جدول زمانبندی فیلم های جشنواره فیلم فجرو نگاه می کردم وبسیار علاقه مند بودم بدونم کدوم فیلمها محصول تلاش خانم هاست.
خانم پوران درخشنده: هیس! دخترها فریاد نمی زنند
خانم نرگس آبیار:اشیاء از آنچه فکر می کنید به شما نزدیکترند.
خانم نرگس آبیار رو نمی شناختم پرسیدم گفتند:تنها خانم کارگردان که چادریه در جشنواره ی عمار هم با چادر حضور داشتند؟
علاقه مند شدم ایشون رو از نزدیک ببینم خیلی وفته به این مساله فکر می کنم که چرا چادریها در سینمای ایران همچون غباری در گردباد حضور دارند؟!
ولی چه خوب که ایشون چادری هستند در این دوره و زمونه اون هم در سینما خیلی به اعتقادش ایمان داره که اصالتش هضم نشده حتما باید با ایشون مصاحبه کنم عالیه ...!
علیرغم مشغله ای که داشتم ساعت13:30 برج میلاد بودم تا فیلم که البته بهانه بود خانم آبیار رو ببینم .
بعد از فیلم رفتم تا ایشون رو از نزدیک ببینم ...
برای یک لحظه خون در رگهایم منجمد شد و مبهوت نگاه می کردم
البته دوستان بزرگوار فیلم ایشون رو نقد می کردند و برای من که به دنبال گمشده ام آمده بودم فیلم تنها بهانه بود
من در اندیشه که :
ماباید تاثیر گذار باشیم یا تاثیر پذیر؟!
چه اجباری به پوشیدن چادرداریم جز ارزشی که به آن اعتقاد داریم؟
می دونید بحث چادر پوشیدن یا نپوشیدن نیست صحبت از یک دگردیسی است
چه می شود که اعتقادی که ارزش اندیشه ی من است در فضای سینما هضم می شود رنگ می بازد؟
این تحول حاصل چیست ؟
چرا این قدرحضور خانم ها با حجاب کامل در سینمای ایران بیرنگ است؟
مگر سینما ظرف نیست و اندیشه ی ما مظروف ؟
اصالت مظروف مهم است یا ماهیت ظرف؟
وهزاران پرسش دیگرشده خارش ذهنی من
نمی دانم شاید شما بدانید...
شاید هم اساسا توقع بنده ازسینمای جمهوری اسلامی ایران زیاد است که پوزش می طلبم
چقدر سخته که در هجوم رنگین کمان ها یکرنگ بمانی!