ساعت حدو 6 بعداز ظهر بود ذهنم خیلی مشغول بود فقط میخواستم زودتر حرکت کنم .استارت زدم ولی ماشین روشن نشده خاموش شد.
ای بابا! حتما باز هم بنزین تموم شده. همین 2 ماهه پیش بود که 35 هزارتومن ناقابل دادم بلکه درجه ی بنزین ماشین درست بشه ولی هنوز خرابه!
ترمز دستی رو خوابوندم تا کمی زاویه ی ماشین نسبت به شیب زمین کم بشه ولی ماشین حرکت نکرد.یادم افتاد برحسب اتفاق 1 بطری 1 لیتری بنزین صندوق عقب بود با ناراحتی پیاده شدم و رفتم که بطری رو داخل باک بریزم...
درست پشت ماشین که رسیدم تا اومدم عکس العملی نشون بدم ماشین به سمت شیب حرکت کرد...
وحشت زده خواستم برم عقب که ماشین پشت سر ی که تو پارک بود مانع شد ...
خدای من ! الانه که ماشین بیاد و له ام کنه خواستم با دستم جلوی ماشین و بگیرم خدای من چقدر سنگینه شیب زمین هم که به سمت منه... خدای من منو ببخش بخاطر همه ی لحظاتی که فراموشت کردم
وقتی فشار و سنگینی ماشین رو روی زانوم که بین سپر و تیزی آهن پاره های ماشین دیگری مونده بود و هرلحظه این فشار بیشتر می شد احساس کردم چنان از روی التماس و خواهش جیغ زدم و گریه کردم که تا بحال سابقه نداشت تو اون سکوت و تاریکی خیابون نمی دونم ناگهان این تعداد از کجا به سمت من روانه شدند بنده خدا خانم ها که دل غشه گرفته بودن آقایون هم که هل شده بودن و می گفتن حاج خانم نترس چیزی نیست چند نفری ماشین و عکس شیب زمین حرکت داندو خانم ها مصدوم حادثه رو بردن یک گوشه
از خجالت حضور دیگران در سکوت اشک می ریختم که آب قند از راه رسید بدنم یخ کرده بودو سنگینی پای صدمه دیده به چند صد کیلو می رسید
بماند که آمبولانس کی آمدو چه زمانی به بیمارستان رسیدیم
عکس گرفته شد، پزشک داخلی توصیه کرد به جهت سایه ای که در عکس مشخصه حتما باید متخصص ارتوپدی نظر بده وسفارش کرد که به هیچ عنوان حرکت نکنم و توده ی سنگین و سوزش پا امانم رو بریده بود
متخصص ارتوپد حضور نداشت صبح به بیمارستان رفتیم که نظر ارتوپد رو هم جویا بشیم
برای بار 20 ام بود که ماجرای سپر و آهن و پای له شده رو توضیح می دادم ...خوشحال بودم که استخوان زانو درد کمتری داره و نهایتا چند روزی آتل می بندن و خوب میشه
زهی خیال باطل !ارتوپد عکس رادیولوژی و دید وپای صدمه دیده رو معاینه کرد گفت خانم چه کردی این چه پاییه فورا باید بستری بشید این توده سخت وحجم وسیعی از پشت زانو که کبود و خون مرده شده خطرناکه باید جراحی بشه تخلیه بشه...
از دیشب پا تون کرخ نشده؟ سرد نشده ؟ یادم اومد که ای وای خدای من روی ساق پام گزگز می کنه ...دیدی چی شد حالا مگه من چند سالمه که باید پام و جراحی کنم؟ این همه کارو کی میخواد انجام بده ؟
گفتم آقای دکتر حالم که خیلی بد نیست آخه
گفت : اومدی پیش یک پزشک باتجربه .چند سال پیش بیماری وضعیتی شبیه شما داشت که بعد از چند روزپاش کرخ شد و لخته ی خون شریان اصلی رو بست و ناگزیر پای بیمار از بالای زانو قطع شد...
قطع شد؟! یعنی چی جناب دکتر برای چی باید پای من قطع بشه آخه!
: به هر حال باید جراح عروق هم نظر بده لخته ی خون در پا خطرناکه
گفتم :میشه دستور بدیدآزمایش یا کاری که نیازه برای تشخیص اولیه انجام بشه صورت بگیره شاید چیزی نباشه
نوشت سونوگرافی رنگی از پا به مبلغ 200 هزار تومن نا قابل!
چه میشه کرد باید جلوی قطع پا رو هر جوری شده بگیرم ...
ای بابا خانم عزیز بانوجان یعنی چی که وقت ندارین باید فردا بیام کار من اورژانسیه خودم با ماشین خودم تصادف کردم ! اگر خون در عروق پام لخته بشه پام قطع میشه متوجه میشید یعنی چی؟
باید صبر کنید، خانم دکتر باید قبول کنن، امروز سرشون خیلی شلوغه
خانم دکتر که اومد بیرون یک لحظه دیدمش و عجب بد اخلاق وعصبی ! با چه زبونی ازش وقت بگیرم حالا
دورو بر و نگاه کردم تعداد زیادی خانم باردار در نوبت بودن خدای من مگه نمی گن کسی بچه دار نمیشه حالا چرا این همه زن باردار باید جلوی من نوبت داشته باشن هر ثانیه که بگذره لخته ی خون پام بیشتر میشه ای بابا چرا کسی درک نمی کنه پات قطع بشه یعنی چی...
اصلا حالا که اینطور شد و پای من انقدر درد می کنه و دکترم بداخلاق و کم حوصله است و کلی ام هزینه ی دکتر شده از دیشب تا حالا ...مرگ بر آمریکا مرگ بر اسراییل که هر چی می کشیم مستقیم و غیر مستقیم به این شیاطین بزرگ بر می گرده!
این ماجرای واقعی ادامه دارد
