شهید بهشتی از جمله افرادی بود که حتی سالها پیش از انقلاب، به فکر
کادرسازی و تربیت نیروهای انقلابی برای اداره جامعه مطابق با
دستورالعملهای دینی بود و در این راه، افراد بسیاری را تربیت کرد. به
مناسبت سالگرد این شهید عزیز که به فرموده امام خمینی(ره) به تنهایی یک امت
بود، 10 خصوصیتی که از نظر ایشان برای فعالیتهای تشکیلاتی حیاتی است،
منتشر میشود تا مورد استفاده فعالان فرهنگی قرار گیرد.
یک تشکیلات نمونه چه ویژگیهایی باید داشته باشد؟
ما برای این که بتوانیم کارهای بزرگی را انجام دهیم، بی شک باید متشکل
باشیم. رابطههای ایمانی، اعتقادی، علمی، و دینی سازماننیافته برای رسیدن
به بخشی از اهداف و تحقق بخشیدن به قسمتی از مراحل یک انقلاب می تواند کافی
باشد؛ ولی برای رسیدن به بخشی دیگر از اهداف و تحقق بخشیدن به آن قسمت
دیگر از آرمانهای یک انقلاب کافی نیست... ما همچنان بر داشتن یک تشکل
پافشاری داریم اما شرط آن این استکه:
1- تشکل باید پاسدار ارزشها باشد، نه پاسدار خود، نگهبان ارزشها باشد، نه نگهبان خود.
2- تشکل باید سازنده ما،آسان کنندهی خودسازی برای ما و کمکی به «سیرالی الله» برای شرکتکنندگان در این تشکل باشد.
3- شرط سوم، این که این تشکیلات به درد مردم بخورد، نه این که یک باری
باشد بر دوش این جامعه، آن چه در ادامه میآید،10 توصیهی اوست که حدود 30
سال پیش در جمع انجمنهای اسلامی سازمان بهزیستی بیان شده؛ اما انگار
حرفهایی است که در امسال برای ما گفته است...
برادرها و خواهرهایی که بار سنگین مسئولیت ها را بر دوش دارید و چشمها در
انتظار نتایج تلاشهای به هم پیوستهی شماست، خوش آمدید! شماها در اقلیت
هستید و دیگر نمیخواهیم تعارف بکنیم که اقلیت نیستیم. شما اقلیت مؤمن
میخواهید چه کار کنید؟ نظر ماها این است که شما یک اقلیتی باشید که تکیه
کنید بر:
1- ایمان هرچه قویتر به آرمانتان و به کارتان؛
نگذارید این ایمان در شماها خدای ناکرده پژمرده و ضعیف شود. این ایمان باید روز به روز تقویت گردد.
2- برنامه های عملیای که درآن، تفوق و برتری کارکرد ساختار اسلامی و نیروهای مؤمن به چشم بخورد؛
باید به گونهای باشد که خواهر مسلمان و برادر مسلمان ما که از یک هم سن و
همکلاسی و هم رتبه غیرمسلمانش در مقام عمل دینی صالحتر است، در مقام عمل
اجتماعی نیز سودمندتر باشد. اگر عمل شما به حال مردم سودمند واقع شود،
ماندنی خواهید بود. این بیان قرآن است .«فاما الزبد فیذهب جفاء و اما ما
ینفع الناس فیمکث فی الارض»؛ [کفر میرود و آنچه برای انسان سودمند است می
ماند. رعد/آیه 17] سودمندی بیشتر ما باعث پیروزی ماست. به همین جهت در
خودسازی فردی و جمعی انجمنهایتان باید طوری برنامهریزی کنید که در صحنه
خدمت به مردم بدرخشید؛ نه برای تعریف مردم بلکه برای خدا.
3- ارتباط خود را قوی کنید؛
وقتی یک عده در اقلیت هستند، باید بکوشند تا به کمک ارتباطات گسترده، یک
جمع بزرگتر شوند. وقتی که همه یک جا جمع هستید، احساس دلگرمی و قدرت بیشتر
می کنید.
4- جذب عناصر جدید؛
گاهی دافعه خیلی قوی است اما جاذبه چندان قوی نیست. مسلمان، هم دافعه دارد و هم جاذبه.
شما باید جاذبهتان زیاد باشد، باید کلامتان و رفتارتان چنان باشد که
اطرافیانتان را یکی یکی جذب کنید. اصلاً باید برنامه داشته باشید برای جذب
آنها. مبادا فکر کنید که اینهایی که با ما مخالف هستند دیگر کارشان خراب
است و درست شدنی نیستند. خیر، انسان تغییر می کند. خیلیها آدمهای خوبی
هستند، میلغزند و بد میشوند. خیلیها آدمهای بدی هستند و در اثر ارشاد و
معاشرت خوب میشوند. تعالیم اسلام یادتان نرود. اسلام میگوید تا آخرین
لحظات حیات، در توبه باز است.
5- انضباط؛
هرکار دسته جمعیای که انجام میدهید باید همراه باشد با انضباط تشکیلاتی.
بچه مسلمان ها به انضباط مقدار کمی بها می دهند. باید یک مقدار به انضباط
بیشتر بها بدهیم. اما نظم فرعونی نه؛ زیرا نظم گاهی فرعونی و طاغوتی است.
نظم ما باید الهی، سازنده و نورانی باشد.
6- شناسایی و کشف استعدادها؛
کشف عناصر مدیر و مفید که بتوانند پستهای کلیدی و موثر را با لیاقت اداره
کنند. گاه ما یک فرد متدین و خوبی را میگذاریم رأس کاری ولی چون
تواناییاش ضعیف است، اثر بدی میگذارد. شما باید مدیرهای مومن و متعهد 10
سال آینده را هم کشف کنید و هم بسازید.
7- معلوماتتان را ببرید بالا با مطالعات اسلامی، مطالعاتتان باید اسلامی باشد؛ فنی هم باید باشد؛
هرکدام از شما وظیفهی شرعیتان است که در هفته یک مقدار روی رشته خاص
خودتان مطالعهی فنی کنید، طوری که کاردانی و کارایی فنی شما رو به افزایش
پیگیر و مستمر باشد.
8- شیوههای صحیح برخورد با دشمن و مخالف را یاد بگیرید؛
گاهی برادرها و خواهرها با جریانهای مختلف میخواهند برخورد کوبنده داشته
باشند اما طرز برخورد آنها طوری است که در جامعه محکوم می شوند. شیوه های
برخورد باید صحیح باشد. باید درباره این شیوه های برخورد بنشینید و تبادل
نظر کنید.
9- انتقاد از خویشتن؛
آیا هیچ وقت دور هم جمع می شوید بگویید این یک هفته نقایص و عیب کارم این
بود. این کار را می کنید یا خیر؟ خوب، شروع کنید! هیچ اشکالی ندارد.«المؤمن
مرآت المؤمن» یعنی چه؟ برادر و خواهر مسلمان باید آینه یکدیگر باشند.آینه
یکی از کارهایش این است که عیبهای آدم را میگوید، بنابراین هر هفتهای،
دو هفتهای، یک ساعت دور هم بنشینیم با روی باز و گشادهرویی هرکسی اول
عیبهای خودش را بگوید بعد آنهایی که جا می ماند دیگران بگویند، بعد هم عیب
جمعمان را بگوییم.
10- امید کامل به آینده؛
هیچ مسلمانی حق یأس و ناامیدی ندارد. آدمهایی که ایمان به خدا ندارند
آنهایی هستند که از گشایش آفرینی خدا در تنگناها مایوس میشوند. انسانهای
مومن همیشه باید امیدوار باشند. آنقدر قرآن و اسلام به ما تعلیم میدهد که
نه با یک غوره سردیتان بشود و نه با یک مویز گرمیتان.