منصوره صامتی

کارشناس فرهنگی

منصوره صامتی

کارشناس فرهنگی

منصوره صامتی

رویای 1400 ساله ی مسلمانان جهان در حکومت اسلامی ایران به تحقق پیوسته و امروز این ظرفیت عظیم فرصتی تکرار نشدنی است. معتقدم که انسان به ضرورت ماهیت الهی و اندیشه ی خویش یک رسانه است وامروز در عصر رسانه ضروریست تا دغدغه های فرهنگی ،اجتماعی و سیاسی مان را باهم شریک شویم، باشد که در مسیر زمان به جامعه ی مهدوی نزدیک شویم."زندگی بهتر حق مسلم ماست!"

و همچنان که رهسپار آینده ایم بیندیشیم که :

ما ازین قرن نخواهیم گذشت
ما ازین قرن نخواهیم گریخت
با قطاری که دگران ساخته اند
هیچ پروازی نیست برساند ما را به قطار دوران
و به قرن دگران
مگر انگیزه و عشق ،
مگر اندیشه و علم ،
مگر آیینه و صلح
و تقلا و تلاش
بخت از آن کسی خواهد بود که مناجات کند با کارش
و در اندیشه ی یک مساله خوابش ببرد
و کتابش را بگذارد زیر سرش و ببیند در خواب حل یک مساله را
باز با شادی در گیری یک مساله بیدار شود ...

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات

تمدن ارباب، رعیتی!

منصوره صامتی |

2500 سال  ارباب، رعیتی در این مرزو بوم آنچنان با گوشت و خونمان عجین گشته که هنوز هم به دنبال ارباب می گردیم تا به رسم دیرینه ی شاهی بر مصدر بنشیند و بر میل خویش حکم براند

و رعیت جماعت بگوید "اطاعت "می شود!

و رعیت جماعت آب در هاون خواهند کوبید تا ارباب از خواب خوش بیدار شود

و رعیت جماعت چون عروسک های کوکی،شادی ارباب را به پایکوبی مشغول خواهند بودکه شیوه ی پایکوبی را هم ارباب معین خواهد کرد!

و رعیت جماعت می داند که بر ساز ناکوک هم باید رقصید ،کوک یا ناکوک ،ساز اربابی می نوازد و رعیت خواهد رقصید

و رعیت جماعت می داند که همواره محکوم است چرا که با دست خودش ارباب را نه در بوته ی آزمایش که بر موج احساسات صاحب اختیار دانست

و رعیت جماعت به انتظار اربابها شب را صبح خواهد کرد و چه شبها که شب بود اما اربابها چراغ روشن کرد ندو گفتند

 "روز است "    و رعیت در صفهای منظم فریاد زدند" آری صبح است به به چه روشن! چه پایدار"... 

و رعیت جماعت می داند که ازشفق تا فلق زمان، شیره ی جانش را در کام بیگاری تقدیم ارباب خواهد نمود

و رعیت جماعت می ترسد از قواعدی که آنها را به اربابی نسبت است

و رعیت جماعت فرزند بیدارش را فرزند آگاهش را بر لب جوی جهل سر برید که حتی ناله اش گوش ارباب را نخراشد

و رعیت چون نمی خواهد، نمی بیند،نمی تواند..

و حال که گاه ،گاه اربابها است

ارباب خوب می داند بر مردمی که خود را رعیت می دانند و بیگاری بر آنان رحمت است نه زحمت چگونه فرمان براند ...

ارباب خوب می داند

 

در میان جماعتی که همواره خویش را رعیت می پندارد و نان از تملق می برد انتظار خدمت عبث است چراکه این

مردمان رعیت پیشه در هزاره ی تمدن خود هرگز به منش اربابی دست نیازیدند و امروز نیز چون دیروز رعیت وار

در چرخه ی تکرار ره می پویند !

رعیت جماعتی که جامعه ی رنگ ها را در خود پرورید  و یکرنگی ات را به نسبت تبار شناسی اربابها نمره داد که هرچه به اربابها نزدیکتر معیارت برگزیده تر، سنجیده تر ، آگاهانه تر...

که رعیت به رعیتی مشغول ، قانون را هم به حال خود رها ساخت که اربابها درترازوی قانون برابرترند!

رعیت جماعتی که حتی آسمانی ترین نسبت ملکوتی هم او راشافی نخواهد بود چرا که پشت به آسمان دیده

در دور دست دارد حال آنکه حقیقت در دست اوست ، در اندوخته ی اندیشه اش...

رعیت! از چه روی دست به آسمان داری که تو خود بر خویشتن خویش تاخته ای ؟!

رعیت!از چه روی گریبان چاک کرده و هذیان می بافی که تو خود وا داده گی را قرن هاست مشق نموده ای ؟!

رعیت !از چه روی به تعبیر کابوس هر روزه ات دلخوش داری که معبر ها دیر زمانیست تنها رویای اربابی تعبیر می کنند که بازار ارباب را  تو به رسم میراث تمدن هزاران ساله ات سکه کرده ای!

رعیت! به که بد می گویی و از که تاوان می خواهی که تو خود فرزندانت را رعیت پروریده ای؟!

رعیت! بر چه یادمانی اشک می باری که تو با دست خویش کالبد فرزندان اندیشه ات را در گور به تعزیت نشسته ای؟!

رعیت! از توست که بر توست که هرکه بیاید همین است که درد ،درد توست نه اربابها ،که ارباب به حکم عادت دیرینه ی تو ارباب شد

.

.

.

 

و در این میان دستی بر شانه ام فرود می آید که دل بر پوسته ی شکننده ی تظاهر رعیت پیشه گان خوش مکن و بر لبخند نقاب ،آرام مگیر...

صبر کن  انتظار همه  به سر خواهد آمد

                                              آن گاه که همه ی رعیتها  ارباب خواهند شد

که آنها وارث زمین خواهند بود...

نظرات  (۴)

با سلام..
یعنی واقعا شما در انتخابات شرکت میکنین؟
البته من حق خودم میدونم که رای بدم،ولی وقتی کلا کاندیدا همشون مثل هم هستن،چه فرقی میکنه آقای قالیباف باشه یا کس دیگه؟!!!
با رد صلاحیت آقای هاشمی،انتخابات معنی نداره....
پاسخ:

       سلام و احترام

تحلیل دیگری نیز وجود دارد توضیح خواهم داد .در مجلس به جناب هاشمی رای ندادم در ریاست جمهوری نیز ،اگر تایید صلاحیت هم می شدند باز هم به ایشان رای نمی دادم ولی معتقدم جناب هاشمی سرمایه ی این نظام هستند.در خانواده آموخته ام همواره به بزرگتر ها احترام بگذارم پس به رسم کوچکترها به ایشان احترام می گذارم اگرچه در برخی موارد انتقاداتی هم به عملکرد ایشان دارم.

من معتقدم جناب هاشمی رفسنجانی دانسته یا نادانسته با ورود به عرصه ی انتخابات 92 در نگاه مردم تایید صلاحیت شدند،چگونه ؟توضیح خواهم داد.

بنده حتما و به یقین در انتخابات شرکت می کنم این حق قانونی را فرصت می دانم و بعد از انتخابات نیز از راه قانونی حقم را مطالبه خواهم کرد شرکت می کنم چرا که اگر شرکت نکنم حقی برای اعتراض نیز ندارم البته از نظر شخصی ولی مسلم است که رییس جمهور منتخب ،رییس جمهور همه ی مردم است

سلام خانم صامتی
چرا درباره انتخابات مطلب نمیذارید ؟
ما بچه مذهبی ها باید وارد گود شویم
متاسفانه چند روزه حملات بر علیه دکتر سعید جلیلی زیاد شده است
همه نیروهای اصیل و نقلابی و مطیع آقا از دکتر سعید جلیلی حمایت میکنند
از جنابعالی به عنوان یک زن مبارز و فرهنگی و با بصیرت توقع داریم که وارد گود شوید .
کاندید بچه های مذهبی و هیئتی و حزب اللهی : 

سعید جلیلی


پاسخ:

       سلام

آموخته ام که یکی از راههای شناخت افراد شناخت دوستان آنهاست .جناب سعید جلیلی را کم می شناسم ولی  خط فکری برادر ایشان جناب وحید جلیلی را خوب می شناسم و از مدتها پیش هنگامی که در هر فضایی سالم ترین ساده زیست ترین و ارزشی ترین افراد منتظر ورود جناب جلیلی به میدان انتخاب بودند کنجکاوی بنده در خصوص شناخت جناب جلیلی بیشتر شده و منتظر برنامه ها و سخنرانی های انتخاباتی ایشان هستم و احساس بسیار خوبی نسبت به ورود ایشان به صحنه انتخابات دارم امیدوارم توفیق داشته باشم که در مسیر  تحقیق و نه از روی تقلید هفتمین رییس جمهور را انتخاب کنم.

درود به همه ی اونهایی که انتخاب رو حق خودشون می دونن و حقشون رو از مسیر قانونی مطالبه می کنن 

با سلام خدمت خانم صامتی عزیز..
من فکر کنم از این متن شما یه ذره اشتباه برداشت کرم...چون الان هم همینجوریه دیگه..یکی اون بالا بالا هاست و همه چی زیر نظر اونه..بقیه همه رعیت هستن!!!!!!!!!!!!
ولی میدونم که منظور شما این نبوده..
راستی،صحبت های رئیس جمهور منتخب(!!!!!!!!!!!!!!)مردم شنیدین؟که گفته : احمدی نژاد یعنی مشایی،مشایی یعنی احمدی نژاد
نظرتون چیه؟
پاسخ:

سلام

بانوجان! باید کلان دید جامع دید علتها را معلول ها را .همواره از توده در فرودست شروع خواهد شد.منظور اربابها هستنددر هر فضایی اربابی خاص و این مردم هستند که تعیین می کنند چگونه با آنها رفتار شود که صد البته مردمی که نمی اندیشند و سوار بر مرکب عجله شتابان از چاله خود را به چاله می افکنند چگونه مسیر صلاح را تشخیص خواهند داد؟!  می خواهیم رییس دولت انتخاب کنیم عجله می کنیم احساساتی می شویم و از لج آن یکی به این یکی رای می دهیم و پس از انتخاب هم به دنبال کار خویش می رویم گویی در مسابقه ی تفریح و سرگرمی شرکت نموده ایم و تمام 

و تصور کن این کمدی تلخ را که یکسره تکرار می شود . در نهایت هم عادت کرده ایم ناسزا بگوییم وجنجال ببافیم ودشمن هم که همیشه در کمینگاه سوءاستفاده آماده و دوباره این مردمند که کاسه ی چه کنم به دست گرفته اند هزاران انقلاب رخ دهد میلیونها خون بر زمین بریزد تا مردم تفکر نکنند و تعقل نداشته باشند همین آش است و همین کاسه...از ماست که بر ماست.

ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم

 

 

  • مجتبی قره باغی
  • گشتن لازم نیست
    امروز هم این سیستم وجود داره
    منتها فرمش کمی فرق کرده
    ارباب = رئیس - بانک - مالک - بیمه ...
    رعیت = کارمند - مشتری - مستاجر - مشتری ...

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">