مصاحبه با وطن امروز
وطن امروز:
منصوره صامتی یکی از موفق مجریهای رسانه ملی است که در سالهای حضورش در صدا و سیما حوزههای مختلف برنامهسازی، نویسندگی، گویندگی، ترجمه و اجرا را تجربه کرده، او اگرچه در قالب برنامههای تلویزیونی همچون «مرزهای سیاست»، «خونه من خونه تو»، «منتظران خورشید»، «شوق یاران»، «پندار»، «سیمای خانواده»، «باغ کاغذی»، «پنج راه سیاست»، «کارگاه خلاقیت»، «صبح بخیر ایران» و... خوش درخشیده در حال حاضر مخاطبانش بیشتر صدای او را از رادیو و در قالب برنامههای چالشی و جنجالبرانگیز همچون «انقلاب روژلب در سینمای ایران ،قطب نمای 11،فرصت ها و چالش های فضای مجازی،جنگ نرم،زن امروز جامعه ی فردا که دغدغه ی زنان ایرانی را صریح و شفاف با مسولین مطرح می کند می شنوند .دغدغه های این مجری ارزشی صدا و سیما را باهم مرور می کنیم .
عموما مجریان در سیما منویات تهیهکننده را منعکس میکنند و در حال حاضر مجری مستقل همانند گذشته نداریم، چرا؟
تا حدودی با نظر شما موافقم. ابتدا یک نکته را یادآوری کنم، یک برنامه ماحصل تلاش یک گروه و مجری نماینده گروه و ویترین برنامه است و چگونگی تعامل گروه با مجری و بالعکس در اجرا و خروجی برنامه تاثیرگذار است، پس این دو را از هم جدا نبینیم. اما در نگاه کلان سیستمی نکته مهمتر احساس عدمامنیت شغلی است. هنگامی که تنها با یک تلفن و حتی بدون نامهای مکتوب یا ادله کافی با اعمال سلیقه فرد یا جریان سیاسی خاص مجری ممنوعالتصویر میشود، در این فضا نمیشود توقع مجری مستقل داشت، نمیشود توقع برنامهساز مستقل داشت.
اما در برنامههای شما که موضوعات بسیار چالشی را برای اولینبار در رسانه مطرح کرده عدم استقلال احساس نمیشود بلکه جسارت خاصی در پرداختن به دغدغههای نظام و رهبری داشتهاید.
امیدوارم همینگونه که فرمودید باشد. بنده این را مدیون فضای بسیار مناسب رایو هستم که مدیران سازمان در ایجاد آن سهم قابل توجهی داشتهاند البته ویژگیهای شخصیتیام نیز بیتاثیر نیست!
لطفا منظورتان را از ویژگیهای شخصیتی صریح مطرح کنید.
به عقیده بنده خود انسان به تنهایی یک رسانه است، حال این رسانه به عنوان یک برنامهساز یا مجری در جمع با عصر ارتباطات و رسانههای جمعی به یک ابررسانه تبدیل میشود که جدای از جهانبینی و ایدئولوژی خویش نیست یعنی برنامهسازی که به شاخصهای جامعه مهدوی میاندیشد برنامهای متفاوت از برنامهسازی که تنها به انتفاع مالی میاندیشد خواهد ساخت. فردی که امروز در رسانه نظام اسلامی حضور دارد باید حکیم باشد بدین معنا که به حوزههای مختلف دینی، سیاسی، اجتماعی، روانشناسی و حتی ادبی آگاه باشد و مسائل بینالمللی را رصد کند، البته بنده با نوعی از متخصص شدن که این روزها مد شده بسیار مخالفم، با مدرک نمیشود حکیم شد! ابتدا باید متعهد به ارزشها بود چنانکه شما با صرف 4 سال میتوانید اصطلاحا متخصص تربیت کنید اما تعهد ریشهای است به این راحتی ایجاد نمیشود، چهبسا افراد متعهدی که خدمت کردند و افراد متخصصی که خیانت. وقتی به آنچه میگویی ایمان داری جسارت ورود به چالشها را هم خواهی داشت، یک مثال میزنم تفاوت مجری و بازیگر در این است که مجری موفق باید تا میتواند خودش باشد و بازیگر موفق تا میتواند خودش نباشد. تصور کنید بانوی مجری که میخواهد از حجاب سخن بگوید وقتی فلسفه حجاب در چارچوب بایدها و نبایدهای اندیشهای او به درستی تعریف نشده چگونه میتواند وارد حوزههای چالشی موضوع حجاب شود؟ ذات نایافته از هستیبخش/ کی تواند که شود هستیبخش! اینجاست که میگوید ولی اثر نمیبخشد.
اما خانم صامتی! در سالهای اخیر شاهد ورود مجری- بازیگران در سیما بودیم که مخاطب زیادی را جذب کرده است.
البته جذب مخاطب به چه قیمتی؟! هیچگاه با این واژه ارتباط نگرفتم، وقتی میگوییم مجری از یک شخصیت حقیقی صحبت میکنیم و این با بازیگری سنخیت ندارد اما به هر حال برخی به واسطه همین واژهسازیها آمدند و سالهای سال تصویرشان پخش شد و سبکی از اجرای سخیف و لمپن را ارائه کردند حتی به جایگاه رسانه هم آسیب زدند و بعد هم رفتند آنسوی آبها!
یعنی میان مجریان سازمان شایستهسالاری نیست؟
تا ویژگیهای شایستگی چه باشد؟! مدیر، برنامهساز و مجری در رسانه اسلامی مسؤولیت خطیری برعهده دارند بویژه آنکه رسانه ما دولتی است و خود بارها شاهد بودم که مخاطب ایراد و اشکال برنامهها را متوجه رهبری میداند و این بیانصافی است، در صورتی که خود رهبری هم صراحتا فرمودند به رسانه انتقاد دارند. البته نباید تلاشهای بسیار خوبی که انجام شده را نادیده گرفت و اغراق نیست اگر بگویم رسانه ما پاکترین رسانه جهان است ولی تا رسانه تراز جامعه مهدوی فرسنگها فاصله داریم اما درباره انتخاب مجریان، معضلی به نام تهیهکنندگان رابطهمند که با رانت وارد سیما میشوند وجود دارد تا جایی که بسیاری از تهیهکنندگانی که تحصیلات مرتبط دارند و هماکنون میتوانم از ایشان نام ببرم بیکار هستند و گاهی چند برنامه مهم و ویژه یک شبکه را تنها و تنها یک تهیهکننده ولی با نامهای مختلف انجام میدهد! خب حالا شما از تهیهکنندهای که در واقع جای دیگران را غصب کرده توقع دارید چه مجری با چه ویژگی جذب کند؟ تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل...
با این اوصاف حضور برخی مجریان بانو که در قاب تصویر با چادر ظاهر میشوند و بیرون از سازمان با ظاهری غیرمتعارف یا حتی آرایش برخی مجریان مرد توجیهپذیر است؟
اگر منظور شما را به درستی فهم کرده باشم باید بگویم به همان اندازه هم ناپسند است که یک مجری چادری به خاطر برنامه و با توجیه جذب مخاطب چادرش را جلوی دوربین بردارد. اینجا رسانه اسلامی است اگر صرفا جذب مخاطب مطرح باشد که خیلی کارها میشود انجام داد! بحث گریم هم مربوط به عدم استفاده از گریمورهای معتقد و متخصص است.
حالا که گفتوگو به اینجا رسید میتوان گفت اشکال به مدیران سازمان وارد است؟
به عقیده بنده مدیران ارشد رسانه نسبت به ارزشهای نظام و مطالبات رهبری کاملا آگاه و متعهد هستند اما درباره مدیران اجرایی و برخی مدیران میانی جای بحث است. برخی گروهها به صورت خزنده در رسانه فعالیت میکنند که همانها از تهیهکنندگان و مجریان خاص حمایت کردند و نتیجه آن آسیب به وجهه رسانه ملی شد. ایکاش برخی مدیران ما تنها به مدیر مسلمان بودن اکتفا نکنند و به معنای حقیقی چگونگی مدیریت اسلامی را در عملکرد خویش لحاظ کنند.
این جسارتی را که در رادیو گفتوگو به وجود آمده بود را مدیون مدیریت ابولفضل نوروزی هستیم. با این عملکرد مثبت بهتر نبود ایشان در همین شبکه حضور میداشتند؟
در جایگاهی نیستم که تصمیم بگیرم چه کسی مدیر باشد چه کسی نباشد اما باید بگویم برخی مدیران مثل جناب نوروزی به حقیقت بچههای متعهد و انقلابی را با رسانه آشتی دادند به گونهای که بسیاری وقتی فضای باز حضور نیروهای مذهبی را در این شبکه میدیدند باور نمیکردند.
الان همان جریان بچههای انقلابی از نبودن ایشان ناراحت هستند.
در حال حاضر به عنوان یک برنامهساز چه دغدغهای دارید؟
سخنان اخیر رهبری در خراسانشمالی در تبیین و تدوین نقشه راه برای جامعه اسلامی ایران بر پایه منطق اسلامی در قالب تمدن نوین اسلامی بسیار ذهنم را مشغول کرده بویژه که ایشان مبحث سبک زندگی اسلامی را به جزئیات مطرح کردند و در یک مرور کوتاه حداقل 50 عنوان موضوع در این زمینه قابل بررسی است، قابل توجه برخی دوستان که به دنبال سوژه بهروز هستند! در حوزه زنان، بر اساس آمار تا اسفند 1390، 6میلیون زن مطلقه، 1891000زن بیوه و یک میلیون دختر بالای 35 سال که به تجرد قطعی رسیدهاند داریم که این رقم با احتساب 10 درصد افزایش طلاق حدود 10 میلیون زن مجرد با شرایط خاص میشود که به تنهایی برابر با جمعیت یک کشور است و خود این مساله، گونهای از سبک زندگی نامتعارف را در کلانشهرها ایجاد کرده که متاسفانه در حال سرایت به جامعه روستایی نیز هست.
درباره فضای مجازی هم عدم تشکیل شبکه ملی اطلاعات بهرغم تاکیدات رهبری موضوع قابل طرحی است و به دلایلی که در این مقال نمیگنجد مردم جنگ نرم را جدی نگرفتهاند که این هم جای کار فراوان دارد.
ممکن است در حوزههای دیگر هم شاهد فعالیت خانم صامتی باشیم؟
حتما، دنیای رسانه به سوی استفاده از نیروهای چندمنظوره و چندقابلیتی رفته و دیگر برای ساخت یک برنامه نیاز به قشونکشی نیست. اگرچه در گذشته همکاریهای مقطعی با رسانههای مکتوب داشتم ولی علاقهمندم فعالیت در حوزه رسانههای مکتوب را به صورت مستمر پیگیری کنم.
خانم صامتی! کلام آخر با شما.
بسیاری از اوقات این ابیات را زمزمه میکنم
نردبان این جهان ما و منی است/ عاقبت این نردبان افتادنی است
لاجرم هر آنکه بالاتر نشست/ استخوانش سختتر خواهد شکست!
َ
انشاءالله عاقبت بخیری قسمتمان باشد.