منصوره صامتی

کارشناس فرهنگی

منصوره صامتی

کارشناس فرهنگی

منصوره صامتی

رویای 1400 ساله ی مسلمانان جهان در حکومت اسلامی ایران به تحقق پیوسته و امروز این ظرفیت عظیم فرصتی تکرار نشدنی است. معتقدم که انسان به ضرورت ماهیت الهی و اندیشه ی خویش یک رسانه است وامروز در عصر رسانه ضروریست تا دغدغه های فرهنگی ،اجتماعی و سیاسی مان را باهم شریک شویم، باشد که در مسیر زمان به جامعه ی مهدوی نزدیک شویم."زندگی بهتر حق مسلم ماست!"

و همچنان که رهسپار آینده ایم بیندیشیم که :

ما ازین قرن نخواهیم گذشت
ما ازین قرن نخواهیم گریخت
با قطاری که دگران ساخته اند
هیچ پروازی نیست برساند ما را به قطار دوران
و به قرن دگران
مگر انگیزه و عشق ،
مگر اندیشه و علم ،
مگر آیینه و صلح
و تقلا و تلاش
بخت از آن کسی خواهد بود که مناجات کند با کارش
و در اندیشه ی یک مساله خوابش ببرد
و کتابش را بگذارد زیر سرش و ببیند در خواب حل یک مساله را
باز با شادی در گیری یک مساله بیدار شود ...

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «غرب» ثبت شده است



 در خلال بحث با دوستان پیرامون موضوع حجاب ، چنین عنوان و ادعا شد که « آیا وجود این همه زنان موفق در زمینه های علمی و غیر آن ، در کشورهای غربی ، باعث فساد جامعه [ خودشان ] شده اند ؟! »

 در حقیقت گوینده ی این سخن ، در مقام توجیه "عدم لزوم داشتن حجاب توسط بانوان در جامعه ، و منافات نداشتن آن با موضوع ترویج فساد" به پیشرفت های علمی غرب ، به عنوان شاهد مثالی بر صحت ادعای خود ، روی آورده است ! این نوشتار همانطور که از عنوان آن پیداست ، بنا دارد در این موضوع ، با شما مخاطبان عزیز ، سخن بگوید و به این مغلطه پاسخ دهد .

نخست انکه ، پیشرفتی که امروزه در غرب وجود دارد ، پیشرفت در علم ، صنعت و تکنولوژی است . نه در موضوعات و ابعاد مربوط به انسانیت انسانها . در این زمینه ، غرب نه تنها پیشرفتی ننموده ، بلکه بنا بر شواهد و دال بر قراین ، متکی بر ایسم های خود ساخته ، پسرفت و سیری قهقرایی نیز داشته است . خصوصا آنچه که دایر در حوزه ی اخلاقیات ، وجدانیات ، عواطف و احساسات انسانی و بشری می باشد . نکته ی دوم این است که عمده پیشرفت های علمی امروزه ی غرب ، رهین تلاش ها و کوشش های عالمانه دانشمندان پیشین است ، نه ره آوردی از انسان امروزی غرب باشد !
دانشمندان بزرگی که در طی چندین قرن ممارست و مجاهدت های علمی خود ، و با بهره مندی از آثار و تالیفات دانشمندان پیش از خود ، توانستند قافله ی علم را به جلو حرکت داده و چنین امروزه ، شکوفایی علمی را برای غرب به ارمغان بیاورند . دانشمندانی که عمدتا "انسانهای غیر اخلاقی_ای" نبوده اند . حتی امروزه نیز کسانی که در وادی علم و کشف رموز و اسرار علمی جهان ، در مرزهای دانش حرکت می کنند ؛ کسانی نیستند که به دنبال جنبه های فسادآور در غرب رفته و از جلوه های دلفریب آن متاثر شده باشند .
  ما می دانیم که یکی از مظاهر اغواگرانه ی فساد و تباهی در غرب ، همین موضوع استفاده ی ابزاری از زنان و به بردگی کشانیدن آنان ، تحت مقوله ی دروغین "آزادی" و بی حجابی است که به انحاء مختلف ، از مد گرفته تا انواع جلوه گری ها و دیگر مظاهر آن ؛ نیروی های خلاق ذهن و اندیشه ی جوانان را ، در مسیری نادرست ، به تباهی می کشاند . در اینجا باید به اراده ی فردی و مستقل از محیط ، این دانشمندان تبریک گفته و مباهات نمود که توانسته اند برخلاف جریان موجود در جامعه ی خود ، عمر خود را در عرصه ی علم و دانش مصروف نمایند . چرا که اصولا ، صرف کردن عمر در وادی علم ، با تلف کردن آن در فساد ، سازگاری نداشته و ندارد . بلکه چه بسا بسیاری از این دانشمندان عزیز ، برای موفقیت هرچه بیشتر خود و رسیدن به دستاوردهای بیشتر علمی ، از لذت های مشروع ، معقول و اندک خود نیز ، چشم پوشی نموده باشند .
البته ناگفته نماند که ضمن آنکه تلاش های فردی این دسته از افراد ، در خور تقدیر و ستایش است ؛ اما از آنجا که چرخه ی تولید علم در غرب ، چرخه ای معلول و بیمار است ، لذا تمامی دستاوردها و فرآورده های علمی این دانشمندان ، خواسته یا ناخواسته در خدمت منافع استکباری غرب قرار می گیرد .
 اما اشاره ی ما به وجود انحاء مختلف مظاهر فساد آور بی حجابی در غرب ، از آن رو بود که ما یا باید مطابق تعالیم اسلام ، برای حجاب ، حدود و شروطی قائل باشیم (مثلا وجه و کفین ؛ نه آنچه ادعا نمودید : چند تار مو ! ) ؛ و یا اصلا هیچ حد و مرزی برای بی حجابی قائل نباشیم ! یعنی در این سخن ، ما نمی توانیم برای موضوع بی حجابی ، حدودی تعریف کنیم و بی حجابی را محدود بکنیم ! چرا که اگر بخواهیم بی حجابی را در جامعه (تحت عنوان حجاب آزاد است ) ترویج و تبلیغ کنیم ، ولیکن برای بی حجابی نیز حدودی قائل شویم (مثلا حجاب شخص ارمنی که مثال زدید که مفسده ای بر آن مترتب نیست ) ؛ باز این سوال مطرح است که آیا این کار نیز خود نوعی اجبار و تحمیل نمی باشد ؟! .. آیا این کار با اصل آزادی منافات ندارد ؟! .. یا نه ، اضولا بر اساس کدام برهان عقلی ، یا نص آیات وحی ! یا منابع نقلی و سنت ! قائل به این موضوع (ترویج بی حجابی ولی محدود و تعریف شده ) هستید ؟؟!! .. یعنی همین سوال پرسشگر که در باب لزوم رعایت حجاب شرعی ، مطرح نمودند ؛ در آینجا نیز دقیقا و عینا ، دوباره تکرار و مطرح می شود ! یا اینکه نه ، ما نمی توانیم برای موضوع بی حجابی ، قائل به حدود و کیفیتی شویم (یعنی بی حجابی به هر شکل آن ) که در آن صورت ، ما شاهد انواع انحرافات رفتاری و جلوه گری های شیطانی خواهیم بود ، که دیگر نه مقدمه ی بی عفتی و فساد و تباهی در جامعه خواهد بود ، بلکه عین و خود بی عفتی و فساد و تباهی در جامعه خواهد شد . )

 اما آنچه موجب رشد علمی در جهان غرب شده است ، معلول عوامل دیگری است که ما عمدتا چشم خود را بر روی آن رموز و اسرار می بندیم و راز موفقیت غرب را در امور دیگری جستجو می کنیم که گاهی چنین آدرس به غلط و اشتباه هم می دهیم ! یکی از علل موفقیت غرب در این عرصه ، رعایت کردن جدی و مجدانه ی "نظم و انضباط" در زندگی است . همان نظمی که حضرت علی (ع) در واپسین لحظات عمر شریف خود ، در مورد آن چنین وصیت می کنند : « شما را به رعایت دو چیز سفارش می کنم ، یکی رعایت کردن نظم در امور است .. »
مورد دیگر از سلسله موارد و علل موفقیت غرب در تولید موفق علم در جهان ، بهره مندی از عامل "مدیریت صحیح" می باشد . همان مدیریتی که پیامبر (ص) را چنین دردمندانه بدان وا می دارد که بفرمایند : « من از فقر (فقر می تواند قابل تسری به تمام حوزه ها باشد از جمله فقر فرهنگی ، فقر فکری ، فقر مادی ، فقر علمی و .. ) بر امت خود نمی هراسم ؛ من از آنچه که بر امت خود واهمه دارم ، سوء تدبیر _سوء مدیریت_ در زندگی است .» این حدیث گهربار در کنار سایر احادیث و روایات دیگر که بر اهمیت موضوع "عقل معاش" تاکید داشته و دارند را می توان جملگی در این مبحث (سوء مدیریت) گنجاند و تبیین نمود .

 در اهمیت موضوع بهره مندی غرب از مدیریت صحیح و عالمانه درپیشرفت های علمی ، همین بس که غرب ، با استفاده از این ابزار توانسته است ، امروزه با ساختار سازی و سیستم پردازی در این موضوع ، به نوعی مهندسی در ترسیم نقشه ی راه خود ، دست یابد ؛ به نحوی که موجب جذب و سرریز شدن تمامی نیروهای فکری و سرمایه ها و دستاوردهای علمی در سرتاسر دنیا ، به سوی خود شود . این موضوع خود به سان "فتح الفتوح" غرب در این عرصه است ! یعنی تا مادامی که این چرخه و معادله ف جنین معیوب پابرجا باشد ، این غرب خواهد بود که همچنان قافله سالار علم در دنیا بوده و به عنوان مرکز و قطب اول علم در دنیا ، در قله ی آن بدرخشد .
اهمت آنچه عنوان شد تا بدانجاست که فرد و جامعه ای که مدیریت علمی جهان را در دست داشته باشد ، مدیریت در سایر بخش ها را نیز ، در دستان خود خواهد داشت ؛ از جمله مدیریت در عرصه ی فرهنگ ، هنر ، فکر و فلسفه و حتی دین ! چرا که بر طبق احادیث و روایات دینی ، "علم" ، ماهیتی چون "سلطان" دارد . «العلم ؛ السلطان ! » که هیچ چیز دیگر بر او سلطه نخواهد داشت . علم ، پشتوانه ی اصلی قدرت ، و عامل پیشرفت همه جانبه ی می باشد . مرجعیت علمی در دنیا ، یعنی مرجعیت در سایر بخش ها . چرا که علم خود اقتدار است و اقتدار با خود می آورد . هرکس که این اقتدار را داشته باشد ، به همه ی مقاصد خود ، می تواند دست پیدا کند . تفوق و برتری امروزی غرب بر سایر دنیا ، به واسطه ی برتری علمی انان است و از این منظر ارزیابی و تفسیر می شود . « العلم ؛ السلطان . من وجد صال به ، و من لم یجده صیل علیه » « دانش ، سلطنت و قدرت است . هرکس آن را بیابد ، با ان [می تواند] یورش برد و هرکس آن را از دست بدهد ، به او یورش می برند .»
 پایان قسمت اول . نویسنده سجاد غلامی
  • منصوره صامتی

ده ها سالهاست می گوییم ،می نویسیم ، می شنویم ،تکرار می کنیم  که :با فرهنگ غربی در تضادیم 

ظاهرا مهم نیست نتیجه ی مذاکره چه می شود یعنی در این مورد اصلا نتیجه مهم نیست

مهم این است که به جای" شکلات داغ "روی تابلو می نویسیم "هات چاکلت"  و این یعنی هات چاکلت از شکلات داغ قدرتمندتر است نه روی میز مذاکره ن

نه در گفتگو،  بلکه وقتی قرار است جنسی به فروش برود  قدرتمند تر است ، وقتی قرار است عده ای لباس بپوشند و به عروسی بروند قدرتمند تر است

وقتی قرار است کسی با کلاس تر و عملی تر حرف بزند قدرتمند تر ابه نظر می رسد.

حقیقت این است که  مساله ی ما نتیجه نیست  ،  حقیقت این است که  مساله ی ما تناقض است

سال هاست که در ذهنیت ایرانی در نسبتی متناقض از غربی بدمان می آید ولی  سال هاست در سبکی از زندگیدر روشی از تفکر در نیرویی از منابع انسانی قدرتمند ترش می بینیم ،

درلباس  پوشیدن ،در اندیشیدن ، در مهمانی ، در دانشگاه ، در چگونگی کافی نوشیدن  حتی درتزیین خانه هایمان  که در تصویر رویاهایمان 

طرفدارش هستیم،

 در مذاکره رقیبش!

 وه ! که ما ایرانیان سخت دوگانه ایم نه با دیگران  که با خودمان !

 به خاطر بسپار هنگامی که به جای "شکلات داغ "می نویسی "هات چاکلت "

این یعنی هات چاکلت از شکلات داغ قدرتمند تر است....

  • منصوره صامتی

 مهم نیست نا زمان ظهور منجی کی فرا خواهد رسید  آنچه اهمیت دارد آن  است که شیعه یعنی پیرو تلاش کند تا خود را لایق آن "زمان موعود"سازد ،شایسته ی جامعه ی مهدوی همان مدینه ی فاضله ای که به یقین سرآغاز دنیایی آباد است درمسیرعقبایی آبادتر همان آبادانی که محصول تقواست .

مهم نیست نا زمان ظهور منجی کی فرا خواهد رسید آنچه اهمیت دارد آن است که مهدویت گرایی دکترین شیعه غرب را آشفته ساخته ،با ایدئولوژی مواجه شده است که فرد موعود را انتظار می کشد ونه سرزمین موعود را ،گفتمانی که زمان موعود را بر می تابد و نه مکان موعود را .

 و اینک غرب سراسیمه تلاش می کند تا زمان موعود را نیز در ضبط خویش درآورد و سعی دارد اشخاص و افراد موعود را در مکاتب متعدد بشری یا دینی غیر شیعی در مقابل مهدی موعود (عج) معرفی می کند .

 و در این میان در حالی که بیش ازهر زمان دیگر عصر، عصر رسانه است  بر ماست که دکترین مهدویت  شیعه را در گستره ای از  حقیقت و در دامنه ی یقین  بی کم و کاست به تصویر بکشیم تا روح از جان جهان رفته را بازگردانیم .

  • منصوره صامتی

به این مفهوم بیشتر بیندیشیم:

"ما از نابودی انقلاب نمی ترسیم مااز انحراف انقلاب می ترسیم"

 

دهان کودکان شیری هم بوی غرب می دهد،  می خواهیم از منتظران  مهدوی باشیم؟!

با روابط باز و بی شکل به سوی جامعه ی اسلامی پیش می رویم؟!


با مبانی اقتصاد سرمایه داری می خواهیم جامعه ی اسلامی بسازیم؟!



با حمایت از هالیوود روسری به سر می خواهیم  ام القرای فرهنگ اسلامی باشیم؟!

این نذهبون؟!...

  • منصوره صامتی