مرید راه عشق
گر مرید راه عشــــــــقی فکر بدنامی مکن
شیخ صنعان خرقه رهن خانه خمار داشت
گر مرید راه عشــــــــقی فکر بدنامی مکن
شیخ صنعان خرقه رهن خانه خمار داشت
یکی از ۶ نامزد مورد تایید جمهوری اسلامی، منتخب ملت شد که خود در پیامش، دست دوستی هر ۲ گروه اصولگرا و اصلاحطلب را فشرده. دوستان! قدر مسلم، شکست خورده این انتخابات، جز دشمنان ملت ایران نیستند. همین الان هم بسیاری از اصلاحطلبان، از اصلاحطلب خواندن شیخ حسن روحانی پرهیز دارند، چرا که او را به جناح دیگر نزدیکتر میدانند تا جناح خودشان. منتخب ملت اما میتواند با بهره بردن از این «ظرفیت فراجناحی»، نیز تبریک دلی و اخلاقی سایر نامزدها، نام نیکی از خود در جمهوری اسلامی به یادگار بگذارد. شرط است که در مقام عمل، کار کند و کار و کار، بلکه از مشکلات عدیده اقتصادی مردم کم شود. ما نیز به تاسی از دیگر اصولگرایان، برای کمک به قوه مجریه از هیچ تلاشی فروگذار نخواهیم کرد. زندهباد ملت ایران، کور باد آنکه به این ملت نستوه، چشم بد دارد.
• مصادره پیروزی حسن روحانی به نفع جنبش سبز
یکی از اقدامات تأمل برانگیز و قابل پیش بینی رسانههای ضد انقلاب، مخصوصا وابستگان به جنبش سبز، تلاش آنان برای مصادره پیروزی حجتالاسلام حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری ، به نفع این جنبش بود؛ این جنبش و رسانههای وابسته به آن که در انتخابات 88 نظام را به تقلب در انتخابات محکوم کرده بود، و بعد نیز انتخابات مجلس شورای اسلامی را تحریم کرده بود و همچنان قائل به تقلب نظام در انتخابات در کشور بودند، این بار نیز همین رویه را پیش گرفته و از حضور در انتخابات و دعوت مردم به حضور سرباز زدند.
البته این جنبش حق هم داشت؛ چگونه میشد هم قائل به تقلب در انتخابات باشی و هم رأى خود را در نتیجه انتخابات مؤثر بدانی؛ از این رو تمام تلاش این رسانهها این بود که به هر نحوی شده مردم را به عدم حضور در انتخابات تشویق کنند تا شاید به این طریق بتوانند اثبات کنند که مردم دروغ تقلب را باور کرده و به همین دلیل در انتخابات شرکت نکردهاند؛ به برخی از اخبار این رسانهها در روزهای نزدیک به انتخابات توجه کنید:
تاکید صریح سازمان مجاهدین و سایت کلمه مبنی بر اینکه رأی مردم خوانده نمیشود: توصیه صریح به طرفداران مبنی بر عدم شرکت در انتخابات
تاکید صریح موسوی خوئینیها بر عدم شرکت در انتخابات
این موارد تنها گوشه بسیار کوچکی از تلاشها و توصیههای رسانههای جنبش سبز، گردانندگان اصلی آن و احزاب و سازمانهای حامی آن بود برای عدم شرکت در انتخابات و تاکید بر این امر؛ آنان باید هم چنین مواضعی میگرفتند؛ آخر ادعای تقلب در انتخابات و شرکت در انتخابات – که به معنی اعتماد به برگزار کنندگان انتخابات است – تناقضی جدی برای این افراد بود؛ از این رو تصمیم نهایی آنان عدم شرکت در انتخابات بود.
اما حال که حسن روحانی ، که خود را حامی گفتمان اعتدال – نه اصلاح طلبی - معرفی کرده، پیروز انتخابات شده است، این رسانهها سعی کردند پیروزی حسن روحانی را پیروزی جنبش سبز توصیف کنند!
البته معلوم نیست چگونه این افراد میخواهند ادعا کنند در انتخابات شرکت کرده و به حسن روحانی رأی داده و نظام هم از آرای آنها صیانت کرده است؟ مگر نبود که این افراد اصلا اعتقادی به امانتداری نظام نداشتند؟ اگر در ادعای خود صادق بودند و به نظام و امانت داری آن اعتقاد نداشتند، چرا در انتخابات شرکت کردند؟ اگر چنین ادعایی را خود نیز قبول ندارند پس برای چه مخاطبان خود را مدام با دروغ نویسی منحرف میکنند و بر حرف و ادعای دروغ خود اصرار میورزند؟
این افراد باید بپذیرند که پیروزی حجتالاسلام حسن روحانی چندان ارتباط مؤثری با جنبش سبز نداشته و ندارد؛ چه آنکه خود آقای روحانی نیز در بهمن ماه سال 89 به شدت علیه این جنبش موضع گرفته و در سخنانی علیه حوادث 25 بهمن که برای طرفداران این جنبش یک روز مهم محسوب میشود، گفت:
"حرکت ۲۵ بهمن گروهی فریب خورده کاملاً محکوم است و قوه قضاییه باید براساس وظایف ذاتی خود نسبت به این حرکت ضدانقلابی اقدام کند... در واقع این حرکت ضداسلامی و ضد ملی، از یک سو می خواست فریاد قاطعانه ملت ایران در روز ٢٢ بهمن را تحت الشعاع قرار داد و از سوی دیگر وسیله ای برای انحراف افکار مردم منطقه از دشمنان اصلی یعنی آمریکا و رژیم صهیونیستی و شکست اخیر آنان گردد... در حالی که مردم در روز ٢٢ بهمن به شکلی کاملاً با شکوه حمایت خود را از حرکت های آزادی خواهانه در منطقه اعلام کرده بودند، اقدامات نابخردانه و فتنه گرانه صورت گرفته در روز ٢٥ بهمن تنها به نفع استکبار و ضد انقلاب بود.".
نسبتی میان حسن روحانی و جنبش سبز وجود ندارد؛ از طرفی هم که طرفداران این جنبش اگر واقعا به ادعای خود در سال 88 اعتقاد داشته باشند پس نمی توانند در انتخابات شرکت کرده باشند، که در فضای رسانهای هم این را به صراحت نوشتند. پس این افراد چرا اینگونه تلاش دارند که پیروزی آقای روحانی را به نفع خود مصادره کنند؟ جالب اینجاست که این رسانهها در پوشش خبری خود تلاش کرده اند تا یکی از دلایل پیروزی و جشن پس از انتخابات را رفتن احمدی نژاد عنوان کرده و آن را نیز به جنبش سبز پیوند دهند؛ در حالی که مسلم بود که احمدی نژاد دیگر رئیس جمهور ایران نخواهد بود؛ خواه حسن روحانی پیروز میشد یا هر کس دیگری!
طرفداران جنبش سبز خود به خوبی میدانند که در سال 88 هم رأی آنان خوانده شد؛ مشکل اینجاست که آنها گمان میکنند یا باید همیشه خودشان پیروز انتخابات باشند، یا در انتخابات تقلب شده است؛ حال آنکه نظام از آرای همه نامزدها صیانت میکند؛ خواه حسن روحانی باشد؛ خواه محمود احمدی نژاد، و خواه موسوی
البته بار دیگر بر این تناقض تاکید میکنیم که جنبش سبز اگر بر ادعاهای خود در انتخابات 88 باور و اعتقاد دارد؛ پس بدون شک نمیتواند خود را پیروز انتخابات 92 بداند و آن را به نفع خود مصادره کند؛ حتی اگر برخی طرفداران این جنبش – که قاعدتا نباید در انتخابات رأی داده باشند – هم به خیابان آمده و در حمایت از این جنبش شعار بدهند. نمیتوان هم قائل به تقلب در انتخابات 88 بود و هم در انتخابات 92 شرکت و پیروز هم شد. آن هم در شرایطی که مجری، برگزار کننده و ناظر انتخابات همان نهادها و افراد سال 88 میباشند!
یکی دیگر از این ادعاها، نامه تاجزاده به عارف بود که نوشته بود انصراف شما از رقابت، مهندسی انتخابات را به هم زد؛ اول اینکه تاجزاده هم در انتخابات شرکت کرد؛ با اینکه از مدعیان اصلی اتهام تقلب علیه نظام در سال 88 همو بود؛ اینکه حال چرا به نظام اعتماد کرده و در انتخابات شرکت کرده جای سوال است؟ آیا اگر حسن روحانی پیروز نمیشد بازهم تقلب شده بود؟ آیا اگر نظام دنبال صیانت از آرای مردم نبود و اهل تقلب در انتخابات بود، برایش کاری داشت بازهم تقلب کند؟
ادعای ساده لوحانه تاجزاده درباره مهندسی انتخابات؛ آیا برای نظام کاری داشت که – بر فرض ادعا و اتهام شما – در این انتخابات هم تقلب کند؟ استدلالهای ساده لوحانه ای که فقط برای توجیه رفتار خود به کار برده میشود امروزه زیاد در بین رسانههای ضد انقلاب و امثال تاجزاده دیده میشود
کافی است تاجزاده و طرفداران جنبش سبز به نتیجه انتخابات رجوع کنند تا میزان دقت نظام در امانت داری و صیانت از آرای مردم را ببینند؛ حسن روحانی با 7/50 درصد آرا پیروز شد؛ یعنی تنها با 7/0 رای بیش از نصف؛ آیا به عقیده آنان که نظام در انتخابات 88 بیش از 11 میلیون تقلب کرده است، کاری داشت آرای روحانی را به مقدار 0/7 درصد کم کند تا انتخابات به دور بعد رفته و در دور بعد هم او را بازنده اعلام کند؟ این جا اوج امانتداری نظام نسبت به رأی مردم که مورد تأکید همیشگی رهبر انقلاب است مشخص میشود. هر چند تاجزاده و دیگر حامیان این جنبش خود را به تجاهل بزنند.
• ماهیگیری به سبک دویچه وله
یکی دیگر از تفاسیری که انتظار میرفت از نتیجه انتخابات بشود، نسبت دادن انتخابات و نتیجه آن به موضوع انرژی هستهای است؛ از همان ابتدا و نوع تحلیل و خبررسانی رسانههای ضد انقلاب این احتمال به صورت جدی وجود داشت که آنان این انتخابات را به نوعی رفراندوم هستهای تعبیر کنند.
از آنجا که حسن روحانی و سعید جلیلی دو نامزد مطرح در این انتخابات، هر دو سابقه مسئولیت پرونده هسته ای ایران را با دو رویکرد متفاوت داشته و در مناظرات نیز بر سر مواضع خود به بحث نشسته بودند، این احتمال وجود داشت که در صورت شکست سعید جلیلی این رسانهها ماهی خود را از این انتخابات بگیرند و آن را به عدم پذیرش مردم ایران از روش سعید جلیلی در مذاکرات تفسیر کنند.
این رسانهها بدون توجه به اینکه از معیارهای انتخاب رئیس جمهور، تنها یک معیار آن سیاست خارجی و موضوع هستهای است و اینکه این امر هم جزء سیاستهای کلان نظام است و در بالاترین سطوح تصمیم گیری میشود، انتخابات روز جمعه را به رفراندوم هستهای تفسیر کرده و نتیجه گرفتند که رویکرد نظام در مقاومت در پرونده هستهای، غلط و با عدم پذیرش ملت رو به رو شده است. حال آنکه این تفسیر بسیار غلط از انتخابات است؛ بسیار افرادی هستند که رویکرد جلیلی نسبت به روحانی را بیشتر پسندیده ولی او را برای ریاست جمهوری مناسب نمیدانستند؛ گویا این رسانهها از اولیترین اصول دموکراسی و انتخاب هوشمندانه نیز آگاهی ندارند.
کاش این رسانهها بفهمند که حسن روحانی در ایام مسئولیت پرونده هستهای، خودسر عمل نکرده و تابع سیاستهای حکومت بود و اینگونه نیست که با تغییر یک نفر، مسیر به کلی عوض شود!
• عقده گشایی و توهین گستاخانه به ملت
رسانههای ضد انقلاب که نتوانستند حقد و کینه خود را از حضور حماسی مردم در انتخابات پنهان کنند، در برخی مطالب خود به آشکارا به ملت ایران و طرفداران نامزد پیروز در انتخابات توهینهای بی ادبانهای کردند.
هرچند زبان از نوشتن این توهینها قاصر است و ذکر آن ها را بی ادبی به ساحت ملتی میداند که به تبعیت از رهبرش حماسهای سیاسی را رقم زده است، اما تنها برای آگاهی مخاطبان گرامی یک تصویر از تیتر این خبر را در ادامه آورده ایم:
توهین گستاخانه رادیو زمانه به ملت حماسه ساز؛ البته که حضور بیش از 72 درصدی در انتخابات باید هم اینگونه داغ بر دل ضد انقلاب بنشاند
البته ملت ایران هیچگاه به حرفهای پوچ این رسانهها توجهی نداشته و ندارند؛ و همین تبعیت از رهبری و بیتوجهی به رسانههای ضد انقلاب باید هم آنان را به عقده گشایی علیه ملت بکشاند؛ حال آنکه " کی شود دریا به پوز سگ نجس"
امید است حال که ملت ایران حماسه سیاسی مد نظر رهبری را رقم زدند، رئیس جمهور منتخب – حجت الاسلام حسن روحانی – نیز این امر را قدر دانسته و در پاسداری از آرمانهای انقلاب و خلق حماسه سیاسی گامی بلند بردارد.
منبع:مشرق
با توجه به شرایط سیاسی جهان امروز بی تردید تنها راه رسیدن به آبادانی ایجاد امنیت است و ایجاد امنیت در مقابل دشمنان دژخیم تنها با مقاومت حاصل خواهد شد مقاومت در مقابل تهدیدهای تحریم و تهدید جنگ .
در این مستند رادیویی به برخی سخنان مقام معظم رهبری و حجه الاسلام پناهیان در خصوص ایستادگی و مقاومت در مقابل دشمن پرداخته شده است و بجاست که نامزدهای انتخاباتی ریاست جمهوری نیز به این مطلب توجه بفرمایند که با روحیه ی سازشکاری و مسامحه با دشمنان نمی توان امنیت ایجاد کرد ما باید به سمت الگویی حرکت کنیم که دشمن از ما نا امید شود.
we stand up to the end
شما را به شنیدن این مستند رادیویی دعوت می کنم:
خداوند در قرآن به ذکر خداوند برای آرامش قلبها اشاره می کند و در حالی که شیطان انسان را به امنیت کاذب دلخوش می کند و دلخوش کردن به امنیت کاذب به غفلت ازرنج ها تلخی ها و سختی ها و در نهایت شکست می انجامد.
برخی می گویند وقتی به حقیقت می اندیشیم نا آرام می شویم! در پاسخ باید گفت با یاد خداوند آرام باشید و نه با غفلت از حقیقت .امروز تنها راه مقاومت و تامین امنیت از راه ترساندن دشمن پدید می آید و نه از راه دیگرزمانی که دشکن از ما ناامید شد از صدا و سیما باید انتقاد کرد که چرا مشکلات مردم سوریه و عراق را به درستی برای مردم ایران توضیح نمی دهد .
دشمن مردم ایران نسبت به گذشته بسیار وحشی شده است چرا که می خواهد نفوذ ایران را در منطقه کاهش بدهد.امنیت ایران تنها از راه مقاومت و ایستادگی و از بین بردن تهدیدهای دشمن شناخت حقیقت تامین خواهد شد .این آقایون نامزدها بگویند چگونه می خواهند دشمن را بترسانند ؟
و سخنان حجت الاسلام پناهیان در حالی مطرح می شود که حضرت آیه الله خامنه ای رهبری معظم در ابتدای سال حماسه ی سیاسی و اقتصادی اینگونه می فرمایند:
ما ملتی نیستیم بنشینیم تماشا کنیم قدرت های پوشالی مادی که از درون پوسیده و موریانه خورده اند ملت استوار و پولادین ایران را تهدید کنند ما در مقابل تهدید، تهدید می کنیم.
گاهی سردمداران رژیم صهیونیستی ما را تهدید هم می کنند تهدید به حمله ی نظامی می کنند اما به نظرم خودشان هم می دانند که اگر قلمی از آنان سر بزند جمهوری اسلامی تل آویو و حیفا را با خاک یکسان خواهد کرد.
ما در مقابل غرب باید قدرت استقامت خود را اثبات کنیم و ما تنها ابزاری که داریم مقاومت است هیچ ابزار دیگری هم نداریم اگر به سمتی برویم که دشمن از ما نا امید شود راحت تر زندگی خواهیم کرد .
آبادانی تنها در صورت نا امید شدن دشمن از ما پدید می آید وقتی دشمن ناامید شود کوتاه خواهد آمد وقتی امیدوار شود فشار می آورد خود شان صریحا می گویند آنقدر تحریم می کنیم آنقدر فشار می آوریم تا کوتاه بیایند چه کسانی کوتاه بیایند مردم کوچه و بازار؟ آنها که می دانند مردم کوچه و بازار کوتاه نمی آیند آنها دلخوش دارند به برخی سیاستمدارانی که زمینه ی سازش و کوتاه آمدن در وجودشان هست.
در داخل کشور ما مجموعه های سیاسی هستند که تحلیلشان این است می گویند وقتی طرف چهره ی سگی از خودش نشان می دهد عقب نشینی کنید !عقب نشینی را شما قبول دارید؟
یا نه معتقید که هرگونه عقب نشینی دشمن را تشجیع می کند به مجردی که دیدند با اخم شما می ترسید می گویند اخم کنید که علاح اینها اخم است به مجردی که دیدند تهدید به کتک یا خود کتک ما را به عقب نشینی وادار می کند می گویند بیشتر بزن باخره تسلیم می شوند محاسبات دنیا این است .
رهبری با دور اندیشی خویش و با ادبیات مقاومت دشمن را از ایران اسلامی مایوس می کنند و این برای ما امنیت می آورد.
بعد از امنیت و اقتدار آبادانی ایجاد خواهد شد .
نعمت امنیت را چه کسی قدر می داند کسی که دشمن را ببیند باید از صدا و سیما بخواهیم که وضعیت سوریه را نشان دهد دشمن را به ما نشان دهد چرا مستند سازان وارد سوریه نمی شوند تا درد مردمی را که به خاطر وفاداری به انقلاب اسلامی ایران کشته می شوند را نشان دهند چرا باید در امنیت کاذب به سر ببریم؟
دشمن آنقدر وحشی شده است که به سوریه نرم مقابله مقابل جریان استکبار و اسراییل را هم نمی تواند تحمل کند!
دشمن ما هزار برابر وحشی تر شده است قبلا دشمن انقدر نابودی خودش را و انقدر قدرت ما را نمی دید خام نشوید چرا برخی احمقانه در خصوص سیاست خارجه صحبت می کنند و تصور می کنند مردم نمی فهمند !
بگذارید مردم بدانند ما زندگی برده وار نمی خواهیم مردم باید خبر داشته باشند که اگر مردم سوریه در مقابل دشمن مقاومت نکنند فردا نوبت کشور ماست .
برخی می گویند نگویید مردم نگران می شوند چرا نباید بگوییم یعنی چی مردم نگران می شوند ؟! مردم ما خیلی بزرگتر از این حرفها هستند وقتی نگران شدند اتکا می کنند به خدا نگرانی شان برطرف می شود اتکا می کنند به انقلاب اسلامی اتکا می کنند به سپاه و بسیج وولایت و اقتدار جمهوری اسلامی نگرانیشان بر طرف می شود.
امیر مومنان(ع) فرمودند هر جماعتی که در داخل خانه ی خودشان مورد تهاجم دشمن قرار می گیرند غفلت کنند که دشمن دارد می آید قطعا شکست خواهند خوردمغلوب خواهند شد ،
دشمن را از دور باید دید دشمن را از دورباید شناخت
مساله ی انتخابات در وصیتنامه ی امام خمینی (ره)
گناه نابخشودنی
اکنون که بحمدالله تعالی موانع رفع گردیده و فضای آزاد برای دخالت همه طبقات پیش آمده است ، هیچ عذری -برای عدم شرکت در انتخابات- باقی نمانده و از گناهان بزرگ نابخشودنی ،مسامحه در امر مسلمین است .
توصیه به روحانیون
و به جامعه محترم روحانیت خصوصا مراجع معظم ، وصیت می کنم که خودرا از مسائل جامعه خصوصا مثل انتخاب رئیس جمهور و وکلای مجلس ، کنارنکشند و بی تفاوت نباشند.همه دیدید و نسل آتیه خواهد شنید که دست سیاست بازان پیرو شرق و غرب ، روحانیون را که اساس مشروطیت را با زحمات و رنجها بنیان گذاشتند از صحنه خارج کردند و روحانیون نیز بازی سیاست بازان را خورده و دخالت در امور کشور و مسلمین را خارج از مقام خود انگاشتند وصحنه را به دست غربزدگان سپردند؛ و به سر مشروطیت و قانون اساسی و کشورو اسلام آن آوردند که جبرانش احتیاج به زمان طولانی دارد.
مسامحه در انتخابات گاهی در راس گناهان کبیره است
و وصیت من به ملت شریف آن است که در تمام انتخابات ، چه انتخاب رئیس جمهور و چه نمایندگان مجلس شورای اسلامی و چه انتخاب خبرگان برای تعیین شورای رهبری یا رهبر، در صحنه باشند و اشخاصی که انتخاب می کنند روی ضوابطی باشد که اعتبار می شود مثلا در انتخاب خبرگان برای تعیین شورای رهبری یا رهبر، توجه کنند که اگر مسامحه نمایند و خبرگان راروی موازین شرعیه و قانون انتخاب نکنند، چه بسا که خساراتی به اسلام و کشور وارد شود که جبران پذیر نباشد. و در این صورت همه در پیشگاه خداوند متعال مسئول می باشند. از این قرار، عدم دخالت ملت از مراجع و علمای بزرگ تا طبقه بازاری وکشاورز و کارگر و کارمند، همه و همه مسئول سرنوشت کشور و اسلام می باشند؛چه در نسل حاضر و چه در نسلهای آتیه ؛ و چه بسا که در بعض مقاطع ، عدم حضور و مسامحه ، گناهی باشد که در راس گناهان کبیره است . پس علاج واقعه را قبل از وقوع باید کرد، و الا کار از دست همه خارج خواهد شد.
در انتخابات با که مشورت کنیم؟
و در تعیین رئیس جمهور ووکلای مجلس با طبقه تحصیلکرده متعهد و روشنفکر با اطلاع از مجاری امور وغیروابسته به کشورهای قدرتمند استثمارگر و اشتهار به تقوا و تعهد به اسلام وجمهوری اسلامی مشورت کرده ، و با علما و روحانیون با تقوا و متعهد به جمهوری اسلامی نیز مشورت نموده ؛ و توجه داشته باشند رئیس جمهور و وکلای مجلس از طبقه ای باشند؛ که محرومیت و مظلومیت مستضعفان ومحرومان جامعه را لمس نموده و در فکر رفاه آنان باشند، نه از سرمایه داران و زمینخواران و صدرنشینان مرفه و غرق در لذات و شهوات که تلخی محرومیت ورنج گرسنگان و پابرهنگان را نمی توانند بفهمند.و باید بدانیم که اگر رئیس جمهور و نمایندگان مجلس ، شایسته و متعهد به اسلام و دلسوز برای کشور و ملت باشند، بسیاری از مشکلات پیش نمی آید؛ ومشکلاتی اگر باشد رفع می شود.
توصیه به مسئولین
اکنون وصیت من به مجلس شورای اسلامی در حال و آینده و رئیس جمهور و روسای جمهور مابعد و به شورای نگهبان و شورای قضایی و دولت در هرزمان ، آن است که نگذارند این دستگاههای خبری و مطبوعات و مجله ها ازاسلام و مصالح کشور منحرف شوند. و باید همه بدانیم که آزادی به شکل غربی آن ، که موجب تباهی جوانان و دختران و پسران می شود، از نظر اسلام و عقل محکوم است . و تبلیغات و مقالات و سخنرانیها و کتب و مجلات برخلاف اسلام و عفت عمومی و مصالح کشور حرام است . و بر همه ما و همه مسلمانان جلوگیری از آنها واجب است .
گزیده بیانات رهبر انقلاب درباره وظایف شوراهای اسلامی شهر و روستا
http://farsi.khamenei.ir/entekhabat92]
مقدمه
مهمترین توصیهى اینجانب
اولاً مربوط به سیاستها و برنامههاى کارى شما و سپس دربارهى گزینش مدیریت شهر و
روستا است. تسهیل زندگى مردم در کارهایى که به شهرداریها مربوط است، برطرف کردن
معضلات شهر و روستا، سالمسازى محیط زیست، حفظ اصالت اسلامى و ملى در ساخت و
سازها، استقرار بخشیدن به جو اسلامى و فرهنگىِ سالم، پرداختن به نیازهاى فورىتر
در عین اهتمام به کارهاى زیربنایى، اولویت دادن به مناطق مستضعفنشین،
تأثیرناپذیرى از نفوذ ثروتمندان و جاذبهى ثروت، رعایت دقیق قوانین و عدم تخطى از
آن با حیلههاى شبه قانونى، رعایت ویژهى محرومان، آلوده نشدن به اسراف و هدر
ندادن بیتالمال با تجملات زائد و سفرها و مراسم غیرلازم، و در یک کلمه رعایت تقوا
و تدبیر و پشتکار، و بهرهگیرى از دانش و تجربه، مواد عمدهى توصیهى نخست اینجانب
است. ۱۳۸۲/۰۲/۰۶
الف) بایدها
۱- خدمت به مردم با روحیهی بسیجی
باید با روحیهای بسیجی
یعنی با «احساس تکلیف، بدون توقع، فداکارانه، بدون خودنمایی و برای رضای
خدا» کار کرد و حتی یک روز را برای خدمت به مردم از دست نداد. ۱۳۸۱/۱۲/۱۹
از انتخابشوندگان محترم
انتظار مىرود که با تکیه و امید به فضل الهى بار این مسؤولیت را بر دوش کشیده همهى
توان خود را به اداى وظایفى که در قانون براى این شوراها معین است، مصروف کنند و
خدمت به مردم را که از بزرگترین عبادات است سرلوحهى همهى انگیزههاى خود قرار
دهند. ۱۳۷۸/۰۲/۰۸
خدمت به مردم افتخار بزرگى
است. وقتى کسى این فرصت را پیدا مىکند که به مردم خدمت کند، اوّلاً باید خدا را
بر این توفیق و بر این فرصت مغتنم، شکر بگزارد؛ ثانیاً وقت خود را، مصروفِ به
انجام رساندن این کار مهم کند. همه ما در احکام شرعى و در روایات اخلاقى، بارها
توصیه شدهایم و مىدانیم که اگر کسى براى مردم کارى انجام دهد و قدمى بردارد،
چقدر خداى متعال به او اجر خواهد داد. این کارى هم که امروز شما برعهده دارید، یک
مصداق کامل از چیزى است که در آن روایات هست. خدا توفیق را به همه نمىدهد؛ اما آن
کسى که توفیق خدمت پیدا کرد، باید این توفیق الهى را شکرگزارى کند. ۱۳۷۸/۰۳/۰۴
معیار مردم برای قضاوت
در مورد مسؤولان و مدیران کشور، عملکرد آنها در عرصه خدمتگزاری به ملت است
و هیچ کاری فوریتر و مهمتر از خدمت به مردم وجود ندارد. ۱۳۸۱/۱۲/۱۹
از اولین روز آغاز به کار
و بدون هدر دادن حتى یکروز، شانه به زیربار سنگینى که بر عهدهى شما نهاده شده
بدهید و مسابقه در خدمترسانى را آغاز کنید. ۱۳۸۲/۰۲/۰۶
یکى از بزرگترین چیزهایى
که کام مردم را شیرین مىکند، این است که ببینند، حس کنند و بیابند که مسؤولانِ
امور آنها در پى خدمت صادقانه و پیگیرانه و عالمانه به آنها هستند. خودِ همین،
مردم را خوشحال مىکند. گاهى گفته مىشود باید مردم را شاد و افسردگان را از
افسردگى خارج کرد؛ این حرف درستى است. اگر کسانى به معناى حقیقى کلمه دنبال این
موضوع هستند، راهش همین است؛ به مردم نشان دهند که در پى کار صادقانه و پیگیرانه و
عالمانهاند. این بیش از همه چیز فضا را شادمانه خواهد کرد. ۱۳۸۲/۰۹/۱۷
۲- عمل به وظایف قانونی شوراها
حدود و وظایف شوراهاى
اسلامى که در قانون معین شده باید در قول و عمل به طور کامل رعایت شود. اعضاء
شوراها وظایف خود را به درستى بشناسند و بر تحقق آن همت بگمارند و چیزى را که در
قانون پیشبینى نشده و یا به خاطر واقعیتهاى کشور و دولت، قادر به انجام دادن آن
نیستند، وعده ندهند و مردم را از کمک و اقدام شوراهاى اسلامى مأیوس نسازند. ۱۳۷۸/۰۲/۰۸
وظایفى که براى شوراها در
قانون ذکر شده، همان وظایفى است که اگر شوراهاى ما انشاءاللَّه بتوانند این وظایف
را به طور کامل به انجام برسانند، بسیارى از مشکلات جارى مردم برطرف خواهد شد و
این موارد را قانونگذاران با دقّت در قانون اساسى و در قانون عرفى معیّن کردهاند. ۱۳۷۸/۰۳/۰۴
این شوراهایى که در قانون
اساسى پیشبینى شده، اگر به شکل درست و خوب تحقّق پیدا کند، بسیار فرآوردهى مفید
و شیرینى براى کشور و ملت خواهد داشت. البته شرطش این است که این قانون خوب اجرا
شود؛ که امیدواریم به شکل صحیحى اجرا شود. ۱۳۷۷/۱۲/۰۴
۳- ارتباط دائمی با مردم
از آنجا که شوراها از
مظاهر مشارکت مردمى و براى تسهیل امور مردم است، اعضاء محترم ارتباط دائمى خود با
مردم و حضور در میان آنان و اطلاع از مشکلات آنان را وظیفهى مستمر خود بدانند و
دسترسى مردم را به خود، آسان سازند. ۱۳۷۸/۰۲/۰۸
بنیاد این نهاد اجتماعی
بر حل عملگرایانه ی مشکلات عینی و مشخص مردم در شهر و روستا است و هدف آن راحت تر
و اخلاقی تر کردن زندگی شهروندی است. ۱۳۸۶/۰۲/۰۸
۴- گزینش و نظارت بر شهرداران و دهیاران
این شرط، به ویژه در
گزینش شهرداران و دهیاران، اهمیت می یابد. ملاک این گزینش، باید امانت و دینداری،
کفایت و کارآمدی، نجابت و حسن سلوک با مردم باشد. ۱۳۸۶/۰۲/۰۸
در نظارت و حسابرسی از
کار شهردار و دهیار نیز، شورا باید عینا همین امر مهم را در برابر چشم داشته باشد
و جز تکلیف بزرگ الهی خود، چیزی را در نظر نگیرد. ۱۳۸۶/۰۲/۰۸
در انتخاب شهرداران و
دهیاران، مهمترین خصوصیتى که باید رعایت شود، کاردانى و صلاحیتهاى دینى و انقلابى
است. شوراهاى اسلامى در این انتخاب مهم لازم است به امانتدارى و تدین و توانایى
اجرایى این برگزیدگان کمال اهتمام را بورزند. ۱۳۷۸/۰۲/۰۸
سلامت بافت مدیران شهری
بسیار مهم است زیرا بی توجهی به این بافت، موجب بروز مشکلات عدیده و تأثیرگذاری
آنها بر زندگی روزمره مردم می شود، لذا باید در انتخاب مدیران در سطوح مختلف دقت و
اهتمام لازم برای رعایت معیارها انجام گیرد. ۱۳۸۴/۱۲/۱۳
شوراهای شهر و شهرداران
سراسر کشور باید امانتدار «رأی، اعتماد، محیط زندگی و اخلاق و فرهنگ مردم»
باشند که یکی از مصداقهای مهم امانتداری رأی مردم، انتخاب شهرداران «امین،
قابل اعتماد، با کفایت، پاکدامن، متدین، شجاع، ساده زیست، مردمدار و مقید
به انضباط مالی» است. ۱۳۸۱/۱۲/۱۹
دربارهى انتخاب
مدیریتهاى شهر و روستا توصیه مىکنم امانت و دیانت و کفایت اشخاص را ملاک گزینش
قرار دهید. رفاقتهاى شخصى و حزبى و ملاحظات سیاسى به هیچ رو، نباید مجوز گزینش
مدیران فاقد ملاکهاى اصلى شمرده شود. به شهردار برگزیدهى خود کمک و فرصت دهید و
از او مسؤولیت و پاسخ بخواهید و در برابر کوتاهیها یا کجرفتاریها بىتفاوت نمانید
و به وظیفهى قانونى خود عمل کنید. و این همه را از جنجال و غوغاگرى که امروز
متأسفانه بعضى بجدّ، طالب آنند، دور نگهدارید. ۱۳۸۲/۰۲/۰۶
باید پیشرفت کارها را از
نزدیک لمس کرد و تنها به گزارش های رسمی اکتفا نکرد. ۱۳۸۶/۰۴/۰۴
درخصوص شوراها نیز که آیا
وظایف آنها نظارت صرف است و یا نظارت همراه با اجرا، نظر شورای نگهبان باید ملاک
قرار گیرد.
البته برای نظارت هم میتوان
ساز و کاری تعیین کرد که از یک طرف اجرا نباشد و از طرف دیگر تبدیل به نظارت بیخاصیت
نیز نشود. ۱۳۹۰/۰۲/۱۰
۵- توجه به مختصات شهر اسلامی
شوراهاى شهرى در
فعالیتهاى خود به مختصات "شهر اسلامى" توجه کرده و خدمات شهرى را در جهت
تأمین این مقصود به کار گیرند و بخصوص به معمارى و شهرسازى متناسب با حیات طیبهى
اسلامى به طور کامل توجه کنند. در شهر اسلامى، عدالت در تقسیم خدمات شهرى، تأمین
آرامش روحى و امنیت معنوى، ظهور و اعتلاى مظاهر اسلامى و انقلابى، عمران و آبادى و
زیبایى، حفظ طبیعت و صفاى طبیعى، همه با هم باید مورد توجه قرار گیرد. ۱۳۷۸/۰۲/۰۸
در فهرست خدماتی که
شوراها به آن می پردازند باید حفظ هویت و اصالت شهرها و روستاها، و پایبندی به
معماری اسلامی و ایرانی، و رعایت زیبایی و استحکام بناها، و ترویج فرهنگ نظم و
قانون، و گسترش نمادهای دین و اخلاق، و آسان سازی خدمت رسانی و عدالت و فراگیری در
خدمات شهری و توسعه فضای سبز و اهتمام به سلامت محیط زیست، و توجه به نیازهای
جانبازان و مصدومان جسمی، و نگاه عدالت گستر به محله ها و اشخاص محروم، و توجه
ویژه به بانوان و نیز به جوانان، برجسته شود و همواره در مد نظر قرار گیرد. ۱۳۸۶/۰۲/۰۸
خدمات متنوع در شهرها و
روستاها از جمله ساختمانسازیها، احداث خیابانها، نامگذاریها و زیباسازیها
باید ضمن همخوانی با پیشرفتهای روز، با معماری ایرانی، اعتقادات دینی، بافت
اجتماعی و شرایط آب و هوایی هر منطقه نیز متناسب باشند.
ما به برکت اسلام توانستهایم
هویت ایرانی خود را حفظ کنیم و این حقیقت، باید در همه خدمات و امور شهری خود را
نشان دهد.
عامل اصلی برای پیشرفت
کشور و حرکت به سوی عزت واقعی، حفظ و تقویت فضای تدین و دینداری در فضای شهرها و
روستاها است. ۱۳۹۰/۰۲/۱۰
۶- توجه به حفظ هویت تاریخى و اسلامى و مراکز قدیمى
شهر
علىالظاهر اروپایىها در
زمینهى حفظ نشانهها و یادگارهاى تاریخىشان پیشقدم هستند و خیلى به آن اهمیت مىدهند؛
خانهى فلانکس، زادگاه فلان دانشمند، محل تدریس فلان استاد، ساختمانهاى یادگارى
قدیمى. البته اینها را باید حفظ کرد و اینها چیزهاى لازمى است؛ اما شاید از این
مهمتر، یا به همین اندازه اهمیت، مسألهى فضاى شهرى است و تجلى معمارى
اسلامى و معمارى زیباى شرقى. بزرگراهى در غرب تهران درست شده که شاید یک سال پیش،
من از آنجا عبور کردم و دیدم یک بزرگراه خیلى خوبى است از طرف شمال به جنوب؛ یک
چیز خیلى مفید و لازمى است؛ اما اطرافش هنوز هیچى نیست. آن وقت من به آقاى احمدىنژاد
که شهردار بودند و به اینجا آمدند، گفتم مسألهى ساخت و ساز در اطراف این خیابانها
و بزرگراهها، یکى از مسائل مهم شماست؛ چه جورى مىسازید؟ به چه کیفیت مىسازید؟
باید طورى بسازید که حتى اگر آن ساخت و ساز دیوار هم باشد، نگاه رانندهى اتومبیل
عبورى از آنجا به شکلهاى هندسى ملایم و مطابق طبع انسان، احساس التذاذ بکند. صرف
اینکه یک چیزِ بتونى بکشیم بالا، نباشد. در ساخت و سازهاى شهرى، این مسأله خیلى
چیز مهمى است و در خودِ قطار زیرزمینى - مترو - و در ایستگاهها باید این چیزها
رعایت شود؛ یعنى چشمنواز باشد و موجب التذاذ و انبساط خاطر باشد؛ هم کاملاً جنبههاى
اسلامى، بىرودربایستى در اینها رعایت شود. ما باید مقید باشیم به این معنا که
خیلى از معمارىهاى گذشتهى ما در این دهها سال اخیر، متأسفانه درست در جهت عکس
بوده. بایستى به این مسألهى حفظ هویت تاریخى و اسلامى شهر و حفظ مراکز قدیمى توجه
کنید. ۱۳۸۴/۰۵/۱۷
تهران باید به شهری با
هویت ایرانی و اسلامی، زیبا و روح نواز، دارای رفاه عمومی، و مقاوم تبدیل شود.
باید با برنامهریزی
بلندمدت و با پیگیری مجدانه، هویت ایرانی و اسلامی در تهران متجلی شود. ۱۳۸۴/۱۲/۱۳
۷- خالص کردن نیت برای خدمت به مردم
امروز هم که بحمداللّه
خدا به مسؤولان توفیق داد تا شوراها را با این سطح وسیع به وجود آوردند، شوراها هم
در خدمت مردم. امروز شما چنین نعمتى را در اختیار دارید. قصدتان را براى خدا خالص
کنید. عزیزان من! هیچ عبادتى بالاتر از خدمت به مردم نیست؛ چه در شهر، چه در بخش و
چه در روستا. ۱۳۷۸/۰۳/۰۴
من بارها عرض کردهام،
کسانى که مسؤولیتهایى بر دوش دارند - مسؤولیتهاى اجرایى و شبیه اجرایى - اگر همه
وقت خودشان را صرف این مسؤولیت کنند، شاید انشاءاللَّه بتوانند آن وظیفه را به
نحو احسن انجام دهند؛ اما چنانچه مقدارى از آن وقتى را که براى این کار است به
کارهاى دیگر مصروف کردند، کارها زمین خواهد ماند. من توصیه مىکنم - همچنان که در
آن پیام هم به شما عزیزان عرض کردم - وقت را مصروفِ خدمت کنید، مصروفِ کار کنید،
قصد را خدایى کنید و آنچه را که وظیفه شماست - و با انتخاب مردم این وظیفه بر دوش
شما آمد - انشاءاللَّه با اخلاص و به بهترین وجهى انجام دهید. خدا هم به شما کمک
خواهد کرد و انشاءاللَّه خواهید توانست آنچه را که مایه روسفیدى و سرافرازى شما
پیش خدا و پیش بندگان خداست، به انجام برسانید. ۱۳۷۸/۰۳/۰۴
۸- فرهنگسازى و تبلیغات در مسائل مربوط به شهر
باید شما فرهنگسازى
کنید.مثلاً ملاحظه مىکنید که نیروى انتظامى براى ترافیک، انیمیشن و کارهاى
کارتونى در تلویزیون درست کرده که خیلى موثر بوده؛ خیلى چیزهاى خوبى است. از این
قبیل، شما در همهى زمینهها استفاده کنید. در همین مسألهى ساخت و ساز، شما کارى
کنید که این ساخت و سازهاى اطراف تهران در چشم مردم و در فرهنگ عمومى، یک چیز منفى
بشود؛ یعنى مردم احساس کنند که این کار ضربهزدن به آسایش آنها و به زندگى آنهاست.
اگر بتوانید در کارهاى گوناگون، فرهنگسازى و مسائل تبلیغاتى را در نظر بگیرید،
چیز خیلى مهمى است. در همین قضیهى ترافیک و امثال آن هم به همین ترتیب مىتوانید
عمل کنید. ۱۳۸۴/۰۵/۱۷
کار شهردارى فقط ساختوساز
نیست. خوشبختانه در زمینه مسائل فرهنگى هم شما در گزارش خود مواردى را ذکر کردید.
مسائل فرهنگى و اجتماعى شهر، بسیار مهمّ است. سعى کنید روح دیانت و اخلاق اسلامى
را در فضاى شهر تهران سارى و جارى کنید؛ این کارى است ممکن و گرهگشاى بسیارى از
مشکلات است. خیلى از مشکلات ما ناشى از دور شدن از فضایل اخلاقى است. هرچه از
فضایل اخلاقى فاصله بگیریم، مشکلات و گرههاى زندگى پیچیدهتر و بیشتر خواهد شد.
باید خود را به اخلاق اسلامى و ملکات فاضله اسلامى نزدیک کنیم و این در محیطهاى
فرهنگى شهردارى کاملاً امکانپذیر است؛ در کیفیّت اداره بوستانهاى شهرى که ظاهر
فرهنگى هم ندارد - محیطى است براى این که مردم بیایند از آنها استفاده کنند -
امکانپذیر است؛ در فرهنگسراها و در نوع کارهایى که شهردارى در تهران مىکند - نصب
تابلوها، تبلیغات، رفت و آمدها، ترافیک و همه چیزهاى دیگر از این قبیل - امکانپذیر
است. شما مىتوانید با همه این وسایل، اخلاق فاضله را در مردم گسترش دهید. نیّت را
این قرار دهید، برنامهریزى را بر اساس این بگذارید؛ خداى متعال هم کمک و الهام
خواهد کرد تا بتوانید راههاى صحیح را در این مورد پیدا کنید و پیش بروید. ۱۳۸۲/۰۹/۱۷
مسائل فرهنگی در همه
شهرها به ویژه تهران به عنوان پایتخت جمهوری اسلامی ایران بسیار مهم است و باید به
این مسئله توجه شود که فرهنگ ما فرهنگ انقلاب اسلامی و ارزشهای دینی است.
باید ارزشهای انقلاب و
اسلام در همه بخشهای فرهنگی رعایت شود و این کار نیازمند تلاش، انگیزه و عزم لازم
است. ۱۳۸۶/۰۴/۰۴
فرهنگسراها ضمن داشتن
محیطی معنوی و درس آموز همراه با فرهنگ اسلامی و انقلابی باید از مدیریتی متعهد،
انقلابی و دینی برخوردار باشند. ۱۳۸۴/۱۲/۱۳
۹- تفاهم و همدلى اعضاء؛ منشأ خیر و صلاح
براى کسب توفیق در وظایف
شوراهاى اسلامى، شرط اول آن است که اعضاء شوراهاى اسلامى هر شهر یا روستا در عمل
با یکدیگر تفاهم و همدلى داشته باشند. بدون این شرط مهم، یقینا این نهاد تازه
تأسیس نخواهد توانست براى مردم منشأ خیر و صلاح گردد. ۱۳۷۸/۰۲/۰۸
همکارىاى را که
بحمداللَّه الان بین اعضاى شوراى شهر و همچنین بین شوراى شهر و شهردار وجود دارد،
با همه نیرو حفظ کنید. شهردار توجّه داشته باشد که شوراى شهر ریشه اوست؛ شوراى شهر
هم مدیرى را که انتخاب کرده، با همه وجود تقویت کند. با هم باشید. شوراى شهر،
شهردار را تقویت کند؛ چون سربازى است که او را به وسط میدان فرستاده است؛ بنابراین
باید پشت جبهه او را بهطور کامل داشته باشد. آن سرباز هم خود را از ریشه و اصل و
پایه خود منقطع نداند؛ متّصل به آنجا و منبعث از آنجا بداند. این، مجموعه واحد
مدیریّت شهرى است. البته در سازمان ادارى جمهورى اسلامى براى شوراى شهر قیمى معین
نشده است؛ چون منتخب مردم است و شهردار را هم انتخاب مىکند و کارها را با همین
روشهاى درست و شیوههاى سالم، پیشبینى و برنامهریزى مىکند و سپس انجام مىدهد. ۱۳۸۲/۰۹/۱۷
۱۰- مبارزه با فساد رشوهخواری در شهرداریها
از جمله موضوعاتى که من
مىخواهم بسیار روى آن تکیه کنم، یکى این است که در شهردارى، جلوِ سوءاستفادهى
مالى را بگیرید. این یک قلم بسیار مهم است. این، آن چیزى است که بلاشک در دورهى
قبل بوده، کم هم نبوده، زیاد بوده است و قابل انکار نیست. الان هم یقیناً هست،
حالا شما خبر دارید، یا ندارید، گزارش مىرسد، یا نمىرسد - که لابد هم مىرسد -
مبارزهى با این هم از همه چیز، سختتر است. جلوِ این را با قاطعیت بگیرید و
نگذارید سوءاستفاده شود.
شما بر قانون و بر ضوابط
قانونى، پاى بفشارید و ملاحظه نکنید. این، آن چیزى است که شما را پیش خدا سرافراز
خواهد کرد و مظهر دیندارى شما از جمله، این چیزهاست. با رشوهخوارى در داخل
شهردارى، بهشدّت مقابله کنید. رشوه، جزو بزرگترین گناهان است؛ جزو
بزرگترین عوامل تخریب نظامهاى سیاسى دنیاست. هیچکس هم وقتى مىخواهد به کسى رشوه
بدهد، نمىگوید که بدانید، این رشوه است دارم به شما تقدیم مىکنم! نه، رشوه را
لاى زرورقهاى گوناگون مىپیچند که ظاهراً رشوه نیست؛ ولى واقعش رشوه است! جلوى
رشوه را بهجدیّت بگیرید. ۱۳۷۹/۰۴/۲۷
شهرداریها همواره در معرض
افراد فرصت طلب و سودجو قرار دارند اما ارتباط با مردم و دسترسی آسان آنان به
مدیران شهرداریها، موجب می شود زمینه بسیاری از فرصت طلبی ها از بین برود. ۱۳۸۶/۰۴/۰۴
در داخل تشکیلات شهردارى
با فساد مماشات نکنید؛ چه فسادى که مربوط به بیرون شهردارى است و مىخواهد از
ابزار شهردارى استفاده کند، چه فسادى که خداى نکرده در درون هستهاى از هستههاى
شهردارى رخنه کرده باشد و در آنجا بخواهد گسترش پیدا کند و فضا و محیط امنى براى خود
درست کند. هرگونه مماشات با فساد و میدان دادن به آن، زیر پاى خود شما را خالى و
امکان ادامه کار را براى شما دشوار خواهد کرد. نگذارید در هیچ جاى شهردارى فساد
رخنه کند. البته کارِ دشوارى است. شهردارى جایى است که انسان در آن با پول، با
مردم، با مراجعان و با کسانى که حاضرند براى بعضى از مقاصد خود ولخرجى کنند، مواجه
مىشود. اینطور جاها خیلى باید مراقب بود. اینجاست که تقواى الهى به درد مىخورد.
تقوا زرهاى است که اگر انسان آن را پوشید، تیرهاى زهرآگین فساد و گناه در او
کارگر نخواهد شد و او را از پا نخواهد انداخت. تقوا حصنِ منیع انسان است. این که
این همه ما را به تقوا توصیه کردهاند، بهخاطر همین است. بسیارى از خطاها و
انحرافاتى که مشاهده مىکنید، ریشه فکرى ندارد؛ نه اینکه خیال کنید یک ایدئولوژى
است که کسى را به این نحوه عمل کردن وادار مىکند؛ نه، ریشه بسیارى از اینها در
نفسانیّات خودِ انسان است. یکجا پاى انسان مىلغزد و جلوگیرى نمىکند؛ این لغزش
ادامه پیدا مىکند و انسان در صدد توجیه برمىآید و براى خودش ایدئولوژى مىسازد.
انسان گاهى مبناى فکرى درست مىکند تا خطاى خود را اصلاح کند. جلوِ خطاها و
لغزشهاى خود را از همه جا بگیریم و بهتر از همه جا، اوّلِ کار است و بهتر از اوّلِ
کار، پیشگیرى است. این، روح تقوا را در ما تقویت خواهد کرد. ۱۳۸۲/۰۹/۱۷
۱۱- مبارزه با تجملگرایی در شهرداری
شما آقایان نگذارید این
تجربهها تکرار شود. با رشوه - هر وقت خبر رسید - مقابله کنید؛ با تجمّلپرستى در
هزینههاى شهردارى، مقابله کنید. تجمّل پرستى، اصلاً مطلوب و مقبول نیست. اسراف و
زیاده روى در مخارج، مقبول نیست. ۱۳۷۹/۰۴/۲۷
کارهایی نظیر سفرهای
بیهوده، تجملگرایی و حقوقهای گزاف، خلاف عدالت است و باید از آنها پرهیز
کرد. ۱۳۸۱/۱۲/۱۹
۱۲- تسهیل و تسریع کار مردم
در مراجعات مردمی باید
تسهیل و تسریع کار مردم، تکریم آنان و اعتماد سازی به عنوان چهار شاخص مهم مورد
توجه جدی باشد. ۱۳۸۴/۱۲/۱۳
سختگیریهای بیجا، معطل
کردن و سر دوانیدن مردم، و استفاده از برخی روشهای غیراخلاقی در قبال مردم
از جمله مشکلاتی است که باید بموازات مبارزه قاطع و پیگیر با فساد، حل شود. ۱۳۸۱/۱۲/۱۹
۱۳- استفاده از روشهای علمی در اداره شهر
باید در اداره شهر از
روشهای علمی و محققان برجسته دانشگاهها نیز استفاده شود. ۱۳۸۶/۰۴/۰۴
از علم و فکر و برنامه و
اشخاص عالِم استفاده کنید. هرچه مىتوانید، عقول صاحبان عقل را بر عقل خودتان
بیفزایید و ذخیره عقلانى خود را تقویت کنید تا بتوانید کارها را انجام دهید. ۱۳۸۲/۰۹/۱۷
ب) نبایدها
۱- انگیزههای جناحی از کار اصلی باز ندارد
یک شرط اساسی آن است که
انگیزه های جناحی و حزبی، این شوراها را عرصه ی تاخت و تاز خود نکند و آن را از
کار اصلی خود باز ندارد. توفیق نسبی شوراهای دور دوم در مقایسه با دوره ی پیش از
آن در بسیاری از کلانشهرها، آزمون عینی این حقیقت است.
دخالت جناح بندیها و
انگیزه های حزبی و گروهی و شخصی و طایفگی در این وظیفه ی مهم، زهر مهلکی است که
شوراها را از کار می اندازد و آن را کم سود و گاه، زیانبخش می سازد. ۱۳۸۶/۰۲/۰۸
مناقشات سیاسى و جناحى و
ورود در هر اقدامى که اعضاء شوراى اسلامى را از اتحاد عملى خود دور کند، براى این
شوراها مضر و ناروا است. ۱۳۷۸/۰۲/۰۸
۲- اختلاف شورا و شهرداری
مردم آمدهاند، اقبال
کردهاند و با یک شور و امیدى به چیز ناشناختهاى که در تعبیرات ما و در شعارها و
اظهارات، تصویرى از آن داشتند، رأى دادهاند. این شما هستید که مىتوانید این
ایمان مردم را مستحکم کنید. اگر بین خودتان بر سرِ چیزهاى کوچک، دائم اختلافها
وجود داشته باشد، یا بین شما و شهردار اختلافهایى و سرگرمیها و گرفتاریهاى گوناگون
باشد، اجازه نمىدهد که به مسائل، رسیدگى کنید.
اکثریت این مردم که مردم
فقیر و مردم محرومى هستند، ببینید چه چیزى لازم دارند و مشکلشان چگونه برطرف مىشود.
من نمىگویم مشکلات فقرا را شما برطرف کنید. تا آن جایى که مربوط به شوراى شهر
است، و تا آن جایى که مربوط به شهردارى است، شما برطرف کنید.
در مورد ارتباطاتتان با
شهردار هم من مىدانم بین شهردار و اعضاى شورا اختلافاتى وجود دارد، ولى معتقدم
این اختلافات، هیچ به مصلحت نیست. اصلاً اینها هیچ به صلاح شورا و صلاح مجموعهى
شهردارى و اینها نیست. همه همّت کنید و اختلافات را کنار بگذارید؛ محور اصلى را
بچسبید. اگر بنا باشد گرایشهاى گروهى و جناحى و حزبى و رفاقتى را وارد قضایا کنید،
این کار به سامان نخواهد رسید. ۱۳۷۹/۰۴/۲۷
۳- جنجال سیاسی بجای عمل به وظایف قانونی
یقیناً اگر شوراها به
وظایف خود عمل مىنمودند و مردم را به نیّتها و کارآیى خودشان امیدوار مىکردند،
استقبال مردم باز هم بیشتر مىشد. مردم مایلند در ادارهى کشور به وظیفهى خود عمل
کنند و سهم و حقّ خود را نیز استیفاء نمایند. اگر کسانى هم که در شوراهاى سراسر
کشور انتخاب شدهاند، انشاءاللَّه به وظایف خود عمل کنند و از جنجال و غوغاگرى
سیاسى و پرداختن به امورى که وظایف آنها نیست، پرهیز کنند و به وظیفهى خود
بپردازند - که وظیفهى آنها ادارهى امور شهرها و روستاها و رسیدن به مشکلات مردم
در محدودهى وظایف خودشان است - بلاشک علاقهى مردم نسبت به این نهاد مهمّ جمهورى
اسلامى که در قانون اساسى روى آن تأکید شده، بیشتر خواهد شد. ۱۳۸۱/۱۲/۱۳
مردم به نظام و نهادهاى
آن علاقهمندند و توقّعى که از مسؤولان دارند، کار و خدمت و انجام دادن وظایفشان
است. در این خصوص، فرقى بین شوراى شهر، مجلس شوراى اسلامى، دولت و بقیهى دستگاهها
نیست؛ هرکدام وظیفهى خود را انجام دهند، مردم را به خودشان علاقهمند و دلگرم
خواهند کرد. اگر کسانى وظیفهى خود را انجام ندهند، کوتاهى کنند، به کارهاى دیگر
سرگرم شوند و احیاناً افساد کنند - کمااینکه در بعضى از موارد مشاهده شده است
کسانىکه مردم آنها را براى کارى انتخاب کردند، بهجاى اینکه به آن کار بپردازند،
به کارهایى پرداختند که مطلقاً به نفع مردم نیست، بلکه به زیان مردم است - طبعاً
مردم دلسرد خواهند شد. ۱۳۸۱/۱۲/۱۳
۴- جلوگیری از قانون فروشی در شهرداری
مسألهى معاملهى
ابزارگونه با قانون - به تعبیر رایج، قانون فروشى - هم مشکل دیگرى است که آن زمان
هم بود و بنده هم بارها تذکّر مىدادم! ۱۳۷۹/۰۴/۲۷
۵- تهیه درآمد از هر طریقی، خوب نیست
حالا گفتید که دولت،
بناست کمک کند؛ چه بهتر. اگر دولت مىتواند کمک کند، کمک کند، بسیار بهتر است؛ اما
چنانچه دولت کمک نمىکند، شما اگر از یک راه قانونى معقول بىضرر - که نتایج سوئى
نداشته باشد - درآمدى کسب کردید، چه بهتر، بسیار هم خوب است. عوارض، چیزى است که
باید مردم بدهند؛ اما اگر شما به قصد کسب درآمد، دست به کارهایى زدید که نمىتوانید
عوارض فرهنگى آن را از پیش، درست محاسبه کنید بسیار مضرّ است. ۱۳۷۹/۰۴/۲۷
راوی خدمت امام صادق (ع) رسید عرض کرد:بین دو امر مرددم و هرکس مرا به سویی می کشاند،چه بکنم؟
فرمودند:اعدل،اصدق،افقه،اورع را برگزین عرض کرد اگر از اینجا به تشخیص نرسیدم،چه؟
فرمود:ببین غالب افراد متعهد به کدام متمایلند پرسید اگر نفهمیدم چه؟
فرمود:سراغ افرادی برو که دشمن قطعی اسلامند و ببین کدام را بیشتر می پسندند،آنها را کنار بگزار و ببین کدام بیشتر ناراحتشان می کند آن را برگزین ،
پرسید اگر باز نفهمیدم چه؟
فرمود احتیاط کن.
(ببین کدام ضررش برای اسلام کمتر است)
این زن سوم، زنی است که می خواهد انتخاب کند، زنی است که نه چهره موروثی را می پذیرد و نه چهره تحمیلی صادراتی پست ترین و پلیدترین دشمنان انسانیت را. هردو را آگاه است و هردو را هم می داند. آنکه به نام سنت تحمیل می شد و در جریان آن به وراثت می رسید، مربوط به اسلام نیست. مربوط به سنتهای دوره پدرسالاریست و حتی آنچه امروز از غرب می آید، نه علم است، نه بشریت است، نه آزادی است، نه انسانیت است و نه مبتنی بر حرمت زن است. مبتنی بر حیله های پست قدرتهای پست انحرافی و تخدیرکننده بورژوازی است. فقط برخی از زنهای اروپایی هستند که ما حق شناختشان را داریم و باید همیشه همان ها را بشناسیم، آنهایی را که فیلمها و مجله ها و رمانهای جنسی نویسندگان به ما نشان می دهند و به عنوان تیپ کلی زن اروپایی به ما می شناسانند! حق نداریم آن دختر اروپایی را بشناسیم که که از شانزده سالگی به صحرای نوبی، به آفریقا، به صحرای الجزایر و استرالیا می رود و تمام عمرش را در آن محیطهای وحشت و خطر و بیماری و مرگ و قبایل وحشی می گذراند و شب و روز در جوانی و کمال پیری، درباره امواجی که از شاخکهای مورچه فرستاده می شود و شاخک دیگر آن امواج را می گیرند، کار می کند و چون عمر را به پایان می برد، دخترش کار او را دنبال می کند و نسل دوم زن اروپایی در سن پنجاه سالگی، به فرانسه باز می گردد و در دانشگاه می گوید : من سخن گفتن مورچه را کشف کرده ام و بعضی از علائم مکالمه او را یافته ام.
ما حق داریم مادام «توئیگی» را بشناسیم، به نام آخرین مظهر ایده آل زن تمدن غرب، ملکه زیبایی جهان در سال ۱۹۷۱ و در کنارش برجسته ترین زنان نماینده زن اروپا، ژاکلین اوناسیس، که با پول همه چیز را معامله می کند و ملکه موناکو و زنان هفت تیرکش پیرامون جیمزباند را. یعنی همین ها که گوشتهای قربانی دستگاههای تولید اروپایی اند، همین اسباب بازی ها و عروسک کوکی های سرمایه داری و کنیزان تمدن جدید برای سربندی خواجه های تمدن جدید را. اینها را ما ایرانیها حق داریم به عنوان زن متمدن اروپایی بشناسیم. یک بار ندیدیم که از دانشگاه کمبریج یا سوربن یا هاروارد عکسی بردارند و بگویند که دختران دانشجو چگونه می آیند و چگونه می روند، چگونه در کتابخانه ها بر روی نسخه های قرن ۱۴ و ۱۵ و الواحی که از ۲۵۰۰ تا ۳۰۰۰ سال پیش در چین پیدا شده، یا روی نسخه ای از قرآن، یا نسخه ای از کتب خطی لاتین و یونانی و میخی و سانسکریت از صبح تا شب خم می شوند، بی آنکه تکانی بخورند و چشم به این سو و آن سو بدوانند و تا کتاب را نمی گیرند و عذرشان را نمی خواهند، سرشان از روی کتاب برداشته نمی شود.
|