منصوره صامتی

کارشناس فرهنگی

منصوره صامتی

کارشناس فرهنگی

منصوره صامتی

رویای 1400 ساله ی مسلمانان جهان در حکومت اسلامی ایران به تحقق پیوسته و امروز این ظرفیت عظیم فرصتی تکرار نشدنی است. معتقدم که انسان به ضرورت ماهیت الهی و اندیشه ی خویش یک رسانه است وامروز در عصر رسانه ضروریست تا دغدغه های فرهنگی ،اجتماعی و سیاسی مان را باهم شریک شویم، باشد که در مسیر زمان به جامعه ی مهدوی نزدیک شویم."زندگی بهتر حق مسلم ماست!"

و همچنان که رهسپار آینده ایم بیندیشیم که :

ما ازین قرن نخواهیم گذشت
ما ازین قرن نخواهیم گریخت
با قطاری که دگران ساخته اند
هیچ پروازی نیست برساند ما را به قطار دوران
و به قرن دگران
مگر انگیزه و عشق ،
مگر اندیشه و علم ،
مگر آیینه و صلح
و تقلا و تلاش
بخت از آن کسی خواهد بود که مناجات کند با کارش
و در اندیشه ی یک مساله خوابش ببرد
و کتابش را بگذارد زیر سرش و ببیند در خواب حل یک مساله را
باز با شادی در گیری یک مساله بیدار شود ...

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات

۳۲ مطلب با موضوع «فرهنگ انتظار» ثبت شده است

کی گفته فقط جمعه ها باید دلتنگ منتظر مضطر باشیم؟!

آقا جان دلم ناگهانی لرزید و

ناگهانی هم غصه ی قصه ی بهار انتظار در فراق از مهربانی شما بارانی شد...

ای کاش ما را از این همه غفلت رها سازید،این همه غفلت ...

آقا بیا به خاطر باران ظهور کن
ما را از این هوای سراسیمه دور کن
 وقتی برای بدرقه ی عشق می روی
 از کوچه های خسته ی ما هم عبور کن
افسرده ار هجوم هوس های عالمیم
 آقا دل شکسته ی ما را صبور کن
آقا بیا به حرمت مفهوم انتظار
اشعار ساده ی ما را مرور کن
 کی می رسد شبی که تو از راه می رسی
 این باغ های شب زده را غرق نور کن
  • منصوره صامتی

بهشتی یک ملت بود

منصوره صامتی |


دلش شکسته بود از این همه جفا و نامهربانی که در حقش می شود ...
از تهمت ها و اهانت ها ، از جانب خواص و عوام . برای تسلای خاطر به نزد "مراد" خویش رفت . همانی که که در وصفش گفته بود "سرنوشت مقلدان خمینی ، چیزی جز شهادت نیست" .
 در نزد "مراد" خویش خمینی کبیر ، زبان به شکوایه گشود از همه ی جور و جفاهایی که در حقش می شود . در این هنگام خمینی عزیز به صفحه ی تلویزیون اشاره نمود . ( تلویزیون درحال پخش یکی از سخنرانی های امام بود و مردم را نشان می داد که شعار می دادند "روح منی خمینی ، بت شکنی خمینی" ) رو به او کرد و با لحنی دلجویانه به وی فرمود : مردم می گویند : "زنده باد خمینی" . اگر همین مردم بگویند "مرده باد خمینی" ؛ در من هیچ تاثیری نخواهد گذاشت !

فردای آن روز ، در شهر خبر شهادت مظلومانه اش پیچید . او مقلد خمینی کبیر بود و "سرنوشت مقلدان خمینی هم ، چیزی جز شهادت نبود"
 چهره ی باصلابت امام در قاب تصویر ظاهر شد که در رثای "شهید مظلوم" در حال سخنرانی  می فرمایند : بهشتی به شهادت رسید ؛ اما آن چیزی که بالاتر از شهادت ایشان است و آن ضایعه ای که سنگین تر از خبر شهادت ایشان است ؛ "مظلومیت" ایشان بود ... و گریه ی حضار .
 چند روز بعد از حادثه ی هفتم تیر ، رهبر انقلاب که آن روزها متاثر از حادثه ی مسجد ابوذر در بیمارستان بهارلو بستری بودند ، وقتی از طریق تلویزیون متوجه شعار "آمریکا در چه فکریه ، ایران پر از بهشتیه" می شوند ؛ نقدی می کنند تلویحا بدین مضمون که این شعار اشتباه است ، چرا که بهشتی "یکی" بود . اقلش این است که ایران پر از بهشتی نیست . بهشتی یکی بود و دیگر نیست .
 آری ؛ بهشتی "یکی" بود و دیگر نیست ؛ اما نه ، بهشتی یکی هم نبود ، بهشتی با تعبیر امام " یک ملت بود برای ملت ایران" . چه تقارن زیبایی است این سخن امام ( بهشتی ، یک ملت بود ) با این حدیث که در وصف یاران امام زمان (عج) می فرماید : یاران حضرت (عج) ، هریک به تنهایی برابر با یک ملت اند !
 بهشتی که شهید شد ، یاران امام و دلسوزان خط رهبری ، تمهیدی اندیشیدند که خبر شهادت او را از استادش ( علامه طباطبایی ) که در آن زمان در سنین کهنسالی با بیماری دست و پنجه نرم می کردند ، ندهند که مبادا بر وضعیت سلامتی "علامه" تاثیر سوء داشته باشد . اما علامه در نخستین دیدار با یاران امام با بصیرتی الهی فرموده بود : شماها چه بخواهید خبر شهادت بهشتی را به من بدهید و چه نخواهید بدهید ؛ من دارم می بینم روح مطهر بهشتی را که به سمت جنت الماوی دارد پرواز می کند !
  • منصوره صامتی

مولای من به فریاد رس

منصوره صامتی |

                                                        

  خدایا ! 

بلا و مصایب ما بزرگ شد و بیچارگى ما بسى روشن

 و پرده از روى کار برداشته شد و امیدم ناامید شد

و زمین [با همه پهناورى] بر ما تنگ آمد و آسمان، رحمتش را از ما منع کرد

و تنها تویى یاور و معین ما و مرجع شکایت ما

 و یگانه اعتماد ما در هر سختى و آسانى بر لطف توست.

 خدایا!

درود فرست بر محمد و آل محمد که صاحب امر الهى [و مقام خلافت] هستند

و بر ما اطاعتشان را واجب کردى و به واسطه این مطاع بودن مقامشان را به ما شناساندى،

 پس به حق منزلت و قدر آنها که به ما گشایشی نزدیک چون چشم بهم زدن یا زودتر عطا فرما! 

اى محمد و اى على شما مرا کفایت کنید که شما کافى هستید و مرا یارى کنید که شما یاران منید.

 اى مولاى من!

اى صاحب الزمان!

فریادرس فریادرس فریادرس،

مرا دریاب مرا دریاب مرا دریاب مرا.

  • منصوره صامتی

ای نگین افتاده ازانگشتر امت، ای جان رفته از پیکر ایران، ای گوهر در خاک نهفته، ای پدر شهیدان و فرزندان شهدا، ای سالار بسیجیان عاشق!دریغ از پرچم پر سخاوت دستانت که دیگر از فراز جایگاهت در جماران، بر سرمان در اهتزاز نیست.


 ای عزیز! .. ای یوسف سفر کرده !

پس از تو، غم، خانه ای جز دل های ما را سراغ نمی گیرد .

اماما!

ما غریب و دل سوخته ایم و همه چیز برایت عزادار است.دستی که تو را شستشو داد و کفن کرد و به خاک سپرد، شاعری که در سوگ تو شعر سرود، خطاطی که نام تو را بر کتیبه های عزا نوشت ، خطیبی که در " یاد تو" منبر رفت، صفحه روزنامه ای که در سوگ تو" ویژه نامه" منتشر ساخت ، چاپخانه ای که " اعلامیه" مجالس تو را چاپ کرد، اسیرانی که در زندان های بغداد، به امید دیدار تو" اسارت" را تحمل می کردند، همه و همه... در سوگ تو داغدار و غمگین اند.

حتی  آن سجاده که سحرگاهان، خود را به پای تو می افکند و بوسه می زد، حسینیه جماران، جایگاه خالی تو، قلمی که با آن ، پیام می نوشتی ، شمدی که روی پا می انداختی، چه غربت سوزناکی!...

اماما!... این داغ، داغ جدایی است که بر دلمان نشسته ، این سوز، سوزعشق است که به آتشمان کشیده و این درد، درد فراق است که بی تابمان کرده است. دلی که در سوگ تو نسوزد ، " دل " نیست. چشمی که در عزای تو نگرید، چشم نیست، روزن بی روشنایی است.

ای روح قدسی!

ای جان جان ها، ای جلوه آرمان ها، ای عصاره پیدا و پنهان ها!سایه پرمهر الهی بودی که بر سرمان سایه عزت افکندی !

نوحی بودی، منجی ما در طوفان ها ؛ ایوبی بودی ، صبر آموز امت در شداید ؛ یعقوبی بودی، الهام بخش شکیبایی در فراق یوسف های جهاد و شهادت ؛ابراهیمی بودی که ما را آیین " تبرداری" و " بت شکنی" آموختی ؛

خود ، تبرزن توحید بودی،" خلیل ِ " حادثه انقلاب و فدا کننده " اسماعیل" در قربانگاه رضای حق امامی بودی که با "امت" عشقی متقابل داشتی،رهبری بودی که "راه " سعادت را به "رهروان" می آموختی.

ای کوچ شبانه ات مصیبت عظمی! آیا به راستی برای همیشه رفته ای؟خوشا به حال شهیدان که در" بهشت زهرا" ، همسایه دیوار به دیوار تواند.

ای امام!...


اینک مرقد پاک تو، پناهگاه دل های داغدار و جان های بی قرار و چشم های اشکبار است و سخنانت، نه تنها در" صحیفه نور"، بلکه "در صفحه جان" هر شیفته صادق و با معرفت است که قدر آن گوهر تابناک را می شناسد.

ای روح بلندخدایی! ، ای منادی اسلام ناب محمدی!رحلت جانگدازت، روز رحلت پیامبر را در ذهن ها تداعی کرد و شور دلدادگانت ، کربلایی مجدد آفرید و غم رفتنت،عاشورایی بر پا ساخت.

چرا نسوزیم؟... که هر سنگ سنگ این سرزمین، هر برگ برگ درختان، هر ستاره و هر سپیده، تو را به یاد ما می آورد.

اماما!... ای کلامت موزون، ای پیامت میزان،ای حاضر عصر غیبت، ای بار یافته به حضور!

بعد از تو، خاطره محزون است.

بعد از تو، خاطرمان خون است.

بعد از تو، واژه تهیدست است.

در سوگ تو، عقل، مجنون است.

عجیب نیست که "خرداد" داغ ما را در آن سوگ بزرگ تازه کند و همواره دست در دامن حسرت و غم داشته باشیم و در فراق تو، که معجون "عرفان و جهاد" و آمیخته ای از" اشک و سلاح " بودی ، همچنان غمی سنگین و جانی غمگین داشته باشیم!

اماما! از آن جهان، دل های داغدار ما را به دعای خیری تسلا بخش.

  • منصوره صامتی

وقتی مرتضی سرهنگی چند کتاب را بعنوان فهرست پیشنهادی خود برای مطالعه درباره دفاع مقدس معرفی می‌کند، حتما باید فهرست خواندنی و قابل توجهی باشد.

اگر قرار باشد از چند نفر به عنوان اساتید برجسته حوزه تاریخ شفاهی دفاع مقدس نام ببریم حتماً یکی از اولین های آنها «مرتضی سرهنگی» است؛ هم او که رهبر انقلاب درباره او و همکارانش گفتند «اگر بنده شاعر بودم، یقیناً در مدح شماها، در مدح آقای سرهنگی، در مدح آقای بهبودی، در مدح آقای قدمی، در مدح همین خاطره سازان و خاطره انگیزان قصیده می ساختم».اما ارج و قرب سرهنگی فقط با این جمله شناخته نمی شود. حضور سه دهه ای او در عرصه ادبیات پایداری از وی چهره ای تاثیرگذار در این حوزه ساخته است.بسیاری از کتاب های خواندنی تاریخ شفاهی دفاع مقدس حاصل زحمات او در استعداد یابی، تربیت نویسنده، بازخوانی و ویرایش نهایی اثر است.کسی که پایمردی او و همکار و رفیق دوست داشتنی اش یعنی هدایت الله بهبودی باعث شد تا کانکسی که در حوزه هنری تنها میزبان برو بچه های ادبیات پایداری بود، حالا شجره طیبه ای شده باشد که برگ و بارش نه تنها ایران که در خارج از کشور هم به دل می نشیند و آثار شاخص دفاع مقدس ایران توسط کتاب خوان های کشورهای دیگر هم مورد استفاده قرار می گیرد.با این توصیف وقتی مرتضی سرهنگی چند کتاب را بعنوان فهرست پیشنهادی خود برای مطالعه درباره دفاع مقدس معرفی می کند، حتما باید فهرست خواندنی و قابل توجهی باشد.

آنچه در ادامه می آید 12 کتابی است که این نویسنده و پژوهشگر در اختیار سایت راهبردی قرار داده است.دقت در این فهرست نشان می دهد که اگرچه کتاب های خواندنی زیادی در حوزه دفاع مقدس و انقلاب وجود دارد که شاید از آنها ذکری به میان نیامده باشد، اما مرتضی سرهنگی سعی کرده با پیشنهاد این کتابها کاری کند که همه ابعاد دفاع مقدس و انقلاب شناخته شود؛ از سلوک شخصی رزمندگان گرفته تا مدیریت جنگ و... سایر وجوه آن. و البته که معرفی چند کتاب محدود برای شناخت این حماسه بزرگ کاری بس سخت است. اما مگر می شود از اعتماد به شخصی چون سرهنگی و پیشنهادهایش ضرر کرد؟!

1. نام کتاب: کوچۀ نقاش هانویسنده: خاطرات سید ابوالفضل کاظمی با گفت و گو و تدوین راحله صبوریانتشارات: سوره مهرابوالفضل کاظمی متولد کوچه نقاش ها در محله گارد ماشین دودی بین خیابان صفاری و خیابان خراسان است به دلیل علاقه اش به این محله و کوچه نام کتاب را کوچه نقاش ها گذاشته است.در این کتاب راوی دست ما را میگیرد و ما را به شانزده گذر از زندگی اش می برد .کتاب حاصل سه ماه مصاحبه صبوری با کاظمی است . کاظمی فرمانده گردان بسیجی لشگر 27 محمد رسول الله (ص) بوده وی در طول جنگ در چندین عملیات به صورت نیروی آزاد شرکت داشته و در عملیات کربلای 5 و 8 فرمانده گردان عملیاتی میثم بوده است.

2. نام کتاب: سفر به گرای 270درجهنویسنده: احمد دهقانانتشارات: سوره مهراین کتاب به دلیل سبک خاص نوشته و روایت عمیق و ویژه جنگ اقبال زیادی به خود جلب داشت و مورد توجه جذی قرار گرفت. داستان کتاب از زبان ناصر بیان می شود. ناصر رزمنده جوانی است است که بارها سابقه شرکت در جبهه داشته. در بین امتحانات مشق و درس را رها و به همراه دوستش علی راهی منطقه جنگی جنوب می شود. در آنجا ضمن دیدار مجدد با دوستان سابقش، از قریب الوقوع بودن عملیاتی مهم اطلاع می یابد.

 

نام کتاب روزهای آخر ، نویسنده سنده: احمد دهقانانتشارات: سوره مهرisar-book-36احمد دهقان در روزهای آخر روایتگر روزهای پایانی جنگ است. از عملیات بیت المقدس هفت می گوید و روزهای آماده باش، که در اردوگاه کوزران میگذرد. بر گرده کوهی جای گرفته است و تداعی کننده روزهای پر خاطره است از دوستانی که دیگر نیستند .

4. نام کتاب: سلام بر ابراهیمنویسنده: زندگی شهید ابراهیم هادیانتشارات: گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی«سلام بر ابراهیم» کاری است از گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی که در قالب زندگینامه ای مختصر و 69 خاطره درباره شهید بزرگوار و مفقود الاثر «ابراهیم هادی» منتشر شده است.5. نام کتاب: خاک 

های نرم کوشک نویسنده: خاطراتی از شهید برونسی به کوشش سعید عاکفانتشارات: ملک اعظمخاک های نرم کوشک کتابی نوشتۀ سعید عاکف در حوزۀ جنگ ایران و عراق است و پیرامون زندگی عبدالحسین برونسی است. این کتاب خاطرات همسر و دوستان عبدالحسین برونسی را درباره وی نقل می کند.6. نام کتاب: بابانظرنویسنده: خاطرات شهید محمدحسن نظرنژاد به کوشش سید حسینبیضایی و مصطفی رحیمیانتشارات: سوره مهراین کتاب حاصل مصا حبه های شفاهی با سردار شهید محمدحسن نظرنژاد است که طی آن خاطرات راوی پیرامون انقالب و جنگ تحمیلی بیان می شود. محمدحسن نظرنژاد ملقب به بابانظر بیشتر زمان جنگ ایران و عراق را در جبه ههای جنگ گذراند و آسی بهای جدی دید.

7. نام کتاب: ناگفته های جنگنویسنده: خاطرات شهید صیاد شیرازی به کوشش احمد دهقانانتشارات: سوره مهرقلم دهقان در این کتاب توانسته روایتی جذاب از گفتارهای شهید صیاد شیرازی ارائه کند، تا آنجا که چنانچه مخاطب مطلع نباشد که آنچه که میخواندگفتارهای یک فرمانده جنگی است خود را در برابر یک اثر داستانی می یابد.

8. نام کتاب: حرمان هورنویسنده: یادداشت هایی از احمدرضا احدی به کوشش علیرضا کم ریانتشارات: سوره مهراین کتاب مجموعه 93 قطعه از یادداشتها و د ستنو شته های شهید احمدرضا احدی، دانشجوی سال دوم رشته پزشکی دانشگ اهشهید بهشتی است که در سال 1364 در کنکور سراسری با استف ادهاز سهمیه رزمندگان، در تمامی رشته های انتخابی رتبه اول را کسب کرده است. گردآورنده معتقد است «نوشته های شهید از تکرار عادت خاطره نویسی صرف بیرون می شود و از تماشای آفاقی به سیر انفسی داللت می کند و روح کلی و غالب در نوشته های او بواسطه بازتاب مستقیم وقایع پیرامونی اش در جبهه های جنگ، تلفیقی از رخدادهای بیرونی و دریافت های دقیق و ظریف شخصی است».

.9. نام کتاب: نوشتم تا بماندنویسنده: یادداشت های روزانه آیت الله جمی/ محسن کاظمیانتشارات: سوره مهر“نوشتم تا بماند” یکی از آثار ماندگار دفاع مقدس است. این اثر یادداشت های روزانه عالم مبارز و نستوه آیت الله جمی می باشد، هم او که در طول دوران جنگ، همواره یار و همراه رزمندگان در جبهه های نبرد بود و در جبهه و پشت جبهه به بررسی و رفع مشکالت مردم و رزمندگان می پرداخت. این یادداشت ها به اهتمام محسن کاظمی تنظیم گردیده و توسط دفتر ادبیات و هنر مقاومت به زیور طبع آراسته شده است.

.10. نام کتاب: شرح اسمنویسنده: هدایت الله بهبودیشرح اسم عنوان کتابی است با محتوای زندگینامه رهبر معظم انقلاب، حضرتآیت الله سید علی خامنه ای و شامل 39 سال ابتدایی آن یعنی از سال تولد وی 1318 تا سال پیروزی انقلاب اسلامی ایران 1357 می شود. هدایت الله بهبودی نویسنده کتاب، بر اساس خاطرات شخصی منتشر شده رهبر انقلاب، مصاحبه با دوستان ، همراهان و اطرافیان ایشان و مطالعه اسناد تاریخی علنی و اطلاعاتی، امنیتی به صورت ریز پردازانه و جزئی نگرانه این کتاب را در766 صفحه گردآوری کرده است.

11. نام کتاب: برای تاریخ می گویمنویسنده: خاطرات محسن ر فیقدوست به کوشش محسن غالمیانانتشارات: سوره مهرکتاب «برای تاریخ می گویم» از مقطع ورود حضرت امام)ره( در 12 بهمن که رفیق دوست راننده بلیزر امام(ره) بود، آغاز و در ادامه حوادث دهه اول انقلاب و جنگ تحمیلی از زبان ایشان نقل می شود. رفیق دوست به این دلیل که پایه گذار سپاه است و بعد از آن مسئول تدارکات جنگ بوده به عنوان یکی از شخصیت های مهم در این ایام به حساب می آید.1

12. نام کتاب: سا ل های بیقرارنویسنده: خاطرات جواد منصوری به کوشش محسن کاظمیانتشارات: سوره مهرجواد منصوری از مبارزان و فعالان انقلابی است که به خاطر فعالیت های مستمر علیه رژیم طاغوت، به زندان م یافتد. وی در طول مبارزات خود با گروه های مختلف مبارز سیاسی همکاری داشته است و این کتاب، خاطرات منصوری را از بدو تولد تا پیروزی انقلاب اسلامی دربرمی گیرد.

  • منصوره صامتی

مردان مرد

منصوره صامتی |

الحمدالله الذی جعلنا من المتمسکین بولایه علی بن ابیطالب (ع) میلاد امیرالمومنین بر همه جهانیان مبارک باد

 

_سلام آقا ! جوراب مردونه دارید ؟ 

_بله  خانم کوچولو ! 

_اینم یه جفت جوراب  مردونه .

_ نه ! یه دونه فقط برای پای راست ! 

  _سلامتی همه ی پدرهای جانباز صلوات 

  • منصوره صامتی

گریه ی حضرت زهرا سلام الله علیها موجب آزار مردم می شد ؟

آیا شنیدن صدای نامحرم و آزار همسایه ها اشکال شرعی ندارد ؟

1400 سال است برادران شیطان دروغ می بافند و شبهه افکنی می کنند  تا  ظاهر پلیدشان را در لفافه ای از دلسوزی برای اسلام و اهل بیت علیهم السلام به ویژه دردانه ی رسول اکرم صلوات الله علیه ، پنهان کنند  و بر ماست که در هرفرصتی به حد توان برخی شبهات را پاسخ دهیم .

 و اما در پاسخ آنهایی که بی توجه و مطالعه شبهه افکنی مزورانه را می پذیرند باید گفت :

اول :گر نگران «شرعیات» هستند، باید بدانند که شخصیتی چون حضرت فاطمة‌الزهزاء علیها‌السلام که در میان تمامی زنان خلق شده در گذشته و حال و آینده «سیدة النساء» است، طبق آیه‌ی کریمه‌ی قرآن مجید «اهل بیت» است و از هر گونه نقص و عیب مبری بوده و از معصومین است، طبق فرمایشات مکرر پیامبر اکرم (ص) کوثر است، طبق فرمایش ائمه‌ی اطهار (ع)، «حجة الله علی الحجج – یعنی حجت خدا بر ائمه» است و ...، لابد بیش از آنها احکام شرعی را می‌دانسته و عمل می‌نموده است.

دوم:

اگر نگران شنیده شدن صدا توسط نامحرم هستند، بدانند که مطلق شنیده‌ شدن صدای زن توسط مرد نامحرم هیچ اشکالی ندارد، بلکه صدا نازک کردن و تحریک اشکال دارد. مضاف بر این که گریه در سوگ عزیز مستحب هم هست و استحباب بیشتر این است که دیگران بروند او را تسلی بدهند، نه این که ظلم روی ظلم کنند.«از دیدگاه شیعه گریه کردن در غم از دست دادن شخص مؤمن مستحب است به ویژه در مواردی که غم جانکاهی بربازماندگان وارد شده و گریه در تخفیف آن غم و اندوه موثرباشد. (تحریرالوسیله امام خمینی ج1ص83)

سوم: اگر نگران آزار و اذیت مردم هستند نیز باید توجه داشته باشند که آزار و اذیت کنار زدن خلیفة‌الله، جایگزینی حکومتی به غیر از آن چه خداوند متعال فرموده است، غصب اموال، تحریف دین و ...، مضروب نمودن حضرت فاطمه (ع)، سوزاندن در خانه‌اش و در نهایت شهید ساختن ایشان و دیگر ائمه‌ی اطهار (ع)، مظالم بسیار بزرگ‌تری است تا صدای گریه‌ی مظلوم.مگر می‌شود امروز به زنان بحرین، لیبی، غزه، لبنان، فلسطین و ... گفت: ما بر سر شما بمب می‌ریزیم، همسران و کودکان شما را قطعه‌قطعه می‌کنیم، خانه‌هایتان را بر سرتان خراب می کنیم، حقوق ابتدایی شما را سلب می‌کنیم و هر ظلمی که از دستمان بر می‌آید روا می‌داریم، اما مبادا شما گریه کنید و یا احیاناً صدای گریه‌ی شما را نامحرم بشنود. این شرعاً جای اشکال است؟! آن موقع هم همین‌طور بوده است.

چهارم:اما، اصل قضیه این نیست که مثلاً صدای ایشان آن قدر بلند بود که در شهر مدینه می‌پیچید و اهالی شهر را آزرده می‌کرد. آخر چه کسی می‌تواند چنین فریادی داشته باشد؟

بلکه معترضین از دو قشر بودند. قشر اول مردم عادی و عوامی که دلشان برای گریه‌های شبانه روزی حضرت زهرای اطهر (ع) می‌سوخت. لذا توصیه می‌کردند که کمتر گریه کند. مثل ما که به داغدار می‌گوییم: کمتر گریه کن. اینطوری صدمه می‌بینی.

« اینکه حضرت فاطمه(ع) در فراق پدرش گریه می‏کرد درست است و در روایات متعددی این مطلب آمده است و در بعضی از این روایات آمده است که همسایگان از گریه‏های فاطمه(ع) بی تاب شده بودند و به خدمت امیرالمؤمنین رسیدند و عرض داشتند سلام ما را به فاطمه برسان و بگو یا شب گریه کن و روز آرام بگیر و یا روزها گریه کن و شب استراحت کن و... (بحارالانوار، جلد 43، ص 36 و 35)

اما قشر دوم، سیاسیون مخالف، یعنی اصحاب سقیفه، عوامل و طرفداران آنها بودند. آنها در روز دست کم سه نوبت به مسجد (خانه‌ی پیامبر اکرم – ص) می‌آمدند و مردم گروه گروه به زیارت قبر پیامبر (ص) می‌آمدند. خانه‌ی حضرت علی و فاطمه (ع) نیز همانجا بود و آنها شاهد بودند که فاطمه سوگ و گریه‌ای مدام و شبانه روزی بر سر قبر پدر و یا حتی در خانه‌اش دارد.

این حزن و گریه و اندوه و سوگ، برای کسانی که می‌خواستند به محض رحلت حضرت رسول اکرم (ص)، قائله اسلام، پیامبر و خانواده‌اش به پایان بسیار گران تمام می‌شد. چرا که موجب توجه، هوشیاری و تأثر اذهان عمومی می‌گردید. و گرنه هنوز مدتی از رحلت نگذشته بود و جای داشت که خود نیز حرص حکومت را رها می کردند و می‌آمدند ضمن تسلی بر بازمانده، بر قبر ایشان می‌نشستند و گریه می‌کردند. لذا با این گریه و عزاداری مخالف بودند، هم چنان چه امروز با عزاداری و گریه و سوگواری شیعیان بر مصیبت‌های عاشورا مخالف هستند. چرا که این گریه‌ها، هوشیاری و حرکت ایجاد می‌کند و این به ضرر آنهاست.

حضرت امام خمینی (ره) در موضوع گریه در سوگ اهل عصمت (ع) و به ویژه امام حسین (ع) بیانات و رهنمودهای بسیاری گویایی دارند که در ذیل دو فراز از آنها اشاره می شود:«بچه‌ها و جوان‌های ما خیال نکنند که مساله، مساله‌ی ملت گریه است، این را دیگران القا کردند به شماها که بگوئید ملت گریه. آنها از همین گریه ها می ترسند برای اینکه گریه‌ای است که گریه بر مظلوم است...اینهایی که تزریق می کنند به شما ملت گریه، ملت گریه، اینها خیانت می کنند. بزرگ‌هایشان و ارباب هایشان از این گریه‌ها می ترسند» -  30/7/58

«این مظاهر و مشائر و اموری که در اسلام در آن سفارش شده باید فکر کنید که اینها یک مساله  سطحی نبوده است که می خواستند جمع بشوند و گریه کنند، خیر. ما ملت گریه سیاسی هستیم، ما ملتی هستیم که با همین اشک ها سیل جریان می دهیم و خرد می کنیم سدهایی را که در مقابل اسلام ایستاده است.» صحیفه نورج13 ص156

  • منصوره صامتی

وقتی میخواهند برای من و تو جوک بگویند،می گویند یک روز ” غضنفر ” !

در صورتی غضنفر یعنی ” شیر ، مرد با صلابت و قوی ” …و از قضا یکی از القاب حضرت علی علیه السلام است

.وقتی یک چیز از مــُــد افتاده به آن می گویند ” جــواد ” !و جواد به معنای ” بخشنده و سخاوتمند ” است …و از قضا از القاب امام محمد تقی علیه السلام است

.از اسم ” بتول ” برای مسخره کردن استفاده میکنند !در صورتی که بتول یعنی پارسا و پاکدامن …که به صورت خیلی اتفاقی از القاب حضرت زهرا (س)و حضرت مریم (ع) هم هست.

در فیلم ها نام های تقی و نقی را به هزل می آورند !و تقی یعنی با تقوا و پرهیزگار و نقی به معنای پاک و پاکیزه است …و اتفاقا از القاب امام جواد (ع) و امام هادی (ع) …

وقتی میخواهند بانوان نیروی انتظامی را مسخره کنند میگویند ” فاطی کماندو ” !چه جالب !!

و یا به جای نام مبارک حضرت ابوالفضل العباس (ع) میگویند ابرفرض !

اتفاقا وقتی میخواهند بگویند فلانی خودش رابه آن راه زده میگویند :خودش را زده به کوچه علی چپ !

خدالعنت کند دشمنان اهل بیت را با این جمله اهانت بار که میگویند :این حرف ها برای فاطی تنبان نمی شود !

حال این ما شیعیان و این ارادت ما به اهل بیت علیهم السلام !در مبارزه با این فرهنگ غلط سهیم باشیم …نگذاریم در طنزها و جوک هایشان از اسامی مقدس ائمه هدی علیهم السلام استفاده کنند.

  • منصوره صامتی

سلام بر بهار حضور تو

منصوره صامتی |

"السلام علی المهدی الذی وعده الله العجز و جل به الامم"

چه نیکوست لحظه ای که با نام تو تاءویل شود ای  موعود!

 سلام بر تو سلام بر بهار حضور تو ای  منتظر !

سلام بر تو و سلام بر یاران تو آن هنگام که زمین از پرتو مهربانیت ماءمن دل های پریشان گردد

سلام بر تو و بر انتظار تو که معنای امید است و مفهوم عشق 

چه نیکوست سالی که به نام سلاله ی پاکت و اصالت نجیبت مهر شود

و چه پسندیده است  سالی که با سلام بر برترین های عالم آغاز گردد.

"السلام على فاطمة وأبیها وبعلها وبنیها والسر المستودع فیها"

این روزهای تبدیل و تغییر و تحویل بر یکایک عزیزان و همراهان عزیز تهنیت باد ،باشد که به دعای  بانو ی آب و آیینه  حضرت زهرا سلام الله علیها "نو" شویم  و تازه گردیم به بهترین صورت .

  • منصوره صامتی

قدر دان رهبر باشیم

منصوره صامتی |



به رسم  هر پنج شنبه به همت مادر عزیز تر از جان  همراه برخی از بستگان دور هم جمع بودیم , بوی قرمه سبزی هم  هوش از سر ما برده بود که

دوباره بحث شروع شد,بحثی که گاهی از پوست پیاز به عزم ما شروع می شد ولی تمام شدنش به خواست خداوند بود!

گفتیم و شنیدیم تا بحث به رهبری عزیز رسید...

می دانستم یکی از مهمانان بزرگوار که فرد معتقدی است,  مدتی می شود با دیدگاه های رهبری زاویه دارد!

هرچه از ما اصرار و استدلال از ایشان انکار و برهان

خدایا چه باید کرد ؟ چه باید گفت که مورد رضایتت باشد ؟

می دانستم که ایشان به استاد فاطمی نیا بسیار علاقه مند هستند و فرمایشات ایشان را دنبال می کنند .

از داماد بزرگوار خانواده که خود از فعالان وآگاهان فرهنگی  هستند ,تقاضا کردیم فایل صوتی استاد فاطمی نیا را در حمایت از رهبری  پخش کنند تا همه بشنویم .

شنیدن سخنان علامه فاطمی نیا  همانا و منقلب شدن این فرد عزیز همانا چنان به هم ریخت و غرق در تفکر که خودمان هم شوکه شده بودیم .

 

بعد از دو ماه که ایشان را ملاقات کردیم بسیار بسیار از ما تشکر کرد و گفت استاد فاطمی نیا حرف بیهوده نمی گویند  آن شب توبه کردم و از خداوند می خواهم که مرا ببخشد که نسبت به آقای خامنه ای  بی مهری کردم .خداوند طول عمر با عزت و سلامت به ایشان عنایت کند .

 

  

  • منصوره صامتی