کتابی به سبک زندگی
به راستی《 سبک زندگی 》چیست ؟!
به نظر می رسد ، این مفهوم که یکی از 《 ارکان علوم انسانی 》 به شمار می رود ؛ ارتباط تنگاتنگی با دو مفهوم 《 پیشرفت 》و 《 تمدن سازی 》داشته باشد . در این ارتباط ، سبک زندگی 《 معیار قضاوت 》در مورد یک تمدن و سیر متعالی یا قهقرایی آن نیز به شمار می آید .چرا که سبک زندگی هر فرد و جامعه ، تابع تفسیر همان فرد و جامعه ازمفهوم 《 زندگی》می باشد . در اینصورت می شود به زبان علمی چنین گفت که : سبک زندگی ( به عنوان یکی از ارکان علوم انسانی ) یا تابع تفسیر علوم انسانی_اسلامی است ؛ و یا تابع تفسیر علوم انسانی _سکولار و لاییک است .
در این تعریف ، سبک زندگی در واقع منظومه ای نرم افزاری ( فکری ) در سپهر اجتماعی افراد یک جامعه ، یک فرهنگ و یک تمدن است که این منظومه ی عظیم ( از نظر معنایی و مفهومی ) شامل : کلیه ی رفتارهای اجتماعی ، آداب زندگی ، مدل ها و شیوه های زیستن ، غذا خوردن ، لباس پوشیدن ، آراستگی ظاهر ، الگوها و مدل ها ، آداب گفتاری و زبانی ، اسلوب نگارش ، نوع و سبک معماری ، هنر ، روش ها و نحوه ی فعالیت ها و مشارکت های سیاسی ، الگوهای مدیریتی مدیران ، سیره ی اقتصادی ، الگوهای مصرف و کار و تولید ، منش ها و عرف های جامعه ، قوانین موجود در جامعه ، سلوک معنوی و عبادی و ... می شود . در این مفهوم ، "سبک زندگی" در واقع خروجی یک تمدن به شمار آمده و از این حیث بخش واقعی یک تمدن را شامل می شود .
بعد از پیروزی و وقوع انقلاب اسلامی در ایران ، به فراخور پیشرفت های علمی ، سیاسی ، نظامی و اقتصادی که نصیب جامعه ی ما شده است ؛ حقیقت آن است که جامعه ی ما در بسط و گسترش 《 سبک زندگی اسلامی_ مشرقی 》پیشرفتی نداشته است .حال آنکه از نقطه نظر علوم انسانی_ اسلامی ؛ 《 سبک زندگی 》یکی از غنی ترین مفاهیم و دارای یکی از طولانی ترین تواریخ در پیدایش و درواقع متناظر با کلمه ی 《 عقل معاش 》 می باشد که در روایات دینی ما ، بدان تصریح شده است . ریشه ی ترمینولوژیک سبک زندگی در ادبیات عرب ( به عنوان زبان مقدس دین و آیین اسلام ) به لغت 《 السنه 》 می رسد که از آن به 《 سنت زندگی 》یاد می شود .
در فقه پویای امامیه 《 سنت 》 در همین معنا ، یکی از چهار مرجع استنباط و شناخت حکم خداوند ( در کنار کتاب ، عقل و اجماع ) قرار دارد که مفهوم آن همانا قول ، فعل و تقریر ( سبک زندگی ) پیامبر اکرم (ص) و حضرات معصومین (ع) است که ما را به 《حیات طیبه 》 می رساند . یعنی سبکی از زندگی که در آن انسان با قرار گرفتن در مسیر بندگی الهی ، در تکامل توامان و بدون تزاحم و تتاقض "ماده" و "معنا" قرار می گیرد . یعنی در آن هم "عقل معاش" مطرح است و هم "عقل معاد" و بدون تناقض در این دو . در این رابطه حضرت باب الحواءج امام موسی الکاظم (ع) فرموده اند : از ما اهل بیت نیست کسی که دنیا را به خاطر آخرت ؛ یا آخرت را به خاطر دنیا رها کرده باشد . بنابر آنچه گفته شد ، سبک زندگی چه در تاریخ و تمدن اسلامی و چه در تاریخ و تمدن مشرق زمین ، هم دارای ریشه هایی غنی است و هم دارای پیشینه ای طولانی ؛ لذا ازین رو سبک زندگی مشرقی_اسلامی قابل قیاس با ریشه های مدرن امروزی آن در مغرب زمین نمی باشد . دربرابر ریشه های عمیق دینی_تاریخی سبک زندگی در علوم انسانی_اسلامی ،مفهوم Life Style ( سبک زندگی ) در علوم انسانی_سکولار و لاءیک در غرب قرار دارد که بر مبنای فلسفه ی ماتریالیستی ( ماده گرا ) قرار گرفته و آن هم در دو و سه قرا اخیر بوجود آمده است .
از برجسته ترین مفاهیم تعبیه شده در این مفهوم از سبک زندگی در غرب ، یکی مفهوم 《مد》 و . دیگری مفهوم《تجمل گرایی 》است . ازین رو Life Style نه از منظر تاریخی و نه از منظر محتوایی قابل قیاس با مفهوم متعالی و غنی آنچه از سبک زندگی در دین اسلام و مشرق زمین است ؛ نیست . ناگفته نماند که مفهوم 《 سبک زندگی 》و پرداختن صحیح و درست و اصولی به آن ، و تبدیل آن به یک "گفتمان" در روند و فرآیند 《 احیاء تمدن نوین اسلامی 》؛ آنقدر مهم و حیاتی است که اگر سبک زندگی دینی یا همان حیات طیبه که سعادت دنیا و آخرت و تکامل ماده و معنا را باهم برای انسان به ارمغان می آورد ، مطرح نشود ؛ بدون اغراق باید گفت که تمامی زحمات و پیشرفت های علمی ، صنعتی ، تکنولوژیکی ، بیولوژیکی ، نظامی ، اقتصادی ، سیاسی و .. نه تنها با آسیب جدی مواجه خواهد شد ؛ بلکه به بحران در هویت نیز دچار خواهد شد ! در رابطه با مفهوم زندگی ، با این درجه از حساسیت و اهمیت ، متاسفانه هم حوزه و هم دانشگاه ما تولیدات علمی اندکی داشته اند .
ما "نهضت نرم افزاری تولید علم" که سفارش اکید مقام معظم رهبری بود را در این عرصه دنبال نگرفتیم . چند سال پیش از جانب ایشان ، سالی به همین نام نامگذاری شد . اما گویا نامگذاری سالها از جانب معظم له که به مثابه ریل گذاری و سیاست گذاری برای نظام و جامعه است ، و جهت گیری حرکت ها را مشخص می کند ؛ از سوی مسءولین ، تنها جنبه ی تبلیغاتی دارد و بس ! البته تولیدات علمی در پرتوی گفتمان سازی ، تنها بخشی ازین قضیه است . بخش مهمتر آن ، ترویج و فرهنگ سازی است ، که آن دیگر کار دستگاههای اجرایی کشور می باشد .
همانطور که پیش از این خدمت مخاطبان محترم معرفی شد ، در بخش تولیدات علمی و گفتمان سازی در زمینه ی سبک نوین زندگی اسلامی ، می توان به کتاب "مفاتیح الحیاه" یا کلیدهای زیستن نوشته ی آیت الله جوادی آملی اشاره کرد . کتابی دیگر که می توان معرفی نمود ، کتاب معروف "حلیه المتقین" یا زینت تقوا پیشگان نوشته ی علامه مجلسی است . کتاب "سراج الشیعه" یا چراغ آءین تشیع نوشته ی آیت الله مامقامی (ره) که توسط انتشارات شاکر واقع در قم به زیور طبع آراسته گردیده ، کتاب دیگری است در زمینه ی اخلاق و آداب اسلامی به رشته ی تحریر در آمده است .البته این دو کتاب یعنی کتاب حلیه المتقین و سراج الشیعه نیاز به بازنویسی توسط علمای امروز حوزه را دارند که همت امروز این بزرگواران را می طلبد . کتاب دیگر ، کتاب نفیس "گنجینه ی آداب اسلامی" تالیف آقایان محمدرضا و محسن آشتیانی از مفسران برجسته ی تفسیر نمونه است که توسط موسسه ی نشر زهیر به چاپ رسیده است .
سلام خانم صامتی
در پاسخ به منصوره خانم باید بگم همان طور که در متن عقد هم که آمده چه باستانی اش و چه آنچه صورت می گیرد قبول و پذیرش خواستگاری از جانب زن صورت می گیرد.
زن پاسخ دهنده است و خواستگار نیست. در تمام موجودات زنده همین طور است.
مگر در موجودات پستی مثل کفتار که زن سالاری و خوی منفی در آنها زیاد است که زن خصلت مردانه می گیرد و از جایگاه طبیعی اش خارج می شود.
کسانی که مطرح می کنند زن به خواستگاری مرد برود یا درخواست ازدواج بدهد می خواهند به زن هویت مردانه بدهند و او را از زنانگی اش خارج کنند.
و باز در پاسخ به منصوره خانم باید بگویم کشورهای فوق الذکر بخصوص مراکش از کشورهای اصلی در دایره فمینیسم اسلامی است که شاید نام فاطمه مرنیسی مراکشی را نیز شنیده باشید که کتاب او در زمان آقای خاتمی ترجمه شد و پس از انتشار از بازار به دلیل فمینیسم اسلامی و آثار سوء آن جمع آوری شد. اما روان بسیاری از زنان معصوم ما را آلوده به زهر کشنده کثیف ترین نوع فمینیسم یعنی فمینیسم اسلامی کرد.
برای توضیح بیشتر می توانید مطلب زیر را که نقل شده است مشاهده نمایید.
http://mojarada.persianblog.ir/post/97/
باز هم از شما متشکرم. هم بخاطر متون مفیدتان و هم بخاطر نیت خیرتان
موید باشید
همچنین از منصوره خانم هم خانم صامتی و هم منصوره خانم نظر گذار که نمیدونم خود خانم صامتی است یا خواهری دیگر