منصوره صامتی

کارشناس فرهنگی

منصوره صامتی

کارشناس فرهنگی

منصوره صامتی

رویای 1400 ساله ی مسلمانان جهان در حکومت اسلامی ایران به تحقق پیوسته و امروز این ظرفیت عظیم فرصتی تکرار نشدنی است. معتقدم که انسان به ضرورت ماهیت الهی و اندیشه ی خویش یک رسانه است وامروز در عصر رسانه ضروریست تا دغدغه های فرهنگی ،اجتماعی و سیاسی مان را باهم شریک شویم، باشد که در مسیر زمان به جامعه ی مهدوی نزدیک شویم."زندگی بهتر حق مسلم ماست!"

و همچنان که رهسپار آینده ایم بیندیشیم که :

ما ازین قرن نخواهیم گذشت
ما ازین قرن نخواهیم گریخت
با قطاری که دگران ساخته اند
هیچ پروازی نیست برساند ما را به قطار دوران
و به قرن دگران
مگر انگیزه و عشق ،
مگر اندیشه و علم ،
مگر آیینه و صلح
و تقلا و تلاش
بخت از آن کسی خواهد بود که مناجات کند با کارش
و در اندیشه ی یک مساله خوابش ببرد
و کتابش را بگذارد زیر سرش و ببیند در خواب حل یک مساله را
باز با شادی در گیری یک مساله بیدار شود ...

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات
همین که آیینه فاصله چشم در چشم شدنم شد ، همین که اشتیاق در چشمانم برق زد همین که انتظار را نفس کشیدم ...دلم گرفت و اندوه جانم را به لب رساند مولای من ! جمعه است و من پس از انتظاری کشنده دوباره برای کوه رفتن آماده می شوم ولی ناگهان قلبم تکان خورد... آنقدر که برای سلامتی خویش دعا کردم و انتظار کشیدم برای شما چه انتظاری کشیدم و چند هفته است که دعای ندبه ذکر جمعه هایم نیست ؟!
که همانا دنیا و آخرت یک جا تویی ،تویی،تویی...
کجاست آنکه براى برکندن ریشه ظالمان و ستمگران عالم مهیا گردیده؟ کجاست آنکه منتظریم اختلاف و کج رفتاریهاى اهل عالم را به راستى و اصلاح کند؟ کجاست آنکه امیدواریم اساس ظلم و عدوان را از عالم براندازد؟ کجاست آنکه براى تجدید فرائض و سنن اسلام که محو و فراموش گردیده؛ ذخیره است؟ کجاست آنکه براى برگردانیدن ملّت و شریعت مقدّس اسلام اختیار گردیده؟ کجاست آنکه آرزومندیم کتاب و حدود آن را احیا سازد؟ کجاست آنکه دین، ایمان و اهل ایمان را زنده گرداند؟ کجاست آنکه شوکت ستمکاران و متعدیان را در هم مى شکند؟ کجاست آنکه بنا و سازمانهاى شرک و نفاق را ویران مى کند؟ کجاست آنکه فسق و عصیان و طغیان را هلاک و نابود مى گرداند؟ کجاست آنکه برای کندن ریشة گمراهى و دشمنى مهیاست؟ کجاست آنکه اندیشه باطل و هواهاى نفسانى را نابود مى سازد؟کجاست آنکه ریسمان دروغ و افتراء را قطع خواهد کرد؟ کجاست آنکه متکبرانِ سرکش را هلاک و نابود مى گرداند؟ کجاست آنکه مردم ملحد، معاند و گمراه کننده را بیچاره کند؟ کجاست آنکه دوستان را عزیز و دشمنان را ذلیل خواهد کرد؟ کجاست آنکه مردم را بر وحدت کلمه و تقوى مجتمع مى سازد؟

کجاست باب الهى که از آن وارد مى شوند؟ کجاست آن وجه الهى که دوستان به سوى او روى آوردند؟ کجاست آن وسیله که بین آسمان و زمین پیوسته است؟ کجاست صاحب روز فتح و برافرازنده پرچم هدایت در عالم؟ کجاست آنکه پریشانیهاى خلق را اصلاح و دلها را خشنود مى سازد؟ کجاست آنکسی که از ظلم امتّ بر انبیاء و اولاد انبیاء دادخواهى مى کند؟ کجاست آنکه انتقام خون شهید کربلا را خواهد گرفت؟ کجاست آنکه خدا بر ستمکاران و تهمت زنندگان، او را پیروز مى گرداند؟ کجاست آنکه دعاى خلق پریشان را اجابت مى کند؟ کجاست آن بالاترین خلایق و صاحب نیکوکارى و تقوى؟ کجاست فرزند پیغمبر محمد مصطفى؟ و فرزند على مرتضى ؟ و فرزند خدیجه بلند مقام ؟ و فرزند فاطمه زهرا بزرگترین زنان عالم؟ پدر و مادرم فداى تو؛ جانم نگهدار و حامى ذات پاک تو باد اى فرزند بزرگان مقربان خدا. اى فرزند اصیل و شریف بزرگوارترین اهل عالم؛ اى فرزند هادیان هدایت یافته؛ ای فرزند بهترین مردان مهذّب؛ . . .

و ای فرزند یاسین و ذاریات؛ اى فرزند سوره طور و عادیات؛ اى فرزند آنکه خداوند در حقّش فرمود: دنى فتدلى فکان قاب قوسین او ادنى که نسبت به حضرت على اعلاى الهى مقرت ترین مقام است. کاش مى دانستم کجا دلها به ظهور تو قرار و آرام خواهد یافت؟ آیا به کدام سرزمین اقامت دارى؟ آیا به زمین رضوان یا غیر آن؛ یا به دیار ذوطوى متمکن گردیده¬اى؟ بسیار سخت است بر من که خلق را همه ببینم و ترا نبینم و هیچ از تو صدایى حتى آهسته هم بگوش من نرسد. بسیار سخت است بر من بواسطه فراق تو؛ و اینکه تو به تنهایی گرفتار باشی و نالة من نیز به حضرتت نرسد و شکوه به تو نتوانم. به جانم قسم که تو آن حقیقت پنهانى که دور از ما نیستى. به جانم قسم تو آن شخص جدا از مایى، که ابداً جدا نیستى. . . .

به جانم قسم که تو، همان آرزوى قلبى و مشتاق الیه مرد و زنِ اهل ایمانى که هر دلى از زیادت شوق او نالة مى زند. به جانم قسم تو آن عزّتی هستی که هم طرازی ندارد. به جانم قسم تو آن عظمتی هستی که هم قطاری ندارد. از آن نعمتهاى خاص عالى خداوندی، که مثل و مانند نخواهد داشت. به جانم قسم که تو از آن خاندان عدالت و شرفى که احدى برابرى با شما نتواند کرد. اى مولاى من؛ تا کى در (انتظار) شما حیران و سرگردان باشیم؟ تا به کى و به چگونه خطابى درباره تو توصیف کنم و چگونه راز دل گویم؟
اى مولاى من بر من بسى سخت است که پاسخ، از غیر تو یابم. سخت است بر من از تو بگویم و خلق تو را واگذارند. سخت و مشکل است بر من که بر تو ماجرای دیگرى (غیبت ممتد) پیش آمد.


إِلى مَتى أَحارُ فیکَ یا مَوْلاىَ وَ إِلى مَتى، وَ أَىَّ خِطابٍ أَصِفُ فیکَ وَ أَىَّ نَجْوى عَزیزٌ عَلَىَّ أَنْ أُجابَ دُونَکَ وَ أُناغى عَزیزٌ عَلَىَّ أَنْ أَبْکِیَکَ وَ یَخْذُلَکَ الْوَرى
عَزیزٌ عَلَىَّ أَنْ یَجْرِىَ عَلَیْکَ دُونَهُمْ ما جَرى

نظرات  (۲۱)

الا یا ایها المهدى، مدام الوصل ناولها
که در دوران هجرانت بسى افتاد مشکلها 
صبا از نکهت کویت نسیمى سوى ما آورد
ز سوز شعله شوقت چه تاب افتاد در دلها 
چو نور مهر تو تابید در دلهاى مشتاقان
ز خود آهنگ حق کردند و بربستند محملها 
دل بى‏بهره از مهرت، حقیقت را کجا یابد
حق از آیینه رویت، تجلى کرد بر دلها 
به کوى خود نشانى ده که شوق تو محبان را
ز تقوا داد زاد ره، ز طاعت بست محملها 
به حق سجاده تزیین کن، مَهِل محراب و منبر را
که دیوان فلک صورت، از آن سازند محفلها 
شب تاریک و بیم موج و گردابى چنین هایل
ز غرقاب فراق خود رهى بنما به ساحلها
 اگر دانستمى کویت، به سر مى‏آمدم سویت
خوشا گر بودمى آگه، ز راه و رسم منزلها
 چو بینى حجت حق را، به پایش جان فشان اى فیض!
متى ما تلق من تهوى، دع الدنیا و اهملها
پاسخ:
سلام سپاس از انتخاب مناسب شما
  • سجاد غلامی
  • سلام خانم زهرای عزیز . نمی دونم کجای زیر این سقف کبود زندگی می کنید اما امیدوارم هرکجا که هستید سالم و سربلند باشید .
    شما نوشته اید « تردید ندارم .. ازون دسته آدمها هستید که اگر کسی باهاشون مخالف باشه ، بهش وصله می چسبونن.» !
    در صورتی که شما ، دو تا کامنت گذاشتید ، یک بار من رو "نون به نرخ روز خور" معرفی کردید و توصیه هم نموده اید که نان بازوی خودم رو بخورم ! و یک بار هم به من وصله ی "خود شیفته بودن" زدید !! و یک بار در جایی دیگر مرا "متظاهر و ریاکار" نامیدید !! و .. در حالی که من کوچکترین اسائه ی ادب و یا کوچکترین برچسب و به قول شما وصله ای که مستقیما متوجه شخص شما باشد ، نزدم و به کار نبردم .
    حالا خودتان قضاوت کنید . چه کسی به مخالف خود سریعا وصله می چسباند ؟؟ فکر نکنید که از حرف هایتان ناراحت شده ام . چرا که شنیدن این حرفا در خصوص خودم از جانب شما یا دیگران ، حقیقتا ارزش ناراحت شدن هم ندارد . فقط می خواستم که شما را در قضاوت نمودن یاری داده باشم .

    در رثای این شب ظلمانی هزار و چهارصد ساله

                        وقتی نمانده است ...

    وقتی نمانده است ، بیا با خبر شویم
                                        با راهیان مرز شرف، همسفر شویم
    خورشید در نیامده، شب گشت روز ما
                                        باری ، بیا همره باد  سحر  شویم
    شکی به کار نیست، که غافل اگر شدیم
                                       مانند مرغ بسمله، بی بال و پر شویم
    با   کاروان   سرخ   ولایتمدار ها
                                      حق گو و حق شناس و حقیقت نگر شویم
    وقتی ولی فقیه زمان ، در تعرض است
                                      باید تمام قد ، همه آسیمه سر شویم
    باید به پای دار ، چو "نواب" بوسه  زد
                                      ظالم ستیز ، تیر بلا را سپر شویم
    شاید به پای خفته ی نازک خیال ها
                                      خاری شویم ، یا مگر نیشتر شویم
    کابوس کور سلطه پذیران کور را
                                      آشفته تر کنیم ، که آسوده تر شویم
    مردانه در برابر ظلم ها بایستیم
                                      بنیاد کفر را به تباهی تبر شویم
    گمگشتگان وادی جهل و غرور را
                                      آگاه تر کنیم ، و یا راهبر شویم
    یادش مدام زنده که فرمود این چنین
                                      باید حسین را به عمل ، رهسپر شویم
    خون شهید ، خشک نگردد به روزگار
                                      مائیم کز عبور زمان ، خشک تر شویم
    غفلت مکن عزیز که چندان بعید نیست
                                       همراه ناکثین ، من و تو "فتنه گر" شویم
    آید هنوز ناله ی "هل من معین" بگوش
                                       ننگ است در پگاه عمل ، کور و کر شویم
    عمری برای اهل بیت پیمبر گریستیم
                                       اکنون چرا برای دگر ، نوحه گر شویم ؟!
    عمار یاسری چو نباشد به عهد ما
                                       باید به حق ، محقق هر خیر و شر شویم
    خون شد دلم ، ز مسئله ی "بی بصیرتی"
                                       عامل بهوش باش ، صاحب نظر شویم





    واقعا که مگه خود شیفته کلمه خیلی بی ادبی و ناجوریه؟اینجا که

    من بدتر از اینم  دیدم وشما اعتراض نکردین منظورم به آقا سجاد بود..خودش متوجه بود به شعرش طعنه زدم..اونم یه شعر طعنه آمیز گفت 

    حالا مهم نیست زیاد شما خاطر خودتونو آشفته نکنید

    از قدیم بودن اینجور آدما در مدح پادشاهها و  صاحبان مملکت شعر می گفتن

    میدونی خانم صامتی حرف زیاد دارم ولی از شما چه پنهون از سایه خودمم می ترسم می ترسم به سرنوشت دوستام که به خدایی که همه ما بهش اعتقاد داریم عضو هیچ گروه وحزب و... نبودن و از هیچ منافقی خط نمی گرفتن،دچار بشم..اینجا که اومدم اول فکر کردم نویسنده اون متن نامه به ارمیا شما بودین تازه یه کمی که گذشت دو زاریم افتاد البته شما نوشته های اون خانم رو تایید کردین ..خودم اعتقاد دارم که حق با شماست نباید با احساسات مذهبی مردم بازی کرد و نباید به اسم اسلام کار غیر اسلامی کرد ولی  همین نزدیک خودمون،همین آدمای خودی ،همین مسلمونا که مثلا مسلمونن، کارایی با اسلام کردن که هیچ گروه ودسته قدرتی از پسش برنمیومد.. میدونی چرا ؟چون مردم حقیقتش رو با همه وجودشون لمس کردن از نزدیک..من درد دارم ..هر روز دخترای جوان و زیبای شهرمو می بینم که شغل کثیف دارن و حتی از عنوان کردنشم باکی ندارن..هر روز می بینم که همه خودخواه تر و بی گذشت تر میشن،خانواده های از هم پاشیده ..هر روز از نزدیک به مردم نگاه می کنم و تو دلم میگم خدایا صبر بده همه عصبی شدن دین گریز شدن متنفر شدن ..منم متنفر شدم ..

    اونوقت آقا سجاد سرخوش به قول برره ایا هی از خودش شعر دروکنه..

     

    پاسخ:
    زهرا جان!
    هیچ ترتیبی و آدابی مجوی هر چه میخواهد دل تنگت بگو
    این کمترین کاریه که از من برای خواهرم بر میاد سنگ صبورتم خواهر!
    به همه ی ما سخت می گذره باور کن .اساسا هر انسانی که اندیشه و خط فکری داشته باشه بهش سخت می گذره
  • سجاد غلامی
  • دیگر پیامی از تو مرا نارد 
                               این ابرهای تیره طوفان زا
    زین پس به زخم کهنه نمک پاشد 
                               مهتاب سرد و زمزمه دریا 
    کج متوجه شدی در حمایت از امیرتون حضرت آقا به دارتون نمی زنن شک نکنید با اطمینان به راهتون ادامه بدین خیالتون تخت
    پاسخ:
    بانو جان مخاطب و یا موضوع بحث را اشاره بفرمایید تا بحث در مجرای اصلی خود پیش رود .اگر موضوع مناسبی هم به نظرشما می رسد برای گفتگو پیشنهاد دهید

    اشتر؟!اشتر می چراند؟!ای خدااااا

    تردید نداشتم همچین آدمی هستی

    خودشیفته..خیلیم خودشیفته

    از اونا که کسی باهاشون مخالف باشه بهش وصله می چسبونن

     

    آخر شعرت مام بگیم آورین آورین

    پاسخ:
    مخاطب شما چه فردی است ؟ 
    قرار است در این رسانه شیوه ی گفتگوی صحیح حتی با مخالفین با ادب را تمرین کنیم .چرا اینگونه  می نویسید؟!
  • سجاد غلامی
  • میان عاشق و معشوق ، رمزی است ؛ ... چه داند آنکه اشتر می چراند ! 
    پاسخ:
    ای پیک راستان خبر یار ما بگو
    احوال گل به بلبل دستان سرا بگو
    ما محرمان خلوت انسیم غم مخور
    با یار آشنا سخن آشنا بگو
    برهم چو می‌زد آن سر زلفین مشکبار
    با ما سر چه داشت ز بهر خدا بگو
    هر کس که گفت خاک در دوست توتیاست
    گو این سخن معاینه در چشم ما بگو
    آن کس که منع ما ز خرابات می‌کند
    گو در حضور پیر من این ماجرا بگو
    گر دیگرت بر آن در دولت گذر بود
    بعداز ادای خدمت و عرض دعا بگو
    هر چند ما بدیم تو ما را بدان مگیر
    شاهانه ماجرای گناه گدا بگو
    براین فقیر نامه آن محتشم بخوان
    با این گدا حکایت آن پادشا بگو
    جان‌ها ز دام زلف چو بر خاک می‌فشاند
    بر آن غریب ما چه گذشت ای صبا بگو
    جان پرور است قصه ارباب معرفت
    رمزی برو بپرس حدیثی بیا بگو
    حافظ گرت به مجلس او راه می‌دهند
    می نوش و ترک زرق ز بهر خدا بگو
    فقط پیشنهاد بود میگم خوبه که آدم نون بازوشو بخوره..
  • سجاد غلامی
  • طعنه و خنده به اشعار و شعارم بزنید 
                                    تیر غم بر دل دیوانه و زارم بزنید 
    در حمایت از امیرم حضرت خامنه ای 
                                     می شوم میثم تمار ، بدارم بزنید 
     
    دیدند دشمنان که در این راه ، لاف نیست 
                                    شمشیر دوستان علی در غلاف نیست 
    در این قبیله نخل تناور همیشه هست 
                                       مقداد هست ، مالک اشتر همیشه هست 
    اینجا که کوفه نیست ، خوارج علم شوند 
                                       سلمان نمرده ، اباذر همیشه هست 
    روشن ترین روایت عمار می شویم 
                                       در عشق سید علی ، همه تمار می شویم 

    ساحت روح خدا عرض ارادت می کنم 
                                       با علمدار ولایت باز بیعت می کنم 
    رهبرم سید علی گر بخواهد از من جان و سر 
                                       سر به پایش می نهم ، غسل شهادت می کنم 

    تیم هسته ای ام که به توافق رسید ا هر لحظه  یه خبر خوشحال کننده ای میاد رو سایتا..نمی دونم امیدی هست یا نه؟ولی از خدا می خوام که به مردم ایران رحم کنه..نظرارو که می شنوم می بینم که هر کی که توپش پره مخالفه توافقه و هر کی که این تحریما گرفتارش کرده  موافق..از ظریف یه اسطوره ساختن در حد امیر کبیر..اگه خدا کمک کنه شاید یه مشکلاتی حل بشه خدا کنه مقطعی نباشه..نمی دونم تو سراشیبی هستیم یا برعکس..

    آقا سجاد وقتی نوشته هات و شعرات رنگ تظاهر می گیره  ناراحت میشم..می خوام  ته دلم بگم مهدی بیا مردمت رو به نام دینت نابود کردن

    مثل این می مونه که بنویسی (ای نفس من بیدی..)

     

    جانانی و جان بر تو سپردیم و نمردیم
    در هرم نگاه تو فسردیم و نمردیم

  • سجاد غلامی
  • یک روز به هیبت سحر می آید 
    با سوز دل و دیده ی تر می آید 
    یک روز به انتقام 72 شمس می آید
    با سیصد و سیزده قمر می آید

    ما در ره عشق ، نقض پیمان نکنیم 
    گر جان طلبد ، دریغ از جان نکنیم 
    دنیا اگر از یزیدیان لبریز شود 
    ما پشت به سالار شهیدان نکنیم 

    من مست شراب دل روحانی خویشم 
    مجنون "علی" ، رهبر عرفانی خویشم
    هرچند حیا می کنم از دلبر دلها 
    دلبسته ی دلدار خراسانی خویشم 

    بی خامنه ای شعار هم عهدی جیست ؟!
    بی خامنه ای ، ندای یا مهدی چیست ؟! 
    هرکس که نشد فدایی خامنه ای 
    بی شک تو بدان ، فدایی مهدی نیست 

    عمریست که از حضور او ، جا ماندیم
    در غربت سرد خویش ، تنها ماندیم 
    او منتظر است تا که ما برگردیم 
    ماییم که در غیبت کبری ماندیم 

  • سجاد غلامی
  • تا یادت می کنم ؛
                     باران می آید .
                              
     نمی دانستم لمس خیالت هم ،
                                  وضو می خواهد !

            « الهم عجل لولیک الفرج  »
  • سجاد غلامی
  • زینب  نهال غم ، چه به ویرانه می نشاند
    می ریخت خاک و ، آب هم از دیده می فشاند
    آن کوه استقامت و آن معدن وقار
    در ماتم رقیه ، دگر طاقتش نماند
    زینب که تا سحر ، همه شب در قیام بود
    آن شب دگر ، نماز شبش را نشسته خواند .

                  
                     ********

    دیگر مگوی به هیچ کجا ، گفتگوی آب
    چون می رود به پیش همه ، آبروی آب
    از هرکجا که می گذرد ، ناله می کند
    از چشمه ، آب چونکه روان شد به جوی آب
    در باغ و راغ ، زمزمه ی غم فزای اوست
    از غصه چنین فتاده ، به روی نکوی آب
    آن آب رودخانه که در دشت می رود
    گویی عزیز گم شده دارد ، به کوی آب
    دیوانه وار می رود و ناله می کند
    پیچیده به کوه ، ناله ی غم در گلوی آب
    سرگشته ، بی قرار ، به هر شهر و هر دیار
    بنگر به هر زمان و مکان ، جستجوی آب
    پیوسته سر به ساحل دریای غم زند
    آن موج بی قرار ، که خیزد به روی آب
    این اضطراب آب ، کجا هست بی سبب
    بیهوده نیست ، حسرت پرهای هوی آب
    آب ، روزی عزیز شد که فاطمه شد خواستار او
    حاضر نشد به خدمت او ، یک سبوی آب
    با خون وضو گرفت حسین بن فاطمه
    در ساحل فرات ، به جای وضوی آب
    عطشان کنار علقمه عباس جان سپرد
    چشمی به سوی خیمه ، و چشمی به سوی آب
    مهر خموشی لب علی اکبر ، عقیق شد
    در پرده ماند ، قصه ی راز مگوی آب
    داغ علی ، به دامن آب است نقش ننگ
    سودی نداردش دگر ، این شست و شوی آب
    قاسم که تشنگی ز رخش برده آب و رنگ
    دیگر چه جای حرف گل و گفتگوی آب
    عطشان ، گرسنه ، اصغر ششماهه جان سپرد
    با خود به گور برد علی اصغر  ، آرزوی آب
    خجلت برای آب همین بس بود "حسان"
    کآخر بسوخت گلشن دین ، روبروی آب

     حبیب الله چایچیان

  • سجاد غلامی
  • ما منتظر منتقم آل رسولیم .
    الهم عجل لولیک الفرج والعافیه و النصر و واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه والمستشهدین بین یدیه .

    سر راه تو نشستم ، به تمنای نگاهی
    چه شود عاقبتم را زخدا خیر بخواهی !
    با لباسی که بهر غم جدت بپوشم
    با همین رنگ سیاهش ، زدلم رفته سیاهی
    آمدم تا که بگویم سر یارم به سلامت
    تسلیت بر تو بگویم ، همره ناله و آهی
    گر نگاه تو نباشد ، به خدا هیچ نماند
    نه امانی ، نه قوامی ، نه ثباتی ، نه سپاهی
    عزت عشق عیان است در این عزای حسینی
    چه شود امر فرج را ، زخدا خود تو بخواهی !

    الهم اکشف هذه الغم عن هذه الامه بظهور ولیک الحجه بن الحسن (ع)


    پاسخ:
    سلام علی آل یاسین
  • سجاد غلامی
  • الهم عجل لولیک الفرج و العافیه و النصر . و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه والمستشهدین بین یدیه ...

    ای حجت خدای ، که عشقت امان ماست
    ذکر تو در محافل روضه ، نشان ماست
    خون گریه کن که ماتم جد غریب توست
    یار دل حزین تو آه و فغان ماست
    ما را نوای نوحه جد او جانفزاست
    الحق که روضه ، داروی روح و روان ماست
    هرجا که می رویم دم از عشق می زنیم
    آری حدیث مهر تو ، ورد زبان ماست
    پرچم ، چراغ ، آب ، سیاهی ، کتیبه ، اشک
    این ها همه بهانه سر نهان ماست
    سر نهان ما که به جز شاه عشق نیست
    در قبضه ولایت او جسم و جان ماست
    سلطان عشق ، آبروی عالمین کیست ؟
    آنکه هماره در گروش آرمان ماست
    هستی به دست تو ، دل تو در کف حسین
    دست تو بر سر و غم او سایبان ماست
    در حال روضه معنی هر زمزمه تویی
    غمگین مباش زمزمه طرز بیان ماست


    الهم اکشف هذه الغمه عن هذه الامه بظهور الحجه (ع)

  • سجاد غلامی
  • ضمن تسلیت به مناسبت فرارسیدن ایام سوگواری سرور و سالار سهیدان ، حضرت اباعبدالله الحسین و اصحاب و یارانش (سلام الله اجمعین) ؛ چه خوب است که بدانیم وقتی خداوند انجام شعائر الهی واجبی چون "حج" را به گونه ای قرار می دهد که بدون اذیت و آزار جانور و جانداری باشد ؛ چگونه ممکن است انجام شعائر مستحبی چون عزاداری را با اذیت و آزار ، موجب قرب و تقرب به خدا و پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) بداند ؟ 
    در منطق دین ، عمل واجب با گناه جمع نمی شود چه برسد به عمل مستحب . پس در انجام عزاداری باید مواظبت کرد تا ... 

    این یک نکته ؛ نکته دیگر اینکه به نظر شما یک عزاداری خوب و در عیار و کلاس بالای امامان دین (ع) چه ویژگی ها و مشخصه هایی دارد ؟ آیا امروزه عزاداری های ما جدا از نیت صادق و همت بالای برگزارکنندگان آن ، با چرخش از فضای سنتی به سمت و سویی مدرن! (خصوصا در مداحی ها ) دچارآفاتی نشده اند که لازم به بازبینی و بازنگری و انجام پالش از آن باشد ؟ 

    سلام خانم صامتی
    حالتون خوبه؟
    من اصلا این پست را نخوندم و نمیدونم راجع به چیه و فقط یه سوال از شخص شما که بالاخره جزیی از صدا و سیما هستید دارم:
    چرا فیلمی راجع به پیشینه ایران مثلا امپراطوری های کوروش و داریوش و اشکانیان و ساسانیان ساخته نمیشه ؟؟ چرا منشور کوروش در صدا وسیمای ما کوچکترین انعکاسی داده نمیشه؟؟ سلاطین مصر برای ساختن اهرام غلامانشان را مجبور میکردند که کار کنند ولی کوروش برای ساخت تخت جمشید علاوه بر اینکه که به کارگران حقوق می داد آنها را بیمه نیز می کرد!!! کارها و افکار کوروش بقدری غنی به نظر میرسه که من خیلی شنیده ام که او را یکی از پیامبران دانسته اند!!این ها هویت و تمدن و تاریخ ایرانی ملی ماست که اگه به فراموشی برن امثال کشورهای 200 ساله ای نظیر آمریکا بخودشان اجازه میدهند که فریبکاری را به dna ما نسبت دهند یا فیلم هایی نظیر سیصد ساخته بشه یا فرزند های فرزند هایمان دیگر نخواهند دانست ایران 2500 سال پیش تمدنی داشته و کوروش نامی کارگران خود را بیمه نیز میکرده!
    نظر شما چیه ؟ با حرف من موافقید یا خیر؟ اگر موافقید میشه دلیل اینکه چنین فیلم هایی ساخته نمیشه رو بگید و اگر مخالفید میشه دلیل مخالفت خود را بگویید؟
    ممنون
    پاسخ:
    سلام
    عالیم و بسیار خوب البته به لطف خدا که سلامتی رو به من برگردوند
    در این خصوص به نظرم باید از کلام الهی بیاموزیم . خداوند در قرآن از مخالفین و موافقین می گوید از ادیان مختلف هم نام می برد و بدون تعصب تحلیل می کند .آنچه سوال فرمودید فرابخشی است و بخشی از آن به درون سازمان و مدیران بر می گردد و بخش بسیار عظیمی از آن به بیرون سازمان سیاستگذاران و اندیشمندان . برخی به اشتباه تصور می کنند با نگاه حذفی در همه ی موارد حتی تاریخ می شود حقانیت خویش را اثبات کرد در حالی که در زندگی اهل بیت علیهم السلام هم بارها و بارها معصوم ع با اندیشمندان ادیان دیگر به مباحثه می پرداختند و دیگران از پاسخ های صحیح و روشن معصوم ع بر اساس چارچوب دین نه تنها قانع می شدند بلکه خود مسلمان می شدند !
    جناب آرمان بخشی از مسایل نیز به نگاه من و شما ی توده ی مردم بر می گردد یعنی بر اساس جامعه شناسی ایرانی خود ایرانیان در طول تاریخ دچار نگاه حذفی بوده اند و متاسفانه این اخلاق ناپسند از گذشتگان میراث ما گشته .بعنوان مثال حتی بناهای تاریخی همچون عالی قاپو نشان از چنین مساله ای دارند عالی قاپو در زمان صفویه بنا شد ولی وقتی قاجاریه بر اوضاع مسلط گشت تمام بنا را دستخوش دگرگونی کرد و حتی آثار زیبا و نقاشیهای تاریخی و کتابها را از بین برد که صفویه را حذف کند ! بعد از قاجار هم پهلوی آمد و چنین کرد و حتی نقاشیهایی اضافه کرد البته بعد از قاجار یکی از تاجران بنا را خریداری کرد و در واقع بخش خصوصی عالی قاپو را از ویرانی نجات داد و شما همین سرنخ رابگیر و تعمیم بده به بخشی از پاسخ می رسی ،بخشی دیگر از مشکلات در تولید یا تولید نشدن محصول رسانه ای نیز به سلیقه ای عمل کردن مدیران بر می گردد و البته کم یا ناآگاهی در خصوص تاریخ و اهمیت آن .
    به عقیده ی بنده اسلام و منش شیعه در طول تاریخ آنقدر قابل دفاع است که نیازی نیست پرسشی و یا عقیده ای حذف شود بلکه باید با مخالفین به گفتگو نشست و با ذکر حقایق آنان را نیز به این چارچوب سعادتمندی دعوت نمود.البته نوشتن راحت تر از عمل کردن است .. یک نکته ی کلیدی که در این پایان به نظرم می رسد سیاسی عمل کردن بسیاری از مدیران است جناحی عمل کردن شخصی نگاه کردن برای کوتاه مدت تصمیم گرفتن مشکلات متعددی را برای جامعه ی ایران حتی برای رسانه ایجاد نموده است به هر موضوعی که نگاه می کنی پوششی از سیاسی نگری بر آن مشهود است داخل پرانتز بگویم که گاهی در غفلت من و شما تمام انرژی نمایندگان مجلس صرف تصویب قانونی می شود که مثلا فلان شخص از اعضای مجمع تشخیص مصلحت باشد یا نباشد بعد دوباره در دوره ای دیگر همین انرژی صرف می شود که این قانون حذف شود و جالب که در برخی موارد دقیقا خلاف قانون قبلی در دوره ی قبل تصویب می شود واین مشکل توده ی مردم است که نماینده و یا مسئول را مستقیم  یا غیر مستقیم انتخاب می کنند اختیار همه چیز را هم به دستش می دهند و سپس می روند و می خوابند در حالی که همه ی مسئولان باید از سوی مردم نظارت و مورد پرسش قرار گیرند
  • سجاد غلامی
  • آیا جزیره خضراء افسانه است یا واقعیت دارد ؟ 

    آیا جزیره خصراء یک جا و یک مکان ثابتی است ؟ یا اینکه هرکجا حضرت باشد آن جا جزیره خضراء است ؟!  
    دل اهل ایمان سبز و خرم و پایگاه حضور حضرت حجت (عج) است . قلب ها از ایمان و نور معرفت خشکیده است . قلب مومن ، جزیره خضراء است ... 
    《 قلب سبز و خرم به نور ایمان و آباد به یاد خدا پیدا کنید ، تا برای شما امضاء کنیم که امام زمان (عج الله) آن جا هست . 》 حضرت آیت الله محمد تقی بهجت رحمت الله علیه 



  • سجاد غلامی
  • فرض کن حضرت مهدی (عج) بر تو ظاهر گردد : 
     
    ظاهرت هست چنانی که خجالت نکشی ؟ 
    باطنت هست پسندیده ی صاحب نظری ؟ 
    خانه ات لایق او هست که مهمان گردد ؟ 
    لقمه ات در خور او هست که نزدش ببری ؟ 
    پول بی شبهه و سالم زهمه دارایی ات ، 
    داری آنقدر که یک هدیه برایش بخری ؟ 
    حاضری گوشی همراه تو را چک بکند ، 
    با چنیین شرط که در حافظه دستی نبری ؟ 
    واقفی بر عمل خویش ، تو بیش از دگران 
    می توان گفت تو را شیعه اثنی عشری ؟ ... 

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">