منصوره صامتی

کارشناس فرهنگی

منصوره صامتی

کارشناس فرهنگی

منصوره صامتی

رویای 1400 ساله ی مسلمانان جهان در حکومت اسلامی ایران به تحقق پیوسته و امروز این ظرفیت عظیم فرصتی تکرار نشدنی است. معتقدم که انسان به ضرورت ماهیت الهی و اندیشه ی خویش یک رسانه است وامروز در عصر رسانه ضروریست تا دغدغه های فرهنگی ،اجتماعی و سیاسی مان را باهم شریک شویم، باشد که در مسیر زمان به جامعه ی مهدوی نزدیک شویم."زندگی بهتر حق مسلم ماست!"

و همچنان که رهسپار آینده ایم بیندیشیم که :

ما ازین قرن نخواهیم گذشت
ما ازین قرن نخواهیم گریخت
با قطاری که دگران ساخته اند
هیچ پروازی نیست برساند ما را به قطار دوران
و به قرن دگران
مگر انگیزه و عشق ،
مگر اندیشه و علم ،
مگر آیینه و صلح
و تقلا و تلاش
بخت از آن کسی خواهد بود که مناجات کند با کارش
و در اندیشه ی یک مساله خوابش ببرد
و کتابش را بگذارد زیر سرش و ببیند در خواب حل یک مساله را
باز با شادی در گیری یک مساله بیدار شود ...

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات

۸۵ مطلب با موضوع «زنان و خانواده» ثبت شده است

تاکید بر رفع موانع‌ازدواج، تسهیل‌تشکیل‌خانواده و تربیت نسل‌صالح و کارآمد

با عنایت به اهمیّت مقوله جمعیّت در اقتدار ملّی؛ و با توجه به پویندگی، بالندگی و جوانی جمعیّت کنونی کشور به عنوان یک فرصت و امتیاز؛ و در جهت جبران کاهش نرخ رشد جمعیّت و نرخ باروری در سال‌های گذشته، سیاست‌های کلی جمعیّت ابلاغ می‌گردد.

 حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی سیاست های کلی «جمعیّت» را که براساس بند یک اصل ۱۱۰ قانون اساسی و پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام تعیین شده است، ابلاغ کردند. متن ابلاغیه رهبر انقلاب به رؤسای قوای سه گانه و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام به شرح زیر است:
 بسم الله الرّحمن الرّحیم
با عنایت به اهمیّت مقوله جمعیّت در اقتدار ملّی؛ و با توجه به پویندگی، بالندگی و جوانی جمعیّت کنونی کشور به عنوان یک فرصت و امتیاز؛ و در جهت جبران کاهش نرخ رشد جمعیّت و نرخ باروری در سال‌های گذشته، سیاست‌های کلی جمعیّت ابلاغ می‌گردد. با در نظر داشتن نقش ایجابی عامل جمعیّت در پیشرفت کشور، لازم است برنامه‌ریزی‌های جامع برای رشد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور متناسب با سیاست‌های جمعیّتی انجام گیرد. همچنین ضروری است با هماهنگی و تقسیم کار بین ارکان نظام و دستگاه‌های ذیربط در این زمینه، اقدامات لازم با دقّت، سرعت و قوّت صورت گیرد و نتایج رصد مستمر اجرای سیاست‌ها گزارش شود. سیّدعلی خامنه‌ای ۳۰/اردیبهشت/۱۳۹۳ بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم «سیاست‌های کلی جمعیّت»
۱- ارتقاء پویایی، بالندگی و جوانی جمعیّت با افزایش نرخ باروری به بیش از سطح جانشینی.
 ۲- رفع موانع ازدواج، تسهیل و ترویج تشکیل خانواده و افزایش فرزند، کاهش سن ازدواج و حمایت از زوج‌های جوان و توانمندسازی آنان در تأمین هزینه‌های زندگی و تربیت نسل صالح و کارآمد.
۳- اختصاص تسهیلات مناسب برای مادران بویژه در دوره بارداری و شیردهی و پوشش بیمه‌ای هزینه‌های زایمان و درمان ناباروری مردان و زنان و تقویت نهادها و مؤسسات حمایتی ذی‌ربط.
 ۴- تحکیم بنیان و پایداری خانواده با اصلاح و تکمیل آموزش‌های عمومی در باره اصالت کانون خانواده و فرزند پروری و با تأکید بر آموزش‌ مهارت‌های زندگی و ارتباطی و ارائه خدمات مشاوره‌ای بر مبنای فرهنگ و ارزش‌های اسلامی- ایرانی و توسعه و تقویت نظام تأمین اجتماعی، خدمات بهداشتی و درمانی و مراقبت‌های پزشکی در جهت سلامت باروری و فرزندآوری.
۵- ترویج و نهادینه‌سازی سبک زندگی اسلامی- ایرانی و مقابله با ابعاد نامطلوب سبک زندگی غربی.
 ۶- ارتقاء امید به زندگی، تأمین سلامت و تغذیه سالم جمعیّت و پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی، بویژه اعتیاد، سوانح، آلودگی‌های زیست محیطی و بیماری‌ها.
۷- فرهنگ سازی برای احترام و تکریم سالمندان و ایجاد شرایط لازم برای تأمین سلامت و نگهداری آنان در خانواده و پیش‌بینی ساز و کار لازم برای بهره‌مندی از تجارب و توانمندی‌های سالمندان در عرصه‌های مناسب.
 ۸- توانمندسازی جمعیّت در سن کار با فرهنگ سازی و اصلاح، تقویت و سازگار کردن نظامات تربیتی و آموزش‌های عمومی، کارآفرینی، فنی ـ حرفه‌ای و تخصصی با نیازهای جامعه و استعدادها و علایق آنان در جهت ایجاد اشتغال مؤثر و مولّد.
 ۹- باز توزیع فضایی و جغرافیایی جمعیّت، متناسب با ظرفیت زیستی با تأکید بر تأمین آب با هدف توزیع متعادل و کاهش فشار جمعیّتی.
۱۰- حفظ و جذب جمعیّت در روستاها و مناطق مرزی و کم تراکم و ایجاد مراکز جدید جمعیّتی بویژه در جزایر و سواحل خلیج فارس و دریای عمان از طریق توسعه شبکه‌های زیربنایی، حمایت و تشویق سرمایه‌گذاری و ایجاد فضای کسب و کار با درآمد کافی.
 ۱۱- مدیریت مهاجرت به داخل و خارج هماهنگ با سیاست‌های کلی جمعیّت با تدوین و اجرای ساز و کارهای مناسب.
 ۱۲- تشویق ایرانیان خارج از کشور برای حضور و سرمایه گذاری، و بهره‌گیری از ظرفیت‌ها و توانایی‌های آنان.
 ۱۳- تقویت مؤلفه‌های هویت‌بخش ملی (ایرانی، اسلامی، انقلابی) و ارتقاء وفاق و همگرایی اجتماعی در پهنه سرزمینی بویژه در میان مرزنشینان؛ و ایرانیان خارج از کشور.
 ۱۴- رصد مستمر سیاست‌های جمعیّتی در ابعاد کمّی و کیفی با ایجاد ساز و کار مناسب و تدوین شاخص‌های بومی توسعه انسانی و انجام پژوهش‌های جمعیّتی و توسعه انسانی.

منبع: پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفط و نشر آثار آیت‌الله خامنه‌ای
  • منصوره صامتی

 در حالی که یکی از ارکان حقوق بشر ،حقوق فرهنگی اجتماعی است که در شورای امنیت نیز به رسمیت شناخته شده و احترام به اصول و عقاید مذهبی را از اصول تکریم بشریت می داند هویت و اصالت ملی و مذهبی ایرانیان در مجامع بین المللی به دست بازیگران و اهالی سینما به سخره گرفته می شود . اگرچه موضوع دهن کجی سینماگران به مبانی ارزشی ملی در ابعاد مختلف قابل بررسی و واکاوی است ،  بجاست توجه  مسئولین امر را به پرسش های زیر جلب کرد که
 این به اصطلاح  هنرمندان در قبال امتیازات معنوی و مادی که در ارتباط و تعامل با جامعه ی اسلامی به دست می آورند چه افتخارات و امتیازاتی برای خاستگاه ارزشی ملیت خویش ایجاد کرده اند  ؟

آیا انقلاب اسلامی بنا شد تا بستر پرورش و بالندگی هنرمندان تهی از سطحی ترین آداب اسلامی و ایرانی باشد ؟!

 



در همه ی کشورهای جهان ضوابط خاصی برای حمایت از هنرمندان وجود دارد که احترام به ارزش های ملی در برون مرز و فرا مرز کمترین سطح از توقعات ملی است، در ایران چه قوانین الزام آوری حافظ منافع ملیاز سوی  هنرمندان است؟
در صورت تخطی از قوانین حافظ فرهنگ و ارزش های ملی - مذهبی از سوی هنرمندان چه محرومیت هایی شامل حال ایشان خواهد بود ؟

در کدام کشور و ملیت هنرمند هنجار شکن اجازه ی فعالیت دارد؟


اگرچه پرسش های فراوانی در این بخش قابل طرح است توجه به این پیشنهاد هم خالی از لطف نیست ، پیشنهاد می گردد برای هنرمندانی که به عنوان شخصیتی حقوقی از سوی جامعه ی ایرانی قصد سفر به فرامرز را دارند کلاس های توجیهی با اساتید برجسته اخلاق  برگزار گردد و اصول و مبانی سفر  و تعامل با دیگران و نوع پوشش و ادبیات به کارگرفته شده از سوی هنرمندان بارها یادآوری شود
چرا که به نظر می رسد برخی هنرمندان آنقدر به خبرسازی در سطح رسانه ها و شهرت بیشتر، آن هم به هر طریقی می اندیشند که فرصتی برای تفکردر خصوص خاستگاه و اصالت ملی خویش را ندارند تا جایی که در سطحی ترین روابط انسانی نیز تهی از فرهنگ خویش در فرهنگ مقابل هضم می شوند !!!


تا مسئولین عزیز در میان بحث های سیاسی خویش که به طور معمول تهی از دغدغه مندی های فرهنگی ارزشی و ملی است به پرسش های بالا می اندیشند توجه مخاطبان عزیز را به مثال های زیر جلب مبی کنم، قضاوت با شما عمل به ارزش های دینی و ملی تکریم و احترام به هویت است یا توهین؟
   به نقل از کتاب "قدم کلیک هایتان بر روی چشم" نوشته ی محمدرضا زائری ، در ارتباط با همین موضوع ، دو خاطره از امام موسی صدر را می خوانیم .

 هنوز دستم روی سینه ام مانده است !

دکتر حسین کنعان در کتابش به نام "الامام موسی الصدر ، قدر و دوور" می گوید : امام موسی صدر برایم تعریف کرد که وقتی من حدودا نوزده سال داشتم ، پدرم ( آیت الله صدر ، مرجع بزرگ تقلید ) نامه ای برای نخست وزیر وقت نوشتند و قرار شد ، من نامه را ببرم و تحویل بدهم ؛ لذا صبح زود از قم راه افتادم و به تهران آمدم . به محل زندگی او که منزلی باشکوه بود مراجعه کردم . مرا به سالن طبقه اول راهنمایی کردند . نشستم و به تماشای در و دیوار مشغول شدم . آن فضا و محیط متفاوت و شیک و باشکوه ، با تابلو نقاشی ها و وسایل تزئینی و مجلل ، برای من که از یک خانه ی ساده طلبگی آمده بودم ، خیلی تازگی داشت و غرق در تفکر در این فاصله فرهنگی و اجتماعی بودم . درهمین حال متوجه دختری جوان شدم که درانتهای سالن مشغول نواختن پیانو بود و من تا آن هنگام صدای این ساز را نشنیده بودم . نشسته بودم و با تعجب به آن گوش می کردم که آن دختر متوجه حضور من شد . برخاست و به طرف من آمد و دستش را به طرفم دراز کرد . من دستم را روی سینه ام گذاشتم و سلام او را پاسخ دادم . دکتر کنعان می گوید : در اینجا امام موسی صدر خندید و به مزاح گفت 《هنوز دستم روی سینه ام مانده است ! 》 جالب این جاست که این فرهنگ و راه حل ستودنی که شاید منشاء آن هم ایشان باشند ، الان در لبنان و بسیاری از جوامع دیگر کاملا رواج یافته است .

 می خواهید نجس نشوید ؟!

دانشمند فاضل و نویسنده ی اندیشمند استاد سیدعباس نورالدین نقل می کرد : روزی امام موسی صدر در یک کلیسا سخنرانی بسیار موثر و جذابی ایراد فرمود و همه را مجذوب کرد . اواخر سخنرانی ، خانمی جوان و زیبا ، که از توفیق عالمی مسلمان ، بسیار دلخور شده بود به دوستانش گفت : من می دانم چطور حالش را بگیرم و ضایعش کنم ! و بلافاصله پس از سخنرانی درحالی که همه را متوجه خود کرده بود ، جلو رفت و دستش را به طرف ایشان دراز کرد . ایشان دستش را طبق عادت روی سینه گذاشتند . او هم که منتظر همین بود ، پرسید : می خواهید نجس نشوید ؟! ( درواقع این خانم جوان ، به موضوعی اشاره کرده اند که محل سوءتفاهم خانم هاست و شبهه ی دون پایه بودن زنان در دیدگاه اسلام و نجس دانستن غیرمسلمانان است . ) اما ایشان با زیرکی بلافاصله پاسخ دادند 《 بل لا ، حافظ علی طهارتک》 بلکه برعکس ، تو آنقدر باارزش و پاک هستی که چنین تماس هایی ، حریم قدسی و پاک و منزه زنانه ات را می آلاید . این جواب حکیمانه ، عارفانه ، عمیق و هوشمندانه ی آن دردانه ی دهر ، نه فقط توطئه او را خنثی کرد ، بلکه برعکس شد و جمعیت بیشتری به وجد آمدند و به ایشان که همواره محبوب قلب ها بودند ، موجب شد ارادت بیشتری پیدا کنند ...

 "یوسف گمگشته باز آید به کنعان ، غم مخور"

 حالا دست ندادن دختر مسلمان با وزیر امور خارجه فرانسه را داشته باشید که در زمان خود ، سروصدای زیادی در رسانه های خبری غرب داشت . ماجرا ازاین قرار است که وزیر امور خارجه فرانسه در زمان تصدی وزارتخانه متبوع خود به کشورهای عربی سفر می کند . در یکی از همین سفرها در حال بازدید از دانشجویان دانشگاه سوربن فرانسه در ابوظبی امارات بود که اتفاق جالبی می افتد . به نقل از لوران فابیوس ، در این دیدار ، وزیر امور خارجه ، مطابق آداب و رسوم [غلط] اروپا ئیان قصد داشت با یکی از دانشجویان محجبه ی این دانشگاه ، دست بدهد که با امتناع وی ، لبخند تلخی از روی شرمساری زده و مجبور به عقب کشیدن دستش می شود . این بانوی مسلمان ، فقط با دادن لبخند ، جواب دست بلند کردن وزیر یک کشوری که یکی از کشورهای مهم و تاثیرگذار در معادلات امروز دنیا می باشد ، آن هم در دانشگاهی که متعلق به کشور همان شخص است را چنین با حفظ عزت و شرافت و کرامت انسانی خود می دهد .

 

 

دست ندادن دختر محجبه به وزیر فرانسه

دست ندادن ورزشکار ایرانی به همسر شاهزاده انگلیسی
متاسفانه ورزشکاران ما همیشه در عرصه های بین اللملی مورد آزار واذیت قرار میگیرند آنان را در شرایط نا متعادل قرار میدهند.

مهرداد کرم‌زاده پرتابگر دیسک ایران که در مسابقات پارالمپیک لندن مدال نقره گرفت در هنگام دریافت مدال، از دست دادن با "کیت مدیلتون" همسر شاهزاده ویلیام عروس ملکه بریتانیا خودداری کرد.
کرم زاده برای نشان دادن خودداری از دست دادن با مدیلتون، در هنگام دریافت مدال، در ابتدا دست ها را در پشت کمر قرار داد و سپس دست هایش را به نشانه تشکر و احترام، بر روی سینه اش گذاشت.

 

سخنگوی کاخ پادشاهی بریتانیادر این باره گفت: بسیاری از ورزشکاران مرد از کشورهای اسلامی به دلایل فرهنگی و دینی با زنان (نامحرم) دست نمی دهند.

 

از این دست نمونه های افتخار آمیز از رفتارهای صحیح سفرای سرزمین عزیزمان ایران فراوان است انسانهایی که اصالت خویش را در تهی شدن از فرهنگ و تمدن خویش جستجو نمی کنند و افتخار آفرینی آنها نه در موضوعات خیالی فیلم ها به سبک بازیگری بی اطلاع که هر نقشی را به او می دهند به بازی می پردازد ، بلکه در زندگی واقعی و نبرد بین اصالت و مسخ شده گی  معنا می گیرد . بی تردید انسان اصیل در همه ی مکاتب و در همه ی رسانه ها مورد تکریم و احترام حقیقی است .
 
 
 
  • منصوره صامتی

حقوق بشر آمریکایی!

منصوره صامتی |

  متن زیر بخشی از گفتگوی جیمی کارتر با «ماریان شانل» یکی از اهالی رسانه آمریکا درباره انتشار کتاب «تقاضا برای اقدام: زنان، مذهب، خشونت و قدرت» است. خواندن این بخش کوتاه از این مصاحبه و اعترافات رییس جمهور سابق آمریکا به اوضاع اسفناک زنان و دختران آمریکایی در این کشور، به خوبی متهم بودن بزرگترین مدعی حقوق بشر در دنیا را نمایان می‌سازد:


ماریان شانل (مصاحبه‌کننده): چه چیزی الهام‌بخش شما برای نگارش کتاب «تقاضا برای اقدام: زنان، مذهب، خشونت و قدرت» بود؟


جیمی کارتر: مرکز کارتر، به 79 کشور جهان سفر کرده است که بسیاری از این کشورها، از فقیرترین کشورهای جهان سوم محسوب می‌شوند. در مزارع و در میان خانواده‌های محلی که تنها یک یا دو فرزند پسر داشتند، با موارد متعدد بدرفتاری با زنان و دختران و نیز محروم کردن آنها از غذای کافی و امکانات بهداشتی و تحصیلی روبرو شدیم. در سفرهایمان، کشتار دختران تازه متولد شده و سقط جنینهای دختر را - تنها به خاطر مونث بودنشان - به چشم دیده‌ایم.


در مرکز کارتر، سالانه 3 جلسه بین الملل برگزار می‌شود، که آخرین جلسه ما در ماه ژوئن برگزار شد. ما از فعالان زن مالزیایی و دیگر نقاط جهان دعوت به عمل آوردیم. به تازگی از رهبران مذهبی نیز برای شرکت در جلسات خود دعوت کرده‌ایم. ولی پس از 3 سال، به تازگی به این نتیجه رسیده‌ایم که با مشکل بزرگی مواجه هستیم؛ بزرگتر از آنکه تصورش را می‌کردیم. بنابراین بر آن شدم که با نوشتن کتاب و انجام برنامه‌های ارتقایی، توجه همگان را به سوء رفتار با زنان و دختران جلب کنم.


شانل: به نظر شما مشکلات پیش روی زنان و دختران سراسر جهان چیست؟


کارتر: در جنگ جهانی دوم، 4 میلیون نفر کشته شدند، و متأسفانه در عصر کنونی،  نوزادان دختری که توسط والدینشان کشته می‌شوند، 4 برابر کشتارهای جنگ جهانی دوم هستند. برخی از نوزادان دختر، پس از تولد  توسط والدین خود خفه می‌شوند و برخی نیز در صورت دسترسی به فن‌آوری سونوگرافی، پس از تعیین جنسیت و پیش از تولدشان سقط می‌شوند. این مساله، یکی از وحشتناکترین مشکلات محسوب می‌شود.


مشکل دوم، قاچاق بین‌المللی انسان است که در مقایسه با قرن نوزدهم افزایش چشمگیری داشته است و البته در کشور ما (ایالات متحده آمریکا) نیز رخ می‌دهد - بر اساس گزارش امور خارجه، آمار قاچاق انسان به خارج از مرزهای بین المللی در سال گذشته، 800000 نفر بوده است. و %80 آنها دخترانی بودند که به عنوان برده‌های جنسی به فروش رسیده‌اند. آتلانتا، منطقه کلیدی آمریکا برای برده داری است، چرا که بزرگترین فرودگاه جهان را در خود جای دارد و مسافران بسیاری از نیمکره جنوبی دارد. بنابراین، دخترها با قیمت پایین خریداری می‌شوند. به طور مثال، قیمت میانگین دختران آفریقایی و آمریکای جنوبی، در حدود 1000 دلار است؛ حال آنکه خریداری دختران اروپایی، هزینه‌ای در حدود 8000 دلار خواهد داشت. از اینرو، قاچاق در کشور ما بیداد می‌کند.


مشکل دیگر، که البته در آمریکا نیز به وقوع می‌پیوندد، سوء رفتار شرم‌آورانه با دانشجویان دختر - در دانشگاههای بنام آمریکا - است. و البته، این سوء رفتارهای جنسی مجازات نمی‌شوند؛ چرا که مدیران و رؤسای دانشگاهها تمایلی به بی‌اعتباری دانشگاههای خود ندارند. در صورت تعقیب قانونی این جرایم، حقایق به گوش عموم رسیده و دانشگاهها اعتبار خود را از دست می‌دهند. بدین ترتیب، از جرایم جنسی خاطیان چشم پوشی می‌شود. در واقع، نیمی از تجاوزهای جنسی که در دانشگاهها صورت می‌گیرد، توسط تجاوزگران زنجیره‌ای صورت می‌گیرد، چرا که آنها آگاهند که از مجازات معاف هستند. اخیرا خبرهای بسیاری مبنی بر سوءرفتارهای جنسی نیروهای نظامی آمریکا منتشر شده است. سال 2012، 36000 تجاوز جنسی در واحدهای ارتشی وجود داشته که تنها حدود 300 مورد آن یعنی %1 کل آمار، مجازات شده‌اند.


شانل: ریشه مشکلات را در کجا می‌بینید؟


کارتر: 2 دلیل عمده وجود دارد. اولی، سنت در جامعه ما است. اگر شوهر مایل به بدرفتاری با همسر خود است و یا اگر کارفرمایان شرکتهای بزرگ آمریکایی به کارمندان زن خود حقوق کمتری می‌پردازد، در واقع به این دلیل است که باورهای سنتی آنها بر پایه برتری مردان بر زنان است.  به طور مثال، کلیسای کاتولیک به زنان مجوز کشیش شدن نمی‌دهد و در فرقه تعمیدگرایی (باپتیست) که 70 سال به آن وفادار بودم، از حضور زنان در دو جایگاه ممانعت می‌کند؛ یکی به عنوان روحانی ارتش و دیگری مدرس مدارس دینی - آنها معتقدند که یک زن در کلاسهایی که حتی یک مرد حضور داشته باشند مجاز به تدریس نیست. بنابراین در زندگی سکولار هم، به زنان با چشم حقارت نگریسته می‌شود، چنین اقدامات شرم‌آوری کاملاً صحیح قلمداد می‌شود.


دلیل دیگر، سوء تعبیر از متون مذهبی است. برخی از رهبران مذهبی، کتاب مقدس و دیگر متون مذهبی را جهت جاودانی نمودن ادعاهایشان که زنان نزد خدا از مردان پست‌تر هستند، تحریف کرده‌اند. بسیاری مخالف این ادعاها هستند، ولی برای بهره‌مند شدن از منافع بیشتر، سکوت اختیار کرده‌اند. این ادعای کذب، توجیه تبعیض‌گرایی سکولارها و نیز توجیه بدرفتاری با زنان و دختران است.


و دیگری، ارتکاب بیش از حد خشونت در کشور ما آمریکا است. کشور ما در جنگهای بیشتری شرکت کرده است - در حدود 30 بار - که همه آنها یک طرفه و از سوی ما بوده‌اند. زندانیان کنونی آمریکا در 30 سال گذشته، 7.5 برابر شده است. مبادرت به خشونت، عامل دیگر بدرفتاری با زنان و کودکان است.


کینگ لوتر در یکی از سخنرانیهایش در نیویورک سیتی، اظهار داشت: «دولت من، بزرگترین حامی خشونت در جهان محسوب می‌شود؛ به این ترتیب چگونه می‌توانم کشورهای ظالم جهان را خطاب قرار دهم.» لوتر از آمریکائیها خواست که با دید بازتری به رابطه تفکیک‌ناپذیر آزادی و عدم خشونت‌گرایی بنگرند. با این دید، خطاب قرار دادن حقوق زنان، بدون در نظر گرفتن عواملی که موجب تقویت و پرورش خشونت در جامعه می‌شود، غیر ممکن است. جنگ‌گرایی، سیستم قضایی ناعادلانه، مبارزه با تروریسم، راه حل خشونتهای جنسی نیستند.


شانل: ارائه این آمار و ارقام موجب ایجاد ترس و دلهره می‌شود. به نظر شما، مردم با شنیدن این حقایق چه عکس‌العملی نشان می‌دهند؟


کارتر: کاملاً درست است. با توجه به حضور من در برنامه‌های مختلف رادیویی و تلویزیونی، بدون شک مردم علاقه‌ای به شنیدن ندارند. قطعاً روسای دانشگاهها علاقه‌ای به شنیدن این مهم ندارند که دانشجویان دختر در دانشگاههای آنها مورد تجاوز قرار می‌گیرند. به طور حتم آنها از این مهم مطلع هستند ولی به جای مقابله صحیح با مشکلات و وارد شدن از مجرای قانونی و برای حفظ اعتبار خود، از جرایم دانشجویان مرد خود چشم‌پوشی می‌کنند و از عمومی شدن اخبار سوء‌کردارهای جنسی ممانعت به عمل می‌آورند.


به طور حتم سوء استفاده از یک دانشجوی سال دوم نیروی دریایی آمریکا را به خاطر می‌آورید که سال گذشته مورد تجاوز جنسی سه بازیکن فوتبال قرار گرفت. آگوست گذشته، این دانشجو در جریان یک سوال و جواب وحشتناک که 21 ساعت به طول انجامید، به سوالات شرم‌آور وکلای فوتبالیستها پاسخ داد و در پایان با بیگناه شناخته شدن بازیکنان فوتبال خاطی، ارتش آمریکا اعلام کرد که گزارش دختر دانشجو، اشتباهی بیش نبوده است! بنابراین باید اقدامی کرد و به نظر من، پرزیدنت، واشنگتن پست، هافینگتون پست، نیویورک تایمز و همه رسانه‌های آمریکا می‌توانند در این مسیر موثر واقع شوند.

  • منصوره صامتی

چند روز پیش بود که خبرنگار ضدانقلاب فراری، فراخوان کشف حجاب در اماکن عمومی‌ را در قالب پروژه «آزادی‌های یواشکی» در فیسبوک عملیاتی کرد و با فریب مردم از آن ها خواست تا تصاویر بدون حجاب در اماکن عمومی‌ از خود تهیه نمایند و در این صفحه فیسبوک قرار دهند.

به گزارش جام نیوز، چند روز پیش "مسیح علی‌نژاد" خبرنگار ضدانقلاب فراری، فراخوان کشف حجاب در اماکن عمومی‌ را در قالب پروژه «آزادی‌های یواشکی» در فیسبوک عملیاتی کرد و با فریب مردم از آن ها خواست تا تصاویری برهنه و بدون حجاب در اماکن عمومی‌ از خود تهیه نمایند و در این صفحه فیسبوک قرار دهند.این پروژه ضدارزشی با استقبال شبکه های ماهواره ای ضدانقلاب و اپوزیسیون روبرو شد؛ به گونه ای که برخی از این شبکه ها از جمله شبکه انگلیسی من وتو (Manoto) و تلویزیون فارسی صدای آمریکا (VOA) با دعوت از این خبرنگار ضدانقلاب به معرفی و فراخوان برای این طرح ضدارزشی پرداختند.

این ماجرا اما آنگونه که اپوزیسیون خارج از کشور سناریوی آن را طراحی کرده بودند پیش نرفت.اما ماجرا از چه قرار است؟برای فراخوان و تبلیغ کمپین ضدارزشی آزادی های یواشکی، مسیح علی نژاد در برنامه "روی خط" شبکه صدای امریکا حاضر شد تا از این طریق طرح یادشده را تبلیغ و فراخوان عمومی خود را تکرار کند.علی نژاد در معرفی این صفحه اعلام کرد که تمامی تصاویر موجود در این صفحه فیسبوکی را با اجازه بانوان صاحب عکس منتشر کرده است و تمامی افراد، خودشان با رضایت کامل عکس هایشان را برای مشارکت در کمپین ارسال نموده اند. درست چند دقیقه بعد از ادعای علی نژاد، خانمی با شبکه صدای آمریکا تماس گرفت و اعلام کرد که عکس خصوصی او را "بدون اجازه" از صفحه شخصی اش سرقت کرده و در آن صفحه فیسبوکی به عنوان عکس ارسالی مخاطبان منتشر کرده اند.

 به نظر می رسد استفاده دزدانه از تصاویر خصوصی بعضی از مردم توسط این خبرنگار ضدانقلاب، در آستانه فصل تابستان حربه تازه ای است برای به راه انداختن موج تازه ای از بی بند و باری در کشور.

منبع : جام نیوز

http://jamnews.ir/TextVersionDetail/352301

  • منصوره صامتی

برخی از زنان معتقدند با پوشیدن کفش پاشنه بلند احساس بهتری دارند !

برخی زنان معتقدند پوشیدن کفش پاشنه بلند به آنها اعتماد به نفس می دهد ! 

.

.

.فارغ از دردسرها و تبعات دراز مدت پوشیدن کفش پاشنه بلند زنان  همچنان به کفش های بسیار پاشنه بلند علاقه مند هستند ! 

اگر شما هم مثل این خانم در یک مراسم رسمی به خاطر کفش پاشنه بلند زمین می افتادید ؟!...


  • منصوره صامتی

به این  دو واژه و به تفاوت میان این دو بیندیشیم 


خانه داری ، خانواده داری 

  • منصوره صامتی
مردان و زنان نیویورکی در اعتراض به آنچه خشونت علیه زنان و دختران در امریکاخوانده شده،دست به اعتراض زده و به طور سمبلیک کفش های جنس مخالف خود را پوشیدند.




  • منصوره صامتی


یک نوع از خشونت درجامعه‌ی ما و دیگر جوامع ، درارتباطات مجازی درحال شکل‌گیریست که تا به ‌حال سابقه نداشته است. معماری ، طراحی و سبک و سیاق طرفینِ مربوط به خودش را دارد. این مسئله ، موضوعی‌ست که تابه‌حال درکشور ما به آن پرداخته نشده است. باید اعتراف کرد که امروزه اعتمادبه‌نفس در زنانِ جوان، بیش از هر زمان دیگری‌ست. آنها از زندگی انتظار بیشتری دارند، انتظاراتی ساده که معقول هستند اما بعضا اعضای خانواده مخصوصا شوهر، کاری برای برآوردن این انتظارات انجام نداده است. از این‌رو برخی از این زن‌ها ناخودآگاه به مردِ مانیتوری‌ای پناه می‌برند که در قدم‌های اولیه در برطرف‌کردن نیازهایش، همراه خوبی است!

 البته مبرهن است که خیل کثیری از خانم‌های فعال در این فضا هستند که موفق هم عمل می‌کنند و حواسشان به مشکلات و آسیب‌های این فضا می‌باشد و به‌قولی دُم به تله نمی‌دهند اما باید برخی از مسایل بر همگان روشن شود که خدای‌ناکرده این موفقیت در کام آن‌ها تلخ نشود.

 مرد مانیتوری : مردِ مانیتوری ؛ مردی که پشت شیشه‌ی مانیتور منتظر یک زن است ، اطلاعاتِ گیج‌کننده و متناقضی درباره‌ی نقش‌ زن نشان می‌دهد. او را صاحب همه‌ ویژگی‌های موفق ترسیم می‌کند. بعد ، زن ملکه‌یی می‌شود میان خیل زنبورانِ نر که ستایش می‌شود ، دیده می‌شود. مردِ مانیتوری یا مجرد است و یا متأهل . مردانِ متأهلی که در شغل صیدکردن به‌سر می‌برند ، عمدتا یا بدلیل عدم حمایت از همسر و یا نیاز به تنوع و حتی علاقه به هیجانِ کشفِ زنانِ دیگر ! و حتی‌تر خودنمایی در برابر هم‌سالان و همکاران و رفقا و قدرت تصرف زنان بیشتر ، به سراغ زنان در این شبکه‌ها می‌روند. این فضا مردانی را به خود دیده که در این راه از هر آزار و اذیتی برای رسیدن هدف‌هایشان کوتاهی نکرده‌اند. این یادداشت ، فقط یک نگاه به گوشه‌ای از آسیب‌های فضای مجازی بر زنان است و فقط به برخی از آزارهایی که در فضای مجازی درمورد زنان دیده شده است ، اشاره می‌شود.
 مطالبی که با عنوان «آزار و اذیت‌های دنیای مجازی»سرچ می‌کنید ، متأسفانه حقایق را بیان نکرده بلکه مدام حرف‌های کلیشه‌ای‌ را تحویل اذهان داده است . برای همین ، این موضوع ، هنوز جای کار دارد و این یادداشت ، نه نتیجه‌ی ماه‌ها تحقیق است و نه تیم محققی پشتش دارد . این یادداشت فقط گویای دیده‌ها و شنیده‌هایم در این فضاست. باشد که زنان و مردان آگاهی را بیش‌از پیش شاهد باشیم :

 سمانه بیست ساله است و متأهل ، عضو سایت شاعران دانشگاهی کشور. اسم سایت ، اعتماد کافی را بهش داده بود. بعد از چند بار فعالیت و گذاشتن شعرهایش ، با مسئول بخش شعر که همشهری‌اش از آب درآمده بود ، در چند پیام خصوصی بیشتر آشنا شده بود ، آنقدر وجه اشتراکات داشتند که رابطه‌شان را صمیمی کرده بود . شماره‌هاشان را بهم داده بودند و هرزگاهی بهم پیامک می‌دادند . سمانه خوشحال بود که دوستی شاعر و همدل پیدا کرده است . با شوهرش درمورد دوست جدیدش صحبت کرده بود . عکس و پروفایلِ مسئول بخش شعر ، دخترانه بود . با هم قرار دیدار در بیرون از این فضا را گذاشتند . شوهر سمانه می‌دانست و باخبر بود . وقتی سمانه سرِ قرار رفته بود ، با یک مرد روبرو شده بود… شوهرش آنقدر درگیر کار بود که هیچ‌وقت نپرسید قرار امروزت چطور بود؟
 آزارها انواع مختلفی دارند اما «رهایی ناگهانی، تهدیدِ ازبین‌بردن آبرو، لو دادن چت‌ها و صحبت‌های شخصی و ترس از تنهایی، ترس از ترک‌شدن، ترس از عدم‌امکان ازدواج» جزو آزارهای روحی این دنیا بشمار می‌رود که گه‌گداری تهدید‌ها به نوع مالی و اجبار زن به پرداخت حق‌السکوت هم رسیده بود. زمان آزار هم در رابطه‌های مجازیِ دنیای مجازی دو شکل می‌تواند داشته باشد.
 گاهی از همان ابتدای ارتباط و آشنایی و گاهی پس از گذشت زمان ، آن‌روی سکه معلوم می‌شود . اکثر آزارها از نوع دوم هستند و در ابتدا مبتنی بر اخلاق و رفتار نیک و خداپسندانه جلوه می‌کنند اما بعد از اینکه اعتمادی جلب شد و مرد توانست اثبات کند که با مردان دیگر فرق دارد ، تغییر موضع صورت می‌گیرد .

 هویت‌های مجازی، پروفایل‌های غیرواقعی : انسان رابطه‌گراست و نیاز به حشر و نشر دارد . با حرف‌زدن و با گوش‌دادن نیازهای روحی و روانی‌اش، خالی می‌شود. زندگی با این سبک و سیاق به او حس امنیت می‌دهد ! انجمن‌ها ، روم‌های علمی و غیرعلمی مختلف ، راه‌انداختن بحث‌های متنوع ، پیگیری بحث‌ها توسط دختر و پسر یا زن و مرد، پشت مانیتور بعنوان پناهگاهی برای کمی‌راحت‌شدن از فشارهای زندگی . در این فضا دوستانی خواهیم داشت که پیگیری روزانه‌شان جزو نیازهامان می‌شود ، دوستانی خواهیم داشت که بدون اینکه ببینیمشان ، دوستشان خواهیم داشت و بعضا بهشان وابسته خواهیم شد . این اتفاق در برخی زنان بدلیل ناآشنایی با فضای نامردِ مجازی و حساسیت بالایی که دارند ، جور دیگری بروز می‌کند. داستان از آنجا شروع می‌شود که چون کسی ما را نمی‌بیند تا صحت و سقم حرفمان را بفهمد ،راحت میتوانیم حقایق غیرواقعی را به‌تصویر بکشیم . در اکثر موارد موفق می‌شویم و بعد از چند صباحی که به این سبک‌ زندگی خو گرفته‌ایم و به زعم خود ، کاری علمی و یا درد و دلی دوستانه و یا همکارانه داشتیم و احساس سبکی کردیم ، با یکسری از مشکلاتی مواجه می‌شویم که دقیقا روح و احساسات ما را نشانه گرفته‌اند . کار هر کسی رهایی از این احساسات نیست . گاوِ نر می‌خواهد و مردِ کهن . مشکلاتی که نتیجه‌ی دیده‌شدن است!

دیده‌شدنی به سبک و خواسته‌ی خودمان. وضعیت زنان و دختران قربانی! عمدتا در این فضا ، مخصوصا سال‌های اخیر ، دختران محصل دبیرستانی و پشت‌کنکوری را می‌بینیم که یا بخاطر وبلاگ و یا شرکت در بحث‌های مختلف روم‌ها و شبکه‌های اجتماعی و حتی نوشتن در خبرگزاری‌ها و سایتهای مختلف جزو کاربران بشمار می‌روند. دختران مجردِ رشیده اما بیشتر دیده می‌شوند . عمدتا مشکلات خانوادگی در ازدواج ، عدم داشتن خواستگار مناسب و بالارفتن سن ازدواج ، دارابودن آسیب‌های جسمی و یا حتی عدم زیبایی از جمله‌ی عوامل این حضور هستند.

 زنان متأهل؛ نیاز به تنوع ، اشتیاق به هیجان و ماجراجویی ، شاغل و دارای ارتباط وسیع .
 زنان متارکه: نیازهای شدیدی که ناشی از رهاکردن و یا رهاشدن دارند ، اثبات خود به شوهر ، اثبات استقلال به خود برای خودآرام‌سازی…
زنان مطلقه: علاقه‌مند به رفع نیاز از طریق شرعی‌موقت ، عدم خواستگار ، عدم تمایل به تعهد بدلیل آسیب قبلی از رابطه‌ی تعهدآور علاقه‌های مجازی پیشرفت تکنولوژی و آسان‌ترشدن انتقالِ احساسات

 در شبکه‌های اجتماعی ،سیستم‌عامل‌های اندرویدی که بر روی اکثر گوشی‌های امروزی موجود است ، راه را برای ارتباط آنلاین خیلی‌ها مخصوصا خیلی از زنان و مادران در خانه را فراهم کرده است . یک نگاهی به شبکه‌های اجتماعی که بیندازیم، شاهد حضور مادرانی هستیم که بصورت آنلاین از اتفاقات و روزمرگی‌هاشان می‌نویسند و انصافا خوب هم دیده می‌شوند و طرفدار دارند . زنانی که بیشتر ساعتهاشان را در خانه تنها هستند و بعضا آن‌طور که باید حضور مرد زندگی‌شان را حس نمی‌کنند و درعوض خیلی خوب در شبکه‌های اجتماعی دیده می‌شوند. زن ، وقتی حرف می‌زند که نیاز به همدلی و همدردی دارد . او هنگام فیدزدن از جزییات احساسات و مشکلات زندگی‌ش، به راه‌حل هم می‌رسد ، بی‌هیچ‌نصیحتی حتی. همین‌که می‌بیند جزییات روابط و زندگی‌اش خوانده می‌شود ، راضی‌ می‌شود و بیشتر نیازهایش را از همین طریق برطرف می کند . و اگر مردی هم باشد که اینها را پای فیدش تأیید کند و یا همدردی ، راضی می‌شود . راضی به زندگی‌ای که مردِ خانواده توانی برای دیدن جزییات زندگی ندارد! و اینجاست که سوسوی علاقه به جنس مخالف در او ایجاد می‌شود .

 فاطمه مادری جوان است ؛ وبلاگی دارد و خوب هم می‌نویسد . شوهرش یک دهه از او بزرگتر است . فاطمه زنی احساسی‌ست اما شوهرش ذره‌ای از کلمات احساسی استفاده نمی‌کند . یکی از دوستان وبلاگی فاطمه که مردی جوان است ، آنقدر حرفهای قشنگ می‌نویسد که دل فاطمه را برده است . فاطمه در زندگی‌اش حتی یک «جانم» هم از شوهرش نشنیده است . مردِ نویسنده ولی وقتهایی که می‌خواهد برای فاطمه کامنت بگذارد می‌گوید: «ای جانم .. »

 آغازکننده‌ی ارتباط در فضای مجازی هم می‌تواند هم زن باشد و هم مرد . هر کدام با هدف و نیتی خاص . زنان اغلب با نیتِ «گفتگو بدون دوستی، دوستی بدون ملاقات، ملاقات بدون ارتباط فیزیکی و ارتباط فیزیکی سالم» و با هدفِ «تمسخر به‌دلیل نداشتن دوست پسر ، تحقیر بدلیل نداشتن خواستگار ، فرار از فشار دوستان و خانواده و حتی فرار از فشارهای جنسی» ، ارتباطی را شکل می‌دهند.
مردان هم اغلب با نیت دوستی طولانی‌مدت ، بهره‌گیری جنسی و با هدف فرار از فشار جنسی ، ارتباطی را آغاز می‌کنند. تفاوت علاقه‌مندی درزنان ومردان وروش حصول آن : فقط در فضای مجازی‌ می‌شود دید که چطور یک مرد با استفاده ازتکنیکِ عدم ابراز علاقه ولی ادامه‌ی طولانی‌مدت ارتباط، می‌تواند قلب زن را تسخیر نماید و بعد هم مدعی شودکه «اصلاً من نگفتم باهام دوست بشی!»
وهمه چیز را گردن زن بیاندازد !

چه چیزی سبب شده است تا مردان بتوانند از این تکنیک استفاده نمایند ؟
« تظاهر به عدم علاقه برای ایجاد کشش، تظاهر به ثروتمندی، تظاهر به خوش‌اخلاقی، تظاهر به افسردگی برای جذب حمایت، تظاهر به نیاز مالی و فقر، تظاهر به کتک‌خوردن از والدین، تظاهر به یتیم‌ و بی‌سرپرست‌بودن، تظاهر به درمعرض خطر و تهدید بودن از طرف یک مجرم جنسی، تظاهر به کمبود محبت و حتی تظاهر به علاقه‌ی زیاد به فرزند و خانواده‌دوستی» ؛ جزو شماری از همین تکنیک‌هاست که برخی مردان در این فضا استفاده می‌کنند.
 فقط در برخی موارد معدود مباحث عشقی به زن مطرح می‌شود و ابراز علاقه‌ی شدید شکل می‌گیرد. گاها ابراز نیازمندی به زن‌ِ داستان و خودکشی درصورت نپذیرفتنش هم دیده شده است.

گذاشتن ردپای زیاد در اینترنت توسط زن!
زهرا برای آزادی بیشتر در بیان دل‌نوشته‌ها و مشکلاتش، وبلاگی با نام مستعار درست کرده بود. بطور طبیعی، وبلاگش خوانندگانی را پیدا کرده بود و کامنتهایی رد و بدل می‌شد. زهرا با یکی از خوانندگان وبلاگش کامنتهای بده و بستانی زیادی داشتند تا اینکه یک روز مردِ خواننده در کامنت ، او را با نام واقعی‌اش صدا زد ! زهرا خیلی تعجب کرده بود چون به احدی آدرس وبلاگ را نداده بود . مرد هم توضیح داد که از چه طریقی رهگیری‌اش کرده و نویسنده‌ی اصلی وبلاگ را شناسایی کرد… زهرا وبلاگش را پاک کرد.
تمام فعالیت‌های ما در این فضا ، کدهایی را به‌جای می‌گذارد که اگر با کد دیگری برابر باشد ، هویت‌مان لو می‌رود. پس همیشه بخاطر داشته باشیم که این فضا اصلا قابل اعتماد نیست ، حتی با نام مستعار.

 ترس از هک‌شدن حتی با ادعای قلابی‌اش ، براحتی زن را فریب می‌دهد که یا به خواسته‌ی مرد جواب مثبت دهد و یا به‌طور کل از این فضا بیرون بیاید . طرح مباحث تحریک‌کننده‌ی جنسی و هیجانی : یکی از روشهای تحمیل ، تحریک است. تحریک‌های جنسی‌ای که در چت‌ها و شبکه‌های اجتماعی صورت می‌گیرد، چه توسط مباحث تحریک‌کننده باشد و چه تصاویر یا فیلم ‌، به‌نوعی اذیت‌کردن زنان در جهت کسب خواسته‌ست. دعوت به فرار از خانه ، دعوت به شهربازی‌ها و اماکن تفریحی و کافی‌شاپ‌ها و مراکز جذب ، دعوت به مسابقات ورزشی پنهان _ کورس موتور یا ماشین شبانه در بزرگراه، بیلیارد در شب به همراه شرط‌بندی ، دعوت به جشن‌ها و پارتی‌های پرهیجان هم جزو تحریکات هیجانی بشمار می‌رود.

 خشونت نرم : گاهی محبت‌کردن و همدردی در مشکلی خاص, حتی خرید هدیه که البته هدیه سطح مختلفی دارد هم مسبب آزار و اذیت هستند. به زعم من, حتی برخی از لایک‌ها و کامنت‌ها نوعی هدیه‌ست. لایک در عرف فضای مجازی, یعنی علاقه به محتوا و content. اما گاهی همین لایک , بخاطر نیت قبلی‌ست و فقط بخاطر کسب‌کردن محبت و دل طرف زده می‌شود که حتی ساده‌ترین حرف , لایک می‌خورد. لایک و کامنت را جزو کوچکترین هدیه‌ها می‌شود برشمرد. همین باعث تعامل می‌شود. دقت کنید که بحث ما ، نیتِ ارتباط است . همین هدیه‌های کوچک بارها پیش آمده که طرف را در دوگانگی قرار داده است, آسیب‌های روحی ایجاد می‌کند ، بدون اینکه زن باخبر باشد ، بدون اینکه انتخاب کرده باشد ، مجبور است به چت‌های فرد گوش دهد ، برخی از خواسته‌هایش را عملی کند .
 باید دستگاه‌های قضایی را نسبت به خشونت‌های فضای مجازی باخبر کرد!
 خشونت علیه زنان در ایران هم کم و بیش وجود دارد. اخیرا صورت‌های عمومی و خصوصی‌ خشونت اضافه شده است. درست است که خشونت‌های مجازی اکثرا بدلیل حیا و از بین‌ نرفتن آبرو پنهان می‌مانند اما می‌شود به وفور در میان زنان کاربر این فضا دید. زنانی که با دیدن خشونت ، سریعا دی‌اکتیو می‌کنند و یا حذف کامل . زنانی‌که حاضرند سکوت کنند و صبوری و حتی به این باور می‌رسند که گویا رفتار خشونت‌آمیز حقِ بی‌چون‌وچرایی‌ست که به آنها تفویض شده اما غافل از این هستند که با این رفتارشان، مرد را جری‌تر می‌کنند . کاش می‌شد دستگاه‌های قضایی و اجرایی در ایران را نسبت به خشونت علیه زنان آن قسمتی که بدلیل حیا و عفت پنهان می‌ماند،باخبر کرد.
 نکته‌ی اصلی این‌ست که خیلی از این آزار و اذیت‌هایی که در فضای مجازی می‌بینیم و اتفاق می‌افتد، جرم تلقی نمی‌شود، برای همین نمی‌توانیم به‌راحتی سراغ پلیس فتا برویم. به‌نظر می‌رسد که باید متخصصین امر برای برخی از رفتارهای موجود در فضای مجازی تدابیری بیندیشند و تکنیک‌هایی صریح مختص فضای مجازی وارد کنند و بعد شناسایی و تشریح کنند. مثلا بگویند: اگر شخصی با این خصوصیت و کیفیت، کامنت و یا فیدی غیرمرتبط داد، مجرم شناخته می‌شود و قابل پیگرد قانونی‌ست. که اگر فردی با این شیوه ابراز علاقه‌ای کرد، ناسزایی گفت، مجرم است چون آغاز ارتباطی‌ست که پایانش آسیب است.
 بماند که بهتر است شخص حقوقی‌ای که با او در این موارد صحبت می‌شود، کسی باشد که حداقل ویژگی را داشته باشد، یعنی شخصی باشد که بشود با او راحت صحبت کند و مطمئن باشد که حرفش درک می‌شود.

 حسنا بصورت قراردادی در شرکت خصوصی ـ فرهنگی‌ای مشغول به کار شده بود. حسنا مطلقه‌ست و حدودا بیست و هفت سال دارد. حسنا خوب کار می‌کرد، خیلی هم عاشق کارش شده بود. بخاطر کارش از شهر محل سکونتش دور شده بود و با خطرهایش مقابله می‌کرد اما از وقتی که رییس موسسه با ایمیل‌ها و تماس‌هایش شروع کرد با روش‌های مختلف، درخواست‌هایش را مطرح‌کردن، احساس خطر کرد و بهای کار را به لقایش بخشید. بدون اینکه بدلیل وجود قرارداد شکایتی کند و یا حقوق نگرفته‌اش را پس بگیرد. حسنا تهدید شده بود! رییس‌ موسسه‌اش مردانی در آستین داشت که حسنا اگر هم می خواست نمی‌توانست با او بجنگد.
زنان پرس/سمیه ملا تبار


  • منصوره صامتی

گریه ی حضرت زهرا سلام الله علیها موجب آزار مردم می شد ؟

آیا شنیدن صدای نامحرم و آزار همسایه ها اشکال شرعی ندارد ؟

1400 سال است برادران شیطان دروغ می بافند و شبهه افکنی می کنند  تا  ظاهر پلیدشان را در لفافه ای از دلسوزی برای اسلام و اهل بیت علیهم السلام به ویژه دردانه ی رسول اکرم صلوات الله علیه ، پنهان کنند  و بر ماست که در هرفرصتی به حد توان برخی شبهات را پاسخ دهیم .

 و اما در پاسخ آنهایی که بی توجه و مطالعه شبهه افکنی مزورانه را می پذیرند باید گفت :

اول :گر نگران «شرعیات» هستند، باید بدانند که شخصیتی چون حضرت فاطمة‌الزهزاء علیها‌السلام که در میان تمامی زنان خلق شده در گذشته و حال و آینده «سیدة النساء» است، طبق آیه‌ی کریمه‌ی قرآن مجید «اهل بیت» است و از هر گونه نقص و عیب مبری بوده و از معصومین است، طبق فرمایشات مکرر پیامبر اکرم (ص) کوثر است، طبق فرمایش ائمه‌ی اطهار (ع)، «حجة الله علی الحجج – یعنی حجت خدا بر ائمه» است و ...، لابد بیش از آنها احکام شرعی را می‌دانسته و عمل می‌نموده است.

دوم:

اگر نگران شنیده شدن صدا توسط نامحرم هستند، بدانند که مطلق شنیده‌ شدن صدای زن توسط مرد نامحرم هیچ اشکالی ندارد، بلکه صدا نازک کردن و تحریک اشکال دارد. مضاف بر این که گریه در سوگ عزیز مستحب هم هست و استحباب بیشتر این است که دیگران بروند او را تسلی بدهند، نه این که ظلم روی ظلم کنند.«از دیدگاه شیعه گریه کردن در غم از دست دادن شخص مؤمن مستحب است به ویژه در مواردی که غم جانکاهی بربازماندگان وارد شده و گریه در تخفیف آن غم و اندوه موثرباشد. (تحریرالوسیله امام خمینی ج1ص83)

سوم: اگر نگران آزار و اذیت مردم هستند نیز باید توجه داشته باشند که آزار و اذیت کنار زدن خلیفة‌الله، جایگزینی حکومتی به غیر از آن چه خداوند متعال فرموده است، غصب اموال، تحریف دین و ...، مضروب نمودن حضرت فاطمه (ع)، سوزاندن در خانه‌اش و در نهایت شهید ساختن ایشان و دیگر ائمه‌ی اطهار (ع)، مظالم بسیار بزرگ‌تری است تا صدای گریه‌ی مظلوم.مگر می‌شود امروز به زنان بحرین، لیبی، غزه، لبنان، فلسطین و ... گفت: ما بر سر شما بمب می‌ریزیم، همسران و کودکان شما را قطعه‌قطعه می‌کنیم، خانه‌هایتان را بر سرتان خراب می کنیم، حقوق ابتدایی شما را سلب می‌کنیم و هر ظلمی که از دستمان بر می‌آید روا می‌داریم، اما مبادا شما گریه کنید و یا احیاناً صدای گریه‌ی شما را نامحرم بشنود. این شرعاً جای اشکال است؟! آن موقع هم همین‌طور بوده است.

چهارم:اما، اصل قضیه این نیست که مثلاً صدای ایشان آن قدر بلند بود که در شهر مدینه می‌پیچید و اهالی شهر را آزرده می‌کرد. آخر چه کسی می‌تواند چنین فریادی داشته باشد؟

بلکه معترضین از دو قشر بودند. قشر اول مردم عادی و عوامی که دلشان برای گریه‌های شبانه روزی حضرت زهرای اطهر (ع) می‌سوخت. لذا توصیه می‌کردند که کمتر گریه کند. مثل ما که به داغدار می‌گوییم: کمتر گریه کن. اینطوری صدمه می‌بینی.

« اینکه حضرت فاطمه(ع) در فراق پدرش گریه می‏کرد درست است و در روایات متعددی این مطلب آمده است و در بعضی از این روایات آمده است که همسایگان از گریه‏های فاطمه(ع) بی تاب شده بودند و به خدمت امیرالمؤمنین رسیدند و عرض داشتند سلام ما را به فاطمه برسان و بگو یا شب گریه کن و روز آرام بگیر و یا روزها گریه کن و شب استراحت کن و... (بحارالانوار، جلد 43، ص 36 و 35)

اما قشر دوم، سیاسیون مخالف، یعنی اصحاب سقیفه، عوامل و طرفداران آنها بودند. آنها در روز دست کم سه نوبت به مسجد (خانه‌ی پیامبر اکرم – ص) می‌آمدند و مردم گروه گروه به زیارت قبر پیامبر (ص) می‌آمدند. خانه‌ی حضرت علی و فاطمه (ع) نیز همانجا بود و آنها شاهد بودند که فاطمه سوگ و گریه‌ای مدام و شبانه روزی بر سر قبر پدر و یا حتی در خانه‌اش دارد.

این حزن و گریه و اندوه و سوگ، برای کسانی که می‌خواستند به محض رحلت حضرت رسول اکرم (ص)، قائله اسلام، پیامبر و خانواده‌اش به پایان بسیار گران تمام می‌شد. چرا که موجب توجه، هوشیاری و تأثر اذهان عمومی می‌گردید. و گرنه هنوز مدتی از رحلت نگذشته بود و جای داشت که خود نیز حرص حکومت را رها می کردند و می‌آمدند ضمن تسلی بر بازمانده، بر قبر ایشان می‌نشستند و گریه می‌کردند. لذا با این گریه و عزاداری مخالف بودند، هم چنان چه امروز با عزاداری و گریه و سوگواری شیعیان بر مصیبت‌های عاشورا مخالف هستند. چرا که این گریه‌ها، هوشیاری و حرکت ایجاد می‌کند و این به ضرر آنهاست.

حضرت امام خمینی (ره) در موضوع گریه در سوگ اهل عصمت (ع) و به ویژه امام حسین (ع) بیانات و رهنمودهای بسیاری گویایی دارند که در ذیل دو فراز از آنها اشاره می شود:«بچه‌ها و جوان‌های ما خیال نکنند که مساله، مساله‌ی ملت گریه است، این را دیگران القا کردند به شماها که بگوئید ملت گریه. آنها از همین گریه ها می ترسند برای اینکه گریه‌ای است که گریه بر مظلوم است...اینهایی که تزریق می کنند به شما ملت گریه، ملت گریه، اینها خیانت می کنند. بزرگ‌هایشان و ارباب هایشان از این گریه‌ها می ترسند» -  30/7/58

«این مظاهر و مشائر و اموری که در اسلام در آن سفارش شده باید فکر کنید که اینها یک مساله  سطحی نبوده است که می خواستند جمع بشوند و گریه کنند، خیر. ما ملت گریه سیاسی هستیم، ما ملتی هستیم که با همین اشک ها سیل جریان می دهیم و خرد می کنیم سدهایی را که در مقابل اسلام ایستاده است.» صحیفه نورج13 ص156

  • منصوره صامتی

چرا که نه !

منصوره صامتی |

مهناز افشار هنرپیشه مشهور ایران با محمد امین رامین فرزند محمد علی رامین معاون مطبوعاتی دولت احمدی نژاد ازدواج کرده است .شنیده ها حاکی از این است که مهناز افشار بازیگر پرکار و مشهور کشورمان با محمد امین رامین پسر معاون مطبوعاتی ریاست جمهوری ازدواج کرده است.البته قابل ذکر است این خبر در حالی منتشر شده که مهناز افشار این خبر را تکذیب نکرده است. اگر اخبار جدیدی از تایید یا تکذیب این خبر به دستمان برسد ان را در اختیار کاربران قرار خواهیم داد.

بیوگرافی محمد امین رامین


در زیر گزیده هایی از مصاحبه خبرگزاری برنا را با محمد امین رامین فرزند محمد علی رامین میتوانید ملاحظه فرمایید.  محمدامین در این مصاحبه به نکاتی در مورد خودش و زندگیشان اشاره کرده است که خواندن آنها خالی از لطف نیست

محمدعلی رامین در سال ۱۳۳۲ در خانواده ای مذهبی در دزفول متولد شد و در جوانی به کشور آلمان عزیمت نمود و قریب به بیست سال را در آنجا مشغول تحصیل و فعالیت های فرهنگی بود و به دلایلی کشور آلمان با حضور وی در این کشور مخالفت نمود و پس از آن وی به ایران آمد و در آبان ماه سال ۱۳۸۸ طی حکمی از سوی سید محمد حسینی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان معاون مطبوعاتی این وزارتخانه منصوب شد.

محمد امین رامین ،

متولد سال ۱۳۶۶، دانشجوی رشته علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی است و دوران کودکی را به همراه خانواده اش به علت موقعیت شغلی و درسی پدرش در آلمان زندگی کرده و پس از آن ساکن تهران شده است.خودتان را معرفی کنید؟محمد امین رامین متولد سال ۱۳۶۶.نسل دومی هستی یا سومی؟احتمالا نسل سومی.تا به حال از نسل دوم صحبت شده؟خیلی نه، یا ما خوب نفهمیدیم یا خوب تعریف نشده است.دانشجو هستی؟بله دانشگاه علامه، ترم ششم، سال سوم

بیوگرافی مهناز افشار

 در ۲۱ خرداد ۱۳۵۶ در تهران به دنیا آمد و متولد سال مار است.مهناز افشار در کودکی خیلی شیطنت می کرد و همیشه دوست داشت بوفه دار مدرسه باشد، یک بار بخاطر شیطنت های فراوانش دو روز از مدرسه اخراج شد، عاشق آتاری مخصوصا بازی دزد و پلیس بود و … به تماشای کارتون علاقه فراوانی داشت و از سیندرلا، صدویک سگ خالدار، پلنگ صورتی، مورچه و مورچه خوار، سند باد، باربا پاپا، بامزی، هاچ زنبور عسل، خانواده دکتر ارنست و جودی ابوت بعنوان کارتونهای دوست داشتنی کودکی اش یاد میکند.رشته تحصیلی مهناز افشار در دبیرستان علوم تجربی بود و برای ادامه تحصیل بمدت چهار سال در یک موسسه غیر انتفاعی به تحصیل در رشته تدوین پرداخت.بازیگری مهناز افشار از تلویزیون و با مجموعه تلویزیونی (عشق گمشده) در سال ۱۳۷۶ آغاز شد.

  • منصوره صامتی