منصوره صامتی

کارشناس فرهنگی

منصوره صامتی

کارشناس فرهنگی

منصوره صامتی

رویای 1400 ساله ی مسلمانان جهان در حکومت اسلامی ایران به تحقق پیوسته و امروز این ظرفیت عظیم فرصتی تکرار نشدنی است. معتقدم که انسان به ضرورت ماهیت الهی و اندیشه ی خویش یک رسانه است وامروز در عصر رسانه ضروریست تا دغدغه های فرهنگی ،اجتماعی و سیاسی مان را باهم شریک شویم، باشد که در مسیر زمان به جامعه ی مهدوی نزدیک شویم."زندگی بهتر حق مسلم ماست!"

و همچنان که رهسپار آینده ایم بیندیشیم که :

ما ازین قرن نخواهیم گذشت
ما ازین قرن نخواهیم گریخت
با قطاری که دگران ساخته اند
هیچ پروازی نیست برساند ما را به قطار دوران
و به قرن دگران
مگر انگیزه و عشق ،
مگر اندیشه و علم ،
مگر آیینه و صلح
و تقلا و تلاش
بخت از آن کسی خواهد بود که مناجات کند با کارش
و در اندیشه ی یک مساله خوابش ببرد
و کتابش را بگذارد زیر سرش و ببیند در خواب حل یک مساله را
باز با شادی در گیری یک مساله بیدار شود ...

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات
به کمتر بهانه ای کار هامون رو به فردا می گذاریم
به کمتر بهانه ای اخم می کنیم
قراره از فردا محبت کنیم
قراره از فردا بهتر باشیم
قراره از فردا...
تصور کن
  اگه یک دفعه بهت بگن: جایی هست که آرزوی رفتنش رو داری، برو...
کار ناتموم داری، انجام بده...
 از کسی طلب حلالیت میخوای، عجله کن که چند روز بیشتر فرصت نداری...
 چه حالی پیدا میکنی؟
 اینکه بدونی کتاب زندگیت داره به انتها میرسه و صفحات آخرشه، چه حسی بهت دست میده؟
 اینکه بدونی آرزوهایی که در فکر رسیدن بهشون بودی، باید ببوسی بذاری کنار...
تصور کن
 شاید امروز آخرین روز عمرمون باشه...
 اون وقت حسرت گفتن حرفهایی که باید "امروز" می زدیم ولی نزدیم؛
 افسوس کارهایی که باید "امروز" می کردیم ولی کوتاهی کردیم،
 با خودمون زیر انبوهی از خاک دفن میشه...
 آرزوی خیلی از رفتگان، بازگشت به این دنیاست... فراموش نکنیم همیشه فردایی هست ولی اطمینان داریم که فردا هستیم یا نه...؟


نظرات  (۲۲)

خوشم میاد از اسلام که واسه هر چیزی جوابهای تامل برانگیزی داره .همیشه همه جوانبو میبینه .واقعا اگر اسلام به زبان عربی نبود تو چه زبانی مثلا کلماتی به این راحتی پیدا میشد که گناه در تنهایی وگناه علنی را مبسوط در یک کلمه بیان کنه .چه حرفی میزنما. خدای مهربونم دانا وعلیمه .ایکاش خدا جون اون قسمتی از روحم رو که دمیدی ومربوط به صفت علیم بودنته رو در خودم پیدا کنم ورو هر چیزی خیلی فکر کنم. رو هر چیزی.ممنونم خدااااااااجون.س .غ از توضیحات ممنون
جناب آقای سجاد غلامی بینهایت سپاس بابت جواب مبسوطتان. قلم فوق العاده ای دارید.موفقیتتان دمادم باد.
واما خانم صامتی از هدفم پرسیدید. دل پردردی دارم از نامردی یک پزشک بی اخلاقی که باعث مرگ خواهرم شد.شاید به زودی براتون نوشتم
پاسخ:
وااااااااااای خدای من چقدر ناراحت کننده ! خیلی دردناکه ! چرا ؟ !
از خداوند برای ایشون طلب آمرزش وآرامش دارم .خدا به شما و پدرو مادرتون صبر بده .
  • سجاد علامی
  • با سلام . آقای علیرضا اجازه هست سوالی رو که پرسیدید (برای چندمین بار) ، بنده جواب بدم .
    ببینید دوستان ، ما دو جور ، دو نوع و دو شکل گناه داریم . یکی "فسق" و دیگری "فجور" . یک گناه "فردی" داریم که به آن فسق و یک گناه "اجتماعی" داریم که به آن فجور می گویند . پس ما یک "فاسق" داریم و یک "فاجر" . فاسق کسی است که به صورت پنهانی و در خلوت ، مرتکب گناه می شود (نه هر گناهی ، بلکه گناهی که در آن فقط جنبه ی حق النفس و حق الله مطرح باشد ) و فاجر کسی است که به صورت علنی و در جلوت و حضور دیگران ، به انجام گناه دست می زند . یعنی فرد فاجر ، متجاهر از هنجارهای اجتماعی و متظاهر به گناه و پرده دری از شرم و حیا و عفت عمومی و حرمت های اجتماعی است . گناه متجاهر ، سنگین تر از گناه فاسق است چون شخص فاجر با ارتکاب گناه در انظار عمومی ، موجب از بین رفتن قبح و زشتی آن گناه در نزد افکار و وجدان عمومی جامعه می شود .
    دقت شود که این دستور و فرمایش امام (ع) در مورد گناهکاری است که در پنهانی مرتکب گناهی شده است که البته همانطور که گفته شد ، بر آن گناه ارتکابی نیز ، آثار زیانباری که متوجه جامعه و اجتماع شود ، مترتب نباشد .
    مثلا کسی که به صورت پنهانی ، در حال خیانت به اموال و جان و نوامیس مردم باشد ، خب طبیعی است که گناه پنهانی او ، مشمول فسق نخواهد شد .
    بلکه مراد از فسق ، آن گناهی است که فرد بین خود و خدا و به حقوق نفس خود و حقوق الهی تجاوز کرده باشد ، نه حقوق مردم .
    دستور اسلام در مورد فسق همانطور که حضرت علی (ع) فرموده اند ، دستور به پرده پوشی و مانع از پرده دری و ریختن آبروی افراد است . چون در دین اسلام ، آبروی اشخاص بسیار حرمت دارد . (حتی با حرمت تر از پرده ی کعبه )
    و نیز در حدیث است که اگر گناهی (فسق) از کسی دیدی ، محمل بافی کن . یعنی حمل بر صحت کن ! پرسیده شد : تا چند مرتبه می توانیم محمل بافی نماییم ؟ (در مورد گناه همان یک فرد ) ؛ فرمود : تا صد مرتبه ! محمل بافی یعنی شاید من اشتباه دیدم ! .. شاید من زود قضاوت می کنم ! .. و شاید و شاید تا صدتا ! بر طبق حدیث .
    و نیز حدیثی دیگر در همین مورد ، ما داریم که می فرماید : حق برادر مسلمانت بر تو ، یکی آن است که تا صد گناه اگر از او سراغ داری ، [همچنان] پرده پوشی کن و آبرویش را مبر !
    دوستان ، همراهان و سروران گرامی ! این دو حدیث و حدیثی که آقای علیرضا از حضرت علی (ع) نقل نمودند ؛ توجه شود که در مورد افراد فاسق و گناه فسق آمده است . نه گناه فجور و افراد فاجر .
    چرا که همانطور که گفته شد ، ما یک گناه داریم که در آن هم ، "حق الناس" مطرح است (یعنی علاوه بر حق الله و حق النفس) و هم فرد گناهکار ، آن گناه را در جامعه و اجتماع و در نزد انظار عمومی انجام می دهد که اصطلاحا به آن فجور می گویند .

    حدیثی است در مورد شخص فاجر که می فرماید : کسی که در حضور دیگران مرتکب گناهان شود و از اینکه مردم در مورد او ، چه می گویند ، باکی نداشته باشد ، (یعنی فاجر) بهشت بر چنین فردی حرام است .
    در مورد شخص فاجر ، دین اسلام دقیقا دستور به عکس آنچه در مورد فاسق توصیه کرده است ، می دهد . در مورد فاجر ، اسلام دستور به افشاگری و پرده دری می دهد . چرا که فرد فاجر ، خود ابتدا پرده های عفت عمومی جامعه را دریده است ، ازین رو برای چنین فردی ، اسلام هیچگونه حرمت و احترامی قائل نیست که دستور به پرده پوشی بدهد .
    اقای علیرضا و دوستان عزیز ، اتفاقا جناب امیرالمومنین (ع) که آن حدیث را از ایشان نقل کرده اید ، در جای دیگری ، چنان با شدت هرچه تمام تر ، دستور به پرده دری از سیمای فرد متجاهر می دهد ، که برای دیگران مایه ی عبرت آموزی و پندگیری شود . در علم حقوق و مجازات اسلامی ، امروزه به این رفتار حاکم در نظام های حقوقی دنیا (نه تنها اسلام) اصطلاحا می گویند "پیشگیری عمومی"
    حضرت علی (ع) شدیدترین لحن و تعابیر را نسبت به فرد فاجر به کار می برد از جمله : فرد فاجر باید رسوا شود .. نباید ذره ای ابرو در نزد مردم داشته باشد ..

    البته همه ی این اعمال مجازات ها ، از جمله افشاگری ها نسبت به فرد فاجر ، می بایست پس از اثبات (که مقدمه ی اثبات ، تحقیق و بررسی توسط مقامات ذی صلاح است) صورت بگیرد .
    سرسنگین شدین! فکرمیکنین من فانتزیم؟
    انتظار جواب مبسوط تری داشتم.ولی همین مقدار هم که جواب دادین جای تشکر دارد.
    پاسخ:
    جناب علیرضا 
    هدف شما برای بنده مشخص نیست در ضمن بنده شما رو نمی شناسم و ایمیل و یا آدرس مشخصی از شما ندارم . 
    خانم صامتی برای چندمین بار! نظرتون رو بفرمایید در مورد این نوشته که از وبلاگ **** آوردم
    ای مالک: شب هنگام کسی را مشغول گناه دیدی فردابه آن چشم نگاهش مکن شاید سحر توبه کرده باشد



    پاسخ:
    این جمله توصیه ی حضرت علی علیه السلام به جناب مالک است و آنقدر شفاف که نیاز به توضیح بنده نیست . 

  • امیر فارسیانی
  • رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمودند:

    میان بهشت و انسان هفت گردنه وجود دارد که آسان ترین آنها مرگ است. پرسیدند سخت ترین آن ها کدام است؟ فرمودند: لحظه ای است که انسان در پیشگاه خداوند بایستد و کسانی که به آن ها ظلم شده دامن ظالم را بگیرند.


    جناب همکار شماچرااز کیسه خلیفه میبخشی:"عزیز من صبور باش و بدی ها رو فراموش کن و توکل به خدا کن. "!
    سرکار خانم الهام هم ظلم دیدن،هم کتک خوردن،هم تهدید شدند.

    چرا اینجا نظر گذاشتید؟نکنه شما خود مورد هستی؟
    بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
    سلام. ضمن درود فراوان به سرکار خانم یلدا
    خانم صامتی شما نظرتون رو بفرمایید در مورد این نوشته که از وبلاگ **** آوردم
    ای مالک: شب هنگام کسی را مشغول گناه دیدی فردابه آن چشم نگاهش مکن شاید سحر توبه کرده باشد

    بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
    توی پست دسته گل های سفارشی همه بلا استثنا حق رو به خانم الهام دادند و باهاش همدردی کردند. هیچ کس جانب **** متهم و گمنام **** رو نگرفت. ولی من اسم سه تا کاربر رو دیدم که جانب اون مجری رو گرفتند:
    یکی وحید منگنه، یکی همکار، یکی هم شهلا.
    آخه انصاف هم خوب چیزیه. اینو بدونید دنیا دار مکافاته. شماها مطمئن باشید بالاخره یه روز و یه جایی آه و ناله این خانم دامن اون ظالمو که خودشو خواستگار مجرد معرفی کرده بود ، می گیره. با آبرو و احساس ناموس مردم بازی کردن پیش خدا بی پاسخ نمیمونه. شک نکنید.
    1-شهلا از کدوم قسمت حرفای من پی به بی ادبیم بردی؟؟
    2- اونکه با من قرار گذاشت آقا بود نه خانم
    3- خانم صامتی یکی به اسم علیرضا توپست دارابی مچکریم به شماگفته بودکه همه رو شستشوی اسیدی میکنید من نبودم.
    4- خانم صامتی اگر به هردو سوال پاسخ بدید ممنون میشم
    پاسخ:
    بنده باید پاسخ بدم ؟ یا خانم شهلا؟
  • شهلااااااااا
  • من شهلااااااااا هستم این آقا علیرضا چقدر کینه اىىىىىى و بی ادب هستن خدا رحم کنه به اون بد بختی که باهاش قرار گذاشته خانمی که باهاش قرار گذاشتی حواست رو جمع کن اصلا خانم صامتی چرا نظر این افراد بی ادب و بی فرهنگ رو تایید میکنید نمیدونم اینجا چه خبره ؟عجب بابا در ضمن من نظر شخصی خودم رو گذاشتم دوست داشتم از کسی حمایت کنم به کسی چه مربوطه. رفیق فابریک یعنی چی؟
    کاربری که به من گفتی الهام !!!این رسما فحش بود.

    این همکار یا بهتر بگیم وحید (شهلا) تو صفحه اول وبلاگش امروز این متن رو گذاشته خانم صامتی میشه نظرتون رو درباره این مطلب بفرمایید
    ای مالک: شب هنگام کسی را مشغول گناه دیدی فردابه آن چشم نگاهش مکن شاید سحر توبه کرده باشد
    پاسخ:
    الان شما نظر بنده رو راجع به حدیث پرسیدید و یا اون همکار ، وحید ، شهلا؟! 
    انقدر سریع نوشتید که دو جور میشه جملات رو فهمید ! 
    وحیدناراحتی شناختمت؟؟بهم میگی الهام که چی رو ثابت کنی؟؟
    چه ربطی داره که میگی دنیا جای موندن نیست ودنیای دیگه ای هم هست.لطفاتوضیح بدید.
    محض رضای خدا دست از سر الهام خانم بردارید و بهش تهمت نزنید.اون چرا بایستی با اسم مستعار دیگه (علیرضا) کامنت بذاره. این خانم قصه زندگی خودشو نوشته حالا یه عده بیان این وسط از اّب گل آْلود ماهی بگیرن. الهام خانومه الهام خانومه!
    به نظر من که این علیرضا خان همون الهام خانومه که اینجوری داره آمار همه رو در میاره قشنگ معلومه نسبت به همه بد بین شده عزیز من صبور باش و بدی ها رو فراموش کن و توکل به خدا کن. دنیا جای ماندن نیست دنیای دیگری هم هست
    جناب شیعه سنی مسلمان سلام!من طی چند روز گذشته با وحید (شهلا) یا هر اسم قلابی دیگه!صحبت کردم از طریق وبلاگش، اطمینان دارم که خودشه .
    عمر هم دست خداست و به قول خانم صامتی به زودی در دادگاه عدل الهی باید جواب بدیم.از مرگ گریزی نیست .اصلا مرگ رو دوست دارم.
    شما کلاه خودت رو سفت بچسب
  • شیعه سنی مسلمان
  • آقای علیرضا مطمئن هستی تا ی ثانیه دیگه هستی.چطوری شهلا که همون علیرضا بقول شماست رو شناختی؟؟از رو دست خطش؟؟؟؟؟!!!! یا از روی خال رو گونش؟؟؟؟!!!!سو ء ظن چیز بدیه آقا. حسن ظن داشته باشیددددد
  • سجاد غلامی
  • بحران معنوی در زندگی شهری

    تقدیر زندگی مردم تهران در دهه ای اخیر و آینده ، توسعه نیافتگی "زندگی شهری" است .
    صنعتی شدن که می بایست در سرزمین های الهی ، هدفی فراتر از اقالیم مادی و کفر زده داشته باشد ؛ در سرزمین ما جز رنج ، زحمت و نقمت در پی نداشته و ندارد .
    حتی «آرامش» و «آسایش» این دو پدیده حداقلی و تاثیرگذار در «عبودیت» و الهی شدن زندگی انسان هم ، متاسفانه در زندگی صنعتی دستخوش آسیب شده است . صنعتی شدن در سرزمین ما ، در برابر مفاهیم و مصادیقی چون گریز از طبیعت و تن سپاری به آلودگی های صوتی ، تصویری ، آب و هوایی و آلودگی های اخلاقی و وجدانی شهری جست و جو می شود !
    با صنعتی شدن زندگی شهری ، آرامش و آسایش که دو رکن اصلی رسیدن به عبودیت فردی و الهی شدن زندگی جمعی است ، از زندگی های ما رخت بربسته است .
    صنعت در مفهوم ایرانی آن ، مکمل طبیعت و ترمیم کننده ی کاستی های طبیعت نبوده و حتی عاملی که بتوان برای بهره وری ذخایر طبیعت به آن نگریست ، هم نیست . پیامد رشد صنعت ف ستیز با طبیعت ، منفی کردن فرایتد زندگی و آلوده کردن اجزای ان همچون غذا ، آب ، هوا و محیط زندگی شهروندان است . با آلوده شدن این مواد اولیه و مجاری استنشاقی ، به مرور رفتار و گفتار شهروندان ، عجین «عصبیت» می شود . عصبیت را اگر به معنای تعصب بدانیم (عصبیت در فکر) و چه به معنای پرخاشگری (عصبیت در گفتار و رفتار ) مبداء همه ی فرومایگی انسان و منشاء دین گریزی ، حق ناپذیری ، بی وجدانی ، و بروز و ظهور گفتار و رفتار ناصواب در آدمی است .
    در زندگی صنعتی ای که آن را « در ستیز با طبیعت » معنا کرده و جستجو می کنیم ؛ انتظار رفتارهای طبیعی و برخوردهای دینی از شهروندان (خاستگاه دین هم طبیعت و فطرت آدمی است ) ، اندکی پاردوکس گونه به نظر می رسد .
    عذرخواهی من رو بابت این اشتباه بپذیرید.اطمینان ندارم فردا باشم.
    تمام سایت و کامنتها رو زیر و رو کردم نبود.مطمئن شدم مطالبی که درباره خانم ندا ملکی گفته شد را برداشته اید. شاید که شائبه حسادت پیش آمد کرده .
    پاسخ:
    همکار عزیز 
    الان کامنت های تایید شده رو دیدم شما برای پست کتاب بی فرهنگ ، فرهنگ بی کتاب کامنت گذاشتید که چند صفحه عقب تره هیچ تغییری هم داده نشده 
    مگر چه مطلبی در مورد ایشون نوشته شده ه شاءبه ی حسادت باشه ؟! جالبه که خود شما جملات خاص نوشتید و بنده از ایشون دفاع کردم
    متاسفم که شما انقدر زود قضاوت کردید بدون اینکه حتی دقت کنید کامنتتون رو برای کدوم بخش می نویسید به هر حال به پست کتاب بی فرهنگ ... سر بزنید و کامنت های خودتون رو دوباره ببینید . 
  • سجاد غلامی
  • امیر کلام و سخن حضرت علی علیه السلام می فرمایند :
    « برای دنیا ، به گونه ای باش که گویی تا ابد در آن زندگی خواهی کرد و برای آخرتت طوری باش که گویی ، ساعتی دیگر ، به آن دیار خواهی شتافت . »

    هم ایشان :
    « ملعون است ، ملعون _ به دور از رحمت الهی است_ کسی که دو روزش مثل هم باشد ! »

    و نیز :
    « ملعون است ، ملعون ، کسی که در زندگی ، سربار دیگران باشد ؛ .. دعای چنین کسی به اجابت نیز نخواهد رسید »
    البته یک توضیحی در مورد این حدیث بدهم ، در دین اسلام افرادی هستند که اصطلاحا به اینها "واجب النفقه" می گویند ؛ یعنی پرداخت هزینه های زندگی انان بر انسان مکلف و مستطیع واجب شرعی است . این افراد عبارتند از همسر و فرزندان و نوه ها و هر انچه رو به پایین می رود و پدر و مادر و جد و جده و هر آنچه رو به بالا می رود و در صورتی که مستحق باشند . پس افراد "واجب النفقه" ، حکم سربار!! را نخواهند داشت . توجه شود .

    باب الحوائج حضرت موسی بن جعفر الکاظم (ع) می فرمایند : کسی که دنیارا به خاطر آخرت رها کند ؛ و کسی که آخرت را به خاطر دنیا رها سازد ؛ این دو دسته از ما و بر روش ما اهل بیت (ع) نیستند .
    چرا که راه آخرت از بطن دنیا و مسئولیت های سبک و سنگین آن می گذرد که "الدنیا ؛ مزرعه الآخره" .

    اما برگردیم به حدیثی که در صدر این مطلب از پیشوای اول نقل نمودیم . برای دنیایت طوری باش که گویی تا ابد در آن باقی خواهی ماند .. و برایی آخرت طوری باش که گویی همین فردا از دنیا خواهی رفت !!
    این جملات حکیمانه ، دنیایی از معارف را در دل خود گنجانیده است که می توان ساعتها راجع به آن بحث و گفتگو نمود .
    یکی از این موضوعات ، داشتن "برنامه ریزی بلند مدت در کنار برنامه ریزی کوتاه و میان مدت توسط انسان در دنیاست" که البته این موضوع منافاتی با "داشتن آرزوهای طولانی و دراز" ندارد که انسان از آن نهی شده است .
    باید به گونه ای برنامه ریزی نمود و از استعدادها و دیگر مواهب الهی و نعمت زندگی و وقت خود ، استفاده نماییم که گویی برای همیشه در همین دنیا باقی خواهیم ماند .
    اما برخورداری و بهره مندی از نعمت های الهی ، به معنی داشتن وابستگی و تعلق خاطر ، به آنان نیست .چرا که ما برای اخرت خود نیز ، برطبف همین حدیث ، باید به گونه ای باشیم که هرلحظه ، آمادگی این را داشته که سبکبار و سبک بال (بدون هیچ گونه بدهی مادی و معنوی نسبت به دیگران) و فارغ البال (بون هیچ گونه تعلق خاطر و وابستگی به دنیای مادی یعنی با برخورداری از زهد و وارستگی و عدم وابستگی ) هر لحظه مسافر آن دیار باشیم .
    در واقع "یاد مرگ" [ که در روایات آمده مستحب است مومن در شبانه روز ، چندین مرتبه یادی از مرگ کند ] فواید دیگری جز وارستگی و زهد را هم به دنبال دارد ؛ که در ادامه راجع به آن بیشتر صحبت خواهیم کرد .
    حالا چرا بر روی زهد تاکید می شود ؟! .. چون در دین ، "انسان" محور است ، زهد یعنی انسان ، مالک دنیا باشد ؛ نه دنیا ، مالک انسان و توجه به این موضوع بسیار اهمیت دارد .
    اما از فواید دیگر "یاد مرگ" در کنار داشتن "برنامه ریزی صدوبیست ساله در دنیا" که این دو ، توامان در حدیث حضرت علی (ع) مطرح شده اند ؛ یکی دیگر آنست که انسان اهل "اهمال کاری و مسامحه کاری" نباشد که موضوع اصلی صحبت های امروز ما ، همین مبحث است .
    اهمال و مسامحه کاری یا همان طفره رفتن از انجام امور و کارها و تعلل ورزیدن و دفع نمودن وقت به بهانه های واهی از جمله یکی اینکه "بعدا" این کار را انجام خواهم داد ! ... "بعدی" که شاید دیگر هرگز در کار نباشد !
    ممکن است ما بیشتر کارها را درحالی که میل به انجامش داریم ، بازهم به نعویق بیندازیم و همچنان به دلایلی ، به طفره رفتن و تعلل ورزیدن ادامه دهیم . این روال مسامحه کاری ، از جنبه های بسیار خسته کننده ی زندگی امروزه ی انسانهاست . اگر شما به سختی گرفتار این حالت باشید ، کمتر روزی می گذرد که نگویید : « می دانم باید آن کار را سامان دهم ، اما باشد برای بعد ! »
    تعلل ورزیدن و اهمال کاری و ناراحتی های حاصله از آن ، امروزه تقریبا جنبه ی اپیدومی و عمومی در میان همگان دارد . که "یاد مرگ" می تواند در حل این موضوع به ما کمک کند .
    البته باید به این نکته نیز توجه نمود که در حقیقت هم ، چنین پدیده ای اصلا وجود خارجی نیز ندارد ! حقیقت آنست که ما هرروزه ، مبادرت به انجام برخی از امور می کنیم و نیز از انجام برخی دیگر از امور ، خودداری می کنیم ؛ که این کارها ، فقط کارهای انجام نشده هستند ، نه کارهای به تعویق افتاده ! پس تنها واکنش های روحی و روانی ما ، همچون اضطراب و نگرانی ، احساس گناه و آشفتگی و .. نسبت به این امور انجام نشده است ، که نماینگر رفتارهای عصبی بیمارگونه ی این رفتار مخرب می باشد .
    امیدوارم که .. ای کاش .. و شاید ..
    این سه عبارت ، از دلایل اصلی ایجاد رفتارهای اهمال کارانه و تعلل ورزانه در ما می باشند . این اندیشه ها ، به شخص مسامحه کار ، شادی و شعف می بخشند . او
    تا مادامی که بتواند بگوید : شاید ، .. ای کاش .. و امیدوارم .. می تواند در توجیه عاطل و باطل بودن خود در "لحظه ی حال" از آن استفاده کند .
    باید دانست که تمام آرزو کردن ها و شاید و ای کاش گفتن ها ؛ همگی اتلاف وقت است و انسانی که بداند ممکن است تا ساعاتی دیگر در این دنیا نباشد ؛ چنین نسبت به هزینه نمودن از وقت خود ، بخشنده و سخاوتمند نخواهد شد !
    هیچ یک از افرادی که مدام می گویند : ای کاش و امیدوارم .. هیچوقت به جایی نرسیده اند فقط راه فرار راحت طلبانه ای است ، تا مانع از این شود که شما آستین های خود را بالا بزنید و کاری را که آنقدر در زندگی خود با اهمیت تشخیص داده اید و تصمیم به انجامش گرفته اید را عملی نسازید .
    شما می توانید هرکاری را که می خواهید در همان لحظه ی حال ، انجام دهید ؛ بشرط اینکه تصمیم به انجام آن داشته باشید . شما از چنین قدرت و لیاقتی برخوردار هستید . اما به سبب اهمال کاری است ، که تسلیم به راههای فرار از مسئولیت و تردید نسبت به توانایی های خود و از همه مهمتر خودفریبی می شوید

    با اهمال کاری موجب رفتاری در جهت سلب قدرت روحی خود در لحظه ی حال می شوید و این شما را به سوی امیدواری عبث و بیهوده به اوضاع بهتری در آینده ای می کند که :
    اولا هیچ تضمینی نیست که آیا حتما فردایی برای شما وجود خواهد داشت و آن آینده خواهد رسید و دوم اینکه شما به اوضاعی امید بسته و دلخوش کرده اید که اکنون هیچ تلاشی در جهت بهبود آن نکرده اید ! در این زمینه حضرت علی (ع) می فرمایند : از آنان نباش که بی تلاش ، چشم امید به قیامت (فردا) دارند !

    « منتظر می مانم ، تا وضع بهتر شود ! » جمله ای که می تواند شما را در لحظه ی حال ، راکد و بی حرکت نگه دارد . یرای بعضی ها این کار ، نوعی شیوه ی زندگی کردن است ؛ انها همیشه کارها را برای روزی می گذارند که هیچوقت فرا نمی رسد !
    داستان فردی که رژیم غذایی خود را قرار است از اول هفته آینده یا از فردا شروع کند ، نمونه ی کلاسیک از این فلج روحی و عدم تحرک روانی است . شنبه یا فردایی که هیچگاه فرا نمی رسد !
    اهمال کاری ؛ هنر ادامه دادن دیروز ، هنر اجتناب از امروز و زمان حال ، و هنر امید واهی داشتن به فردا و آینده ایست که هرگز فرا نخواهید رسید !
    شما لزوما آنچه نیستید که در گذشته بوده اید و نیز آنچه نیستید که در آینده خواهید شد . رفتار شما در زمان حال ؛ خیلی بهتر از گفتارتان ، شخصیت واقعی شما را نشان می دهد . فقط آنچه که در لحظه ی حال ، انجام می دهید ، چگونگی شخصیت شما را نمایان می سازد . و نیاز هم نیست چیزی بگویید . آنچه هستید به خوبی ، خود نمایان است و چنان پژواکی در محیط اطرافتان ایجاد می کند که حتی گفته ای شما برخلاف آن نیز ، دیگر به گوش نخواهد رسید .
    ملال و کسالت یکی از نتایج اهمال کاری است . ملال به معنی آنست که شخص توانایی پرکردن لحظه های زمان حال خودش را به نحو مثبت و سازنده ندارد !
    وقتی از انجام دادن کاری طفره می رویم ، بجای آنکه لحظات حال خود را به طور مثبت و سازنده صرف انجام آن کار کنیم و از انجام آن کار لذت ببریم ( علی ع : "کار" ؛ تفریح مومن است) ؛ زمان حال خود را از هیچ پر می کنیم و این پر شدن زمان حال ما از "هیچ" ، برابر با ایجاد ملال و کسالت خواهد شد .
    در حالی که به تعویق انداختن یک کار ، موجب تردید نسبت به توانایی های ما می شود . حضرت علی می فرماید : برای از بین بردن ترس ، بهترین راه آن ، مقابله با همان ترس است !
    این حدیث از آن رو نقل گردید که گاهی اهمال کاری ، نتیجه ی ترسی واهی از عمل و کاری است که باید هرچه زودتر آن را انجام دهیم .
    ریشه ی تعلل ورزیدن و اهمال کاری را می توان در خودفریبی و فرار از قبول مسئولیت نیز دانست . (در اینجا یاد سخن یکی از عرفای بزرگ و نامی و واصلان به کوی دوست افتادم که می فرمود : هرکس به جایی رسیده از راه عقلانیت و خردورزی و قبول مسئولیت ها رسیده است . و بعد این شعر را می خواند که آسمان بار امانت ، نتوانست کشید ، قرعه به نام من دیوانه زدند )
    اهمال کاری و تعلل ورزی به شما این امکان را می دهد تا خود را با این اعتقاد بفریبید که "چیزی غبر از انچه که واقعا هستید (در عمل) ؛ می باشید (در پندار) !! حال آنکه قرآن می فرماید : لیس للانسان الا ما سعی . چیزی جز تلاش و کوشش آدمی ، برای انسان نیست . حتی ارزش و قداست علم نیز ، به عمل به آنست .
    با عمل و امید ؛ روحیه ی اجتنای از کار و اقدام را در خود از بین ببریم .
    اگر دلتان می خواهد که دنیای خود را تغییر بدهید ؛ شکوه و شکایت نکنید ؛ فقط کافی است "در لحظه ی حال ؛ عمل" کنیم .
    یادم نیست . درباره مجری منتخب معارفی بود
    پیامهایی که دیشب درباره منتخبین جشنواره جام جم دادم را پیدا نمیکنم.حذف شد یا مسئله دیگری است؟
    پاسخ:
    برای کدوم قسمت پیام گذاشتید ؟ برای هر پستی که پیام بگذارید پیام ها همونجاست .اگر از روی صفحه ی اول پیامها رو می بینید تنها 10 پیام انتهایی نمایش داده می شود. مگه فوتبال نمی بینید؟!!

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">