شیرین ترین مرثیه
این تناقض تا ابد شیرین ترین مرثیه است
سرترین آقای دنیا را خدا بی سر گذاشت
السلام علیک یا ابا عبدلله
این تناقض تا ابد شیرین ترین مرثیه است
سرترین آقای دنیا را خدا بی سر گذاشت
السلام علیک یا ابا عبدلله
السلام علیک یا عبره کل مومن ... یا قتیل العبرات !
سلام بر تو ای اشک هر مومن .. ای کشته ای که اشک ها برای او جاریست .
ضمن تسلیت به مناسبت فرارسیدن اربعین حسینی (ع) که یادآور نهضت عاشورایی سرور و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین (ع) است ؛ خلوتی گزیده ، به چرایی ، چیستی و چگونگی این واقعه ی عظیم ، می اندیشم. گویی که این بار ، سوال ، عمیق تر از آنست که تنها در ذهن نگارنده باقی بماند ...
به
راستی چرا ؟! .. چرا تنها پنجاه سال بعد از رحلت پیامبر (ص) ، کار کشور اسلامی به جایی می رسد که همان مردم مسلمان همان جامعه ، از وزیر ، امیر ، سردار ، عالم ، قاضی ، قاری و .. در کوفه و کربلا جمع می شوند ، جگرگوشه ی همان پیامبر را با آن وضع فجیع به قتل می رسانند ؟! ..
کار به جایی می رسد که جلوی چشم مردم ، حرم پیامبر را در کوچه و بازار می آورند و ضمن هتک حرمت ، به آنها تهمت "حارجی" می زنند ؟! (خارجی یعنیی جزو خوارج ! یعنی خروج کننده از دین !
در اسلام فرهنگی هست که اگر کسی علیه امام عادل خروج و قیام بکند ، لعنت خدا و رسول و مومنین علیه چنین کسی است و در اسلام چنین کسی خونش هدر است .اینها آمدند پسر پیغمبر ، پسر فاطمه ، پسر امیرالمونین علی ، کسی که می دانند پیامبر در مورد او و برادر بزرگوارش فرموده سید الشباب اهل الجنه را به عنوان خروج کننده بر امام عادل _ که آن امام عادل یزید بن معاویه است_ معرفی می کنند و البته کارشان هم می گیرد !! سوال اینست : آنها که دستگاه حکومت ظالمند ؛ دلشان هرچه بخواهد ، می کنند و هرچه بخواهند ، می گویند .
اما چرا مردم باور می کنند ؟؟ .. چرا مردم ساکت اند ؟؟ در مباحث مربوط به عاشورا ، بنا به نظر محققین ، سه بحث عمده وجود دارد . یکی بحث علل و انگیزه های قیام امام حسین است که چرا امام قیام کرد (یعنی تحلیل دینی و علمی و سیاسی این قیام) بحث دوم ، بحث درس های عاشوراست که بحثی زنده و جاودانه و همیشگی است . مخصوص زمان معینی نیست . درس فداکاری ، درس ایثار ، درس مقاومت ، درس شجاعت ، درس رادمردی و آزادگی و .. بحث سوم ، بحث عبرت های عاشوراست . عبرت های عاشورا که مهمتر از درس های عاشوراست و همانطور که رهبری فرموده اند مختص به زمانی است که اسلام حاکمیت داشته باشد . یعنی زمان ما !
« آن چیزی که من را دچار دغدغه می کند ، این جای قضیه است . من می گویم چه شد که کار به اینجا رسید ؟؟ .. چرا امت اسلامی که آن قدر نسبت به جزئیات احکام اسلام و آیات قرآن ، دقت داشت ؛ در یک چنین قضیه ی واضحی ! این قدر دچار غفلت ، سستی و سهل انگاری و خطا در تحلیل شد که چنین فاجعه ای به بار آمد ؟؟ .. این مسئله انسان را نگران می کند . مگر ما از جامعه ی زمان پیغمبر و امیرالمومنین قرص تر و محکم تر هستیم ؟! چه کار کنیم که آن طور نشود ؟؟اگر امروز من و شما جلوی این قضیه را نگیریم ، ممکن است پنجاه سال دیگر ، ممکن است پنج سال دیگر ، ممکن است ده سال دیگر ، یک وقت دیدید جامعه ی اسلامی ما ، کارش به انجا رسید ! ..
تعجب نکنید ؛ مگر چشمان تیزی که تا اعماق را ببیند و نگهبان امینی که راه را نشان بدهد و مردم صاحب فکری که کار را هدایت کند و اراده های محکمی که پشت این حرکت باشد . والا اگر رها کردیم ، باز همان وضعیت پیش می آید . آن وقت همه ی این خون ها ، جانفشانی ها ، فداکاری ها ، استقامت ها ، مقاومت ها ، هدر و از بین خواهد رفت ! عبرت اینجاست . »
براستی چه شد که جامعه ی اسلامی با محوریت پیامبر عظیم الشان ، و آن عشق مردم به او و آن ایمان عمیق مردم به او ، آن جامعه ی سرتاپا حماسه و زهد و اخلاص و صداقت و فداکار و پای کاربودن ، همان جامعه ی ساخته و پرداخته از جهات معنوی ، همان مردم و حتی بعضی همان کسانی که دوره های نزدیک به پیامبر را دیده اند ، بعد از پنجاه سال ، کارشان به جایی می رسد که متحد القول و متحد الفعل جمع می شوند و فرزند همان پیامبر را به آن شکل می کشند !!
به نظر می رسد هر جامعه ی اسلامی از بدو پیدایش در معرض این خطر است !یعنی خطر برگشت به عقب . خطر انحراف از اصول . خطر استحاله ی فرهنگی . خطر کمرنگ شدن ارزش ها . خطر قهقراء . خطر پوچ شدن از درون و خطر تزویر و تظاهر به برون که وقتی پای عمل و امتحان چنین فرد و جامعه ای برسد ، قطعا در آن عرصه ، پای او خواهد لنگید .
سوال : آِیا هر جامعه ای اسلامی ، همین عاقبت را دارد ؟ جواب : اگر از این واقعه ی عظیم تاریخی ، عبرت بگیرد ؛ نه . اما اگر عبرت نگیرد ؛ بله . اینکه قرآن دعوت به مطالعه ی تاریخ می کند و می گوید تاریخ معلم انسانهاست ، یعنی همین . عبرت های عاشورا اینجاست .
ما باید بفهمیم که آنجا چه شد که جامعه ی اسلامی کارش به قتل نوه ی پیامبر دینش رسید ؟!