خانمی که شما باشی!
خانمی که شما باشی !
مدتهاست که انواع و اقسام چهره های خاص که زندگی به سبک اروپایی و غربی را می پسندند و با اندک تاملی نشانه های تهی بودن از دین در زندگی خصوصی شان نیز هویداست تنها به بهانه ی جذب مخاطب بر صفحه ی تلویزیون ایران نقش می بندند.و از بیت المال به طور رسمی هزینه می شود تا سبک زندگی این هنجار شکنان جزیی از زندگی جوانان ایرانی گردد!
با خبر شدیم که مجری نامدار که در عرصه ی هنجار شکنی گوی سبقت را از همکاران آمریکایی خویش نیز ربوده است برای عرض تبریک و تهنیت نوروز 92 خدمت ملت شریف و شهید پرور ایران اسلامی خواهند رسید تا به خدمت ذهن دردمند مخاطب ارزشی هم برسند! .چرا که این روزها اگر به آرمانها و ارزشها متعهد باشی همان بهتر که این جعبه ی جادویی را به فراموشی بسپاری وگرنه سرطان دغدغه خواهی گرفت...
حال چرا می گوییم این خانم مجری گوی سبقت را از همکاران آمریکایی خویش هم ربوده است ،در جوامعی مثل آمریکا و اروپا هم اگر مجری اندکی از ارزشهای تبیین شده تخطی کند برای همیشه و با جریمه های گزاف حذف خواهد شد. ولی شواهد در ایران حاکی از آن است که تنها با اعمال سلیقه ی مدیران شبکه ها آن هم به بهانه ی جذب مخاطب مجری انتخاب می شود واگر هم جامعه نسبت به رفتار و اعمال مجری موضع بگیرد سیستم رسانه آنقدر از این فرد به روشهای مختلف دفاع می کند که این فرد می شود قهرمان دلسوخته ی وطنی ! و در مورد این خانم و هنجار شکنیهای رفتاریش در قالب اجرا نمونه از حد فراتر است
حتما به خاطر دارید که این خانم مجری در یک اقدام متهورانه ناگهان چادر رنگی بر سر گذاشتند و حتی با چادر کوله پشتی انداختند! و چه کسی است که لم دادن ایشان روی مبل جلوی دوربین را فراموش کرده باشد مجری خانمی که به راحتی دختر خاله می شود و برای او تفاوتی ندارد که روبروی یک روحانی نشسته و یا در کنار یک کودک ...ودیگر از سبک زندگی او بیرون رسانه نمی گویم که تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل
اما آنچه تعجب مخاطب را بر می انگیزد حمایت بی حد و حصر مدیران برای استفاده ی مجدداز این مجری است که با صرف هزینه های گزاف از بیت المال توسط امثال این خانم به هنجار شکنی های خویش ادامه می دهند و گویی دستورالعمل سبک زندگی اسلامی که امام خامنه ای بسیار بر آن تاکید دارند بناست که در رسانه ی ملی وارونه به اجرا در آید. و سوالی که بر ذهن چون پتکی فرود می آید آنکه این خانم مجری آزاده نماینده ی چند درصد از مخاطین هستند و اساسا مخاطب در تعریف برخی مدیران رسانه و عوامل تولید به چه معناست؟! و جذب مخاطب با چه معیاری سنجیده می شود؟ که اگر جذب مخاطب،رسانه رابه این روز دچار کرده و برخی مدیران را به زحمت انداخته که از قحطی مجری باز هم زیر پای این خانم مجری وامثالهم فرش قرمز پهن کنند تصور نمی کنید فیلم های پورنو مخاطب بیشتری داشته باشند؟!
ما هم مانند شما بر این باوریم که ممکن است فردی توبه کرده و دیگر گناهان گذشته ی خویش را تکرار نکند اما مگر سیمای جمهوری اسلامی ایران در محضر ملتی این چنین نجیب جولانگاه چنین اعمالی است ؟ 34 سال پیش چه خونهای گرانبهایی بر زمین ریخت که حیا و نجابت زن و مرد ایرانی دستخوش دگردیسی نگردد و جوان ایرانی مسخ رسانه هایی که سبک زندگی غربی اروپایی را تبلیغ می کنند نشود و حال دررسانه ی ملی به پشتوانه ی بیت المال پروژه ی حیا زدایی کلید خورده و گویا بزرگواران هم از فرط خستگی سفرهای خارجی فرصت تذکر و رسیدگی به این پروژه را ندارند! و البته این انتقاد به مجموعه ی حراست صدا و سیما هم وارد است که چرا اینچنین منفعل و در هاله ای از ابهامات فراوان با پدیده های رسانه ی ملی برخورد می کند و چرااین جریان را پایانی نیست؟
می گوییم چرا از هنرپیشه هایی که پشت صحنه ی زندگی شان قابل دفاع نیست استفاده می شود می گویید اگراز اینها استفاده نشود از چه کسانی استفاده کنیم ؟می گویید این ها هنر پیشه هستند... ولی آقای مدیر! مجری که هنر پیشه نیست یک شخصیت حقیقی است .حال که بعد از انتقادهای فراوان که حتی مراجع عظام را نیز به اعلام موضع واداشت این خانم مجری به مرخصی رفته اند چرا به جای تربیت و انتخاب یک نیروی متعهد دوباره به سراغ خانمی که ایشون باشند رفته اید؟
"خانمی که شما باشی "مجموعه ای سراسر عشوه و شیرین زبانی خانم مجری بود که با شلوار لی و چادر براق در حالیکه دست خود را به نشانه ی راحتی روی دسته ی مبل قرار داده بودند بااستفاده از واژه های فمینیستی خاص در قالب لطیفه و مزاح با "مهمانان خاص "خویش قصد آن را داشتند بگویند که رسانه ی ملی خانه ی خاله است و مخاطب عزیز که چشمانت از تعجب بر این هنجار شکنی گرد شده دست به گیرنده نزن نگران نباش اینجا ایران است! و هیچگاه فراموش نمی کنیم که یکی از قسمتهای این برنامه به تمامی تعریف و تمجید از سرکار به اصطلاح هنرمند الهام حمیدی بود که با آن آرایش تند ناخن های کاشت شده نمی دانم چگونه با آن کفشهای پاشنه 15 سانتیمتری خودشان را به استودیو رسانده بودند! نکته ای هم که بسیار از آن غفلت شد انگشتر خانم مجری بود که در طول برنامه های مختلف به صورت ناگهانی از انگشت انگشتری دست راست به دست چپ و از دست چپ به دست راست منتقل می شد و بلاخره مخاطب متوجه نشد که این خانم متاهل شده اند؟یا متاهل شده اند سپس مجرد شده اند؟یا از همان اول هم مجرد بوده اند و دستور آمده که انگشتر به دست چپ داشته باشند؟ و یا...و نکته ی قابل توجه ،شما هم همچون ما می دانید که ناخن کاشته شده خانم هنر پیشه نماز ندارد و نمی دانیم این همه زحمت و هزینه در دعوت ایشان به رسانه ی ملی جامعه ی شیعی در جهت نهادینه کردن کدام بخش از سبک زندگی اسلامی براساس منطق اسلامی در جامعه ی ایران است که بایستی با این نوع از الگوسازی به تمدن اسلامی هم دست یابیم؟!
وحال آنکه سراغ داریم مجری ارزشی و متعهدی را که اتفاقا به خاطر کیفیت اجرا و سطح اطلاعات مثال زدنی از جانب مخاطب بسیار استقبال شد و برنامه مخاطبان زیادی را هم جذب کرد ولی با اندک انتقاد مجری به مجموعه ی سیما به راحتی ممنوع التصویر شد و دیگر آن برنامه هم برنامه نشد و خیل فراوان مخاطبان با این منطق پارادوکسیکال مواجه گشتند و هیچ تلاشی هم از سوی مدیران برای باز گشت این مجری صورت نگرفت ودیروز هم همچون امروز و فردا بر باد رفت.
و استدعا می کنم مدیر محترم نگویید که در این شرایط که ماهواره و رسانه های مهاجم بر ما می تازند چرا شما از از رسانه ی ملی انتقاد می کنید و مردم را نسبت به رسانه ی ملی بد بین می کنید که در پاسخ خواهیم گفت " این پروژه ی آبرو بری از اسلام که در برخی برنامه های برخی شبکه ها آن هم توسط برخی مدیران کلید خورده اظهر من الشمس است و جای هیچگونه دفاعی ندارد و جالب آنکه مخاطب هم کاملا آگاه است بهتر است به گزارشهای روابط عمومی صدا و سیما سری بزنید تا از حجم بسیار بالای انتقادها مطلع شوید.
حال این سوالات به قوت خویش باقی است :
تا چه زمانی باید شاهد این لجام گسیختگی و هنجار شکنی در برنامه های سیما توسط مجریان باشیم ؟ تا چه زمانی این رفتارهای چند گانه که هم هویت اجتماعی را مخدوش می سازد وهم سطح اعتماد عمومی را به رسانه ی دولتی کاهش می دهد ادامه خواهد داشت؟ اساسا اگر چنین افرادی که همسو با فمینیسم اسلامی و اسلام آمریکایی عمل و رفتار می کنند و چنین برنامه هایی که در آن سردمداران فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی تبلیغ می شوند در رسانه ی ملی نباشند چه کسانی متضرر خواهند شد؟چه جریان فکری و جناحی از حضور چنین افرادی در رسانه ی جمهوری اسلامی ایران حمایت می کنند؟ وخلاصه اینکه چه کسانی پاسخگوی ضررو زیان وارد شده از سوی رسانه ی ملی بر بیت المال ُفرهنگ و ارزشهای جامعه ی ایرانی هستند؟!
و در نهایت اینکه اگر شما خانم مجری و مهمانان مورد توجه تان در برنامه ی "خانمی که شما باشی" ، قرار است الگوی دختران و زنان ایرانی در تبیین نگاه متعالی اسلام به جایگاه زن در جامعه و خانواده باشید خانمی که شما باشی میخوام که نباشی...