از شما عباسی از ما رقاصی!
تصور کن
سرکار خانم مادرشوهر آینده با آب و تاب از محسنات پسرش میگه ...
شاه داماد آینده از هر انگشتش یک نوع سازو موسیقی تراوش می کنه...
از خوش تیپیش نگو و نپرس همه ی لباساش مارکه...
دوست دختراش اینقدر مدرنن که تماس می گیرن خونه از پدر "کامی "جون حالشو می پرسن ...
وای نمی دونی همین دیروز" شایلین" دوست دختر فابریکش با لکسوز اومده بود دنبالش ...
رومینا کلی سوغات از دانمارک فرستاده کاش رنگ دلخواه مادر شوهر آینده رو پرسیده بود!
خلاصه خدا شانس بده
.
.
:عزیزم میخام یه دختر "آفتاب مهتاب ندیده" معرفی کنی "کامی "خیلی حساسه ،فقط نجیب باشه کم کم به سبک خودمون تربیتش می کنیم
:حالا قند عسلتون چه کارست ؟
ا و ا با این همه خوش تیپی نیاز به کار نداره که قربونش برم!!! چشمای آبیش به ی دنیا می ارزه !
من بچم و نوکر بار نیاوردم گفته باشم
:فکر می کنی عروس دلخواهتو پیدا کنی ؟
:پس چی دلشونم بخاد پسرم و لای پر قو بزرگ کردم
:خوب باید کارو بار حسابی داشته باشه
:خوب داره شغل پسر من پولداریه پولدار که باشی عیبت کوره
هرچیزی ی قیمتی داره پول بدی مردم به هر سازی بخای می رقصن مگه نشنیدی از قدیم گفتن
"از شما عباسی از ما رقاصی"
:فقط عزیزم این دختره حداقل رقص عربی و فول باشه تو فامیل آبرو داریما...!