منصوره صامتی

کارشناس فرهنگی

منصوره صامتی

کارشناس فرهنگی

منصوره صامتی

رویای 1400 ساله ی مسلمانان جهان در حکومت اسلامی ایران به تحقق پیوسته و امروز این ظرفیت عظیم فرصتی تکرار نشدنی است. معتقدم که انسان به ضرورت ماهیت الهی و اندیشه ی خویش یک رسانه است وامروز در عصر رسانه ضروریست تا دغدغه های فرهنگی ،اجتماعی و سیاسی مان را باهم شریک شویم، باشد که در مسیر زمان به جامعه ی مهدوی نزدیک شویم."زندگی بهتر حق مسلم ماست!"

و همچنان که رهسپار آینده ایم بیندیشیم که :

ما ازین قرن نخواهیم گذشت
ما ازین قرن نخواهیم گریخت
با قطاری که دگران ساخته اند
هیچ پروازی نیست برساند ما را به قطار دوران
و به قرن دگران
مگر انگیزه و عشق ،
مگر اندیشه و علم ،
مگر آیینه و صلح
و تقلا و تلاش
بخت از آن کسی خواهد بود که مناجات کند با کارش
و در اندیشه ی یک مساله خوابش ببرد
و کتابش را بگذارد زیر سرش و ببیند در خواب حل یک مساله را
باز با شادی در گیری یک مساله بیدار شود ...

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات

۴۸ مطلب در بهمن ۱۳۹۲ ثبت شده است

سلام  ورحمت خدابه احترام وجود ذی قیمت «یک دانش آموز»دراین رسانه ی ارزشمند ،این مطلب رابا یک دنیا محبت وقدرشناسی به"یک دانش آموزعزیزم"و(مدیریت محترم این رسانه ،مخاطبان وکاربران محترم)تقدیم می کنم.

زخم معلم:

در یک روزآفتابی، پسر ی با عجله پیراهنش را درآورد و خنده کنان داخل دریاچه شیرجه رفت . معلمش از پنجره نگاهش میکرد و از شادی شاگردش لذت میبرد. ناگهان تمساحی را دید که به سوی شاگردش شنا میکند. وحشت زده به سمت دریاچه دوید و با فریاد شاگردش را صدا زد. پسر سرش را برگرداند ولی دیگر دیر شده بود .تمساح با یک چرخش پاهای پسر را گرفت تا زیر آب بکشد. معلم از راه رسید و از روی اسکله بازوی شاگردش را گرفت. تمساح پسر را با قدرت میکشید ولی عشق معلم به شاگردش آنقدر زیاد بود که نمیگذاشت آن پسر در کام تمساح رها شود .دهقانی که در حال عبور از آن حوالی بود، صدای فریاد معلم را شنید ، به طرف آنها دوید و با چنگک محکم بر سر تمساح زد و او را کشت. پسر را سریع به بیمارستان رساندند. دو ماه گذشت تا پسر بهبودی مناسب بیابد. پاهایش براثر آرواره های تمساح، سوراخ سوراخ شده بود و روی بازوهایش جای زخم ناخنهای معلمش مانده بود.. خبرنگاری که با کودک مصاحبه میکرد از او خواست تا جای زخمهایش را به او نشان دهد. پسر شلوارش را کنار زد و با "ناراحتی" به زخم ها اشاره کرد، سپس با" غرور" بازوهایش را نشان داد و گفت: این زخم ها را دوست دارم !، اینها "زخم های عشق معلمم" هستند...

«" ارزش انسانی دانش آموزان " بایداحیا شود»برای این کارباید جایگاه ونقش یک دانش آموزمورتوجه واحترام قراربگیرد.احترام به «دانش آموز»یعنی احترام به« انسانیت ».دانش آموزان ،درفرهنگ واجتماع ما ،جایگاه بسیارمهم وتاثیرگذاری دارند.امروز"دانش آموزند"وفردا" آینده ساز ".

درسی که معلم آموخت:

معلمی خودرابرای رفتن به مدرسه آماده می کرد.هوابارانی ودخترش بی قراروناراحت بود.معلم مجله ای رابرداشت وآن راورق زدتا به یک عکس رسید.عکس ،نقشه ی" جهان" بود.آن صفحه رابادقت ازمجله جداکردوبه اندازه ی قطعات کوچکی پاره نمود.بعدتکه های کاغذ رادراتاق پخش کردوبه دخترش گفت:"اگرهمه ی این تکه کاغذهاراکنارهم بگذاری ونقشه ی اصلی رادرست کنی،یک جایزه ی خوب به تو می دهم".معلم،تصورمی کردکه این کاردست کم تاظهردخترش راسرگرم نگاه می دارد.

ده دقیقه ی بعدصدای بازشدن درب اتاق به گوش آمد.دخترش بودکه نقشه "جهان" رادرست کرده بود.معلم تعجب کردوپرسید:"دخترم،چطورشدکه به این سرعت ،نقشه را درست کردی؟"دخترگفت:خیلی ساده !درپشت عکس،تصویریک" انسان "بود.تکه های کاغذ را که اعضای بدن یک " انسان" بودند،کنارهم قراردادم.میدانستم که اگر"تصویرانسان" رادرست دربیاورم،"نقشه ی جهان" هم درست می شود!

معلم لبخندی زدودرحالی که جایزه ی دخترش را به او می داد،گفت: " آفرین دخترم!توبا این کارت" درس" بزرگی به من یاد دادی:«اگر{انسان} درست بشود،{جهان} نیز درست خواهدشد» " .

انبیاء هم که آمدند،تا" انسان "بسازند.انسانی که پایه گذار جهانی است،سرشار ازعشق ، ایمان و آگاهی . . «عاشق همه ی دانش آموزان عزیز ؛ یک معلم » 

  • منصوره صامتی

هرچند من بی صواطم ولی در همان حقوق بشر امریکایی که باسوادها ! نوشتند بی صواط ها هم حق اظهار عقیده دارند.

آن وقت ها هم که بوی یارانه  آمد حالم بد شد ولی

 لبخند روستایی ها حالم را خوش کرد

نقدینگی بود ولی گردش مالی هم بود 

گرانی بود ولی پس انداز هم بود .

هرچه بود  ولی با همه ی مشکلات بود

و برای برخی اندکی دلگرمی ...

این بار هم بو می آید  بوی سبد 

سبدی که طعم گلوگیر مرغ یخ زده و برنج خارجی دارد 

سبدی که ترحم نفرت انگیز صدقه دارد 

سبدی که حس غم زده ی منت دارد 

سبدی که برای من بی صواط گردش مالی ندارد  ولی حتما برای آنهایی که مرغ و برنج شان  به فروش رفت و صد البته با سواد هستند ! گردش مالی دارد 

سبدی که  دقیقا پس از  واریز یارانه ی جهانی تحریم ها به ایران، به ایرانیان وعده داد شد! 

سبدی که هنوز به دست ما بی صواط ها نرسیده شد نشان بی آبروییمان که همان آمریکایی ها و خارجی ها نوشتند با پرداخت مبلغ مورد توافق ژنو مردم گرسنه ی ایران با سبد کالا سیر خواهند شد ! 

از این نفرت انگیزترکه سوء مدیریت ها زمین های کشاورزیت را بایر کند  تا  با کارگری تو صنعت بی پدر و مادر خودرو های خارجی آ بادشود ! 

من بی صواطم

 و اصالتم به آقایی پر افتخار کشاورزان و پیشه وران می رسد نه به کارگری برای پز و پرستیژ و آقایی سگ بازان هرزه ! 

من بی صواطم

و پر از احساس  و زیاد حرف می زنم و زیاد کار می کنم و زیاد غر می زنم و زیاد دخالت می کنم و زیاد پرسش می کنم  وزیاد تفکر می کنم درکار مدیرانی که اختیار منابع و امکانات سرزمین مادری مان را به آنها دادم 

 ولی عده ای با سواد هم هستند که غر نمی زنتد و همه اش لبخند می زنند و چه با کلاس و آقا ...

.

.

.

 ما بی صواط ها باید به همان بوی برنج اصیل ایرانی که از آن بالادست ، خانه ی با سواد ها را می گویم  می آید دلخوش باشیم 

چه می شود کرد  مقصر خودمان هستیم  

روزی هم که خداوند مسءولیت ها را تقسیم می کرد ما بی صواط بودیم و آدرس را اشتباهی رفتیم 

واین شد نتیجه اش تقدیر ما

چشممان کور دندمان نرم  حال باید ازالف تا ی 

بی واسطه و با واسطه بشویم مایه ی خنده ی خارجی هاکه به ما صدقه می دهند ! 

 و البته ما  بی صواط ها کارگران خوبی هم هستیم  زمین های کشاورزی آقاییمان را بایر کردیم و نشستیم سر سفره ی کارگری  اروپایی ها  کره ای ها ژاپنیها و چینی ها ... تا صنعت خودروی آنها را فربه کنیم ...


و عده ای هم شدند باسواد و مدیرو آقا و مسول ...که البته همواره لبخند می زنند و فن بیان خوبی  هم دارند  و اصالتشان  به تاریخ  پنبه زنی نسبت دارد 

 راستی آقای با کلاس با سواد ! 

کجای دنیا بی صواط ها  این طورآرام و زیبا به ساز باسواد ها می رقصند ! 

چه می شود کرد ما بی صواطیم  و یک سبد  بی آبرویی حق یک بی صواط است ...

 نوش جان ...!



  • منصوره صامتی

یکی از نکات بسیار مهم در جلسات خواستگاری این است که فرد تا چه حد می تواند اسرار زندگی خود را به فرد مقابل بیان نماید؟

آیا اگر خطا و اشتباهی یا مسئله ای در زندگی اش رخ داده است، اجازه دارد آن را با نامزدش مطرح کند یا نه؟

 مبادا بیان این اسرار دست مایه ای برای سرکوب وی توسط همسرش در زندگی زناشویی آینده گردد؟اسرار زندگی را می توان مانند مباحث امنیتی اطلاعات به چهار طبقه ( بکلی سری، سری، خیلی محرمانه و محرمانه ) تقسیم نمود. در زندگی نیز برای مسائل خود طبقه بندی داشته باشید.

1 - در جلسات اول خواستگاری می توانید مسائلی را مطرح کنید که دیگران اطلاع و آگاهی دارند ولی خواستگار شما از آن بی اطلاع است. مثلاً در محل و فامیل همه می دانند شما با یک ازدواج غیر موفق روبرو بوده اید بهتر است این نکته را قبل از قرار خواستگاری به اطلاع فرد مورد نظر برسانید که اگر با شنیدن این موضوع نظرش تغییر می کند قبل از جلسات خواستگاری و ایجاد زحمات و مشکلات متوجه شود.

2 - گاهی ازدواج تا مراحلی پیش رفته است و بعد به دلایلی انجام نشده و در شناسنامه هم ثبت نشده و عروسی هم انجام نگرفته است در این شرایط لازم نیست قبل از خواستگاری اطلاع دهید ولی در آخر جلسه اول خواستگاری باید برای فرد تشریح کنید. برخی از اسرار را که جز خانواده شما کسی از آن اطلاع ندارد نباید در جلسات اول بیان کنید. شما می توانید در مراحل بعد و به میزان اعتمادی که به فرد مقابل پیدا کرده اید، او را از این اسرار مطلع سازید.

3 - هرگز نباید از اشتباهات و لغزش هایی که در دوران مجردی انجام داده اید و کسی هم از آن باخبر نیست و شما نیز توبه کرده اید و یقیناً بعد از ازدواج هم همسرتان متوجه آن نخواهد شد، سخنی به میان بیاورید. زیرا گناهان وخطاها امری ما بین ما و خدای ماست، و هیچ کس اجازه ندارد آبروی خود را جلوی دیگران ببرد. علاوه بر این هرگز از فرد مقابل نخواهید که به اینگونه مسائل اشاره کند.ولی اگر مسئله ای قبل از ازدواج برای شما پیش آمده و شما مرتکب جرم وخطایی شده اید و امکان بر ملاشدن آن را پس از ازدواج وجود دارد، باید حتماً به نحوی آن را برای فرد مقابل بیان کنید.

4 - گفتن تمام جزئیات ( عصبانیت های موردی، بی نظمی های موردی، ضعف در مهارتهای زندگی و... ) لازم نیست زیرا مفسده دارد و باعث نگرانی و ایجاد تردید می شود و زمینه وسوسه های شیطانی را فراهم می آورد و ممکن است فرد مقابل اینگونه برداشت کند که مشکل بسیار بزرگ بوده و فقط قسمتی از آن گفته شده است. به همین ترتیب گفتن جزئیات و مسائلی که به زندگی مشترک مربوط نمی شود لازم نیست، پرسیدن از آنها نیز لزومی ندارد بنابراین پرسش درباره اینکه چه گناهی مرتکب شده‌ای؟، آیا دوست پسر یا دختر داشته‌ای؟، چند تا خواستگار برایت آمده است؟، به خواستگاری چند نفر رفته‌اید؟ و... لازم نیست و گاهی توهین و بی‌حرمتی به شمار می ‌رود و پیامدهای منفی بسیاری دارد.

5 - از گفتن عیبی که خواستگاریتان را به هم می ‌زند، ابا نداشته باشید، چون در غیر این صورت خانه را درزمین سستی بنا کرده‌اید. عیبی که امکان دارد گفتن آن یک خواستگاری را به هم بزند،نگفتن آن یک زندگی را به هم خواهد زد .

6 - اگر شما دارای نقص عضو یا بیماری هستید باید به طور کامل و به دور از ابهام در مورد شناخت نقص، ناتوانایی‌ های آن و روش درمانش توضیح دهید. بهتر است در این موارد از پزشک بخواهید شرح بیماری شما را به طور دقیق و شفاف به زبان فارسی مکتوب بنویسد و آن را به فرد ارائه دهید وبا معرفی پزشک خود از آنها بخواهید هرگونه سوالی که دارند از پزشک معالجتان بپرسند.

7 - اگر فرد مقابل شما دارای نقص عضو یا بیماری است، نباید عجولانه و ناآگاهانه تصمیم بگیرید، بلکه باید بر اساس میزان ظرفیت و تحمل خود یا فرد مقابل و به دور از هرگونه ترحمی تصمیم ‌گیری کنید و هرگز به فکر تغییر اوضاع نباشید.

منبع:‌ پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده

  • منصوره صامتی

پیشنهاد داغ برفی!

منصوره صامتی |

تمام یک روز سرد برفی را با یک دوست قدیمی سپری کن و از خاطراتش یک عاشقانه ی برفی پر حرارت بساز!

و یقین بدان نمی توان خاطرات گلوله های سپید برفی پرتاب شده را عکس گرفت!



  • منصوره صامتی

خاطرات بهمنی

منصوره صامتی |


یک …

لحظه لحظه خاطرات بهمنی که یک دفعه بهار شد

بهمنی که بوی گل گرفت و سوسن و یاسمن

بهمنی که غرق شوق و شور بود، انفجار نور بود

دو …

سرزمینی که نگاش به آسمونه و حسابش از زمین جداست

ذره ذره خاکش از غرور و غیرته

سرزمینی که شن کویرشم، لشکر خداست

سه…

بغض ناتموم مادری بالاسر جنازۀ پسر

بغضی که یک‌مرتبه صدا میشه سکوت رو میشکنه

ای تموم بچه‌هام فدای تو یا حسین

این گلم نثار کربلای تو یا حسین

*

ای پدر و مادرم فدای تو یا حسین

زندگیم فدای کربلای تو یا حسین

*

چهار…

ایستادن یه نوجوون بدون ذره‌ای ترس و آرزو

روبروی تانک‌های روبرو

پنج…

اهتزار پرچم سه رنگ

روی گنبد مسجدی که زخمۀ گلوله‌هاست

خنده‌های مردمی که یک صدا می‌گن

«فتح شهر خون کار خداست»

شش…

آسمونی که پر از نوای ربناست

آسمونی که قرق شده با شهاب و رعد و صاعقه

با آیۀ «و ما رمیت اذ رمیت»

آسمونی که کابوس کرکساست

هفت…

چشمه چشمه موج موج

کوچه کوچه رود رود

تو خیابونا به هم رسیدن و یکی شدن

شکستن سردی دی و غرور اهرمن

حالا بازم بشمارن

اینا گزینه‌های روی میز ماست

حالا بازم بشمرید

گزینۀ روی میزتون چیاست

حالا بازم بشمرید

همه میدونن این آخرای قصۀ شماست

هفت … شش… پنج … چهار … سه … دو … یک …

  خواننده :حامد زمانی
  • منصوره صامتی

انقلابی استثنایی

منصوره صامتی |

انقلاب اسلامی ایران به تعبیر بنیانگذار عظیم الشان آن حضرت امام خمینی (ره) ، انفجار نور بود و به درستی توانست ظلمات دنیای مادی و مکاتب ماتریالیست (ماده پرست) را به نور ارزش های الهی خود روشن و متحول سازد

آثار و دستاوردهای بیشمار انقلاب اسلامی ، حکایت از خصایص و ویژگی های بزرگ آن دارد . ازین رو ، دو دسته از افراد و جریان ها به دو دلیل مهم و متفاوت و به جهد و جد ، پیگیر شناخت انقلاب و ویژگی های آن هستند ؛ خودی ها و یاران و دوستداران انقلاب اسلامی و غیر خودی ها ، زخم خوردگان و دشمنان انقلاب اسلامی . 

دسته ی اول در پی شناخت انقلاب ، ویژگی ها و آثار آن هستند تا بتوانند پاسدار ارزش ها و عمق بخش معارف بلند آن باشند و با تبیین معارف انقلاب ، بر خیل دوستداران و پیروان آن در دنیا بیفزایند اما دسته ی دیگر شناخت را محمل ، بستر و وسیله ای برای نفوذ ، استحاله و ضربه زدن به آن قرار می دهند و هدفی جز ایجاد انحراف در آن و کاستن از آثار بالنده ی آن در سر نمی پرورانند . 

البته این خط همیشه در تاریخ ساری و جاری بوده و عمری به درازای جبهه ی حق و باطل دارد . انقلاب اسلامی ملت بزرگ ایران ، ویژگی ها و خصوصیت های زیادی دارد که ریشه ی آن به اسلام و ارزش های الهی آن برمی گردد که بوسیله ی رهبری الهی _اسلامی و مردمی و به غایت ارزش مدار و توحید محور ، توانست طومار حکومت مستبد و ضد اسلامی و ضد مردمی ، وابسته و عقب مانده و ظالم شاهنشاهی را درهم بپیچد . مقام معظم رهبری به تناسب سخنرانی های مختلف به بخش هایی از این خصوصیات و ویژگی های منحصر به فرد انقلاب اسلامی اشاره کرده اند که تاملی بر هرکدام ، ضمن تنویر اذهان و تبیین ابعاد و اجزای مختلف انقلاب اسلامی ، می تواند الهام بخش آفرینش رهیافت و بینش جدیدی در مطالعه ی انقلاب و مقایسه ی آن با دیگر تحولات و انقلاب های دنیا باشد .

اگرچه در قرون اخیر میلادی در سرتاسر عالم انقلاب های گوناگونی به وجود آمد ، اما انقلاب اسلامی ایران ، یک "انقلاب استثنایی" بود . استثنایی بودنی که ریشه در خصوصیات و شناخت معارف آن دارد .

  • منصوره صامتی

لطفا آرایش کنید!

منصوره صامتی |
برای شرکت در مجالس و مهمانی‌ها به خاطر اینکه شیک به نظر برسیم ...
معمولا بسیاری از ما خانم‌ها برای شرکت در مجالس و مهمانی‌ها به خاطر اینکه شیک به نظر برسیم آرایش کرده و طلا و ادوات متعلق به آن را از صندوقچه در آورده و با حس زیبایی تمام در این محافل شرکت کنیم.

 اکثر ما فراموش کرده‌ایم آراستگی و زیبایی هایمان در برابر پروردگار هم به هنگام عبادت ضرورت دارد و با تاکید بسیار مورد توجه قرار گرفته است.کاری که این روزها متاسفانه به نحو عکس انجام داده و در نهایت آشفتگی، بدون توجه به وجنات ظاهریمان به نماز ایستاده و به راحتی از این عمل مستحب و پسندیده می‌گذریم. و با روی هم گذاشتن چشمانمان، با آرایش خیابانی به جای اینکه به دنبال جلب رضایت خالق باشیم، به دنبال جلب توجه و نظر مخلوق هستیم.

امام صادق (علیه‌السلام) در باب ضرورت و استحباب زینت و آرایش در محفل عبادت چنین می‌فرمایند: «شایسته نیست زن بدون زینت مثل گردنبند نماز بخواند یا دست او بی خضاب و حنا باشد.» (وسائل الشیعه/ ج۳، ص۳۳۵- ج ۴ ص) در توصیف این دستور دینی گفته شده مکروه است زن بدون زینت به نماز بایستد. البته منظور از زینت تنها استفاده از جواهرات نیست بلکه زینت عرفی است و مواردی مثل چادرنماز، لباس پاکیزه و زیبا، محل نماز، سجاده و استفاده از عطر و بسیاری چیزهای دیگر است که شاید از آن غافل هستیم.


پس فراموش نکنیم آرایش کردن در چنین محفل مقدسی را از دست ندهیم.
منبع:باحجاب
  • منصوره صامتی

به زودی در این مکان

منصوره صامتی |

 و هوالسمیع البصیر

جناب آقای دکتر ظریف وزیر محبوب 

با سلام و احترام

به زودی در این مکان چند پرسش از شما خواهم پرسید لطفا به شیوه ی استادی به من شاگرد پاسخ دهید


  • منصوره صامتی

 سینما یکی از مهمترین رسانه ها در جهان است ،که  علاوه بر ابزاری برای سرگرمی ، به عنوان وسیله ای برای انتقال فرهنگ هم ، مورد استفاده قرار می گیرد ؛ به نحوی که در دنیای امروز ، از آن به عنوان ابزاری  هدفمند و استراتژیک برای القای تفکرات ایدئولوژیک و افکار سیاسی به دیگران و حتی نفوذ در فرهنگ ها و نابودی آن فرهنگ استفاده می کنند . 

ذهن آدمی به خاطر علاقه به تنوع ، همواره  جذب عنصری جدیدتر و جلوه ای پرزرق و برق تر می شود که یکی از این جلوه ها ، تصویری است که در قاب تلویزیون یا پرده ی نقره ای سینما مشاهده می گردد

.در این زمینه کشورهای غربی بویژه آمریکا با صنعت فیلم سازی خود ، توانسته اند در یک فرایند کاملا برنامه ریزی شده ، ابتدا تفکر و فرهنگ اصیل یک سرزمین را از آنان ربوده و سپس تفکر دلخواه خود را ، به عنوان تفکر برتر ! بر ذهن مخاطب القا نمایند . یعنی همانطور که در جنگ سخت ، دشمن از اجبار و تحمیل استفاده می کند تا بوسیله ی آن بتواند مواضع خود را به دیگری تحمیل کند ؛ در جنگ نرم ، از سلاح تلقین و اغنای ذهنی به صورت زیرکانه در همان راستا استفاده می شود . یکی از مهمترین ابزارهای استفاده در این کودتای فرهنگی ، همانطوری که گقته شد ، تلویزیون و تولیدات سینمایی (از مستند ، فیلم کوتاه و فیلم های بلند و .. ) است و آن هم به دلیل استقبال فراوان بویژه جوانان از آن . یک فیلم به طور مستقیم و خودآگاهانه و یا به شکل غیرمستقیم و ناخودآگاهانه در حال ارسال یک پیام برای مخاطب خود است .

 در اینجا غرب ، تمرکز و توجه ی خود را بر "ماهیت" این پیام ها متمرکز کرده است ؛ خصوصا در فیلم های صادراتی که اصولا برای "جوامع هدف" ساخته می شوند . بدین گونه ترویج تفکرات سکولار به عنوان خمیرمایه اصلی فرهنگ منحط و تحمیلی غرب در دستور کار قرار می گیرد . این اقدامات برنامه ریزی شده ، که گاهی به صورت تبلیغ تفکر بی خدایی (که در آن به دنبال اثبات جهان بدون خدا هستند) ؛ و گاهی به صورت صربه زدن و تحریف عقاید بویژه عقاید اصیل اسلامی که احیای آن را بزرگترین خطر و تهدید در مقابل خود می دانند و نیز گاهی در پی ایجاد و ترویج ولنگاری فکری و اعتقادی در وادی پلورالیسم و نهیلیسم دنبال می کنند .

 یکی دیگر از این گونه تلاش های مذبوحانه که در قالب ژانر جدید و رویه ی نوظهوری در سیتمای هالیود رخ نمایانده ، تلاش برای آن است که عنوان کنند که اصولا چیز "مقدسی" و "حقیقت فاخری" چه در دنیای اندیشه و عقاید و چه در دنیای واقعی انسانها وجود خارجی نداشته و ندارد ! در این راستا ، به دنبال آن بوده که از هرآنچه مقدس است ، با هتک حرمت از آن ، حرمت آ نرا در سایه ی ترویج تلورانس افراطی ، از بین ببرند . و این حرمت شکنی ها از حرمت خانواده و مقام و منزلت "مادر" به عنوان مثال را گرفته شامل می شود .. تا مقدسات دینی . در این رویکرد جدید سینمای غرب به این موضوع ، که از آن به عنوان "سینمای فلسفه گرا" نیز یاد می کنند ؛ تلاش می شود با پرستیژ دروغین روشنفکرانه ، مبانی دینی را زیر سوال ببرند . در اینجا آن پارادوکس اصلی شکل می گیرد .

 تلاش آنان برای از اعتبار انداختن مفاهیم و حقایق مسلم دینی ، در راستای اعتبار بخشی به اوهام مالیخولیایی و پندارهای کاذبی است  که در مرام و عقیده ی انسانی و دینی ، امری باطل و مردود است ؛ همچون جادو و جادو گری ، خرافه پرستی و شیطان پرستی و ...

 دلیل اساسی هجمه ی تصویری قدرت ها ی جهانی در قالب سینما ، از بین بردن ریشه های ناب و اصیل فکری و بومی هر ملتی است که با آنها در تعارض است . یکی دیگر از زمینه های سینمای سکولار ، از بین بردن حریم های اخلاقی است . غرب برای این هدف از تصاویر و فیلم های مستهجن و پورنو بهره می برد، تا جایی که صنعت پورنوگرافی ، به شاخه ای مجزا از سینما مبدل می شود و برای آن کرسی های مطالعاتی ، بودجه های تحقیقاتی و پروژه های عملیاتی ، با توجه به عملکرد موثر و نقش سریع و عمیق آن بر ذهن افراد بخصوص جوانان آگاه است ، تبیین و تعریف کرده و در نظر گرفته اند ؛ و "برای به زانو درآوردن یک ملت ، کافی است جوانان آن ملت را به فساد کشانید" چرا که جوانی که به فساد کشیده شود ، از او قدرت اختیار و اراده ، شور و نشاط ، خلاقیت و ابتکار عمل گرفته خواهد شد .

 یکی دیگر از این موضوعات ترویج خشونت گرایی است که در راستای خدمت به شبکه های تروریسم دولتی و بین المللی قرار دارد . در این ژانر ، سینمای غرب به شکل مستقیمی "کرامت انسانی" را زیر سوال برده و برای "جان" او ، جانی همچون دیگر حیوانات قائل می شود و ناگفته هویداست که صنعت سینمای غرب دقیقا به دنبال پیاده کردن و القای همین موضوع در افکار مردم جهان است که  در راستای اهداف پلید خود ، دست به تجاوز ، کشتار و جنگ افروزی زند  قدرت های جهان بویژه غرب ، کاملا از تاثیر سینما آگاهند . از این رو باید با این جریان ، که هدف اصلی آن منابع انسانی وتسخیر اندیشه ی آنان و به کار گیری آن در جهت مقاصد قدرت های جهان است  مقابله ی  فکری و فرهنگی کرد . تنها راه مواجهه با سینمای سکولار، سینمای معناگراست .  و البته این بدان معنا  نیست که همه ی تولیدات سینمایی ما ، محدود در سینمای معنا گرا باشد !

 خیر ؛ بلکه بدان معنی است که عوامل سینما و دست اندرکاران آن ، چه از بازیگر و بازیگردان و کارگردان و فیلم نامه نویس و عوامل تولید در صحنه و طراحی و دکور و گریم تا عوامل پشت صحنه از تهیه کننده و حامیان مالی و .. ضمن پرهیز از «بازی در صحنه و میدان دشمن» ، به سینمای معنا گرا به عنوان "پدافند عامل" بیش از پیش بها داده و بدهند . 

در این میان "بومی سازی" سلیقه ی مخاطب نیز می تواند نقش موثری در جلوگیری از اشاعه ی فرهنگ سکولار و محتوای سخیف آن داشته باشد؛ بویژه اینکه ما در مقابل مفاهیم گسترده مادیگرایی از بن مایه های غنی فرهنگ معنوی برخورداریم که ظرفیت رویارویی با اندیشه ی مادی  انسان هزاره ی سوم را به سهولت هموار می سازد تا جایی که می توان سینمای معنا گرای ایران رابه مثابه یک سنگراستراتژیک دانست و از آن در ابعاد بین المللی بهره جست.

  اما آنچه در طی سال های اخیر سبب عقب گرد از موازین و آرمان های اساسی انقلاب اسلامی  و محتوای اصیل و ارزشی آن گشته است تا جایی که در بسیاری از محصولات سینمایی نه تنها اثری ازاصالت محتوا نیست بلکه ایجاد تردید و تشکیک در مبانی اصیل ارزشی و فرهنگی مخاطب در قالب پیام سینمایی به تمامی عیان است ،  بی تردیدحاصل  غفلت از توانایی و ظرفیت های خاص و ویژه ای است که در ابعادفرهنگی ،اقتصادی و سیاسی در اختیار داریم  و این غفلت بسیاری از اوقات موجب دنباله روی محض از فرهنگ مستولی بر رسانه های غربی گشته که همانا تجاری سازی صرف در پی مخاطب بیشتر است .

   با همه ی آنچه گفته شد در روزهای پایانی سی و دومین جشنواره ی فیلم فجر  بر چگونگی انتخاب و راه یابی بهترین های سینمای ایران چشم دوخته ایم که امید است دستکم برخی از  توقعات جامعه ی فرهنگی در جامعه ی سینمایی پاسخ داده شود.

  • منصوره صامتی

I am a woman of peace

منصوره صامتی |

من محجبه ام ''I am a Hijabi

من زن با ایمانی هستم  I am a Woman of Faith

وقدرت و نیروی من ناشی از  And from my faith

ایمان من است  I gather my strength

من زنی  باهوش و با حکمت هستم  I am a woman of intellect and wisdom

و در اسلام تحصیلات زنان یک الزام است  for a woman's education is a must in Islam

من زنی متعلق به آرامش هستم  I am a woman of peace
  روش زندگی من متعلق به صلح و آرامش است for peace is my way of life

  زیبایی در حیا و عفاف است In modesty, there is beauty
 
 حجاب من تاج افتخار من است My hijab is my crowing glory
 
من محجبه ام من توانمندم I am a Hijabi I am strong

من باهوش و دانا هستم  I am intelligent and wise

من متعلق به صلح و آرامش هستم  I am for peace

 من زیبا هستم(با حجاب) " I am beautiful
 
  • منصوره صامتی