دلت را نیز بتکان
غصه هایت که ریخت ، تو هم ، همه را فراموش کن
دلت را بتکان اشتباهایت وقتی افتاد روی زمین بگذار همانجا بماند
فقط از لا به لای اشتباه هایت یک تجربه را بیرون بکش قاب کن و بزن به دیوار دلت ...
دلت را محکم تر اگر بتکانی تمام کینه هایت هم می ریزد و تمام آن غم های بزرگ و همه حسرت ها و آرزوهایت
باز هم محکم تر از قبل ، دلت را بتکان تا این بار همه آن عشق های بچه گانه هم بیفتد
حالا آرام تر ، آرام تر بتکان تا خاطره هایت نیفتد
تلخ یا شیرین ، چه تفاوت می کند؟ خاطره ، خاطره است باید باشد ، باید بماند کافی ست ؟
نه ، هنوز دلت خاک دارد یک تکان دیگر بس است
تکاندی ؟ دلت را ببین چقدر تمیز شد دلت سبک شد ؟
حالا این دل ، جای \"عشق\" است
دعوتش کن این دل مال \"عشق\" است
همه چیز ریخت از دلت همه چیز افتاد
و
حالا تو ماندی و
یک دل
یک دل و یک قاب تجربه
یک قاب تجربه و مشتی خاطره
مشتی خاطره و یک \"عشق\"
خانه تکانی دلت مبارک