از برنامه های نوروزی آموختیم که!

معاون سیما جناب دارابی در مصاحبه های پیش از ایام عید تاکید کردند:

"برنامه های نوروز 93 بر اساس اصول سبک زندگی اسلامی تولید شده است."

حال در روزهای پایانی تعطیلات عید خوب است بیندیشیم

از سبک زندگی تصویر شده در سیمای جمهوری اسلامی ایران چه آموخته ایم؟

_نسبت سبک زندگی برنامه های نوروزی با ایام فاطمیه چه بوده است؟

_نسبت سبک زندگی اسلامی با برنامه های سال تحویل چه بوده است؟

_نسبت سبک زندگی اسلامی با سربالهای نوروزی چیست؟

_نسبت سبک زندگی اسلامی باتبلیغات ایام عید سیما چیست؟

_صدا و سیما (دانشگاه ملی) با هزینه های میلیاردی از بیت المال چه قالبی از سبک زندگی اسلامی را به زندگی شما منتقل کرده است؟

۲ ۰

منصوره صامتی

سبک زندگی

۱۷ فروردين ۹۳ ، ۲۳:۳۳

سجاد غلامی

با سلام .

بنده با نظر "اوس موسی" ( کاربر نظر دهنده در این پست ) در مورد سریال نوروزی پایتخت موافق نیستم هرچند که با کلیت نظر مدیر محترم سایت در این خصوص موافقم .

اما از انجا که در بین تمامی برنامه های نوروزی سیما ، تنها بیننده ی سریال پایتخت ( والبنه برنامه ی کلاه قرمزی و آقای مجری نیز ) بودم ؛ در خصوص سریال پایتخت باید بگویم، نظر بیان شده قدری بی انصافی است .

به نظر بنده سریال پایتخت یکی از موفق ترین سریال های تولیدی در زمینه ی به تصویر کشیدن فرهنگ بومی و سبک زندگی ایرانی_اسلامی است که در جای جای این اثر تولیدی ، ضمن استفاده از زبان طنز ، حاوی مضامین و پیام های اخلاقی هم هست .

سریال پایتخت در ژانر و گونه ی کمدی ( طنز ) و با استفاده از ظنز موقعیت و کلامی ، با در پیش گرفتن سیر طبیعی داستان و شکل گیری وقایع ، سعی در ارتباط با مخاطب و همراه کردن آن و انتقال مفاهیم اخلاقی دارد و از آنجا که از قالب رئال ( واقعیت ) در به تصویر کشیدن خط داستانی ( وقایع و اتفاقاتی که در عالم واقع و جریان طبیعی زندگی ، پیرامون یک خانواده اتفاق می افتد ) بهره می برد _تا نگاه فانتزی و خیالی_ ، در همذات پنداری و ارتباط با طیف وسیعی از مخاطبان خود ، موفق عمل کرده است .

و همین بهره مندی فیلمنامه و داستان و روابط بین کارکترها ، تیپ ها و شخصیت پردازی ها و لوکیشن و عناصر کلی فضا و تم ها و حتی زبان و گویشی محلی از نگاه "رئال" است که ممکن است مخاطب را که دغدغه ی اخلاق و فرهنگ دارد را چنین به واکنش نشان دهد .

( حتی موسیقی تیتراژ سریال هم از موسیقی نواحی و فولکلورئک انتخاب می شود که ضمن افزودن به جذابیت بیشتر این اثر ، از نگاه "رئال" به آن نشات می گیرد . )

اما همانطور که جامعه از یک فرهنگ عمومی و کلی برخوردار است ، از "خرده فرهنگ های" اجتماعی مختص به محیط هایی به نسبت کوچکتر از کلان شهر ها ( همانند شهرهای کوچک در شهرستان ها و روستا ها ) نیز برخوردار می باشد . در یک جامعه ی ساده همچون یک روستا ، که از نطر بافت اجتماعی و لایه ها و هسته های تشکیل دهنده ی آن ، یک جامعه ی ساده و بسیط را تشکیل می دهد ، طبیعی است که نوع روابط در بین اعضای آن ، صمیمانه تر و بی غل و غش تر باشد تا روابط حاکم در کلان شهر ها

. به گمانم جناب "اوس موسی" (کاربر نظر دهنده ) ، به تصویر کشیدن این سبک از روابط بین افراد را به اشتباه به عبور از خطوط قرمز اخلاقی و قیود شرعی ( رعایت نکردن محرم و نامحرم ) تعبیر کرده است .

گفتنی است در روابط اجتماعی موجود در جوامع کوچکتر و خرده فرهنگ های آن ، موضوع "محرم و نامحرم" موضوعی است که از سوی مردان آن جامعه ، اغلب بسیار غیرتمندانه تر هم دنبال می شود ( سکانسی از سریال که نقی در کامیون و در مسیر شمال به تهران در حال حرکت است ، رو به همسرش می کند و با عتاب و خطاب و با غیرت ورزی خاصی به وی می گوید : فلانی ( رئیس هیات کشتی مازندران ) چه کاری داشته که این همه به گوشی ات زنگ زده است ؟! ) .

رفتارهایی "غیرت مندانه" از سوی مردان در این جوامع که گاهی شکل افراطی و غلط و نامعقولی هم به خود می گیرد .

اما در عین حال در روبط اجتماعی آنان ، نوعی صمیمیت حاکی از احساس اعتماد متقابل و امنیت وجود دارد که از صفا و صداقت و پاکی مردان و زنان آن سرچشمه می گیرد . و این واقعیتی است که یک کارگردان هرگاه بخواهد سریال یا فیلمی با موضوع خانواده و اجتماع و با نگاه "رئال" در آن جوامع بسازد ، نمی تواند نسبت به آن بی تفاوت باشد .

یعنی یک کارگردان باهوش ، نمی تواند جای این موضوع را در اثر خود خالی کرده و به بهانه ی انتقال مفاهیم اخلاقی ، فیلم نامه را اسیر روابط تصنعی و غیرواقعی کند که چه بسا در ان فضا ، در انتقال مفاهیم خودساخته ی اخلاقی هم موفق نخواهد یود . چرا که فیلم و سریال های اجتماعی ، هرچه به فضای واقعی نزدیک تر باشد ، به همان نسبت برای مخاطب ملموس تر و عینی تر و باورپذیر تر خواهد بود تا یک اثر ، که بخواهد صرفا بیلبوردی باشد برای تبلیغ اخلاقیات .

به دیگر آثار تولیدی که در قالب "مستند واره" ( وقایع داستانی که در قالب یک مستند به تصویر کشیده می شود ) که از نگاه "رئال" نیز برخوردار است می توان اشاره کرد ، می توان از فیلم سینمائی « درباره ی الی » نام برد .

هرچند که این دو اثر ( سریال پایتخت و فیلم سینمایی درباره ی الی ) در ساخت و پرداخت شخصیت ها ، قوس داستانی و پیچش آن و نوع ونحوه ی پایان بندی که یکی داستان را در اوج حساسیت و حس تعلیق ، رها می کند ؛ با هم قابل مقایسه نیستند ، اما هردو اثر ، در ژانر و گونه ی آثار درام خانوداگی قرار دارند که از نگاه "رئال" در فیلمنامه بهره می برند .

به عنوان مثال در هر دو اثر ، حرکت و زاویه ی دوربین ، نماهای باز و بسته و دیگر تکنیک های فیلمبرداری ، حس واقعی و رئال بودن را هرچه بیشتر به مخاطب انتقال می دهد و این از هنر یک کارگردان برای به تصویر کشیدن هرچه بهتر یک اثر داستنانی در قالب یک هنر نمایشی همچون سینما و قاب تصویر می باشد .

۱۴ فروردين ۹۳ ، ۲۳:۳۰

امیرعلی

سلام

علیرضا جان خوش بحال اونها که رفتن وعزیز ترین سرمایه خدادادی یعنی جان وزندگی دنیا رو برای دفاع از دین و جلب رضای الهی با خدا معامله کردن بفرموده خود خداآنهازنده اند ونزد خدا روزی میخورند .این ما هستیم که برای پاسداشت خونشون ونگهداشتن ارزشها باید پاسخگو باشیم.

به خانم صامتی هم حق بدین که اسامی ویا مطالب روسانسور کنن حقیقتاّ من از اون پست بغض هشت ساله واون پاسخی که نوشتند خیلی نگرانشون هستم ، شکی در شجاعت وصراحت ایشان ندارم ولی برادرانه دوست دارم درحیطه مساءل دینی وفرهنگی بدون نام بردن ازکسی فعالیت کنند چون تاالان تاوان بسیاری دادند.میدونم به من مربوط نیست ولی نگرانیم رو گفتم.بازم ببخشید.

۱۴ فروردين ۹۳ ، ۲۱:۳۷

علیرضا

بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است

سلام . آموختیم که حق ذبح و پایمال میشود.

وقتی سر ظهر از جنوب برنامه مصنوعی برای شهدا(س) اجرا میکرد میخواستم تلویزیون رو به رگبار ببندم.دیشب هم با ابروهای برداشته ویژه !!برنامه شب شهادت اجرا میکرد ،میدونید که کی رو میگم؟

چند روز قبل ازعید رفتیم فروشگاه شهروند خانمم یدفعه گفت ا این آقا مجریه. نگاه کردم دیدم مجری *** ***** **** ** بود که یه مدت میگفتن شبیه ****** ! جلو چشم مردم چندین بارصورت خانم جوانی که باهاش بود رو میگرفت تو دستاش ،سر یخچال هم که رسما بغلش کرد!

حیف عزیزای ما که رفتن تا این جور آدما بیان و پرچم دین دستشون بگیرن!

خانم صامتی همش رو سانسور کن، باشه!!

۱۴ فروردين ۹۳ ، ۱۸:۴۶

عسل

خیلی وقت نداشتم تلویزیون ببینم ولی پایتختو دیدم به نظرم خوب بود ولی اشلا ازین خانم چینی خوشم نیومد چه معنی داشت چی رو میخان عادی کنن کم مونده با این همه دختر دم بخت مردای ایرانی برن زن چینی بگیرن خداییش خوشگلم نیستن همیشه میزنن تو سردختر ایرانی .

۱۲ فروردين ۹۳ ، ۲۳:۲۸

ناشناس

از برنامه های نوروزی یاد گرفتیم که از گرفتن یارانه هامون انصراف بدیم ولی ما یارانه هامونو لازم داریم چکار کنیم حالا

۱۱ فروردين ۹۳ ، ۱۷:۳۰

اوس موسی

از برنامه های عیدی یاد گرفتیم که محرم و نامحرم همه با هم می تونن چند ماه از سر و کول هم برن بالا بگن بخندن جک بگن به هیچ مردی هم بر نمی خوره

ربط این چیزایی که ما از پایتخت 3 یاد گرفتیم چه ربطی به اسلام و زندگی حضرت زهرا داره من که نفهمیدم

منصوره صامتی

کارشناس فرهنگی

زنان و خانواده

ازدواج مجدد

فرهنگ و سبک زندگی

زن و سینما

زن و رسانه

سیاسی

اجتماعی

فرهنگی هنری

کتاب و کتابخوانی

عفاف و حجاب

حقوق بشر

رسانه ی ملی

فرهنگ انتظار

فرهنگ ولایی

اقتصادی

ورزشی

شبکه های اجتماعی

موسیقی

فرهنگ دینی

فن بیان

ارتباط موثر

سفر

فایل صوتی

زبان دوم

فایل تصویری

فرهنگ شهادت

آموزش و پرورش

فرهنگ مهدوی

اقتصاد مقاومتی

دنیای مجازی

امر به معروف

فرهنگ در رسانه

ویژه برنامه سال تحویل

نظارت بر صدا و سیما

صدا وسیما

فاطمیه

سریالهای نوروزی

عید نوروز

سبک زندگی اسلامی

دارابی

معاون سیما

رسانه ی ملی

صدا و سیما

سبک زندگی

نظرات (۶)

ارسال نظر