منصوره صامتی

کارشناس فرهنگی

منصوره صامتی

کارشناس فرهنگی

منصوره صامتی

رویای 1400 ساله ی مسلمانان جهان در حکومت اسلامی ایران به تحقق پیوسته و امروز این ظرفیت عظیم فرصتی تکرار نشدنی است. معتقدم که انسان به ضرورت ماهیت الهی و اندیشه ی خویش یک رسانه است وامروز در عصر رسانه ضروریست تا دغدغه های فرهنگی ،اجتماعی و سیاسی مان را باهم شریک شویم، باشد که در مسیر زمان به جامعه ی مهدوی نزدیک شویم."زندگی بهتر حق مسلم ماست!"

و همچنان که رهسپار آینده ایم بیندیشیم که :

ما ازین قرن نخواهیم گذشت
ما ازین قرن نخواهیم گریخت
با قطاری که دگران ساخته اند
هیچ پروازی نیست برساند ما را به قطار دوران
و به قرن دگران
مگر انگیزه و عشق ،
مگر اندیشه و علم ،
مگر آیینه و صلح
و تقلا و تلاش
بخت از آن کسی خواهد بود که مناجات کند با کارش
و در اندیشه ی یک مساله خوابش ببرد
و کتابش را بگذارد زیر سرش و ببیند در خواب حل یک مساله را
باز با شادی در گیری یک مساله بیدار شود ...

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات

۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «چادر» ثبت شده است

داشتم سجاده ام را آماده می کردم برای نماز ، همین که چادر مشکی ام را از سر برداشتم تا چادر نماز بر سر کنم ، گفت : این همه خودت را بقچه پیچ می کنی که چی ؟!

 برگشتم به سمت صدا ، دختری را دیدن که در گوشه ی نمازخانه نشسته . پرسیدم : با منی ؟! 

گفت : بله ، با توام و همه بیچاره هایی مثل تو که گیر کرده اید توی افکار عهد عتیق ! اذیت نمی شی با این همه پارچه دراز دور و برت ؟! خسته نمی شی از رنگ همیشه سیاهش ؟! .

تا اومدم حرف بزنم ، گفت : نگاه کن ببین چقدر زشت می شوی ! چرا مثل عزادارها سیاه می پوشی و بعد فقط بلدید به امثال من گیر بدهید !

 خندیدم و گفتم : چقدر دلت پر است ، دوست من ! هنوز اگر حرفی داری ، بگو .

 خنده ام را که دید ، گفت : نه ، حرف زدن با شما فایده ندارد . گفتم : شاید حق با شما باشد ، عزیزم ! پرسیدم : ازدواج کردی ؟

گفت : بله . گفتم : من چادر را دوست دارم . چادر یعنی "مهربانی" .

با سرزنش نگاهم کرد که یعنی تو هم مثل بقیه ای .. گفتم : چادر سر می کنم به هزار و یک دلیل . یکی از دلایل چادر سر کردنم ، "حفظ زندگی توست" !

با تعجب به چهره ام نگاه کرد . پرسیدم : با همسرت کجا آشنا شدی ؟ گفت : فلان جا همدیگر رو دیدیم . ایشان پیشنهاد ازدواج داد ، من هم قبول کردم . 

گفتم : خب ، خدا قبل از دستور دادن به من که خودم را بپوشانم ، به مردها می گوید : عض البصر . یعنی مراقب نگاهتان باشید . تکلیف من یک چیز است و تکلیف مردان یک چیز دیگر . این تکالیف مکمل همدیگرند . یعنی اگر مردی غض البصر نداشت و زل زد به من ، پوشش من باید مانع و حافظ او باشد و اگر من حجاب درست و حسابی نداشته باشم ، مرد با کنترل نگاهش باید مانع و حافظ من باشد . همسر تو ، تو را دید ؛ کشش ایجاد شد و اجابت کرد . کجا نوشته شده که همسرت نمی تواند از تماشای غیر از تو لذت ببرد وقتی بنای انتخاب برای او نگاه است ؟!

 گفت : خب ما به هم تعهد داده ایم .. گفتم : غریزه منطق نمی شناسد ، تعهد نمی شناسد . چه زندگی هایی که با یک نگاه آلوده به باد فنا رفته .. 

من چادر سر می کنم تا اگر روزی همسر تو به تکلیفش عمل نکرد و نگاهش را کنترل نکرد ، زندگی تو به هم نریزد و همسرت نسبت به تو دلسرد نشود و محبت و توجه اش نسبت به تو که محرمش هستی ، کم نشود . من به خودم سخت می گیرم و در گرمای تابستان زیر چادر که بیشتر شبیه کوره است ، از گرما هلاک می شوم و زمستان ها زیر برف و باد و باران برای کنترل کردن و جمع و جور کردنش ، کلافه می شوم ؛ به خاطر حفظ خانواده تو . 

من هم مثل تو زن هستم و تمایل به تحسین زیبایی ام دارم . من هم دوست دارم تابستان ها کمتر عرق بریزم و زمستان ها راحت تر توی کوچه و خیابان قدم بزنم . من روی تمام این علایق خط بطلان کشیدم تا به اندازه ی سهم خودم حافظ گرمای زندگی تو باشم . سکوت کرده بود . گفتم : راستی هرکس در کنار تکالیفش ، حقوقی هم دارد .

حق من این نیست که زنان جامعه ام با موهای رنگ کرده ی پریشان و صد جور جراحی زیبایی ، چشم همسر مرا به دنبال خود بکشاند . حالا بیا منصف باشیم . من باید از شکل پوشش و آرایش تو شاکی باشم یا شما از من ؟؟

بعد از یک سکوت طولانی گفت : هیچوقت با این قضیه این طور نگاه نکرده بودم . راست می گویی !

نقل از سرویس فرهنگی جهان نیوز 

  • منصوره صامتی

چادر پوششی تجملی !

منصوره صامتی |

در طول تاریخ انتخاب نوع پوشش از بدیهی ترین نیازهای انسانی بوده است . نیازی که بر اساس  مختصات جغرافیایی ، تمدن  فرهنگ و آیین مذهبی  و سلایق اقوام  انواع و اشکال مختلف به خود گرفته است .

اگرچه با صنعتی شدن کشورها  در دهه های اخیر و ظهور پدیده ای به نام مد از همبستگی پوشش و فرهنگ در سرزمین های مختلف کاسته شده به حدی که نوعی از پوشش در سرتا سر جهان با ویژگیهای یکسان  قابل مشاهده است ، خوشبختانه هنوز می توان در کشورهای در حال گذار شرقی لباس ها و پوشش های محلی را در همان شکل سنتی و اصیل مشاهده کرد . 

یکی از این انواع پوشش  شرقی چادر است که خود گویای اصالت تمدن و فرهنگی غنی است ، تمدنی که اصالت اندیشه را بر اصالت بدن برگزیده و هویت انسانی را در نزدیکی او به روحی معنوی در ماوراء تعریف می کند . 

.

.

.

در حالی که پوشش مناسب اسلامی متناسب با اقلیم  و فرهنگ برای اهالی اندیشه دغدغه است آنچنانکه شاهد تجمعی اعتراض آمیز نسبت به پدیده ی بد پوششی در میان مردان و زنان ایرانی هستیم ، اما رصد دقیق سازو کار و چرخه ی تولید وتوزیع و یا واردات انواع پوشش در ایران  ظرایف پنهانی  از هزار توی بی توجهی به پوشش مناسب  از سوی متولیان امر را آشکار می سازد .پرسشی دقیق که می تواند مسیر رسیدن به پاسخی روشن را هموار سازد 

در حال حاضر دسترسی به انواع پوشش راحت ، کاربردی و اصیل و ساده به چه میزان مقرون به صرفه است ؟

به طور مثال شهروند ایرانی  با مقایسه ی  قیمت انواع پوشش اجتماعی اعم از مانتو های تنگ و چسبان ، مانتوهای بلند و گشاد با پارچه و دوخت مناسب ، شلوارهای تنگ و شلوارهای خوش دوخت مناسب  و یا در  قیمت گذاری ساده ترین شکل پوشش _چادر_  به چه نتیجه ای خواهد رسید ؟ .

.

. این مطلب ادامه دارد 


  • منصوره صامتی

چادر نجیب من دوستی را حقم تمام کرده

مهربانی لحظه های با او بودن فراموشی ندارد...


  • منصوره صامتی

چادر مهربان من!

منصوره صامتی |
  • منصوره صامتی

چادر به سبک هوخشتره!

منصوره صامتی |

اندکی به این مدل  فانتزی از چادر پوشیدن  که در جدیدترین سریال های رسانه ی ملی به هزینه ی بیت المال تبلیغ می شوند !بیندیشیم

  • منصوره صامتی
واقعا چرا پیدا کردن تصویری از بازیگران زن ایرانی با حجابی که در عرف جامعه پوشیده و مناسب تلقی شود، تقریبا محال است؟


 احتمالا هیچ یک از ما بازیگر زن چادری نمی شناسیم و یا دست کم تعداد آنها و یا شاید نمود آنها در جامعه به اندازه ای کم است که هرگز در ذهن ها نمانده است. موضوع حجاب و نوع پوشش بدون تعارف در سال های اخیر در جامعه ما به چیزی فراتر از یک چالش اجتماعی تبدیل شده که گاه حتی موضوعات سیاسی نیز از آن متاثر می شود. تا کنون در مورد متناسب نبودن نوع پوشش رایج در شهرهای بزرگ کشور که کم کم به شهرهای کوچک تر نیز سرایت کرده، با آنچه از یک جامعه اسلامی بر اساس آموزه های دینی انتظار می رود، بسیار گفته و نوشته شده است. مسائلی از قبیل کار فرهنگی زیربنایی، وضعیت آموزش در مدارس و دانشگاه ها، میزان توجه به حجاب در خانواده ها، تاثیر رسانه های گوناگون از جمله شبکه های ماهواره ای، تغییر سبک زندگی و لزوم جهت دادن به آن بر اساس الگوی ایرانی اسلامی، نوع برخورد با بدحجابان از جمله وجود یا عدم وجود گشت ارشاد و.. بارها و بارها سخن گفته و شنیده شده است. در اینجا قصد تکرار این مباحث را نداریم. صرفا به موضوعی اشاره می کنیم که اگرچه با همه مباحث فوق به نوعی در ارتباط است اما ممکن است در بسیاری نقدها نیز ناخواسته نادیده گرفته شود. موضوع گروه های مرجع و الگو در جامعه را هرگز نمی توان از بحث حجاب جدا کرد. بی تردید یکی از این گروه های الگو در جامعه بازیگران هستند. عده ای از کارشناسان معتقدند هدایت محصولات هنری به سمتی که موفقیت ها توسط افرادی به دست آید که در ضمن زندگی اجتماعی عادی خود از حجاب قابل قبولی برخوردارند می تواند در نگرش جامعه به حجاب موثر باشد. به عقیده این عده از کارشناسان، در حال حاضر به طور مثال در سریال های تلویزیونی و یا فیلم های سینمایی کشور افرادی که در زندگی به بن بست رسیده‌اند با حجاب و پوشش به مخاطب معرفی می‌شوند و البته عکس این موضوع نیز صادق است. با این وجود موضوع بحث فراتر از این گفته‌هاست. حرف اینجاست که حتی مثلا اگر بازیگری با حجاب مورد انتظار در یک فیلم یا سریال به محبوبیتی فوق العاده دست پیدا کند و حتی بتواند به عنوان الگو، نوع پوشش و زندگی مورد نظر کارکتر فیلم را تبلیغ کند، وقتی خود در انظار عمومی با پوششی کاملا متفاوت ظاهر می شود چه بلایی بر سر همان "تاثیرگذاری" و "تبلیغ" می آید؟ واقعا چرا پیدا کردن تصویری از بازیگران زن ایرانی با حجابی که در عرف جامعه پوشیده و مناسب تلقی شود، تقریبا محال است؟! موضوع تا بدانجا پیش رفته که اگر برخی از بازیگران زن ایرانی در یک پروژه سینمایی یا تلویزیونی با چادر حاضر شوند، به عنوان موضوعی "جالب" تلقی شده و عکس آن در فضای مجازی با همین عنوان منتشر و توزیع می شود! آیا روند انتخاب بازیگر در سینما، تئاتر و تلویزیون ما مشکل دارد؟ آیا در روند مذکور هیچ بازیگری که حجاب و پوشش عادی او – در جامعه و نه در فیلم‌ها و سریال‌ها - همان حجاب مورد قبول جامعه است، وجود ندارد؟ یا چنین افرادی جذب این هنر نمی شوند؟ موضوع هرچه باشد تردیدی نیست که الگوی بسیاری از جوانان کشور ما صرفا ظاهر بازیگران ایرانی در سریال ها و فیلم‌های سینمایی و به طور کلی محصولات هنری نیست؛ بلکه پوشش، اخلاق و منش آنها در زندگی عادی – که امروزه با وجود رسانه‌های گوناگون و امکان دسترسی آسان به همه آنها، هرگز بر کسی پوشیده نیست - هم موثر و غیرقابل چشم پوشی است. اما راه حل چیست؟
  • منصوره صامتی
به گزارش بولتن نیوز، وارد مصلی شدیم تا به نمایشگاه قرآن برویم؛ در میان آدم‌های مختلفی که درصحن بیرونی تجمع کرده بودند تا ساعت 5 بشود و در ورودی نمایشگاه را بازکنند. در همین حال و هوا بودیم که پوشش خانمی به همراه دو آقا توجهم را جلب کرد؛ آن خانم جوان تناقضی درنوع پوشش داشت که دیگر سکوت را جایز ندانستم. کفشی با پاشنه بلند چندسانتی به پا داشت و از مانتو شلوارهای تنگی که اخیراً به سبک زنان خیابانی رایج شده پوشیده بود اما در عین حال حجاب کاملی داشت ـ از قرار تنها قسمتی که جلوی دوربین پیداست باید پوشیده باشد! ـ گفتم این دیگر چه نوع حجابی در فضای مصلای نمایشگاه قرآن است؟! معلوم نیست هنجارشکنی یا محجبه، نه این تمام و نه آن تمام؟! گفت: من مجری برنامه شبکه سحرم و آقایی هم کنارش ایستاده بود خیلی موجه و حق به جانب گفت: خانم محترم! من تهیه کننده‌ام حجاب ایشان چه اشکالی دارد؟ این لباس فرم و اداری شبکه برای خانم‌های مجری است! با تعجب پرسیدم یعنی این پوشش دوپاره لباس رسمی در رسانه ملی است؟! خیلی محکم جواب داد: بله. خلاصه به حکم وظیفه هرچه شرط بلاغ بود گفتم و رفتم. از قضا همان روز یکی از شبکه‌هایی که برای تهیه گزارش و مصاحبه به بخش ما آمد و اجازه خواست، همان خانم و آقایان همراهش بودند (خودشان هم ازاین دیدار دوباره تعجب کرده بودند) به آنها گفتم با این نوع پوشش ناجور اجازه تهیه برنامه نمی‌دهیم که دیدم خانم از کیفش چادری بیرون آورد و برسرکرد وگفت برای این مواقع چادر همراه داریم. ناخودآگاه به یاد این ضرب المثل معروفی افتادم که هرچه بگندد نمکش می‌زنند وای به روزی که بگندد نمک. وقتی مجری زن درجمهوری اسلامی با چنین پوشش ناجوری در شبکه برون مرزی برای اجرای برنامه‌هایش ظاهر می‌شود انصافاً چه انتظاری از مردم عادی داریم وچگونه می‌خواهیم فرهنگسازی منطقی برای حجاب و عفاف داشته باشیم؟! حالا هرچقدر هم برای آنها ازحجاب و پوشش اسلامی حرف بزنیم وقتی عملاً خلاف آن را پیاده می‌کنیم چگونه می‌خواهیم دختران و زنان جامعه را به حجاب راغب سازیم؟! یکی از مجریان خارجی محجبه درشبکه پرس. تی. وی هم به ما گفت: «من پوشش چادر دارم ولی به من می‌گویند وقتی جلوی دوربین برای پخش خبر می‌روید چادرتان را بردارید و من ناچارم بدون چادر برنامه داشته باشم که اصلاً تمایلی به آن ندارم.» آنچه مسلم است خیلی می‌خواهیم فرهنگسازی درخصوص نهادینه کردن فرهنگ حجاب و عفاف داشته باشیم اما حقیقتاً نمی‌توان تنها به حرف و سخنرانی و همایش بسنده کرد باید درعمل آن را نشان داد به ویژه افرادی که تریبون رسانه در اختیار دارند باید مراقب نوع پوشش و رفتارهای خود باشند و به خصوص وقتی در فضاهایی که برد بین‌المللی دارد و افرادی ازکشورهای خارجی می‌آیند، تا مبادا تصویر ذهنی نامناسبی برایشان تداعی شود. چنانکه یکی ازمهمانان امریکایی که اخیراً مسلمان شده است و خانمی با پوشش کاملی بود با تعجب می‌گفت: «چرا چنین پوشش‌هایی در ایران وجود دارد؟ برای ما مسلمانان غیرایرانی که در فضا و محیط غیراسلامی هستیم، ایران کشوری آرمانی است و خیلی‌ها دوست دارند اینجا بیایند اما چرا عده‌ای این طور بدحجاب هستند و قدر موقعیتی را که دارند نمی‌دانند؟!» حال تصور کنید قرار بود تا همان خانم مجری با پوشش کاریکاتوری که داشت یا همان لباس رسمی کار! برای شبکه برون مرزی سحر با او مصاحبه داشته باشد؛ انصافاً چه ذهنیتی برای او ایجاد می‌شد؟! وقتی پرسنل سازمان دولتی صداوسیما که خودشان در زیرنگاه مردم و سایر رسانه‌ها هستند خود را موظف به رعایت حجاب مناسب ندانند به خصوص افرادی که در حوزه بین‌المللی و برون مرزی فعال هستند چگونه می‌خواهیم بنا به توصیه امام خمینی (ره) فرهنگ انقلاب اسلامی را به جهانیان صادر کنیم؟! منبع: جام نیوز
  • منصوره صامتی


 جدول زمانبندی فیلم های جشنواره فیلم فجرو نگاه می کردم وبسیار علاقه مند بودم بدونم کدوم فیلمها محصول تلاش خانم هاست.

 خانم پوران درخشنده: هیس! دخترها فریاد نمی زنند

 

 خانم نرگس آبیار:اشیاء از آنچه فکر می کنید به شما نزدیکترند.

 

 خانم نرگس آبیار رو نمی شناختم پرسیدم گفتند:تنها خانم کارگردان که چادریه در جشنواره ی عمار هم با چادر حضور داشتند؟

 

 علاقه مند شدم ایشون رو از نزدیک ببینم خیلی وفته به این مساله فکر می کنم که چرا چادریها در سینمای ایران همچون غباری در گردباد حضور دارند؟!

 

 ولی چه خوب که ایشون چادری هستند در این دوره و زمونه اون هم در سینما خیلی به اعتقادش ایمان داره که اصالتش هضم نشده حتما باید با ایشون مصاحبه کنم عالیه ...!

 

 علیرغم مشغله ای که داشتم ساعت13:30 برج میلاد بودم تا فیلم که البته بهانه بود خانم آبیار رو ببینم .

 

 بعد از فیلم رفتم تا ایشون رو از نزدیک ببینم ...

 برای یک لحظه خون در رگهایم منجمد شد و مبهوت نگاه می کردم

 

البته دوستان بزرگوار فیلم ایشون رو نقد می کردند و برای من که به دنبال گمشده ام آمده بودم فیلم تنها بهانه بود

 من در اندیشه که :

ماباید تاثیر گذار باشیم یا تاثیر پذیر؟!

 

چه اجباری به پوشیدن چادرداریم جز ارزشی که به آن اعتقاد داریم؟

می دونید بحث چادر پوشیدن یا نپوشیدن نیست  صحبت از یک دگردیسی است

چه می شود که اعتقادی که ارزش اندیشه ی من است در فضای سینما هضم می شود رنگ می بازد؟

این تحول حاصل چیست ؟

چرا این قدرحضور خانم ها با حجاب کامل در سینمای ایران  بیرنگ است؟

مگر سینما ظرف نیست و اندیشه ی ما مظروف ؟

اصالت مظروف مهم است یا ماهیت ظرف؟

وهزاران پرسش دیگرشده خارش ذهنی من

نمی دانم شاید شما بدانید...

شاید هم اساسا توقع بنده ازسینمای جمهوری اسلامی ایران زیاد است که پوزش می طلبم

 

 چقدر سخته که در هجوم رنگین کمان ها یکرنگ بمانی!

  • منصوره صامتی
سومین بار بود که برای تکمیل دوره ی درمان دندانم به دندانپزشکی می رفتم ...
منشی لبخندی زدو همینطور که پیشبند نایلونی رو دور گردنم می بست گفت:خانم صامتی برام جالبه که شما همیشه با چادرید!پوششتون یکیه!
یکه خوردم گفتم مگه قراره چه جور باشم؟!
اومد پاسخ بده که دکتر گفت :اینو که همه می دونن در صدا و سیما چادر اجباریه...
گفتم نه اصلا اینطور نیست
گفت :چی میگین خانم صامتی دفاع نکنید.خیلی از همکاراتون میان اینجا از سازمان که میان با چادرن از خونه که میان نمیشه شناختشون !
میگن چادر لیباس کارمونه تو سازمان اجباریه.
خیلی ناراحت شدم امان از آدمهای متظاهرو دورویی که به خاطر خودخواهی خودشون آبروی بقیه رو هم میبرن...
نفسی کشیدم و قاطعانه گفتم:اصلا اینطور نیست در سازمان کسی مجبور نیست چادری باشه .آدمهای دورو برای اینکه مانتوهای تنگ و چسبونشون از نگاه حراست دور بمونه چادر سرشون می کنن .ومن هم همه جا حتی مهمونی هم که میرم همین حجاب و دارم و برای مخاطبم ارزش قائلم پشت دوربین و جلوی دوربین برای من فرقی نمی کنه .
دکتر گفت :چرا دفاع می کنید شما از عملکرد صدا و سیما راضی هستید؟
گفتم:این که یه بحث دیگه است و ربطی نداره که بی انصافی کنم و موضوعی که از اون اطلاع دارم و پنهان کنم و به دروغ مساله ی دیگه ای رو عنوان کنم !
معلومه من هم انتقاد دارم ولی این چه ریبطی به مساله یااجباری بودن چادر داره؟!
به هر حال تا به این لحظه با چنین مساله ای در صدا وسیما مواجه نشدم.
  • منصوره صامتی