رویای 1400 ساله ی مسلمانان جهان در حکومت اسلامی ایران به تحقق پیوسته و امروز این ظرفیت عظیم فرصتی تکرار نشدنی است. معتقدم که انسان به ضرورت ماهیت الهی و اندیشه ی خویش یک رسانه است وامروز در عصر رسانه ضروریست تا دغدغه های فرهنگی ،اجتماعی و سیاسی مان را باهم شریک شویم، باشد که در مسیر زمان به جامعه ی مهدوی نزدیک شویم."زندگی بهتر حق مسلم ماست!"
و همچنان که رهسپار آینده ایم بیندیشیم که :
ما ازین قرن نخواهیم گذشت
ما ازین قرن نخواهیم گریخت
با قطاری که دگران ساخته اند
هیچ پروازی نیست برساند ما را به قطار دوران
و به قرن دگران
مگر انگیزه و عشق ،
مگر اندیشه و علم ،
مگر آیینه و صلح
و تقلا و تلاش
بخت از آن کسی خواهد بود که مناجات کند با کارش
و در اندیشه ی یک مساله خوابش ببرد
و کتابش را بگذارد زیر سرش و ببیند در خواب حل یک مساله را
باز با شادی در گیری یک مساله بیدار شود ...
در این چند سال اخیر، چادر با فرهنگهای جدیدی همراه شده که برخی از آنها اساسا فرقی با بدحجابی ندارد. حتما شما هم دیدهاید دخترانی که چادر را بخشی از تیپ خود میدانند و گویا با استفاده از چادر میخواهند چهره خود را قاب بگیرند. بعد هم در قواره یک فعال اجتماعی ظاهر میشوند و هر روز عکسهای مختلفشان را این طرف و آن طرف منتشر میکنند تا محرم و نامحرم لایکشان کنند.
اما حقیقتا این نوع پوشش که باعث انگشت نما شدن فرد در جامعه میشود، مصداق لباس شهرت نیست؟ در تعریفهای فقهی ما یک شرط اساسی برای حجاب تعریف شده که نباید «جلب توجه» کند. حجاب باید در مسیر عفاف و حیا و پوشیدگی تعریف شود، اما این فرهنگ جدید و ابداعی که از قضا وارداتی هم نیست و ساخت ذهن خلاقانه برخی از بانوان ایرانی است، حجاب جدیدی را معرفی کرده که در مسیر خودنمایی تعریف میشود و از بیخ و بن ضدحجاب است.
اینکه زن بتواند با چادر به آسانی فعالیت اجتماعی کند را هیچ کس منکر نیست،بانوان محجبه و عفیفه قطعا میتوانند با حفظ شئون شرعی به فعالیت اجتماعی بپردازند. اصلا ضرورت همین موضوع بود که چند سال قبل برخی از کارشناسان دور هم جمع شدند و اقدام به طراحی چادرهایی کردند که در عین سادگی، دست و پاگیر بانوان هم نبود.
چادرهایی که مثلا هنگام رانندگی یا حمل کودک محدودیت ایجاد نمیکرد، اما این خلاقیت به مرور تبدیل به یک بدعت شد و طراحان بعدی، به فکر آن افتادند تا چادرهایی جذاب تولید کنند و کار به جایی کشید که باخط نستعلیق و نسخ روی چادر بانوان کلمات قصار مینوشتند و شعار میدادند که با چادر محدودیت نیست و میتواند شما را جذابتر کند! این طراحان ادعا میکنند که فقط با چنین روشهایی میتوان برخی از دختران امروزی که با حجاب ارتباط خوبی ندارند را به سوی چادر کشاند، اما انگار نسخه ناشیانهای که آنها برای حجاب جامعه نوشتهاند، به ضد خود تبدیل شده و به قول جناب مولوی «از قضا سرکنگبین، صفرا فزود»ه است. مخاطب اصلی بازار چادر خانوادههای مذهبی هستند و قطعا این چادرهای تیپیکال بیش از آنکه به دست جامعه هدف برسد، به دست متدینین رسیده و گاهی اوقات گره چادر آنها را شل کرده است.
این تدبیرهای بدعتگونه سابقه بسیاری دارد، مگر در همین یکی-دو دهه اخیر به بهانه مقابله با موسیقیهای مبتذل وارداتی، خودمان به تولید ابتذال نپرداختیم؟ مگر برای آنکه رضایت عدهای را جلب کنیم، پیچ شرعیات را شل نکردیم؟ مگر خطوط قرمزمان را تغییر ندادیم؟ آنقدر که گاهی اوقات موسیقیهای وطنیمان شرمآورتر از برخی نسخههای خارجی شده است.
بیایید تعارف را کنار بگذاریم. این روزها باید نگران حجاب برتر بود. حجابی که در طول همه این سالها نماد پوشش و عفت بوده، حالا در خطر است. دعوای ما، درباره چادر و مانتو نیست. درباره «میل به جذابیت» است. ماجرا این است که این بانوان قبل از انتخاب چادر باید به این سوال پاسخ دهند که آیا میخواهید جذاب باشید یا نه؟ اگر پاسختان مثبت است، تا دلتان بخواهد گزینه دارید، لطفا بیخیال چادر شوید که برای ما مقدس است و عزیز.
حقیقت این است که ما به جای آنکه مردم را وارد دایره دین و حجاب و اعتقاد کنیم، مدام تلاش میکنیم که مساحت این دایره را زیاد کنیم، آنقدر زیاد تا دیگر کسی بیرون نماند. فراموش کردهایم آن کلام امام صادق را که فرمود: کلام ما را بدون حذف و اضافه به مردم بگویید، فطرت آنها خواهد پذیرفت.
منبع: همشهری آنلاین