد . طنزپرداز بر دروغ ها ، تزویرها ، مصلحت سنجی ها ، جنایت ها و جراحت های حاکم بر جامعه انگشت می گذارد درنتیجه طنز ، آشکار کننده ی روحیه ی ددمنشی است که از پس نقاب اخلاق پنهان شده است ؛
طنز ... و طنز ..

بر این اساس آیا می توان رویکرد اصلی برنامه ای همچون خندوانه را ( جدا از برخی از بخش های آن ) رویکردی طنزمحور دانست ؟؟
البته انتخاب با شماست . می توانید ساعت ها بیننده چنین برنامه هایی باشید و از تمام وجودتان قهقه بزنید ، اگر باور دارید که خندیدن دلیل نمی خواهد !

در ادامه انتقاد یکی از چهره های طنزپرداز سیما  را باهم می خوانیم :

 

انتقاد شهرام شکیبا از برنامه "خندوانه"

شهرام شکیبا درانتقاد به برنامه خندوانه گفت: نمی دانم چه اتفاقی افتاده است که دارند ما را سوق می دهند به سمت خندیدن بی شعور و به ما آموزش می دهند، بیایید در تلویزیون و ما برای شما دلقک بازی در می آوریم و 10 ثانیه همه شماها الکی بخندید.

 

 به گزارش مشرق، شهرام شکیبا طنزپرداز، در مراسم رونمایی از جدیدترین اثر طنز ابوالفضل زروئی‌نصرآباد، از ترویج خنده در کشور به دور از تفکر ابراز گله کرد و بدون نام بردن از برنامه تلویزیونی «خندوانه» به انتقاد از آن پرداخت.

 

در ادامه این مراسم شهرام شکیبا، شاعر و نویسنده بیان داشت: از موقعی که آمده و در این مراسم نشسته ام غالباً دوستان گله و شکایت می کنند که چرا تعداد اندکی از مردم آمده اند من فکر می کنم همین تعداد با توجه مبارزات پیگیر و مجدانه ای که دارد با موضوع طنز می شود آن هم به لحاظ خیلی کلاسیک در بعضی از جاها طبیعی است، چراکه بعد از مدتی نمی دانم چه اتفاقی افتاده است که دارند ما را سوق می دهند به سمت خندیدن بی شعور و به ما آموزش می دهند، بیایید در تلویزیون و ما برای شما دلقک بازی در می آوریم و 10 ثانیه همه شماها الکی بخندید.

 

وی اضافه کرد: به ما یاد می دهند که خندیدن یک کار غریزی است و هیچ ربطی به تفکر ندارد در حالی که با خود این فرهنگ، اگر بر پایه غریزه ها قرار است ما برنامه بسازیم، می توان اشکال دیگری را نیز بسازیم و در خارج از کشور نیز این کار را می کنند کاملاً هم بر اساس غریزه است.

 

شکیبا ادامه داد: متأسفانه این موضوع در کشور ما دارد اتفاق می افتد، و نمی دانم چرا؟ و نمی دانم آیا می دانند که دارند چکار می کنند یا آنهایی که بودجه در اختیارشان قرار می دهند، می دانند به هر حال دارد همانند اتفاقی که آقای میرفتاح بیان کردند، رخ می‌دهد. همه چیزمان دارد از دست می رود. داریم می آموزیم که به هیچ وجه فکر نکنیم و به چیزهای احمقانه بخندیم و گاهی به هیچی بخندیم.

 

وی افزود: برای این موضوع هم دارد هزینه میلیونی می شود و خیلی هم خوب پای آن ایستاده اند و ما هم تک تک در آن برنامه شرکت کرده و می نشینیم و بابت یک و نیم میلیون تومانی که تبلیغ یکجایی است که مبل می فروشند، خوشحال می شویم و می رویم منزل. متأسفانه این اتفاق در کشور ما دارد رخ می دهد.

 

شکیبا عنوان کرد: مدت ها است که در جلسه ای که مربوط به طنز باشد، شرکت نمی کنم چون چیزهایی را می بینم که اصلاً هیچ ربطی به ماها ندارد یعنی آن چیزی که ما در ادبیات فارسی آن را یاد گرفته ایم و در آن می گوییم طنز، هیچ جایی ندارد. مروجین این امر نیز نه زبان فارسی بلد هستند و نه اخلاق زبان فارسی.

منبع: رجا

پاسخ:
سپاس فراوان از مطلب مفید و قابل استفاده شما . 

خوشبختی و سعادت ؛ تفریح و سرگرمی ؛ شادی و نشاط ؛ متبسم بودن و گشاده رویی ؛ و خنده [ به تنهایی ! ]

اینها مفاهیمی است که هریک ، تعریف مخصوص به خود را دارند ؛ اما به علت درهم تنیدگی  و ارتباط منطقی بین عناصر و اجزای تعریف شده ی هر یک از آن ، ممکن است در خلال یک بحث با همدیگر مخلوط شده و به جای هم اشتباه گرفته شوند .

اما "خنده" ؛ قابل ذکر است که اگر جناب جوان  در برنامه ی خود ، تنها مروج خنده باشد ( به هردلیل ! و یا حتی بی دلیل ) باید گفت که این نوع خنده ، نه تنها در تضاد با فرهنگ ملی و مذهبی ما بوده ، بلکه به نوعی مروج پوچ گرایی هم خواهد بود .

سوال این است : چرا برای "خنداندن" و "خندیدن" ، از موقعیت های کمیک  و طنز در قالب هنرهای نمایشی در ساخت یک برنامه ی تلویزیونی استفاده نشود ( آن هم با درونمایه ی غنی که ادبیات ما ، چه ادبیات قدیم و  کلاسک  و چه ادبیات کوچه  و بازار و محاوره ای ، از گونه های فکاهی گرفته تا هجو و هزل از آن برخوردار است ) و به جای آن به تقلید از یک برنامه ی تلویزیونی در غرب ، چنین بی معنی رو به خنداندن آورد . ( بنده در اینجا بخشی از برداشت های قبلی خود را اصلاح می کنم )

"ظنز فاخر" که رهبری هم بدان توصیه و تاکید دارند ، شاید در اینجا مصداق پیدا کند و لازم باشد دست اندرکاران ساخت چنین برنامه هایی بیش از پیش بدان توجه نمایند .

مشکل ما بر سر خنداندن مردم نیست که آن امری است لازم و البته بدیهی !
مشکل بر سر این است که "خنداونه" علیرغم داشتن درونمایه ی فکری بومی و مناسب برای خنداندن ، به تقلید از یک شوی تلویزیونی در غرب ، رو به ساخت برنامه ای می آورد ؛ غافل از آنکه غرب برای ساخت چنان برنامه هایی ، از چنین پشتوانه ی  فکری غنی که ما بهره مند هستیم ، برخوردار نیست و یکی از دلایل خنده های بی معنی در برنامه های آنها ، شاید از همین ضعف ناشی باشد .
( اینکه گفته می شود : "ادبیات هر کشور ، نماد هویت همان کشور است" در اینجا نمود پیدا می کند و بقینا ادبیات فارسی به اذعان ادیبان غربی ، یکی از غنی ترین و بامحتواترین ادبیات موجود در جهان است )
جای تاسف است که بی توجه به این مهم ، ما مروج خنده ای باشیم که _جدا ازفرهنگ ملی و بومی_ در روایات پیشوایان فکر و عمل ما نیز ، از آن نهی شده است !
فرمود : « از خنده ی بی دلیل بپرهیز که شکوه و هیبت را از آدمی زائل گردانده و مایه ی تباهی عقل است . » 

سلام
ظاهرا ما هر چیزی را که حالا به هر نحوی با سلیقه شخصی مان تطابق نداشته باشه ابزاری پیدا میکنیم و اون رو از ریشه کنده و میندازیم دور ولی متاسفانه فکری برای جایگزینی نوع بهتر اون دیگه از ما ساخته نیست هنر ما اینه که بگیم این نه اون هم نه وکلا ساز مخالف
متاسفانه طرز صحبت شما درست نیست
طوری به مخاطب القا میکنید که:
هر چی من میگم درسته!
هر نقدی که من مینویسم درسته!
هر طرز تفکری که من دارم درسته!
.
.
.
و هر کسی که انتقاد کنه بلافاصله میگید:
عاقل باش! ساده نباش! تفکر کن! برداشتت اشتباهه! و ...
جالبه، خودتون انتقاد رو تحمل نمیکنید ولی در جواب یکی از مخاطبین گفتین حتی اگه این برنامه مخاطب میلیاردی هم داشته باشه دلیل نمیشه من نقدش نکنم!
شما چقدر به درستی حرف هاتون اطمینان دارین؟
از کجا معلوم که حرف های شما اشتباه نباشه؟
چرا همه باید طبق نظر شما عمل کنن؟
اصلآ متر و معیار حرف های شما چیه؟

شما میگید شادی حلال، خوب این یعنی چی؟ توضیح بدید.
اندازش چقدره؟ شکلش چطوریه؟ زمان و مکانش کجاست؟
به عنوان مثال خنده باید حدش چقدر باشه!؟
دندون ها مشخص باشه!؟
قهقه زدن خوب نیست!؟
تو جمع خندیدن خوب نیست!؟
با صدای بلند خوب نیست!؟
چه شخصی این مسائل رو تعیین کرده؟
اینجوری نمیشه که فقط به اصطلاح نقد کنیم!

یه جای دیگه گفتین خندیدن به جای فکر کردن و غفلت از چیزهای مهمتر.
خوب این یعنی چی؟
فکر کردن راجع به چی و غفلت از چی؟
به نظر شما مردم این روزها (با توجه به مشکلات مملکت) کمتر فکر میکنن؟
اصلآ شاید جنس تفکرات مردم با شما فرق داشته باشه، این از نظر شما مشکلی داره؟
شاید مردم دوست نداشته باشن به چیزهایی که شما فکر میکنین فکر کنن، خوب این چه مشکلی داره؟

جای دیگه گفتین که ادعا کردن ایرانی افسرده اس و آمار ارائه کردن، رو چه حسابی و بر چه اساسی؟
با توجه به این قضیه اینطور از صحبتهای شما استنباط میشه که ایرانی جماعت افسرده نیست و آمار امید به زندگی در ایران بالاست، خوب حالا این سوال پیش میاد که شما بر اساس چه آمار و معیاری این قضیه رو مطرح میکن�%'8�؟
الان معیارهای شما براساس ارزشهای اسلامیست و با توجه به اون میگید که ایرانی جماعت افسرده نیست؟
مرجع آمار و معیار شما چیه؟
چطور نظرتون رو با واقعیت هایی که درون جامعه مشاهده میشه تطبیق میدید؟
آیا شما از وسائل عمومی مثل مترو و اتوبوس و تاکسی استفاده میکنید و با مردم بطور مستقیم در ارتباط هستید و چهرهاشونو مشاهده میکنید؟
آیا خودتون مستقیمآ به خرید میرید و از قیمتها خبر دارید؟
.
.
.
.
.
مردم فقط میخواهند شاد باشن حتی برای یک لحظه
پاسخ:
غمگین شدم و غصه دار .بزرگوار شما تصور می کنی بنده جزء مرفهین بی درد هستم ؟ سوار تاکسی نمیشم ، خرید نمیرم ، اجاره نشین نیستم  هیچگاه در زندگی با مشکلی روبرو نبودم ؟! 
چون این مشکلات رو ندارم پس حس من از شادی با شما جوان  سرشار از آرزو متفاوت است 
یکی از افتخارات بنده این است که از جنس خود مردم هستم و در بین همین مردم زندگی می کنم و از نزدیک از مشکلاتشون اطلاع دارم  و خود بنده هم شرایط خاصی در زندگی داشتم ولی یکی از رموز احساس شادی  واقعی در زندگی من عزت نفسی است که از خانواده آموختم و هیچ گاه خودم را با دیگران مقایسه نکردم . یکی از دلایل نا شادی که در ایرانی های هموطن وجود دارد زیاده خواهی و چشم و هم چشمی است ، قناعت که باشه ، هم به اندازه داری هم خوش می گذره ولی وقتی هیچ حدی برای مال اندوزی در نظر نمی گیریم  غمگین خواهیم بود . یکی از اصلی ترین مسایلی که زندگی مرا سرشار از نشاط کرده کار و تلاش است از 14 سالگی تدریس را شروع کردم ، کارهای هنری بسیاری می دانم و هنوز هم به دنبال ایجاد کار هستم ، هنگامی که خواسته ات اندک باشد خوشبختی هایت فراوان می شود .
یک خاطره بگم
دوم راهنمایی بودم از آنجایی که همواره جز رتبه های درسی مدرسه وکلاس بودم  هر زنگ تفریح اشکالات ریاضی بچه ها رو رفع می کردم و دوست و همراه بچه های ضعیف کلاس بودم . یکی از همشاگردیهام که دقیق ایشون رو به خاطر دارم  اومد کنارم و با هیجان خاصی گفت سلام خانم معلم تعجب کردم گفت مادرم اومده مدرسه برای ریاضیم معلم بگیده خانم باجلانی گفته ی معلم خوب معرفی می کنم  خانم صامتی که زهره خیلی خوب می شناستش با تعجب گفتم خانم معلمی به این نام نمی شناسم ! 
گفت دوست همکلاسیتو می گم و کلی ازت تعریف کرد که مطمعن باش صامتی معلمت بشه مشکل ریاضیت برطرف میشه . از اون به بعد زودتر میومدیم مدرسه و دیر تر می رفتیم روز معلمم ی هدیه   گرفتم وکلی تشویق شدم . بعد از اون  زهره ریاضیش به حدی خوب شد که بقیه بچه ها رو هم تشویق کرد با من کلاس بگیرن ، خیلی سال پیش ساعتی 200 تومن می گرفتم و تدریس می کردم بعد شد ساعتی 300 و بعد 500 و ...تصمیم گرفتم ی چیز با ارزش بخرم . اونوقتها سرویس طلای کارتیه خیلی مد بود . رفتم قیمت کردم ی دستبند میشد 50 هزار تومن حساب کردم باید 100 ساعت درس می دادم تا ی دستبند بخرم . انقدر از کارم لذت می بردم که به اندازه یک سرویس طلای کارتیه پس انداز کردم و انقدر از رسیدن به هدفم  خوشحال بودم که کاملا احساس خوشبختی می کردم . شاید وقتی همکلاسی هام منو می دیدند تصور می کردن چه کار سختیه و بجای کارو درس خوندن تنبلی می کردن و به مسایل بیخود سرگرم بودن دلشون خوش بود عکس مدرسه میارن و فکل بیرون میندازن و نامه رد و بدل می کنن ! 
این رو نوشتم که بدونید ریشه ی احساس غم ما در مشکلات نیست که البته بخش کوچکی هست ولی بخش اعظم غمگینی ما اینه که تن بکار نمیدیم ، حسرت بهتر از خودمون رو داریم و غصه ای که بیش از همه خوشبختی  ما رو کم کرده گذر عمر بی هدفه . 
هر انسانی که آرمان و هدف داشته باشه ، مطمعن باشید خوشحال و خوشبخته ، بنده نگفتم نخندید گفتم بی هدف و باری به هر جهت نخندید . حواسمون جمع باشه به جای ایجاد عدالت اجتماعی که انقلاب اسلامی برای اون بوجودآمد سرمون رو به مسایل سطحی و پوچ گرم نکنن بعد بیت المالمون رو به غارت ببرند !
ببخشید اگر مطلبی نوشتم که شما احساس کردید این خانم چرا به جای گفتن مشکلات ما جوونها چشمش رو به روی بی عدالتی ها بسته و به چند لحظه خنده ی ما گیر داده ؟!
به هر حال ممنونم که همراه پارادوکس هستید . 
  • انتقاد از خندوانه 34

  • انتقاد ابراهیم فیاض از خندوانه

    ابراهیم فیاض با انتقاد از برنامه خندوانه که از صدا و سیما در حال پخش است، گفت: صدا و سیمای جمهوری اسلامی نیهیلیسم را تبلیغ می کند و لذا معتقدم اگر دنیا نیهیلیستی می شود بخاطر فرهنگ محوری و رسانه محوری است و لذا مسائلی که مطرح می شود همه در راستای وحشت زدگی و ترس و هراس است.

    به گزارش پایگاه 598 به نقل از حلقه وصل، نخستین نشست هم‌اندیشی جوان امروز؛ مخاطب شناسی و نیازسنجی با سخنرانی آیت الله رشاد، حجت الاسلام محمدیان و دکتر ابراهیم فیاض برگزار شد. در این همایش که یکی از ویژگیهای آن تریبون آزاد بود، کارشناسان و افراد دغدغه مند این حوزه به بیان نظرات خود پیرامون ضرورت نیازسنجی جوانان جامعه پرداختند ضمن آنکه در بخشی از این همایش از کارشناسان برتر حوزه جوان تقدیر شد.

    فیاض: صدا و سیمای جمهوری اسلامی نیهیلیسم را تبلیغ می کند

     دکتر ابراهیم فیاض نخستین سخنران این هم اندیشی در سخنانی اظهار داشت: وقتی سخن از جوان به میان می آید ناخودآگاه اذهان به سمت بحران می رود؛ البته از منظر کارشناسان اجتماعی، بحران همیشه هم بد نیست.

    او با انتقاد از برنامه خندوانه که از صدا و سیما در حال پخش است، گفت: صدا و سیمای جمهوری اسلامی نیهیلیسم را تبلیغ می کند و لذا معتقدم اگر دنیا نیهیلیستی می شود بخاطر فرهنگ محوری و رسانه محوری است و لذا مسائلی که مطرح می شود همه در راستای وحشت زدگی و ترس و هراس است.

    استاد دانشگاه تهران ادامه داد: این ترس و وحشت خیلی اوقات سبب افسردگی، ناامیدی و برخوردهای شدید و در نهایت دستپاچگی، بیشتر شده و خراب تر می شود.

    او نسبت به وضعیت دانشگاهها هشدار داد و مدعی شد: در دانشگاهها در حال نزدیک شدن به ارتداد دینی هستیم یعنی کم کم جوان ما با کلّ اعتقادات مشکل پیدا می کند و این حاکی از عدم موفقیت قشر روحانی در دانشگاههاست.

    فیاض با اشاره به نامناسب بودن شاخصهای آماری در قم نسبت به شهرهای دیگر بیان داشت: برخی مشکلات در حوزه جوان، جهانی و برخی مشکلات بومی هستند. مثلا نرخ ازدواج در مناطق محروم مانند سیستان و بلوچستان بالاست اما در مناطق مرفه مانند مناطق شهر تهران نرخ ازدواج پایین است.

    وی بر مسأله شناسی جامعه تأکید کرد و گفت: نمی توان با رسانه جنگید بنابراین باید جهان گشوده داشته باشیم چون فرهنگ متوقف نمی شود به این دلیل که بنیان آن، زمان است و تنها راه جهش به سوی آینده تاریخ است.

    استاد دانشگاه تهران با اشاره به فضای مذاکرات هسته ای عنوان کرد: در مذاکرات، کلیات تمام شده و در حال رسیدن به جزئیات هستیم و لذا آقای ظریف از این به بعد باید عالمانه در مذاکرات حاضر شود نه عاشقانه و از سوی دیگر اگر گشوده نرویم باختیم و اگر گشوده برویم برد کردیم.

    وی با ذکر این مطلب که هر نسلی با رسانه جدید می آید، خاطرنشان کرد: سئوال اصلی اینجاست که چرا نسل ورشکسته ای مانند صادق هدایت همچنان بر جامعه حکومت می کند؟ الآن جغرافیای غرب در غالب تمدن غربی بر ما حکومت می کند؛ همه دوست دارند به غرب مهاجرت کنند، چرا؟ علمای گذشته قم چرا فرزندان خود را به خارج فرستادند؟

    وی با بیان اینکه فرهنگ با زندگی تطبیق دارد، گفت: زندگی هرچه اقتضاء کند، فرهنگ آن را خلق می کند چون مقتضیات زمان براساس زندگی شکل می گیرد و لذا امروز که کامپیوتر نیاز جامعه است اگر آن را تشخیص دادیم فرصت است و اگر تشخیص ندهیم تهدید می شود.

    استاد دانشگاه تهران با بیان اینکه نیاز اینترنت در دانشگاهها به درستی شناخته نشده است؛ عنوان کرد: همین اینترنت در دانشگاه ما خرابکاری فراوان به وجود آورده است بنابراین نیازسنجی مساله مهمی است.

    خاننم بلاخره ایرانی شاد هست یا نه چون گفتی
    به چه قیمتی مخاطب ایرانی را به الکی خوش بودن ترغیب می کنیم ؟!

    پس ایرانی شاد نیست اگر شاد بشه الکی خوش چون خوش نیست؟
    دومادعا می کنند جامعه ی ایرانی شاد نیست ، بر اساس کدام آمار و کدام معیار ارزشی شرقی چنین ادعا شد ؟!

    پس ایرانی شاد  راستی ایرانی الکی شاد پس شاد نیست
    یا امارها اشتباه میگن ایرانی شاد
    بلاخره نفهمیدم
    البته جا جای نوشته هات حرف و حدیث زیاد داره پس دلواپس خندیدن مردم هستی چرا می خندن  غلط میکنن که می خندن
    نه .............
    پاسخ:
    برداشت شما از این جملات جالب بود . سپاس از همراهی شما . دعوت می کنم به تفکر ، تحمل و باز هم تفکر . نقد فرهنگی را با دشمنی های غرضورزانه کوچه و بازار اشتباه نگیریم . نقد همواره سازنده بوده و بهتر است به آرمانهای پایدار بیندیشیم بجای شادی زودگذر . بنده برخی از عوامل نشاط را دسته بندی  نموده ام ولی قبل از انتشار بجاست تقاضا کنم دوستان معیارهای سنجش شادی افراد را بفرمایند و علمی و مودب  به روشنگری بپردازند . 
    در این که ما ملت شادی نیستیم شکی نیست ولی بعضی وقتها هم نمیشود به زور خندید
    پاسخ:
    معیار و ابزار شما برای سنجش شادی افراد چیست ؟ اگر من فرد غمگینی هستم چرا باید تصور کنم دیگران هم غمگین هستند ؟! 
    بیا!
    باز یه بنده خدایی خواست این مردم بیچاره رو بخندوه که یکی مثل ایشون فاز سیاسی برداشتن
    آخه مردم ایران اگه الکی نخندن به چی بخندن
    به گرونی
    به اختلاصا
    به رانت
    به پارتی
    به تحریم
    نصف سال هم که همش عزاس
    شما هم اصلا نمیخواد این برنامه رو نگا کنی
    http://www.hvasl.ir/node/1683
    نسخه غربی توسعه می گوید میان شکم و شرف یکی را انتخاب کن .
    دانمارکی ها هم بجای شرف ، شکم را انتخاب کردند ! 

    چرا همش آمار جهانی رو غلط میدونید چرا همچی رو با خصومت نگاه میکنیدفک میکنید چون ما مسلمانی بی دلیل به ماتهمت میزنن چرا نمیگن فلان کشور مسلمان افسرده هستند.مردم ما سخت میخندند باید اینو قبول کنیم خنده بر هر درد بی درمان دواست این برنامه میخواد اینو یاد بده مطمئن باش مردم شعور دارند و بیدلیل به هرچیز نمیخندند
    پاسخ:
    بخند ولی بی دلیل نخند ، خودت باش و بخند ، به دروغ آنها بخند که می خواهند مرد و زن ایرانی را افسرده معرفی کنند که آنها ایدءولوژی ما را  اعتقادات ما را نشانه رفتهاند . ببین در همین گوشه کنار تمام کشورهای مسلمان را دچار مشکل کرده اند ، اهل تفکر باش ، تعقل کن آنگاه بخند 

    با سلام

    اگر خاطرتان باشد مطلبی در مورد کشور اسپانیا ( اندلس ) گذاشتید در آن مطلب شما به نکات مهمی اشاره نموده اید و انیجانب هم در ذیل آن یادداشتی گذاشته ام خوب است در جمع بندی کلیه مطالبی که تابحال در این وبلاگ گذاشته اید و مباحثی که با هم مرتبط هستند یک تحلیل جامع تری ارائه شود از جمله به مطلب فوق مربوط می شود که از خلا جامعه در سرگرمی ، شادی ، تنوع طلبی ، لذت جویی و ... دشمن استفاده می کند و برنامه های خود را ارائه می دهد این واقعا خلا بزرگی است که متاسفانه دشمن در بوجود آمدن هر روزه بی بند وباری و معطوف کردن توان جسمی و روحی جوانان به خود موفق بوده و هست و این همان بازسازی مشکلات کشور اندلس در ایران است ولی با در نظر گرفتن آداب ایرانی ها .

    ببینیم دشمن چقدر هوشمندانه ، ظریف و به طور مورد کاوی در خصوص همه مسائل از سیاسی گرفته تا فرهنگی ، اقتصادی و ... کار می کند مثلا در مورد استفاده از ظروف مسی یا استفاده از داروهای طب سنتی و امثال آن چقدر با دقت و با برنامه ما را به سمت استفاده از کالاهای خودشان سوق می دهند.

    این کوتاهی مسئولین خواب و نیمه بیدار مملکت است .

    این کوتاهی مسئولین در پیگیری فرمایشات تیزبینانه و هوشمندانه رهبری است

    این عدم وجود آگاهی کافی در بهره برداری از آنچه که خود داریم است

    این عدم توجه به کلان جامعه از سوی دولتمردان است این عدم توجه به بحث آموزش در آن وزارتخانه عریض وطویل است و ....

    حتی بسیار جالب که فارغ التحصیلان دانشگاهی را به راحتی جذب مراکز علمی خودشان می کنند و از فکر و تحقیقات  آنها استفاده می کنند

    چرا ؟

    چون حواس ما به آنهانیست و با بهانه های واهی موجب خروج آنها از مملکت می شویم.

    به شما عرض کنم که به نظر من شیعیان لبنان بهتر از شیعیان ایران هستند حال شما تحقیق کنید آیا در لبنان مشروب فروشی وجود ندارد آیا در لبنان بی بند و باری وجود ندارد آیا در لبنان برای شیعیان مشکلات زیادی بوجود نیاروده اند . در خصوص حجاب دیده اید که برخی لبنانی ها یا عراقی ها فقط روسری می بندند ولی روسری بلند و با هنرنمایی از روسری های شکیل و زیبا استفاده می کنند و به نوع خالص و با گیره زیبایی آن را می بندند خدایی این حجاب آیا جذابیت ندارد این حجاب هم هنر نمایی است هم موجب ارضای حس زیبابودن خانم ها می شود هم موجب محفوظ ماندن فرد است هم کامل است هم .....

    معنی این حرف این نیست که کشور را کاملا رها کنند ولی آن کشور با آنکه رهبری دینی مانند ایران ندارد ولی شیعیان آنجا سخنان رهبری را طوطیای چشمشان می کنند و موفق تر از ما هستند ولی ما در سرچشمه هستیم و ......

    با ما مشغول شدن به چیزهای روبنایی و غفلت از کارهای اصولی که نیاز به گروه های فکری و کار شبانه روزی توسط جوانان و افکار بدیع دارد موجب عقب افتادگی مملکت شده ایم.

    واقعا تولیدات فرهنگی ما چقدر است تولید اقتصادی ما چقدر است تولید هنری ما چقدر است ما چقدر ابداع و ابتکار عمل در این زمینه ها داشته ایم در حوزه رسانه اگر شبکه مثلا من و تو یا بی بی سی دکور های قوی بکار نبرده بودند آیا ما هم از خلا را حس می کردم چه ابتکارعملی در این کار بسیار ساده نشان داده ایم در حوزه های دیگر هم متاسفانه همین مسائل وجود دارد مثلا در حوزه بهداشت و درمان و گیاهان دارویی در حوزه استفاده از تولیدات نساجی سنتی.

    آنها همان تولیدات و ویژگی های اقتصادی ما را صنعتی سازی می کنند مثلا از کشور چین گروه هایی در ایران دارند که هر چیز جدید را سریع در کشورشان بازسازی و انبوه سازی می کنند آن هم در مقیاس جهانی

    و ما چه غافلیم

    و چه غافل.....

    حتی برای عبادات مردم مسلمان هم می آیند فکر می کنند تولید می کنند.

    انواع احساسات ما را بازسازی می کنند و در قالب های فرهنگی به خورد خودمان می دهند.

    حرف بسیار و مملکت ما همچنان در خواب.

    ای دل غافل .....

    پاسخ:
    با سلام 
    به  مطالب خوبی  اشاره کردید  . باید مطالبه کرد که آنها که مستعد فراموشی هستند یادشان نرود . 
    سلام  و درود برشما
    موضوع حایز اهمیتی است البته در زمره برنامه خندوانه خیلی برنامه بی محتوا و صرفا برای پولی به جیب زدن از بیت المال و نام و نشونی پیدا کردن زیاد داریم مثلا شکرآباد یا خنده بازار.  اما خوب اونها نام و نشان طنز داشتند و موضوعشون خنده نبود
    سری اول خندوانه کمی با محتوا تر و حرفه ای تر از این دوره بود اما در سری دوم شما می ببیند که تظاهر غربزدگی صرف و کمرنگ تر شدن شیونات قوانین رسانه ملی و گاهی زیر سوال رفتن فرهنگ ایرانی اسلامی بیشتر شده
    خواندن شعر رو دسته جمعی و به سخره گرفتن هر چیزی برای خنده
    مال شفا نه این روزها همه عوامل مفاد هستند و کمتر کسی از خودش فکر داره
    به هر حال درسته و پیرو حرف دوستمانبنده سوال می پرسم : چرا آقای قرائتی به بحث "خنده ی حلال" پرداخته اند و آن را کمبود و نیاز جامعه ما معرفی کرده اند ؟؟ 
    چرا رهبری همواره بر موضوع "امید آفرینی" در جامعه توصیه و تاکید دارند ؟؟ 
    این یعنی ما اسلام ایران و هویت خودمان را نشناخته .ir )

    با سلام

    به نظر من در این برنامه آقای رامبد جوان ( یا هرکس دیگر از عوامل ) حکم طبیبی را دارند که افسردگی های جامعه را درمان می کنند درست است خندیدن آداب دارد ولی اینها برای درمان جامعه باید بلند بخندند که عده ای تازه و بلکه یک لبخندی بزنند عده ای هم کلا مخالف خنده اند و همه را بی معنی می دانند.

    به نظر شما چگونه می توان جامعه را درمان کرد؟

    چه منکری در این برنامه انجام شده ؟

    چه واجب یا مستحبی جابجا شده ؟

    چه کار ضد فرهنگی ای انجام شده ؟

    که به بخشی از این سئوالات در کامنت های دوستان اشاره شده و بحث شده است.

    صرف انتقاد از یک برنامه و ارائه نکردن راه حل عملیاتی راهگشا نخواهد بود.

    برنامه های خود شما در صدا و سیما کاملا جدی است و اصلا ظرفیت خندیدن ندارد زیرا نوع برنامه هایتان علمی ، پژوهشی و مورد کاوی است.

    حالا یک ظرفیتی در صدا و سیما ایجاد شده برای اینکه از یک زاویه دیگر به برنامه ها نگاه شود و آن هم شوخی و خنده و با استفاده از خاطرات زیبا و جملات نغز است.

    این نه مسخره کردن کسی است نه الفاظ رکیکی دارد نه شوخی های خدای ناکرده بدی وجود دارد پس مباح و حلال است.

    نمی خواهد حتما دنبال مصداق های 1400 ساله بگردیم یا آیه و حدیث پیدا کنیم بلکه چون موارد نامربوط فوق را ندارد بنابراین اشکال ندارد.

    شاید برگردان شعر آن دوست عزیز به این صورت درست باشد :

    خنده بر هر درد بی درمان دواست

    گر عسل شهد است و از زنبور ماست

    ( یاد "واس ماس" مهران مدیری بخیر )

    سخن دوستان هم درست که مثلا : بهترین خنده تبسم است

    و ....

    منکر هیچ کدام از فرمایش شما ها نیستم ولی هر کدام بحث خاص خودش را دارد و جا دارد برای آن ساعت ها مباحثه و پژوهش انجام شود.

    این نباید به معنی بستن درب یک برنامه خوب باشد ولی در جهت بهبود آن پسندیده است.

    مخصوصا اگر به آقای قرائتی ( حجة الاسلام قرائتی ) کسی دسترسی دارد خوب است نظرات کارشناسی ایشان را که مدتها تحقیق و بررسی داشته اند منعکس کنیم.

    ما اول بین یک موضوع تفکیک قائل بشویم و آن بین آنچه که "هست" و آنچه که "باید باشد" . 
    حقیقت آن است که دین نه برای شادی فی نفسه ارزش قائل است و نه برای اندوه . شادی و نشاط برای چه ؟  حزن و اندوه برای چه ؟ .. 
    ملاک در اسلام "غفلت" و یا عدم غفلت و "توجه" و "تقرب" به خداست . چه بسا حزنی که منشاء آن "یاس" ( به عنوان بزرگترین گناه باشد ) و ما را از فیوضات الهی محروم سازد و چه بسا نشاطی که منشاء آن "امید" باشد و موجبات تقرب ما به خدا را فراهم آورد . ( داستان حواریون و حضرت عیسی ع را به یاد داریم که خدا در آنجا می فرماید : "من در نزد ظن و گمان بنده ام قرار دارم" ) ...
    دین به عنوان یک "باید" از ما می خواهد که _در جای خود_ هم محزون باشیم و  _در جای خود_ هم مسرور . 
    در روایت هست که راه رسیدن ه خدا ، حرکت در بین دو مسیر "خوف" و "رجا" است . اگر ما "خوف" را منشاء حزن بدانیم ، "رجاء" منشاء سرور خواهد بود و همین طور در تعریف "ایمان" آمده است ، که ایمان آن است که نه خوف تو از غضب الهی ، بر رجاء تو به رحمت الهی پیشی بگیرد و نه رجاء ما به رحمات الهی ، بر خوف ما از غضبش سبقت . 
    چگونه می شود که مومن هم اهل حزن ( حزن الهی ) باشد و هم اهل سرور ( فرح و بهجت متعالی ) ؟! 
    جواب این است که "المومن بشره فی وجهه و حزن فی قلبه" .
    مومن با نشاط است و الهام بخش امید به جامعه .

    اما حالا به آنچه که "هست" بنگریم . در یک نظرسنجی و یک نگاه اجمالی به آحاد جامعه ، آیا عموم مومنین ما ( نه مومنین واقعی ) در جامعه ، جزو بانشاط ترین افراد جامعه هستند ؟؟ 
    بنده از یک پژوهشگر و کارشناس مسائل اجتماعی شنیده ام که چنین عنوان می نمود : جوانان ایرانی اغلب یا "افسرده اند" یا "لاابالی" ! 
    میدانید معنی این حرف چیست ؟!  ... منظور  از "افسرده" ، دینداران و منظ.ر از لاابالی هم بی دینان و بی قیدان جامعه است که علی الظاهر افراد لاابالی آنها از افسرگی به دور بودند ! .. شما تا چه حد این مدعا را مبتنی بر واقعیت می دانید و تا چه میزان آن را مغرضانه ؟
    اگر بپذیریم که بخشی از آمار جهانی که در مورد "ناشاد" بودن ایرانی توسط سازمانهای غربی ارائه می شود ، جهت دار بوده و در راستای "ناامید" کردن مردم ایران و وارونه جلوه دادن حقایق آن ؛ چه میزان خود ما که اغلب مسلمان هستیم ، در خلق ایجاد چنین تصوری و باوری از سوی دشمن سهیم بوده ایم ؟! عملکرد ما متدینین جامعه ، به چه نحو بوده است که به دشمن فرصت بهره برداری از این موضوع داده است ؟! 
    مبلغین ما به چه میزان در معرفی مقوله ی دین به جوانان به عنوان یک مقوله ای که در مقابل نشاط و شادی جوان قرار دارد ، سهم داشته اند ؟

    ما می خواهیم به دور از هرگونه تعصب خودمان را نقد کنیم . 
    بنده مخالف "الکی" خوش بودن هستم و نیز مخالف "تنزل" ذائقه ی ایرانی در خندیدن . اما کار آقای جوان که در برنامه ی خود وانمود به خندیدن می کند ، این نیست . ایشان وانمود به خندیدن می کند بر پایه و اساس یک واقعیت علمی ،  و آن هم این است که مغز انسان  تفاوت بین خنده ی واقعی و دروغی را نمی تواند تشخیص دهد و صرف وانمود کردن به خندیدن ، موجب بروز خنده ی واقعی از انسان می شود که البته در مورد همین هم ،  بحث هست و خود همین موضوع هم قابل نقد و انتقاد که چرا ما به اینجا رسیده ایم ؟1 
    ( در روایت آمده که اگر در جایی که لازم است _مثلا موقع دعا و مناجات_ گریه کنی و گریه ات نمی آید ، به گریه کردن وانمود کن و اصطلاحا تباکی کن و نیز در روایت آمده که اگر به عنوان مثال شجاع نیستی ، به شجاعت وانمود کن که همان موجب شجاع شدن نفس شما می شود ) 

    بنده سوال می پرسم : چرا آقای قرائتی به بحث "خنده ی حلال" پرداخته اند و آن را کمبود و نیاز جامعه ما معرفی کرده اند ؟؟ 
    چرا رهبری همواره بر موضوع "امید آفرینی" در جامعه توصیه و تاکید دارند ؟؟ 
    و سوالاتی دیگر که به مجالی دیگر واگذار می شود ./
    بعضی مواقع خوشحالم که یکی مثل تو نشد رییس صدا و سیما
    پاسخ:
    خوشحالم که وجود بنده سبب خوشحالی شما شده .شاد باشید!
    سلام بانو جان راستی چرا ما انقدر غافلیم خودمن هم تا الان فکر می کردم چون آمار میگه ایرانی ها افسردن واقعا افسردن و اصلا از خودم سوال نکرده بودم چرا وقتی رهبری می فرمایند بزرگی غرب را در ذهن ما جا انداختن این رو باید اصلاح کرد حرف درستیه اصلا چرا هرچی اونا میگن ما باید قبول کنیم ؟ 
    بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
    آره بابا...اصلا ماباهمه این سرگرمی ها مشکل داریم .(خندوانه-درحاشیه-شمعدونی-ساختمان پزشکان..دیگه ...دیگه...پایتخت های 1.2.3.4.5.6-ووو........وجلوجلوبگم هرچی که ممکنه درآینده بسازند).خلاصه هرچی که مارو ممکن یه ذره ازمسائل ومشکلات دورکنه..آخه چه معنی میده آدم بشینه الکی بخنده..الکی خندیدن حرمت داره...قیمت داره....  فقط باید وقتی الکی بخندی که چیزی (شیشه ای -کراکی -قرصی) استعمال کرده باشی....فقط گریه دل آدم روجلا میده...بابا..علم دنیا-علم علما-علم پزشکا همه چرته.همه دروغ میگن.. تامامعتاد به خنده بشیم...یه وقت الکی نخندید ها.......دنیافقط خاکستری.........**** **** *** ** *********** ** ** *** *** ***** ***** ********** ****** ** **** *** ** ****** * ******** ***** ***** ***** * ********* ** ** **** *** **** *** ******* *** *** ****  **** *** **** **** ************* *** ****** ** *** ****** ********* **** ******* *** *******

    تقریبا" بیشترکارهای رسانه ای الگو برداری شده از رسانه های خارجی است از نطر استفاده از علم روز خوبست  ولی نگرانی از تقلید کورکورانه ست  نگرانی از تاثیرات منفی ای که میتواند همراه با بکار گیری از سبکی  که غیر بومیست بدون توجه به دین و فرهنگ غنی این کشور داشته باشد .

    درمورد معیاری برای سنجش شادی هم مثل دیگر بخشها الگو  و راهکار مناسبی ارائه نشد . مطمعنا" با الگو و اندیشه غربی در رتبه پایین تری خواهیم بود چون زندگی برای اونا ( غیراز انسانهای متدین ) یعنی دری به تخته ای خورده و  زندگی نصیبت شده تا زنده ای أنواع لذت وشادی رو توی این فرصت بدست اومده تجربه کن حتی الکی خوشی یا مواد مخدر و روانگردان .

    چنین تفکری تعیین سطح شادی کشورها را دارد مثل بیانیه های حقوق بشرشون  که ایراد  ممنوعیت همجنسبازی دارد غافل از اینکه در کشور اسلامی دین  راه رو تعریف میکند نه نظریه پردازان و تئوری نویسان که بر أساس سود خود حرفی میزنند

    مردم ایران بسیار نجیب با فرهنگ کهن تر و غنی ترند شایسته ست  در برنامه سازی رسانه دین و آداب و رسوم اقوام ایرانی  درنظر گرفته شود تا ضمن ایجاد روحیه نشاط در جامعه (نه اینکه مردم رو دعوت به الکی خوشی کنی ) بهره وری بیشتری در خانواده و جامعه ایجاد شود .

  • محمدحسین شرفی ازمشهد مقدس
  • باسپاس فراوان ازشما که به طرح این موضوح پرداخته اید . بنده بانظرشما موافقم وخنده وخنداندن به سبک خندوانه را درست نمیدانم چون انسان اگردردلش غمی نهفته باشد هرگزلبش به خنده بازنمیشود درهمین برنامه ماخنده های مصنوعی راازمجری وحضارشاهد هستیم که میخندددرحالی که دل جای دیگری سیر میکند این خنده نه تنها خاصیتی ندارد بلکه باعث عذاب روح وروان انسان میشود . 
    باتشکر . موفق باشید ان شاالله 
    با تشکر از شما که جرات پاسخ به کامنت منو نداشتید!
    سلام
    اموخته های کودکی خیلی اوقات اشتباه هستن و نیاز به تصحیح شدن دارن

    شما اگر کمی علم روانشناسی روز رو مطالعه کنید میبینید که شاد بودن و به نوعی خندیدن چه با جهت و چه بی جهت باعث درمان بسیاری از بیماریها میشه

    این برنامه دقیقا قصدش همینه و خوشحالم که بالاخره برنامه ای از صدا و سیما داره پخش میشه که مفید هستش
    سلام 
    بسیاری سایر لذت بردم نقدی ساده و روان و عمیق
    کاملا درسته اصلا شبکه نسیم هر چیز مزخرف غربی رو مایه شادی معرفی می کنه الا فرهنگ متمدنانه ایرانی اسلامی رو

    سلام

    موضوع خوبیست بیشتر مطالب رو شما ودوستانم اشاره کردید من هم موافق الکی خوشی نیستم . شادی با خندیدن متفاوته خندیدن دلیل میخواد

    بنظرم بهترین راه اندازه گیری شادی یک جامعه سنجش آستانه تحمل مردم است . نمیتوان منکر شد که اقتصاد و درآمد مردم تاثیری در سطح رفاه و آستانه تحمل افراد ندارد . 

     مثال میزنم : هر روز در سطح خیابانها شاهد برخورد خودروها با هم هستیم گاهی اتفاق خاصی برای خودروها نمی افتد ولی در اکثر موارد رانندگان با پرخاشگری به جان هم می افتند .

    آستانه تحمل افراده که میزان شادی رومشخص میکنه . شوخی با افراد رو در غالب دوربین مخفی خارجی که میبینیم واکنشها آرامتر وبیشتر نشون دهنده تعجب افراد هست تا رفتار پرخاشگر انه.

    پاسخ:
    سلام
    آنچه در رسانه می بینید گزینشی از حقیقت است و و اصالت ندارد

    خانم صامتی عزیز سلام وقت بخیر.از انصاف نگذریم نقد خوبی نوشتید مثل همیشه شما به مساله ای اشاره کردید که حداقل من جای دیگه ندیده بودم موضوع دانمارک خیلی برام جالبه .چقدر برای مردمی مثل ما که کلی ادعا دارن بده که حتی توجه نمی کنن چرا جز لیسا افسده های دنیا هستن .من به مردهای با غیرت ایرانی افتخار می کنم حتی اگر از روی حجب و حیا بلند بلند نخندن .

    این هفته تشییع 175 غواص شهدای دست بسته ی ایرانیه امیدوارم تاریخ این مردهای غیور رو به ما برگردونه و اونایی که هستن رو حفظ کنه .

    پاسخ:
    سلام زهرای عزیز
    ممنون از یادآوری شهدای گرانقدر که انشالله برای ما دعا کنند و ما هرآنچه از رفاه و شادی و افتخار و غرور که داریم مدیون اونها هستیم . سپاس که همراهی
    سلام و وقت بخیرمجدد
    من بالشخصه هرازگاهی که وقتم اجازه بده برنامه خندوانه رومی بینم وبیشترازقسمت مهمانان خصوصاافرادی که درحوزه کاری وشغلی شون موفق بودن وازموفقیت هاشون میگن خوشم میاد،ازدیدخودم یه چیزی که توی این برنامه بسیارمشخصه اینه که بیشترخنده های رامبدجوان خصوصاوقتایی که قهقهه میزنه مصنوعی هستش که البته درک این موضوع نیازبه دقت زیادی هم نداره ومیتونم اسمش رولودگی بذارم تاخندیدن وخنداندن!!!
    والبته مشخصه که بهترین وزیباترین کاردنیاهم اگه درقالب مصنوعی عرضه بشه اثرگذارنخواهدبودحداقل نه به اون میزانی که مدنظره!
    خداونددرحدیث قدسی می فرمایند:
    " اهل دنیاکسی می باشدکه خوراک وخنده وخواب وخشمش بسیارمی باشدوخشنودی او اندک است!"
    موافق خندیدن وشادبودن وشادی کردن نیستم ولی بالشخصه روش های شادی کردن وشادی امروزی رودرست نمی بینم.
    به نظرمن یکی ازمهم ترین دلایل شادی وشادددلی ماکه داره ازبین میره همون جمع شدن های دورهمی فامیلی وخانوادگی باپذیرایی های ساده وخودمونی وبه دورازچشم وهم چشمی وگوشه وکنایه زدن به همدیگه وحسادت هاوحرفای خاله زنکی بود،یادش بخیر!!!
    عذرتقصیرازپرحرفی هام،درپناه خداوندشادومسرورباشید.

    پاسخ:
    مرحبا ،آفرین که نمونه هایی از شادی خانواده های ایرانی رو اشاره کردید. . اضافه کنم فرزند آوری شادی بخشه ،از ایرانی مثال نمی زنم،وزیر دفاع آلمان یک خانمه و 6 فرزند داره در حالی که بیش از 50 سال سن داره گاهی برای شادی و نشاط به مهد کودک میره و خودش رو با بچه ها سرگرم می کنه و حتی به روش بچه ها بازی می کنه ! یکم تفکر معنا دار از هر جهت آدم رو شاد می کنه بعنوان مثال وقتی هفته ای می گذره و من در هیچ حوزه ی علمی فعالیتی نداشتم غم سراسر وجودم رو می گیره چرا که می بینم سرمایه ی گرانبهای عمرم داره بی بها از دست میره . برای شاد بودن حتما نباید بلند خندید !
  • یه خانم(برای سید)
  • سلام و وقت بخیر
    بزرگوار:
    خدمت تون عارضم که پدرمرحومم هرموقع این مصرع"خنده برهر..."رومیشنیدن می فرمودن که این مصرع شعری تحریف شده واصلش اینه:
    گریه برهردردبی درمان دواست!
    چشم گریان ،چشمه فیض خداست!
    تانگریدابر،کی خنددچمن؟
     تانگریدطفل ،کی نوشدلبن؟
    تانگریدطفلک خرمافروش
    دیگ بخشایش نمی آیدبه جوش!

    والبته ازلحاظ علمی هم ثابت شده که اثرات گریه ازروی احساسات(نه مثلابه خاطرخردکردن پیازوامثالهم و...) بسیاربرای روح وجسم انسان مفیده وچقدرانسان روسبک میکنه خصوصاگریه برمصائب اهل بیت وعلی الخصوص امام حسین(ع).
    به این لینک سری بزنید:
    http://www.hamdardi.net/thread-3463.html
    واین یکی
    http://www.asriran.com/fa/pages/?cid=62008
    والبته باسرچ عبارت "فوایدگریه" درگوگل به لینک های مفیدتری هم خواهیدرسید.
    خداوندماروبه این دنیانیاورده که مطابق میل ودیکته دیگران زندگی کنیم بلکه خواسته ماطبق اصول زیباوهدف دارانسانی زندگی کنیم.
    خوشرویی وشادوبشاش بودن باخندیدن بی دلیل اونم ازنوع قهقهه زدن کاملامنافات داره.
    اگرسری به روایات بزنیدهم خواهیددیدکه حضرت محمد(ص)هیچ گاه قهقهه نمیزدن ولی همواره لبخندبرلب داشتند وبسیارهم روایات امده که درطول عمرشریف وبابرکت ایشون هیچ کس صدای خنده بلندایشون رونشنید.
    حتی درجایی خوندم که زمانی که حضرت ازمعراج برگشتن دیگرکسی خنده ایشون روتاآخرعمرندیدووقتی یاران شون لت روجویاشدن ایشون عنوان میکنن به دلیل مشاهده چهره خازن جهنم وعذاب اهل جهنم هستش.
    مااگه داعیه مسلمان بودن وپیروی ازائمه روداریم بایدبه حداقل های دین مون پایبندباشیم،شادی مومن وقتی هست که دل یه نفردیگه روهم شادکرده باشه حتی باانفاق یه دانه خرما،مطمئنااین گونه خداوندازماخشنودمیشه ولبخندخداوندباعث شادی ولبخندمامیشه.
    بایدببینیم وقتی که داریم میخندیم دلیل خنده وشادی ماچیه؟
    آیاخداوندروشادکردیم یاابلیس رو ؟؟ مسئله مهم اینه! نه فقط صرف خندیدن حتی اگه شده بی دلیل!
    چون همه ی دنیاحتی اون هایی که دارن این فرهنگ های غلط روبین ماجامیندازن بالاتفاق نظردارن که یک انسان عاقل ومنطقی هیچ کاری روبی دلیل انجام نمیده!!
    این قبیل حرفاکه بین مردم مارواج داده شده ازقبیل:ایرانی هاافسردن،ایرانی هانمیخندن،ایرانی هافلانن،ایرانی هاهمیشه عزادارن و..."فقط وفقط تبلیغات یه عده وطن فروش خائن ودشمنان خارجی این کشور ومردمه وبس که البته بیشترهم ازطریق ماهواره وشبکه های اجتماعی ونت به خوردمردم میره!
    بکوشیم قدرت تعقل وتفکرمون رودرهمه زمینه هابالاببریم اون موقع خواهیم دیدمشکلات مون روهم یکی یکی حل خواهیم کرد.
    حرف وبحث دراین زمینه زیاده ولی جایزنمی بینم بیش ازاین وقت شماروبگیرم وفضای کامنت دونی خانم صامتی رو اشغال کنم.
    یاعلی

    پاسخ:
    ممنونم بانوی عزیز
    چارچوب دین مترقی و مدرن  اسلام کرامت انسان را در تعقل معنا می کند نه در بی خیالی و باری به هر جهت خندیدن !

    با سلام

     صحبت من نقد نکردن نیست بلکه سخت نگرفتن بر چیزهایی نظیر این مسئله است که به نظر من این نوع برنامه سازی کاملا صحیح است و از گسترش آن باید حمایت کرد.

    تمام نوع خنده ها هم به شوخی های امامان ما خلاصه نمی شود و نمی توانیم بگوییم همان شوخی ها را در ابعاد مختلف بازسازی کنیم شوخی و خنده ، می تواند به هر بهانه ای باشد حتی به بهانه یک مشکل .

    گاهی دیده ایم افرادی در عزاداری ها مدام می خندند این نه به عنوان شادی است بلکه نوعی تغییر مغزی است.

    حالا ما ها که در حالت عادی هستیم و مملکت و دنیا پر از مشکلات ، حالا یک عده ای پیدا شده اند مردم را می خندانند این کار به نظر من عین ثواب است.

    با سلام

    خنده بر هر درد بی درمان دواست .

    حتی اگر از نوع الکی اش باشد.

    خیلی جدی جدی نباشیم.

    افراد متفاوتی در این جامعه زندگی می کنند که این یک فرصت برای غافل شدن آنها از برخی مشکلات است و حتی بهتر از آن است که برخی به جای شبکه های داخلی به شبکه های اونوری روی بیاورند؟؟!!!!

    مخاطب این برنامه 70 میلیون نفر آدمه نه دویست هزار نفر نفر.

    پاسخ:
    با سلام
    حتی مخاطب یک میلیاردی هم دلیل نمی شود برنامه را نقد نکنیم خاصه از نظر ابعاد بلند مدت و تاثیر گذار در لایه های فرهنگ اجتماعی .  شادی و نشاط تعریف خاص خود را داراست و جزیی از فرهنگ بومی و برگرفته از آرمانها و ارزش های جامعه است و سطحی ترین و نازلترین وجه شادی در خنده ی بصری خلاصه شده است حال آنکه در ارشهای اسلامی مسلمان تسلیم است به رضای خداوند و شادی خود را درعمل به آنچه مورد رضایت خداوند است تعریف می کند که این شادی و فرح ماندگار است .
    خانم صامتی فکر نکنم مرجعی بتونه میزان خنده مردمو اندازه بگیره. ولی تا این حد بگم که وقتی وارد مترو یا اتوبوس میشم کمتر کسی رو میبینم که بشاش و تبسم به لب باشه.

    به نظرم یه عامل اقتصادی حتما تو شاد بودن مهمه.
    ما تو شهری که الان هستیم وسایل بازیش حتی یک بیستم تهران نیست. یه تئاتری نمایشی چیزی نیس که مردم شاد بشن.
    البته شادی هم از منظر همه یکسان نیس.
    مثلا من وقتی که دوست دارم بلند بلند بخندم مادرم همیشه یاد آور میشه که یه مرد نباید این قدر خوش خنده باشه.
     
    شایذ یکی شاد باشه چون سالمه.
    شاید یکی شاد باشه و همیشه خندون که بچه های خوبی داره و الا ماشاالله.

    به هر حال دوستان و شما بهتر از من بلدید که توصیف کنین شادی و خنده رو. بهتره بیشتر تو ضیح بدیم بهم.
    ببخشید به جان خودم تقصیر ازبنده نیس.
    یه سایتی هست به اسم ترکیه آنلاین. من فقط مطالبشو میخوندم و کمتر و در حد یکی دوتا نظر میذاشتم.
    ولی یه چند وقتی هست یه کاربری به نام ترکمن اومده و کل نظامو و مردم و ترک و فارس و... به هم میزنه بعد ادعای روشن فکری میکنه. جالب اینه که اهل تسننه.
    منم یه چند بار مودبانه جواب نظرشو دادم ولی اون از ادب من سو برداشت کرد که من نمیتونم جوابشو بدم منم عین خودش باهاش حرف میزنم.

    البته خانم صامتی بنده آذری اصیل هستم. و فارسی زبان معیار کشورمه.

    بله درست میفرمایین. من از دیدن برنامه خندوانه خوشحالم و لذت میبرم.
    ما ملتی کمتر شاد در دنیا هستیم . بخشی از این ناشادی ما ریشه در تاریخ داشته و بخشی دیگر هم به تصورات غلطی که طی سالهای متمادی از دینداری در ذهن مردم شکل گرفته که دینداری همراه و هم قرین با اندوه وغم است ! برمی گردد .
    تصوراتی که اثرات آن در تاروپود بخش هایی از جامعه ی مذهبی و سنتی ما همچنان وجود دارد . بنده به یاد دارم که در دوران کودکی ، با فرا رسیدن ماه مبارک رمضان ، چنان تغییری در پخش برنامه های تلویزیونی ایجاد می شد که گویی یک ماه را عزای عمومی اعلام کرده اند !! 
    ماه مبارک رمضان از یک سو چنین سپری می شد ! دو ماه محرم و صفر هم که در پیش روی ما قرار داشت ،.. و جامه ی مشکی که شصت روز تمام ! از سال را بدان سپری می کردند ، ... جدیدا هم که ما زمزمه ی ماه فاطمیه و ماه محسنیه ! را هم که از اکناف و اطراف می شنویم را باید به آن اضافه نمود !
    درحالی که ماه مبارک رمضان منافاتی با شادی و سرور ندارد و ماه محرم و صفر هم آداب خود را دارد و قطعا سپری کردن شصت روز کامل از سال با جامه ی مشکی و عزاداری مورد سفارش اسلام نبوده و نیست و عناوینی تحت عنوان ماه فاطمیه و ماه محسنیه هم دسیسه و بدعتی نیست جز در راه ایجاد تفرقه میان شیعیان و اهل سنت . 
    در تعالیم دینی آمده که "المومن ، بشر فی وجهه و حزنه فی قلبه" از نشانه های یک مومن آشکار شدن شادی و سرور در چهره و وجنات اوست . معروف است که از جمله ایراداتی که جناب معاویه به زعم خود بر حضرت علی (ع) در نامه هایی که می نوشت ، وارد می نمود یکی این بود که "علی (علیه السلام) مردی است بسیار بذله گو و شوخ طبع که چنین مردی به درد زعامت مسلمین نمی خورد !!" ...
    شما چهره ی مبارک حضرت امام را در عکس های خانوادگی و مناسباتی که کمتر رسمی است ملاحظه نمایید ؛ می بینید که در حضرت امام در چنین عکس هایی چهره ای خندان دارند و همواره  تبسمی بر لب . اما همان چهره به اقتضای "المومنین رحماء بینهم و اشداء علی الکفار" در تریبون های رسمی که مواضع نظام در مقابل مستکبرین عالم بود ، آنچنان از صلابت و مهابت مملو می شد که دشمن را به عقب می راند .

    خنده در جامعه ی ما کمرنگ است . اگر هم گاهی می خندیم ، بعضا "باهم نمی خندیم" بلکه "به همدیگر می خندیم" ! .. این موضوع از موضوعاتی است که واکنش معلم اخلاق ، جناب آقای قرائتی را هم به دنبال داشته ، ایشان در چند سال پیش از این ، با اشاره به همین موضوع فرموده بودند که "ما باید به دنبال راه اندازی وب سایتی برای خنده ی حلال باشیم .. "

    البته خندیدن با شاد بودن دو مقوله ی جدا از هم است . به نظر من موضوع شاد بودن از اهمیت بیشتری نسبت به موضوع خندیدن برخوردار است . شاد بودن و با نشاط بودن که پیوند با موضوع "امید" دارد ، یک مقوله ی فکری است . یک مهارت است که فرد را توانمند می کند در هر شرایطی بتواند با سرزندگی و نشاط زندگی کند . اما خندیدن یک واکنش فیزیکی است که گرچه می تواند از شادی یک فرد نشات بگیرد اما همواره اینگونه نیست و انسانها گاهی بدون دلیل می خندند و گاهی هم وانمود به خندیدن می کنند .
    در مجموع ، هدفی که جناب جوان در پیش گرفته اند قابل ستایش است اما به نظر می رسد باید در محتوای برنامه و شکل و ساختار آن تجدیدنظر کند . 
    اگر خاطر دوستان باشد ، مشابه همین برنامه رو آقایان بیژن بیرنگ و رسام در سالهای پیش از این ، تولید نمودند که از تلویزیون هم پخش می شد ؛ که بنده آن را بیشتر می پسندیدم چرا که به موضوع "مهارت شاد بودن" می پرداخت تا "خندیدن" . "چو صد آید ، نود هن پیش ماست" . ما اگر شاد باشیم ، حتما خندان هم خواهیم بود. 

    پاسخ:
    با این بخش موافقم شاد بودن و خندیدن دو مقوله ی جدا از هم است .
    در این بخش سوال هست ،  ما ملتی کمتر شاد در دنیا هستیم ، بر اساس چه معیار و استانداردی چنین اعتقادی دارید ؟ 
    چه کسی گفته ایرانی ها شاد نیستند یا کمتر شاد هستند ؟ 
    بهجت  به معنای نشاط درونی  متفاوت است از خنده و قهقهه ی ظاهری .. کدام سازمان و ارگانی و بر اساس کدام جامعه ی آماری گفته است که ایرانی جماعت شاد نیست ؟ کدام پژوهش این را اثبات کرده است ؟ 

    نمیدونم شاید برداشت اشتباه از من بوده ؛شمام یکم جمله رو جهت دار گفتین.

    من از بیستم که شروع شد سری جدید خندوانه اکثر قسمت ها شو دیدم ولی نه به طور کامل. به نظرم نصف برنامه خوبه و نصف بقیش مهم نیس و چرته، آواز های بی معنیش ولی حقا بعضی مهموناش عالین مثله اکبر عبدی که اون روز من خیلی خندیدم.
    آره قبول دارم که بیخود میخندن در 60 درصد مواقع ولی من یه چند باری باهاشون تو خندیدن همراه شدم احساس کردم که آره حالم یه جور دیگه میشه. بهتر میشم. مثبت اندیش تر میشم. 
    به نظرم برنامه خوبیه خیلی هم مهم نیس که بیخود بخندی چون مردم ما خیلی کمتر میخندن برعکس بزرگان دینمون که همیشه خوشرو بودن.
    احساس اینه که مردم ما بیشتر اخمو و مایوسن و این فقط مخصوص فقرا و افراد متوسط نیست حتی اغنیا هم خیلی خوشحال نیستن.

    در کل باهاش حال میکنم بعضی وقتا ولی برخی موقع خیلی چرت و لوس بازی میشه.
    گفتین خنده امروز کنکور زبان دادم تو یکی از ریدینگاش مربوط به خنده بود. یادم باشه سوال رو که گذاشتن رو سایت براتون کامل ترجمه کنم.
    نظر بقیه چیه؟

    پاسخ:
    بنده هم  برنامه  هنرمند پر تجربه آقای  اکبر عبدی رو دیدم و از صراحت بیان ایشان لذت بردم . جمله ی "کلا باهاش حال می کنم " برازنده ی یک فارسی زبان با بی نهایت کلمات زیبا نیست ! زبان فارسی را پاس بداریم . 
    بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
    منظورت از برخی مسئولین که زمان جنگ خارج بودن حتمآ **** ****** آره!؟
    با استناد به اون عکس که چند وقت پیش دست به دست میشد و بعد گندش در اومد که فتوشاپه، آره!؟
    پاسخ:
    جالبه شما هم طرح موضوع می کنید و هم ارایه ی اسناد!!!
    بنده صریح پرسش کردم نظر شما راجع به برنامه خندوانه چیست ؟
    برخی از بخش های برنامه مفید و قابل استفاده است ولی روح کلی برنامه به خندیدن بدون دلیل اصرار دارد و این جای بحث و گفتگوست .
    برخی از کارهای رامبد جوان را به عنوان یک بازیگر می پسندم اما بنا نیست همه ی کارهای او مورد تایید باشد .
    شما هم  نظر خود را راجع به کلیت یا بخش از برنامه که پسندیدید و یا خوشایند نبوده بفرمایید . نقد همواره سازنده است .ما که با هم مشکل شخصی نداریم .
    نظر شما راجع به بی دلیل گریه کردن، غم و غصه رو به زور به خورد مردم دادن، سیاه پوشیدن، توی سر و صورت زدن و ... چیه؟؟؟
    پاسخ:
    افراط و تفریط در هیچ یک از ابعاد زندگی مفید نخواهد بود .خیرالامور اوسطها.
    سلام خانم صامتی،وقت بخیر
    خیلی ممنونم که وقت گذاشتین وسوال قبلیم روپاسخ دادین.
    البته یه توضیح هم راجع به سوال دومم بدم (راجع به فیس بوک و..)
    من خودم به الشخصه موافق استفاده ازفیس بوک و...نیستم واستفاده هم نمی کنم ولی وقتی می بینم برخی ازدوستان میان باآب وتاب ازصفحه فلانی وعکس هایی که به اشتراک گذاشته و...میگن وازشون سوال میشه اصلاچراشمارفتین سراغ فیس اولین وآماده ترین جوابشون اینه که اگه بدبودفلان وزیر،فلان معاون وفلان شخصیت سیاسی هم نمیرفتن سراغش،میدونم این توجیه بچه گانه وبه نظرماشایداشتباهی باشه ولی خب ازیه دیددیگه که نگاه کنیم شایدعلت اینکه حتی نهی ازمنکرهاهم باوجودرعایت شرایط ودرست انجام شدن اثری نداره این باشه که خودیاحداقل اطرافیان آمربه اون عمل نمی کنن ومیشن مصداق همون ضرب المثل:مرگ برای همسایه حقه"، کاش مسئولین مانسبت به این مسئله هم حساس میشدن ویک حرکت مثبت انجام میدادن،متاسفانه ذکروفکرخیی ازافرادی که عضوفیس بوک وسایرشبکه های اجتماعی هستن شده عکس گرفتن وبه اشتراک گذاشتن باسایرین ولایک بیشتروچه وچه وچه
    که متاسفانه همین کارخودش شده سرمنشا،چشم وهم چشمی های بسیاردرمسائل ریزودرشت زندگی که البته درظاهرچشم وهم چشمیه ولی درباطن هجوه هاورذایل اخلاقی بیشماری رودرپی داره!
    کاش خداوندقدرت تعقل وتفکرروبیش ازسایرخصایای مثبت به ماوسایرهموطنانمون عنایت کنه که مشکل ازهمین فکرنکردن وباچشم سردیدنه!!
    ببخشیدکه کامنتم طولانی شدووقت تون روگرفتم.
    درپناه خداوندشادوموفق باشید.
    پاسخ:
    سلام بانو جان
    سپاس از همراهی شما.
    دلم می گیرد که بگویم ولی صد حیف که نمی توان چشم پوشید.  از برخی مسولین که زمان جنگ در آمریکا و انگلستان مشغول تحصیل بودند و لیبرالیسم در بن لایه های فکری شان نهادینه شده نمی توان  چیزی غیر ازین توقع داشت .چرا باید بجای ایجاد شبکه ی ملی اطلاعات و حضور در شبکه های اجتماعی ایرانی در شبکه های جاسوسی صهیونیستی حضور یابند؟!
    متاسفانه مردم را به الکی خوش بودن تشویق می کنند فارغ از تفکر به آنچه مهمتر است .
    برنامه ی خندوانه را می بیند چه نظری دارید؟ لطفا مخاطبان بزرگوار نظر شخصی خود را اگر چه متفاوت از بنده در خصوص برنامه خندوانه و شیوه ی شادی و خندیدن  درج کنید.
    سلام.خانم صامتی یعنی چی که رامبد خندیده ه ریش بعضیا؟

    پاسخ:
    سلام
    بنده چنین مطلبی نگفتم ، این برداشت شماست !
    از کودکی به ما آموخته اند آدم عاقل بی جهت نمی خنده حتی در آموزه های دینی هم خندیدن دلیل می خواهد و آداب خاصی دارد ولی در خندوانه بناست بی دلیل به هر چیزی بخندیم ! به ترک دیوار ، به تصورات خام خودمان و ..به طبع حتی به ریش بعضیا میشه بی جهت خندید !
    راستی نظر خود خود شما راجع به این برنامه ،اهدافش و تاثیرات اجتماعیش در یک نگاه آینده نگرانه چیست ؟

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">