جای شما خالی
سلام
عرض ادب، احترام،ارادت خالصانه و صمیمانه بنده را بپذیرید
پس از ایامی چند در حال حاضر دوره ی نقاهت را سپری می کنم ،
بحمدلله والمنه خواست خداوند بر پیش بینی طبیب سبقت گرفت و تا این لحظه که پای بنده قطع نشده است ! البته توکل و روحیه ی ورزشکاری سرکار خانم بیمار را هم نباید فراموش کرد که با درد فراوان حرکتهای خاص فیزیوتراپی را به خوبی انجام داده و به رسم خوش خوراکی به هیچ غذایی ذست رد نزده و در حد ظرفیت از غذاهای اصیل و گوارای اصیل ایرانی از قبیل کله پاچه ، ژله ی مرغ ، معجون هفت مغز (یک ترکیب معجزه آسا)آبگوشت و... تناول فرموده و قوای تحلیل رفته را بازیافته سرحال آمده،اگرچه درد استخوان استمرار دارد.
این بار هم این درد را به حساب شوخی روزگار می گذارم که شاید بدتر از این انتظارم را می کشید ولی از آنجا که در منظر دیگران مادر عزیز تر از جان از بنده راضی هستند و دعای خیرشان همواره مرا همراهی می کند خداوند رحم فرموده و مرا با لطافت طبعشان شرمنده ساختند و لخته ی خون و توده ی وسیع و سخت پشت زانو بیش از آن که انتظار می رفت باز شد به حدی که طبیب محترم از تعجب به دنبال توجیه علمی بودند که خیالشان را راحت کردم :جناب طبیب گاهی برخی مسایل توجیه و توضیحی جز خواست خداوند ندارد که ایشان هم به علامت تاکید و تایید سر تکان دادند.
القصه چند روزی از همهمه و مشغله ی روزمرده گی های شهری دور بودم وتصمیم های جدیدی هم برای گذران زندگی گرفتم از... تا عزیمت به آنسوی مرزها برای ادامه ی تحصیل !البته این آخری را خیلی جدی نگیرید. این ایام نقاهت عجیب مرا به حاصل روزهای گذشته متوجه ساخته و می پسندم که ثانیه های باقی مانده را نفس بکشم و جانی تازه کنم بی دغدغه ی روزهای نیامده و تلاش بی ثمر برای مقاصد دنیایی صرف که نه آب است و نه نان است و نه نام .خلاصه بناست سری به پرونده ی دو دهه تلاش بزنم و ورق پاره های سنگین و کدر ی را که تنها سنگینی این پرونده را سبب شده اند برای همیشه دور بریزم و انباری ذهنم را چونان به دست طوفان حوادث بسپارم که مرا با تمام حواشی خویش همچون برف پیرالسال تنها بگذارند...
باز هم خواهم نوشت
ولی در این مجال خالی از لطف نیست اگر طعم اینترنتی آبگوشت اصیل دور همی یک روز تعطیل را باهم بچشیم یک آبگوشت حرفه ای و گوشت کوبیده ی فوق حرفه ای مملو از گوشت تازه ی گوسفندی که حتی با سرازیر کردن ظرف جدا نمی شود و فرود نمی آید و صد حیف و هزاران افسوس که به فرمان جناب بهداشت ، مصرف سبزی خوردن و ترشی محلی درمکان مزبور حرام اعلام شده است! ولی جان صفا می گیرد با عطر خوش پیاز اصیل که با مشتی چند از میان دریده شده ونان سنگگ تازه ای که روح را نوازش می کند...!
البته این مهم تنها و تنها در جهت روحیه بخشی به مخاطبان عزیز صورت می گیرد تا طعم روزهای دردناک تعلیق و تردید غیبت مدیر رسانه کمی تا قسمتی به شیرینی و لبخند بگراید