رویای 1400 ساله ی مسلمانان جهان در حکومت اسلامی ایران به تحقق پیوسته و امروز این ظرفیت عظیم فرصتی تکرار نشدنی است. معتقدم که انسان به ضرورت ماهیت الهی و اندیشه ی خویش یک رسانه است وامروز در عصر رسانه ضروریست تا دغدغه های فرهنگی ،اجتماعی و سیاسی مان را باهم شریک شویم، باشد که در مسیر زمان به جامعه ی مهدوی نزدیک شویم."زندگی بهتر حق مسلم ماست!"
و همچنان که رهسپار آینده ایم بیندیشیم که :
ما ازین قرن نخواهیم گذشت ما ازین قرن نخواهیم گریخت با قطاری که دگران ساخته اند هیچ پروازی نیست برساند ما را به قطار دوران و به قرن دگران مگر انگیزه و عشق ، مگر اندیشه و علم ، مگر آیینه و صلح و تقلا و تلاش بخت از آن کسی خواهد بود که مناجات کند با کارش و در اندیشه ی یک مساله خوابش ببرد و کتابش را بگذارد زیر سرش و ببیند در خواب حل یک مساله را باز با شادی در گیری یک مساله بیدار شود ...
آره واقعا.... من خیلی وقتا هوس میکم برم روستا.مردمش همه ساده و یک رنگ.بی ریا.صمیمی.دوست.دلسوز.... زندگی کردن تو روستا صفا داره عجیب.بوی چوب و علف سوخته بوی زمین خیس خورده بوی هوای پاک و بکر بوی سبزی نم خورده بوی... یادش بخیر روزایی که میرفتیم باغ بابا بزرگ..درخت سیب و آلبالو و زرد الو و گردو و بادوم و...چقدر میچسبید..بعضی وقتا دلم خیلی خیلی تنگ میشه برا اون روزا.روزای بی دغدغه و راحتی...
درسته فقط تو روستا میشه یکرنگی و خیلی چیزای خوب دیگه رو دید اما تو شهر ما هنوزم انسایت نمرده.دلسوزی نمرده.خیلی شنیدم که میگن رفتیم تهران یارو تو خیابون جونم بده عین خیالشون نیست کسی به فکر کسی دیگه نیست همه به فکر خودشونن هیشکی نگاهش به اونیکی نمیفته چادری رو مسخره میکنن و ... اما اینجا تو شهر ما هنوزم اگه کسی تو خیابون افتاد رو زمین کسی هست دستشو بگیره و بلندش کنه.چادری رو مسخره نمیکنن.اتفاقا اجرو احترام قائلن برای کسی که خانومه.رفت و آمدا درسته کمتر شده اما بازم برقراره...خدارو شکر
ارسال نظر
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیانثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.