منصوره صامتی

کارشناس فرهنگی

منصوره صامتی

کارشناس فرهنگی

منصوره صامتی

رویای 1400 ساله ی مسلمانان جهان در حکومت اسلامی ایران به تحقق پیوسته و امروز این ظرفیت عظیم فرصتی تکرار نشدنی است. معتقدم که انسان به ضرورت ماهیت الهی و اندیشه ی خویش یک رسانه است وامروز در عصر رسانه ضروریست تا دغدغه های فرهنگی ،اجتماعی و سیاسی مان را باهم شریک شویم، باشد که در مسیر زمان به جامعه ی مهدوی نزدیک شویم."زندگی بهتر حق مسلم ماست!"

و همچنان که رهسپار آینده ایم بیندیشیم که :

ما ازین قرن نخواهیم گذشت
ما ازین قرن نخواهیم گریخت
با قطاری که دگران ساخته اند
هیچ پروازی نیست برساند ما را به قطار دوران
و به قرن دگران
مگر انگیزه و عشق ،
مگر اندیشه و علم ،
مگر آیینه و صلح
و تقلا و تلاش
بخت از آن کسی خواهد بود که مناجات کند با کارش
و در اندیشه ی یک مساله خوابش ببرد
و کتابش را بگذارد زیر سرش و ببیند در خواب حل یک مساله را
باز با شادی در گیری یک مساله بیدار شود ...

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات


 

 در جامعه و فرهنگ اسلامی، سه چهره از زن داریم،
زن سنتی و مقدس مأب، چهره زن متجدد و اروپایی مأب که تازه شروع به رشد و تکثیر کرده است، و چهره فاطمه علیها سلام و زنان فاطمه وار که هیچ شباهت و وجه مشترکی با چهره ای به نام زن سنتی ندارد. سیمایی که از زن سنتی در ذهن افراد وفادار به مذهب در جامعه ما تصویر شده است با سیمای فاطمه (ع) همان قدر دور و بیگانه است که چهره زن مدرن.

این زن سوم، زنی است که می خواهد انتخاب کند، زنی است که نه چهره موروثی را می پذیرد و نه چهره تحمیلی صادراتی پست ترین و پلیدترین دشمنان انسانیت را. هردو را آگاه است و هردو را هم می داند. آنکه به نام سنت تحمیل می شد و در جریان آن به وراثت می رسید، مربوط به اسلام نیست. مربوط به سنتهای دوره پدرسالاریست و حتی آنچه امروز از غرب می آید، نه علم است، نه بشریت است، نه آزادی است، نه انسانیت است و نه مبتنی بر حرمت زن است. مبتنی بر حیله های پست قدرتهای پست انحرافی و تخدیرکننده بورژوازی است.

فقط برخی از زنهای اروپایی هستند که ما حق شناختشان را داریم و باید همیشه همان ها را بشناسیم، آنهایی را که فیلمها و مجله ها و رمانهای جنسی نویسندگان به ما نشان می دهند و به عنوان تیپ کلی زن اروپایی به ما می شناسانند!

حق نداریم آن دختر اروپایی را بشناسیم که که از شانزده سالگی به صحرای نوبی، به آفریقا، به صحرای الجزایر و استرالیا می رود و تمام عمرش را در آن محیطهای وحشت و خطر و بیماری و مرگ و قبایل وحشی می گذراند و شب و روز در جوانی و کمال پیری، درباره امواجی که از شاخکهای مورچه فرستاده می شود و شاخک دیگر آن امواج را می گیرند، کار می کند و چون عمر را به پایان می برد، دخترش کار او را دنبال می کند و نسل دوم زن اروپایی در سن پنجاه سالگی، به فرانسه باز می گردد و در دانشگاه می گوید : من سخن گفتن مورچه را کشف کرده ام و بعضی از علائم مکالمه او را یافته ام.
حق نداریم مادام «گواشن» را بشناسیم که تمام عمر را صرف کرد تا ریشه افکار و مسائل فلسفی حکمت بوعلی و ابن رشد و ملاصدرا و حاجی ملاهادی سبزواری را در فلسفه یونان و آثار ارسطو و دیگران پیدا کرد و با هم مقایسه نمود و آنچه را حکمای ما از آنها گرفته اند نشان داد و آنچه را بد فهمیده اند و بد ترجمه کرده اند در طی هزاران سال تمدن اسلامی تصحیح نمود. حق نداریم مادام «دولاویدا»ی ایتالیایی را بشناسیم که یک کارش تصحیح و تکمیل کتاب نفسانیات بوعلی سینا است از روی نسخه متن رساله نفس ارسطو در زبان یونانی قدیم…


حق نداریم مادام «کوری» را بشناسیم که کاشف کوانتوم و رادیواکتیویته است یا «زراس دولا شاپل» را که بیش از همه علمای اسلام و حتی همه شیعیان و کباده کشان فعلی ولایت علی و مدعیان معارف علوی، او یک دختر زیبای آزاد و مرفه سوئدی نژاد، با دوری از جو فرهنگی اسلام و زمینه تربیتی و اعتقادی شیعی، از آغاز جوانی، زندگیش را وقف شناخت آن روحی کرد که در اسلام مجهول مانده و پی بردن به مردی که در زیر کینه های دشمن و حیله های منافق و مدح و ثناهای شاعرانه و بی معنای دوست، پنهان شده است، درست ترین خطوط سیمای علی (ع)، لطیف ترین موجهای روح و ابعاد احساس و بلندترین پرش های اندیشه او را یافت و رنجها و تنهاییها و شکستها و هراسها و نیازهای او را برای نخستین بار احساس کرد و نه تنها علی ِاحد و بدر و حنین، که علی محراب و شب و چاههای پیرامون مدینه را نیز پیدا و نهج البلاغه او را که مسلمانان تنها منتخبات ادبی آن را گردآوری کرده اند – این دخت کافر جهنمی – آنچه علی به قلم آورده است، پراکنده در این کتاب و آن دفتر و یا بیشتر نسخه های خطی پنهان اینجا و آنجا، همه را گرد آورد و خواند و ترجمه و تفسیر کرد و زیباترین و عمیق ترین نوشته هایی را که درباره کسی از یک قلم جاری شده است، درباره علی نوشت و اکنون چهل و دو سال است که لحظه ای، سر از اندیشه و تأمل و کار و تحقیق و شناخت او برنگرفته است.
حق نداریم که «آنجلی» دختر آمریکایی یا دختر ایرلندی را که دو ملت اسیر، چه می گویم؟ همه مردم آزاده جهان و تمام بشریت مجروح و محکوم تبعیض و ستم و استثمار چشم به آنان دوخته اند بشناسیم و بدانیم که زن فرنگی نه یک عروسک بازیچه دون ها و برده پول و تجمل و جواهر، و کنیز مدرنی که تا وقتی بکار است و برای مرد مطرح است که قابل توجه و تمتع هوسبازان و شهوت رانان باشد و بعد از آن دوران، ماشینی است که اسقاط شده است، بلکه تا آنجا پیش رفته که تجسم ایده آل یک ملت و مظهر نجات و غرور و افتخار یک نژاد شده است.


ما حق نداریم دوشیزه «مشین» را بشناسیم که در اشغال پاریس به وسیله نازیها از سنگر نهضت مقاومت فرانسه ضربه هایی چنان کاری بر ارتش هیتلری زد که دوباره غایبانه به مرگ محکوم شد و با اینکه خود یهودی است، انسان بودن و آزادی را در اوجی می فهمد که اکنون در صف فدائیان فلسطینی، علیه صهیونیسم می جنگد!

ما حق داریم مادام «توئیگی» را بشناسیم، به نام آخرین مظهر ایده آل زن تمدن غرب، ملکه زیبایی جهان در سال ۱۹۷۱ و در کنارش برجسته ترین زنان نماینده زن اروپا، ژاکلین اوناسیس، که با پول همه چیز را معامله می کند و ملکه موناکو و زنان هفت تیرکش پیرامون جیمزباند را. یعنی همین ها که گوشتهای قربانی دستگاههای تولید اروپایی اند، همین اسباب بازی ها و عروسک کوکی های سرمایه داری و کنیزان تمدن جدید برای سربندی خواجه های تمدن جدید را. اینها را ما ایرانیها حق داریم به عنوان زن متمدن اروپایی بشناسیم.

یک بار ندیدیم که از دانشگاه کمبریج یا سوربن یا هاروارد عکسی بردارند و بگویند که دختران دانشجو چگونه می آیند و چگونه می روند، چگونه در کتابخانه ها بر روی نسخه های قرن ۱۴ و ۱۵ و الواحی که از ۲۵۰۰ تا ۳۰۰۰ سال پیش در چین پیدا شده، یا روی نسخه ای از قرآن، یا نسخه ای از کتب خطی لاتین و یونانی و میخی و سانسکریت از صبح تا شب خم می شوند، بی آنکه تکانی بخورند و چشم به این سو و آن سو بدوانند و تا کتاب را نمی گیرند و عذرشان را نمی خواهند، سرشان از روی کتاب برداشته نمی شود.


آری! زنان ما نباید این زنان را بشناسند زیرا حق ندارند خانم میش ها و دولایدیاها را زن روز یا زن متمدن اروپایی تلقی کنند و تقلید. آنها فقط دو انتخاب بیشتر ندارند : یا قربانی استعمار کهنه ماندن یا قربانی استحمار نو شدن. 


اگر زنی که  با تمام وجودش می گرید و نام فاطمه  سلام الله علیها و یاد زینب  سلام الله علیها آتش در استخوانش می زند بداند که می ارزد و به کار می آید، عاشقانه جانش را می بخشد، اما این دو را نمی شناسد و یک جمله از سخنانش را نمی داند و یک شرح حالشان را نخوانده است و فاطمه (س)یا فقط کنار در خانه اش، در لحظه ای که در به پهلویش می خورد به یاد می آورد و زینب (س) را در ساعتی که از خیمه به سراغ شهیدی بیرون می آید و فقط از صبح عاشورا تا ظهر عاشورا از او خبر دارد و از عصر عاشورا دیگر برای همیشه گمش می کند و درست از روزی که کار زینب (س) و رسالت بزرگش – که وارث حسین (ع) است – آغاز می شود، آگاهی او از زینب (س) پایان می یابد!


نظرات  (۱۴)

خانم صامتی عزیز ایشالاه بهتر میشین وبر میگردین پای رسانتون اون هم با صلابت همیشگیتون.


خدمت جناب رحمتی هم باید عارض شم که من شبستری نیستم ولی خیلی با مراغه ای ها بودم وهستم ولی هیچ وقت چنین اسم هایی رو نشنیدم.

واگه باشه هم از روی نادانی نه کج اندیشی.

شاید این اسم هارو از روی این که یه اسمه برای دختراشون انتخاب میکنن نه اینکه دوست نداشته باشن فرزند دختر رو.


اگر داماد مراغه ای شما هم این طوریه نمیشه بقیه رو هم مراغه ای فرض کنین وجمله هاتون رو برای همه مراغه ای ها بکار ببیرین و شاید شما یکی از مخالفای مردم مراغه هستین که اینطوری میگین.

من از اینا به جز مهمان نوازی و احترام و علاقه به فرزندان وزنانشون چیز دیگه ای ندیدم و سوال بزرگی برای من که چطوری شما ندونسته وبدون تحقیق به کسی دختر دادین مگه دوره نامزدی نداشتن تا همدیگرو بشناسن؟؟؟؟؟.

"مراغه ای ها بر خلاف اینکه سعی می کنن و انمود کنن خیلی زندوست و روشن اندیش هستند اما در عمل خیلی زنها رو تحت فشار میذارن و هنوز هم بینشون زیاد هستند کسانی که از فرزند دختر بیزارند."

فکر نمیکنم این جمله شما برازنده این چنین مردمانی باشه اونا به اندازه ای مهربونن که من خواستم که اسم وبلاگم برگرفته از شهر زیبای اونها باشه یعنی باغ شهر ایران.


از شما هم میخوام که بیشتر تحقیق کنین تا دچار چنین اشتباهاتی که باعث میشه مردم یه شهر رو این چنین بد جلوه بدین نشین.


من خودم شبستری هستم. شبستری ها زن دوست هستند اما اگر شهردار باغ سمت مراغه رفته باشن می بینن این اسم ها هنوز زیاده و حتی توی زیر 30 ساله ها هم میشه زیاد پیدا کرد. مراغه ای ها بر خلاف اینکه سعی می کنن و انمود کنن خیلی زندوست و روشن اندیش هستند اما در عمل خیلی زنها رو تحت فشار میذارن و هنوز هم بینشون زیاد هستند کسانی که از فرزند دختر بیزارند.
ما یک داماد مراغه ای داریم و بیچاره شدیم. وقتی آمد طوری حرف می زد که اصلا امروز باورمون نمیشه یک آدم مثل اون بتونه زنش رو اینطوری تحت فشار بذاره. البته همه جا خوب و بد داره و من نمی خوام به مراغه ای های عزیز خدای نکرده نسبت بد بدم. اما چیزی که مادیدیم اینطوریه.
نمی دانم شهردار باغ فامیل مراغه ای دارند یا نه؟ مال کجا هستند؟ میخوره شبستری باشن

من که این همه بین ترک های عزیز زندگی میکنم هیچ وقت نام کسی رو ندیدم که "قیز بس" باشه .

حتی بین ژیراشون که 90 یا 100 رو رد کرده باشن.

فقط یه اسمی بنام "آدس" شنیدم که به فارسی اقدس میشود.


خانم صامتی ببخشید سلام حیف که وقتم این روزا پر پر هستش و کمتر وقت میکنم نظر بزارم.


انگار شمام هم کم دغدغه ایاز بنده ندارین که به هیچ یک از نظرات پاسخ نمیدین وفقط تایید.

پاسخ:
احوالم خوش نیست ...
به هر حال زدن حرفهای مد روز در مورد زنان سنتی کار اسانی است. من هم میتونم خود را روشنفکر ضد سنت جلوه دهم ، البته همه سنت را هم قبول ندارم ، اما نمی گم همه سنت بد است و زن سنتی مایه تنفر و تهوع. این تفکرات ناشی از چند چیز است
1- برای رسوا  نشدن همرنگ جماعت شدن
2- جعل تاریخ و یا بی اطلاعی از تاریخ و سنت اما نظر دادن منفی و مغرضانه در مورد آن ، سنت کشورهای اسلامی نه آن سیاهی است که فمنیستها به دروغ آن را سیاه جلوه می دهند و نه آن چنان سیاه که شما دارید جلوه می دهید و نه کاملا بی عیب و نقص که نشود آن را نقد کرد.
بله ، واقع بین باشیم ، حواسمان باشد چی میگیم. زن سنتی را معادل بت زن جاهلی نگرفتن بهتر است. اون زن جاهلی که شما میگید به فکرش مربوط است اما سنتی به سبک زندگی مربوط است ، همانطور که خودتان گفتید زنان مومنه معاصر ، که باز هم جای نقد دارد چون این زنان تنها مربوط به معاصر نیستند. اما قالب زندگی شان سنتی است اما فکرشان جاهلی نیست. شما سنت را خیلی بد جلوه می دهید. بهتر است خاکستذی نگاه کنید چون الان وضع بدتره.
مقصود من این بوده که همه زنان سنتی جاهلی نیستند. شما بهتر بود می نوشتید زنان جاهلی ، این زنان جاهلی مدرن و سنتی ندارند. یک فمنیستی که مرد شدن را الگوی خود می داند هم جاهلی است و هویت زن را خوار می کند. به هر حال این که شما مدام اصرار دارید زنان سنتی را همه را با یک تیر بزنید و نامشان را بگذارید سنتی به عهده خودتان. اما سنت واقعی ایران پس از اسلام و سنت پیامبذ اینی نیست که میگن. شما بهتره یک فرقی بین قبل و بعد از زمان جاهلیت بگذارید. واژه سنتی تون خوب نیست ، هر چه قدر هم که جواب دهید باز خودتان هم می دانید درست و جامع نیست تعریفتان از زن سنتی.
خواندن این مطلب را به شدت توصیه می کنم:

http://mojarada.persianblog.ir/post/65/

مستدام باشید...

پاسخ:
به شدددددت!!
پاسختان خوب بود. زن سنتی ، زنی که از فرزند دختر بهراسد و ... آره منم با این تفکرات که از فرزند دختر بهراسند و ... به شدت مخالفم و متاسفانه حتی اسامی زیادی در این مورد داریم مثلا در ترکی اسم قزبس داریم یعنی دختر بس و .... اونا را نباید گفت زن نماد سنت ایران. چون شما نگاه کنید مادران شهدا از همین زنان سنتی بودند ، اما چه تربیت کردند ، مادر چمران ، مادر آوینی ، مادر محمد مصدق که بیمارستان اگر اشتباه نکنم نجمیه مال ایشون بوده. اینا زن سنتی بعد از جاهلیت بودند.
در مورد کوری ها که خانوادگی کار علمی می کردند از زن و شوهر گرفته تا دختر و داماد ، همه با هم کار علمی می کردند ، براشون احترام قائل هستم اما زمانی که نام خانم ایرن کوری (و نه ماری کوری ) دختر ماری کوری را در میان بی خدایان دیدم ، متوجه شدم مومن بودن بر عالم علوم مدرن بودن اولویت داره. مثالش همین پیامبر خودمون ، امی و بی سواد بود اما یک شبه سواد دار شد و شد نماد انسان در دانایی. یه سری علوم هست که در دفتر نیست اما به موقعش در دفتر هم می آید و اغلب هم قابل امدن در دفتر نیست.
پاسخ:
مادران معزز شهدا و همسران ایثار گر جانبازان زنان فاطمی هستند زنان سنتی یادگار جاهلیت پیش از اسلامند و بر آن شیوه زیست می کنند 
بسیار لذت بردم .بسیار کارگشا وقابل تامل است .همه پشت این همه تبلیغات باید خبرهایی باشد. یا صاحب الزمان.
پاسخ:
سپاس از همراهی شما 
حالا از سوال که بگذریم ، شما یک مقدار زن سنتی رو هم بد جلوه دادید. من مادربزرگم زن سنتی بود ، اما من خیلی دوستش دارم. درسته ماری کوری نبود و ... اما خیلی دوست داشتنی بود. حتی خود پدربزرگمم خیلی باهاش خوب بود.
پاسخ:
بزرگانی همچون حضرت علی علیه السلام توصیه کردند که فرزند زمانه ی خویش باشیم . البته زن سنتی که در متن آمده به معنای زنان مومنه معاصر نیست به معنای زنی است که حقوق الهی خویش را نمی شناسد و خود را موجودی اسیر و منفعل می داند .و فرزندانش را مزدور و ناآگاه به کرامت انسانی زنان تربیت می کند . زنی که از فرزند دختر داشتن می هراسد و شرمگین است ، زنی که خود را لکه ی ننگ می داند . زنی که در جاهلیت بسر می برد .
با سلام
یک سوال میخواستم از خانم صامتی بپرسم ، امیدوارم جواب دهند، خانم صامتی ، الان که تمام دانشگاهها توسط دختران پرشده ، دلیلش را از اغلب دختران بپرسید میگن میخوایم مثلا ماری کوری شوند. و اتفاقا خوب هم میشناسند ایشونو، اما آیا خودتان تجسم کنید که زنان که 70 درصدشان ماری کوری شوند ، مطمئننا مردی مثل اینشتین یا همون پی یرکوری را برای ازدواج میخوان درسته؟ به هر حال چون مرد قوام بر زن است نمیشه که ماری کوری بره با یک حمال یا مرد خانه دار ازدواج کنه ، اونوقت جامعه با این کمبود شدید پی یر کوری و اینشتین چه کنه ، نتیجه اش نمیشه همین عدم ازدواج امروز؟ حالا اول جواب دهید ، اما میخواستم بگم یه موقع فکر نکنید قوام مرد را باری تاکید بر پدرسالاری آوردم ؟ بلکه به نظرم این طبیعی است که زنی انتظار داشته باشه که شوهرش از لحاظ علمی و مالی و ... یا از خودش بهتر باشه و یا حداقل مثل خودش باشه. به هر حال پدرسالاری درست نیست اما پدر ذلیل بودن در خانواده که پدر نقش مترسک خانواده و یا نوکر خانواده را بازی کند مثل امروز هم خوب نیست. من به نظرم زن اگر به شوهر احترام بذاره و در امور خانواده جلوی بچه ها روی شوهرش حساب باز کنه (نه بترسه بلکه حساب باز کنه ) به نفع تربیت بچه ها و به نفع خودش در کسب احترام از سوی بچه ها چه در کهولت و چه در جوانی است. و نیز محبت شوهرش را هم می گیرد ، اما درزوج ماری کوری و حمال همجین چیزی نمیشه.
پاسخ:
تصور می کنم خودتون پاسخ پرسشتون رو دادید نیاز به تکرار بنده نیست 

خانم صامتی من متوجه مطلب این پست نشدم.اگه دوست داشتین زیر دیپلم!کمی توضیح بدین!


راستی خانم صامتی اگه مایل بودین به سایت سمت خدا رجوع کنید.یه قسمتی تازه راه اندازی شده به اسم کتابخانه مجازی.به اونجا برید و چهار تا کتاب هست از حاج اقای فرحزاد و عالی و حسینی و همچنین کتاب واجب فراموش شده از رهبر عزیز که میتونید انواع نسخه هاش یعنی اندروید  جاوا و پی دی اف دانلود کنید.خیلی عالیه.

کتاب واجب فراموش شده هم که رهبری عزیزه در مورد امر به معروف و نهی از منکره.و برای شما که در زمینه فرهنگ فعالیت دارید و با توجه به نامگذاری امسال به نام فرهنگ فک میکنم خیلی مناسب شما و وبلاگتون باشه که در این زمینه یعنی امر به معروف و نهی ا منکر هم مطلب توی وبلاگتون بذارید.چون خود این امر به معروف و نهی از منکر و عمل بهش یه فرهنگه به نظر من.یه فرهنگ ارزشی و الهی.

استحمار تجددگرایی اسلامی از هر دوی آنها بدتر است و البته بین مدعیان حقوق زنان و متولیان فرهنگی طرفدار بیشتری هم دارد
ضمنا زن سنتی زن بدی نیست. اتفاقا تنها زنی است که از همه درست تر است! آن چیزی که تحریف شده تصویر زن سنتی است که باعث شده زن سنتی زن مناسب دیده نشود
معلوم نیست چی گفتید. باید بیشتر توضیحش بدید. کسی که این مطلب رو میخونه باید کلی رمان بلد باشه! که اکثرشون هم گمراه کنندست. آدم نخونه بهتره
پاسخ:
نیازی نیست کلی رمان بدونید . متن به تسلط تفکر رسانه های غربی بر زندگی زن امروز اشاره دارد  اینکه از خود باید بپرسیم چرا باید برخی زنان خاص غربی را بشناسیم درباره ی آنها کتاب بخوانیم فیلم ببینیم ولی نباید از حضرت فاطمه سلام الله علیها چیزی بدانیم جز یک ماجرای تکراری ! 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">