منصوره صامتی

کارشناس فرهنگی

منصوره صامتی

کارشناس فرهنگی

منصوره صامتی

رویای 1400 ساله ی مسلمانان جهان در حکومت اسلامی ایران به تحقق پیوسته و امروز این ظرفیت عظیم فرصتی تکرار نشدنی است. معتقدم که انسان به ضرورت ماهیت الهی و اندیشه ی خویش یک رسانه است وامروز در عصر رسانه ضروریست تا دغدغه های فرهنگی ،اجتماعی و سیاسی مان را باهم شریک شویم، باشد که در مسیر زمان به جامعه ی مهدوی نزدیک شویم."زندگی بهتر حق مسلم ماست!"

و همچنان که رهسپار آینده ایم بیندیشیم که :

ما ازین قرن نخواهیم گذشت
ما ازین قرن نخواهیم گریخت
با قطاری که دگران ساخته اند
هیچ پروازی نیست برساند ما را به قطار دوران
و به قرن دگران
مگر انگیزه و عشق ،
مگر اندیشه و علم ،
مگر آیینه و صلح
و تقلا و تلاش
بخت از آن کسی خواهد بود که مناجات کند با کارش
و در اندیشه ی یک مساله خوابش ببرد
و کتابش را بگذارد زیر سرش و ببیند در خواب حل یک مساله را
باز با شادی در گیری یک مساله بیدار شود ...

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات
بزرگوار!
اگر به اندازه ی کافی از غدای مورد علاقه ی خود میل کرده اید و مقداری باقی مانده این نهایت ناسپاسی است که باقی مانده ی غدایی که چرخه ی تولید آن ز مان و هزینه ی فراوان صرف کرده است را به حال خویش بگذارید و در نهایت بی اعتنایی بروید
یک پیشنهاد
در کمال اعتماد به نفس و در نهایت سپاس از خداوند و نظام هستی باقی مانده ی غدای خود را درون ظرف مخصوص با خود ببرید
  • منصوره صامتی

نظرات  (۳)

  • سجاد غلامی
  • "اصلاح الگوی مدیریت مصرف" 

    حضرت علی علیه السلام می فرمایند : هرگاه خداوند خیر بنده ای را بخواهد ، میانه روی (اقتصاد) و حسن تدبیر را به او "الهام" می کند . و او را از سوء تدبیر و اسراف که عامل تباهی اوست ،  مصون می دارد .

    نکته ای که در این حدیث به نظر می آید  باید به آن توجه نمود اینست که مدیریت صحیح و هوشمندانه در مصرف ، نعمتی است از نعمت های بزرگ الهی ، که خداوند به فضل خویش بر بندگان خوب خود ، "الهام" می کند . استفاده از تعبیر الهام بجای اعطا در این حدیث ، دربردارنده شیرینی و ظرافتی است که نباید به آن بی توجه بود  .

    وجود این موهبت (قدرت میانه روی در مصرف) در افراد و جامعه ، از نشانه های تکامل فردی و جمعی بشمار می رود . چنانچه امام محمد باقر صلوات الله علیه می فرمایند : از منتها درجه کمال (فرد و جامعه) سه چیز است ، یکی اندازه نگه داشتن در معیشت (عقل معاش) .
    از این روست که ما باید چنین کمال و هنری را از خدا بخواهیم . (فرهنگ سازان و متولیان امر فرهنگ باید آن را وجه همت خود قرار داده و به تبیین و نهادینه کردن فرهنگ آن بپردازند ) همانگونه که امام سجاد علیه السلام در دعای مکارم خود از خدا می خواهد که "مرا از میانه روی بهره مند ساز" یا در جایی دیگر به محضر خدا عرضه می دارد " اندازه گیری (و برنامه ریزی) خوب را به من بیاموز !

    اینکه ما بدانیم چگونه و در کجا و به چه میزان از داشته های خود "مصرف" کنیم ، موضوع بسیار حیاتی برای پویایی و رشد یک فرد و جامعه به شمار می آید که بی تردید در کنار جنبه الهام بخش بودن آن از جانب خدا ( داخل پرانتز یک مطلب اضافه کنم به شرطی که از بحث اصلی خارج نشوم ! یاد سخنی از سید شهیدان اهل قلم  شهید مرتضی آوینی افتادم که چقدر مصر بود بر ارائه این تز  که "من معتقدم که تعهد واقعی ، تخصص را هم در درون خود به دنبال می آورد !! )  قابل تعلیم و تعلم ، فرهنگ سازی ، آموزش و تبلیغ هم می باشد که باید  به این موضوع ، هم به عنوان یک ضرورت دینی  وهم یه عنوان یک ضرورت ملی  نگریست .

    از دیدگاه دینی ؛  مصرف همانند درآمد ، دارای معیارها و ضوابطی است که در روز واپسین ، همانطور که از درآمد سوال خواهد شد ، از مصرف هم سوال خواهد شد . ( حدیث معروف "در قیامت احدی قدم از قدم بر نخواهد داشت تا به این 4 سوال پاسخ بگوید : یکی اینکه اموالت را از چه راهی به دست آورده و در چه راهی مصرف نمودی ؟" )

    این درهم آمیختگی اقتصاد با معنویت و اخلاق ، از جلوه های بارز نظام اقتصادی اسلام است که هم درآمد و هم مصرف را دارای استاندارد ها و ضوابطی می کند که عدم رعایت این معیار و بی توجهی به این ملاک ها ، گاهی خلاف اخلاق و گاهی منجر به خلاف شرع می شود . نظیر اسراف و تبذیر اموال که از گناهان کبیره است .

    در سیستم اقتصادی اسلام ، از اسرف (  استفاده نامناسب و بی حد و اندازه از نعمت ها ) و نیز از تبذیر ( تباه نمودن اموال )
    و همچنین از تکاثر  ( مال اندوزی بدون بهره وری و تحصیل فایده از آن )
    با انگیزه تفاخر ( فخر فروشی و به رخ کشیدن اموال به جهت تفوق و برتری طلبی بر دیگران ) و همچنین از تجمل گرایی ( برتری طلبی از راه قرارگرفتن در دور باطل مصرف و مسابقه مصرف گرایی ) منع شده است .
    به مجموعه این عارضه های نفسانی که از خرص و طمع و آز آدمی سرچشمه می گیرد ، رفاه زدگی می گویند که در خود روحیه و خلق و خوی استکباری و خودبزرگ بینی و خودبرتربینی بوجود می آورد که در نهایت موجب طغیان آدمی می شود . "کلا ، ان الانسان لیطغی ، ان رءاه استغنی" انسان ، ظغیان می کند ، همینکه خود را بی نیاز ببیند !

    در مقابل توصیه به صرفه جویی و قناعت ( به معنی اندازه گرفتن در مصرف )  شده است . نه کم مصرف نمودن ! بلکه به اندازه مصرف نمودن .

    از دیگر جلوه های درهم آمیختگی اقتصاد با معنویت در نظام اقتصادی اسلام ، توجه به مقوله ای به نام "برکت" می باشد که از زیباترین گزاره های معنوی اقتصادی اسلام است  که از قضا نقش مهمی را نیز در منظومه تعالیم دینی در این حوزه  ، ایفا می کند .
    چرا که آنچه در مورد درآمدهای آدمی مهم است ، توجه به اصل فایده [ درست و شرشار و دائمی ] درآمدهاست . چه بسا اموال و درآمدهایی که با هزاران زحمت و مشقت  برای صاحبش به دست می آیند ، اما به دلایلی به صورت بیهوده ، راکد ، کم فایده و در جاههای ناروا از بین رفته و کوچکترین منفعت دنیوی و اخروی برای صاحبش به دنبال نخواهد داشت !!

    در اینجاست که در آیات و روایت های فراوانی تاکید شده که در کنار تشدید و وجه همت قرار دادن فعالیت های (صحیح ) اقتصادی ، باید با ایجاد ارتباط و پیوند معنوی با مبداء هستی ، برکت در اموال را از خدا خواسته که در واقع برکت همان ثابت شدن سود و پایداری منفعت و رشد و فزونی اموال و درآمدهای ماست . که تنها از طریق تقویت ایمان و تقوی و پرهیز از محرمات الهی در کنار نظم بخشی و جدیت در تحصیل مال حلال به دست می آید .

    توجه به الگوهای رفتاری در مصرف و ضرورت اهمیت دادن به آن در حدیثی دیگر از امام علی علیه اسلام به خوبی نمایان می شود که فرمود :         "و اموالکم .. فی حلالها حساب و فی حرامها عقاب " 
    این حساب و عقاب ، از توجه درست به مدیریت منابع و درآمدها در کنار توجه صحیح به مدیریت مصارف و هزینه ها و استخراج و معرفی کردن الگویی صحیح و نمونه  برای خود و دیگران به دست می آید .

    گفتنی است که اسلام ،نه تنها مال را به خودی خود مذموم ندانسته بلکه تحصیل (حلال) آن را از اوجب واجبات و از بزرگترین عبادت ها بشمار آورده به نحوی که کشته شده در راه آن را  ، از زمره شهداء قرار داده و به کسی که از آن دوری کند  و به مشقت های آن تن ندهد ، توجه ننموده و حتی دعای او را هم مستجاب نخواهد کرد .
    ( حالا شما این موضوع را پیوند بدهید به این حدیث که فرمود : ناتوان ترین مردم کسی است که از دعا کردن عاجز باشد !
     یعنی کسی که از کار کردن و تحصیل مال حلال برای عزت مندی خود و خانواده خود و کمک به دیگران و رفع احتیاجات آنان دوری می کند ، چون خداوند به این سبب ،  همانطور که گفته شد به دعاهای او هم توجهی نمی کند ؛ تو گویی این شخص از عاجزترین و ذلیل ترین مردم است که از دعا کردن هم ناتوان است ! )

    ما باید هم طلب مال حلال را بر  خود فریضه بدانیم و هم مصرف درست و بجای آن را .

    توجه به این نکته هم لازم و ضروری است که اگر در مفاهیم بلند و متعالی اخلاقی ، به مقوله زهد و پارسایی به عنوان یکی از زیباترین صفات اخلاقی یاد  می شود ، نه به معنی آنست که انسان مالک اموال و دارایی هایی نشود ! .. بلکه زهد آنست که مال و اموال ، مالک انسان نشوند !

    در حدیث است که کافر سخی و سخاوتمند به بهشت نزدیک تر است از مومن بخیل !   ناگفته پیداست کسی می تواند اهل بخشش و کرم  و سخا  باشد که اموالی را به حلال ،  خود مالک شده باشد .

    اسلام برای تولید ثروت (از راه حلال)  ، اندازه ای معین نکرده و به عنوان یک ارزش به آن می نگرد . آنچه که در اسلام به آن سفارش شده میانه روی و مقسط بودن در مصرف است .
    حضرت علی که خود یکی از موفق ترین افراد در تولید ثروت در جامعه آنروز خود بود ، در عین حال  به عنوان سخاوتمند ترین فرد جامعه  نیز 
    شناخته می شد که در مصرف ،  داستانهایی از زهد افسانه ای او را همه ما در کتب روایی معتبر به نقل از امامان بعد از حضرتش ،  شنیده ایم .
     
    اما از دیدگاه ملی نیز  ، سامان دهی به مصرف ، به عنوان یک فرهنگ ملی ،  برای کشور و جامعه ای که درحال پیمودن مسیر رشد و پیشرفت خود برای رسیدن هرچه سریع تر به جایگاه واقعی خود در دنیا می باشد ، امری کاملا لازم و ضروری است . /



    نصف غذا مونده ،رژیم دارین؟
    منم موافقم میشه یه وعده دیگه هم سیر شد البته خورشتش کمه
    الان تمام ملت ایران در تمام نقاط مختلف وایساده بودن تا شما بگید....
    واقعا مرسی که ما رو از امپاس دراوردید
    پاسخ:
    درک برخی مسایل درد مشترک نیاز داره،وقتی وارد رستوران شدید و بر سر میزها غذاهای نیمه خورده به تعداد فراوان دیدید آن هم در شرایطی که بسیاری از نداشتن یک وعده غذای کامل در روز شکایت دارند.وقتی به مسایل اقتصادی و صرف انرژی فراوان در داشتن یک وعده غذا اندیشیدید.وقتی به نارضایتی سیاسی بسیاری از نداری و نداشتن اندیشیدید.وقتی به فرهنگ اصراف و تفاخر بیجا نظر داشتید هنگامی که یک عمل غلط فرهنگی شد مایه ی پرستیژ و یک عمل کاملا صحیح شد دستمایه ی یک هفته جر و بحث یک زن و شوهر ...اونوقت دردمون یکی میشه جناب علیرضا و موضوع رو جدی خواهید گرفت

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">