منصوره صامتی

کارشناس فرهنگی

منصوره صامتی

کارشناس فرهنگی

منصوره صامتی

رویای 1400 ساله ی مسلمانان جهان در حکومت اسلامی ایران به تحقق پیوسته و امروز این ظرفیت عظیم فرصتی تکرار نشدنی است. معتقدم که انسان به ضرورت ماهیت الهی و اندیشه ی خویش یک رسانه است وامروز در عصر رسانه ضروریست تا دغدغه های فرهنگی ،اجتماعی و سیاسی مان را باهم شریک شویم، باشد که در مسیر زمان به جامعه ی مهدوی نزدیک شویم."زندگی بهتر حق مسلم ماست!"

و همچنان که رهسپار آینده ایم بیندیشیم که :

ما ازین قرن نخواهیم گذشت
ما ازین قرن نخواهیم گریخت
با قطاری که دگران ساخته اند
هیچ پروازی نیست برساند ما را به قطار دوران
و به قرن دگران
مگر انگیزه و عشق ،
مگر اندیشه و علم ،
مگر آیینه و صلح
و تقلا و تلاش
بخت از آن کسی خواهد بود که مناجات کند با کارش
و در اندیشه ی یک مساله خوابش ببرد
و کتابش را بگذارد زیر سرش و ببیند در خواب حل یک مساله را
باز با شادی در گیری یک مساله بیدار شود ...

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات

۴۲ مطلب با موضوع «رسانه ی ملی» ثبت شده است

یک رادیو هزار خاطره

منصوره صامتی |

یک برنامه ی جنجالی با موضوع ازدواج موقت 

یک فیلسوف ، یک روانشناس و یک وکیل و بنده ی خدا مجری و سردبیر که نمی دانست با این حجم از نظر های پارادوکسیکال از منظر اساتید چه کند؟!

و البته چشمان صدابردار وهمکارانی که با شنیدن حقایق ازدواج موقت از تعجب گرد شده بود آنسوی استودیو اتاق رژی یا فرمان


  • منصوره صامتی

یک رادیو ،هزار خاطره

منصوره صامتی |
نمایشگاه مطبوعات و اهالی رسانه
  • منصوره صامتی

  • منصوره صامتی

دارابی مچکریم !

منصوره صامتی |

آروم نداره قلب من دلم ی گوله آتیشه    اگر نباشی پیش من دلم یه پروانه میشه ...

.

.

.

مبادا تو دیگه تنهاش بذاری تک و تنها تو این دنیاش بزاری            دل مسافری که باز دوباره هوای دیدن گلشو داره ...


شبکه های تلویزیونی رو مرور می کردم که یکدفعه یک موسیقی کاملا خاص شنیدم...

نام شبکه ،نسیم ، نام برنامه ،رادیو هفت  خواننده ی جوان رو هم نمی شناسم. یک موسیقی کاملا ریتمیک که به راحتی میشه در مجلس عروسی ازش استفاده کرد تا کمر حضار حالی ببرند و تن عزیزان از خستگی در آید ! خلاصه همینطور که این ترانه و موسیقی هیجان انگیز که یک کپی ناب از ترانه ی لوس آنجلسی است   گوش ما را نوازش می داد و حال ما را دگرگون می ساخت که همچین ریتم از گوش وارد شده و از قلوه ی سمت چپ خارج و حرکات مارپیچی این انرژی جنبشی این موسیقی در بدن ما  دائم از حالتی به حالت دیگر تبدیل می شد که نگو و نپرس !... به فکر فرو رفتم...

از وقتی جناب دارابی تشریف آوردن صدا و سیما به طور کلی دامنه ی تفریح و سرگرمی های نسل جوان از طریق شبکه های داخلی بسیار فراوان گشته به حدی که شما می توانید کپی های برابر اصل بوق ... را با طعم اسلامیزه وسس خردل با ولع هرچه بیشتر میل بفرمایید

از مجری های جییییییییییییییییییییییییییییییییییگر هم که نگو نپرس

از همون 3 سال پیش که ایشون قدم رنجه کردن سازمان به جهت تشویق های ایشون همه ی مجریها عزم کردن که دکتر بشن اونم با تسهیلات جناب معاون

انقدر ایشون مجریهارو تشویق کردن که تاا لان کلی مقاله ی علمی پژوهشی از عوامل تولید ISI چاپ شده...

من چی بگم از کلاه های بسیار زیبایی که به نشانه ی احترام به سریال عزیز کلاه پهلوی ها در جامعه مد شده

به یاد خانم های کمر باریک و ترگل ورگل اتوکشیده ی همین سریال افتادم که چطور دلو دین و عقل ایمان مردای خونه رو روانی عشق های اساطیری و چشم و ابروهای شیطون و مشکی می کردن

از تبلیغات نگو که به خاطر گل روی ما مخاطبان بشاش دوستان در سازمان مستقیم روابط دیپلماتیک برقرار کردن با اون ور آبها و گفتن چرا ملت عزیز ما باید فقط تو ماهواره از این چیزای شیک ببینن ؟!  ما میریم براشون تبلیغات خارجکی میاریم  و البته رفتن و کرم حلزون و آوردن الانم که مدتهاست از سازمان بوی کباب میاد هر شبکه می زنی یک منقل کباب براست و دودی به راه انداخته

وای که از برنامه های مفید برای بچه ها چه باید گفت همشون یه پا سوپر من شدن مخصوصا که جمعه ها شوی زنده ی فیتیله رو می بینن و بعد از یه قر کمر حسابی با اشتهای زیاد ناهار میل می کنن و کلی هم دست زدن

.

.

.این همه زحمت برای اعتلای ایران عزیز رو چرا نمی بینیم ؟! رهبری می فرمایند ایران قطب علم منطقه باشد و ما به تلاش عزیزان عوامل تولید این همه خواننده و رقاص  وهنرپیشه ی بالقوه که در 10 ساله آینده می تونن منابع انسانی خوبی  جهت صادرات حتی به کره ی ماه  باشند تربیت کردیم!

  یعنی ما باید انقدر ناسپاسیم که حتی یک تشکر خشک و خالی هم نمی کنیم!

مگر این عزیزان پر تلاش جز پست و مقام و منزلتی بی نان و آب چیز دیگری می خواهند احتمالا همین در آمد بخور و نمیر را هم بین دوستان رده های پایین قسمت می کنند که به تازگی تشریف فرما شدند

.

.

به رسم قدردانی همه  با صدا ی بلند بگید

بعله...

دوستان ولومو زیاد کنن آها!آها!آهان!  همینه ...3، 2، 1


بچه ها مچچچچچچچچچچچچچچچچچچکریم!


  • منصوره صامتی
فرستاده شده در ۱۴ دی ۹۲، ۱۳:۳۸:۰۸ برای مطلب نمایش ویرایش گزینش های سفارشی و دسته گل های ...! )

 سلام خانوم صامتی.خسته نباشید . ببخشید یک سوال داشتم.قول بدید بهم نخندید. من واقعا معنی و مفهوم ازدواج فانتزی رو نمیدونم.میخواستم بدونم به چه نوع ازدواجهایی میگن ازدواج فانتزی؟ چون شما در همین پست در جواب اقای فارسیانی چند بار از ازدواج فانتزی نام بردید و کلا در سایتتون و در چندین پست نقدی رو به این گونه ازدواج داشتید میخواستم بدونم یعنی چه نوع ازدواجی؟ همینجوری داشتم فکر میکردم و به این نتیجه رسیدم که شاید منظورتون ازدواجهایی که فقط جهت تولید نسل هست میباشد.درسته؟؟؟؟؟ یا معنی چیز دیگریست؟ لطفا اگه ممکنه معنیش رو به منم بگید. پرسش خوبی مطرح شد بنابراین امیدوارم توضیحات مناسب باشند.

 در واقع مفهوم فانتزی و زندگی در سبک فانتزی یک مفهوم عمیق است که حدود دو قرن است وارد زندگی بشر شده ، ایده‌های جدیدی که ذهن ما را از یکنواختی جدا می‌کنند...قواعد و قوانین فیزیکی و طبیعی زیر پا گذاشته می‌شود...اولین فانتزی ها در ادبیات دیده شد ... با ورود رسانه در انواع مختلف از یک کتاب یا عکس گرفته تا یک فیلم، فانتزی ها در زندگی بشر هزاره ی سوم جلوه نمودند اگرچه بسیار محدود و ناچیز وجود داشتند.
 فانتزی در واقع سبکی به دور از ساختارهای شناخته شده است که برای هر حل هر مساله ای راه حلی خیالی ارائه می دهدکه البته مخاطب متوجه فاصله ی راه حل از واقعیت قابل دسترس نمی شود! به ظاهر به بیان خلاقیت اشاره دارد ولی در واقع به تخیلات دامن می زند و مخاطب را از مسیر اصلی زندگی خویش جدا می سازد.



      مادرسیطره ی رسانه هاوفانتزی های آنان برای جذب مخاطب به سر می بریم.

برای روشن شدن این موضوع بهتر است فرآیند تماشای یک فیلم را مرور کنیم و البته باید اندکی به مکانیزم مغز و هوشیاری آگاه باشیم . هنگامی که فیلمی تماشا می کنید به نوعی خود را کاندید نموده اید تا بوسیله ی فضای مجازی که فیلم شما را در آن قرار می دهد هیپنوتیزم شوید هرچه دقت شما بیشتر باشد شما عمیق تر هیپنوتیزم می شوید تا جایی که احساسات شما تحت کنترل فضای فیلم قرار می گیرد ممکن است گریه کنید ، بخندید ، بترسید...حتی ممکن است شنوایی شما تحت تاثیر فیلم از فضای واقعی در کمترین حالت باشد!و تا مدت ها آثار تماشای آن فیلم از لحاظ ذهنی و حتی جسمی همراه شما باشد که  از برخی تاثیرات آن آگاهید ولی از بسیاری اثرات دیگر ناآگاهید.

حتما می پرسید چرا؟
 علم اثبات کرده است که ذهن انسان (ذهن پیچیدگی های خاص خود رادارد که در این مجال فرصت توضیح نیست ) تفاوتی بین واقعیت و اطلاعاتی که شما از یک فضای مجازی در اختیار او قرار می دهید قائل نیست و همه ی آنچه در قالب پیام رسانه ای به ذهن شما داده می شود در ضمیر ناخودآگاه ثبت و اثرات آن بر روی زندگی شما باقی خواهد ماند!  هنگام خواب ذهن به تحلیل داده هایی می پردازد که برای شما مهمتر بوده اند ...
نوع فیلم هایی که برای تماشا انتخاب می کنید و یا کتاب هایی که مطالعه می کنید تعیین کننده هستند بدین معنا که  در طول زمان  ذائقه و نوع نگرش تان را تغییر خواهند داد . خودتان هم  نمی دانید چرا به طور ناگهانی نسبت به مدل خاصی از لباس ،آرایش و به طور کلی سبکی  از زندگی متمایل شده اید فردی که از شنیدن موسیقی خاص دچارکراهت داشت اکنون به شنیدن این نوع از موسیقی عادت دارد!  این تغییرات آنچنان آرام و آهسته از طریق  القائات رسانه در ضمیر ناخود آگاه  شما کاشت می شود که خودتان هم خبر نمی شوید...وصد البته این تاثیر عمیق تنها در ظاهر قضیه خلاصه نمی شود رسانه حتی می تواندطعم ها را به شما تلقین کند چنانچه نوع غذای دلخواهتان را هم تعیین خواهد کرد!
 با این مقدمه به پاسخ پرسش شما می پردازم تصور کنید در یک رسانه ی پر مخاطب همچون رسانه ی ملی برای تشویق جوانان به ازدواج فیلم هایی با این موضوع ساخته شود یعنی پیام اصلی فیلم باید ازدواج باشد یعنی به ذهن مخاطب ازدواج را تلنگر بزند ولی در حاشیه ی این متن چه می گذرد؟ شما پسر و دختری را می بینید که در شرایط ایده آل و یا با ویژگیهای خاص و استثنایی آن هم بسیار غیر طبیعی به دور از ساختارهای فرهنگی و هنجارهای جامعه ی ارزشی ایران با هم آشنا می شوند و در نهایت خوبی و خوشی همه چیز پیش می رود تا آنها با یکدیگر زیر یک سقف بروند ! به ظاهر این دختر و پسر هم که نگاه می کنید یکی چشمان سبز درخشان دارد و آن یکی قد رعنا ، این یکی آفتاب است و آن یکی مهتاب ، این یکی با تویوتا ی کروک سفید آمده و آن یکی با پنت هووس خانه پدری ! این یکی مهندس است آن یکی دکتر، خلاصه همه ی شرایط مهیاست و همه ی دغدغه ی فیلم بوسه ی عشق است ...
 حال آنکه باید از خود پرسید چند درصد جوانان ایرانی به سبک فانتزی اکثر فیلم های رسانه ی ملی باهم ازدواج خواهند کرد ؟شاید برگردان قصه ی فیلم در واقعیت ازدواج که نباشد هیچ کار به دعوای خانوادگی بکشد! باید پرسید که قصه ی فیلم شرح حال چند درصد از جوانان است ؟ این را هم بدانیم که رسانه ها برای جذب مخاطب به خلق فانتزی ها می پردازند ، در اینجا رسانه ی کوچکتری همچون یک وبلاگ هم می تواند مد نظر با شد .
 وقتی رسانه ها به تکرار فانتزی ها و زندگی به سبک فانتزی که همه چیز در آن بر وفق مراد پیش می رود حرف می زنند جوان به جای رفتن به زمین کشاورزی پدرش آن هم با اقلیم ایران که از اساس برای دامداری و کشاورزی مناسب است می رود دانشگاه تا دکتری ! بگیرد و بعد از 30 سال برود پشت میز و برود با دختر فلان کارخانه دار معروف، فلان دختر یکی یکدانه ، فلان دختر پولدار چشم آبی سیمین تن ... ازدواج کند و  وضعیت دختر را  هم شما حدس بزنید.
 دختر و پسر جوان و یا زن و شوهری که واقعیت زندگی خود را با واقعیت مجازی فیلم محک می زنند وقتی به تکرار موضوعی را فانتزی و به دور از حقیقت دریافت می کنند سلایقشان تغییر می کند ناگهان بعد از 15 سال خانمی بدون آنکه بداند واقعا چرا از شوهر قد متوسط که هرشب با بوی گند جوراب به خانه می آید جدا می شود!  در حضور مشاوربه خاطر می آورد که دلش می خواهد شوهرش شبیه فلان هنرپیشه باشد که نقش اصلی فلان فیلم را بازی می کرد و می گوید کلی تلاش کردم و نشد بله نمی شود چرا که شوهر واقعی با شوهر داخل فیلم فرق می کند یکی حقیقی است یکی فانتزی و خیالی .

 به پسر 30 ساله می گوییم چرا ازدواج نمی کنی می گوید هنوز دختر دلخواهم را نیافته ام در حالی که با یک مشاوره متوجه می شویم که تحت تاثیر فانتزی ها به دنبال دختر چشم و ابرو مشکی دردانه ای است که با یک نگاه، مبتلای لبخند معجزه اشف گردد دل ببازد ودین فدا کند! خوب، در دنیای حقیقی جستجو می کند ولی نمی یابد ...
اگر چه پرسش شما نبود ولی در این جا به راحتی می توان فهمید چرا دختر و پسر هایی که قبل از ازدواج اصطلاحا به مدت طولانی دوست بوده اند و به نوعی عاشق و معشوق بعد از ازدواج ناگهان آن حرارت و تپش و التهاب وصال را از دست می دهند؟
 دختران و پسران تحت تاثیر فیلم های ماهواره و برخی فیلم های نامناسب خودی،  فانتزی می شوند بدین معنا که به دختر و یا پسر نگاه می کنی او را کاملا شبیه یک هنرپیشه فیلم و یا حتی انیمیشن می بینی حتی فرم چشم ها آنگونه آرایش شده جراحی زیبایی که جای خود دارد و این دنیای فانتزی مشتریان خاص خود را دارند و این مشتریان که می شوند مثال هایی زنده، برای اجتماع خطرناک هستند چرا که دائم به زن ها و مردهای سالم تلنگر می زنند که اینگونه هم می شود زندگی کرد و حال آنکه آنها در واقع زندگی خیالی دارند که برای افراد سالم و عادی غیر قابل دسترس است .

 زنی 42 ساله تحت تاثیر فیلم های ماهواره با دوست ،26 ساله ی پسر خودش دوست شده رابطه برقرار کرده و حال می خواهد از شوهرش طلاق بگیرد جالب اینکه این خانم به مشاوره هم مراجعه می کند و از حال بد و افسردگی خویش می گوید به او می گوییم این کار اشتباه است به جز گرفتاری های معنوی و گناهی که انجام شده فاصله ی زندگی شما و این پسر بسیار زیاد است و شما دچار مشکل خواهید شد ... می گوید این حرفها را فقط در ایران می زنند ببینید الان در فلان سریال ماهواره ای خانم 50 ساله با یک پسر 30 ساله رابطه داشت عاشق شدند بعد هم از شوهرش جدا شد و با این پسر ازدواج کرد الان هم زندگی خوبی دارند!!! توجه کنیم که مخاطب ما یک دختر نوجوان نیست یک زن 42 ساله با سالها تجربه ی زندگی است !

رسانه ای که غرب تعریف کرد تنها به دنبال مخاطب است به دنبال ثروت است به دنبال در اختیار گرفتن ذهن هاست  برایش فرق ندارد یک دختر روستایی در علی آباد کتول باشد یا پیرمردی 70 ساله در سیدنی...
 و اما راه چاره چیست ؟

 موجز و مختصر بگویم انسان های صاحب اندیشه در دنیای واقعی زندگی می کنند و فاصله ی تصویر مجازی و حقیقی از زندگی را تمییز می دهند به همین جهت آسیب پذیری بسیار اندکی خواهند داشت. مطلب در این زمینه فراوان است ولی چه کنیم که در محدوده ی مکان و زمان محصوریم ! پرسش شما در واقع اشاره به پدیده ی قرن دارد وحواشی فراوان . اگر پرسشی باقی است مطرح بفرمایید
  • منصوره صامتی

بوی کباب می‌آید یک عبارت است با دو مفهوم مختلف، یکی در عیش و نوش بساط شادی و سفره کباب گسترده و درست همسایه کناری از بوی کباب او کباب می‌شود ، واضح‌تر بخواهید بنویسم می‌گویم حکایت آگهی بازرگانی صدا و سیما را ببین ، که با نشان دادن انواع خوراکی‌ها چه بلایی بر سر فقرا یا همان ولی نعمتان بدور از نعمت جامعه می‌آورد.

به گزارش ایسنا، الف در ادامه نوشت: از محاسن فصل سرما این است که می‌شود درها و پنجره‌های منزل را به بهانه فصل پاییز محکم بست اینطوری هم خود راحتی هم در برابر همسر و فرزند شرمسار نمی‌گردی پس استراتژی مناسبی به شمار می‌رود زیرا در تابستان هر کاری می‌کردی کولر بی‌رحم و بی‌جان یک راست دود کباب برخاسته از خانه همسایه را می‌بلعید و درون خانه جمع می‌کرد

 خلاصه اینکه با همسایه هماهنگ بودیم الحمدلله هر جمعه آنها کباب می‌خوردند و ما بوی کباب.این روزها دیگر منت‌کش همسایه نیستیم زیرا تلویزیون مابین سریال‌های تکراری که تمام صحنه‌ها و دیالوگ‌هایش را مانند شعر باز باران حفظ کرده‌ایم برنامه خود را قطع می‌کند و برای کباب‌پزی مجهز به شش سیخ کوبیده و شش سیخ مخصوص جوجه که با باطری هم می‌گردد تبلیغ می‌کند ؛ به بهانه اینکه ببینیم شبکه‌های دیگر چه دارند کانال تلویزیون را عوض می کنم اما آنجا هم می‌گوید با ماهیتابه دو طرفه می توانید چند جور غذا بپزید و مرغ و ماهی سوخاری را نشان می‌دهد پس وضع اقتصادی ما بهتر شده زیرا می‌توانیم بگوییم از بوی غذا به رنگ غذا ارتقاء یافته‌ایم.

مطلب بالا طنز نبود و با این کار میانه‌ای ندارم اما همیشه برایم این سئوال بوده که شورای سیاست‌گزاری صدا و سیما درآمدزایی را با چه قیمتی می‌خواهد که کودکی یتیم و زنی بی‌سرپرست یا خانواده‌ای مستمند را به بهانه کسب درآمد لگدکوب می‌کند و کسانی که جای طعام سیلی خورده‌اند در برنامه‌ریزی رسانه ملی جام زهر و خون دل می‌خورند و می‌نوشند.این اهل سیاست چه میزان کیاست دارند تا بفهمند تبلیغ انواع اطعمه و اشربه در برابر دیدگان کسانی که محتاج شام شب هستند و کارگران و کارمندانی که حقوق ۳۰ روزه خود را ۳ روزه خرج می‌کنند رنجی مضاعف به شمار می‌رود.سخن دلم را ساده و بدون کلمات پرطمطراق نوشتم تا نگویند جان کلام در لابلای واژه‌های ادبی و پیچیده گم گردید ؛ من یک ایرانی و یک معلم هستم و می‌دانم دانش آموزی که با کفش‌های تابستانی به کلاس می‌آید و لباس مندرس سال قبل را می‌پوشد در مقابل تلویزیون ذره ذره زرد شدن رنگ رخسار والدینش را بسان برگ‌های پاییزی دیده است.

برادر گرامی جناب آقای ضرغامی بدانید و آگاه باشید در جامعه ما کسانی که فقط می‌خواهند زنده بمانند در مقابل کسانی که زندگی می‌کنند را نباید با یک مقیاس سنجید زیرا دو طیف مختلف هستند ، آنانکه می‌خواهند زنده بمانند همه ساله کاشتند و داشتند اما در نهایت کسانی که زندگی می‌کنند محصول را برداشتند پس شما باید تفاوت را از همین جا درک نمایید.نمی‌خواهم بگویم تبلیغات تلویزیونی که در تمام دنیا مرسوم است را شما منسوخ کنید اما این استنباط هم که برای ساختن خانه‌ای بزرگ باید آشیانه‌ای را ویران کرد معقول نمی‌باشد . کسی منکر این نیست که تبلیغات هم به نفع خریدار است هم فروشنده به شرطی که متناسب باشد البته آن هم نه به سبک کرم حلزون که اول تبلیغ شد بعد دنبال مجوز گشتید و معلوم نشد درآمد ۳۰ میلیاردی آن کجا رفت.؟!

  • منصوره صامتی

آکادمی عمو عزت!

منصوره صامتی |
شوی استعدادیابی برای یافتن خوانندگان جوان در شبکه ی 3 سیمای جمهوری اسلامی ایران!
کپی برداری مستقیم از برنامه ی امریکن آیدل و آکادمی گوگوش در رسانه ی همه چیز تمام!
همه چیز در رسانه ی ملی سرجایش است تنها مانده یافتن خوانندگان برای اعتلای فرهنگ و ارزشهای ایرانی اسلامی !
لابد در نهایت بناست از ایران اسلامی مبتنی بر اسناد بالادستی و چشم انداز 20 ساله ی مدیران رسانه ی ملی به سرتاسر جهان خواننده صادر کنیم!
این مطلب ادامه دارد...
  • منصوره صامتی
ا جناب امیر یکی از مخاطبان این رسانه اینگونه نوشته اند و در  ادامه بخش دوم پاسخ بنده به ایشان آمده است که مطالعه ی آن خالی از لطف نیست



الان که این مطلب رو مینویسم پخش قسمتی دیگر از برنامه خانمی که شما باشید با رویکردی جدید نسبت به زنان جامعه تمام شد و اما... به مدیریت سلیقه ای در سیما اشاره کردید:
 آیا مدیر این رسانه مستقیمآ از طرف رهبر تعیین نمیشود؟
 آیا رهبر نسبت به رسانه و مسائل پیرامون آن به اندازه (شما!) آگاهی ندارد؟
 آیا شما مدیران رسانه را مورد تایید نمیدانید؟
 آیا مدیران رسانه در رشته مدیریت و مسائل پیرامون آن مطالعه و تحصیل نداشتند؟
 آیا شما با رویکرد شاد بودن و شاد زیستن مخالفید؟
 آیا شما با پوشیدن لباس با رنگ شاد در رسانه مخالفید؟
 آیا شما حجاب را فقط در چادر مشکی میبینید؟
 آیا شما تفکیک جنسیتی مجریان رسانه را الزامی و در راستای تعالی میدانید؟ و...
اما در مورد بیت المال: آیا بیت المال فقط در حوزه رسانه است؟
آیا میلیاردها تومانی که در ورزش فوتبال به هدر میرود جزء بیت المال نیست؟
 آیا سه هزار میلیاردی که در دولت قبل چپاول شد جزء بیت المال نیست؟ و...
تازه این مبالغ آنهاییست که از طریق اخبار به گوش ما میرسد و از مابقی جریانات پشت پرده بی خبریم! باز که بدون اطلاع قضاوت کردید! چرا فکر کردید با غرض اینجا آمدم؟
چون پرسیدم چرا بدون حضور طرف مقابل نقد و قضاوت میکنید؟ مگر شما مرا میشناسید؟ هر کس شما را نقد کند غرض دارد؟
 پس چطور خود خانم نامداری و بقیه اشخاص را مورد نقد بی غرض قرار میدهید؟
در جواب آقای علیرضا گفتید برخی بدشون نمیاد موضوع رو شخصی کنند و دو همکار و (رقیب!) رو مقابل هم قرار دهند: منظورتون از برخی من بودم؟ جالبه، خودتون از کلمه رقیب استفاده کردید! شما خودتون رو رقیب خانم نامداری میدونید؟
یعنی خانم نامداری جایگاه شما در رسانه رو به خطر انداختند؟ شما گفتید اول تفکر داشتید بعد شروع به نقد کردید، یعنی اگر الان خانم نامداری از شما بابت این نقد توضیح بخواد شما پاسخ منطقی و قانع کننده خواهید داشت؟ امیدوارم که این نظره بدون غرض کامل نمایش داده بشه! خدایا مرا آن ده که آن به


پاسخ :



اشاره شد که پخش قسمتی از خانمی که شما باشی با رویکردی جدید،
خوشحالم و خرسند که تلخی قلمم ونکته ی صحیح مورد اشاره ام سبب شد که در رویکردی متفاوت به زنان نگاه شود چرا که در سری گذشته ی این برنامه به تمامی تبلیغ و ترویج زنان ...و سبک زندگی هالیوودی بود که سنخیتی با هیچ یک از ارزشهای شناخته شده و هنجارهای جامعه ی ایران نداشت و این نبود جز برای مخاطب بیشتر و بیشتر دیده شدن .نگویید که اگر صبر می کردید در سری دوم به آن میرسیدند که لطیفه است !چرا که از بدیهیات است که باید از ارزشها به سوی حواشی رفت ولی برنامه ی خاانمی که شما باشی از آنجا  که سازندگان آن فانتزی می اندیشند به سراغ زندگی و زنان فانتزی رفتند حال آنکه مشکلات فرهنگی خانواده های ایرانی هیمن زندگی های فانتزی است .
رسمی غلط و ناپسند که چند سالی است در رسانه رایج شده مخاطب بیشتر حالا به چه قیمتی مهم نیست مهم این است که کدام شبکه و برنامه بتواند مخاطب بیشتری را جذب کند! پس مفتخرم که بنده سهمی در ممانعت از این رویه ی غلط داشتم که سبب شد به سراغ مادران شهدا و زنان کارآفرین بروند که البته بخشی از آن به انگیزه ی آبروی رفته را به جوی بازگرداندن است که بماند
 اشاره شد که مدیران رسانه را رهبری معظم انتخاب می کنند
 بدانید و آگاه باشید که خود ایشان هم به صدا و سیما انتقادات شدیدی دارند و حتی در یک سخنرانی عمومی در حضور دانشجویان خواستند که با انتقاد و پیشنهاد صحیح به نهادینه شدن ارزشها در رسانه کمک شود حال بماند که ابقای جناب رییس سازمان تحت چه شرایطی و با چه شرط و شروطهایی صورت گرفت!
 درخصوص  مدیران دیگر رسانه هم وضعیت همین است در حکومت اسلامی مسئولیت پذیرفتن سخت است دشوار است آزمون است بلای دنیا و آخرت است حتما می دانید که به همین سبب حضرت امیر می فرمایند اگر مردم می دانستند که پذیرفتن مسئولیت در حکومت اسلامی چه خطرناک است هر آیینه از آن فرار می کردند
اگر تحصیلات بدوی منظور است که باید بعرض برسانم اکثر مدیران علوم سیاسی می دانند و از رسانه و ارتباطات و فرهنگ و... در ابتدای امر بی اطلاع بوده اند که البته با آزمون و خطا های فراوان اکنون برخی احتمالا کارشناس هستند البته برخی از مدیران رسانه هم به تمام معنی رسانه ،هنر و فرهنگ ارزشی را می شناسند که قابل تقدیرند.
بنده بسیار هم اهل مطایبه و ورزش هستم به همین جهت هم یقین دارم شبکه ی آزمایشی نسیم اگر درست اداره شود و هدف گذاری مناسبی برای صورت گیرد ظرفیت بسیار بالایی در همراهی مخاطب مردمی دارد البته به شرط آن که ارزشها را قربانی نکند. 
از قضا بنده با دوستان مختلف چادری و غیر چادری در ارتباطم و اساسا افراد را به ظاهر محک نمی زنم ولی بر اساس تجربه و از آنجا که در انتخاب پوشش آزادی کامل داشته ام چادر را یکی از راحت ترین و زیباترین ،تاکید می کنم زیباترین پوشش دیده ام که در آن آرامش بیشتری احساس کرده ام .
در خصوص تفکیک جنسیتی :بهتر است بدانید که بعد از برنامه ای که احسان علیخانی و آزاده نامداری در ویژه برنامه ای خاص داشتند و رفتار خاصی از هر دو سر زد وانتقادات شدیدی هم صورت گرفت ناگهان جناب دارابی چنین بخشنامه ای را لازم الاجرا کردند که سبب تعجب فراوان بود.به عقیده ی بنده از آنجا که در جامعه ی واقعی زن و مرد در کنار هم باید به وظایف خویش عمل کنند و رسانه هم نقش آموزشی دارد بد نیست به فراخور ضرورت و رعایت چارچوب ها این برنامه با اجرای زن و مرد باشد چرا که در شبکه های ماهواره ای که اختلاط تبلیغ می شود در اکثرفیلم های ایرانی هم که اختلاط ترویج می شود وقتی هم می گوییم چرا می گویند اینها هنرپیشه اند ! پس بهتر است مجری های زن و مرد به عنوان افراد حقیقی رفتار صحیح دو نامحرم را آموزش دهند،پس در حالت کلی مشکلی وجود ندارد که البته در این مورد با جناب قرائتی هم گفتگو کردم که اگر فرصتی بود آن خاطره را ذکر خواهم کرد
در خصوص بیت المال : بلاخره شما متوجه شدید که این اختلاس ها چرا و چگونه صورت گرفت چگونه راه بر مافیای اقتصادی بسته شد ؟ و بسیاری سوالات دیگر نه نمی دانید چرا؟
 چون کارکرد رسانه رقابت با رسانه های ماهواره ایست یعنی آنقدر نمی خواستند که شبیه آنها باشند ولی چون تنها هدفشان رقابت با آنها بود حال به اوضاع برنامه ها نگاه کنید که بسیاری از آنها کپی برداری صرف از رسانه های ماهواره ای هستندجالب است یکی از ارکان انقلاب اسلامی نه شرغی نه غربی است ولی رسانه ی ایران کاملا دست به دامان شرق و غرب است .کار به جایی رسیده که دختر نوجوان خانواده را مجبور کرده برایش لباس سوسانو را بخرند!
رسانه باید پل مسئولین و مردم باشد اگر بهانه است که مسئولین نمی آیند و پاسخ نمی دهند باید آنقدر درد مردم منعکس شود تا مسئول از ترس و دلهره ی انجام مسئولیت خواب به چشم نداشته باشد ولی چه بگویم ازوقتی که مسئولی میاید و برنامه ای را می خرد که خودش را تبلیغ کند که این رانت محض است ! وقتی سانه ی ملی می شود سکوی پرتاب آقازاده ها به پستهای بالا و مردم را هم سرگرم می کنند به لبخند های پوشالی من باید چه بگویم .
در برنامه ای اقتصادی مجری برنامه ی زنده بودم سوالی به نظرسنجی گذاشته شده بود نتیجه ای مخالف خواست آقایان حاصل شد در مقابل چشم ما شاهدان اصلی نتیجه نظر سنجی و نظر مردم تغیییر کرد تا رضایت فلان آقا جلب شود!!!!! شما به این می گویید رسانه ی مردمی ، به این مدیران می گویید امانتدار وقتی کارد به استخوانم می رسد می گویم
البته به آن جهت که خداوند بر من منت گذاشته و به هیچ فرد و جناح خاصی وابسته نیستم و بحمدلله از بیت المال هم طلبکار هستم که بدهکار نیستم راحت آنچه حق است و سبب ممانعت از رویه ای غلط را بی تعارف می گویم .همانطور که علما می فرمایند زمان زمان خرج آبروست خدا را چه دیدی شاید یک نفر بیدار شد همان یک نفر برای بنده کافیست برای منی که حتی نفسی ذیگر هم به حیاتم اطمینان ندارم.
من آزاده ی نامداری را نقد نکردم که این بسیار کم است بنده جریان حمایت کننده از این روش و منش را منتقد بوده و هستم نامداری نباشد با دیگران همین کار را ادامه می دهند برنامه ی خانمی که شما باشی را که تماما پر بود از اراجیف را نقد کرده ام تصور می کنید اگر آن نقد و نقدهای دیگر دوستان نبود این برنامه بهبود می یافت؟ نه هرگز مثل برنامه ی خاص جمع ما به بهانه ی مخاطب دارد ادامه می یافت هنوز هم می گویم غرض دارید البته خدا کند که مرض نداشته باشید(0جهت مزاح)!
پاسخ را یکبار دیگر مطالعه کنید گفته ام برخی رقیب و همکار می دانند یعنی از زبان برخی که فاعل جمله است بیان شده نه از بیان بنده .اگر به هر عنوان بنده و خانم نامداری را باهم مقایسه کنند این کم لطفی به بنده است که نه سن و تجربه ی ما قابل مقایسه است و نه رفتار و اندیشه مان بنابر این ما به صورت کاملا اتفاقی زمانی همکار بوده ایم و اساسا احساس رقابتی وجود ندارد.ایشان هم جای بنده را تنگ نکرده چرا که نوع اجرا و برنامه های ما نیز کاملا متفاوت است . این نظر بدون غرض از نظر شما کامل نمایش داده میشود سوالات مفیدی پرسیدید که کمکی به پاسخ شفاف است و برای مخاطبان دیگر سود مند
  • منصوره صامتی

این یک شب شعر نیست!

منصوره صامتی |

 فیلمی ازپشت صحنه یک برنامه

تلاش بی وقفه ی عوامل تولید برنامه هنگامی که شبکه در خاموشی به سر می برد






لازم به ذکر است که عوامل برنامه تنها در اقدامی جوانمردانه  این گونه پر تلاش برای ساخت برنامه در تکاپو و اقدامات خلاقانه هستند چرا که براساس شواهدحدود یکسال است که یک ریال هم  از شبکه دریافت نکرده اند

این تلاش بی وقفه شایسته ی تقدیر است...!

  • منصوره صامتی

شما جیگر دوست دارید؟!

منصوره صامتی |



امروز هنوز تموم نشده جیگر !


                                             ممنون جیگر!


به افتخار همه ی اونایی که در رسانه ی ملی جیگر شدن!...



  • منصوره صامتی