منصوره صامتی

کارشناس فرهنگی

منصوره صامتی

کارشناس فرهنگی

منصوره صامتی

رویای 1400 ساله ی مسلمانان جهان در حکومت اسلامی ایران به تحقق پیوسته و امروز این ظرفیت عظیم فرصتی تکرار نشدنی است. معتقدم که انسان به ضرورت ماهیت الهی و اندیشه ی خویش یک رسانه است وامروز در عصر رسانه ضروریست تا دغدغه های فرهنگی ،اجتماعی و سیاسی مان را باهم شریک شویم، باشد که در مسیر زمان به جامعه ی مهدوی نزدیک شویم."زندگی بهتر حق مسلم ماست!"

و همچنان که رهسپار آینده ایم بیندیشیم که :

ما ازین قرن نخواهیم گذشت
ما ازین قرن نخواهیم گریخت
با قطاری که دگران ساخته اند
هیچ پروازی نیست برساند ما را به قطار دوران
و به قرن دگران
مگر انگیزه و عشق ،
مگر اندیشه و علم ،
مگر آیینه و صلح
و تقلا و تلاش
بخت از آن کسی خواهد بود که مناجات کند با کارش
و در اندیشه ی یک مساله خوابش ببرد
و کتابش را بگذارد زیر سرش و ببیند در خواب حل یک مساله را
باز با شادی در گیری یک مساله بیدار شود ...

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات

۶۸ مطلب با موضوع «سیاسی» ثبت شده است

 باید ببینیم جامعه ی اسلامی چه آفتی پیدا کرد که کارش به یزید رسید اون جامعه را پیغمبر ساخته بود بعد از چند سال به اون وضع دچار شد این جامعه ی ما خیلی باید مراقب باشد که به این وضع دچار نشود ،عبرت اینجاست .(مقام معظم رهبری)

 

 دو عامل، عامل اصلی این انحراف عمومی است؛ یکی محاسبات خدایی را از زندگی کنار گذاشتن و دوم دنیا طلبی. به فکر جمع آوری ثروت افتادن، اینها را اصل دانستن، آرمانها را فراموش کردن، ما هم ممکن است به این درد دچار شویم. اصول اسلام و انقلاب را مورد بی اعتنایی قرار دادن، همه چیز را با محاسبات مادی مطرح کردن و فهمیدن معلوم است که جامعه را به آنجا پیش خواهد برد. اگر فاصله ی بین رحلت نبی اکرم و شهادت جگرگوشه اش 50 سال در صدر اسلام فاصله پیدا کرد، در روزگار ما این فاصله خیلی سریع تر ممکن است بشود. باید بایستیم در مقابل انحرافی که دشمن ممکن است بر ما تحمیل کند. (مقام معظم رهبری)

 

مستندی رادیویی ،با دقت بشنویم

http://www.roydadnews.ir/NSite/FullStory/News/?Serv=1&Id=54738

  • منصوره صامتی


  • منصوره صامتی

نظر جناب نریمان در خصوص مطلب بی تعارف با نامزدهای انتخاباتی

پاسخ بنده در خصوص نظر ایشان در ادامه


فرستاده شده در ۱۹ خرداد ۹۲، ۰۰:۳۱:۰۰ برای مطلب نمایشویرایش بی تعارف با نامزدهای انتخاباتی (نظرات این مطلب)

(برخی به اصطلاح دوستان برای پرخاشگری آمده اند اصلاح طلبیشان را هرگز باور نخواهم کرد)

عجب!انگار بعضی‌‌ها به جای اینکه صلاح کشور برایشان مهم باشد و به دور از احساسات و با منطق راجع به کاندیدا‌ها حرف بزنند خودشان سخت درگیر اختلافات جناحی شدند.خانم عزیز سخنان شما رو از فقر فرهنگی‌ در ایران بپذیریم یا این فرمایشتان که عامّه مردم ایران سیاست را از نخبگان آمریکایی‌ هم بهتر و بیشتر می‌فهمند؟!!!!!!!....اگر این را بپذیریم که عامّه مردم ایران از فقر فرهنگی‌ رنج میبرند که صحیح است و اگر این نکته را در نظر بگیریم سیاست آنقدر پیچیده است که اگر کسی‌ بتواند آنرا درک و تحلیل کند پس درک مسائل فرهنگی‌ دیگر نمیتواند کار بسیار دشواری باشد پس آخر تکلیف ما با سخنان ارزندهٔ شما چیست؟بالاخره عامّه مردم ایران از فقر فرهنگی‌ رنج میبرند یا نه.(شاید بهتر باشه مردم ایران رو به عنوان هشتمین عجایب دنیا معرفی‌ کنند که مسائل سخت پیچیده سیاسی را می‌فهمند اما مسائل و معضلات اجتماعی و فرهنگ اجتماعی را نه)!!!! این اصلاح طالبانی که اصلاح طلبی شن را نباید باور کنیم چه کردند در مناظرهای که آنقدر کام شمارو تلخ کرده؟تا جایی‌ که ما دیدیم جناب قالیباف(اصولگرا)این اسرار به قول شما مگو را فاش کردند و جناب روحانی هم به این نکته اشاره کرد که این سینه پر درد و نمیخواهم خیلی‌ چیز هارو بگویم و نگفت فقط در مقابل جناب قالیباف پیرامون مسائلی‌ که مطرح کرد از خود دفاع کرد،اتفاقا این صبوری را تحسین باید کرد که برای تلافی میتونست خیلی‌ چیز هارو بگویدو نگفت.جناب عارف هم به برنامها یاش اشاره کرد و ظلمی که اصول گرایان در حق اصلاح طلبان کردند و پاسخ سوالاتی که از او شد را داد.اما جالب اینجا بود فکر می‌کنم جناب جلیلی این مطلب رو مطرح کرد که در دوره خاتمی در جایی‌ ۷ نفر کشته شدند و اینرو برای تخریب اصلاح طلبان گفت و چه جالبتر که جناب عارف برای تلافی کشته‌های ۸۸ رو به رخ جناب جلیلی نکشید و به دولت ارتباط نداد!!!واقعا چه صبری.ما دیدیم که اصولگرایان عزیز این اسرار را فاش کردند اما حیف که عده‌ای نمی‌خواهند این رو قبول کنند!احتمال میدم شما از جمله اندک کسانی‌ هستید که از جناب جلیلی حمایت می‌کنید اما برایم جالب است از یک طرف می‌گید تقلید نکنید تحقیق کنید منصف باشید بعد انتخاب کنید اما خودت همه اینارو زیر پا میذاری آن‌هم با در نظر گرفتن برنامهی‌ ضعفی که جلیلی ارائه داده نسبت به دیگر کاندیدا‌ها و گاف‌هایی‌ که در مناظره داد,

(ولایتی وزیر خارجه پیشین کشور در مناظره تلویزیونی پس از اشاره به مذاکره اش با نیکولا سارکوزی رئیس جمهوری فرانسه از دیدار با فردی به نام لویت سخن گفت که با واکنش سعید جلیلی مواجه شد.

جلیلی در این مناظره دیدار و گفتگوی ولایتی با این فرد را کم ارزش قلمداد کرده و از لویت با عنوان کارشناس الیزه یاد کرد.


اما فردی که ولایتی از دیدار و مذاکره با او سخن گفت ژان دیوید لویت مشاور ویژه دیپلماتیک رئیس جمهوری فرانسه بوده که به گفته روزنامه لوموند از جمله مشاوران بلند پایه و مورد وثوق نیکلای سارکوزی بوده


لوموند درباره این دیپلمات کهنه کار فرانسوی می نویسد ژان-دیوید لویت Jean-David Levitte سمت های زیادی در دستگاه دیپلماسی فرانسه داشته است. او سفیر سابق فرانسه در آمریکا، مشاور ویژه سارکوزی در همۀ پرونده های دیپلماتیک، سفیر فرانسه در سازمان ملل(۲۰۰۰-۲۰۰۲)، و رییس شورای امنیت ملی فرانسه، مذاکره کننده در بسیاری از موضوعات بین المللی از جمله قطعنامۀ ۱۴۴۱ عراق و مشاور ویژه دیپلماتیک شیراک نیز بوده است.)

عجب!! جناب جلیلی چنین فرد سر شناسی‌ رو درست نمیشناخت،سوال اینجاست چرا مسائل هسته‌ای و مذاکرات را به عهد چنین فرد ضعیفی گذاشتند،مطمئنا جناب جلیلی در تحریم‌ها علیه ایران و....بسیار مقصر است و اگه قرار باشه و توجه به سابقه درخشان و برنامه کاندید‌ها یکی‌ را انتخاب کنیم...جناب جلیلی انتخاب آخر هیچ فرد منصفی نمیتواند باشد،حالا اینکه شما به این آقا را ی میدی قابل درک است جناب جلیلی کاندید مورد نظر نظام شمام که به گفت خودت رابطت با بالایی‌‌ها خوبه پس را ی دادنت به ایشون قابل درک.اگه را ی نعدی باید پرسید چرا؟!

 

پاسخ منصوره صامتی

بنده نیز مانند بسیاری هنوز کاندیدای قطعی خود را انتخاب نکرده ام چرا که انتخاب یکی از میان حداقل 3 نفر که به نظرم مناسب تر هستند بسیار دشوار است .حتما شما نیز تایید می فرمایید که مردم ما در بسیاری از موارد از عجایب تاریخ هستند که گاهی سخت ترین وپیچیده ترین مسائل را حل کرده و گاهی اندر خم یک موضع ساده مانده اند .در خصوص جریان اصولگرایی هم باید بگویم که بنده ویژگی های اصولگرایی را درمنش برخی از مسئولین دولت دهم از جمله آقای احمدی نژاد ندیده ام و اصولگرایی به احمدی نژاد ختم نمی شود (لطفا مطلب با موضوع هاشمی و مشایی مطالعه فرمایید)نکته ی مهم ، حضرتعالی با توجه به متنی که مرقوم فرموده اید طرفدار اصلاح طلبان هستید که از نظر بنده ایرادی هم ندارد ولی نمی دانم چرا شما نیز به رسم جناب عارف و روحانی عصبانی هستید و این مقدار جملات در خصوص بنده که همگی قضاوت عجولانه است مطرح نموده اید.سپاس که برخی نکات را یاد آوری شدید و تنها به کلیات نپرداختید ولی اگر نسبت هم بگیریم البته به رسم آنچه برخی دوستان می گویند که جناب جلیلی تجربه ی کمی دارند ... آنچه بنده در صفحه ی تلویزیون دیدم و شنیدم دفاع جناب جلیلی از مواضع نظام بود از آنچه رهبری می فرمایند،مسائل ملی را یک نفر تعیین نمی کند که شما می فرمایید مقصر جناب جلیلی است! در حالی که جناب ولایتی متاسفانه سهم خواهی خویش از قدرت را به منافع ملی و امنیت کشور ترجیح دادو بر خلاف آنچه از ایشان انتظار داشتیم ناگهان جو زده شدند و اسرار مگو را بازگو کردند .در مورد جناب روحانی ،لطفا یکبار دیگر گفتگوی ایشان را ببینید درست هنگامی که ایشان تحت تاثیر کلام جناب رضایی که چرا عصبانی هستید فورا لبخند به لب می آورند و می گویند "نخیر عصبانی نیستم و هیچ گاه در منش من تخریب نبوده است "دقیقا در همین لحظه شروع کردند به تخریب جناب قالیباف و جلیلی که جمع خانواده که اتفاقا هم نظر هم نیستیم همه باهم تعجب کردیم و به این دوگانگی خندیدیم و من نمی دانم چرا جناب روحانی از همان شب اول از همه طلبکار بودند گویا دست آخر شهدای هسته ای هم بدهکار ایشان خواهند بود! در حالی که باید برنامه ی خودشان را مطرح می کردند در گذشته مانده و به گذشته تفاخر می کنند !جناب نریمان! به رسم تقدیر باید در حال زندگی کنیم، مساله ی هسته ای در حال حاضر بسیار مهم است توقع داشتید جناب ولایتی به عملکرد نظام در قبال مذاکرات آنگونه توهین کند ،در حالی که دشمن هم زل زده به گفتگو ،جناب جلیلی هم از نقطه ی ضعف وارد شود ؟!! فارغ از اصولگرا و اصلاح طلب بودن شما به جای جناب جلیلی بودید سکوت می کردید؟! حقیقتا دشمن با این عمل به اصطلاح دوستان بسیار با تجربه ،به ما خندید.دوستان فراموش کردند که همگی باید در چارچوب همین نظام رییس دولت باشند من نمی دانم اینهایی که همه چیز را زیر سوال می برند یادشان رفته که همین نظام آنها را برای کاندید شدن تایید کرده ؟!نکند می خواهند طرحی نو در اندازند و دوباره انقلاب کنند ؟!

منظور جناب عارف چیست که دائم می گوید خاتمی موسوی دانشجوی ستاره دار کدامیک از ما دلمان می خواهد به روزهای تلخ 88 برگردیم .هیچ گاه فراموش نمی کنم بنده در میدان هفت حوض با چشمان خودم دیدم که موتور یک بسیجی را وسط میدان به همراه سطل زباله آتش زدند و آجری که پرتاپ شد سر ش را زخمی کرد ،ساعتی بعد بی بی سی اعلام کرد بسیجی ها میدان را آتش زده و اجر پرت کرده اند! به خودم که نمی توانم دروغ بگویم ،وقتی همین به اصطلاح طرفداران اصلاح طلب چادر خواهرم را از سرش کشیدند فقط به جرم چادری بودن من چه باید بگویم .روزی که یه صدا و سیما حمله کردند بنده خودم سازمان بودم آنها آمده بودند که یک نفر را هم زنده نگذارند بچه های حراست آن شب اشهد خودشان را خوانده بودند چیزی راکه با چشمان خودم دیدم که نمی توانم کتمان کنم .تصور می کنید اگر به این جماعت عصبانی رای می دادیم وضعیت در این 4 سال بهتر می شد ؟! حضرت علی می فرمایند دانا فردی نیست که از میان بد و خوب خوب را بر می گزیند که یک فرد عادی هم چنین می کند دانا فردی است که از میان بد و بدتر ،بد را برمی گزیند .مردم آنروز هم بهتر از احمدی نژاد ندیدند و الا را ی می دادند که دلمان از احمدی نژاد هم پر در د است اگر چه زحمت کشید ولی از اصول عقب نشینی کرد. تصور نکنید اجمدی نژاد مجسمه ی اصول گرایی است مگر هر فردی آمد گفت من اصولگرا هستم و یا من اصلاح طلبم آنگونه می شود مگر ما بر سر واژه ها چالش داریم؟ شما هم می دانید که اینها لفاظی است .

با اینحال در تمام مناظرات برآیند رفتاری اصولگرا ها مثبت تر از اصلاح طلبان بوده است  منطق و مطایبه ی جناب حداد،وقار جناب ولایتی ،سکوت به هنگام جناب قالیباف و سعه ی صدر ایشان و نجابت جناب جلیلی و دفاع بجایشان را  از مواضع نظام که خود عین حفاظت از امنیت کشور است به یاد بیاورید. حتی جناب رضایی هم  دعوت به آرامش کردند .جناب جلیلی آنقدر محکم استدلال کردند که صفحه و پاراگراف کتاب را هم یادآوری کردند نه اینکه جناب عارف یا روحانی تمام منفی بودند نه بنده توجه می دهم به برآیند رفتار و وزن کلام .دوربین که دروغ نمی گوید این همه تبختر برای چه؟! این جنابان اصلاح طلب سر چه فردی  منت می گذارند؟ ما موسوی و کروبی را می خواهیم چه کار که به همه چیز پشت کردند همین قانونی که آنها را برای کاندیداتوری تایید کرد نیز زیر سوال بردند !به همه بی احترامی کردند آنجا که نباید سکوت کردند مردم را جوانان مارا وجه المصالحه قرار دادند از هیجان جوانان از شورو اشتیاقشان سوء استفاده کردند،حمله به مهد کودک و کشته شدن آن مادر بی گناه را چگونه فراموش کنم؟! اگر اصلاح طلبی پشت کردن به انسجام و وحدت ملی است این اصلاح طلبی را نمی خواهیم .اگر اصلاح طلبی به معنای جنگ داخلی است این اصلاح طلبی را نمی خواهیم.یک نادان هم می داند که برای اصلاح کردن ابتدا باید آرامش ایجاد کرد اینها می خواهند آرامش را از بین ببرند. این بزرگواران سالها مشغول مسافرت های خارجی شان بودند و مدتهاست در سونا و جکوزی کاخ هایی شمال شهرشان جا خوش کرده اند نمی دانند که مردم از عصبانیت و توسعه ی سیاسی که خونشان را بر زمین ریخت دل خوشی ندارند.فتنه که شروع شد آب که گل آلود گشت شما هم بودی تشخیص نمی دادی خوب و بد که مخلوط شد تر و خشک با هم می سوزند .من هم در آن ایام عابر پیاده بودم که باتوم خوردم و تا مدتها دستم درد می کرد فتنه را شروع کردند ولی دیگر آرام نکردند همینطور هیزم بود که می گذاشتندزیر آتش .

فکر می کنید این جریان فتنه در تحریم ها نقش ندارند؟آنروز تفرقه کاشتند حیثیت این مملکت را مقابل دیدگان دشمن بردند امنیت داخلی و خارجی را تضعیف کردند آنها هم جرات کردند ما را تحریم کردند تهدید کردند .اصلا این طرفی ها بد ،جنایتکار ،آنطرفی ها چرا سکوت نکردند چرا مهمانی های سیاسی شان را به خاطر مردم پایان ندادند؟ نزدیک بود کودتا شود به این زودی فراموش کردید؟! چرا همان به اصطلاح اصلاح طلبان نیامدند اوضاع را اصلاح کنند .با خونریزی و جارو جنجال می خواستند اصلاح کنند ؟ مردم و نظام به اصلاح طلبان لطف کرده اند که ورود به صحنه ی انتخابات را اجازه داده اند،به چه مجوزی جناب عارف می آید پشت تریبون رسانه ی مردمی می گوید موسوی ،خاتمی  می گوید می خواهم  ازظرفیت همه استفاده کنم! ،ظرفیت موسوی جز آن بود که به همه ناسزا گفت کم مانده بود امام را هم زیر سوال ببرد، تصور نکنید آنروزها از موسوی و ستاد اصلیش بی خبر بودم تا خودم به نتیجه نرسم کاری را انجام نمی دهم  حتما تحقیق می کنم و با عقل نسبت می گیرم به همین جهت هم از آنچه به آن یقین دارم دفاع می کنم من با چشمان خودم دیدم که چه کسانی به ستاد اصلی موسوی رفت و آمد داشتند قبل از آنکه اوضاع ملتهب شود من با دیدن برخی در ستاد موسوی ودیدن طرفداران موسوی که در شرق تهران ساعت خاصی  دختر و پسر دست به دست هم با وضعیت بسیار نا مناسب گفتار و پوشش از مترو خارج می شدند و تا نیمه شب می زدند و می رقصیدند  دلشوره داشتم.به این بیندیشیم که موسوی چه می گفت که این قشر از مردم به او متمایل شده بودند ؟! شما تصور می کنید من جز این مردم نیستم  و آن زمان رفته بودم خارج!

جملات  جناب روحانی که می گفت خیلی چیزها هست که نمی توانم بگویم که بدتر،تا حالا چرا سکوت کرده اند و چیزی نگفتند ؟حتما باید می آمدند مقابل دوربین،مقابل دشمن می گفتند ؟! مگر یک نخبه ی سیاسی این گونه رفتار می کند ؟در نسبت کنش دهنده و واکنش دهنده حتما واکنش دهنده فرصت تامل و فکر بیشتری دارد می گویید جناب قالیباف گفت خوب جناب روحانی که خود را متعادل تر می دانند چرا بگم بگم راه انداختند؟!

 

 

و اما در خصوص نکته ی آخر که فرمودید، یکبار دیگر پاسخ بنده را به آسمان مطالعه کنید ایشان سوالی کردند و بنده هم پاسخ دادم که رابطه ی بنده به واسطه ی رضایت مادرم با بالایی اصلی که همان پروردگار است خوب است .البته بعید می دانم شما مقصود متن به این سادگی را درک نکرده باشید و حتما این مطلب را مزاح فرمودید!

حتما به خاطر خواهم سپرد که سالهای سال است که روسای دولت می آیند و می روند ولی ما مردم باید در کنار هم زیست کنیم و هریک در جایگاه خویش مملکت را بسازیم  پس بهای ایرانی بودن و ایرانی ماندمان را با این التهابات انتخاباتی دشمن پسند معاوضه نخواهم کرد.

 

 

 

هموطن پیروز باشید حتی اگر هم سلیقه ی بنده نباشید.

  • منصوره صامتی


تعجب می کنم از نامزد انتخاباتی که مرتب می گوید فقر ایجاد کننده ی همه ی مشکلات است فقر نهی از منکر و امر به معروف را منسوخ می کند فقر فساد می آورد فقر چنین می کند فقر چنان می کند ...

اگرچه می دانم فقر مادی چیست و از نزدیک همسفره ی آن شبها بوده که گذشته و روزها بوده است که به سرعت هرچه تمامتر از راه رسیده که گاهی حتی صاحبخانه نیز خجالت زده ی فقر مستاجر گشته ،مستاجری که هر فصل یک وعده طعم گوشت را می بلعد و هرروز نقاشی های دیوارش میوه های نوبرانه ی ماه است...

جناب نامزد انتخاباتی بزرگوار این فقرمادی نیست که مشکل آفرین است این فقر نیست که دهشتناک است این فقر نیست که ریشه ی امر به معروف را خشکانده ،این فقر نیست که فساد اداری می آورد و اخلاق را به مفسده می کشاند .این فقر نیست پدر را شرمنده ی خانواده می کند

آنگاه که اشرافیت اصالت یافت فقر مادی زشت می نماید ،آنگاه که مسئولین به داعیه ی نجات مردم بر منابع طبیعی و هر آنچه سرمایه ی مملکت است سایه ی نفوذ انداختند و سهم مردم به فراموشی سپرده شد، آنگاه که درو دیوار شهر پر شد از چهره ی عروسکهایی که خوب نقش علیحضرت اشرافیت را بازی می کنند ، آنگاه که سبک زندگی اشرافیت در انواع رسانه های دولتی و غیر دولتی مشق هر روز چشمان معصوم دختر ک گشت ،آنگاه که، آنان که نباید هم لقمه ی ماهواره شب را با زمزمه های تعبیر رویای خواننده ی لوس آنجلسی به صبح رساندند در اندیشه ی طلایی رانتی که فردا ارث پدریشان خواهد بود،آنگاه که تفکر ارباب منشی در تارو پود لباس خدمتگزاری ریشه دواند و کودکان یتیم در مسلخ بی حرمتی اربابان سر بریده شدند که مادرانشان هم کارگر بیگاری ارباب بودند ،فقر مادی شد مهر شرمندگی بر پیشانی.

آن هنگام که فاصله ی مردم با مسئولان چند طبقه که نه به ارتفاع برج های اشرافیت سر به فلک کشید و دیگر صدای آه و ناله های مستضعف به گوشتان نرسید فقر ،پای ثابت بیچاره گی مان شد

نامزد بزرگوار! آن هنگام که رسم خدمتگزاری و انجام وظیفه جایش را به برنده و بازنده ی سهم خواهی از قدرت و ثروت داد ،آن هنگام که از هرآنچه بود همه شد سهم آنهایی که رابطه داشتند ،آن زمان که حرص و ولع چشمان اربابان را پر کردو به بهانه ی رقابت بر سر کنکور های علمی بی عمل و بی حاصل مردم را نیزسر کار گذاشتند پدر، کشاورزی را به فراموشی سپردوشهری شد تا بشود رفتگر پسماندهای تفکر ارباب منشی ، تا پسرش در شهر کراوات بزند و دخترش به جای گلابتون دوزی سوهان ناخن بکشد آنگاه  که لهجه ی پدر وصله ی ناجور شد  فقیر شدیم .آن هنگام که مردانمان به بردگی صنعتی شدن غیر بومی رفتند و زنانمان به نیرنگ رنگهای آبرنگی معرفت یافتند به فساد مفتخر شدیم که اشرافی گری همین را می خواهد.

آنگاه که "مانور تجمل "کشاورزی مان ،دامپروری مان ،صنایع دستی مان ، معماریمان فرهنگمان را بلعید و غنای فهم و اندیشه جایش را به صنعت خودرو داد و مردانی که باید سر زمین خودشان آقایی می کردند شدند کارگر ارباب فقر آمد .

آن هنگام که به جای منطق توحیدی منطق بردگی شهوت گردن آویزمان شد ،نان از دلالی بردیم و آب از سفته بازی نوشیدیم فرهنگ کارو تلاش و ایثار مان فقیر شد.

آن زمان که به رسم "الناس علی دین ملوکهم" شخصیت ،فهم و حتی انسانیت مان را بر معیار مدرک گرایی مان سنجیدند ودر تفکرمان نخوت لیبرالیسم وزیدن گرفت  معنویت مان فقیر شد .

آن هنگام که تقوا را با فضیلت مدنی به سبک سکولاریسم بخش کردند از درون تهی شدیم  فقیر شدیم  مارا به ریال و تومان و دلار دلخوش کرده اید و میراثمان را بلوکه می کنید و تهمت می زنید که فقیر هستیم !

ما را از فضل خداوند نا امیدی نیست که خداوند روزی همه ی مردمان را بی منت بر خوان نعمتش گسترانیده مارا از اربابانی که در کلام، لباس چوپان به تن دارند و در عمل مرکب اشرافیت می رانند نا امیدی حاصل است، آنهایی که عکس شهدا را زدند و عکسش عمل کردند آنانی که خودمان را ازخودمان گرفتند و سبک" هالیوود روسری به سر"را نقش برجسته ی زندگی نجابت زنانمان ساختند که نسل آینده را نیز به بیگاری ببرنداز آنان ناامیدی حاصل است،

آنان که بر ثروت عظیم این مردم پوشش فقر انداختند که چاره کم کردن هزینه ها نبود که ایران سرزمین قناعت است اگر شما مردم را به حال خود می گذاشتید! ثروتمان را به اندوخته ی صفرهای چند هزار میلیاردی بانکی تان می افزایید و می گویید فقر فساد می آورد !

که برخی هم به لطیفه گفتند که اسلام با کسب ثروت مخالف است که هزار البته اینطور نیست که اسلام با بلعیدن حق مردم مخالف است که علی (ع) ثروتمند ترین مرد زمانه ی خویش است که به رسم مسئولیت در حکومت اسلامی تمامی ثروت فراوانش را که از حفر چاه و ایجاد نخلستانایجاد شده صرف عدالت اجتماعی می سازد بی آزار و بی منت .

که خود را صاحب دنیا و عقبای مردم می دانید و شما سهم مردم را ازثروت و فقر معین می سازید و اعانه می دهید ؟!

آنچه تعارف بر نمی دارد اینکه مقبولیت ،مشروعیت و محبوبیت هریک از شما ارمغان اعتماد مردم است مردمی که خوب می فهمند و تشخیص می دهند واگر سکوت کرده اند در اندیشه ی نجابت و حیاء تمدن چند هزار ساله شان به سر می برند و شاید به برخی از شما نامزدهای محترم پوز خند می زنند که اینقدر مردمی را که بر سر سفره ی اهل بیت ارتزاق کرده اند را نمی شناسید !

بی تعارف! آنچه شیره ی جانمان را می مکد و عقده ی ناگشوده ی دلمان گشته است، سرطان سبک زندگی اشرافی گری است که باید جراحی شود حتی اگر در اندیشه ی شما نامزد بزرگوار خانه کرده باشد .

 

  • منصوره صامتی


while in many countrise in the persion Gulf region.women"s political participation is considered as an insult and the justification is declared as though the women"s vote is obscene and they are ineligible for judging cadidate; in Islamic Republic of Iran a woman symbolisez as the most influencial one in political social and cultural affairs.

There for it seems the Iranian women will have the great share in 30 first and second round of election

 

 we are seeing the formation of a new pattern of life style based on Islamic point of view in Iran، whichhas a new definition in moslim woman"s social participation in comparison to what is presented in European and Western   communities.

  

At present،67% of Iranian women have college degrees and are widely working in various social،political and calturalfields. According to the constitution of the Islamic Republic of Iran،there is no prohibition on women"social and political participation.Women"s electoral vote is always admired in Iran and that"s because of the theire growing impact on nurturing future generations.

 

Although،based on the Islamic point of view the role of a wife and a mother and also being in the family circle is of utmost importance ،dynamism in women"s participation dramatically visible at diffrent

It is noticible Islamic covering has never been a limitation for Iranian women"s activities.

 Fandamentaly،family is the based of calture  so، It seems  we need a system of goverment to improve the Islamic role model of a women as a human being in society and as a mother in the family.

 

 

  • منصوره صامتی


در حالی که حدود 10 روز از شروع تبلیغات قانونی نامزدهای انتخاباتی می گذرد ولی تاکنون برنامه ی مشخصی در خصوص ساماندهی وضعیت زنان خانه دار،شاغل،متاهل ،مجرد ،مطلقه و بیوه نه تنها ارائه نشده بلکه حتی اشاره ی کوتاهی نیز به این مهم صورت نگرفته است .

 

  • منصوره صامتی


به دنبال پخش اولین مناظره ی انتخاباتی ازرسانه ی ملی نظرسنجی ها حاکی از نارضایتی گسترده از عملکرد مدیران رسانه در خصوص ساختار برنامه است تا جایی که برخی از نامزدها در حین پخش برنامه این نارضایتی را اعلام داشتند.

مدتهاست که گفتگوهای مردمی در گوشه و کنار شهر انتظاراز فرا رسیدن زمان پخش مناظره هاست

زمانی طولانی صرف هماهنگی برنامه ها ی انتخاباتی  شده و حتی استودیو های خاص این برنامه ها نیز تجهیز و آماده شده اند .

حضور در مناظره برای دفاع هرچه بهتر ازبرنامه های مدیریتی برای خود نامزدها نیز حائز اهمیت است

واین مهم با توجه به شعار سال "حماسه ی سیاسی ،حماسه اقتصادی " در تهییج و ترغیب مردم جهت حضور و مشارکت فراگیر آنان به وسعت خلق حماسه ای دیگرمهم می نماید .

اگرچه بر حسب ظاهر اولین مناظره ی انتخاباتی موفق نبود ونارضایتی مخاطب را در پی داشت ولی با نگاهی منطقی بر فرآیند ساخت چنین برنامه هایی در رسانه ی ملی ،چگونگی تصمیم گیری مدیران و همچنین در نظر گرفتن تجربه ی تلخی که در انتخابات 88 پس از مناظره های انتخاباتی صورت گرفت و بسیاری از همین مخاطبان و مدیران فرهنگی سیاسی کشور از عملکرد رسانه ی ملی نه تنها ناراضی بلکه خشمگین و عصبانی بودند پخش چنین برنامه ای از رسانه ی ملی در آستانه ی انتخابات 92 کاملا  طبیعی به نظر می رسد .

در ادامه ،مبسوط به دلایل ارائه ی چنین نظری خواهم پرداخت ولی در این مجال از شما دعوت میکنم تا نظرها و پیشنهاد های خود را برای داشتن مناظره ی انتخاباتی مناسب درج کنید                      

 

  • منصوره صامتی

اعتماد ،امید،مشارکت

منصوره صامتی |


اعتماد به موجودیت و ماهیت فعلی جامعه و امید به آینده ی چشم انداز ترسیم شده توسط نخبگان  هر اجتماعی دو عنصر اساسی وفاق ملی و وحدت است که در نهاد های جامعه با توجه به هدفها و آرمانهای آن نهادینه شده و موتور پیشران حرکت و پویایی جامعه رو به آینده است و گذشته از حوزه ی خصوصی فرد فرد جامعه  در حوزه ی عمومی نیز ضامن حضورو انگیزش افراددر جهت مشارکت حداکثری در پذیرش ،عمل و حساسیت به تثبیت حقوق مدنی است .

به نظر می رسد نخبگان جامعه ی ایران در همه ی سطوح بیش از هرچیز باید دو شاخص اعتماد و امید اقشار ملت را در مقایسه با سالهای ابتدایی انقلاب مورد بررسی و سنجش قرار داده و در گذر از این مفاهیم در جستجوی تقویت نقاط قوت و رفع نقاط ضعف باشند تا به عنوان نمونه مشارکت و حضور مردم در انتخابات ریاست جمهوری با محورهایی همچون شعارزدگی و سوار شدن بر موج احساسات گره نخورد و همگونی نداشته باشد .

اعتماد ملی و امید به آینده ی کشور از جمله مهمترین سرمایه های اجتماعی هستند که تنها و تنها در بستر آنها مفهوم فضیلت مدنی جان می گیردو ماهیت نظام اسلامی پایدار بر اصول دموکراتیک رخ می نماید.

 

مشارکتی که بی تردید مولود امید به آینده  آن هم در بستر اعتماد سازنده است .وبجاست که بیندیشیم

شاخص های ایجاد اعتماد و سنجش میزان اعتماد مردم به نخبگان جامعه  چیست؟

عوامل بیرونی و اختلاف افکنی دشمنان چه سهمی از بی اعتمادی مردم را سبب شده اند؟

عوامل درونی و کژکارکردی نهاد های اجتماعی چه سهمی از بروز بی اعتمادی مردم را به خود اختصاص می دهند؟

آیا اساسا در حال حاضر عنصر بی اعتمادی به آنچه نخبگان می گویند و یا بدان عمل می کنندآنقدر مهم و قابل اعتنا هست که به صورت یک پارادایم اصلی مورد واکاوی قرار گیرد؟

عنصر امید ماهیتا چگونه و توسط چه نهاد هایی و بر اثر کدام عوامل شکل دهنده ی انسجام ملی است ؟

چه مقدار ویژگی های شکل دهنده ی جامعه ی ایران از جمله حضور قومیت های مختلف در بروز اعتماد ملی و یا در جهت عکس عمل کرده و قابل بررسی است؟

چگونه ادامه ی روند نهادینه نشدن این عناصر در حوزه ی خصوصی  در حوزه ی عمومی مردم را به رفتارهای واکنشی وا می دارد ؟

چگونه به جای انگیزش های سطحی به تغییر رفتارو بینش مردم در قالب فرآیند ی استراتژیک بپردازیم؟

بی شک سوالات فراوان و پاسخ های متعددی در این خصوص موجود است

شما نیز با ارائه ی نظر و پیشنهاد خویش در این بحث مشارکت نمایید.

 

 

 

 

  • منصوره صامتی


 

رویداد

یک فعال رسانه ای با انتشار نامه ای مراتب اعتراض شدید خودش را نسبت به بی تفاوتی مسئولین در خصوص اقدام سخیف نیکی کریمی در امارات ابراز کرد.

 

 

 

به گزارش رویداد، یکی از بانوان عرصه رسانه از عملکرد مسئولین فرهنگی و هنری به دلیل عدم جلوگیری و برخورد با پروژه هایی که به نام هنر، امنیت فرهنگی سیاسی کشور را به خطر می اندازد،شکوائیه ای را که در ادامه متن کامل آنرا میخوانید به رشته تحریر درآورد:

جای آن دارد که بمیریم..

مسولین تبریک! زن ایرانی این بار هم در مجامع بین المللی هنری درخشید و دوربین ها او را برای تاریخ ثبت کردند.

بار دیگر زن ایرانی را ستایش کردند در حالی که از ارتفاعی پست بالا می رفت که این بار نه برفراز افتخار نجابت که برای تن فروشی اش، برای وطن فروشی اش، برای عریانیش برای به لجن کشیدن قرن ها تمدن نجابت زن ایرانی برای او هورا کشیدند!!

برایش کف می زدند که این چنین مغرور وبه یاد ماندنی تمام قد زنی که سالهاست بر مسند هنر از بیت المال مسلمین روزی می برد در مقابل پیامبر اسلام(ص)از روی پهلوی شکسته ی حضرت زهرا(س) ردمی شود و بر دهان مبارک زینب (س)می زندآن هم در حالی که نه بر فرش قرمز بلکه برخون هزاران شهید رقص می کند...

هرزه گان عالم ،سرمست در آغوش کشیدن ناموس ایرانیان آب از دهانشان جاری گشته وسناریوی برهنگی دیگری را در سر می پرورانند و به غیر تمان بر نمی خورد.؟!

به خدا سوگند! جای آن دارد که بمیریم که این بارنه به نام رضاخان میر پنج که به نام فرهنگ و تمدن اسلامی ایرانی ناموس ایرانی را در ملا عام برهنه می کنندآن هم نه به تهدید بلکه این خود زن ایرانی است که برای در آغوش کشیدن قاتلین حسین (ع)

نفسهایش به شماره افتاده...

مسولین! جای آن داردکه  بمیریم .این زن که از قضا نامش هم نیکی است سالهاست همه ی خوبیها ونیکی های زن مسلمان ایرانی را به سخره گرفته و شما مغبون چشمهای سبزش تنها نگاه کردید وبرخی هم البته به نشانه پیشرفت زن ایرانی لبخند زدید که شما به سیره سبز علوی خیانت کردید!

ای کاش زمین مارا ببلعد !که زمین هم ما زباله های تاریخ را در خود جای نخواهد داد .به دنبال مقصر نگردید که یار در خانه است مگر ما نبودیم که از این چشم سبزها حمایت کردیم تا جایی که برای پیشبرد اهدافشان بنا شد دیگر فیلمی توقیف نشود!

چه کسانی سبک زندگی این به اصطلاح هنرمندان را بر درو دیوار شهرها ورسانه های جامعه ی اسلامی نقش زدند؟ آن وقت نیروی انتظامی از بد حجابی می گوید؟! که این خود تخفیف بی حجابی است . آقای رادان به سراغ معلول رفته اید که علت همین به اصطلاح هنرمندانند که فرهنگ ما را برهنه ساخته و در دانشگاه سینمای ایران فرهنگ برهنگی را برای سرمایه های معنوی ایران معلمی کنند.مسولین چرابا خودتان تعارف دارید که الناس علی دین ملوکهم .

منتظر چه رسوایی دیگری هستیم ؟! به خدا سوگند پروژه ی برهنگی چشمهای سبز دیگری در راه است .استدعا می کنم بیش از این آبروی زن مسلمان را نبریم . انسان تراز جمهوری اسلامی که بناست فرهنگ و تمدن اسلامی ایرانی را صادر کند این است ؟!این است حاصل تاکیدات رهبری ؟! تنها سلمان رشدی باید اعدام شود ؟تنها فیلم سازیهودی به اسلام اهانت کرده ؟ چرا در سینماهای ایران بردگان شهوت و برهنگی می بالند و ستاره می شوند؟ مار ا چه می شود؟!

اگر هنوز مسولین راه تسامح می روند و تساهل می پراکنند مردان با غیرت ما چرا ساکت نشسته اند ؟ زنان عفیفه ی ماچرا فریاد نمی کنند؟جامعه ی هنری ما چرا دهان بسته و خفته است ؟بسیجیان ولایی چرا کاری نمی کنند ؟ لابد مسولین فرهنگی و هنری نیکی جان را در فرودگاه امام (ره)به انتظار نشسته اند تا در چشمان سبزش چشم بدوزند و آنچنان نرم و آهسته که چینی نازک تنهاییش ترک بر ندارد او را به پوشیدن جوراب دعوت کنند ! و حلقه ی گل بر گردنش بیاویزند که حرمت نان و نمک ایرانی را هم نگاه نداشته چه برسد حرمت مسلمانی را!

رسوایی بس است دیگر! این یک بانوی مسلمان ایرانی ا ست که می پرسد تا به کی باید نظاره گر به لجن کشیدن شرافت هنرمند ایرانی باشیم؟ چند درصد زنان ایرانی مسلمان و غیر مسلمان ما موفقیتشان را دربرهنگی ساق پایشان جستجو می کنند؟ مسولین پاسخ دهند چگونه با این رسوایی برخورد خواهید کرد؟ نمایندگان مجلس پاسخ دهند.مسولین فرهنگی پاسخ دهند.مسولین هنری پاسخ دهند.مسولین سینمایی پاسخ دهند.شورای عالی انقلاب فرهنگی این برهنگی فرهنگی را چگونه پاسخ می دهد؟مسولین نهاد زن و خانواده ی ریاست جمهوری !از شان به تاراج رفته زن مسلمان چگونه دفاع خواهید کرد؟رسانه های متعهد پاسخ دهند.نیروی انتظامی چگونه به استقبال جنبش چشم سبزهای سینمای ایران خواهد رفت؟ قوه ی قضاییه پرونده ی برهنگی را چگونه بررسی خواهد کرد؟

و اینک من بانوی مسلمان ایرانی در محضر خداوند در حالیکه بغض گلویم را می فشارد از مدیران فرهنگی هنری و قضایی در پیشگاه مدیر مهربان عالم امکان حضرت مهدی (ع)عرض شکایت دارم .مولای من! بنا بود این مدیران از مادر بزرگوارتان حضرت زهرا (س) برای زن ایرانی الگو بسازند! بنا بود فرهنگ رسانه ای ما لبیک به هل من ناصر سرور آزادگان حسین (ع )باشد .مولای من شرط بود که ماهم زیبایی را از چشم زینب (س) ببینیم و به اقتدار زن مسلمان ایرانی مفتخر باشیم ولی آقاجان احساس حقارت قلبم را پاره کرده . آقاجان!ببینید چگونه پرده های نجابت زن ایرانی را می درند و مدیران و مسولین به لابی های سیاسی شان می اندیشند! آنهم زمانی که رهبری نجابت به خرج می دهند و صد ها بار به مسولین تذکر داده اند! آقاجان! گفتند جامعه ی مهدوی وبه عشق جامعه ی مهدوی در همه ی انتخابات شرکت کرده ام و دغدغه ی انتخاب اصلح داشته ام.آقاجان !بارها به سینما رفتم تا از صنعت سینمای نظام اسلامی حمایت کنم به تصور سینما و هنر مند متعهد به ارزشهای مهدوی ولی هر بار نا امیدتر برگشتم که جریان غالب سینمای ایران سکولار است و ارزشهای جامعه ی مهدوی را به سخره گرفته . مولای من !من خود خاکستریم ولی می خواستم درسایه ی مدیران مومن به انسان تراز اسلام نزدیک شوم که برخی مدیران مسلمان هستند ولی مدیریت اسلامی نمی دانند! آقاجان! آقاجان !انتقام ماهیت مسخ شده ی زن مسلمان ایرانی را از هر آنکسی که به دست و زبان و قلم حتی به لبخندی و سکوتی جریان بردگی شیطان را در جامعه ی ما رقم زد بستان که امروز زنان دیگر جوامع به ما چشم دوخته اند و کنایه می زنند که ما لا اقل دین نداریم ولی شما که مسلمانید چرا ننگ برهنگی بر پیشانی دارید؟

ای کاش سینمای  ما وفاداری به آرمانها را از هالیوود می آموخت... ای کاش در زمین فرو روم دیگر جای آن دارد که بمیرم...

آقاجان !برای مسلمانی ما دعا کنید که ما شرمسار شهداییم ما شرمسار انسانیتیم ما نمک اهل بیت را خوردیم و نمکدان شکسته ایم برای هدایتمان دعا کنید.

 

منصوره صامتی

 

 

 

  • منصوره صامتی

به این مفهوم بیشتر بیندیشیم:

"ما از نابودی انقلاب نمی ترسیم مااز انحراف انقلاب می ترسیم"

 

دهان کودکان شیری هم بوی غرب می دهد،  می خواهیم از منتظران  مهدوی باشیم؟!

با روابط باز و بی شکل به سوی جامعه ی اسلامی پیش می رویم؟!


با مبانی اقتصاد سرمایه داری می خواهیم جامعه ی اسلامی بسازیم؟!



با حمایت از هالیوود روسری به سر می خواهیم  ام القرای فرهنگ اسلامی باشیم؟!

این نذهبون؟!...

  • منصوره صامتی