دهم ربع الاول ، سالروز ازدواج پیامبر اکرم (ص) با حضرت خدیجه ی کبری (س) است .
حضرت خدیجه (س) ، در علم و اطلاع از کتب آن زمان ، نسبت به مردمان عصر خود سرآمد بود . ایشان علاوه بر کثرت اموال و املاک و امور تجاری که بدان مبادرت می ورزیدند ؛ به عقل و کیاست نیز معروف بودند . از القاب ایشان در آن زمان ، طاهره ، مبارکه ، سیده النسوان و ملکه بطحاء می باشد . حضرت خدیجه (س) از کسانی بود که در انتظار قدوم آخرین پیامبر و فرستاده به سر می برد . ایشان همواره از دانشمندان آن عصر ، علائم نبوت را جویا می شدند . این بانوی بزرگوار هنگامی که خدمت پیامبر اسلام (ص) شرفیاب شد ، پیش از همه از نبوت سوال کرد ..اشعار فصیح جناب خدیجه کبری (س) در مدح پیامبر اکرم (ص) خود نشان از علم ، ادب و محبت این بانوی فداکار دارد . با اوصافی که برای حضرت خدیجه (س) برشمردیم ، افراد زیادی از بزرگان عرب ، به خواستگاری ایشان آمدند .
کسانی که آنطور در تواریخ نقل است ، هریک بالغ بر چهارصد کنیز و غلام و خدم و حشم داشته اند ... ولی ان حضرت قبول نمی فرمود . سرانجام خود حضرتش ، پیشنهاد ازدواج به پیامبر (ص) را می دهند و این ازدواج با آداب و مراسم خاصی برگزار می شود . در همان روزی که حضرت محمد مصطفی (ص) به رسالت مبعوث می شوند ، این بانوی بزرگوار به ایشان ایمان می آورند . در تعداد فرزندان حاصل از این ازدواج ، اختلاف نظر بسیاری است .
اما می توان بنابرقولی مشهورتر ، بیان داشت که خداوند تبارک و تعالی ، دو پسر به نام های قاسم (که وجه تسمیه کنیه ی پیامبر به "ابوالقاسم" بواسطه ی همین فرزند است ؛ توضیح آنکه عرب ؛ یک اسم دارد ، یک لقب دارد و یک کنیه . کنیه که از موارد استعمال آن ، جهت تکریم و بزرگداشت اشخاص به کار می رود ، بدین صورت است که پدر را به نام بزرگترین فرزند ذکورش ، نام گذاشته و صدا می کنند ؛ همچون "ابوالقاسم" یعنی "پدر قاسم" و این همانطور که گفته شد به جهت تکریم است ) و فرزند دیگر ایشان عبدالله ، که از القاب جناب عبدالله ، طاهر و طیب است و چهار دختر به نام های ام کلثوم ، زینب ، رقیه و حضرت فاطمه (س) به آن دوبزرگوار عنایت فرمود . در کرامت و بزرگواری جناب خدیجه ی کبری (سلام الله علیها) همین بس که ایشان مادر حضرت صدیقه ی طاهره ، ام الائمه المعصومین ، فاطمه الزهرا (سلام الله علیها) می باشند .
حضرت خدیجه (س) بیست و چهار سال و یک ماه با پیامبر اکرم (ص) زندگی کردند و تا آن حضرت زنده بود ، پیامبر همسر دیگری اختیار نفرمود . این بانوی بزرگوار و فداکار ، تمامی اموال و دارایی های خود را برای نشر رسالت به پیامبر واگذار کردند . به یمن و میمنت این ازدواج آسمانی ، از صمیم قلب برای تمامی جوانان عزیزکه در این ایام با دلهایی پر از امید ، زندگی مشترک خود را آغاز می کنند ، آرزوی خوشبختی می کنیم
به مناسبت این ایام فرخنده مطلب زیر تقدیم به لبان همیشه خندان مخاطبان عزیز:
راستش ما دیدیم که مجلس خیلی وقت است با دو واژه ی «ازدواج مجدد» و «ازدواج موقت» بازی می کند و توی سر خودش می زند تا بگوید ما هم آره ! یعنی که ماهم به فکر حمایت از خانواده هستیم . کسی هم نمی گوید که این چه جور حمایتی است که فقط دوجور ازدواج ، آن هم ازدواج های خشک و خالی را دربر می گیرد ، تازه همان دوتا را هم مدت هاست که زورش نمی رسد تصویب کند .
بر این شدیم تا در بسته ی پیشنهادی خود به تشریح انواع ازدواج ها بپردازیم .باشد که مقبول افتد !
ازدواج مسلم : ازدواج "اول" که حق مسلم هر مردی است _بر منکرش لعنت باد_ !
ازدواج مفرح : مردی که از یکنواختی زندگی با همسر اولش خسته شده است ، محض تفریح زن دیگری بستاند ! خب ، چه اشکالی دارد ؟!ا
ازدواج موجه : چرا مردی که زن اولش بچه دار نمی شود یا بیماری صعب العلاج گرفته است ، به بهانه های واهی مثل مردانگی و انسانیت و تن دادن به قسمت و قضا و قدر الهی و صبر در امتحان الهی ، به پای او بماند ؟ موجه است که در این هنگام ، این تبصره شامل حال او شده و هرچه زودتر برای ازدواج بعدی اش فکری اساسی بکند .
ازدواج متمم : مرد ببیند که چه صفات زنانه ای را دوست داشته که زن اولش فاقد آن است . بعد زنی بگیرد که واجد آن صفت ها باشد . یعنی آن صفت ها را داشته باشد . این ترکیب صفات واجد در کنار آن صفات فاقد ، ترکیب زیبای نوظهوری را بوجود می آورد که از آن به ازدواج متمم نام می بریم . بسیار هم عالی است چشم ندارید ، خب نبینید ! اشکال هندسی ازدواج هم در این بسته ی پیشنهادی گنچانده شده است
:ازدواج مثلث : مرد تقوی پیشه کرده و به همان سه زن قناعت نماید . به این مرد به واسطه ی تقوی و زهدی که دارد باید آفرین گفت . او می تواند الگوی سایر مردان دیگر باشد . تبارک الله ایها الرجل فی کثرت دینک و قله دنیائک !
ازدواج مربع : مرد تمامی چهار زنی را که شرع به او اجازه مرحمت فرموده ، بگیرد یک کلام ختم کلام .
ازدواج ملون : مرد چهار زن بگیرد بدین شرح : سفید پوست ، سرخ پوست ، سیاه پوست و زرد پوست . در اینجا او به اصل هرگلی بویی دارد ، تاسی نموده است که اصلی است مترقی و بسیار کاربردی .
ازدواج منظم : مرد هر شش ماه یک بار ، یک زن بگیرد . حالا چه دردی دارد ؟!.. من نمی دانم . فقط به سیکل منظم آن ، در عمل پایبند باشد .
ازدواج میسر : مرد هر زنی را که برایش میسر است بگیرد . این توصیه بیشتر برای مردان مفلوک کاربرد دارد .
ازدواج مشبک : مرد یک شبکه ی هرمی ازدواج راه بیندازد . نیاز به اخذ مجوز هم ندارد . بدین معنی که در این شبکه ی گلدکوئیستی و تیم ورکینگی خود ، هر زنی که گرفت ، آن زن ، چهار زن دیگر را هم به او معرفی کند و او ، که اشتهایش اینک مرا هم به تحسین وامی دارد و هم اندکی رشک مرا برمی انگیزاند ، همه ی آن زنان را ببلعد !
ازدواج مکرر : مرد آنقدر زن بگیرد تا جانش ...
خانم های عزیز نگران نباشید ! آقایون محترم هم بیخود شکمشون و صابون نزنن ! مزاح بود دوستان عزیز .
ملاک همسر گرینی در دین اسلام ، بر تک همسری است نه بیشتر . آنچه از چند همسری در تعالیم دینی ما ، آمده ؛ دارای توضیحات و شرایطی است که اگر دوستانی نظری مخالف این نظر دارند و یا عنوان می دارند که ملاک در دین اسلام ، تک همسری نیست ! بنده آمادگی مباحثه با انان را دارم .