انتخابات
چند ساعت مانده به وقت آزمون ...
قرارمون پای صندوق های رای
اللهم لا تسلط علینا من لا یرحمنا
چند ساعت مانده به وقت آزمون ...
قرارمون پای صندوق های رای
اللهم لا تسلط علینا من لا یرحمنا
نتیجه ی دهمین دوره ی انتخابات مجلس شورای اسلامی در حوزه ی سبک زندگی و گرایشات سیاسی مردم قابل واکاوی و بررسی است . ودر نگاهی آینده پژوهانه حامل پیام های خاص در حوزه ی خانواده و جامعه است .
به این مهم اندکی بیندیشیم تا در روزهای آینده این پست تکمیل شود .
لطفا نظرات خود را مرقوم بفرمایید .
ادامه دارد ...
این روزها آنچه در ازدحام سیاسی بازی ها کمرنگ می نماید رشادت هایی است که اهالی مخلص این دیار در نهایت گمنامی انجام داده اند آنهایی که چشمان بیدار انقلاب بوده اند مرور زندگی شان معیاری است برای سنجش آنکه به چه کسانی رای ندهیم.
مسولان محترم و کاندیداهای گرامی !
به جای آنکه فرصت اندک خود را صرف سخنوری های مطول و بیهوده کنید لطفا یک نسخه از فیلم برگزیده ی سی و چهارمین جشنواره ی فیلم فجر " ایستاده در غبار "را در ستادهای انتخاباتی و میادین اصلی شهر اکران کنید تا هم برخی از مسولان پر مشغله و هم جوانان با حاج احمد متوسلیان بیشتر آشنا شوند . پیمان می بندم دیدن این فیلم سبب خواهد شد با عزم و اراده ای آهنین در انتخابات شرکت کنیم و انتخاب بهتری داشته باشیم .
نو اندیشی در دگردیسی برخی جای توجه فراوان دارد
جای تامل است :
اتاق فکر چنین تصمیماتی در رسانه ی ملی ام القرای مرز های نه شرغی نه غربی کجاست ؟!!
این اتاق فکر متشکل از چه افرادی با چه نوع اندیشه ای است ؟!!!
از بالادست بوی حلوا می آید ...
تمام شهر را بوی حلوا برداشته ....
و این دهان های وامانده اما...
بوی حلوای شیرین ذهن ها را پر کرده ...
این دهان های باز وامانده صف کشیده اند کف می زنند و سوت می کشند و سور و سات و بساط است
حلوای رنگ به رنگ بیلبوردی شده ، شهر را رنگ و رو داده و برخی را آبرو ...
تو ! آری تو ! می دانی چرا دست های پینه بسته ی کار بلاتکلیف ، تلخی می بلعند ؟!
نکند این حلوا تنها بویش شیرین باشد ؟
بدبین باش ! نکند سر گردنه حیران، ایستاده ای متحیر !
تاریخ، گواه حلوا حلوا کردن هاییست که دهان وامانده باز این ذهن های پایین شهری رعیت مسلک بی سواط را شیرین نکرده است .
تاریخ آبستن بوی حلوایی است که سیاست از آن فارغ خواهد شد و تو باور خواهی کرد که می شود شیرینی حلوا را به ربان مشکی زینت داد و در خاتمه ی یک ختم به مشایعت کنندگان گور، تقدیم نمود ...
پیام قبول قطعنامه 598
ما درصدد خشکانیدن ریشههای فاسد صهیونیزم، سرمایهداری و کمونیزم در جهان هستیم. ما تصمیم گرفتهایم، به لطف و عنایت خداوند بزرگ، نظامهایی را که بر این سه پایه استوار گردیدهاند نابود کنیم؛ و نظام اسلام رسول اللّهـ صلی اللّه علیه و آله و سلم ـ را در جهان استکبار ترویج نماییم.
ما مظلومین همیشۀ تاریخ، محرومان و پابرهنگانیم. ما غیر از خدا کسی را نداریم. و اگر هزار بار قطعه قطعه شویم، دست از مبارزه با ظالم بر نمیداریم.
هم اکنون اگر امریکا یک کشور اسلامی را به بهانۀ حفظ منافع خویش با خاک یکسان کند، چه کسی جلوی او را خواهد گرفت؟ پس راهی جز مبارزه نمانده است، و باید چنگ و دندان ابرقدرتها و خصوصاً امریکا را شکست، و الزاماً یکی از دو راه را انتخاب نمود: یا شهادت. یا پیروزی. که در مکتب ما هر دوی آنها پیروزی است.
مبارزه با رفاهطلبی سازگار نیست؛ و آنها که تصور میکنند مبارزه در راه استقلال و آزادی مستضعفین و محرومان جهان با سرمایهداری و رفاهطلبی منافات ندارد با الفبای مبارزه بیگانهاند. و آنهایی هم که تصور میکنند سرمایهداران و مرفهان بیدرد با نصیحت و پند و اندرز متنبه میشوند و به مبارزان راه آزادی پیوسته و یا به آنان کمک میکنند آب در هاون میکوبند. بحث مبارزه و رفاه و سرمایه، بحث قیام و راحتطلبی، بحث دنیاخواهی و آخرتجویی دو مقولهای است که هرگز با هم جمع نمیشوند. و تنها آنهایی تا آخر خط با ما هستند که درد فقر و محرومیت و استضعاف را چشیده باشند. فقرا و متدینین بیبضاعت گردانندگان و برپادارندگان واقعی انقلابها هستند.
اینجانب به نظامهای امریکایی و اروپایی اخطار میکنم که تا دیر نشده و در باتلاق مرگ فرونرفتهاید، از خلیج فارس بیرون روید. و همیشه اینگونه نیست که هواپیماهای مسافربری ما توسط ناوهای جنگی شما سرنگون شود؛ که ممکن است فرزندان انقلاب ناوهای جنگی شما را به قعر آبهای خلیج فارس بفرستند.
آری، اگر ملت ایران از همۀ اصول و موازین اسلامی و انقلابی خود عدول کند و خانۀ عزت و اعتبار پیامبر و ائمۀ معصومین ـ علیهم السلام ـ را با دستهای خود ویران نماید، آن وقت ممکن است جهانخواران او را به عنوان یک ملت ضعیف و فقیر و بیفرهنگ به رسمیت بشناسند؛ ولی در همان حدی که آنها آقا باشند ما نوکر، آنها ابرقدرت باشند ما ضعیف؛ آنها ولیّ و قیّم باشند ما جیرهخوار و حافظ منافع آنها؛ نه یک ایران با هویت ایرانی ـ اسلامی؛ بلکه ایرانی که شناسنامهاش را امریکا و شوروی صادر کند؛ ایرانی که ارابۀ سیاست امریکا یا شوروی را بکشد
اما در مورد قبول قطعنامه که حقیقتاً مسئلۀ بسیار تلخ و ناگواری برای همه و خصوصاً برای من بود، .... ، با قبول قطعنامه و آتش بس موافقت نمودم؛ و در مقطع کنونی آن را به مصلحت انقلاب و نظام میدانم. و خدا میداند که اگر نبود انگیزهای که همۀ ما و عزت و اعتبار ما باید در مسیر مصلحت اسلام و مسلمین قربانی شود، هرگز راضی به این عمل نمیبودم و مرگ و شهادت برایم گواراتر بود. اما چاره چیست که همه باید به رضایت حق تعالی گردن نهیم.
همین تربت پاک شهیدان است که تا قیامت مزار عاشقان و عارفان و دلسوختگان و دارالشفای آزادگان خواهد بود. خوشا به حال آنان که با شهادت رفتند! خوشا به حال آنان که در این قافلۀ نور جان و سر باختند! خوشا به حال آنهایی که این گوهرها را در دامن خود پروراندند!
خوشا به حال شما ملت! خوشا به حال شما زنان و مردان! خوشا به حال جانبازان و اسرا و مفقودین و خانوادههای معظم شهدا! و بدا به حال من که هنوز ماندهام و جام زهرآلود قبول قطعنامه را سر کشیدهام، و در برابر عظمت و فداکاری این ملت بزرگ احساس شرمساری میکنم. و بدا به حال آنانی که در این قافله نبودند! بدا به حال آنهایی که از کنار این معرکۀ بزرگِ جنگ و شهادت و امتحان عظیم الهی تا به حال ساکت و بیتفاوت و یا انتقاد کننده و پرخاشگر گذشتند!
من در میان شما باشم و یا نباشم به همۀ شما وصیت و سفارش میکنم که نگذارید انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بیفتد. نگذارید پیشکسوتانِ شهادت و خون در پیچ و خم زندگی روزمرۀ خود به فراموشی سپرده شوند.
روحانیون وابسته ضررشان از هر فرد ناپاک دیگر بیشتر است. و همیشه این دسته از روحانیون مورد لعن و نفرین خدا و رسول و مردم بودهاند؛ و ضربات اصلی را به این انقلاب، روحانیون وابسته و مقدسمآب و دینفروش زدهاند و میزنند.
هیچ چیزی به زشتی دنیاگرایی روحانیت نیست. و هیچ وسیلهای هم نمیتواند بدتر از دنیاگرایی، روحانیت را آلوده کند. چه بسا دوستان نادان یا دشمنان دانا بخواهند با دلسوزیهای بیمورد مسیر زهدگرایی آنان را منحرف سازند؛ و گروهی نیز مغرضانه یا ناآگاهانه روحانیت را به طرفداری از سرمایهداری و سرمایهداران متهم نمایند.
رهبر انقلاب با تبریک عید مبعث به همهی انسانهای آزاده، بشریت را نیازمند درسهای بعثت دانستند و افزودند: بعثت پیامبر (ص) برای مقابله با جاهلیتی بود که نه فقط مخصوص جزیرةالعرب، بلکه بر امپراطوریهای آن روز دنیا نیز حاکم بود.
حضرت آیتالله خامنهای گفتند: اسلام در آن زمان به مقابله با گمراهی در زندگی انسانها پرداخت که از یک طرف ناشی از شهوات نفسانی و جنسی مهارگسیخته و از طرف دیگر ناشی از حاکمیت غضب و قساوت ویرانگر بود.
ایشان با اشاره به بازتولید جاهلیت در عصر کنونی، بر همان دو پایهی «شهوت» و «غضب»، افزودند: امروز نیز شاهد شهوترانی بیمنطق و بیمهار و قساوت و کشتار بیحدومرز هستیم با این تفاوت که جاهلیت کنونی متأسفانه مجهز به سلاح علم و دانش شده و بسیار خطرناکتر است.
ایشان تأکید کردند: البته در مقابل، اسلام نیز مجهزتر و نیروی عظیم اسلامی با استفاده از ابزارهای گوناگون در دنیا گسترده شده و امید به موفقیت نیز بالا است اما شرط آن «بصیرت» و عزم و همت است .