قانون عرضه و تقاضا در ازدواج
منصوره صامتی |
فرستاده شده در ۲۷ دی ۹۲، ۱۰:۱۸:۴۷ برای مطلب نمایش ویرایش ازدواج بی ازدواج! (نظرات این مطلب)
سلام خانم صامتی عزیز.... من به شخصه همیشه به شخصیت پاک، منطقی و خداگونه شما عشق می ورزم و افتخار میکنم.. هر وقت هم مطالب زیبای شما رو میخونم قلبا و عقلا شیفته این طرز نگاه شما میشم.. اما خواهش میکنم این درد و دل یک پسر 25 ساله روستایی رو که به خواست خدای بزرگ و دعای خیر پدر و مادر ساده ی روستایی اش در بهترین دانشگاه فنی و مهندسی ایران درس میخونه رو خیلی وسیع به گوش جوونهای این مملکت انعکاس بدید..
به همون خدایی که در مقابل حقیقت مطلق بودنش سجده میکنم سوگند دغدغه اصلی من ، البته بعد از درسم!!!!!!، پیدا کردن یک همسر خوب برای رسیدن به تعالی انسانیمون هست. من از زندگیم هدف میخوام کمتر پیش اومده که در زندگیم کار بی هدف کنم..الان قلبا و درونا احساس میکنم زندگیم بی هدفه حتی اگر بهترین تحصیلات دانشگاهی رو داشته باشم. نا امیدم از نبود دختر پاک، نا امید از نبود دختری که قبل از ازدواج با کسی دوست نبوده باشه و.... بخدا من علی رغم موقعیت های فراوان هیچ رابطه ای غیر از درس با هیچ دختری نداشتم فقط به حرمت عشق...
من خودم رو از زمانی که شناختم بنده عشق دونستم و براش حرمت قائلم.... نمی خوام دال بر خودستایی بشه اما شکر خدا هم تیپ هم قیافه و هم صدای خوبی رو خداوند بهم هدیه کرده اما.... بماند! بماند که حقیقتا دلم پر هست ازینکه چرا دخترهای سالم اینقدر کم شده اند...واقعا به سختی میشه به کسی اعتماد کرد... همه دنبال مادیات دنیا هستند چرا هیچکی به فکر معنویت نیست! چرا هیجکی به فکر زندگی پس از مرگش نیست! چرا یک موضوع فطری مهم یعنی همون خدا جویی دیگه دغدغه نیست دغدغه فقط پول! چه رسمی این دنیای مادی داره بخصوص تو زمونه ما! و چه صبری خدا داره! واقعا نا امید شدم . باور کنید منم یه جوون ساده ایرانیم و یک مرد البته برام غیرت خیلی مفهوم داره اما افسوس...!
خانم صامتی خواهش میکنم در این باره بیشتر صحبت کنید و موضوع قرار بدید تا شاید کمکی به حالمون بشه........ببخشید از اطاله کلام......در پناه حضرت عشق
سلام جناب امید از اینکه درد دلتون رو مطرح کردید صمیمانه خوشحالم . این تصور که دختر خوب و پاک کم شده حتما نسبتی از گلایه ی دختران خوب و پاک است که پسر خوب و پاک کم شده است!
ما در دنیای دادو ستد یعنی عرضه و تقاضا زندگی میکنیم ازدواج یک تقاضا از سوی مرد و یک عرضه از سوی زن است .جریان تغییرات ابتدا از تقاضا به سوی عرضه تغییر می کندو بعد این سیکل در عرضه نیز تکرار می شود. به نظرم شکایتتون رو باید از هم نوعان خود مطرح کنید چرا که به نظر می رسد این مردان هستند که بیشتر جریان تقاضا برای ازدواج را کنترل می کنند
دختران در ایران بر اساس عرف و شرع منتظر تقاضا هستند و و قتی درخواستی برای ازدواج نیست به اجبار بر خلاف میل ولی بر اساس طبیعت وارد سیکل معیوب روابط می شوند . یعنی درست است که تقاضایی برای ازدواج نیست ولی میل به ازدواج در زنان بر اساس عواطف طبیعی میل به داشتن فرزند فراوان است و به امید ازدواج با پسران رابطه می گیرند و هنگامی که متوجه می شوند مرد قصد ازدواج ندارد از او جدا می شوند و اگر شرایط مناسبی برای ازدواج ایجاد نشود این دوستی ها ادامه می یابد !
البته بنده در پی توجیه کردن و توضیح بیهوده نیستم بلکه بر اساس آمار دختران و زنان بیماری که میل به روابط مختلف دارند بسیار کم و نادرند .روانشناسان و جامعه شناسان بر این باورند که دختران در ایران بیشتر از حتی پسران میل به ازدواج دایم دارند ولی این پسران هستند که سن ازدواج خود را بالای 34 سال فرض می کنند و بنابراین در فاصله سنین 20 تا 34 سالگی دوستی را تنها راه ارضاء نیازهای خود می دانند .در حالی که بسیار می بینم و می شنوم که دختران با شرایط مالی متوسط و یا ضعیف هم حاضر به ازدواج با مرد هستند ولی وقتی مردی به خواستگاری دختری نمی رود چه باید کرد ؟ این می شود که بسیاری از دختران علیرغم میل خود تا پست دکترا نیز درس می خوانند ! ببینید ما دو نگاه داریم یک نگاه مطلوب و یک نگاه موجود . مطلوب این است که پسر تا سن 24 سالگی به خواستگاری دختر 22 سال برود.واقعیت این است که پسر در 35 سالگی به خواستگاری دختر 22 ساله می رود!!! این در حالی است که جامعه شناسان در ایران ازدواج با همسالان را پیشنهاد می کنند.و حتی در ازدواجی که دختر 1 تا 4 نیز بزرگتر است مانعی نمی بینند. منطقی بیندیشیم هنگامی که این رفتار غلط مردان یک عرف می شود این می شود که در حال حاضر حدود 1300000دختر بالای 35 سال داریم که به تجرد قطعی رسیده اند.
خوب وقتی دختران جوان منتظر خواستگار، این حال و روزگار دختران بزرگتر را می بینند سعی می کنند در سنین پایین تر وارد رابطه ی دوستی شوند تا از طریق دلبری و رفتارهای خاص نظر پسر را برای خواستگاری جلب کنند و در واقع غیر مستقیم از او خواستگاری می کنند!
و البته دسته ی سومی هم هستند که واکنش مقاومتی پیدا می کنند با اولین رابطه ای که به شکست می انجامد و به خواستگاری و ازدواج ختم نمی شود ترجیح می دهند قید ازدواج را بزنند تا اینکه منت پسران را بکشند! نظر شما چیست؟
سلام خانم صامتی عزیز.... من به شخصه همیشه به شخصیت پاک، منطقی و خداگونه شما عشق می ورزم و افتخار میکنم.. هر وقت هم مطالب زیبای شما رو میخونم قلبا و عقلا شیفته این طرز نگاه شما میشم.. اما خواهش میکنم این درد و دل یک پسر 25 ساله روستایی رو که به خواست خدای بزرگ و دعای خیر پدر و مادر ساده ی روستایی اش در بهترین دانشگاه فنی و مهندسی ایران درس میخونه رو خیلی وسیع به گوش جوونهای این مملکت انعکاس بدید..
به همون خدایی که در مقابل حقیقت مطلق بودنش سجده میکنم سوگند دغدغه اصلی من ، البته بعد از درسم!!!!!!، پیدا کردن یک همسر خوب برای رسیدن به تعالی انسانیمون هست. من از زندگیم هدف میخوام کمتر پیش اومده که در زندگیم کار بی هدف کنم..الان قلبا و درونا احساس میکنم زندگیم بی هدفه حتی اگر بهترین تحصیلات دانشگاهی رو داشته باشم. نا امیدم از نبود دختر پاک، نا امید از نبود دختری که قبل از ازدواج با کسی دوست نبوده باشه و.... بخدا من علی رغم موقعیت های فراوان هیچ رابطه ای غیر از درس با هیچ دختری نداشتم فقط به حرمت عشق...
من خودم رو از زمانی که شناختم بنده عشق دونستم و براش حرمت قائلم.... نمی خوام دال بر خودستایی بشه اما شکر خدا هم تیپ هم قیافه و هم صدای خوبی رو خداوند بهم هدیه کرده اما.... بماند! بماند که حقیقتا دلم پر هست ازینکه چرا دخترهای سالم اینقدر کم شده اند...واقعا به سختی میشه به کسی اعتماد کرد... همه دنبال مادیات دنیا هستند چرا هیچکی به فکر معنویت نیست! چرا هیجکی به فکر زندگی پس از مرگش نیست! چرا یک موضوع فطری مهم یعنی همون خدا جویی دیگه دغدغه نیست دغدغه فقط پول! چه رسمی این دنیای مادی داره بخصوص تو زمونه ما! و چه صبری خدا داره! واقعا نا امید شدم . باور کنید منم یه جوون ساده ایرانیم و یک مرد البته برام غیرت خیلی مفهوم داره اما افسوس...!
خانم صامتی خواهش میکنم در این باره بیشتر صحبت کنید و موضوع قرار بدید تا شاید کمکی به حالمون بشه........ببخشید از اطاله کلام......در پناه حضرت عشق
سلام جناب امید از اینکه درد دلتون رو مطرح کردید صمیمانه خوشحالم . این تصور که دختر خوب و پاک کم شده حتما نسبتی از گلایه ی دختران خوب و پاک است که پسر خوب و پاک کم شده است!
ما در دنیای دادو ستد یعنی عرضه و تقاضا زندگی میکنیم ازدواج یک تقاضا از سوی مرد و یک عرضه از سوی زن است .جریان تغییرات ابتدا از تقاضا به سوی عرضه تغییر می کندو بعد این سیکل در عرضه نیز تکرار می شود. به نظرم شکایتتون رو باید از هم نوعان خود مطرح کنید چرا که به نظر می رسد این مردان هستند که بیشتر جریان تقاضا برای ازدواج را کنترل می کنند
دختران در ایران بر اساس عرف و شرع منتظر تقاضا هستند و و قتی درخواستی برای ازدواج نیست به اجبار بر خلاف میل ولی بر اساس طبیعت وارد سیکل معیوب روابط می شوند . یعنی درست است که تقاضایی برای ازدواج نیست ولی میل به ازدواج در زنان بر اساس عواطف طبیعی میل به داشتن فرزند فراوان است و به امید ازدواج با پسران رابطه می گیرند و هنگامی که متوجه می شوند مرد قصد ازدواج ندارد از او جدا می شوند و اگر شرایط مناسبی برای ازدواج ایجاد نشود این دوستی ها ادامه می یابد !
البته بنده در پی توجیه کردن و توضیح بیهوده نیستم بلکه بر اساس آمار دختران و زنان بیماری که میل به روابط مختلف دارند بسیار کم و نادرند .روانشناسان و جامعه شناسان بر این باورند که دختران در ایران بیشتر از حتی پسران میل به ازدواج دایم دارند ولی این پسران هستند که سن ازدواج خود را بالای 34 سال فرض می کنند و بنابراین در فاصله سنین 20 تا 34 سالگی دوستی را تنها راه ارضاء نیازهای خود می دانند .در حالی که بسیار می بینم و می شنوم که دختران با شرایط مالی متوسط و یا ضعیف هم حاضر به ازدواج با مرد هستند ولی وقتی مردی به خواستگاری دختری نمی رود چه باید کرد ؟ این می شود که بسیاری از دختران علیرغم میل خود تا پست دکترا نیز درس می خوانند ! ببینید ما دو نگاه داریم یک نگاه مطلوب و یک نگاه موجود . مطلوب این است که پسر تا سن 24 سالگی به خواستگاری دختر 22 سال برود.واقعیت این است که پسر در 35 سالگی به خواستگاری دختر 22 ساله می رود!!! این در حالی است که جامعه شناسان در ایران ازدواج با همسالان را پیشنهاد می کنند.و حتی در ازدواجی که دختر 1 تا 4 نیز بزرگتر است مانعی نمی بینند. منطقی بیندیشیم هنگامی که این رفتار غلط مردان یک عرف می شود این می شود که در حال حاضر حدود 1300000دختر بالای 35 سال داریم که به تجرد قطعی رسیده اند.
خوب وقتی دختران جوان منتظر خواستگار، این حال و روزگار دختران بزرگتر را می بینند سعی می کنند در سنین پایین تر وارد رابطه ی دوستی شوند تا از طریق دلبری و رفتارهای خاص نظر پسر را برای خواستگاری جلب کنند و در واقع غیر مستقیم از او خواستگاری می کنند!
و البته دسته ی سومی هم هستند که واکنش مقاومتی پیدا می کنند با اولین رابطه ای که به شکست می انجامد و به خواستگاری و ازدواج ختم نمی شود ترجیح می دهند قید ازدواج را بزنند تا اینکه منت پسران را بکشند! نظر شما چیست؟