منصوره صامتی

کارشناس فرهنگی

منصوره صامتی

کارشناس فرهنگی

منصوره صامتی

رویای 1400 ساله ی مسلمانان جهان در حکومت اسلامی ایران به تحقق پیوسته و امروز این ظرفیت عظیم فرصتی تکرار نشدنی است. معتقدم که انسان به ضرورت ماهیت الهی و اندیشه ی خویش یک رسانه است وامروز در عصر رسانه ضروریست تا دغدغه های فرهنگی ،اجتماعی و سیاسی مان را باهم شریک شویم، باشد که در مسیر زمان به جامعه ی مهدوی نزدیک شویم."زندگی بهتر حق مسلم ماست!"

و همچنان که رهسپار آینده ایم بیندیشیم که :

ما ازین قرن نخواهیم گذشت
ما ازین قرن نخواهیم گریخت
با قطاری که دگران ساخته اند
هیچ پروازی نیست برساند ما را به قطار دوران
و به قرن دگران
مگر انگیزه و عشق ،
مگر اندیشه و علم ،
مگر آیینه و صلح
و تقلا و تلاش
بخت از آن کسی خواهد بود که مناجات کند با کارش
و در اندیشه ی یک مساله خوابش ببرد
و کتابش را بگذارد زیر سرش و ببیند در خواب حل یک مساله را
باز با شادی در گیری یک مساله بیدار شود ...

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات


ف

نظرات  (۳۲)

  • فکرم همه جا هست ولی پیش خدا نیست
  • فکرم همه‌جا هست، ولی پیش خدا نیست
    سجادۀ زردوز که محراب دعا نیست

    گفتند سر سجده کجا رفته حواست؟
    اندیشه سیال من ـ ای دوست ـ کجا نیست؟!

    از شدت اخلاص من عالم شده حیران
    تعریف نباشد، ابداً قصد ریا نیست!

    از کمیتِ کار که هر روز سه وعده
    از کیفیتش نیز همین بس که قضا نیست

    یک‌ذره فقط کُندتر از سرعت نور است
    هر رکعتِ من حائز عنوان جهانی‌ست!

    این سجده سهو است؟ و یا رکعت آخر؟
    چندی‌ست که این حافظه در خدمت ما نیست

    ای دلبر من! تا غم وام است و تورم
    محراب به یاد خم ابروی شما نیست

    بی‌دغدغه یک سجده راحت نتوان کرد
    تا فکر من از قسط عقب‌مانده جدا نیست

    هر سکه که دادند دوتا سکه گرفتند
    گفتند که این بهره بانکی‌ست، ربا نیست!

    از بس‌که پی نیم‌وجب نان حلالیم
    در سجده ما رونق اگر هست، صفا نیست

    به به، چه نمازی‌ست! همین است که گویند
    راه شعرا دور ز راه عرفا نیست!
    آقا مجتبی تهرانی : 
    صلوات هم مداد است هم پاک کن!
    یعنی هم حسنه می نویسد
    هم گناه را پاک میکند

    الهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
  • بدترین روز
  • امروز بدترین روزم بود
    و سعی نکن منو متقاعد کنی که
    درهر روزی ، یه چیز خوب پیدا میشه
    چون اگه با دقت نگاه کنیم
    این دنیا جای وحشتناکیه
    با اینکه
    بعضی وقتا یه اتفاقات خوبی هم میافته
    شادی و رضایت همیشگی نیستند
    و این درست نیست که
    همش به ذهن و دل ما ربط داره
    چون
    ما میتونیم شادی واقعی را تجربه کنیم
    فقط وقتی در یک محیط خوب باشیم 
    این درست نیست که میتونیم خوبی رو خلق کنیم
    مطمعن هستم تو هم موافقی که
    محیطی که توش هستیم
    تاثیر مستقیم داره روی
    رفتار ما
    همه چیز تحت کنترل ما نیست
    و تو هرگز از من نخواهی شنید که 
    امروز روز خوبی بود

                                                                       *حالا اینو از پایین به بالا بخون*


    پس شکر گذار خدا برای هر لحظه از زندگی باشیم.
    با عرض تسلیت شهادت رییس مذهب شیعه امام صادق (ع) چند چدیث از امام : 

    *حقیقت علم به فراگیری بسیار نیست٬ بلکه نوری است که خداوند در دل کسی که بخواهد او را هدایت کند٬ می افکند.

    امام صادق (علیه السّلام) فرموده اند : درود بر مردم قم؛ خداوند شهرشان را از آب سیراب کند و برکاتش را بر ایشان فرو فرستد٬ و بدی ها و گناهانشان را به نیکی بدل سازد. ایشان اهل رکوع و سجود وقیام و قعودند. مردمانی فقیه  و دانشمند و فهمیده اند. هم حدیث فهمند وهم راوی حدیث٬ و خوش عبادتند.
    * امام صادق (علیه السّلام) فرموده اند : ما صابریم٬ اما شیعیان ما از ما صابرترند.[راوی گفت] عرض کردم: فدایت شوم٬ چگونه     می شود شیعیان از شما صابرتر باشند؟ فرمود: چون ما بر آنچه می دانیم صبر می کنیم وشیعیان ما بر آنچه نمی دانند صبر می کنند.
    * سه کار است که هر کس یکی از آنها را انجام دهد خداوند بهشت را بر او واجب می گرداند:انفاق کردن در تنگدستی٬ خوشرویی با همه ی عالم٬ وانصاف داشتن.

    همانا ما کسی را دوست می داریم که عاقل وعالم و فهیم وفقیه و حلیم باشد ومدارا کننده با مردم و شکیبا وراستگو و وفادار.
    شهردار عزیزم ؛ 

    بنده در قسمت انتهایی گفتار پیشین ، در پاراگرافی مجزا به آفت تملق و اثر سوء آن در روابط اجتماعی پرداختم که اختصاصا در ارتباط با حضرتعالی نبود . 
    بنده برای شما احترام ویژه ای قائل ام و ذات ارجمند شما را بری از این مسائل می دانم.

    همانطور که ملاحظه می فرمایید [ برای جلوگیری از سوء تفاهم احتمالی ] بنده در پایان وجیزه ی پیشین و در پاراگرافی مجزا ، از عبارات و جمله ی "اما در میان این بحث و گفتار ،
    می خواهم به موضوع اشاره نمایم ..."  استفاده نمودم که بیانگر منفک بودن آن ، با موضوع قبلی است . 
    علی ایحال اینجانب از سوء تفاهم پیش آمده از شما بزرگوار پوزش می طلبم .
    جناب غلامی عزیز من چیزی جز واقعیت نگفتم. نه اغراقی بود نه چاپلوسی. 
    آنچه تابه حال دیده ام را بازگو کردم. آنچه در ظاهر هست رو گفتم از باطن شما خدا مطلع است.

    جناب شهردار محترم باغ 

    با سلام 
       در حدیث است که از نشانه های "اخلاص" [ در عمل] آن است که ، نه تعریف و تمجید دیگران ، موجب سرور و خوشحالی شما شود و نه توهین و اهانت عده ای باعث بروز و ظهور ناراحتی . 

    البته جناب "الف ، قاف" که از کاربران همین رسانه می باشند ، به نکته ی خوبی اشاره کردند . درواقع "اخلاص" بالاخص امروزه در میان مدیران و کارگزاران ، از حلقه های مفقوده از زنجیره ی وصل به شمار می آید ؛ همچنان که همچون گوهری کمیاب در میان ما مردم درآمده است ...
    اما این نکته دور از ذهن و عمل نماند که همگی ما بر طبق تعالیم و تربیت صحیح دینی موظف هستیم که همواره کارهای نیک دیگران را "حمل بر صحت" نماییم . 
    یعنی نباید با سوء ظن و بدگمانی نسبت به کارهای خوب دیگران نگریست . 
    مثلا اگر شخصی خیر و نیکوکار ، بخش قابل ملاحظه ای از دارایی و ثروت خود را در راه امور خیریه مصروف بدارد ، نباید کار او را "کوچک" شمرد ، یا حمل بر "ریا" و خودنمایی نمود ؛ حتی اگر نشانه های بارز از وجود ریا در کار او دیده شود [ مطابق بر نگرش دینی ، ما اجازه ی چنین کاری نداریم مگر آنکه آن فرد شخصی فاسق یا فاجر باشد و در جامعه به چنین از قبل عنوانی شناخته شده باشد ] 
    باید دانست که تنها خداوند است که به نهانخانه ی دل آدمیان و اسرار موجود بر آن و ضمیر شخص و نیات او ، آگاهی دارد . 
    اما بالعکس ؛ 
    یعنی در روایات ما آمده که فرد همواره باید نسبت به نیت و عمل خود "بدگمان" باشد به نحوی که مصداق این سخن از امام معصوم شود که : "خوشا به حال کسی که پرداختن به عیوبش ، او را از پرداختن به عیوب دیگران باز بدارد." 
    قاعده ی "لاتجسس" در سوره ی حجرات یا پرهیز از "عیب جویی" و "طعنه زنی" در سوره ی همزه ، برهمین اصول استوار است . 
    حتی در قانون اساسی ما که به مبتنی بر آموزه های شریعت است و در تدوین آن از فقهای دین شناس بهره گرفته شده ، " عدم جواز بر تفتیش از عقاید و درونیات افراد " به عنوان یک اصل قانونی به تصویب رسیده است .

    بنده بر قاعده ی تربیت دینی که همچون طفلی نوپا در آغاز ا ین راه به سر می برم از خداوند منان مسآلت دارم که مشام این حقیر را با شمه ای از شمیم روح افزاری "اخلاص" آشنا بگرداند که همواره نه با تمجید دیگران از مسیر عدالت خارج شوم و نه با توهین دیگری از شاهرای آن عدول نمایم که باید دانست که به فرموده ی حضرت علی (ع) : " از سخت ترین کارها ، تحصیل اخلاص در عمل است ."  چنین کاری که موجب سعادت و عاقبت به خیری در افراد می شدد ، علاوه بر داشتن توفیق الهی در کسب آن ، نیاز به مداقه ی فکری و مجاهده ی عملی و مراقبه ی دائمی از جانب فرد دارد . 

    اما در میان بحث و گفتار می خواهم به موضوع دیگری هم اشاره نمایم .
     در تعالیم اسلامی و آموزه های مربوط به "اخلاق اجتماعی" آن ، ما دو موضوع "تنبیه" و "تشویق" داریم که هر دو دارای کارکرد تربیتی هستند . 
    در اسلاگ همانطور که از "عیب جویی" و "سرزنش" کردن دیگران نهی شده است ، همانطور هم از "غلو" و "اغراق" . 
    گاهی ما از شخصی بنا بر تعریف و تمجید می گذاریم اما به صورت اغراق گونه ! 
    پیامبر (ص)  در اینجا می فرمایند : "دهان اغراق کننده را ، گل ببندید" کنایه از بی توجهی به او . چرا که اغراق کننده با اغراق خود در محاسن و خوبی های دیگری ، ممکن است در او ایجاد غرور کاذب نماید و او را از رسیدن به کمالات بیشتر محروم کند درصورتی که مطابق حدیث ، تحصیل هر کمالی تنها از راه تواضع مقدور است . 
    این نکته ی بسیار مهم تربیتی که امروزه در جامعه ی ما رنگ باخته است و مبالغه در خوبی های افراد ، رنگی از تملق و چاپلوسی هم در فرهنگ ما به خود گرفته است ؛ در گذشته به خوبی رعایت می شد . 
    یعنی در گذشته ، فرهنگ عمومی ما ایرانیان به این شکل بوده است که افراد همواره خوبی های دیگران را در پشت سر و در غیاب او می گفته اند و بدی های او را تنها به خودش . 
    یعنی به صورت خصوصی و مستقیم ، بدی های او را به آن فرد محرمانه گوشزد می نمودند که کرامت و شخصیت او همواره در میان افراد و جامعه حفظ شود . 

    درواقع انگیزه ی اصلی برای این تحقیق ، سخنی از پیامبر اکرم (ص) بود که فرموده است [نقل به مضمون] :
    اگر بنده ای ، دو رکعت نماز به جا آورد که از "تکبیر الاحرام" تا "سلام" آن نماز (یعنی همین دو رکعتی که دو دقیقه هم بیشتر طول نمی کشد ! ) در اندیشه ای به جز اندیشه در خداوند نباشد ، بر خدا لازم می شود که تمام گناهان او را ببخشد و او را به بهشت ببرد . 

    از مطالعه "آداب الصلواه" تا کتابهایی که در باره ی "اسرار الصلواه" گرفته ، از مطالعه ی "احکام نماز" که توسط فقها گردآوری شده است تا کتاب هایی درباره ی "حقیقت نماز" که به صورت پراکنده از عرفای واصل به یادگار مانده است دریغ نکردم . 

    اما مهمترین نکته در مورد نماز که مورد تاکید شرع هم قرار دارد ، "حضور قلب" است به نحوی که در روایت آمده : "لاصلاه بحضور قلب" یعنی آن مقدار از نماز که در آن حضورقلب وجود دارد ، از نماز پذیرفته می شود و درواقع ما در شبانه روز به همان مقدار نماز به جا می آوریم ، چه بسا بنده ی سرتاپاتقصیر در طول بک سال ، موفق به جای آوردن نیمی از یک رکعت از نماز شوم . و همه می دانیم که فرموده اند "ان قبل ، قبل ماسواها و ان رد ، رد ماسواها" یعنی در سرای آخرت ، اگر نماز شما مورد قبول و پذیرش افتاد ، سایر اعمال شما هم مورد قبول واقع می شود . 
    یعنی سخن از "قبولی نماز" است ، نه صرفا "صحت نماز" که چه بسا نماز ما بر طبق قواعد فقهی و احکام ظاهری مبتنی بر ارکان و غیر ارکان ، "صحیح" باشد ولی شرط قبولی نماز ، همان "حضور قلب" است که آمد. 

    القصه ، بنده نه قصد ریا و سمعه دارم و نه قصد حدیث نفس که کار این بنده ی خطاکار از این حرف ها گذشته است و کوس رسوایی حقیر دیگر با این امور مداوا نمی شود !

    اما می خواهم بگویم در آنچه تاکنون مطالعه کردم ، برای تحصیل حضور قلب در نماز ، توصیه های زیاد و فراوانی آمده از جمله : 
    این که بپنداری ، آخرین نمازی است که می خوانی . 
    اینکه بدانی خدا تو را می بیند . 
    اینکه توصیه به آنکه چنان نماز بخوان که گویی خدا را می بینی و بدان که او تو را می بیند گرچه تو او را نبینی .
    اینکه توجه این حدیث قدسی که "وقتی بنده ام نماز می خواند ، من چنان التفات و توجهی به او دارم که گویی به غیر او دیگر بنده ای ندارم ولی انسان چنان نماز می خواند که گویی به غیر من ، هزاران خدا دارد. 
    یا اینکه ... 

    اما از میان همه ی این محفوظات ، آنچه حقیقتا روی من اثر گذاشت [ در باب حضور قلب در نماز] این سخن کوتاه و پرمغز و نغز از رهبری عزیز بود که هرچند برگردانی از احادیث و معارفی است که در کتاب های مربوط به نماز آمده است ، اما اعجاز کلام رهبری که در شیواترین و رساترین شکل در قلب زنگار گرفته ی من تجلی نمود این بود که : 

    "نماز را به گونه ای بخوان که بدانی مخاطب داری" 



    سخن آخر اینکه : اللهم اجعل مقیم الصلاه و من ذریتی. 
    اندر اعجاز کلام و سخنان "رهبری" 


    "فصاحت" و "بلاغت" دو واژه ای است که ادیبان برای سخن و کلام قائل هستند. 
    فصاحت کلام که در زبان فارسی از آن به شیوایی کلام معنی می شود در کنار بلاغت که به معنی رسایی در سخن است ؛ می تواند به سخنان ، حالتی اعجازگونه دهد خصوصا آنکه مبتنی بر یک حکمت متاله باشد که به فرموده ی حضرت علی (ع) "در برخی از سخنان ، اعجاز نهفته است." 
    زیبایی "لفظ" و ظرافت های "معنا" موضوع دو مقوله ی فصاحت و بلاغت است که در علوم "معانی" و "بیان" بدان پرداخته می شود . 
    درواقع می توان سخنی را فصیح و بلیغ دانست که در کوتاه ترین کلمات ، جامع ترین معنا را به همراه داشته باشد به نحوی که هم "گوش نواز" باشد و هم "دلنشین" . 

    نمونه ی اکمل یک سخن فصیح و بلیغ را ، می توان در کلمات معصومین (ع) بویژه در سخنان  امیر کلام ، حضرت علی (ع) مشاهده نمود ؛ 
    و در غیر حضرات معصومین (ع) ، نمونه ی کامل یک سخن فصیح و بلیغ را می توان در استاد سخن سعدی شیرازی (ره) .
    هرچند که میان قول یک بشر و سخن معصومین (ع) که کلام آنها "مافوق بشر و مادون خداوند" است ، قیاسی مع الفارق وجود دارد اما در مرتبه ای پایین تر از معصومین (ع) ، سخن و کلام "حکما" در جایگاه ویژه ای قرار دارد . 
    "حکیم" که قول او "سدید" است ، هم از فصاحت و بلاغت کلام یک سخنور به خوبی بهره مند است و هم از "حکمت" و حقیقتی ژرف . 

    اما اصل سخن ؛ 
    بنده از سالیانی دور پیرامون نماز ، حقیقت نماز و جایگاه آن به عنوان "ستون دین" و "اولین پرسش بعد از انتقال به سرایی دیگر" ، به جد تحقیق می کردم .

    ادامه دارد.

    کاربر نقطه (.) هم من نیستم
    با تشکر از امیرعلی عزیز

    و با تعجب از روحیه حساس کاربر سجاد غلامی که هر حرفی رو بد تعبیر میکنند!

    و همینطور صبر صاحب وبلاگ!
    جناب باغشهر عزیز ممنون دوست خوبم پاسخ سوالم رو بدرستی ازتون یاد گرفتم ، همونطور که نوشتم فقط با لپ تاپ تونستم آدرس رو از همون کامنت اجرا کنم با گوشی یا تبلت غیر اندرویدی امتحان نکردم .

    سلام بانو. تو این چن روزکه نبودم چه مباحثی پیش آمده .
    خالی از لطف نیست که اظهار نظر نکنم.
    اول در مورد اون سوال جناب امیر علی.
    عزیز دل جواب کاربر شاهد در مورد استفاده در سیتم عامل ویندوز درست یقینا. ولی این قابلیت در سیستم اندروید وجود نداره. هیچگاه در هیچ یک از مرور گرهای اندرویدی نمیشه متنی را انتخاب کرد و لینکش کرد.

    دوم کاربر شاهد.

    آقای سجاد غلامی از همراهان همیشگی و دوستان عزیز پارادکس هستند که همواره با توضیحات مستند خود باعث افزایش معلومات بنده و سایرین شده اند.
    و خانم صامتی  بانویی شکیبا هستن که همواره مطالباش سر آغاز یک بحث مفید برای همراهان پارادوکسی هست. در عجبم چه بی مقدمه دعوا می‌کنی.


    کاربر محترم شاهد :
    سوالم مورد دوم بود که چرا آدرسی که تبلت کپی میکنه قابلیت اجرا از همون کامنت رو نداره، ممنون از شما مورد اول رو هم نمیدونستم یاد گرفتم تشکر.
  • سجاد غلامی
  • بنده چند سالی است که با این رسانه مانوسم و اغلب در گفتگو ها و بحث های پیش آمده در حد توان و وسع و همچنین بضاعت اندک خود مشارکت داشته ام .
    از آداب اولیه ی یک گفتگو "احترام" به مخاطب است ، بنده به شهادت دوستان ، خود به یاد ندارم در گفتگویی که حتی حالتی از مجادله و نزاع هم به خود گرفته باشد ، به سطح دانش و معلومات یا شخصیت افراد  توهین کرده باشم درصورتی که شما [به گمان بنده و تا جایی که حافظه یاری می کند] در اولین گفتگویی که وارد شدید ، ابتدا با حالتی از کنایه و شماتت سطح آگاهی و دانش فنی مدیر این رسانه را به سخره گرفتید و در پاسخ یا کامنتی دیگر شخصیت بنده را !!  
    کاربر سجاد غلامی!

    شخصیت جالبی دارید!
    خدمت امیرعلی عزیز:

    ببخشید
    من کاملآ متوجه سوال شما نشدم. مشکل شما بلد نبودن این قابلیت بود یا اینکه بلدید ولی نمیدونید چرا توی تبلت اجرا نمیشه ولی توی لپ تاپ اجرا میشه؟

    اگه مورد اول مدنظر شماست که تا جایی که بلد بودم جواب دادم ولی اگه مشکل مورد دومه، نمیدونم، تا به حال امتحان نکردم!
    جناب ضمن تعجب ! (س غ ) پاسخ مشخص شد ، نوع دستگاهی که با اون آدرس کپی میکنی مثل تبلت یا لپ تاپ میتونه این قابلیت رو به کامنت بده شاید به طریق دیگه ای هم بشه .
    کاربر شاهد !

    شما هم که جواب ندادید که چرا گاهی لینک درج شده در کامنت ، قابلیت اجرا در همان کامنت رو (به صرف Doubel Click ) داره و گاهی نه !
    کاربر محترم شاهد:
    وقتی با تبلت آدرس توی کامنت کپی میکردم از همون کامنت قابل اجرا نبود ، با لپ تاب امتحان کردم دیدم قابل اجرا از همون کامنت شد و پاسخی برای سوال خودم شد.
    درمورد بی اطلاعی بانوصامتی درباره پرسشم ، عرض کنم گاهی کسی با موردی برخوردی نداشته ، خودتون اشاره کردین مورد بسیار پیچیده تر رو هم مطلع هستند و پاسخ نوشته چه برسه به سوال پیش پا افتاده من .
    ممنون از شما که توجه کردید و پاسخ نوشتید .
    در ضمن با تعجب از اینکه خانم صامتی از این مورد ساده اطلاعی ندارن ولی در پاسخ به یک کامنت یکی از کاربران در یکی از پست ها (یادم نیست کدوم پست بود) از دیتا ماینینگ صحبت کردن!!!

    البته خودم هم از همه چیز اطلاع ندارم ولی این مورد شما خیلی جالب بود!
    خدمت امیرعلی عزیز:

    وقتی آدرس صفحه ای که میخواید بزارید رو کپی کردید داخل کامنت، لینک رو انتخاب (های لایت) میکنید یعد یک آیکون به شکل زنجیر به اسم (لینک متن به آدرس) وجود داره که با کلیک روی اون یه پنجره باز میشه و از شما میخواد که دوباره لینک صفحه ای که میخواید رو توی اون پنجره کپی کنید. با انجام این کار و تایید اون پنجره لینک شما از داخل کامنتتون اجرا میشه و دیگه نیازی به کپی لینک توی گوگل نیست.
  • برخورد شدید با گرفتن عکس سلفی با اجساد
  • در پی انتشار عکس‌های سلفی در اتاق تشریح با اجساد، رئیس سازمان پزشکی قانونی از برخورد شدید انضباطی با این دانشجویان خبر داد.

    به گزارش فارس، احمد شجاعی رئیس سازمان پزشکی قانونی از برخورد انضباطی با جوانانی که با اجساد سلفی گرفته‌اند خبر داد.

    وی گفت: اگر این اتفاق در سالن‌های تشریح پزشکی قانونی رخ داده باشد قطعا با این افراد برخورد می‌شود.

    رئیس سازمان پزشکی قانونی تأکید کرد: این افراد قطعا به کمیته انضباطی معرفی می‌شوند و با آنها برخورد خواهد شد.

    در چند روز گذشته تعدادی از جوانان در اقدامی غیر اخلاقی و تاسف بار با حضور در اتاق تشریح، با اجساد و یا اعضای بدن اجساد عکس یادگاری و سلفی گرفته‌اند که این امر موجبات ناراحتی عموم مردم را فراهم آورده است.

    با سلام

    و تشکر از جناب باغ شهر عزیز با اون خاطره بسیار زیبا.


    ﮐﺎﻣﻨﺘﺎﯼ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ سیل و طوفان اخیر
    ﺗﻮ ﺭﻭﺣﺘﻮﻥ 190 ﻫﺰﺍﺭ ﺗﻮﻣﻦ ﺷﻠﻮﺍﺭﻡ ﻣﻌﻠﻮﻡ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﺠﺎ
    ﺭﻓﺖ !!
    ﻧﺰﺩﯾﮏ ﺑﺪ ﺗﻮﺑﻪ ﮐﻨﻢ !!
    ﺗﻮ ﻣﺤﻞ ﻣﺎ ﻧﻮﺡ ﺑﺎ ﮐﺸﺘﯽ ﺩﯾﺪﻩ ﺷﺪ !
    ﺁﻗﺎ ﺍﮔﻪ ﮐﺴﯽ ﯾﻪ ﻟﯿﻒ ﺑﺎ ﯾﻪ ﮔﺮﺩﺍﻟﯽ ﺁﺑﯽ ﻭﺳﻄﺶ ﭘﯿﺪﺍ
    ﮐﺮﺩ ﻣﺎﻝ ﻣﻨﻪ ... ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﺁﻓﺘﺎﺏ ﺑﺨﻮﺭﻩ ﺑﺎﺩ ﺑﺮﺩﺵ !
    ﺍﯾﻦ ﻋﯿﺪ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﻧﺼﺎﺑﺎﻥ ﺁﻧﺘﻦ ﺗﺒﺮﯾﮏ ﻭ ﺗﻬﻨﯿﺖ
    ﻋﺮﺽ ﻣﯿﮑﻨﻢ !!
    ﻫﯽ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺧﺎﻧﻮﻣﺎﺍﺍ ﻣﯿﮕﻢ ﺣﺠﺎﺑﺎﺗﻮﻧﻮ ﺭﻋﺎﯾﺖ ﮐﻨﯿﺪ ﺣﺎﻻ
    ﺗﺎ ﻣﺎ ﺭﻭ ﺑﻪ ﮐﺸﺘﻦ ﻧﺪﻥ، ﻭﻝ ﻧﻤﯽﮐﻨﻦ ...
    ﮔﺮﺑﻪ ﻭ ﺩﯾﺶ ﻣﺎﻫﻮﺍﺭﻩ ﻭ ﻟﺒﺎﺱ ﺯﯾﺮ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺁﺳﻤﻮﻥ
    ﻣﯽﺭﻓﺖ ...
    ﺧﺪﺍﺍﺍ ﻣﺎ ﺭﻭ ﻧﺨﻮﺭ |:
    ﺁﻗﺎ ﯾﻪ ﺣﻮﻟﻪ ﮔﻞ ﮔﻠﯽ ﻃﻮﻓﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺧﻮﻧﻪﻣﻮﻥ ...
    ﺻﺎﺣﺒﺶ ﺭﺍﺿﯽ ﺑﺎﺷﻪ ﻣﻦ ﺑﺎﺵ ﺭﻓﺘﻢ ﺣﻤﻮﻡ.
    ﯾﮑﯽ ﺩﺳﺘﺶ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﺩﮐﻤﻪ ﻗﯿﺎﻣﺖ ﺩﺍﺷﺖ ﻟﻮﺩ ﻣﯿﺸﺪ
    ﻭﺳﻂ ﮐﺎﺭ ﮐﻨﺴﻠﺶ ﮐﺮﺩﻥ !
    ﺧﻮﺏ ﺷﺪ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺗﻦﺗﺎﮎ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻣﯽﮐﻨﻢ ﭼﯿﺰﯾﻢ ﻧﺸﺪ !
    ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﺗﻦﺗﺎﮎ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﻫﻢ ﭘﯿﺸﻨﻬﺎﺩ ﻣﯿﮑﻨﻢ.
    ﻭﻟﯽ ﺣﻖ ﺍﺭﻣﯿﺎ ﻧﺒﻮﺩ ﺍﻭﻝ ﺑﺸﻪ !!
    |:
    ﻣﻤﻨﻮﻧﻢ ﺍﺯ ﻃﻮﻓﺎﻥ ﺗﻬﺮﺍﻥﭘﺎﺭﺱ ﮐﻪ ﺩﺍﺭﻩ ﺧﻮﻧﻪ ﻣﺎ ﺭﻭ
    ﻣﯽﺑﺮﻩ ﺗﺠﺮﯾﺶ !
    ﻧﻤﺎﺯ « ﻏﻠﻂ ﮐﺮﺩﻡ » ﭼﻨﺪ ﺭﮐﻌﺘﻪ؟
    در هیاهوی زندگی دریافتم ؛

    چه بسیار دویدن ها،که فقط پاهایم را از من گرفت

    در حالی که گویی ایستاده بودم ،

    چه بسیار غصه ها،که فقط باعث سپیدی موهایم شد

    در حالی که قصه ای کودکانه بیش نبود ،

    دریافتم،کسی هست که اگر بخواهد "می شود"

    و اگر نخواهد "نمی شود"

    به همین سادگی ...

    کاش نه میدویدم و نه غصه می خوردم

    فقط او را می خواندم و بس ..
    خاطره ماندگار و به یاد موندنیِ خلبانِ فقیدِ زنِ نیروی دریایی آمریکا، کارا هولتگرین جمعی ناو هواپیمابر آبراهام لینکن...

    سال ۱۹۹۱ در جنگ اول خلیج فارس درگیری در اوج خودش بود که دستور ماموریت برام صادر شد، خیلی سریع با کابین دومم سرگرد توماس مسئول رادار هواپیما به سمت هواپیمای خودمون روی عرشه رفتیم و اف ۱۴ دی به شماره ۳۲۶۵ (سرگرد هولتگرین خلبانِ زنِ فقید، بعدها در همین هواپیما کشته شد) رفتیم.
    سریع تیک آف کردیم به سمت بصره هدایت شدیم و بعد از یک درگیری مختصر به سمت ناو برمی گشتیم که صدای آژیرهای اخطارِ هیدرولیک هواپیمای تامکتمون بلندشد؛ دقایق زیادی با مهندسان و کارشناسان مستقر در ناو به رایزنی از پشت بیسیم و در ارتفاع ۱۲۰۰۰ پایی پرداختیم؛ هر یک از اونها سعی خودشون رو دادن راهکار برای برطرف کردن نقص فنی هواپیما کردند ولی ما همچنان بدون نتیجه و مستاصل به حر فهای مختلف روی فرکانس اورژانسی بیسیم گوش می دادیم. حتی خلبان های قدیمی مستقر در پایگاه عربستان که تجربه ای در پرواز با تامکت داشتن با نگرانی انواع راهنمایی های ناکارآمد رو کردند ولی با دیدن عقربه سوخت و نداشتن هیدرولیک، جهت نزدیک شدن به تانکر آماده بودیم که دستور اجکت رو در یک منطقه امن بِهِمون بدن. صداها یکی یکی قطع شد اما در همین حین صدایی آرام و متین با لهجه تگزاسی!!به من وقت به خیرگفت. جناب سرگرد، خلبانِ تامکت به گوشی؟
    گفتم بله. 
    خیلی آرام گفت حواست رو به من جمع کن؛ چه قدر سوخت داری؟
    گفتم حدودا تا ۱۱ دقیقه.
    گفت دو موتور در حالت آوانسن و... تک تک چک لیست رو مرور کرد و در آخر حرف عجیبی زد که در هیچ کتابی نوشته نشده بود. اون گفت چرخ هات رو باز کن و موتورهات رو روی ساسات کامل بذار.
    من و توماس این پیشنهاد برامون عجیب بود ولی چون چاره ای نداشتیم و دیگه هواپیما رو از دست رفته می دونستیم مو به مو بهش گوش دادیم. رادار ناو هم که صدامون رو می شنید منتظر بود که این تلاش هم تموم بشه و دستور ترک هواپیما رو بده...
    دوباره اون صدای آروم گفت: حالا با توکل به خدا با حداکثر سرعت به پایین شیرجه بزن!!!
    من که در حال اجرای فرمان بودم باهاش شمردم یک دو سه چهار ارتفاع ۱۰، ۹، ۸ و در ارتفاع ۴۰۰۰ پایی ناگهان گفت به حالت ایستا و مانور دکا کج بشو... کردم، بعد آروم گفت عقربه هیدرولیکت رو نگاه کن.
    سرگرد!!! خدای من!!! روی حداکثر توان بود!!! انگاراین هواپیما هیچ مشکلی نداشت.
    سریعا با ناباوری به رادار ناو گفتم من میام برای نشستن و اونم درحیرت گفت راجرررر... و نشستم.
    خدمه همگی دورم جمع شدن... بعد از لختی آرامش به مسئول هدایت عملیات گفتم اون مهندس یاخلبان جادوگری که من روهدایت کرد کیه؟ الان کجاست؟ در عربستانه یا ناو خودمون یا از مرکز (آمریکا) هدایتم کرد؟
    سرهنگ برایان با خیره شدن به زمین و صدای لرزان به شمال و افق دریا اشاره کرد و گفت نمیتونی ازش تشکرکنی!!!
    من بجات ازش تشکر کردم؛ چون اون الان اونجاست!!!
    من به شمال خلیج فارس در امتداد انگشت اشاره سرهنگ نگاه کردم و گفتم کجا؟!؟ و سرهنگ گفت ایران!!!
    من که هنوز متوجه منظور سرهنگ نشده بودم، دوباره گفتم اون تو ایران چکار می کنه؟ اون کیه؟ و سرهنگ نفسی کشید و گفت آخه ایرانیه!!!
    او خلبان تامکته که صدای بیسیم تو رو شنید و اومد روی خط تا کمکت کنه!!!
    دوباره با ناباوری پرسیدم آخه لهجه اش تگزاسی بود!!!
    گفت آره، ۲۱ سال قبل در پایگاه آموزش تگزاس با هم بودیم؛ اسمش اسدالله عادلیه. کاپیتان خلبان، اسداله عادلی و من با صدای لرزان تکرار کردم کاپتان عادلی...
    چند روز بعد نیروی دریایی ایالات متحده به صورت غیررسمی از نیروی هوایی ایران و سرهنگ شجاع خلبان و قهرمان جنگ ایران و عراق، تیمسار عادلی فعلی، مراتب تشکر و قدردانیش رو اعلام کرد.
    اما امریکایی ها هیچ وقت عیب تامکت ۳۲۶۵ رو که عادلی در هوا و از فاصله ۴۰۰ میلی تشخیص داده بود، اون هم فقط با شنود بیسیم، نفهمیدند، تا نهایتاً در یک ﮔردﺵ مرگبار به چپ، موجب مرگ خانم سرگرد شد.
    درحال حاضر تیمسار عادلی در کانادا زندگی می کنه و مادر خانم خلبان کارا هولتگرین، سال ۲۰۱۱، چندین سال پس از مرگ دخترش به دیدار عادلی رفت و از قول دخترش کارا به عادلی گفت: کاپتان! دخترم می گفت زیباترین، زندگی بخش ترین، مطمئن ترین صدای عمرم رو تو اون چند دقیقه ای که با اون خلبان دلاور ایرانی حرف می زدم، شنیدم. ای کاش روزی بشه حتی به صورت غیررسمی باهاش پروازکنم !!!؟!
    سلام
    یه سوال؟
    چرا بعضی کامنتهای حاوی آدرس سایت دیگر ، قابلیت اجرا شدن از همان کامنت درج شده را دارند ولی بعضی دیگر که آدرس دارند ( ازجمله کامنتهای آدرس دار خودم ) این قابلیت ( اجرا از همون کامنت ) رو ندارند و باید آدرس رو کپی کنی و توی گوگل سرچ کنی ، آیا مدیر محترم این ویژگی رو به کامنت میده یا نوع دستگاهی که باهاش کامنت مینویسی ، مثل تبلت ، تلفن همراه یا لپ تاب ، ویژگی متفاوت به کامنتها میدن.
    پاسخ:
    سلام 
    اطلاعی ندارم 
    پاسخ:
    خدای من این چه وضعیتیه ؟! 
    طهارت ار نه به خون جگر کند حافظ
    به حکم مفتی عشقش درست نیست نماز !

    نمازی که ما می خوانیم در حد و اندازه ی رفع یک تکلیف است وگرنه نماز اولیاء الهی کجا و نماز ما کجا ؟
    آنان که عارف اند و به عظمت حق تعالی آگاه ، می دانند که نماز ما ، خود از گناهان کبیره است و اگر گناهی برای انسان در تمام عمر نبوده و تنها همین یک گناه باشد که ما در شبانه روز ، ده نوبت رو به پروردگار خود کرده و در محضر او که آگاه به نهان و درون ماست به دروغ ادعا می کنیم "که تنها تو را می پرستم" [!] ،
    همین یک گناه برای خلود در نار ، ما را بس است ؛ اما این لطف و فضل الهی است که شامل بندگانش می شود .

    حضرت امام خمینی (ره) در کتاب "اربعین حدیث" در شرح حدیث سوم که مربوط به گناه "عجب" است چنین نوشته اند : 
    من اکنون خود ، شما را در این سوالی که می خواهم بکنم ، حکم قرار می دهم و از شما به نظر انصاف ، بعد از فکر و تامل ، تصدیق می خواهم . 
    آن سوال این است : اگر نبی اکرم صلوات الله علیه و آله که صادق و مصدق است ، به شما خبر دهد که اگر در تمام عمر عبادت خدا کنید و اطاعت اوامر او نمایید و ترک شهوات و خواهش نفس نمایید ؛ 
    یا در تمام عمر خلاف گفته ی او کنید و مطابق میل نفسانی و شهوات خود رفتار کنید ، در درجات آخرت شما فرقی نمی کند و در هر دو صورت شما اهل نجات هستید و به بهشت خواهید رفت و از عذاب ایمن خواهید بود . نماز کنید یا زنا کنید فرقی ندارد ... 
    ولی رضای حق تعالی فقط در این است که شما عبادت او کنید و ثنا و مدح او نمایید و ترک شهوات و امیال نفسانی در این عالم کنید و در مقابل این هم به شما امر و ثوابی هم نمی دهد . 
    آیا شما از اهل معصیت می شدید یا از اهل عبادت ؟
    شما ترک شهوات می کردید و لذات نفسانی را بر خود ، برای رضای حق تعالی و خاطرخواهی او حرام می کردید یا نه ؟ 
    شما باز مواظبت بر مستحبات و جمعه و جماعات می نمودید یا مشغول به شهوات و ملازم لهو لعب و ناز و لذات و غیره و ذالک ؟ 
    با یک نظر انصاف و بدون تظاهر و ریاکاری و مقدس مآبی جواب دهید . 
    بنده از خود و کسانی که مثل خود هستند خبر می دهم که اهل معصیت می شدیم و اطاعت را تارک و فاعل در شهوات نفس می شدیم. 
    پس از این نتیجه حاصل می شود که تمام کارهای ما برای لذات نفسانی است و برای اداره کردن بطن و فرج . ما شکم پرست و شهوت پرستیم . ما ترک لذت برای لذت بزرگتر که همان پاداش ها و ثواب ها باشد می کنیم . وجه همت و وجه نظر ما راه انداختن همان بساط شهوات می باشد . 
    نماز که معراج قرب الهی است ، ما به جا می آوریم برای قرب به زنهای بهشت ! ربطی به تقرب حق ندارد . ربطی به اخلاص ندارد . مربوط به اطاعت امر الهی نیست . با رضای خدا ، هزاران فرسنگ دور است ... 

    کتاب چهل حدیث ، موسسه نشر و تنظیم آثار . شرح حدیث سوم . صفحه 72 .


  • راهکارهای هشت گانه توجه در نماز از سوی آیت الله وحید خراسانی:


  • آیت الله وحید در پاسخ به سوالی در خصوص توجه در نماز، رعایت امور هشتگانه را توصیه کردند. متن سوال و پاسخ معظم‌له که در پایگاه اطلاع‌رسانی این مرجع تقلید قرار دارد به این شرح است.

    سؤال: چه کنیم تا در نماز حواسمان پرت نشده و توجّه‌مان به خدای تعالی باشد؟

    پاسخ: بعضی از اموری که برای حضور قلب در نماز سفارش شده است عبارتند از:

    *اول: وضو را باتوجه و حضور قلب انجام دهد، از امام رضا(ع) روایت شده که وضو موجب طهارت و تزکیه‌ی دل است (وسائل الشیعه 1/367 ابواب وضو باب1 حدیث 9)

    *دوم: در عظمت نماز و در روایاتی که درباره‌ی نماز وارد شده تأمّل نماید.

    *سوم: مانند کسی نماز بخواند که گویا با نماز وداع می‌کند و دیگر فرصت نماز خواندن را نخواهد یافت. (مجالس صدوق و ثواب الاعمال عن ابن‌ ابی‌یعفور قال «قال ابوعبدالله الصادق7 اذا صلّیت صلاة فریضة فصلّها لوقتها صلاة مودّع یخاف ان لا یعود الیها ابدا»)

    *چهارم: وقتی روبه قبله می‌نماید سعی کند که دنیا و مافیها و خلق و آنچه به آن مشغولند را فراموش نماید و قلب خود را از آنها تهی نماید.

    *پنجم: به معانی نماز توجه نموده و نماز را با تأنّی و آرامش بخواند.

    *ششم: اینکه بداند از آن هنگام که وارد نماز می‌شود، تا آن لحظه ای که از نماز خارج می شود، خدای تعالی به او رو کرده و نظر می‌نماید، و ملکی بالای سر او ایستاده و می‌گوید: ای نمازگزار اگر می‌دانستی چه کسی به تو نظر می‌نماید و با چه کسی مناجات می‌کنی هرگز از او رو بر نمی‌گرداندی و ابداً از جای خود برنمی‌خواستی. (کافی عن ابی‌جعفر7 قال: «قال رسول‌الله (ص) اذا قام العبد المؤمن فی صلاته نظر الله عزوجل الیه (اقبل الله الیه) حتی ینصرف ... و وکّل الله به ملکاً قائماً علی رأسه یقول له ایها المصلی لو تعلم من ینظر الیک و من تناجی ما التفتّ و لازلت من موضعک ابداً» وسائل الشیعه ابواب اعداد فرائض باب 8 حدیث 5 از کافی)

    *هفتم: اینکه بداند که در حال نماز از بالای سرش تا کرانه‌ی آسمان، رحمت خدا براو سایه انداخته و ملائکه الهی از اطراف او تا افق سماء او را در بر
    گرفته‌اند. (عنه (ص) ... و اظّلته الرحمة من فوق رأسه الی افق السماء و
    الملائکة تحفّه من حوله الی افق السماء...» وسائل الشیعه ابواب اعداد فرائض باب 8 حدیث 5 از کافی)

    *هشتم: آنچه در نماز مکروه است به جا نیاورید و به آنچه فضیلت نماز را می افزاید اهتمام نمائید مثل انگشتر عقیق به دست نمودن و لباس پاکیزه پوشیدن و خود را خوشبو نمودن و شانه و مسواک زد
    آره بخدا توی نماز فکر آدم به همه جا میره جز پیش خدایی که بدرگاهش ایستادی ، از فکر امور روزانه تا مساعل کشور و جدیداً توافق هسته ای و امنیت کشور .
    دوستی بشوخی میگفت هر وقت چیزی رو گم کردی و ندونستی کجاست وضو بگیر دو رکعت نماز بخون توی نماز یادت میاد ( کنایه از بی توجهی در نماز)
    خدا ببخشمون ، دوستش داریم که برای ادای وظیفه بندگی بدرگاهش می ایستیم ولی اینقدر مشغولیات ذهن زیاده که توی نمازهم فکر آدم درگیره.باورکنید اگه یک ساعت قبل از هر نماز هم فکر کنیم باز چندقیقه ای که در نمازیم فکر آدم مشغوله .
    باید بطور جدی دنبال راهکارهای افزایش توجه در نماز باشیم .

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">