زآنچه این نفس پر از وسوسه با ما می کرد
سال ها دل طلب ((جام جم)) از ما می کرد
یک ((رسیور)) دو سه تا ((دیش)) تمنا می کرد !
فارغ از سرعت اینترنتمان ، این ((ارشاد))
سایت محبوب مرا ، فیلتر بیجا می کرد !!
گشته این جامعه کمپ مد و آرایشگاه
دل که دید ((عرضه)) زیاد است ، ((تقاضا)) می کرد
این رسومی که نهادیم سر راه نکاح
بستری بود که ابلیس در آن جا می کرد
مشکل خویش بر پیر مغان بردیم دوش
داشت کنسرت و نماهنگ تماشا می کرد !
گفتیم این جام جهان بین به تو کی داد حکیم ؟
گفت آنروز که در جامعه غوغا می کرد
بس که در شهر عیان گشته ، مصادیق فساد
یوسف ار بود کنون ، میل زلیخا می کرد !
بهر توجیه ز تاریخ برایم می گفت ،
قصه سرکشی آدم و حوا می کرد
خواستم رخصت و از محضر وی دور شدم
او که بیش از همگان دعوی تقوی می کرد
از خدا باز نمودم طلب ((صبر جمیل))
زآنچه این نفس پر از وسوسه با ما می کرد
صبر بایست که لذات فریبنده دهر
کی مساوات به یک ((حوری زیبا)) می کرد ؟!
خودمانیم ، ولی در ته دل زمزمه ای
((سیلی نقد به از نسیه ی حلوا )) می کرد !!
شعر از امیر حسین مانیان
یک جام دگر بگیر و من نتوانم
من عاشقم
"عاشق"
"دیالوگی ماندگار از فیلم دلشکسته"