جنگ علیه اسلام گرایی با کشتن مسلمانان فایده ای ندارد ، فقط با فاسد کردن آن ها می توان به این پیروزی دست یافت .
پس باید به جای بمب بر سر مسلمانان دامن های کوتاه فرو بریزید
میشل هولباگ نویسنده ی فرانسوی
رویداد
یک فعال رسانه ای با انتشار نامه ای مراتب اعتراض شدید خودش را نسبت به بی تفاوتی مسئولین در خصوص اقدام سخیف نیکی کریمی در امارات ابراز کرد.
به گزارش رویداد، یکی از بانوان عرصه رسانه از عملکرد مسئولین فرهنگی و هنری به دلیل عدم جلوگیری و برخورد با پروژه هایی که به نام هنر، امنیت فرهنگی سیاسی کشور را به خطر می اندازد،شکوائیه ای را که در ادامه متن کامل آنرا میخوانید به رشته تحریر درآورد:
جای آن دارد که بمیریم..
مسولین تبریک! زن ایرانی این بار هم در مجامع بین المللی هنری درخشید و دوربین ها او را برای تاریخ ثبت کردند.
بار دیگر زن ایرانی را ستایش کردند در حالی که از ارتفاعی پست بالا می رفت که این بار نه برفراز افتخار نجابت که برای تن فروشی اش، برای وطن فروشی اش، برای عریانیش برای به لجن کشیدن قرن ها تمدن نجابت زن ایرانی برای او هورا کشیدند!!
برایش کف می زدند که این چنین مغرور وبه یاد ماندنی تمام قد زنی که سالهاست بر مسند هنر از بیت المال مسلمین روزی می برد در مقابل پیامبر اسلام(ص)از روی پهلوی شکسته ی حضرت زهرا(س) ردمی شود و بر دهان مبارک زینب (س)می زندآن هم در حالی که نه بر فرش قرمز بلکه برخون هزاران شهید رقص می کند...
هرزه گان عالم ،سرمست در آغوش کشیدن ناموس ایرانیان آب از دهانشان جاری گشته وسناریوی برهنگی دیگری را در سر می پرورانند و به غیر تمان بر نمی خورد.؟!
به خدا سوگند! جای آن دارد که بمیریم که این بارنه به نام رضاخان میر پنج که به نام فرهنگ و تمدن اسلامی ایرانی ناموس ایرانی را در ملا عام برهنه می کنندآن هم نه به تهدید بلکه این خود زن ایرانی است که برای در آغوش کشیدن قاتلین حسین (ع)
نفسهایش به شماره افتاده...
مسولین! جای آن داردکه بمیریم .این زن که از قضا نامش هم نیکی است سالهاست همه ی خوبیها ونیکی های زن مسلمان ایرانی را به سخره گرفته و شما مغبون چشمهای سبزش تنها نگاه کردید وبرخی هم البته به نشانه پیشرفت زن ایرانی لبخند زدید که شما به سیره سبز علوی خیانت کردید!
ای کاش زمین مارا ببلعد !که زمین هم ما زباله های تاریخ را در خود جای نخواهد داد .به دنبال مقصر نگردید که یار در خانه است مگر ما نبودیم که از این چشم سبزها حمایت کردیم تا جایی که برای پیشبرد اهدافشان بنا شد دیگر فیلمی توقیف نشود!
چه کسانی سبک زندگی این به اصطلاح هنرمندان را بر درو دیوار شهرها ورسانه های جامعه ی اسلامی نقش زدند؟ آن وقت نیروی انتظامی از بد حجابی می گوید؟! که این خود تخفیف بی حجابی است . آقای رادان به سراغ معلول رفته اید که علت همین به اصطلاح هنرمندانند که فرهنگ ما را برهنه ساخته و در دانشگاه سینمای ایران فرهنگ برهنگی را برای سرمایه های معنوی ایران معلمی کنند.مسولین چرابا خودتان تعارف دارید که الناس علی دین ملوکهم .
منتظر چه رسوایی دیگری هستیم ؟! به خدا سوگند پروژه ی برهنگی چشمهای سبز دیگری در راه است .استدعا می کنم بیش از این آبروی زن مسلمان را نبریم . انسان تراز جمهوری اسلامی که بناست فرهنگ و تمدن اسلامی ایرانی را صادر کند این است ؟!این است حاصل تاکیدات رهبری ؟! تنها سلمان رشدی باید اعدام شود ؟تنها فیلم سازیهودی به اسلام اهانت کرده ؟ چرا در سینماهای ایران بردگان شهوت و برهنگی می بالند و ستاره می شوند؟ مار ا چه می شود؟!
اگر هنوز مسولین راه تسامح می روند و تساهل می پراکنند مردان با غیرت ما چرا ساکت نشسته اند ؟ زنان عفیفه ی ماچرا فریاد نمی کنند؟جامعه ی هنری ما چرا دهان بسته و خفته است ؟بسیجیان ولایی چرا کاری نمی کنند ؟ لابد مسولین فرهنگی و هنری نیکی جان را در فرودگاه امام (ره)به انتظار نشسته اند تا در چشمان سبزش چشم بدوزند و آنچنان نرم و آهسته که چینی نازک تنهاییش ترک بر ندارد او را به پوشیدن جوراب دعوت کنند ! و حلقه ی گل بر گردنش بیاویزند که حرمت نان و نمک ایرانی را هم نگاه نداشته چه برسد حرمت مسلمانی را!
رسوایی بس است دیگر! این یک بانوی مسلمان ایرانی ا ست که می پرسد تا به کی باید نظاره گر به لجن کشیدن شرافت هنرمند ایرانی باشیم؟ چند درصد زنان ایرانی مسلمان و غیر مسلمان ما موفقیتشان را دربرهنگی ساق پایشان جستجو می کنند؟ مسولین پاسخ دهند چگونه با این رسوایی برخورد خواهید کرد؟ نمایندگان مجلس پاسخ دهند.مسولین فرهنگی پاسخ دهند.مسولین هنری پاسخ دهند.مسولین سینمایی پاسخ دهند.شورای عالی انقلاب فرهنگی این برهنگی فرهنگی را چگونه پاسخ می دهد؟مسولین نهاد زن و خانواده ی ریاست جمهوری !از شان به تاراج رفته زن مسلمان چگونه دفاع خواهید کرد؟رسانه های متعهد پاسخ دهند.نیروی انتظامی چگونه به استقبال جنبش چشم سبزهای سینمای ایران خواهد رفت؟ قوه ی قضاییه پرونده ی برهنگی را چگونه بررسی خواهد کرد؟
و اینک من بانوی مسلمان ایرانی در محضر خداوند در حالیکه بغض گلویم را می فشارد از مدیران فرهنگی هنری و قضایی در پیشگاه مدیر مهربان عالم امکان حضرت مهدی (ع)عرض شکایت دارم .مولای من! بنا بود این مدیران از مادر بزرگوارتان حضرت زهرا (س) برای زن ایرانی الگو بسازند! بنا بود فرهنگ رسانه ای ما لبیک به هل من ناصر سرور آزادگان حسین (ع )باشد .مولای من شرط بود که ماهم زیبایی را از چشم زینب (س) ببینیم و به اقتدار زن مسلمان ایرانی مفتخر باشیم ولی آقاجان احساس حقارت قلبم را پاره کرده . آقاجان!ببینید چگونه پرده های نجابت زن ایرانی را می درند و مدیران و مسولین به لابی های سیاسی شان می اندیشند! آنهم زمانی که رهبری نجابت به خرج می دهند و صد ها بار به مسولین تذکر داده اند! آقاجان! گفتند جامعه ی مهدوی وبه عشق جامعه ی مهدوی در همه ی انتخابات شرکت کرده ام و دغدغه ی انتخاب اصلح داشته ام.آقاجان !بارها به سینما رفتم تا از صنعت سینمای نظام اسلامی حمایت کنم به تصور سینما و هنر مند متعهد به ارزشهای مهدوی ولی هر بار نا امیدتر برگشتم که جریان غالب سینمای ایران سکولار است و ارزشهای جامعه ی مهدوی را به سخره گرفته . مولای من !من خود خاکستریم ولی می خواستم درسایه ی مدیران مومن به انسان تراز اسلام نزدیک شوم که برخی مدیران مسلمان هستند ولی مدیریت اسلامی نمی دانند! آقاجان! آقاجان !انتقام ماهیت مسخ شده ی زن مسلمان ایرانی را از هر آنکسی که به دست و زبان و قلم حتی به لبخندی و سکوتی جریان بردگی شیطان را در جامعه ی ما رقم زد بستان که امروز زنان دیگر جوامع به ما چشم دوخته اند و کنایه می زنند که ما لا اقل دین نداریم ولی شما که مسلمانید چرا ننگ برهنگی بر پیشانی دارید؟
ای کاش سینمای ما وفاداری به آرمانها را از هالیوود می آموخت... ای کاش در زمین فرو روم دیگر جای آن دارد که بمیرم...
آقاجان !برای مسلمانی ما دعا کنید که ما شرمسار شهداییم ما شرمسار انسانیتیم ما نمک اهل بیت را خوردیم و نمکدان شکسته ایم برای هدایتمان دعا کنید.
منصوره صامتی
تمام شب را تا صبح برای تو گریستم
هویتت کجاست چه بر سرت آمده چه می گویی ؟...شاید هذیان
چهره ات نیز همچون افکارت دگرگون شده ...به نظرم روزی تو را می شناختم تمام دلخوشیت خوشی حاج آقا بود
چه بر سرت آورده اند ؟چه کسانی ؟
تمام روز را برای تو گریه خواهم کرد که گفتی
4 ماه است نماز نمی خوانم
گفتی :دروغ است ...دروغ است ....ظاهر است ...تملق است...
حسادت دیگری، وسوسه های خناس چه بر سرت آورده ؟
آنجا هم الله اکبر می گفتی ولی این کجا و گذشته ی سرشار از اعتقادت کجا؟1
دلت خوش بود که همنشین خوبانی ؟این دیگر چه سرنوشتی است لاشه ی ایمانت بر دوش به کجا روانه ای ؟من که می دانم تو از دوستانی چرا با تو این چنین رفتار شد؟
با دشمنان هم مدارا رواست تو که از دوستان بودی ،برای تو نگرانم و تمام شب را برای تو گریستم که نه در گذشته ای و نه راه به آینده داری چشمانت دیگر اشک هم برای باریدن ندارند اما من به جای تو هم خواهم گریست راستش تو را که دیدم به حال خودم گریه ام گرفت
چگونه است که به راحتی جرعه ای آب نوشیدن به دوستان انگ دشمنی می زنیم آنگاه بلاهت را در شناسایی دشمنان به کمال رسانده ایم!
چه کسی برای تو پرونده سازی کرد؟برای تو ...من که باورم نمی شود 18 ماه دوری و تو دیگر نماز نخواهی خواندتو که خوب الله اکبر می گفتی
گفتی به نام اسلام باتو دشمنی کرده اند به نیت قربت الی الله وای ...وای ...اگر تو مسلمان نیستی من دیگر چه کسی هستم؟!
نمی دانم نمی فهمم
چه می گویی ؟!
همیشه می دانستم برای استواری ایمان باید دعا کرد
چه می گویی ؟!
دلخوشی ات را هویتت را همه ی ایمانت را برادران شیطان گرفته اند باور کن !شیطان در لباس انسانی هم معنا دارد
باور کن! شیطان انسان نمایی که از تو هم خوبتر الله اکبر می گوید در حالی که دانه های تسبیح مهره های بازی او هستند
چرا برای من کم ظرفیت گریه کردی؟! می ترسم از خودم می ترسم ...منی که خوش بین بودم امیدوار بودم
دیگر چه کسی به نماز خواهد ایستاد این ظلم را ،که نشانه هایش به دیوار شهر رسیده
حجم سرم چند برابر است و برای تو برای خودم تا صبح گریه خواهم کرد
دلم به سادگی دلم خوش بود ای کاش تو را ندیده بودم ای کاش این بلا بر سرت آوار نشده بود
ای کاش تردید شک و دو دلی همخانه ی دلم نشده بود
برایت نگرانم و تا صبح گریه خواهم کرد نمی دانم امشب شاید آمدن سحر هم مرا آسمانی نکند
سلام دشمن !
گرچه بالهایم به جرم شیعه بودن زخمی اند، اگرچه به رسم نامردی بر فهم و اندیشه ام پوز خند زدی اگرچه چشمانت را بر دنیای آکنده از انسانیتم بسته ای و در قاب تصویرت دنیای مرا کوچک نشان داده ای...