در طول 10 سال مدیریت بر سازمان صداوسیما عزت الله ضرغامی با هیچ رسانهی منتقدی مصاحبه نکرده است و به هیچکدام از انتقادات وارده به مدیریتش بر بزرگترین دستگاه فرهنگی نظام اسلامی پاسخی نداده و هراز چند گاهی هم خبر از منتقدانی است که ممنوع التصویر و یا ممنوع الکار می شوند ! اما در دو- سه مصاحبه تشریفاتی و غیرچالشی هم که در طول این سالها داشته صحبتهایی را بیان کرده است که خود بهانهای برای بحث و گفتوگوی بیشتر منتقدان و طرفداران مدیریت او شده است.
یکی مصاحبه سال 90 ایشان
که اولین مصاحبه جناب ضرغامی بعد از گذشت هفت سال از ریاستشان بر صداوسیما انجام میشد و در اوج انتقادات به عملکرد ضعیفشان در مدیریت رسانهٔ ملی خود را «مجتهد رسانهای» نامید و بزرگترین مشکل خروجیهای تحت امرشان را تا سطح آرایش بازیگران زن تقلیل دادند و در یک اظهار نظر جالب اعلام کردند که آنهم به خاطر مشکل گیرندههاست نه رسانهٔ ملی!
یکی دیگر مصاحبهای که تیرماه 91 در هفتهنامه مثلث منتشر شد و بیشتر به یک گفتوگوی تبلیغاتی انتخاباتی شباهت داشت تا یک مصاحبهٔ واقعی و بدون سوالات از پیش تعیین شده با یکی از مهمترین مدیران جمهوری اسلامی.
دراین میان مصاحبه ی سوم قابل توجه است .گفتوگوی کوتاهی که در«خانه ملت» انجام داده است .
رئیس رسانهی ملی در این مصاحبه در پاسخ به این سوال که «بیشترین مشکلی که در دوره مدیریتتان با آن روبرو بودید چه چیزی بود؟» گفته است که:
«حق مردم است که وقتی انقلاب کردهاند سیمای جمهوری اسلامی را ببینند و بتوانند سیمای این انقلاب را در برنامههای رسانه ملیشان پیگیری کنند ولی در مواردی این اتفاق نمیافتد دلیل آن هم مشکلات اعتباری است، سال قبل بودجه اعتباری صدا وسیما 150 میلیارد تومان در قانون دیده شد که بسیار کمتر از انتظارات ما بوده حال اینکه یک ریال از این بودجه نیز پرداخت نشده است، امسال در 6 ماه اول یک ریال از بودجه عمرانی ما داده نشد، پس چگونه می توانیم در صدا و سیما توسعه ایجاد کنیم.»
در چند سال گذشته همواره مهمترین انتقاد فعالان فرهنگی جبهه انقلاب به مدیریت جناب ضرغامی و معاونانش در رسانهی ملی این بوده است که برنامههای رادیو و تلویزیون ایران بازتابدهندهی تصویر واقعی انقلاب و نظام اسلامی نیستند و درچارچوب اصول استراتژیک جمهوری اسلامی و همچنین بر اساس باورها، عقاید و سبک زندگی قاطبه مردم حرکت نمیکنند.
حالا جناب ضرغامی در پاسخ به بیشمار انتقاداتی که به رویکردهای غلط محتوایی خروجیهای چند سال اخیر رسانهی ملی مطرح شده است-که مطرح کردن دوبارهی آنفرصت فراوانی میخواهد و این مطلب کفاف آن را نمیدهد- با دادن یک ادرس غلط همه چیز را گردن نبود بودجه انداختهاند و گفتهاند که: «حق مردم است که وقتی انقلاب کردهاند سیمای جمهوری اسلامی را ببینند و بتوانند سیمای این انقلاب را در برنامههای رسانه ملیشان پیگیری کنند ولی در مواردی این اتفاق نمیافتد دلیل آن هم مشکلات اعتباری است. سال قبل بودجه اعتباری صدا وسیما 150 میلیارد تومان در قانون دیده شد که بسیار کمتر از انتظارات ما بوده حال اینکه یک ریال از این بودجه نیز پرداخت نشده است»
این یعنی اینکه باید بپذیریم اگر مهندس ضرغامی بودجهی بیشتری داشتند حتما ما شاهد رسانهی انقلابیتری بودیم، و اصلا هم نباید این پرسش در ذهنمان شکل بگیرد که خب بودجه سازمان صداوسیما یکسال پرداخت نشده پس دلیل «انقلابی نبودن» رسانهی تحت امر جناب ضرغامی در 9 سال قبل چیست؟
یا اینکه مگر جناب ضرغامی با همین بودجهای که در اختیار دارند چه برنامهای در راستای چارچوبهای اصلی جمهوری اسلامی ساختهاند که بخواهند با افزایش بودجه گسترشش دهند؟ از کجا معلوم با زیاد شدن بودجه سازمان به جای ساخت یک سریال «پژمان» و «ساختمان پزشکان» و «راستش را بگو» و آثاری مثل «یک خانواده محترم» شاهد چندین «ساختمان پزشکان» و .......نبودیم؟
نکتهی مهم در آخرین مصاحبه ی رئیس رسانهی ملی این است که ایشان دانسته یا ندانسته دارند مشکل «مدیریت نیروی انسانی» در سازمان تحت امرشان را به مشکل «مدیریت عمرانی و توسعه زیربنایی سازمان» تقلیل میدهند و این را هم میاندازند تقصیر نبود بودجه!
اما مگر مشکل صداوسیما این است؟
یکی از مهمترین مشکلات صداوسیما مشکل مدیریت غلط در نیروی انسانیست. این مدیریت غلط نیروی انسانی یعنی چه؟ یعنی اینکه مدیران ارشد صداوسیما هنرمندان و برنامهسازان معتقد و متعهد را از چرخهی برنامهسازی رسانهی ملی حذف و تمام آنتن را یکسره تقدیم حلقهی بستهای از هنرمندان و برنامهسازانی کردهاند که اساسا با قدرمطلق اعتقادات قاطبهی مردم زاویه دارند و واضح است که خروجی آنها ربطی به اصول اساسی جمهوری اسلامی نخواهد داشت.
این چه ربطی به کم یا زیاد بودن بودجه دارد؟!
شما به عنوان مدیر یک مجموعهی هنری/رسانهای در هر لحظه از زمان میتوانید ساخت برنامههایتان را یا دست نیروهای معتقد به انقلاب بسپارید یا دست شبهروشنفکران غربزده. وقتی مدیری همین مقدار بودجه را هم-در اوضاعی که به قول خود دوستان در بدترین شرایط مالی سازمان به سر میبریم- برای ساخت سریال های خاص خرج میکند خب معلوم است که در صورت زیاد شدن بودجه هم همین مسیر را ادامه خواهد داد. تازه اگر بگذریم از ادعای کمبود بودجه و اضافه کردن هر روزهی شبکههای بیمخاطب.
با این اوصاف ظاهرا جناب ضرغامیحتی در این روزهای پایان دورهی مدیریتشان بر بزرگترین دستگاه فرهنگساز نظام اسلامی هم نمیخواهند اشتباهاتشان را بپذیرند و حتی برای یکبار هم که شده در یک مصاحبه غیرفرمالیته جلوی رسانههای منتقد از مدیریت خود دفاع کنند. البته ایشان باید بدانند که با این موضگیری ها چیزی عوض نخواهد شد،بی تردید مخاطبان رسانهی ملی خود بهترین ناظران برای ارزیابی خروجیهای رادیو و تلویزیون ایران هستند و خود نیز کاملا تشخیص میدهند که افت فنی و محتوایی این برنامهها حاصل کمبود بودجه است یا چیز دیگر!
و صد البته بیش از هر زمان دیگر بایستی از دستگاه های نظارتی بر رسانه ی ملی من جمله شورای نظارت بر صدا و سیما جویای چگونگی نظارت بر عملکرد صدا و سیما شد که این چنین هزینه های میلیاردی را بر کیان فرهنگی جامعه ی اسلامی و بیت المال آن تحمیل کرده است و خبری هم از نظارت و انتشار گزارش عملکرد شفاف با اعمال بی طرفی از سویدستگاه های نظارتی نیست.