آقایان ! پدیده های نوظهور را بشناسید
منصوره صامتی |
فیسبوک تویتر گوگل پلاس
مواجهه با پدیدههای جدید جهان، همواره در ایران «ماجرا داشته است».
میگویند برای اولبار که دوچرخه وارد ایران شد، بسیاری آن را «ارابه اجنه» میخواندند و اطرافیانشان را از این موجود وهمآلود که «میتواند روی دو چرخ راه برود» بر حذر میداشتند تا جنزده نشوند!
به گزارش ایسنا به نقل از عصر ایران، رادیو نیز هنگام ورود به کشور، به عنوان پدیدهای کاملا امنیتی شناخته میشد و تنها افراد خاصی که دارای صلاحیتهای تأییدشده بودند میتوانستند با کسب پروانه بهرهبرداری از نظمیه، یک دستگاه رادیو در خانه خود داشته باشند.
در این پروانه، مشخصات رادیو و نیز آدرس خانهای که رادیو در آن بود، قید میشد و دارنده موظف بود در صورت تغییر نشانی، مراتب را سریعا به نظمیه اطلاع دهد. ویدئو نیز حکایتی دارد که برای ایرانیان بالای 30 سال سن، بسیار آشناست؛ بگیر و ببندها، پتوهایی که ویدئو را لای آنها میپیچیدند و با استرس، از این خانه به آن خانه میبردند و دستگیریها و دادگاهها و مجازاتها و ... . وقتی اولین بازیهای رایانهای نیز وارد ایران شدند و تب «آتاری» فراگیر شد، کمیتههای انقلاب وقت، گیمنتهایی را که تنها بازی ارائهشده در آنها آتاری بود، به دلیل آنچه که آن را جلوگیری از فساد و قمار میخواندند، تعطیل کردند!
اینک نیز ماهواره و فیسبوک و ویچت و ... فصلهای جدید همان داستان قدیمی و دنبالهدار «ایران و پدیدههای نو» هستند. علت نیز کاملاً آشکار است: تصمیمگیران، با پدیدههای نوظهور بیگانهاند، قدرت پیشبینی آینده را ندارند و این نکته ساده را نمیدانند که اگر امروز یک پدیده تکنولوژیک در حال رایج شدن در دنیاست، بهزودی در ایران نیز - که بخشی از دنیاست - رواج پیدا خواهد کرد. به همین دلیل، ناگهان از خواب برمیخیزند و میبینند که تمام پشتبامها پر شده از دیشهای ماهواره، اکثر تحصیلکردگان جامعه، فیسبوک دارند و میلیونها نفر نیز ترجیح میدهند تماسهای خود را از بستر اپلیکیشنهایی مانند ویچت برقرار کنند. در چنین وضعی، آقایان تنها کاری که میکنند، «بستن» است و دیگر هیچ (تأکید میکنم: و دیگر هیچ)!
مسئولانی که مدام دم از پیروی از رهبری میزنند، بهتر است قبل از برخوردهای سلبی با پدیدههای نوظهور تکنولوژیکی، این سخنان رهبری نظام را مطالعه کنند و بعد به خود مراجعه کنند و ببینند که تا چه اندازه از رهگذر بیتوجهیشان به همین یک مورد، به مردم و مملکت و اعتماد عمومی ضربه زدهاند.
سخنان رهبر معظم انقلاب در جمع اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی را بخوانید: «من عرض میکنم ما در برخورد با مسائل تهاجمی، پدیده را در اوّل ورود، حتّی قبل از ورود باید بشناسیم. فرض کنید یک چیزی، یک فکری، یک روشی در دنیا دارد رایج میشود؛ پیدا است که این اینجا خواهد آمد - خب دنیا دنیای ارتباطات است، دنیای اتّصال و ارتباط است، نمیشود حصار کشید - قبل از آنکه بیاید، به فکر باشید که برخورد حکیمانه با این چیست. معنای این همیشه این نیست که ما آن را رد کنیم؛ نه، گاهی یک پدیدهای است که ما آن را میتوانیم قبول کنیم، گاهی پدیدهای است که میتوانیم اصلاح کنیم، گاهی پدیدهای است که میتوانیم یک ذیلی برایش تعریف کنیم که آن ذیل، مشکل آن را برطرف کند. دیر جنبیدن، دیر فهمیدن، دیر به فکر علاج افتادن، این اشکالات را دارد که بعد شما دچار مشکلاتی میشوید که نمیتوانید با آنها مواجه بشوید.»
بار دیگر جملات فوق را مرور میکنیم و سوالات زیر را از کسانی که مدام در کار بستن کانالهای ارتباطی جدید هستند مطرح میکنیم: - آیا پدیدههایی مانند فیسبوک و ویچت و ماهواره را قبل از ورود به ایران مورد بررسی قرار داده بودید؟
- آیا قبول دارید که «دنیای ارتباطات است، دنیای اتّصال و ارتباط است و نمیشود حصار کشید»؟
- آیا به فکر این بودهاید که قبل از ورود پدیدههایی مانند فیسبوک و ویچت با آن «برخورد حکیمانه» شود؟
- آیا موافق هستید که برخوردهایی مانند فیلترینگ، برخورد سلبی است، نه «برخورد حکیمانه»؟
- آیا نمیتوان برای پدیدههای ارتباطی جدید، به تعبیر رهبری «ذیل»هایی تعریف کرد تا آسیبها به حداقل و منافع به حداکثر برسد؟
- آیا اقدامات شما در برخوردهای سلبی به جای «برخوردهای حکیمانه»، مصداق «دیر جنبیدن، دیر فهمیدن، دیر به فکر علاج افتادن» نیست؟
- آیا ...؟
آقایان! دنیا را بشناسید، راه رفته و شکستخورده را تکرار نکنید، هیچ انسان عاقلی راهی که یک بار رفته و به مقصد نرسیده را دوباره طی نمیکند، چه رسد به اینکه 10باره و 100باره برود و نرسد. چند سال پیش که خبری از فیسبوک و توییتر و شبکههای اجتماعی جدیدالظهور نبود، یک شبکه اجتماعی به نام «اورکات» وجود داشت که در ایران نیز افرادی عضو آن بودند. اگر آن زمان، کسانی که عهدهدار فرهنگ و فضای مجازی کشور هستند، به جای فیلترینگ «اورکات»، میفهمیدند که «اورکات» تنها یک آغاز است و باید آموزشهای لازم را به مردم در این خصوص ارائه کرد، امروز وضعیت حاکم بر شبکههای اجتماعی دچار چنین بلبشویی نبود که ناگهان هزاران نفر به نام ایران و ایرانی به صفحه فیسبوک «مسی» بروند و آن آبروریزی را به بار بیاورند. وقتی خانهها در ایران به گاز لولهکشی مجهز شد و افرادی بر اثر گازگرفتگی جان خود را از دست دادند، کل شبکه گاز کشور را با این استدلال که خیلیها به خاطر گاز جان دادند، قطع نکردند بلکه برنامههای آموزشی و فرهنگی گستردهای را تدارک دیدند که هنوز هم ادامه دارد. پدیدههای نوظهور تکنولوژیک را نمیتوان با بگیر و ببند، کنترل کرد که اگر اینگونه بود، با بستن «اورکات»، کار به «فیسبوک» نمیکشید و با ممنوعیت ویدئو، ماهواره چنین فراگیر نمیشد.
باید به همان نسخه رهبری عمل کرد؛ یعنی پدیدههای نوظهور را شناخت، پیشبینی کرد، برایشان برنامه ریخت و بدون حصاردرمانی، آسیبها را به حداقل رساند، بی آنکه تر و خشک را با هم سوزاند. شناخت جهان، پیشنیاز هر گونه تصمیمی در دنیای امروز است.
میگویند برای اولبار که دوچرخه وارد ایران شد، بسیاری آن را «ارابه اجنه» میخواندند و اطرافیانشان را از این موجود وهمآلود که «میتواند روی دو چرخ راه برود» بر حذر میداشتند تا جنزده نشوند!
به گزارش ایسنا به نقل از عصر ایران، رادیو نیز هنگام ورود به کشور، به عنوان پدیدهای کاملا امنیتی شناخته میشد و تنها افراد خاصی که دارای صلاحیتهای تأییدشده بودند میتوانستند با کسب پروانه بهرهبرداری از نظمیه، یک دستگاه رادیو در خانه خود داشته باشند.
در این پروانه، مشخصات رادیو و نیز آدرس خانهای که رادیو در آن بود، قید میشد و دارنده موظف بود در صورت تغییر نشانی، مراتب را سریعا به نظمیه اطلاع دهد. ویدئو نیز حکایتی دارد که برای ایرانیان بالای 30 سال سن، بسیار آشناست؛ بگیر و ببندها، پتوهایی که ویدئو را لای آنها میپیچیدند و با استرس، از این خانه به آن خانه میبردند و دستگیریها و دادگاهها و مجازاتها و ... . وقتی اولین بازیهای رایانهای نیز وارد ایران شدند و تب «آتاری» فراگیر شد، کمیتههای انقلاب وقت، گیمنتهایی را که تنها بازی ارائهشده در آنها آتاری بود، به دلیل آنچه که آن را جلوگیری از فساد و قمار میخواندند، تعطیل کردند!
اینک نیز ماهواره و فیسبوک و ویچت و ... فصلهای جدید همان داستان قدیمی و دنبالهدار «ایران و پدیدههای نو» هستند. علت نیز کاملاً آشکار است: تصمیمگیران، با پدیدههای نوظهور بیگانهاند، قدرت پیشبینی آینده را ندارند و این نکته ساده را نمیدانند که اگر امروز یک پدیده تکنولوژیک در حال رایج شدن در دنیاست، بهزودی در ایران نیز - که بخشی از دنیاست - رواج پیدا خواهد کرد. به همین دلیل، ناگهان از خواب برمیخیزند و میبینند که تمام پشتبامها پر شده از دیشهای ماهواره، اکثر تحصیلکردگان جامعه، فیسبوک دارند و میلیونها نفر نیز ترجیح میدهند تماسهای خود را از بستر اپلیکیشنهایی مانند ویچت برقرار کنند. در چنین وضعی، آقایان تنها کاری که میکنند، «بستن» است و دیگر هیچ (تأکید میکنم: و دیگر هیچ)!
مسئولانی که مدام دم از پیروی از رهبری میزنند، بهتر است قبل از برخوردهای سلبی با پدیدههای نوظهور تکنولوژیکی، این سخنان رهبری نظام را مطالعه کنند و بعد به خود مراجعه کنند و ببینند که تا چه اندازه از رهگذر بیتوجهیشان به همین یک مورد، به مردم و مملکت و اعتماد عمومی ضربه زدهاند.
سخنان رهبر معظم انقلاب در جمع اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی را بخوانید: «من عرض میکنم ما در برخورد با مسائل تهاجمی، پدیده را در اوّل ورود، حتّی قبل از ورود باید بشناسیم. فرض کنید یک چیزی، یک فکری، یک روشی در دنیا دارد رایج میشود؛ پیدا است که این اینجا خواهد آمد - خب دنیا دنیای ارتباطات است، دنیای اتّصال و ارتباط است، نمیشود حصار کشید - قبل از آنکه بیاید، به فکر باشید که برخورد حکیمانه با این چیست. معنای این همیشه این نیست که ما آن را رد کنیم؛ نه، گاهی یک پدیدهای است که ما آن را میتوانیم قبول کنیم، گاهی پدیدهای است که میتوانیم اصلاح کنیم، گاهی پدیدهای است که میتوانیم یک ذیلی برایش تعریف کنیم که آن ذیل، مشکل آن را برطرف کند. دیر جنبیدن، دیر فهمیدن، دیر به فکر علاج افتادن، این اشکالات را دارد که بعد شما دچار مشکلاتی میشوید که نمیتوانید با آنها مواجه بشوید.»
بار دیگر جملات فوق را مرور میکنیم و سوالات زیر را از کسانی که مدام در کار بستن کانالهای ارتباطی جدید هستند مطرح میکنیم: - آیا پدیدههایی مانند فیسبوک و ویچت و ماهواره را قبل از ورود به ایران مورد بررسی قرار داده بودید؟
- آیا قبول دارید که «دنیای ارتباطات است، دنیای اتّصال و ارتباط است و نمیشود حصار کشید»؟
- آیا به فکر این بودهاید که قبل از ورود پدیدههایی مانند فیسبوک و ویچت با آن «برخورد حکیمانه» شود؟
- آیا موافق هستید که برخوردهایی مانند فیلترینگ، برخورد سلبی است، نه «برخورد حکیمانه»؟
- آیا نمیتوان برای پدیدههای ارتباطی جدید، به تعبیر رهبری «ذیل»هایی تعریف کرد تا آسیبها به حداقل و منافع به حداکثر برسد؟
- آیا اقدامات شما در برخوردهای سلبی به جای «برخوردهای حکیمانه»، مصداق «دیر جنبیدن، دیر فهمیدن، دیر به فکر علاج افتادن» نیست؟
- آیا ...؟
آقایان! دنیا را بشناسید، راه رفته و شکستخورده را تکرار نکنید، هیچ انسان عاقلی راهی که یک بار رفته و به مقصد نرسیده را دوباره طی نمیکند، چه رسد به اینکه 10باره و 100باره برود و نرسد. چند سال پیش که خبری از فیسبوک و توییتر و شبکههای اجتماعی جدیدالظهور نبود، یک شبکه اجتماعی به نام «اورکات» وجود داشت که در ایران نیز افرادی عضو آن بودند. اگر آن زمان، کسانی که عهدهدار فرهنگ و فضای مجازی کشور هستند، به جای فیلترینگ «اورکات»، میفهمیدند که «اورکات» تنها یک آغاز است و باید آموزشهای لازم را به مردم در این خصوص ارائه کرد، امروز وضعیت حاکم بر شبکههای اجتماعی دچار چنین بلبشویی نبود که ناگهان هزاران نفر به نام ایران و ایرانی به صفحه فیسبوک «مسی» بروند و آن آبروریزی را به بار بیاورند. وقتی خانهها در ایران به گاز لولهکشی مجهز شد و افرادی بر اثر گازگرفتگی جان خود را از دست دادند، کل شبکه گاز کشور را با این استدلال که خیلیها به خاطر گاز جان دادند، قطع نکردند بلکه برنامههای آموزشی و فرهنگی گستردهای را تدارک دیدند که هنوز هم ادامه دارد. پدیدههای نوظهور تکنولوژیک را نمیتوان با بگیر و ببند، کنترل کرد که اگر اینگونه بود، با بستن «اورکات»، کار به «فیسبوک» نمیکشید و با ممنوعیت ویدئو، ماهواره چنین فراگیر نمیشد.
باید به همان نسخه رهبری عمل کرد؛ یعنی پدیدههای نوظهور را شناخت، پیشبینی کرد، برایشان برنامه ریخت و بدون حصاردرمانی، آسیبها را به حداقل رساند، بی آنکه تر و خشک را با هم سوزاند. شناخت جهان، پیشنیاز هر گونه تصمیمی در دنیای امروز است.
این کار اسمش حمله نیست . شما شلوغش می کنید . ما به دید سرگرمی به آن نگاه می کنیم و می گذریم از کنارش . فقط می خواهیم به مسی و دیگران بفهمانیم که مردم ایران هوادار تیمشان هستند و فونبال را به آرژانتین و آقای مسی بشناسانیم.
«چهار هزار تومان شارژ بفرست ، ترکیب ایرانو واست بفرستم» . این کامنت رو علیرضا (البته نه علیرضای خودمان) در پست لیونل مسی نوشته که به قول خودش زیاد ذر صفحات مختلف جامعه ی مجازی تکرار شد .
به گزارش کافه سینما به نقل از ایسنا ، هفته نامه حاشیه با 6 نفر از کسانی که در صفحه مسی کامنت گذاشته اند به گفت و گو پرداخته که مشروح آن در پی می آید :
- علیرضا ، چند ساله هستی و چه می کنی ؟
- 17 ساله و اهل مشهد هستم و دانش آموز سوم دبیرستان رشته انسانی .
- علاقه مندی تو به فوتبال باعث شد که در حمله به صفحه مسی شرکت کنی ؟
- این کار اسمش حمله نیست ، شماها شلوغش می کنید . ما به دید سرگرمی به آن نگاه می کنیم و می گذریم از کنارش . فقط می خواهیم به مسی و دیگران بفهمانیم که مردم ایران هوادار تیمشان هستند و فوتبال ایران را به آرژانتین و آقای مسی بشناسانیم .
-فکر نمی کنی این کار باعث می شود آبروی جامعه فوتبال و هوادارانش برود ، به جای اینکه باعث شناسایی فوتبال ایران بشود ؟
- ای بابا ، شما همه چیز را جدی می گیرید و هماهنگی ما را در این کار نادیده می گیرید . من اسم این کار را آبروریزی نمی گذارم و دیگر در موردش صحبت نمی کنم .
- هماهنگی ؟! در مورد این هماهنگی بیشتر توضیح می دهی ؟
- منظورم این است که در مدت کوتاهی توانستیم کاری کنیم که همه به این کامنت بازی ما واکنش نشان بدهند . سایت های خبری هم حتی در موردش نوشتند .
- تو اسم این کار را سرگرمی گذاشتی ؟ زیاد به اینترنت سر می زنی ؟
- من کلا اینترنت را سرگرمی می بینم . هنوز محصلم و خیلی زمان زیادی صرف اینترنت نمی کنم . آن روز هم دوستان به من خبر دادند . چون از شوخ طبعی من خبر دارند . از من خواستند در این برنامه جدید فیس بوک شرکت کنم . من تلاش کردم در کامنت هایی که می گذارم ادب را رعایت کنم . اگر هم دیده باشید من در کامنت هایم فحاشی نمی کنم .
- پس قبول داری که گروه زیادی کامنت هایی پر از کلمات رکیک نوشته اند ؟
- من کاری به دیگران ندارم . نظر خودم را گذاشتم . و کمی هم خندیدیم و دیگر حوصله پیگیری این برنامه رو ندارم . سرگرمی یعنی همین . وقتی را بگذرانی و بروی دنبال زندگی ات .
- در مورد فیلترینگ فیس بوک چه نظری داری ؟ فکر نمی کنی همین کارها باعث می شود که دولت مردد باشد تا فیس بوک را آژاد کند ؟
- اصلا . فیلترینگ ربطی به این موضوع ندارد . آن یک بحث سیاسی است و نه سرگرمی . الان هم که با این همه فیلترشکن ، یکی بخواهد کاری را انجام دهد ، می تواند و فیلتر کردن فیس بوک هم نمی تواند جلوی او را بگیرد .
از خانواده ات کسی هم عضو فیس بوک هست ؟ از تحصیلات پدر و مارت می گویی ؟
- من دو خواهد بزرگتر از خودم دارم که هر دو دانشجو هستند و هر دو هم عضو فیس بوک ولی اصلا فعال نیستند و زیاد به فیس بوک سر نمی زنند . پدرم دبیر آموزش و پرورش است و مادرم خانه دار .
کری خواندن در فضای مجازی به خانم ها این فرصت را می دهد که وارد گود شوند . متاسفانه آنها هم در توهین کردن و نوشتن کامنت و میزان حضورشان دست کمی از پسران ندارند . «باران» یکی از آنهاست که با ساخت یک پروفایل جعلی به سراغ صفحه فیس بوک مسی رفته و به معنای واقعی به مسی حمله کرده است .
- فقط برلای اینکه بتوانی به مسی فحش بدهی ، پروفایل جعلی ساختی ؟
- دقیقا . کسی را اصلا دوست ندارم . اصلا هم ازین کار ناراحت نیستم .
- اگر از کار خودت ناراضی نیستی ، چرا با نام واقعی خودت کامنت نگذاشتی ؟
- به دلایل شخصی . من دانشجوی حقوق هستم و حوصله سوال های همکلاسی هایم را ندارم که چرا به مسی فحش دادی .
- چرا از مسی متنفری ؟
- چند سال پیش مسی در مصاحبه با یک گزارشگر ایرانی که فکر می کنم کامران نجف زاده بود گفت که من ایران را نمی شناسم و ما با این کار به او ایران را شناساندیم .
- فکر نمی کنی که این توهین در جهان بازخورد خوبی نداشته باشد ؟
- در جهان هرکس که دوست دارد هرطوری که می خواهد در مورد ایران فکر کند . ما هم جمع شدیم دور هم شوخی کردیم . کمی هم فحش دادیم و خندیدیم . و هرکس هرچه می خواهد بگوید و بنویسد . ما که لذت بردیم . مسی هم که فارسی بلد نیست و چه کسی هم حوصله دارد این کامنت ها را ترجمه کند .
- معمولا چند ساعت از وقت خود را در فیس بوک می گذرانی ؟
- فیس بوک یعنی سرگرمی . با دوستانت حرف بزنی و دوستان جدید پیدا کنی و مطالب مورد علاقه خودت را بخوانی . یک جای کاملا شخصی است و کسی نمی تواند به تو بگوید این کار را بکن و این کار را نکن . تقریبا روزی سه چهار یاعت در فیس بوک هستم . تفریحی ندارم جز این .
- از اعضای خانواده ات هم کسی در شبکه های مجازی عضویت دارند ؟
- هم برادرم و هم خواهرم در فیس بوک عضو هستند ولی وارد این بازی ها نمی شوند . از آنها هم که خواستند بیایند و برای مسی چیزی بنویسند ، توجهی نکردند . پدر و مادر من هردو کارمند هستند و از اینکه من وقت زیادی در فیس بوک یا اینترنت می گذرانم راضی نیستند .
این فقط صفحه فیس بوک لیونل مسی نبود که کاربران ایرانی آن را مورد حمله قرار دادند . صفحه ی خانم مجری مراسم قرعه کشی فرناندا لیما نیز از این حمله در امان نماند . «جوجه اردک زشت .. یه چادر پیدا نمی شد تو اون خراب شده ؟؟ »
فرید یکی از گاربران ایرانی بود که در این صفحه فعالیت چشمگیری داشت . البته بعضی از کامنت هایی هم بودند که همراه با فحاشی بود .
- فرید در مورد تحصیلاتت به ما بگو و اینکه اهل کجایی ؟
- 26 ساله هستم و اهل دزفول خوزستان . کارمند دولتم و مدرک تحصیلی ام هم فوق دیپلم ریاضی است .
- چرا در کامنت ها از الفاظ رکیک استفاده می کنی ؟
- این جزئی از فرهنگ ماست که در شوخی های دسته جمعی برای خنداندن هم از الفاظ رکیک استفاده کنیم و به هم فحش بدهیم . شما اینطوری نیستی ؟
- به نظرت آیا این دلیل قابل توجیهی برای انجام چنین کاری است ؟
- به نظر من هست . یک شوخی دور همی همراه با خنده . حالا این وسط چار تا فحش بدیم چه اتفاقی می افتد ؟
- به صفحه مسی هم سر زدی یا فقط در همین صفحه کامنت گذاشتی ؟
- به فوتبال علاقه ندارم . در حد خواندن چند کامنت نگاهی انداختم اما صفحه خانم مجری برایم جالب بود . رفتم و چند کامنت هم گذاشتم .
- تو زیاد به فیس بوک سر می زنی ؟
- نه اصلا . شاید بعد از یک هفته به فیس بوک سر بزنم . فیس بوک یک سرگرمی برای من است . در حد گذراندن وقت یک یا دو ساعت . دوستان من در دنیای واقعی هستند و زیاد این دنیای مجازی را دوست ندارم .
- به نظر تو این کارها باعث نمی شود دید جهان به مردم ایران عوض شود ؟
- من موقعی که از کاری لذت ببرم به اینکه دیگران چه فکری می کنند ، بها نمی دهم . به این راحتی هم قرار نیست فرهنگ ما زیر سوال برود .
- فکر نمی کنی چنین کاری باعث می شود که فیلتر بودن فیس بوک همچنان ادامه داشته باشد ؟
- اصلا . این می تواند بدترین دلیل برای فیلتر بودن فیس بوک باشد . فیلترینگ این سایت خیلی پیچیده هست که نه من می دانم دلیل اون رو و نه پیگیری می کنم . وقت زیادی در روز رو در اداره هستم .و ترجیح می دهم به خانه که برمی گردم استراحت کنم .
بازی کری خواندن برای لیونل مسی دو روز است که در صفحه ی او همچنان ادامه دارد . بازیکنان ثابتی دارد و یک عده هم تازه نفس وارد میدان شده اند اما بازی مثل روز اول گرم نیست چرا که نوشته ها تکراری شده اند . پاشا به قول خودش دو روز است که یک نفس دارد در 2 میدان بازی می کند . هم لو مسی و هم فرناندا لیما . در یکی از کامنت هایش برای مسی نوشته « قول می دم با پرفکت استپس قدت 170 میشه ! بگم هاشم چند رنگشو بیاره ؟! »
- پاشا دو روز است که به قول خودت یک کله داری کامنت می گذاری . از کارت برای ما بگو .
- 23 ساله هستم و دیپلم هنرستان دارم و الان هم در یک کافی نت حوالی میدان امام حسین (ع) کار می کنم .
- کامنت های زیادی گذاشتی که اغلب همراه با توهین بود . چرا ؟ فکر نمی کنی زیاده روی کردی در این کار ؟
- شیرینی فوتبال به خواندن کری و کل کل هاست . این چیزهایی هم که شما اسم آن را گذاشته اید توهین یا زیر سوال بردن فرهنگ ایرانی ، همه و همه فقط یک ژست رئوشنفکرانه است . از بس دوست دارید با همه چیز مخالف باشید .
- کری خواندن که نباید لزوما همراه با فحش و توهین باشد .
- مزه این کار به همین فحش دادنش است . نه اینکه مودب بنشینیم روبروی هم و بکوییم آقا ما تیم شما را می بریم . باید دو ، سه تا فحش هم چاشنی کار کرد تا تاثیرش بیشتر شود . همین برنامه 90 را ندیدی ؟ همه به هاشم بیگ زاده و مسی تیکه می انداختند . حالا چون تلوزیون بود ، مودب بودند .
- در مورد مسی می گویی کری خواند فوتبالی بود . در مورد نوشتن کامنت های غیراخلاقی در صفحه خانم مجری چه دلیلی داری ؟
- دیدم یکی از بچه ها در یکی از کامنت ها نوشت به صفحه این خانم مجری هم سر بزنید بد نیست . نگاهی انداختم و دیدم برای سرگرمی هم چند کامنت بنویسم که بازی جدی شد . ما هم در دو میدان بازی کردیم . باید بگویم انصافا هم برای مسی و هم برای خانم مجری سنگ تمام گذاشتند .
- فقط برای سرگرمی برای مجری برنامه فحش نوشتی ؟
- بله ، به هرحال یکجورهایی هم حال همه را گرفت و نتوانستیم مراسم قرعه کشی را کامل ببینیم . حالا اگر به انگلیسی فحش داده بودیم باز یک تاثیری داشت . خانم که فارسی نمی داند . فقط نوشتیم و خودمان به نوشته های خودمان خندیدیم . از همه مهمتر کاری کردیم که این خانم مجری کلی هم معروف شود .
- چند ساعت در روز در اینترنت وقت می گذرانی ؟
- با توجه به شغلم تمام روز را . گاهی خسته می شوم از اینترنت و جذابیتش را برایم از دست می دهد . به همین فیس بوک گاهی پیش آمده دو روز سر نمی زنم . اما همیشه از بحث های این مدلی استقبال می کنم . فیس بوک را دوست دارم . دوستان جدید پیدا می کنم . سرگرم می شوم . با دوستانم حرف می زنم .
- تو در برنامه های قبلی از این دست هم شرکت کرده ای مثل حمله به صفحه فیس بوک بازیکن تیم ملی والیبال ایتالیا ؟
- بله . آنجا هم نقش پررنگی داشته ام و تا از دلیلش نپرسیدی ، بگویم از اینکه جوی ایجاد شد در مورد این آقا و نوع بازیش ، ما را عصبانی کرد و خواستیم عصبانیتمان را خالی کنیم . همین .
- از اعضای خانواده ات هم کسی عضو فیس بوک هست ؟ در مورد این اتفاقات برای آنها هم تعریف می کنی ؟
- من فرزند اولم و دو برادرم که هردو دانش آموز هستند و کاری به اینترنت ندارند . پدرم کارمند است و مادرم خانه دار . پدر من یک استقلالی و روی هاشم بیک زاده تعصب دارد و وقتی برایش تعریف کردم در فیس بوک چه خبر است ، گفت هرکاری دلتان می خواهد بکنید ولی آبروی این استقلالی را نبرید .
کاربران فیس بوک علاوه بر کامنت گذاری در صفحه شخصی لیو مسی ، صفحاتی هم برای حمایت از هاشم بیک زاده باز کردند و در بین کامنت ها هم صفحه ی خود را تبلیغ کردند . یکی از صفحات « کابوس شب های مسی با هاشم پلنگ » است . با مدیر این صفحه یک گپ کوتاهی زدیم .
- خودت را برای خوانندگان ما معرفی کن و بگو چند ساله هستی و چه می کنی .
- رضا هستم . 21 ساله و دانشجوی ادبیات عرب دانشگاه آژاد لاسلامی واحد بابلسر .
- چرا این صفحه را راه اندازی کردی ؟
- زمانی که شنیدم کاربران فیس بوک به صفحه مسی هجوم بردند و کامنت های توهین آمیز برایش نوشتند ، ناراحت شدم و با همکاری دوسم عرفان این صفحه را ساختیم تا مسیرفحاشی ها عوض شود که تا حدی نیز موفق شدیم .
- تو هم قلا در برنامه ای که کاربران ایرانی گروهی به صفحات حمله می کردید ، نقش دلاشتی ؟
- نه ، بار اول است که در چنین فضایی نقش دارم و کلی هم نازراحت شدم که گروهی اینچنین به یک بازیکن بین المللی توهین کردند .
- فیس بوک برای تو چه کاربردی دابرد ؟
- فیس بوک یعنی سرگرمی . یزی غیر از این نیست . من با دوستانم حرف می زنم ، به صفحات مختلف سر می زنم ، عاشق طنزم ، هرجا بحث طنزی باشد ، شرکت می کنم و وقت می گذارم .
_ وقت زیادی را در فیس بوک یا اینترنت صرف می کنی ؟
_ خیلی . به جز زمانهای که در دانشگاه هستم یا خوابم ، مابقی ساعت را در اینترنت می گذرانم . کار من با اینترنت است . من مدیر یک سایت موزیک هستم . اینترنت به جز سرگرمی ، شغل من هم هست .
_ از اعضای خانواده ات هم کسی عضو فیس بوک هست ؟ پدر و مادر تو با این موضوع که تو زیاد در نت وقت می گذرانی ، مشکل ندارند ؟
_ من دوتا خواهر بزرگتر از خودم دارم که هردو ازدواج کرده اند و کاری به این چیزها ندارند و درگیر خانواده خودشان هستند . پدرم فوق دیپلم و کارمند است و عصر ها هم می رود مغازه و مادرم هم خانه دار . آنقدر در زندگی دغده دارند که به این چیزها فکر نمی کنند .
همه کامنت های گذاشته شده اما با توهین همراه نبودند . بعضی طنز بودند و گروهی هم برای آنهایی که حمله کرده بودند ابراز تاسف کردند و گروهی هم با زبان انگلیسی عذر خواهی کرده بودند . محمد جواد در یک کامنت انگلیسی ، خود را هوادار مسی و بازیکنان و مردمان ایران را با فرهنگ معرفی و ازر مسی عذرخواهی کرده و تمام این اتفاقات را یک شوخی دانسته است .
_ در مورد خودت توضیح می دهی ؟
_ 20 ساله هستم از رامیان . تحصیلاتم فعلا دیپلم ریاضی و در حال حاضر هم دانشجوی رشته ی عمرانم .
_ چرا عضو فیس بوک شدی ؟
_ من به فیس بوک سر می زنم تا با دوستانی که از من دور هستند ، حرف بزنم . به بعضی از صفحاتی که دوست دارم سر می زنم و درباره ی مطالبی که در مورد آن می دانم ، نظر شخصی خودم را می نویسم و سعی می کنم در مورد مطالبی که نمی دانم ، اظهارنظری نکنم .
_ تو برای اولین بار است که در چنین برنامه ای شرکت کردی ؟
_ بله من برای اولین بار است که در چنین برنامه های گروهی آن هم از این مدل در فیس بوک شرکت می کنم و در صفحه مسی کامنت گذاشتم و خواهش کردم که دیگر دوستان بیشتر از این جهان سومی بودن خود را به رخ دیگران نکشند . ایران را جلوی 51 میلیون نفر خراب کردند .
_ چرا جهان سومی ؟
_ ما ایرانی ها فرهنگ و تمدن بی نظیری داریم ولی متاسفانه این کار دوستان بازتاب جهانی پیدا کرد و از نظر من ما را زیر سوال برد . به نظر من این کار دامن می زند به تصویر نامناسب از فرهنگ ایرانیان در جهان .
_ در خارج از فیس بوک چه سرگرمی داری ؟
_ بیرون از ف.ب هم سرگرمی من نشستن با دوستان و تبادل فکری است و گاهی هم اگر بشود کوهی می رویم و گاهی پیاده روی در جنگل ، با توجه به طبیعتی که شهر ما دارد .
_ در خصوص فیلترینگ فیس بوک چه نظری داری ؟ فکر نمی کنی همین اتفاقات باعث می شود فیلترینگ فیس بوک ادامه داشته باشد ؟
_ نه . به نظر من علت فیلتر کردن فیس بوک سرگرمی ما نیست . دلایل سیاسی دارد . البته شنیدم به دنبال رفع فیلتر فیس بوک هستند . شاید یکی از دلایلش نداشتن فرهنگ استفاده از فیس بوک است الان هم که شنیدم یکی از راههای اطلاع رسانی دوبت و اعضای آن می باشد .
_ به فضای سیاسی جامعه اشاره کردی ، خودت تا چه حد درگیر فعالیت های سیاسی هستی ؟
_ من همیشه سعی کرده ام یک میانه رو باشم در تمام کارها .
...
و این داستان ادامه دارد !