پرویز کردوانی پس از پایان تحصیلات متوسطه برای ادامه تحصیل به آلمان میرود و مراتب تحصیلیاش را تا اخذ درجه دکترای رشته عمران کویر طی میکند.او برای انجام پروژه پایان تحصیلیاش یک تن از خاکهای کویری ایران را به آلمان میبرد و با کسب رتبه اول در میان تمامی دانشجویان این رشته سال 1966 دکترایش را دریافت میکند و مورد تشویق مقاماتی در آلمان و ایران نیز قرار میگیرد.پس از بازگشت به ایران به عنوان اولین عضو هیأت علمی دانشکده جدید التاسیس کشاورزی ارومیه استخدام میشود و پس از 2 سال تدریس در این دانشکده در سال 1347 به گروه آموزشی جغرافیای دانشگاه تهران انتقال مییابد.در همین سالهاست که او مطالعه میدانی خود روی مناطق کویری ایران را با جدیت فراوان دنبال میکند و اکتشافات منحصر به فردی در ارتباط با جغرافیای طبیعی بیابان لوت ایران دست مییابد. از آن جمله است اصرار به مدعای گرمترین نقطه کره زمین در بیابان لوت ایران و اثبات آن.
این استاد دانشگاه در گفت وگو با شفقنا، دغدغه های فراوانی بابت منابع طبیعی ایران دارد و از نظر او نا آگاهی بعضی از دست اندر کاران، منابع مهم حیاتی کشور را به خطر انداخته است. ایران را با بیشتر کشورها مقایسه می کند و از نظر او ایران بی نظیر ترین در جهان است.کردوانی می گوید: همه دنیا به جز امریکای جنوبی را با ماشین گشته ام و دانشجویانم را برای پژوهش به 14 کشور برده ام و این مسیر را با اتوبوس گشته ام. او در وصف ایران می گوید: ایران یک کشور کوچک است با 2000 کیلومتر مساحت که قله الوند و دماوند زیر برف در این کشور خودنمایی می کند. ایران کشوری است با تنوع اقلیمی بالا اما متاسفانه بسیاری از محصولات و کالاهای خود را از خارج وارد می کنیم.دغدغه پروفسور این است که ایران با وجودی که می تواند همه محصولات را داشته باشد اما در عین حال هر محصولی را باید از خارج وارد کنیم و مخصوصا محصولات استراتژیکی مانند چای ، برنج ، قند، یونجه، جو، ذرت و سویا را باید وارد کنیم و مصرف کنیم. به طور مثال در استان گلستان از یک زمین می توان دو بار سویا برداشت کرد یا در خوزستان سه بار ذرت برداشت کنیم.او در مقایسه مناطق شمالی ایران با کشورهای دارای رطوبت بالا می گوید: گیلان هوای مرطوب دارد آلمان، فرانسه و انگلیس هم کشورهای مرطوب هستند. تمام محصولاتی که ما در گیلان داریم مانند برنج و مرکبات و دریا؛ آنها ندارند. از برکت دریای خزر، کوه البرز وتالش آب وهوای محلی مرطوب درست شد. ما باید بدانیم هرچه در دنیا بخواهیم در این کشور وجود دارد. نفت، گاز، دریا، جنگل و انسان در کنار هم در این کشور وجود داردجنگ های آینده بر سر منابع آبی است آب دریای خزر در گیلان و مازندران در حال سمی شدن است
دکتر کردوانی جنگ آینده در دنیا را جنگ آب می داند و می گوید: آب دریای خزر در گیلان و مازندران در حال سمی شدن هستند. از طرفی سد گیلان درحال خشک شدن است و دلیل آن وجود 11 سدی است که روی شاخه قزل اوزن می زدند و از طرفی دشت محصولات خراسان امسال 900 میلیارد تومان پسته برداشت کرده در صورتیکه این دشت درحال نابودی است و آب ندارد. درسال 60 این دشت ممنوع البرداشت بود. 5000 هزار هکتار پسته داشت اما الان 25000 هزار هکتار پسته برداشت کرده است. یکی دیگر از مواردی که توسعه باعث نابودی آب ها شده، سد سفیدرود است که در طول 50 سال 170 هزار هکتار شالیزار گیلان را آبیاری می کرد.از دید وی نکته ی مهمی که در کشورهای مسلمان به دلیل خشک بودن مناطقشان باید به آن توجه کنند و حتی درخطبه های نماز جمعه هم باید به آن پرداخته شود مساله آب است. منابع آب هر کشور و هرمنطقه ای مقدار بارشی است که به سطح آن می ریزد که مقداری از آن دریاچه است و مقداری در زمین نفوذ می کند و تبدیل به آب های زیرزمینی می شود. از طرفی مقدار بارش و منابع آب هر کشوری به دو عامل بستگی دارد یکی عرض جغرافیایی و دیگری فاصله کشور با خط استوا است. کشورهایی که در منطقه استوایی هستند پر باران هستند که به آن منطقه گرم و مرطوب می گویند و شب و روزش یکی است یعنی12 ساعت است و یک فصل دارد. فقط گرم و مرطوب، از طرفی بستگی به عرض جغرافیایی دارد، استوا هر روزش بارانی است و باران های سیل آسا دارد.
منطقه ما در منطقه معتدل خشک است چرا که تحت هوای پرفشار است و بارندگی کم است که به آن مناطق خشک و نیمه خشک می گوییم.او در ادامه گفت: منطقه ما معتدل و خشک است و این به علت هوای پرفشار است و در این منطقه بارندگی کم است. هوای پرفشار می تواند بارندگی ایجاد کند مخصوصا اگر در آن منطقه دریاچه وجود داشته باشد. به طور کلی بارندگی وقتی اتفاق می افتد که شرایطی فراهم باشد، یکی امکان رطوبت که با تبخیر فراهم می شود، امکان صعود که به سمت بالا می رود و باعث سرد شدن می شود و نهایتا امکان بارندگی را فراهم می کند. اگر همین دریاچه در منطقه پرفشار قرار گیرد در حال تبخیر شدن فشار هوا نمی گذارد سرد شود و صعود کند در حالی که قسمت اعظم کشور ما در هوای پرفشار است.چرا بارش ها در ایران رو به کاهش است؟کردوانی با اشاره به اینکه قسمتی از منطقه ایران در ناحیه مرطوب است که از منطقه گرگان شروع می شود تا آستارا؛ بقیه خشک است و آنجا که مرطوب است به دو قسمت تقسیم می شود؛ نیمه مرطوب از گرگان تا بهشهر که بارندگی کم است و از بهشهر به بعد که تا بندر انزلی می رسد، مرطوب است ولی نهایتا کشور در منطقه خشک واقع شده و بارندگی اش کم است که آن هم به چهاردسته تقسیم می شود نیمه خشک که از مناطقی که در کوهستان البرز و زاگرس هستند، شمال غرب و آذربایجان شرقی و غربی و از تهران تا مشهد؛ مناطق خشک محسوب می شوند. یزد و نائین مناطق نیمه بیابانی هستند و در نهایت بیابان لوت که بارندگی در آن وجود ندارد.به گفته وی عامل دومی که در بارندگی موثر است میزان ارتفاعات است، مثلا در یزد 60 میلی متر بارندگی دارد در مقابل شیرکوه 300 میلی متر. در حالی که کشورهایی که در منطقه وجود دارند تمام فعالیت های اقتصادی و فرهنگی شان را باید متناسب با منابع آب کشورشان متناسب کنند. یعنی آن کشوری که در استوا حضور دارد می تواند کشت و صنعت را توسعه دهد. در فلسطین اشغالی کمتر از 100 میلی متر بارندگی وجود دارد بنابراین امکان این نیست که کشاورزی و صنعت را توسعه دهند.
آب؛ مایه حیات انسان است اما درحال حاضر مایه نابودی انسان شدهکردوانی ادامه داد: نکته مهم و قابل توجه آن است که مقدار آب هر کشوری ثابت است. ما در این عرض جغرافیایی از لحاظ بارندگی دچار مشکلاتی هستیم و میزان بارندگی کم است. البته در کشور ما نوسان اقلیم وجود دارد. این در شرایطی است که روز به روز بر تعداد جمعیت دنیا افزوده می شود و علم و تکنولوژی در حال توسعه یافتن است. سطح فرهنگ و بهداشت درحال بالا رفتن است و زندگی شهرنشینی در حال رواج یافتن و مصرف آب هم در حال افزایش است، جامعه ای که آب بیشتری مصرف کند آب بیشتری را نیز آلوده می کند، این آلودگی آب باعث آلودگی های بعدی می شوند. آب؛ مایه حیات انسان است اما درحال حاضر مایه نابودی انسان شده که امکان تصفیه آن هم نیست.این کویر شناس برجسته معتقد است؛ روز به روز با علم و مطالعه توقعمان از آب در حال بیشتر شدن است از طرفی برای تمام فعالیت ها به آب احتیاج داریم. برای کشاورزی و صنعت و همه موجودات زنده اعم از انسان، حیوان و گیاه به آب نیاز است کشاورزی بدون خاک می شود اما بدون آب امکان پذیر نیست. آب هم مثل درآمد یک خانواده است اگر خانواده ای متناسب با درآمدش خرج نکند به فقر و بدبختی می رسد.
پروفسور کردوانی با تاکید بر اینکه در کشور ما دو منبع آبی وجود دارد گفت: یکی منابع آبی سطحی و دیگری منابع آبی زیر زمینی است. در دهه 40 از قنات و چشمه استفاده می کردیم با پیشرفت تکنولوژی چاه های عمیق و نیمه عمیق به وجود آوردند. چاه ها حفر شدند اما اتفاق ناگواری که رخ داده این است که از دهه 50 تا 60 چاه ها دو برابر شده اند. در اوایل سیاست بر این بود که کشاورزی را توسعه دهند که وابستگی به بیگانه نداشته باشیم به همین دلیل شروع به حفر چاه کردند و تنها دو تن در هکتار از سطح کشت را گسترش دادند. این اتفاقات باعث شد تا صنعت و شهرها توسعه پیدا کنند و کشاورزی هم توسعه پیدا کرد ولی نتیجه اینها غارت شدن آب ها بود.تمام مشکلات ما از قانون آب است به گفته او، در ادامه برای ذخیره کردن آب، سدسازی کردند با وجود سد سازی های متعدد و حفر چاه های فراوان با مشکل کم آبی مواجه شدیم. به این معنی که سدهای ایجاد شده بیشتر از مقدار آب موجود بودند و مشکل بزرگتری ایجاد شد که در حال حاضر از 600 دشت 300 دشت شرایط بحرانی را طی می کند. قانون آب باعث شده شهرها توسعه پیدا کنند، ماشین ها زیاد و نهایتا آلودگی زیاد شود جمعیت نیز افزایش یابد و تمام روستاها خالی شوند. به این دلیل است که من می گویم تمام مشکلات ما از قانون آب است.
بحران بی آبی تهران جدی تر از هر زمان دیگر
پدر علم کویر شناسی می گوید؛ در کشور ما قانونی ایجاد کردند و اولین اولویت در مصرف آب را برای شرب (شهر) قرار دادند بعد صنعت و اگر آب زیاد باشد برای کشاورزی استفاده شود. اولین آبی که برای تهران منتقل کردند مربوط به1309 است به دنبال بزرگ شدن تهران چنداستان و شهرستان نابود شد که اکنون تهران هم فاقد آب است. ابتدا سد لار را ساختند بعد سد لتیان را ساختند و از آب آن منطقه یک دهم را برای تهران گرفتند. رود کرج هم که خشک است، آب جاجرود را که برای مردم تهران فرستادند بعد سد ماملو را برای مردم ورامین ساختند آنهم متعلق به تهران و شهرک پردیس است بعد آب گیلان را برای تهران گرفتند الان نیز سد لار، با این حال تهران سیر شدنی نیست.وی معتقد است در حال حاضر از آب زیرزمینی برای تهران استفاده می کنند در حالی که تهران رود ندارد ولی به اندازه سه رودخانه فاضلاب دارد. برای تامین آب تهران چاه های متعددی احداث کردند آب که پایین می رود زمین نشست می کند. تهران تا 5سال پیش تا 17 سانتی متر زمینش نشست می کرد الان 36 سانتیمتر بیشتر نشست می کند یعنی هر سه سال 1.5 متر نشست می کند. با هر نشست هم لوله آب و گاز می شکند.آب های زیر زمینی در حال تمام شدن است
کردوانی با اشاره به وضعیت بد کلان شهرهای ایران می گوید: در مورد تبریز هم به همین گونه است. تبریز هم توسعه پیدا کرده، اما طی احداث چاه ها، زمین نشست کرده است. مشهد به علت داشتن زوار فراوان بدترین نقطه ایران است. دشت مشهد هم به لحاظ کم آبی بدترین دشت های ایران است، مشهد دچار کم آبی شد در صورتیکه چاه های مشهد یکسال عمر دارند به علت این که زمین که نشست می کند تمام چاه ها هم خراب می شود. سد دوستی را بر روی حریر رود، مرز ایران و افعانستان ساختند که مشکل حل نشد. در حالیکه آبی ندارند استخر ایجاد می کنند به خاطر اینکه زوار که به مشهد می روند در آنجا امکان تفریح هم داشته باشند یا در قزوین که آب آشامیدنی ندارد هزار هکتار پارک احداث می کنند که همه اینها بی رویه است. همه این مسائل باعث تغییر هوا می شود نه اقلیم. زاهدان از آب زابل استفاده می کند؛ همدان از بدترین نقاط ایران است. سدش آب ندارد چاه های متعددی هم احداث کردند؛ همه مناطق ایران با کمبود آب مواجه است, از کوه البرز تا خلیج فارس آب های زیر زمینی تمام است.برای 60 تا 70 سال دیگر سد نداریم
تانکرهایی که در جنوب نفت می آورند در آینده باید آب بیاورند
این کویر شناس با اشاره به این واقعیت که سد گیلان در طی 50 سال باید آنقدر آب داشته باشد که 170 هزار شالیزار را آبیاری کند گفت: سدها هم می میرند. سد را گل و لای می گیرد و خشک می شود. سدکرج 100 متر است که 40 مترش گل است. اولین سدی که در زمان پهلوی زدند، سد دز درخوزستان بود که 200 متر عمق دارد و در حال حاضر 85 متر آن گل است.کردوانی تاکید می کند: تهران 50 درصد از آبهای زیرزمینی را برداشت می کند در حالی که قرار بوده30 درصد را برداشت کند. آب سد که کم است به آب های زیرزمینی فشار می آورد و باعث می شود روز به روز از آب های زیرزمینی هم کاسته شود. برای جلوگیری از کم آبی سدها آبخیزداری، مناسب ترین روش است که در کشورهای پیشرفته از آن کمک می گیرند؛ بالادست این سد باید رسوب گیر بگذارند و هر چه سریعتر اقدام به شست و شوی هیدرولیکی سدها کنند. از طرفی با باروری ابرها به افزایش میزان آب کمک کنند حتی اگر به طرف افغانستان رفته و بارش در آنجا انجام شود.وی در پاسخ به اینکه چرا سدها را برای لایروبی باز نمی کنند، می گوید: اولا سدی که باز کردند دیگر برق نمی دهد دیگر اینکه مثلا سد لتیان را باز کنند آبش برای ورامین می رود و تهران آب ندارد؛ عمر سدهای ما با این وضعیت آبخیزداری حداکثر70 سال دیگر است. 70 سال دیگر آب زیرزمینی و سطحی دیگر وجود ندارد.
تمام جنگهای داخلی و اختلافات داخلی در دنیا بر اثر آب است. تانکرهایی که در جنوب نفت می آورند در آینده باید آب بیاورند.
مناطق کنار دریا وضعیت شان بهتر است
به گفته کردوانی 400 هزار چاه غیرمجاز داریم چرا که برای دشت چاه ممنوع است در حالیکه برای شهر برای شرب، حفرچاه مجاز است. بر اساس قانون، ممنوعیت برای کشاورزی است و برای شرب نیست. سعی می کنند که روستا را برای شرب به شهرتبدیل کنند مثلا گرمسار دشت است که شهر شد و روستایی که حق نداشت چاه بزند و اگر چاهی احداث می شد در آن را می بستند. شورا تشکیل می شد که باید ده حلقه چاه احداث شود که غیرمجاز است روستایی که حالا تبدیل به شهر شده باید برای شهر میدان درست کرد، خیابان کشی کرد و زمینهای کشاورزی را تغییر کاربری داد و برای فضای سبز استفاده کرد و در آخر احداث کارواش که بزرگترین خیانت است.در هر کشوری که آب زیاد مصرف شود، شوینده های سرطان زا بیشتر مصرف می شودوی می افزاید: در هر کشوری که آب زیاد مصرف شود، شوینده های سرطان زا نیز بیشتر مصرف می شود که از تصفیه عبور می کنند و ماهی ها را می کشد. از طرفی در فرآیند شهری شدن بچه های روستایی نیز به ادارات شهر می روند و روستاها خالی می شود. در ادامه شهرها به روستاها زور می گویند و کشاورزی نابود می شود.
این آینده ای است که با این روش مدیریت آب می توان دید.گله دارم از مسئولان که چرا مردم را از اهمیت آب خبردار نمی کنند؟این کویر شناس در ادامه با اشاره به سخنان خانم بارلو می گوید: وی کتابی نوشته که عهدنامه آبی کانادایی است؛ اما در ایران چه؟ گله دارم از مسئولان که چرا مردم را از اهمیت آب خبردار نمی کنند. بعضی از کشورها مانند عربستان 20 درصد آب شیرین کن های دنیا را در اختیار دارند و آب را گرانتر از نفت شیرین می کنند.
چکارباید کرد؟
به گفته کردوانی آب های زیر زمینی پس انداز نسلهای آینده است. اولین گام در حل این مشکل آگاهی مردم از کم آبی است. ازطریق رادیو و رسانه های گروهی و خطبه های نماز جمعه و جماعات. دومین گام، با صرفه جویی مردم محقق می شود. همه باید برای نسل های آینده همکاری کنند تا زندگی آنها نیز از اولین عامل حیات بهره ببرد. برای وضعیت آب مملکت چهار مدیریت باید اجرا شود البته موقعیت ها در دنیا فرق می کند.
1- مدیریت در جلوگیری از هدر رفتن آب یعنی سد بسازند و آبخیزداری کنند 2- مدیریت در انتقال آب، به طور مثال تعویض لوله کشی ها که طبق اعلام خبرهایی 30 تا40درصد آب ها در لوله ها هدرمی رود، مدیریت درمصرف آب کشاورزی، از سد تا روستا آبها در کانالهای سیمانی برود 3- مدیریت در مصرف در شهر؛ سه محل مصرف داریم یکی خانه ها یکی ادارات و یکی شهرداری ها؛ باید همه استفاده بهینه کنند. استفاده بهینه به این شکل است که آب را چهار گونه می شود مصرف کرد. یعنی اسراف در مصرف ، امساک در مصرف کمتر از نیاز مصرف کردن، صرفه جویی در مصرف نه کم نه زیاد.( 125 لیتر مصرف روزانه هر خانواده ایرانی است که به معنای هدردادن آب است) . مسئولین برای استفاده بهینه باید الگو مطرح کنند به عنوان مثال امکانات باید اصلاح شود، شیرالات کم مصرف باید به مردم ارایه شود با این کارها می شود صرفه جویی کرد4- اگر از آب غیر متعارف استفاده کنیم نیازی به استفاده بی رویه از از آب سد و آب زیر زمینی تا این اندازه نیست؛ استفاده از فاضلاب سی سال است که در بسیاری از کشورها رواج دارد. فاضلاب را تصفیه می کنند اول برای فضای سبز و برای خنک کردن کارخانه ها. برای آب شرب نیز باید آب باران جمع آوری شود. خرید آب از کشورهای خارجی نیز باید در دستور کار دولت قرار گیرد.کردوانی می افزاید: هر فرد باید در محله و منطقه و هر دولت باید در فضای بین المللی در زمینه آب مشارکت داشته باشد. شهرداری خیلی آب مصرف می کند و همین که می بینند شهرها آلوده است برای جلوگیری از آلودگی شهرها فضای سبز را توسعه می دهند در حالی که برای درمان یک بخش، بخش دیگر را با مشکل رو به رو می کنند.
در کشورهای پیشرفته منابع آلوده کننده را از بین می برند نه اینکه فضای سبز ایجاد کنند.وی در پایان به مردم و مسئولین هشدار داد: همان طورکه انسان پیر می شود و از بین می رود آب هم پیر می شود و از بین می رود. دشتها و رودهای تهران نیز پیر شده و آب ندارند. مقدار آب ثابت است ولی مصرف رو به افزایش، به همین جهت باید هر چه سریعتر مردم را به مشارکت طلبید و پیش از فاجعه آن را علاج کرد.