واحد اندازه گیری و سوددهی در اینترنت کلیک و تاچ هستش و شایدم شنیده باشید که میگن فلان سایت کلیک خورش بالاست...
چون این نرم افزارها کاربرمحور هستن این کاربران هستن که دارن تولید محتوا میکنن و تولید محتوا یعنی فعالیت و هرچی بیشتر باشه اون سایت فعالتره و هرچقدر یوزرها بیشتر بشن و بیشتر فعالیت کنن مقدار بازدید و کاربر به تبعش زیادتر بشه آمار این سایت ها بالاتر میره و وقتی آمار بالاتر رفت اینها بوسیله رنکینگ و رنتینگ بالاتر به جذب سرمایه مشغول میشن...(گرفتن تبلیغات در سایت و درآمد زایی از این راه...فروش اطلاعات کاربران(تجمیع اطلاعات گروه ها و بعدش دیتا ماینینگ که به روش روانشناسی اجتماعی و بعدش مهندسی اجتماعی خروجی میده و اطلاعات افراد خاص هم که بازم به همین ترتیب) چه به سرویس های جاسوسی کشورهای مختلف(مثل صفحه شفاف سازی گوگل و فیسبوک) چه به موسساتی که در زمینه مهندسی اجتماعی کار میکنند و براساس اون طرح و برنامه میریزن چون گفتیم که هرکسی اطلاعات داشته باشه قدرت میاره و هرکسی اطلاعات بیشتری داشته باشه قدرتمند تره و هرکسی قدرتمند تر باشه حرفشو به کرسی میشونه...سومین هم از همین راه در بازار بورس وارد میشن یعنی از طریق این روش ها شرکت های خودشونو توسعه میدن و وارد بازار بورس میکنن و سهام خودشونو به فروش میزارن...و از این طریق وارد بازار مبادلات تجاری میشن و ...روش دیگری هم هستش که اونها چون پهنای باند تولید میکنن از طرف زیرساخت اون شرکت ها پول میگیرن یعنی چطور؟
یعنی هرچقدر پهنای باند بهشون میدن درازای مصرفش پولی میگیرن این پهنای باند رو کی استفاده میکنه همین کاربران اونها...برای همینم هستش که خیلی از همین شرکت ها و موسسات صهیونیستی وابسته به سرویس های جاسوسی - تروریستی حالا بجز اینکه بحث امنیتی در میون هستش یک مدل اقتصادی برای کارهاشون دارن و لذا برای اینکه پهنای باند بیشتری مصرف بشه و سود بیشتری ببرند(دلالی پهنای باند) امکاناتی مثل فرستادن عکس و فیلم در نرم افزارها و سایت ها قرار میدن که حجم بیشتری مصرف بشه...
حوزه سود اقتصادی و حوزه منافع امنیتی تو حوزه هستن که در عین حال که باهم تفاوت هایی دارن اما اشتراکاتی هم دارن...
یعنی تجمیع اطلاعات یک شخص تا یک جامعه هرچند اون اطلاعات در نگاه اول مهم نباشه و چت های شخصی باشه ولی هویت های افراد رو مشخص میکنه و براساس مسئله دیتاماینینگ که بالا کمی توضیح داده شد سرویس های جاسوسی - تروریستی دشمن طرح و برنامه میریزن...یعنی دست به روانشناسی اجتماعی و فردی میزنن...چون شخص در یک جا بصورت ثابت حضور داره و مورد آزمایشی خوبی برای شناختن روحیات،عواطف، احساسات، اعتقادات، باورها، علایق و...هستش لذا اونها مثل یک موش آزمایشی با کاربران خودشون برخورد میکنن که برحسب این روانشناسی صروت گرفته اونها در مرحله بعد دست به مهندسی اجتماعی میزنن...یعنی میدونن که الان مثلاً از تجمیع این اطلاعات ظاهراً بی ارزش برای ما فلان خانواده یا فلان گروه یا فلان شهر یا فلان استان و ...آماده پذیرش چه طرحی رو دارن...یه مثال میزنم...تو شبکه های اجتماعی صحبت میشه که آقا مثلاً گرونی زیاد شده یا بین دو نفر این صحبت میشه که مثلاً خانم الف به خانم ب میگه رفتم مانتو بخرم مانتویی که دوماه قبل 100 تومن بود الان شده 250 تومن معلوم نیست این گرونی برای چیه...و بعدشم ادامه میده و...با اینکه بعضی فکر میکنن دشمن براش این اطلاعات مهم نیست ولی در گذشته اشاره شد که هرکسی اطلاعات بالایی داشته و بعدش بخواید پالایشش کنه به قدرت خیلی زیادی دست پیدا میکنه...لذا درسته برای ما این حرفها بی اهمیت هستش ولی برای دشمن و طراحان برنامه های آینده برای فضای داخلی و خارجی اون کشور این موضوعات مهمه... چرا که در عصر اطلاعات زندگی می کنیم