آن هنگام که همسفر نسیم صبحگاهی مشامت پر می شود از عطر گلهای محمدی
آن هنگام که نجوای عاشقانه ی بلبلکان سرمست تو را شیدا می کند
آن هنگام که به تسبیح مربی مهر و آفتاب حوای مبهوت، نام خواهی گرفت
آن هنگام که در آغوش طبیعت، حس مادرانه ات با بهار گره می خورد
آن هنگام که وجودت آتش می شود و حکمتی به شیرینی شعر در تو حلول می کند
آن هنگام که شوق پرنده بودن در کالبدت زلزله می افکند
گویی در رستاخیز امکان به معشوقه بودنت ایمان می آوری
حوا! سیب سرخ را از دستان پروردگار عاشق بچین و خویش را در گرمای وجودش قربانی کن
اینجا در سرزمین گلها گویی در بهشت ساکنی...
حلاوت این روزهای بهشتی در قمصر کاشان را از دست ندهید
کعبه را گفتم که این بوی دل انگیز از کجاست؟
هاتفی گفتا که بی شک از گلاب قمصر است
سبب شگفتی است که اروپاییان از آن سوی مرزهای خاکی فراتر از اندیشه به سرزمین گلها سفر می کنند تا اکسیر زندگی عطر و اسانس گل محمدی را برای قوت روح به سوغات ببرند آنگاه ایرانی ها شیفته ی ادکلن های غوطه ور در الکل اروپایی هستند !!