منصوره صامتی

کارشناس فرهنگی

منصوره صامتی

کارشناس فرهنگی

منصوره صامتی

رویای 1400 ساله ی مسلمانان جهان در حکومت اسلامی ایران به تحقق پیوسته و امروز این ظرفیت عظیم فرصتی تکرار نشدنی است. معتقدم که انسان به ضرورت ماهیت الهی و اندیشه ی خویش یک رسانه است وامروز در عصر رسانه ضروریست تا دغدغه های فرهنگی ،اجتماعی و سیاسی مان را باهم شریک شویم، باشد که در مسیر زمان به جامعه ی مهدوی نزدیک شویم."زندگی بهتر حق مسلم ماست!"

و همچنان که رهسپار آینده ایم بیندیشیم که :

ما ازین قرن نخواهیم گذشت
ما ازین قرن نخواهیم گریخت
با قطاری که دگران ساخته اند
هیچ پروازی نیست برساند ما را به قطار دوران
و به قرن دگران
مگر انگیزه و عشق ،
مگر اندیشه و علم ،
مگر آیینه و صلح
و تقلا و تلاش
بخت از آن کسی خواهد بود که مناجات کند با کارش
و در اندیشه ی یک مساله خوابش ببرد
و کتابش را بگذارد زیر سرش و ببیند در خواب حل یک مساله را
باز با شادی در گیری یک مساله بیدار شود ...

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات

 « العزه لله و للرسول و للمومنین جمیعا » .  

براستی این عزت ، چگونه عزتی است ؟ ما می خواهیم با این نگاه به حرکت عظیم حسین بن علی (ع) بنگریم . 

به نظر می رسد ، از سه بعد می توان به نهضت و قیام  عزتمند عاشورای حسینی نگریست . و در هر سه بعد هم ، انچه که بیش از همه چشم ها را خیره می کند ، همین احساس عزت و سربلندی و افتخار و شور و حماسه است که همچون گوهری تابناک می درخشد . 

در یک بعد ، مبارزه ی میان حق با باطل مقتدر است . که امام حسین و حرکت انقلابی و اصلاحی او ، اینچنین است . 

یک یعد دیگر ، تجسم معنویت ، اخلاق و عرفان است در نهضت باشکوه حسین بن علی . 
در این نهض0ت حسینی  به نظرمی رسد ، عرصه ی مبارزه دیگری هم وجود دارد ، که غیر از جنبه اجتماعی و سیاسی و مبارزه ای بعد اول ، در آن توجه به نفس و باطن انسانهاست . 
آنجایی که ضعف ها و طمع ها و حقارت ها و شهوت ها و هواهای نفسانی در وجود انسان ، او را از برداشتن گام های بلند باز می دارد ؛ آنجا یک صحنه جنگ تمام عیار است که بسی دشوارتر از صحنه ی جنگ اولی است 
آنجایی که مردان و زنان مومن و فداکار ، پشت سر مقتدای خود حسین بن علی ، این قافله سالار عشق ، راه می افتند و به حرکت و جوش و خروش درمی آیند ؛ دنیا و مافیها و لذت ها و زیبایی های آن ، در مقابل تکلیف و احساس وظیفه ، از چشم انها می افتد . 
انسانهایی که معنویت مجسم و متبلور در باطنشان ، بر جنود شیطانی (همان جنود عقل و جنود جهل که در روایات هم هست ) غلیه پیدا می کند و به عنوان یک عده انسان آزاده ، مومن ، متعد ، والا و بزرگ در تاریخ ماندگار می شوند .
در این بعد است که حضرت زینب کبری (صلوات و سلام الله علیها ) می فرمایند "لارائیت الا جمیلا" جز زیبایی چیزی ندیدم ! این نگاه ، تنها  می تواند نگاه یک انسان موحد باشد ، آنهم  از سوی کسی که "ام المصائب" لقب گرفته و حقیقتا جز با زبان عشق ، نمی توان آنرا درک و تفسیر نمود . 

بعد سوم که بیشتر هم در بین مردم رایج شده ، فجایع و مصیبت ها و غم ها و خون دلهای عاشوراست . 
"و جلت و عظمت المصیبه بک علینا". اما در همین صحنه سوم ، باز هم این عزت و افتخار است که چون کوکب دری در مصباح حسین می درخشد . 
می فرماید : مثلی لایبایع مثله ! مثل منی ، هرگز با مثل او بیعت نخواهد کرد . دامان زهرای اطهر آن بانوی دو عالم کجا و دامان آلوده آن اکله الاکباد کجا ؟؟ .. هیهات منا الذله . حسین ، چنین امضایی نمی کند . بیعت کردن یعنی امضای حکومت سراسر کقر و شرک و رذالت و پستی یزید . 
بیعت ، یعنی امضای تبدیل امامت اسلامی به سلطنت طاغوتی . 
حسین و بیعت ؟؟ .. با افتخار و عزت و سربلندی و با قدی افراشته زیر بار همه ی این مصائب خواهم رفت و سربلند بیرون هم خواهم آمد ولی زیر بار ظلم و ستم و ذلت و پستی ؟؟ هرگز . 
حسین تا ابد باید به عنوان پرچم حق و سفینه النجاه باقی بماند . پرچم حق نمی تواند در مقابل پرچم باطل قرار بگیرد و رنگ باطل را به خود بگیرد !

امام حسین ع این پرچم عزت را محکم نگه داشت و تا پای شهادت خود و عزیزان و اسارت حرم شریفش رفت . 

ما باید به هر سه بعد قضیه نگاه کنیم و گریه ما از سر عزت و افتخار باشد . 
در بعد اول ، انسان بر مظلومیت اهل بیت می گرید . مظلومیتی که با نوعی غربت و تنهایی همراه است و قلت یاران همدل را برای آنان به بار می آورد . 
مظلومیتی که نشان از شناخته نشدن جایگاه حقیقی آنان و نوعی عدم معرفت به حق آنان دارد . (همان معرفت به حقی که در زیارت ها بر لقلقه زبان ، تنها جاری می کنیم ! ) 
مظلومیت و عدم معرفت هریک از ما نسبت به امام عصر خود که باعث می شود علی در چاه درد دل های خود را واگویه کند و  حسین ، ندای "هل من ناصر ینصرنی را در آن دشت بلا ، غریبانه سر دهد و .. اکنون عزیز زهرا در .. (براستی کسی از عزیز زهرا آن آخرین ذخیره الهی خبری دارد ؟! هیچ سراغی از او گرفته ایم ؟؟ .. مظلومیت از این بالاتر ؟؟ ) 
این گریه ما در این بعد ، بر داغ حسرتی است که از نالایقی هزار و چهارصد ساله ی ما و غربت و مظلومیت اهل بیت حکایت می کند . 

در بعد تبلور معنویت هم ، همینطور است . کسانی که در مبارزه معنوی بین رذایل و فضایل اخلاقی پیروز شدند ( در صف آرایی بین جنود عقل و جنود جهل ، نگذاشتند که جنود جهل بر جنود عقل غلبه کند ) اگر همان عده ی اندک نبودند و با پایداری و استقامت در میدان شرف ، فضیلت را بر رذیلت ، پیروز جاودان نمی کردند ؛ اکنون درخت فضیلت در تاریخ ، برای همیشه خشک می شد . 
اما آنان ، آن درخت را با خون خود آبیاری کردند و هواهای نفسانی را ، مقهور احساسات و بینش و تفکر صحیح دینی و عقلانی نمودند .و با آن ، شعور و شور حسینی را ، در این نهظت جاودانه کردند و برای همیشه پیوند میان عرفان عملی و مجاهدت در صحنه سیاسی و اجتماعی در جامعه را بوجود آوردند . 
در اینجا ، گریه ی ما از سر شوق رسیدن به آن جایگاه و فوز عظیم که همانا قرب الهی است ، می باشد و نیز از سر حزن و اندوه ما از بازماندن از آن .  « از نیستان ، تا مرا ببریده اند .. در نفیرم ، مرد و زن نالیده اند . »

در صحنه ی سوم که صحنه ی فاجعه آفرینی های عاشوراست ، آنجا هم نشانه های عزت مشاهده می شود . آنجا هم سربلندی و افتخار است . 
اگر چه مصیبت است ، شهادت است ، اسارت است ؛ اما هرکدام حامل یک جوهره ی عزت و افتخار است . اصلا درس ؛ درس "بزرگی" است که ما زبونان و بیچارگان در تملک دنیا و هواهای نفسانی ، باید از این بزرگان بیاموزیم .

  • منصوره صامتی

نظرات  (۴)

لطفآ این مطلب رو بزارید صفحه اول تا همه ببینن
این اشخاص میخوان از حقوق هسته ای ایران دفاع کنن!!!

http://www.asriran.com/fa/news/305159/%DA%AF%D8%A7%D9%81-%D8%B9%D8%B6%D9%88-%DA%A9%D9%85%DB%8C%D8%B3%DB%8C%D9%88%D9%86-%D8%A7%D9%85%D9%86%DB%8C%D8%AA-%D9%85%D9%84%DB%8C-%D9%85%D8%AC%D9%84%D8%B3-%DA%A9%D9%87-%D9%87%D9%86%D9%88%D8%B2-%D8%A7%D8%B3%D9%85-npt-%D8%B1%D8%A7-%D8%A8%D9%84%D8%AF-%D9%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA-%D8%B3%D9%86%D8%AF
لطفآ با انتشار این خبر به این مادر کمک کنید

http://www.asriran.com/fa/news/305056/%D9%85%D8%A7%D8%AF%D8%B1-%D9%86%D8%A7%D8%B2%D9%86%DB%8C%D9%86-%D8%B2%D9%87%D8%B1%D8%A7-%D8%AD%D8%A7%D8%B6%D8%B1%D9%85-%D8%AC%D8%A7%D9%86%D9%85-%D8%B1%D8%A7-%D8%A8%D8%AF%D9%87%D9%85-%D8%AF%D8%AE%D8%AA%D8%B1%D9%85-%D8%AF%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%B4%D9%88%D8%AF-%D8%B9%DA%A9%D8%B3
اول سلام

من جایی غیبتتون رو کردم یا شاید اگر هم اشتباه قضاوت کرده باشم تهمت حساب بشه که هر دو گناه است. خواستم ازتون عذرخواهی کنم و حلالیت بطلبم.

موفق و موید باشید. خدا نگهدارتان

نکته: هیچ قسمتی به عنوان "تماس با ما" یا نظیر آن پیدا نکردم.
پاسخ:
سلام 
امیدوارم توفیقی که نصیب شما شد نصیب بنده هم بشود یعنی اگرمرتکب غیبت شدم توفق و جرات حلالیت طلبی را هم بیابم .بزرگوار اگرچه عمل فعلی شما  لازم است ولی کافی نیست 
البته ممنون که با این کامنت سبب گشایش بحث جدیدی شدید چرا که به یقین مطالبی که در ادامه خواهد آمد برای همه و بیش از هر فرد برای بنده مفید خواهد بود
یکی از مصادیق حق الناس همین غیبت است( البته خود غیبت تعریف خاصی دارد و شامل هر جمله ای که پشت سر فردی گفته شود نیست و خود اینکه چه جمله ای غیبت است و یا نیست سهل است و ممتنع .)
حق را باید ادا کرد واگرچه یکی از ابتدایی ترین کارها حلالیت طلبیدن از خود فرد است ولی جبران ضررو زیان فرد رادنمی کند چرا که ممکن است با غیبت شما آن هم بواسطه ی قضاوت از سر نا آگاهی و یا عجله در قضاوت حق فرد در محیط کار ضایع شود و یا چهره ی مثبتش خدشه دار شود و آبرویش برود که برای جبران باید آن افراد را بیابیم و بگوییم که در مورد فرد مورد نظر اشتباه کرده ایم و یا از طرف او رد مظالم بدهیم و یا از خوبی های او در جلسات دیگر بگوییم،که صد البته کار دشواری است .گاهی بدون آنکه خود بدانیم با یک سر تکان دادن به علامت تایید ویا کشش ابرو و یا لبخندر بر لب در گناه غیبت دیگران شریک می شویم به همین جهت از ماندن در جلسه ای که شامل غیبت است هم نهی شده ایم البته ممکن است برای بنده نیز پیش بیاید ولی همواره تلاش کرده ام جملاتم مصداق غیبت نباشد .
ممنون از یاد آوری شما بخش تماس با شما را کامل خواهم نمود



+ دلیل ایجاد این وبلاگ سهرابند Sohraband
تنها نمیشویم دردمندان
اگر دردهایمان را با هم بگوییم

باور پس از دانایست

اگر این را بدانیم آنگاه بَرنده‌ایم

 

در بخش مدیریت وبلاگ پرشین بلاگ, دعوتی برای روز جهانی ایدز از وبلاگ نویسان بود. به جهت اهمیت این موضوع من هم تصمیم گرفتم چند تا پست-صرفا در جهت حمایت- بفرستم.


http://sohraband.persianblog.ir

پاسخ:
سپاس

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">