منصوره صامتی

کارشناس فرهنگی

منصوره صامتی

کارشناس فرهنگی

منصوره صامتی

رویای 1400 ساله ی مسلمانان جهان در حکومت اسلامی ایران به تحقق پیوسته و امروز این ظرفیت عظیم فرصتی تکرار نشدنی است. معتقدم که انسان به ضرورت ماهیت الهی و اندیشه ی خویش یک رسانه است وامروز در عصر رسانه ضروریست تا دغدغه های فرهنگی ،اجتماعی و سیاسی مان را باهم شریک شویم، باشد که در مسیر زمان به جامعه ی مهدوی نزدیک شویم."زندگی بهتر حق مسلم ماست!"

و همچنان که رهسپار آینده ایم بیندیشیم که :

ما ازین قرن نخواهیم گذشت
ما ازین قرن نخواهیم گریخت
با قطاری که دگران ساخته اند
هیچ پروازی نیست برساند ما را به قطار دوران
و به قرن دگران
مگر انگیزه و عشق ،
مگر اندیشه و علم ،
مگر آیینه و صلح
و تقلا و تلاش
بخت از آن کسی خواهد بود که مناجات کند با کارش
و در اندیشه ی یک مساله خوابش ببرد
و کتابش را بگذارد زیر سرش و ببیند در خواب حل یک مساله را
باز با شادی در گیری یک مساله بیدار شود ...

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات

وزارت پرورش و آموزش !

منصوره صامتی |

« یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمه » 

وزارتخانه ی « پرورش و آموزش » ؛ یا وزارتخانه ی « آموزش و پرورش » ؟! 

با توجه به توصیه ی قرآنی و تقدم دانستن « تزکیه برتعلیم » و « پرورش بر آموزش » در آیات وحی ، در حقیقت کدام اسم (که بیانگر اولویت بندی در رویکردهایی مدیریت کلان یک سازمان است ) ؛ مناسب مهم ترین و حیاتی ترین وزارتخانه ای که متعهد تربیت نیروی انسانی به عنوان موتور محرکه ی پیشرفت کشور است ، می باشد ؟ 

چند سالی است که از ابلاغ سیاست های کلی "ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش" توسط رهبری عزیز می گذرد . در بند چهارم از این سیاست های کلی که به مثابه نقشه ی راهی برای مهمترین نهاد متولی تربیت نیروی انسانی و مولد سرمایه های عظیم اجتماعی و محور تعلیم و تربیت منابع حیاتی کشور است ؛ می خوانیم : « ایجاد تحول در نظام برنامه ریزی آموزشی و درسی با توجه به : توسعه ی فرهنگ تفکر ، تحقیق ، خلاقیت و نوآوری و بهره گیری از روش های یاددهی و یادگیری متنوع و مطلوب و ایجاد تفکر منطقی و منسجم برای تحلیل و بررسی موضوعی . » 

به نظر می رسد جدا از آنکه موضوع « پرورش » از حلقه های مفقود شده ی نظام آموزشی ما می باشد [ که یا عمدتا مورد غفلت واقع شده و یا در مقاطعی مبتلا به نگاه "فرمایشی" از جانب برنامه ریزان و دست اندرکاران امر شده است ] ؛ آنچه که در این بند حائز اهمیت بوده ، توجه ویژه به موضوع « خلاقیت » در نگاه تربیتی و پرورشی از جانب نظام آموزشی کشور می باشد ؛ به نحوی که با ورود یک دانش اموز از نظام آموزش و پرورش به نظام آموزش عالی و وارد شدن او به محیط دانشگاه و عرصه ی فعالیت های دانشجویی همچون انجام تحقیقات علمی ، ارائه پایان نامه ها ، رساله ها .. نبود این عنصر در شخصیت شکل گرفته دانش آموز دیروز و دانشجوی امروز ما ، بیش از پیش و به صورت کاملا محسوسی ، خود را نشان می دهد . 

در اهمیت « خلاقیت و نوآوری » همین اندازه کافی است که بدانیم ، عنصری که در تولید علم و محتواهای علمی و سایر فرآورده های آن دخالت مستقیم دارد و تا حدودی می توان گفت تمامی اکتشافات و اختراعات علمی که مشخص کننده ی مرزهای دانش بشری اند، مرهون آن می باشد؛ عنصر خلاقیت و نوآوری است . خلاقیت و نوآوری از اصلی ترین عناصر لازم و ضروری در این عرصه است که البته پرورش آن در کودک ، نیاز به الزاماتی دیگر همچون پرورش اعتماد به نفس ، دمیدن روح جسارت و نوآوری ، شهامت علمی ، تفکر خلاق و آزاداندیشی ، بها دادن به انگیزه های جستجوگرانه و کنجکاوانه ی کودک و .. دارد . 

درواقع سنگ بنای شخصیت انسانی و علمی یک انسان ، توسط وزارت آموزش و پرورش در سنین کودکی چیده می شود. استعدادهای گونه گون انسانی ، به سان دانه هایی است بارور ، که توسط نظام آموزشی وزارت آموزش و پرورش ، در ذهن آماده ی کودکان نشانده شده ، و در مقاطع بالاتر توسط نظام آموزش عالی ، این محصول تنها به مرحله ی « باروری » رسیده و « ثمر و میوه » ی چندین ساله ی خود را به بار می نشاند ؛ نه بیشتر ! طبیعی است که در آن مرحله بر حسب ضرب المثل « گندم ، ز گندم بروید » آنچه هست و آنچه خواهد شد ، قطعا پیش از آن ، در نظام آموزش و پرورش ، شکل می گیرد و خواهد گرفت . امروزه علم روان شناسی و سایر علوم تربیتی ، عمدتا بر شکل گیری شخصیت انسانی افراد ، در سنین کودکی صحه گذاشته و علمای این علوم را اعتقاد بر آن است که در سنین بالاتر ، شخصیت افراد تنها "قوام" می یابد . اما با توجه به این وصف ، چرا در نظام آموزشی ما به موضوع «پرورش» و موضوعی به درجه ی اهمیت « خلاقیت » که در ذیل موضوعات پرورشی قرار می گیرد ، بها داده نمی شود ؟؟ 

واقعیت تلخ آن است که امروزه موضوعات پرورشی ، از جمله موضوع پرورش خلاقیت ، نه تنها محور تعلیم و تربیت قرار نمی گیرد ، بلکه در بسیاری از مواقع از طریق همان سیستم آموزشی معیوب ، مورد سرکوب در نهاد و شخصیت کودکان نیز قرار می گیرد ...

نظرات  (۳)

  • دو کلمه حرف از یک "بابای مدرسه"
  • سلام بر دوستان دیرین و آشنایان وزین امروز دنیای پارادوکس .

    به نظر می رسد آنچه که در راس برنامه های آموزشی وزارت آموزش و پرورش می بایست مورد توجه و اهتمام قرار بگیرد (منهای تقدم و تاخر آنها ) عبارت است از :

    _ توجه به امر یاددهی ، یادگیری و انتقال مطالب علمی یعنی « آموزش علمی » .
    _ توجه به موضوعات پرورشی از جمله مهارت های ده گانه ی زندگی و فرآیند اجتماعی کردن کودکان .
    _ توجه به تربیت دینی و انقلابی کودک .

    اما از آنجا که موضوع مورد بحث ، با توجه به اهمیت والا و البته فراموش شده ی آن ، موضوع « پرورشی » است ؛ ما در این مقال ، به آن می پردازیم .

    موضوعات پرورشی را می توان در بحث «مهارت های زندگی» گنجاند .
    مهارت های زندگی ، توانایی هایی هستند که با تکرار ( که اساس روان شناسی تربیتی است ) در برنامه ای منظم ، "پرورش" می یابند و بدین طریق شخص را برای روبرو شدن با مسائل روزانه ی زندگی ، با افزایش توانایی های روانی ، اجتماعی ، بهداشتی در وی ، آماده می کند . مهارتهایی که امروزه در اغلب نظام های آموزش دنیا ، جزو برنامه های رسمی آنان قرار گرفته است .

    مهارت های ده گانه ای که شامل :

    * توانایی تصمیم گیری ( تصمیم گیری بر مبنای ارزیابی دقیق موقعیت ها و تعیین اهداف واقع بینانه ، برنامه ریزی و پذیرش مسئولیت اعمال خود و .. )

    * توانایی حل مسئله ( تشخیص مشکلات و بررسی و ارزیابی دقیق علل آن ، درخواست کمک ، مصالحه برای حل تعارض ، تشخیص راه حل های مشترک برای جامعه و .. )

    * توانایی داشتن تفکر خلاق ( داشتن تفکر مثبت ، تفکر فعال در یافتن اطلاعات جدید ، تشخیص راه حل های جدید برای مشکلات و .. )

    * توانایی داشتن تفکر تقادانه و انتقادی ( ادراک تاثیرات اجتماعی و فرهنگی بر ارزش ها و نگرش ها و رفتارها ، آگاهی از نابرابری ، بی عدالتی ، پیش داوری و .. آگاهی از نقش یک شهروند مسئول و .. )

    * توانایی برقراری رابطه ی موثر با دیگران ( یعنی مهارت های ارتباطی کلامی و غیرکلامی موثر ، ابراز وجود ، مذاکره ، امتناع ، غلبه بر خجالتی بودن در روابط ، مهارت گوش دادن فعال و .. )

    * توانایی ایجاد روابط بین فردی سازگارانه ( همکاری ، مشارکت ، اعتماد به گروه ، تشخیص مرزهای بین فردی ، شروع و خاتمه ی ارتباطات و .. )

    * توانایی آگاهی از خود یا خودآگاهی ( آگاهی از نقاط قوت ، نقاط ضعف ، ارزیابی واقع بینانه ی خود ، آگاهی از موقعیت ، حقوق و تکالیف و مسئولیت های خود ، توضیح ارزش ها و نظام ارزشی خود به صورت شفاف و .. )

    * توانایی همدلی با دیگران ( توانایی در علاقه داشتن به دیگران ، تحمل افراد مختلف ، مهارت دوست یابی ، توانایی احترام قائل شدن برای دیگران و عزت نفس و .. )

    * توانایی رویارویی با هیجانات ( غم ، شادی .. ؛ شناخت هیجانات خود و دیگران ، مقابله با ناکامی ، خشم ، بی حوصلگی ، ترس ، اضطراب و .. مقابله با هیجانات شدید دیگران و .. )

    * توانایی رویارویی با استرس ( توانایی مقابله با موقعیت هایی که قابل تغییر نیست ، موقعیت های دشوار مانند مرگ نزدیکان ، فقدان ، طرد ، انتقاد .. مقابله با مشکلات با تکیه بر توانایی و توانمندی های درونی خود ، آرام ماندن در شرایط فشار ، تنظیم و مدیریت وقت و زمان و .. )

    اما بحث « شکوفایی در پرتوی خلاقیت و نوآوری » که به صورت ویژه از انبوه این موضوعات و مباحث «پرورشی» ، مورد توجه قرار گرفته است را به شبی دیگر موکول نموده و در ادامه ی بحث ، بدان خواهیم پرداخت _ان شاء الله_
    پاسخ:
    سپاس . انشالله 

    *دوگروه هیچ گاه موفق نمی شوند:اول کسانی هستندکه نمی توانند آنچه را برعهده می گیرند،به طورکامل انجام دهند.دوم گروهی که فقط همان کاری راکه به آنها گفته شده است،انجام می دهند.
    برای موفقیت وپیشرفت ، همیشه راه های بهتری وجوددارندکه هنوز "کشف" نشده اند.
    آنچه اکنون دردسترس است،لزوما " بهترین " نیست.
    اما" روند کشف "؛همیشه به معنای یافتن "پدیده های جدید" نیست،بلکه دربیشترموارد،داشتن "دیدی تازه"نسبت به امور واشیاء ساده وتکراری است ؛ که پیرامون ماهمیشه وجودداشته اند.
    چه زیبا گفته «مارسل پروست»: "سفر کشف حقایق" ، عبارت است از اینکه، درجست وجوی "مکان" های تازه نباشید،
    بلکه "دیدگانی" تازه داشته باشید.
    .
    .
    .
    پاسخ:
    سلام و احترام 
    البته در برخی جوامع گروه سومی  نیز وجود دارند که نه می دانند و نه می توانند کار مفید و یا جدیدی انجام دهند ولی در نهایت تعجب موفق هم می شوند و نیازی هم به خلاقیت و یا نگاه جدید ندارند !قابل ذکر است که  این موجودات برای پویایی جوامع بسیار خطرناک هستند 
    باسلام وتحیات الهی،
    ضمن تشکر وابرازقدردانی ازسرکارعالی به خاطردرج این مطلب و پرداختن به مسایل تربیتی؛به سبک کلیله ودمنه ، بخوانید:

    مدرسه حیوانات!
    روزی از روزها در یک جنگلی حیوانات ،دورهم جمع شدندتامدرسه ای درست کنند.خرگوش،هدهد،سنجاب، ومارماهی «شورای آموزش مدرسه» را تشکیل دادند.
    نماینده ی خرگوش ها،اصرارداشت که " دویدن "بایدجزو برنامه ی درسی باشد؛
    نماینده ی هدهد ها،معتقدبودکه باید" پرواز "نیزدربرنامه های درسی گنجانده شود؛
    نماینده ی مارماهی ها هم به آموزش " شنا "معتقدبود؛
    ونماینده ی سنجاب ها اصرارمی کردکه " بالا رفتن ازدرخت " نیزبایددر زمره ی آموزش های مدرسه قرارگیرد!
    «شورای آموزش مدرسه» بارعایت "همه یپیشنهادات" ،دفترچه ی راهنمای تحصیلی راتهیه نمود وقراربراین شد که:"همه ی حیوانات" ،"همه ی درس ها" رایادبگیرند!
    .
    .
    .
    *خرگوش،در "دویدن" نمره ی بیست گرفت،اما "بالا رفتن ازدرخت" برایش -دشوار-بود.مرتب ازپشت به زمین می خورد.دیری نگذشت که در اثریکی از این سقوط ها،"مغزش" (!) آسیب دیدودرنتیجه قدرت " دویدن "راهم ازدست داد!
    حالادر درس "دویدن " به جای نمره ی بیست،نمره ی - ده - می گیردودر درس "بالارفتن ازدرخت"،هم نمره اش ازحد –صفر- بالاترنمی رود...
    .
    *هدهد،در"پرواز"عالی بود،امانوبت به "دویدن" روی زمین که می رسید،نمره ی خوبی نمی گرفت،مرتب صفر می گرفت. صعودعمودی ازتنه ی درخت هم برایش مشکل بود.!روزی موقع دویدن ،نتوانست کنترل خودراحفظ کندوباشدت (!) به زمین خوردوازناحیه ی یک بال دچارشکستگی شد!
    حالادر درس "پرواز"نمره ی- نه ونیم- می گیردودربقیه ی دروس- صفر- می شود...
    .
    *سنجاب،در "بالا رفتن از درخت" نمره ی بیست می گرفت .ولی در"شنا"کردن،دچاراحتقان تنفسی (!)می شد.یک باردرحین تلاش برای "شنا" کردن،براثرقطع جریان تنفسی ،یک نیمه ازبدنش دچار فلج شد.
    حالادر درس"بالا رفتن ازدرخت"،- هشت- می گیردودربقیه ی درس ها –صفر- می شود...
    .
    *جالب اینجاست که تنها (!) مارماهی کندذهن وعقب افتاده بود که می توانست درس های مدرسه راتا حدودی(!)انجام دهد وبانمره های ضعیفی قبول شود...
    .
    .
    .
    اما
    .
    .
    .
    شورای آموزش و مسولان مدرسه،از این خوشحال (!) و راضی (!) بودندکه « همه ی دانش آموزان »، « همه ی درس ها » را می خوانند . . .
    پاسخ:
    سلام و احترام 
    بسیار جالب ،سپاس از انتخاب شما

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">