منصوره صامتی

کارشناس فرهنگی

منصوره صامتی

کارشناس فرهنگی

منصوره صامتی

رویای 1400 ساله ی مسلمانان جهان در حکومت اسلامی ایران به تحقق پیوسته و امروز این ظرفیت عظیم فرصتی تکرار نشدنی است. معتقدم که انسان به ضرورت ماهیت الهی و اندیشه ی خویش یک رسانه است وامروز در عصر رسانه ضروریست تا دغدغه های فرهنگی ،اجتماعی و سیاسی مان را باهم شریک شویم، باشد که در مسیر زمان به جامعه ی مهدوی نزدیک شویم."زندگی بهتر حق مسلم ماست!"

و همچنان که رهسپار آینده ایم بیندیشیم که :

ما ازین قرن نخواهیم گذشت
ما ازین قرن نخواهیم گریخت
با قطاری که دگران ساخته اند
هیچ پروازی نیست برساند ما را به قطار دوران
و به قرن دگران
مگر انگیزه و عشق ،
مگر اندیشه و علم ،
مگر آیینه و صلح
و تقلا و تلاش
بخت از آن کسی خواهد بود که مناجات کند با کارش
و در اندیشه ی یک مساله خوابش ببرد
و کتابش را بگذارد زیر سرش و ببیند در خواب حل یک مساله را
باز با شادی در گیری یک مساله بیدار شود ...

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات

زنگ تفریح (break)

منصوره صامتی |


  • منصوره صامتی


اندر حکایات آورده اند که: مردی قصد آن داشت که زن خویش طلاق دهد.

زن علت را جویا شد

مرد گفت: ای زن  چگونه است کهوقتی آرد می بیزی  (الک می کنی ) پشتت می جنبد؟

این عمل ناپسند تو سبب آن است که عن قریب تو را طلاق دهم.

و زن در این اندیشه که مگر دیگران که آرد می بیزند همین گونه نیست!

القصه

این همان حکایت برخی گزینش ها در رسانه ی میلی است 

بدان معنا که اگر از مقامات بالا دستور بیاید که این فرد باید  منفی شود   اگر به درز دیوار خندیده باشد منفی می شود. حتی اگر نیاز باشد برایش پرونده هم می سازند شاهد هم می گیرند. چه برسد به تغییر قانون در رسانه ی بی قانون!

به طور کلی از لانه ی موش های اطراف پارک منزلشان سوال می شود تا ... چرا همسایه این بخت بر گشته ماشین خود را در پار کینگ شخصی پارک نمی کند! او محکوم است که منفی شود به خصوص و بویژه که این فرد کاملا مستقل عمل کند و تازه از فامیل جناب رییس هم شکایت کرده باشد که می شود نور علی نور چرا که عاقبت فامیل رییس محکوم ، خلع لباس و راهی زندان شد تا جریمه ی نقدی بپردازد و شلاق بخورد...

البته به رسم ارباب رعیتی این رعیت اصلا غلط کرده که در کار بزرگترها که از بیت المال به نام مسلمانی نان می بردند دخالت کرده ،رعایا را چه به این حرفها که از فامیل ارباب شکایت به دادگاه ببرند بلاخره پسر این فامیل ارباب در ریاست جمهوری بوده و همنشین رحیم خان مشایی پس رعیت دهنت را ...می کنند و گزینشت را منفی بعد برو بگو ایران بد جاییه رعیت جان !

بیچاره زن مرد که موقع آرد الک کردن به رسم بدیهیات پشتش می جنبید...!

این حکایت ادامه دارد اگر نویسنده زنده بماند البته...

  • منصوره صامتی

دل به دریا خواهم زد

منصوره صامتی |

نشانه ها مرا به دریا فرا می خوانند

و در یا در حضور امواج ،خیز بلند و آسمانی زندگی را یادآورم می شود

می دانم مسیر خطر است و نفس های گره خورده با دلهره ...

می دانم که راه طوفانی است وهق هق روزهای رفته

نشانه ها مرا به دریا فرا می خوانند

می خواهم دریایی شوم

پس در هیاهوی سرزنش ها ،دل به در یا خواهم زد

هرچه بادا باد !  دل به دریا خواهم زد

دل به دریا خواهم زد...

آنچنان که قلم مرا فریاد بزند در امتداد سکوتی که تاوانش بودن و ماندن و رفتن است

فصل دریای شدن است

دل به دریا خواهم زد بی آنکه مخمل آرامشت پس لرزه های جانم را حس کند 

دل به دریا خواهم زد

آنچنان که کوه حقیقت حضورم را باور نخواهد داشت

دل به دریا خواهم زد

آنچنان که خورشید در قاب دلم رنگ بگیرد

دل به دریا خواهم زد که فصل

فصل دریایی شدن است...

  • منصوره صامتی

برخی چنان از دوستی غرب بویژه آمریکاییان می گویند که مایه ی تعجب است ! تصویر زیر متعلق به بازی کودکانه ایست که مردمان کشورهای مختلف را به کودک معرفی می کند جملات را با دقت مرور کن و ببین دشمن حتی ایرانی بودنمان را نشانه گرفته است...

  • منصوره صامتی


     ای کاش ...

ای کاش اول مهری کسی یاد معلم ها می داد که

شغل پدرها را نپرسند

وقتی هنوز احترام به همه ی شغل ها را

و افتخار به همه ی پدر ها را

یاد دانش آموزان نداده اند!

حالا قصه ی چشمان یتیمی که نم می خورد بماند...

  • منصوره صامتی


میان خاک سر از آسمان در آوردیم

چقدر قمری بی آشیان در آوردیم

وجب وجب تن این خاک مرده را کندیم

چقدر خاطره ی نیمه جان در آوردیم

چقدر چفیه و پوتین و مهر و انگشتر

چقدر آینه و شمعدان در آوردیم

لبان سوخته ات را شبانه از دل خاک

درست موسم خرما پزان در آوردیم

به زیر خاک به خاکستری رضا بودیم

عجیب بود که آتشفشان در آوردیم

به حیرتیم که ای خاک پیر با برکت

چقدر از دل سنگت جوان در آوردیم

چقدر خیره به دنبال ارغوان گشتیم

زخاک تیره ولی استخوان در آوردیم

شما حماسه سرودید و ما به نام شما

فقط ترانه سرودیم - نان در آوردیم -

برای این که بگوییم با شما بودیم

چقدر از خودمان داستان در آوردیم *

به بازی اش نگرفتند و ما چه بازی ها

برای این سر بی خانمان در آوردیم

و آب های جهان تا از آسیاب افتاد

قلم به دست شدیم و زبان در آوردیم

سعید بیابانکی

  • منصوره صامتی

شرع یا شاءن؟!

منصوره صامتی |

 

آیا می دانید در ایران تنها حکومت شیعه بر اساس آمار رسمی :

7 میلیون زن مطلقه 

3 میلیون زن بیوه

2 میلیون دختران بالای 35 سال که به تجرد قطعی رسیده اند

وجود دارد

زنهایی بلاتکلیف انسانهایی که به رسم نامردی سازمان ها و نهاد هایی که از الف تا ی مردان در آن  تصمیم گیری می کنند نه تنها حمایت نمی شوند بلکه  در بسیاری از اوقات تیغ برنده ی تهمت و سوء ظن  مرگ انسانیتشان را سبب می شود .

این در حالی است که در آمار غیر رسمی حدود 14 میلیون زن مجرد با شرایط خاص  در نظر گرفته می شود که جمعیت آنان از برخی کشورهای جهان افزونتر است!

یک سوال این تعداد زن مجرددر کجای تاریخ اسلام به نسبت جمعیت مسلمان  وجود داشته اند؟

در شرایط فعلی جامعه که امکان ازدواج برای  مجردان با وضعیت نرمال هم وجود ندارد برخی  بزرگان می فرمایند راه حل شرعی ازدواج است که این مهم به این راحتی قسمت زنان مطلقه نخواهد شد  و همچنان بزرگان می فرمایند برای رهایی از چرخه ی معیوب مشکلات روحی و اخلاقی راه حل شرعی ازدواج موقت است  اما از سویی برخی دیگر بزرگان می فرمایند اگرچه ازدواج موقت در شرع هست ولی در شاءن نیست!

از طرفی برخی بزرگان دیگر همنوع می فرمایند زنان ایرانی بروند خارج با مجردها ازدواج کنند ولی با مردان متاهل هموطن ازدواج نکنند

از طرفی هم برخی زنان در این بلاتکلیفی مسولان و بزرگان  ، تکلیف خود را با دین یکسره می کنند  قید همه چیزرا می زنند و راهی کاسبی در کشورهای همسایه می شوند تا لکه ی ننگی باشند بر پیشانی مردان تنها حکومت شیعه!

 این مطلب ادامه دارد

البته شما نظر خود را مرقوم بفرمایید

 

  • منصوره صامتی

سیاه بخت

منصوره صامتی |


سایه سوءظن بر زنان مطلقه


از دیرباز و بر اساس یک باور قدیمی،زنان به ویژه زنان متأهل در شرایطی به رفت و آمد با زنان دیگر رغبت نشان می‌دادند که این آمد و شد با حضور شوهرانشان اتفاق بیفتد و به زنان مطلقه به عنوان عاملی نگاه می‌کردند که ممکن است آرامش خانوادگی آنان را به خطر بیندازد.


به گفته فاطمه رحیمی- دبیر کل جامعه فاطمیون- زنان مطلقه گاهی در معرض اتهام، سوءظن و زیر ذره بین هستند. در این شرایط لازم است اقداماتی در جهت توانمند سازی زنان «مطلقه» انجام شود، علاوه بر آن باید در این زمینه فرهنگ‌سازی کنیم که زنان بتوانند هنگام زندگی مشترک حق و حقوق مادی خود را بدون ایجاد تنش در خانواده دریافت کنند؛ چرا که مهریه عندالمطالبه است و پرداخت آن در طول زندگی مشترک می‌تواند موجب استقلال اقتصادی او را فراهم کند.


او با تاکید بر نقش رسانه‌ها به منظور فرهنگسازی در زمینه زنان مطلقه تاکید می‌کند: صدا و سیما می‌تواند به خوبی در این زمینه عمل کند، اما عملکرد خوبی ندارد. متاسفانه زنان «مطلقه» در سریال‌های تلویزیونی، زنانی بدبخت به تصویر کشیده می‌شوند که اگر از نظر مادی تامین نباشند به فلاکت می‌افتند.


رحیمی سومین راه تغییر نگرش به زنان مطلقه را اصلاح قوانین و برخوردار کردن آن از ضمانت اجرایی ذکر می‌کند.



طلاق در قوانین مدنی؛ از حرف تا عمل


رحیمی معتقد است: در برخی مواقع قوانین مدنی ایران ایراد دارد و لازم است اصلاح شود، البته متاسفانه همین قوانین ناقص هم به درستی اجرا نمی‌شود. در اجرای قوانین دستگاه قضایی و قاضی بسیار مهم هستند، البته لازم است نگاه حاکم در سیستم قضایی به مسایل زنان تغییر کند.


او ادامه می‌دهد: قوانین اسلام خوب است و به گونه‌ای پیش بینی کرده که اگر زن از شوهر خود طلاق بگیرد بتواند به راحتی زندگی کند؛ اما متاسفانه این قوانین به خوبی اجرا نمی‌شود. به عنوان نمونه مهریه عندالمطالبه است اما در حال حاضر به عنوان اهرم قدرت برای طلاق از آن استفاده می‌شود و تعداد کمی از زنان، موفق به دریافت مهریه خود می‌شوند. آنهایی هم که خواهان گرفتن مهریه خود هستند به صورت اقساطی آن را دریافت می‌کنند. به عنوان نمونه ماهانه ۵۰ هزار یا ۱۰۰ هزار تومان به آنان پرداخت می‌شود.


دبیر کل جامعه فاطمیون به مهریه اشاره می‌کند و می‌گوید: مهریه جزو دیون ممتازه است. دیون ممتازه باید در اولین فرصت به فرد پرداخته شود اما زمانی که زن، مهریه خود را مطالبه می‌کند قانون خانه، خودرو و دفتر کار او مرد را از دارایی‌هایی که می‌توان با استناد به آن مهریه را پرداخت کرد، خارج می‌کند. این در حالیست که چگونه امکان دارد مردی خانه داشته اما همسرش حتی قدرت پرداخت پول رهن خانه را نداشته باشد.


به گفته رحیمی، زنان معمولا زمانی که کارد به استخوانشان برسد تقاضای طلاق می‌دهند و تلاش می‌کنند زندگی خود را تا حد امکان حفظ کنند چون به مشکلات پس از طلاق واقف هستند و زنان کمی هستند که به دلایل غیر موجه و حتی نامشروع تقاضای جدایی از همسرشان را داشته باشند.



حضانت فرزندان،دغدغه زنان مطلقه


یکی از دغدغه‌های زنان هنگام طلاق، گرفتن حضانت فرزندانشان است البته حضانت کودک تاهفت سالگی برعهده مادر است، اما دسته‌ای از زنان برای حفظ حضانت فرزندانشان پس از این سن هم مهریه و سایر حقوق مادی خود را می‌بخشند که اگر مادر پشتوانه مالی مناسب نداشته باشد،این کار باعث به وجود آمدن مشکلات مالی برای او و فرزندش می‌شود.


به اعتقاد رحیمی متاسفانه بیشتر مردان حاضر به قبول سرپرستی فرزندانشان پس از طلاق نیستند؛ چرا که این کار برای آنها بار مالی دارد. در این شرایط پولی که به همسر برای نگهداری فرزند پرداخت می‌کنند آنقدر اندک است که او با مشکلات مالی مواجه می‌شود. در نتیجه به ناچار ممکن است به ازدواج موقت یا کارهای خلاف تن دهد.



قوانین باید اصلاح شود، به گونه‌ای که نفقه معوقه کودکان نیز قابل مطالبه باشد و مرد به خاطر پرداخت نکردن این مبالغ محاکمه و مجازات شود.

او ادامه می‌دهد: در حال حاضر مسئولیت نگهداری فرزندان به عهده پدران است. البته فرزندان پس از رسیدن به سن رشد و دوران بلوغ در اغلب موارد مادر را برای ادامه زندگی انتخاب می‌کنند اما زن در این شرایط با مشکلاتی زیادی برای بزرگ کردن فرزندان روبرو می‌شود. به عنوان نمونه کمتر مردی حاضر به ازدواج با زنی است که بچه دارد.


به گفته دبیر کل جامعه فاطمیون مردان به‌ راحتی می‌توانند ازدواج کنند و طلاق بگیرند. برخی از آنان حتی همسران و فرزندان خود را بدون پرداخت نفقه رها می‌کنند؛ اما هیچ جا پاسخگوی عملکرد خود نیستند. این در حالی است که زنان و فرزندان واجب النفقه هستند.


این عضو شورای مرکزی جامعه زینب(س) معتقد است: این امر نشان دهنده آن است که قوانین باید اصلاح شود، به گونه‌ای که نفقه معوقه کودکان نیز قابل مطالبه باشد و مرد به خاطر پرداخت نکردن این مبالغ محاکمه و مجازات شود.


اما نوبخت می‌گوید: از جهت قوانین شاید بهترین شرایط را نداشته باشیم، اما جزو کشورهایی هستیم که در این زمینه عملکرد قابل قبولی داشته‌ایم البته شاید از جهت اجرا مشکلاتی وجود داشته باشد. هرچند که تلاش‌هایی برای اجرای قوانین انجام شده است. به عنوان نمونه دادگاه‌های خانواده تشکیل شده و قاضیانی با مهارت خاص در این زمینه به فعالیت پرداخته‌اند. بنابراین در جهت اجرای قوانین نیز روند رو به تکاملی را طی می‌کنیم البته نقایص موجود باید برطرف شود.


او با اشاره به لایحه حمایت از خانواده می‌گوید: متاسفانه این لایحه با تاخیر به جریان افتاده این در حالیست که هدف اصلی از تدوین آن، اجرای بهتر قوانین مربوط به خانواده در محاکم قضایی است؛ اما این لایحه دچار فراز و نشیب‌هایی شد تا اصل مسئله تحت الشعاع قرار گیرد. بنابراین حدود هشت سال از اجرای قوانین مربوط به خانواده عقب افتاده‌ایم.


این عضو شورای فرهنگی اجتماعی زنان می‌افزاید: با تدوین لایحه حمایت از خانواده کارشناسان تلاش کردند نظام اجرایی مطلوبی در مراجع قضایی به وجود بیاید بنابراین امیدواریم که این لایحه زودتر از سوی رییس قوه قضاییه برای اجرا ابلاغ و آیین نامه‌ها و دستور العمل‌های لازم تدوین شود تا نظام اجرایی متقن و هماهنگی برای حل دعاوی خانواده در محاکم قضایی به وجود آید.


ابهری نیز درباره حضانت فرزندان پس از طلاق می‌گوید: وجود فرزند در زندگی باعث افزایش عشق و علاقه پدر و مادر می‌شود. معمولا زنان به خاطر عاطفه آسمانی مادری به فرزندان بیشتر وابستگی دارند؛ بنابراین بسیاری از آنان به علت وابستگی به فرزند خود و نگرانی از سرنوشت او زندگی مشترک را تحمل می‌کنند و حاضر به طلاق گرفتن نیستند.


او به زنان شاغل مطلقه اشاره و اظهار می‌کند: آنان می‌توانند حضانت فرزندان خود را بر عهده بگیرند؛ اما معمولا تا سن معینی فرزند می‌توانند تحت سرپرستی مادر خود باشند البته در شرایطی که پدر صلاحیت نگهداری فرزند را ندارد لازم است حضانت او به مادر واگذار شود. به عنوان نمونه پدر در صورت زندانی یا معتاد بودن صلاحیت لازم را برای نگهداری از فرزند خود ندارد.


نظام اجتماعی نیز در مقابل زنان در معرض طلاق مسئول است، بنابراین باید نهادهای قوی و جدی داشته باشیم تا با ارایه مشاوره تا حد امکان از وقوع طلاق پیشگیری کنند و در صورت وقوع طلاق از زنان پشتیبانی کند، البته به صورت پراکنده نهادهایی در این زمینه فعالیت می‌کنند. به عنوان مثال دادگاه‌ها مشاوره‌هایی به زوجین ارائه می‌دهند؛ اما برای حل مشکلات زنان پس از طلاق مسئولیتی ندارند.

به اعتقاد ابهری، زوجین جوان ابتدا باید نسبت به تحکیم زندگی خود اطمینان حاصل کنند سپس پای فرد سومی به اسم «فرزند» را به زندگی خود باز کنند تا سرنوشت یک طفل بی گناه دچار مخاطره و آسیب‌های اجتماعی نشود.


رحیمی با تاکید براینکه باید به جوانان راه‌های پیشگیری از طلاق را آموزش دهیم، می‌گوید: لازم است علل جدایی خانواده را برای افراد مجرد بیان کنیم تا از آن عبرت بگیرند و این اشتباهات را تکرار نکنند.



ضرورت راه‌اندازی نهادی مستقل برای توانمندسازی زنان مطلقه


واقعیت این است که زنان پس از طلاق دچار آسیب‌های عاطفی و روانی می‌شوند علاوه برآن ممکن است مجبور به دست و پنجه نرم کردن با مشکلات مالی شوند و همین امرضرورت توانمند سازی این زنان و حمایت از آنان را پس از طلاق دوچندان می‌کند.


به اعتقاد نوبخت ، پس از طلاق فرد در وهله اول مسئول وضعیت خود است، در مرحله بعد خانواده در این زمینه مسئولیت دارد. آنها باید تلاش کنند تا حد امکان از وقوع طلاق جلوگیری کنند؛ اما اگر به هر دلیلی طلاق واقع شد نسبت به حل مشکلات دختر یا پسر خود پس از طلاق مسئول هستند.


این عضو شورای فرهنگی اجتماعی زنان می‌افزاید: نظام اجتماعی نیز در مقابل زنان در معرض طلاق مسئول است، بنابراین باید نهادهای قوی و جدی داشته باشیم تا با ارایه مشاوره تا حد امکان از وقوع طلاق پیشگیری کنند و در صورت وقوع طلاق از زنان پشتیبانی کند، البته به صورت پراکنده نهادهایی در این زمینه فعالیت می‌کنند. به عنوان مثال دادگاه‌ها مشاوره‌هایی به زوجین ارائه می‌دهند؛ اما برای حل مشکلات زنان پس از طلاق مسئولیتی ندارند.


نوبخت خاطرنشان می‌کند: لازم است نهادی به صورت متمرکز برای رسیدگی به وضعیت زنان پس از طلاق ایجاد شود؛ چرا که در صورت بی تفاوتی به وضعیت این زنان ممکن است تبعات منفی در جامعه مانند فساد و ‌ناهنجاری‌های اجتماعی به وجود آید، بنابراین این نهادها می‌توانند از وقوع ناهنجاری‌های پس از طلاق تا حد امکان جلوگیری کنند.


به اعتقاد او حمایت‌های این نهادها می ‌تواند هم جنبه روانی، هم حقوقی و هم مالی داشته باشد. وجود این نهاد به این دلیل ضرورت دارد که خانواده برای ما ایرانیان از اهمیت خاصی برخوردار است.


رحیمی نیز در این زمینه می‌گوید: باید تلاش کنیم که زن و شوهر از یکدیگر جدا نشوند، اما اگر این اتفاق افتاد باید زمینه‌ای از سوی قوای سه‌گانه فراهم شود که از خانواده‌های از هم پاشیده شده حمایت شود چراکه هم زنان و هم مردان که طلاق گرفته‌اند یا همسر خود را از دست داده‌اند و هم فرزندان آنان دچاربحران روحی و روانی و مشکلات عاطفی هستند و از نظر مالی هم مشکلات عدیده ای دارند بنابراین نیازمند حمایت دولت هستند و نهادهایی برای رسیدگی به امور آن‌ها باید تاسیس شود. بدیهی است زنان و کودکان چون آسیب پذیرتر هستند به حمایت‌های ویژه و خاص نیاز دارند.


ابهری هم معتقد است که نهادهای حمایتی مانند سازمان بهزیستی و کمیته امداد امام خمینی (ره) باید برای زنان بیوه و زنانی که در سنین جوانی از همسر خود جدا شده‌اند دوره‌های آموزش‌های فنی و حرفه‌ای و اشتغال زایی برگزار کنند. البته مستمری ماهیانه این نهادها با توجه به تورم و گرانی حتی تکافوی یک هفته مخارج یک نفر را نمی‌کند، چه برسد به اجاره خانه و هزینه‌های تحصیل فرزندان.


او با اشاره به مرکز امور زنان و خانواده نهاد ریاست جمهوری می‌گوید: این مرکز می‌تواند با ایجاد واحدی مستقل ابتدا در جهت توانمندسازی زنان مطلقه اقدام کند و در قالب تعاونی‌های تولیدی برای آنان کارآفرینی کند چون سازمان‌های حمایتی مانند سازمان بهزیستی و کمیته امداد امام خمینی (ره) به اندازه کافی مددجو دارند.


به گزارش ایسنا،ابهری در پایان با بیان اینکه این نهادها می‌توانند با بودجه دولتی و کمک خیرین اقدام به حمایت و آموزش زنان مطلقه کنند، اظهار می کند: وجود این سازمان‌ها ضروری است تا زنان مطلقه به اجبار به ازدواج دوم تن ندهند یا به علت نیاز مالی به مسیرهای غیراخلاقی کشیده نشوند.

  • منصوره صامتی

بیماری پلید

منصوره صامتی |


خدایا: مرا از این فاجعه پلید مصلحت پرستی که چون همه گیر شده است، وقاحتش از یاد رفته است و بیماری شده است که، از فرط عمومیتش، هر کس از آن سالم مانده باشد بیمار می نماید مصون بدار، تا، به رعایت مصلحت، حقیقت را ذبح شرعی نکنم.

  • منصوره صامتی


شخص محوری زننده ای در صدا و سیما حاکمیت دارد که بر اساس آن انتخاب اینکه کدام شخص لایق دیده شدن در تلویزیون و شنیده شدن در رادیوست و کدام شخص دیگر این لیاقت ها را ندارد ، ممیزی کرده و بعنوان عامل اصلی و تعیین کننده به ایفای نقش می پردازد ، اما واقعا ممنوع التصویر بودن به این معناست؟

بر اساس اصول ادارات گزینش و استخدامی در دستگاههای دولتی با حساسیت های گوناگون ، گزینش و احیانا حراست دستگاههای موظفند تا با کسب استعلام از مراجع چهارگانه در خصوص آغاز به همکاری ، ارتقا و احیانا تغییر در پست حرفه ای ، اعمال نظر کنند ، اما این رویه ای است که در سازمان عریض و طویل و بنوعی بی سرو سامان این تشکیلات رسانه ای تابع یک شرط اصلی نیز می باشد که آن هوای نفس افرادی است که باید درباره حضور نیروی انسانی در بخش های گوناگون من جمله برخورداری از تصویر و صدا نظر خود را ارائه دهند.

حداقل چهار مجری برتر و شناخته شده فعلی این رسانه از نظر دستگاههای مسئول در کشور فاقد صلاحیت های لازم جهت مطرح شدن از رسانه ملی بوده و بنابر تخلفات قبلی ، انحرافات خاص و همینطور پرونده های طرح شده علیه ایشان که البته به احراز نیز رسیده است ، اجازه حضور در تصاویر و صدای این رسانه را ندارند ، اما مدیران این دستگاه طبق معمول با خود سری و شخص محوری مثال زدنی که البته مسبوق به سابقه نیز می باشد نه تنها به افکار عمومی پاسخگو نیستند ، بلکه حتی خود را در برابر دستگاههای نظارتی حاکمیت نیز مسئول نمی دانند و همچنان از این اشخاص برای پرکردن برنامه های ویژه و البته پر مخاطب بهره می برند.

عده ای دیگر از ممنوع التصویر ها کسانی هستند که بنابر دلایلی مورد خوشایند و میل مدیران مربوطه قرار نگرفته و یا بنابر دلایل متعددی اهل دادن باج های رنگارنگ و بعضا شرم آور نبوده اند ، اینان محکوم هستند که اگر مثلا ده سال قبل در خصوصشان استعلامی صورت پذیرفته و مورد تایید قرار نگرفته اند ، الی الابد در همان وضعیت قبلی باقی بمانند، یعنی این سازمان با نیروهای تحت نظر خود و کسانی که عمری را در خدمت به اهداف و برنامه هایش سپری کرده اند ، به هزینه دستگاههای نظارتی و امنیتی تسویه حساب کرده و انتقام گیری می کند.

در مجموع این کلیت نظام جمهوری اسلامی است که می بایست هزینه های تبعیض تحمیل شده به مجری ها را بپردازد و در کل نیز عده ای این هزینه ها را به حساب مراتبی می گذارند که نه تنها از انصاف دور است بلکه از حقیقت هم فاصله چند صد کیلومتری دارد.

درحالی که مقام معظم رهبری وظیفه مسئولین را مبارزه با فقر ، فساد و تبعیض بیان کرده اند ، اغلب مشاغل مهم رسانه ای مرتبط با صدا و تصویر و آنچه مردم می بینند در اختیار اشخاصی (البته به قید استثنی) است که باج های خیره کننده و بسیار تاسف باری را برای جایگاه حرفه ای شان پرداخت کرده اند که اگر رسانه ملی اصرار داشته باشد با کمال میل اسناد آن در اختیار تمام رسانه های کشور قرار خواهد گرفت.

این افراد در مراحل بعدی و بعد ازینکه بقول معروف شیرینی شان را از دست دادند به شکل بی رحمانه رها شده و بعضا مورد انتقام های اداری وحشتناکی قرار میگیرند که نظیر آن در رسانه ملی نه تنها کم نیست بلکه متاسفانه یک رویه معمول تلقی می شود.

تبعیض تحمیل شده در نگاه کردن به مجری های ممنوع التصویر در حالی جریان دارد که برخی فعالیت های این ممنوع التصویری ها هیچ بعد اجتماعی و خسارت سیاسی و امنیتی برای کشور به همراه ندارد ، حال آنکه همین رسانه در روندی تبعیض آمیز و ناعادلانه از مجری های ممنوع التصویری بهره میبرد که بعنوان یک مرد با ابروهایی زنانه در تلویزیون ظاهر شده ، در رادیو شعارهای پائولوکوئیلو و هندوئیسم را تکرار می کنند و خانم ممنوع التصویر در رسانه ملی بارهای اعلام میکند مجرد است و ..... و تمامی اینها ناشی از شخص محوری و بی قانونی زننده ای است که در این دستگاه حاکمیت دارد.

به هرحال رسانه ملی در حالی تحمیل هزینه هایی سرسام آور و غیر قابل باور به جمهوری اسلامی است که به کارخانه ای برای تولید نارضایتی در سطح انسان های توانمند و نخبه تبدیل شده است ، کارخانه ای که همه ساله در اثر این تولید نارضایتی عده ای را در معرض پیوستن به دشمنان رسانه ای نظام قرار می دهد و این رویه نیازمند حضور مقتدارنه دستگاههای نظارتی و امنیتی کشور برای محافظت و کنترل می باشد.

هزینه های ایجاد شده را تمامی حاکمیت می پردازد نه یک مدیر میانی یا متوسط در ساختمان های جام جم که حتی لحظه ای برایشان اینکه سرنوشت فلان شخص در اثر این برخوردهای دیمی و فله ای چه خواهد بود ، مهم جلوه نمی نماید.

سرویس فرهنگی رویداد.عباس کاظمی

  • منصوره صامتی