منصوره صامتی

کارشناس فرهنگی

منصوره صامتی

کارشناس فرهنگی

منصوره صامتی

رویای 1400 ساله ی مسلمانان جهان در حکومت اسلامی ایران به تحقق پیوسته و امروز این ظرفیت عظیم فرصتی تکرار نشدنی است. معتقدم که انسان به ضرورت ماهیت الهی و اندیشه ی خویش یک رسانه است وامروز در عصر رسانه ضروریست تا دغدغه های فرهنگی ،اجتماعی و سیاسی مان را باهم شریک شویم، باشد که در مسیر زمان به جامعه ی مهدوی نزدیک شویم."زندگی بهتر حق مسلم ماست!"

و همچنان که رهسپار آینده ایم بیندیشیم که :

ما ازین قرن نخواهیم گذشت
ما ازین قرن نخواهیم گریخت
با قطاری که دگران ساخته اند
هیچ پروازی نیست برساند ما را به قطار دوران
و به قرن دگران
مگر انگیزه و عشق ،
مگر اندیشه و علم ،
مگر آیینه و صلح
و تقلا و تلاش
بخت از آن کسی خواهد بود که مناجات کند با کارش
و در اندیشه ی یک مساله خوابش ببرد
و کتابش را بگذارد زیر سرش و ببیند در خواب حل یک مساله را
باز با شادی در گیری یک مساله بیدار شود ...

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «روحانی» ثبت شده است

wave

World Against Violence and Extremism



  دوستان و همراهان گرامی به نظر شما از طریق چه راهبردهایی می توان به  جهانی بدون خشونت و افراطی گری دست یافت؟   


  • منصوره صامتی

خاطره یک روحانی جوان پیشنهاد می کنم تا انتها آن‌را بخوانید.

 

بگذارید از اول سفر برایتان بگویم سفری که با خواهران دانشجو جهت زیارت مشهد مقدس برگزار شده بود از میان اتوبوسی که ما با آن‌ها همسفر بودیم حداکثر چند نفر انگشت شمار با چادر الفت داشتند. لذا وقتی وارد اتوبوس شدم کمی ترسیدم از اینکه عجب سفر سختی در پیش دارم. نمی‌دانستم با این همه بی‌حجاب و... چگونه باید برخورد کنم مخصوص چند نفر از آن‌ها که خیلی شیطنت داشتند ناچار مثل همیشه به ناتوانی خود در محضر حضرت وجدان عزیز اعتراف کرده و دست به دامن صاحب کرامت امام ثامن حضرت رضا (ع) شدم. یکی از اتفاقاتی که باعث شد خستگی سفر را به طور کلی فراموش کنم لطف خدا در اجرای امر به معروف و نهی از منکر بدون چماق بود. داستان از اینجا شروع شد روز اول تصمیم گرفتم برای چادر سخت گیری شدید نکنم لذا چند نفر از دختران دانشجو که سوئیت آن‌ها معروف به سوئیت اراذل و اوباش بود (اسمی که بچه‌ها بخاطر شیطنت بیش از اندازه برایشان انتخاب کرده بودند و خودشان هم خوششان می‌آمد) و به قول همه همسفران دردسر سازهای سفر بودند تصمیم گرفتند به صورت دسته جمعی برای خرید به بازار بروند اما چون تا به حال به مشهدمقدس نیامده بودند و به قول یکی از آن‌ها فقط به خاطر تفریح سفر مشهد آمده بودند؛ لذا از من خواستند که به عنوان راهنما با آن‌ها بروم من هم با تردید قبول کردم وقتی که به راهروخروجی هتل آمدند متوجه وضعیت و پوشش بسیار نامناسب آن‌ها شدم لذا سرم را پایین انداختم و کمی خودم را ناراحت و خجالت زده نشان دادم. سرگروه بچه هاکه متوجه قضیه شده بود با تعجب گفت: حاج اقا مگر چادر برای بازار رفتن هم الزامی است؟ گفتم: از نظر من نه! ولی به نظر شما اگر مردم یک روحانی را با چند نفر دختر بدون چادر ببینند چه فکری می‌کنند؟ یکی از بچه‌ها بلند گفت: حق با حاج آقا است خیلی وضعیت ما نا‌مناسب است هرکس ما را با این پوشش با حاج آقا بیند یا گریه می‌کند یا می‌خندد و یا از تعجب اشتباهی با تیر چراغ برق تصادف می‌کند. بقیه غیر از دو نفر حرف او را تایید کردند ولی یکی از مخالفان گفت: حاج آقا من و مادرم و تمام خانواده ما در عمرمان یکبار هم چادر نپوشیده‌ایم لذا نه تنها بلد نیستم! بلکه از چادر متنفرم! من دوست ندارم با چادر خودم را زندان کنم! حیف من نیست که زیر چادر باشم اصلا وقتی چادری‌ها را می‌بینم حالم به هم می‌خورد و دلم می‌خواهد دختران چادری را خفه کنم. گفتم: به فرض که حق با شما است ولی خود شما هم اگر یک روحانی را با دختران مانتویی ببینی در بازار تعجب نمی‌کنی؟ اصلا برای تو قابل تصور است یک روحانی مسوول دختران بی‌چادری باشد؟ گفت: قبول دارم ولی سخت است چادر پوشیدن! گفتم: حالا شما یکبار امتحان کنید یکبار که ضرر ندارد تا بعد از آنکه می‌خواهید وارد حرم امام رضا بشوید و چادر الزامی است حداقل یاد گرفته باشید که چگونه چادر سر کنید. بالاخره با بی‌میلی تمام چادر بر سر کرد و گروه 7 نفره اراذل اوباش که 4 نفر آن‌ها شاید اولین بارشان بود چادر بر سر می‌کردند مثل بچه‌های خوب و مثبت همراه من به راه افتادند. اگر کسی اولین بار آن‌ها را می‌دید می‌گفت گروه امر به معروف خواهران هستند! اما اصل قضیه از وقتی شروع شد که یک دزد کیف قاپ به کیف‌‌‌ همان دختر مخالف چادرکه می‌خواست دختران چادری را با دست خود خفه کند! حمله کرد. ولی وقتی آن آقا دزده می‌خواست کیف دستی آن خانم را که پر پول بود بدزدد به علت اینکه آن دخترخانم چادر بر سر داشت موفق به گرفتن کیف او که قسمتی از آن زیر چادر بود نشد و قضیه به خوبی تمام شد. همین که این اتفاق به ظاهر ساده افتاد‌‌‌ همان خانم پیش من آمد و گفت: حاج اقا چادر هم عجب چیز خوبی است و من نمی‌دانستم. فکر نمی‌کردم چادر اینقدر به‌دردم بخورد. حاج‌ آقا بخدا هیچ وقت در عمرم به اندازه‌ای امروز که با چادر به بازار آمدم احساس امنیت نکرده بودم. وقتی این حرف‌ها را به من می‌گفت من در رویای خودم غرق شده بودم و پیش خودم می‌گفتم: خدایا‌ای کاش همه بچه مذهبی‌ها که خاک پای همه آن‌ها طوطیای چشم من است می‌دانستند که لذت و اثر امر به معروف و نهی از منکر بدون چوب و چماق چقدر زیاد است و برعکس اثر معکوس تذکر دادن با تندی و خشونت و چوب و چماق چقدر زیاد است. و تعجب و لذت زیارت امام رضا برای من آن زمان زیاد شد که دیدم تا آخر سفر آن خانمی که حاضر نبود به هیچ وجه چادر بپوشد هیچ چیزی حتی خنده دیگران و خانواده مخالف چادر نتوانستند چادر را از سر این دختر خانم که از مدیران محترم ارذل و اوباش دانشگاه بود بردارد!

 

منبع: 598، خبرگزاری دانشجو

  • منصوره صامتی

این روزها خیلی چیزها را می بینی که نمی شود به روی خودت نیاوری...


جناب حجه الاسلام فلانی که باید در زندان باشد نمی دانم چگونه است که...


جناب حجه الاسلام فلانی که خلع لباس شده نمی دانم چگونه است که...


جناب حجه الاسلام فلانی که جریمه ی نقدی شد نمی دانم چگونه است که...


جناب حجه الاسلام فلانی که منفصل از کار دولتی شد نمی دانم چگونه است که...


و چه خوش سخنی گفت لسان الغیب:

 

نقد صوفی نه همه صافی بی‌غش باشد

 

                                   ای بسا خرقه که مستوجب آتش باشد

 

خوش بود گر محک تجربه آید به میان

 

                                   تاسیه روی شود هرکه در او غش باشد

 


 

  • منصوره صامتی


انتخابات در رسانه های ضدانقلاب؛

رسانه‌های ضد انقلاب و بیگانه فارسی زبان در روزهای پس از انتخابات سعی کردند، به دلخواه خود حوادث انتخابات و پیروزی حجت‌الاسلام حسن روحانی را تفسیر کنند؛ از تفسیر انتخابات به رفرنداوم هسته‌ای و مصادره پیروزی انتخابات توسط جنبش سبز گرفته تا توهین‌ به مردم ایران.

مشرق در ادامه رصد اخبار رسانه‌های ضد انقلاب و بیگانه فارسی زبان درباره انتخابات، این بار هم به با بررسی این رسانه‌ها به تحلیل برخی رفتارهای ضد انقلاب درباره انتخابات و نتیجه حاصل از آن می‌پردازد:

مصادره پیروزی حسن روحانی به نفع جنبش سبز

یکی از اقدامات تأمل برانگیز و قابل پیش بینی رسانه‌های ضد انقلاب، مخصوصا وابستگان به جنبش سبز، تلاش آنان برای مصادره پیروزی حجت‌الاسلام حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری ، به نفع این جنبش بود؛ این جنبش و رسانه‌های وابسته به آن که در انتخابات 88 نظام را به تقلب در انتخابات محکوم کرده بود، و بعد نیز انتخابات مجلس شورای اسلامی را تحریم کرده بود و همچنان قائل به تقلب نظام در انتخابات‌ در کشور بودند، این بار نیز همین رویه را پیش گرفته و از حضور در انتخابات و دعوت مردم به حضور سرباز زدند.

البته این جنبش حق هم داشت؛ چگونه می‌شد هم قائل به تقلب در انتخابات باشی و هم رأى خود را در نتیجه انتخابات مؤثر بدانی؛ از این رو تمام تلاش این رسانه‌ها این بود که به هر نحوی شده مردم را به عدم حضور در انتخابات تشویق کنند تا شاید به این طریق بتوانند اثبات کنند که مردم دروغ تقلب را باور کرده و به همین دلیل در انتخابات شرکت نکرده‌اند؛ به برخی از اخبار این رسانه‌ها در روزهای نزدیک به انتخابات توجه کنید:



تاکید صریح سه تن از اصلی ترین گردانندگان فتنه 88 بر عدم شرکت در انتخابات در 20 خرداد؛ این تاکید یک راهنمایی به اعضای جنبش نیز هست و آن اینکه شما نیز رأی ندهید


تاکید صریح سازمان مجاهدین و سایت کلمه مبنی بر اینکه رأی مردم خوانده نمی‌شود: توصیه صریح به طرفداران مبنی بر عدم شرکت در انتخابات


تاکید صریح موسوی خوئینی‌ها بر عدم شرکت در انتخابات


این موارد تنها گوشه بسیار کوچکی از تلاش‌ها و توصیه‌های رسانه‌های جنبش سبز، گردانندگان اصلی آن و احزاب و سازمان‌های حامی آن بود برای عدم شرکت در انتخابات و تاکید بر این امر؛ آنان باید هم چنین مواضعی می‌گرفتند؛ آخر ادعای تقلب در انتخابات و شرکت در انتخابات – که به معنی اعتماد به برگزار کنندگان انتخابات است – تناقضی جدی برای این افراد بود؛ از این رو تصمیم نهایی آنان عدم شرکت در انتخابات بود.

اما حال که حسن روحانی ، که خود را حامی گفتمان اعتدال – نه اصلاح طلبی - معرفی کرده، پیروز انتخابات شده است، این رسانه‌ها سعی کردند پیروزی حسن روحانی را پیروزی جنبش سبز توصیف کنند!

البته معلوم نیست چگونه این افراد می‌خواهند ادعا کنند در انتخابات شرکت کرده و به حسن روحانی رأی داده و نظام هم از آرای آنها صیانت کرده است؟ مگر نبود که این افراد اصلا اعتقادی به امانت‌داری نظام نداشتند؟ اگر در ادعای خود صادق بودند و به نظام و امانت داری آن اعتقاد نداشتند، چرا در انتخابات شرکت کردند؟ اگر چنین ادعایی را خود نیز قبول ندارند پس برای چه مخاطبان خود را مدام با دروغ نویسی منحرف می‌کنند و بر حرف و ادعای دروغ خود اصرار می‌ورزند؟


تلاش ابتر رسانه‌های ضد انقلاب در مصادره پیروزی حسن روحانی به نفع خود

این افراد باید بپذیرند که پیروزی حجت‌الاسلام حسن روحانی چندان ارتباط مؤثری با جنبش سبز نداشته و ندارد؛ چه آنکه خود آقای روحانی نیز در بهمن ماه سال 89 به شدت علیه این جنبش موضع گرفته و در سخنانی علیه حوادث 25 بهمن که برای طرفداران این جنبش یک روز مهم محسوب می‌شود، گفت:

"حرکت ۲۵ بهمن گروهی فریب خورده کاملاً محکوم است و قوه قضاییه باید براساس وظایف ذاتی خود نسبت به این حرکت ضدانقلابی اقدام کند... در واقع این حرکت ضداسلامی و ضد ملی، از یک سو می خواست فریاد قاطعانه ملت ایران در روز ٢٢ بهمن را تحت الشعاع قرار داد و از سوی دیگر وسیله ای برای انحراف افکار مردم منطقه از دشمنان اصلی یعنی آمریکا و رژیم صهیونیستی و شکست اخیر آنان گردد... در حالی که مردم در روز ٢٢ بهمن به شکلی کاملاً با شکوه حمایت خود را از حرکت های آزادی خواهانه در منطقه اعلام کرده بودند، اقدامات نابخردانه و فتنه گرانه صورت گرفته در روز ٢٥ بهمن تنها به نفع استکبار و ضد انقلاب بود.".

نسبتی میان حسن روحانی و جنبش سبز وجود ندارد؛ از طرفی هم که طرفداران این جنبش اگر واقعا به ادعای خود در سال 88 اعتقاد داشته باشند پس نمی توانند در انتخابات شرکت کرده باشند، که در فضای رسانه‌ای هم این را به صراحت نوشتند. پس این افراد چرا اینگونه تلاش دارند که پیروزی آقای روحانی را به نفع خود مصادره کنند؟ جالب اینجاست که این رسانه‌ها در پوشش خبری خود تلاش کرده اند تا یکی از دلایل پیروزی و جشن پس از انتخابات را رفتن احمدی نژاد عنوان کرده و آن را نیز به جنبش سبز پیوند دهند؛ در حالی که مسلم بود که احمدی نژاد دیگر رئیس جمهور ایران نخواهد بود؛ خواه حسن روحانی پیروز می‌شد یا هر کس دیگری!


طرفداران جنبش سبز خود به خوبی می‌دانند که در سال 88 هم رأی آنان خوانده شد؛ مشکل اینجاست که آنها گمان می‌کنند یا باید همیشه خودشان پیروز انتخابات باشند، یا در انتخابات تقلب شده است؛ حال آنکه نظام از آرای همه نامزدها صیانت می‌کند؛ خواه حسن روحانی باشد؛ خواه محمود احمدی نژاد، و خواه موسوی


البته بار دیگر بر این تناقض تاکید می‌کنیم که جنبش سبز اگر بر ادعاهای خود در انتخابات 88 باور و اعتقاد دارد؛ پس بدون شک نمی‌تواند خود را پیروز انتخابات 92 بداند و آن را به نفع خود مصادره کند؛ حتی اگر برخی طرفداران این جنبش – که قاعدتا نباید در انتخابات رأی داده باشند – هم به خیابان آمده و در حمایت از این جنبش شعار بدهند. نمی‌توان هم قائل به تقلب در انتخابات 88 بود و هم در انتخابات 92 شرکت و پیروز هم شد. آن هم در شرایطی که مجری، برگزار کننده و ناظر انتخابات همان نهادها و افراد سال 88 می‌باشند!

یکی دیگر از این ادعاها، نامه تاجزاده به عارف بود که نوشته بود انصراف شما از رقابت، مهندسی انتخابات را به هم زد؛ اول اینکه تاجزاده هم در انتخابات شرکت کرد؛ با اینکه از مدعیان اصلی اتهام تقلب علیه نظام در سال 88 همو بود؛ اینکه حال چرا به نظام اعتماد کرده و در انتخابات شرکت کرده جای سوال است؟ آیا اگر حسن روحانی پیروز نمی‌شد بازهم تقلب شده بود؟ آیا اگر نظام دنبال صیانت از آرای مردم نبود و اهل تقلب در انتخابات بود، برایش کاری داشت بازهم تقلب کند؟

ادعای ساده لوحانه تاجزاده درباره مهندسی انتخابات؛ آیا برای نظام کاری داشت که – بر فرض ادعا و اتهام شما – در این انتخابات هم تقلب کند؟ استدلال‌های ساده لوحانه ای که فقط برای توجیه رفتار خود به کار برده می‌شود امروزه زیاد در بین رسانه‌های ضد انقلاب و امثال تاجزاده دیده می‌شود


کافی است تاجزاده و طرفداران جنبش سبز به نتیجه انتخابات رجوع کنند تا میزان دقت نظام در امانت داری و صیانت از آرای مردم را ببینند؛ حسن روحانی با 7/50 درصد آرا پیروز شد؛ یعنی تنها با 7/0 رای بیش از نصف؛ آیا به عقیده آنان که نظام در انتخابات 88 بیش از 11 میلیون تقلب کرده است، کاری داشت آرای روحانی را به مقدار 0/7 درصد کم کند تا انتخابات به دور بعد رفته و در دور بعد هم او را بازنده اعلام کند؟ این جا اوج امانت‌داری نظام نسبت به رأی مردم که مورد تأکید همیشگی رهبر انقلاب است مشخص می‌شود. هر چند تاجزاده و دیگر حامیان این جنبش خود را به تجاهل بزنند.


ماهیگیری به سبک دویچه وله

یکی دیگر از تفاسیری که انتظار می‌رفت از نتیجه انتخابات بشود، نسبت دادن انتخابات و نتیجه آن به موضوع انرژی هسته‌ای است؛ از همان ابتدا و نوع تحلیل و خبررسانی رسانه‌های ضد انقلاب این احتمال به صورت جدی وجود داشت که آنان این انتخابات را به نوعی رفراندوم هسته‌ای تعبیر کنند.

از آنجا که حسن روحانی و سعید جلیلی دو نامزد مطرح در این انتخابات، هر دو سابقه مسئولیت پرونده هسته ای ایران را با دو رویکرد متفاوت داشته و در مناظرات نیز بر سر مواضع خود به بحث نشسته بودند، این احتمال وجود داشت که در صورت شکست سعید جلیلی این رسانه‌ها ماهی خود را از این انتخابات بگیرند و آن را به عدم پذیرش مردم ایران از روش سعید جلیلی در مذاکرات تفسیر کنند.



تفسیر جهت دار و مغرضانه دویچه وله از نتیجه انتخابات؛ او با زیرکی تلاش کرده تا شکست جلیلی را شکست سیاست‌های حکومت در امر انرژی هسته‌ای نشان دهد؛ حال آنکه برای انتخاب بهترین نامزد برای ریاست جمهوری، این امر تنها یک معیار است، نه همه آن


این رسانه‌ها بدون توجه به اینکه از معیارهای انتخاب رئیس جمهور، تنها یک معیار آن سیاست خارجی و موضوع هسته‌ای است و اینکه این امر هم جزء سیاست‌های کلان نظام است و در بالاترین سطوح تصمیم گیری می‌شود، انتخابات روز جمعه را به رفراندوم هسته‌ای تفسیر کرده و نتیجه گرفتند که رویکرد نظام در مقاومت در پرونده هسته‌ای، غلط و با عدم پذیرش ملت رو به رو شده است. حال آنکه این تفسیر بسیار غلط از انتخابات است؛ بسیار افرادی هستند که رویکرد جلیلی نسبت به روحانی را بیشتر پسندیده ولی او را برای ریاست جمهوری مناسب نمی‌دانستند؛ گویا این رسانه‌ها از اولی‌ترین اصول دموکراسی و انتخاب هوشمندانه نیز آگاهی ندارند.

کاش این رسانه‌ها بفهمند که حسن روحانی در ایام مسئولیت پرونده هسته‌ای، خودسر عمل نکرده و تابع سیاست‌های حکومت بود و اینگونه نیست که با تغییر یک نفر، مسیر به کلی عوض شود!


عقده گشایی و توهین گستاخانه به ملت

رسانه‌های ضد انقلاب که نتوانستند حقد و کینه خود را از حضور حماسی مردم در انتخابات پنهان کنند، در برخی مطالب خود به آشکارا به ملت ایران و طرفداران نامزد پیروز در انتخابات توهین‌های بی ادبانه‌ای کردند.

هرچند زبان از نوشتن این توهین‌ها قاصر است و ذکر آن ها را بی ادبی به ساحت ملتی می‌داند که به تبعیت از رهبرش حماسه‌ای سیاسی را رقم زده است، اما تنها برای آگاهی مخاطبان گرامی یک تصویر از تیتر این خبر را در ادامه آورده ایم:


توهین گستاخانه رادیو زمانه به ملت حماسه ساز؛ البته که حضور بیش از 72 درصدی در انتخابات باید هم اینگونه داغ بر دل ضد انقلاب بنشاند


البته ملت ایران هیچ‌گاه به حرفهای پوچ این رسانه‌ها توجهی نداشته و ندارند؛ و همین تبعیت از رهبری و بی‌توجهی به رسانه‌های ضد انقلاب باید هم آنان را به عقده گشایی علیه ملت بکشاند؛ حال آنکه " کی شود دریا به پوز سگ نجس"

امید است حال که ملت ایران حماسه سیاسی مد نظر رهبری را رقم زدند، رئیس جمهور منتخب – حجت الاسلام حسن روحانی – نیز این امر را قدر دانسته و در پاسداری از آرمان‌های انقلاب و خلق حماسه سیاسی گامی بلند بردارد.

منبع:مشرق

  • منصوره صامتی

نظر جناب نریمان در خصوص مطلب بی تعارف با نامزدهای انتخاباتی

پاسخ بنده در خصوص نظر ایشان در ادامه


فرستاده شده در ۱۹ خرداد ۹۲، ۰۰:۳۱:۰۰ برای مطلب نمایشویرایش بی تعارف با نامزدهای انتخاباتی (نظرات این مطلب)

(برخی به اصطلاح دوستان برای پرخاشگری آمده اند اصلاح طلبیشان را هرگز باور نخواهم کرد)

عجب!انگار بعضی‌‌ها به جای اینکه صلاح کشور برایشان مهم باشد و به دور از احساسات و با منطق راجع به کاندیدا‌ها حرف بزنند خودشان سخت درگیر اختلافات جناحی شدند.خانم عزیز سخنان شما رو از فقر فرهنگی‌ در ایران بپذیریم یا این فرمایشتان که عامّه مردم ایران سیاست را از نخبگان آمریکایی‌ هم بهتر و بیشتر می‌فهمند؟!!!!!!!....اگر این را بپذیریم که عامّه مردم ایران از فقر فرهنگی‌ رنج میبرند که صحیح است و اگر این نکته را در نظر بگیریم سیاست آنقدر پیچیده است که اگر کسی‌ بتواند آنرا درک و تحلیل کند پس درک مسائل فرهنگی‌ دیگر نمیتواند کار بسیار دشواری باشد پس آخر تکلیف ما با سخنان ارزندهٔ شما چیست؟بالاخره عامّه مردم ایران از فقر فرهنگی‌ رنج میبرند یا نه.(شاید بهتر باشه مردم ایران رو به عنوان هشتمین عجایب دنیا معرفی‌ کنند که مسائل سخت پیچیده سیاسی را می‌فهمند اما مسائل و معضلات اجتماعی و فرهنگ اجتماعی را نه)!!!! این اصلاح طالبانی که اصلاح طلبی شن را نباید باور کنیم چه کردند در مناظرهای که آنقدر کام شمارو تلخ کرده؟تا جایی‌ که ما دیدیم جناب قالیباف(اصولگرا)این اسرار به قول شما مگو را فاش کردند و جناب روحانی هم به این نکته اشاره کرد که این سینه پر درد و نمیخواهم خیلی‌ چیز هارو بگویم و نگفت فقط در مقابل جناب قالیباف پیرامون مسائلی‌ که مطرح کرد از خود دفاع کرد،اتفاقا این صبوری را تحسین باید کرد که برای تلافی میتونست خیلی‌ چیز هارو بگویدو نگفت.جناب عارف هم به برنامها یاش اشاره کرد و ظلمی که اصول گرایان در حق اصلاح طلبان کردند و پاسخ سوالاتی که از او شد را داد.اما جالب اینجا بود فکر می‌کنم جناب جلیلی این مطلب رو مطرح کرد که در دوره خاتمی در جایی‌ ۷ نفر کشته شدند و اینرو برای تخریب اصلاح طلبان گفت و چه جالبتر که جناب عارف برای تلافی کشته‌های ۸۸ رو به رخ جناب جلیلی نکشید و به دولت ارتباط نداد!!!واقعا چه صبری.ما دیدیم که اصولگرایان عزیز این اسرار را فاش کردند اما حیف که عده‌ای نمی‌خواهند این رو قبول کنند!احتمال میدم شما از جمله اندک کسانی‌ هستید که از جناب جلیلی حمایت می‌کنید اما برایم جالب است از یک طرف می‌گید تقلید نکنید تحقیق کنید منصف باشید بعد انتخاب کنید اما خودت همه اینارو زیر پا میذاری آن‌هم با در نظر گرفتن برنامهی‌ ضعفی که جلیلی ارائه داده نسبت به دیگر کاندیدا‌ها و گاف‌هایی‌ که در مناظره داد,

(ولایتی وزیر خارجه پیشین کشور در مناظره تلویزیونی پس از اشاره به مذاکره اش با نیکولا سارکوزی رئیس جمهوری فرانسه از دیدار با فردی به نام لویت سخن گفت که با واکنش سعید جلیلی مواجه شد.

جلیلی در این مناظره دیدار و گفتگوی ولایتی با این فرد را کم ارزش قلمداد کرده و از لویت با عنوان کارشناس الیزه یاد کرد.


اما فردی که ولایتی از دیدار و مذاکره با او سخن گفت ژان دیوید لویت مشاور ویژه دیپلماتیک رئیس جمهوری فرانسه بوده که به گفته روزنامه لوموند از جمله مشاوران بلند پایه و مورد وثوق نیکلای سارکوزی بوده


لوموند درباره این دیپلمات کهنه کار فرانسوی می نویسد ژان-دیوید لویت Jean-David Levitte سمت های زیادی در دستگاه دیپلماسی فرانسه داشته است. او سفیر سابق فرانسه در آمریکا، مشاور ویژه سارکوزی در همۀ پرونده های دیپلماتیک، سفیر فرانسه در سازمان ملل(۲۰۰۰-۲۰۰۲)، و رییس شورای امنیت ملی فرانسه، مذاکره کننده در بسیاری از موضوعات بین المللی از جمله قطعنامۀ ۱۴۴۱ عراق و مشاور ویژه دیپلماتیک شیراک نیز بوده است.)

عجب!! جناب جلیلی چنین فرد سر شناسی‌ رو درست نمیشناخت،سوال اینجاست چرا مسائل هسته‌ای و مذاکرات را به عهد چنین فرد ضعیفی گذاشتند،مطمئنا جناب جلیلی در تحریم‌ها علیه ایران و....بسیار مقصر است و اگه قرار باشه و توجه به سابقه درخشان و برنامه کاندید‌ها یکی‌ را انتخاب کنیم...جناب جلیلی انتخاب آخر هیچ فرد منصفی نمیتواند باشد،حالا اینکه شما به این آقا را ی میدی قابل درک است جناب جلیلی کاندید مورد نظر نظام شمام که به گفت خودت رابطت با بالایی‌‌ها خوبه پس را ی دادنت به ایشون قابل درک.اگه را ی نعدی باید پرسید چرا؟!

 

پاسخ منصوره صامتی

بنده نیز مانند بسیاری هنوز کاندیدای قطعی خود را انتخاب نکرده ام چرا که انتخاب یکی از میان حداقل 3 نفر که به نظرم مناسب تر هستند بسیار دشوار است .حتما شما نیز تایید می فرمایید که مردم ما در بسیاری از موارد از عجایب تاریخ هستند که گاهی سخت ترین وپیچیده ترین مسائل را حل کرده و گاهی اندر خم یک موضع ساده مانده اند .در خصوص جریان اصولگرایی هم باید بگویم که بنده ویژگی های اصولگرایی را درمنش برخی از مسئولین دولت دهم از جمله آقای احمدی نژاد ندیده ام و اصولگرایی به احمدی نژاد ختم نمی شود (لطفا مطلب با موضوع هاشمی و مشایی مطالعه فرمایید)نکته ی مهم ، حضرتعالی با توجه به متنی که مرقوم فرموده اید طرفدار اصلاح طلبان هستید که از نظر بنده ایرادی هم ندارد ولی نمی دانم چرا شما نیز به رسم جناب عارف و روحانی عصبانی هستید و این مقدار جملات در خصوص بنده که همگی قضاوت عجولانه است مطرح نموده اید.سپاس که برخی نکات را یاد آوری شدید و تنها به کلیات نپرداختید ولی اگر نسبت هم بگیریم البته به رسم آنچه برخی دوستان می گویند که جناب جلیلی تجربه ی کمی دارند ... آنچه بنده در صفحه ی تلویزیون دیدم و شنیدم دفاع جناب جلیلی از مواضع نظام بود از آنچه رهبری می فرمایند،مسائل ملی را یک نفر تعیین نمی کند که شما می فرمایید مقصر جناب جلیلی است! در حالی که جناب ولایتی متاسفانه سهم خواهی خویش از قدرت را به منافع ملی و امنیت کشور ترجیح دادو بر خلاف آنچه از ایشان انتظار داشتیم ناگهان جو زده شدند و اسرار مگو را بازگو کردند .در مورد جناب روحانی ،لطفا یکبار دیگر گفتگوی ایشان را ببینید درست هنگامی که ایشان تحت تاثیر کلام جناب رضایی که چرا عصبانی هستید فورا لبخند به لب می آورند و می گویند "نخیر عصبانی نیستم و هیچ گاه در منش من تخریب نبوده است "دقیقا در همین لحظه شروع کردند به تخریب جناب قالیباف و جلیلی که جمع خانواده که اتفاقا هم نظر هم نیستیم همه باهم تعجب کردیم و به این دوگانگی خندیدیم و من نمی دانم چرا جناب روحانی از همان شب اول از همه طلبکار بودند گویا دست آخر شهدای هسته ای هم بدهکار ایشان خواهند بود! در حالی که باید برنامه ی خودشان را مطرح می کردند در گذشته مانده و به گذشته تفاخر می کنند !جناب نریمان! به رسم تقدیر باید در حال زندگی کنیم، مساله ی هسته ای در حال حاضر بسیار مهم است توقع داشتید جناب ولایتی به عملکرد نظام در قبال مذاکرات آنگونه توهین کند ،در حالی که دشمن هم زل زده به گفتگو ،جناب جلیلی هم از نقطه ی ضعف وارد شود ؟!! فارغ از اصولگرا و اصلاح طلب بودن شما به جای جناب جلیلی بودید سکوت می کردید؟! حقیقتا دشمن با این عمل به اصطلاح دوستان بسیار با تجربه ،به ما خندید.دوستان فراموش کردند که همگی باید در چارچوب همین نظام رییس دولت باشند من نمی دانم اینهایی که همه چیز را زیر سوال می برند یادشان رفته که همین نظام آنها را برای کاندید شدن تایید کرده ؟!نکند می خواهند طرحی نو در اندازند و دوباره انقلاب کنند ؟!

منظور جناب عارف چیست که دائم می گوید خاتمی موسوی دانشجوی ستاره دار کدامیک از ما دلمان می خواهد به روزهای تلخ 88 برگردیم .هیچ گاه فراموش نمی کنم بنده در میدان هفت حوض با چشمان خودم دیدم که موتور یک بسیجی را وسط میدان به همراه سطل زباله آتش زدند و آجری که پرتاپ شد سر ش را زخمی کرد ،ساعتی بعد بی بی سی اعلام کرد بسیجی ها میدان را آتش زده و اجر پرت کرده اند! به خودم که نمی توانم دروغ بگویم ،وقتی همین به اصطلاح طرفداران اصلاح طلب چادر خواهرم را از سرش کشیدند فقط به جرم چادری بودن من چه باید بگویم .روزی که یه صدا و سیما حمله کردند بنده خودم سازمان بودم آنها آمده بودند که یک نفر را هم زنده نگذارند بچه های حراست آن شب اشهد خودشان را خوانده بودند چیزی راکه با چشمان خودم دیدم که نمی توانم کتمان کنم .تصور می کنید اگر به این جماعت عصبانی رای می دادیم وضعیت در این 4 سال بهتر می شد ؟! حضرت علی می فرمایند دانا فردی نیست که از میان بد و خوب خوب را بر می گزیند که یک فرد عادی هم چنین می کند دانا فردی است که از میان بد و بدتر ،بد را برمی گزیند .مردم آنروز هم بهتر از احمدی نژاد ندیدند و الا را ی می دادند که دلمان از احمدی نژاد هم پر در د است اگر چه زحمت کشید ولی از اصول عقب نشینی کرد. تصور نکنید اجمدی نژاد مجسمه ی اصول گرایی است مگر هر فردی آمد گفت من اصولگرا هستم و یا من اصلاح طلبم آنگونه می شود مگر ما بر سر واژه ها چالش داریم؟ شما هم می دانید که اینها لفاظی است .

با اینحال در تمام مناظرات برآیند رفتاری اصولگرا ها مثبت تر از اصلاح طلبان بوده است  منطق و مطایبه ی جناب حداد،وقار جناب ولایتی ،سکوت به هنگام جناب قالیباف و سعه ی صدر ایشان و نجابت جناب جلیلی و دفاع بجایشان را  از مواضع نظام که خود عین حفاظت از امنیت کشور است به یاد بیاورید. حتی جناب رضایی هم  دعوت به آرامش کردند .جناب جلیلی آنقدر محکم استدلال کردند که صفحه و پاراگراف کتاب را هم یادآوری کردند نه اینکه جناب عارف یا روحانی تمام منفی بودند نه بنده توجه می دهم به برآیند رفتار و وزن کلام .دوربین که دروغ نمی گوید این همه تبختر برای چه؟! این جنابان اصلاح طلب سر چه فردی  منت می گذارند؟ ما موسوی و کروبی را می خواهیم چه کار که به همه چیز پشت کردند همین قانونی که آنها را برای کاندیداتوری تایید کرد نیز زیر سوال بردند !به همه بی احترامی کردند آنجا که نباید سکوت کردند مردم را جوانان مارا وجه المصالحه قرار دادند از هیجان جوانان از شورو اشتیاقشان سوء استفاده کردند،حمله به مهد کودک و کشته شدن آن مادر بی گناه را چگونه فراموش کنم؟! اگر اصلاح طلبی پشت کردن به انسجام و وحدت ملی است این اصلاح طلبی را نمی خواهیم .اگر اصلاح طلبی به معنای جنگ داخلی است این اصلاح طلبی را نمی خواهیم.یک نادان هم می داند که برای اصلاح کردن ابتدا باید آرامش ایجاد کرد اینها می خواهند آرامش را از بین ببرند. این بزرگواران سالها مشغول مسافرت های خارجی شان بودند و مدتهاست در سونا و جکوزی کاخ هایی شمال شهرشان جا خوش کرده اند نمی دانند که مردم از عصبانیت و توسعه ی سیاسی که خونشان را بر زمین ریخت دل خوشی ندارند.فتنه که شروع شد آب که گل آلود گشت شما هم بودی تشخیص نمی دادی خوب و بد که مخلوط شد تر و خشک با هم می سوزند .من هم در آن ایام عابر پیاده بودم که باتوم خوردم و تا مدتها دستم درد می کرد فتنه را شروع کردند ولی دیگر آرام نکردند همینطور هیزم بود که می گذاشتندزیر آتش .

فکر می کنید این جریان فتنه در تحریم ها نقش ندارند؟آنروز تفرقه کاشتند حیثیت این مملکت را مقابل دیدگان دشمن بردند امنیت داخلی و خارجی را تضعیف کردند آنها هم جرات کردند ما را تحریم کردند تهدید کردند .اصلا این طرفی ها بد ،جنایتکار ،آنطرفی ها چرا سکوت نکردند چرا مهمانی های سیاسی شان را به خاطر مردم پایان ندادند؟ نزدیک بود کودتا شود به این زودی فراموش کردید؟! چرا همان به اصطلاح اصلاح طلبان نیامدند اوضاع را اصلاح کنند .با خونریزی و جارو جنجال می خواستند اصلاح کنند ؟ مردم و نظام به اصلاح طلبان لطف کرده اند که ورود به صحنه ی انتخابات را اجازه داده اند،به چه مجوزی جناب عارف می آید پشت تریبون رسانه ی مردمی می گوید موسوی ،خاتمی  می گوید می خواهم  ازظرفیت همه استفاده کنم! ،ظرفیت موسوی جز آن بود که به همه ناسزا گفت کم مانده بود امام را هم زیر سوال ببرد، تصور نکنید آنروزها از موسوی و ستاد اصلیش بی خبر بودم تا خودم به نتیجه نرسم کاری را انجام نمی دهم  حتما تحقیق می کنم و با عقل نسبت می گیرم به همین جهت هم از آنچه به آن یقین دارم دفاع می کنم من با چشمان خودم دیدم که چه کسانی به ستاد اصلی موسوی رفت و آمد داشتند قبل از آنکه اوضاع ملتهب شود من با دیدن برخی در ستاد موسوی ودیدن طرفداران موسوی که در شرق تهران ساعت خاصی  دختر و پسر دست به دست هم با وضعیت بسیار نا مناسب گفتار و پوشش از مترو خارج می شدند و تا نیمه شب می زدند و می رقصیدند  دلشوره داشتم.به این بیندیشیم که موسوی چه می گفت که این قشر از مردم به او متمایل شده بودند ؟! شما تصور می کنید من جز این مردم نیستم  و آن زمان رفته بودم خارج!

جملات  جناب روحانی که می گفت خیلی چیزها هست که نمی توانم بگویم که بدتر،تا حالا چرا سکوت کرده اند و چیزی نگفتند ؟حتما باید می آمدند مقابل دوربین،مقابل دشمن می گفتند ؟! مگر یک نخبه ی سیاسی این گونه رفتار می کند ؟در نسبت کنش دهنده و واکنش دهنده حتما واکنش دهنده فرصت تامل و فکر بیشتری دارد می گویید جناب قالیباف گفت خوب جناب روحانی که خود را متعادل تر می دانند چرا بگم بگم راه انداختند؟!

 

 

و اما در خصوص نکته ی آخر که فرمودید، یکبار دیگر پاسخ بنده را به آسمان مطالعه کنید ایشان سوالی کردند و بنده هم پاسخ دادم که رابطه ی بنده به واسطه ی رضایت مادرم با بالایی اصلی که همان پروردگار است خوب است .البته بعید می دانم شما مقصود متن به این سادگی را درک نکرده باشید و حتما این مطلب را مزاح فرمودید!

حتما به خاطر خواهم سپرد که سالهای سال است که روسای دولت می آیند و می روند ولی ما مردم باید در کنار هم زیست کنیم و هریک در جایگاه خویش مملکت را بسازیم  پس بهای ایرانی بودن و ایرانی ماندمان را با این التهابات انتخاباتی دشمن پسند معاوضه نخواهم کرد.

 

 

 

هموطن پیروز باشید حتی اگر هم سلیقه ی بنده نباشید.

  • منصوره صامتی