منصوره صامتی

کارشناس فرهنگی

منصوره صامتی

کارشناس فرهنگی

منصوره صامتی

رویای 1400 ساله ی مسلمانان جهان در حکومت اسلامی ایران به تحقق پیوسته و امروز این ظرفیت عظیم فرصتی تکرار نشدنی است. معتقدم که انسان به ضرورت ماهیت الهی و اندیشه ی خویش یک رسانه است وامروز در عصر رسانه ضروریست تا دغدغه های فرهنگی ،اجتماعی و سیاسی مان را باهم شریک شویم، باشد که در مسیر زمان به جامعه ی مهدوی نزدیک شویم."زندگی بهتر حق مسلم ماست!"

و همچنان که رهسپار آینده ایم بیندیشیم که :

ما ازین قرن نخواهیم گذشت
ما ازین قرن نخواهیم گریخت
با قطاری که دگران ساخته اند
هیچ پروازی نیست برساند ما را به قطار دوران
و به قرن دگران
مگر انگیزه و عشق ،
مگر اندیشه و علم ،
مگر آیینه و صلح
و تقلا و تلاش
بخت از آن کسی خواهد بود که مناجات کند با کارش
و در اندیشه ی یک مساله خوابش ببرد
و کتابش را بگذارد زیر سرش و ببیند در خواب حل یک مساله را
باز با شادی در گیری یک مساله بیدار شود ...

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «زناشویی» ثبت شده است

ازدواج بی ازدواج!

منصوره صامتی |

صحبت از ازدواج است

 "ازدواج" اقتضای طبیعت انسانهاست . نه تنها انسانها ؛ بلکه "زوجیت" اقتضای طبیعی تمام موجودات اعم از حیوانات ، گیاهان و حتی جمادات است . "سبحان الذی خلق الازواج کلها" .. اما بحث زوجیت در انسان ، علاوه بر اقتضای طبیعی (که وجه مشترک او با سایر مخلوقات در این مبحث می باشد ) ؛ وسیله ای است در جهت رشد و کمال او .

 امام باقر (ع) به زنی که می خواست بدون ازدواج ، به کمال برسد ، او را از این کار منع نمود و بدو فرمود : اگر خودداری از ازدواج فضیلت و کمالی را در پی می داشت ، فاطمه (س) به درک این فضیلت از تو شایسته تر بود . پیامبر (ص) در این زمینه فرموده اند که ازدواج سنت من است و هرکس از سنت من روی برگرداند ، از من نیست . البته این دستور پیامبر به منزله ی وجوب ازدواج نیست . ازدواج در دین اسلام امری مستحب موکد است و تنها زمانی واجب می شود که فرد به واسطه ی ترک آن ، به گناه بیفتد .


 وقتی ما در مورد ازدواج صحبت می کنیم ، باید به فلسفه و کارکردهای آن هم توجه نماییم . هدف از ازدواج چیست ؟

 آنچه از علوم نقلی و عقلی به دست می آید اینست که ازدواج نه تنها راهی برای ارضای غرایز جنسی تحت پیوندی مقدس جهت زناشویی و در یک کانون گرم و عاطفی و به نام خانواده است ؛ بلکه یکی از راههای بقاء نسل (که از حب به ذات نیز نشات می گیرد) می باشد . در کنار آن ، ازدواج راهی است برای حفظ نیمی از دین (حفظ نیم دیگر با تقوا) ، راهی برای افزایش ایمان (دو رکعت نماز متاهل از هفتاد رکعت نماز مجرد بهتر است) ، راهی برای کسب آرامش هر چه بیشتر ، هم آرامشی که همسران از هم می گیرند _لتسکنوا الیها_ و هم آرامشی که زوجین به واسطه ی احساس پشتوانه ی بیشتر با یافتن اقوام جدید ، پیدا می کنند و ازدواج هم موجب کسب اعتبار اجتماعی بیشتر افراد در جامعه خواهد بود و اهداف و مزایای دیگری که بر آن مترتب است .

 وقتی ما در مورد ازدواج و یا هر حکمی از احکام شریعت در دین اسلام صحبت می کنیم ، ابتدا باید حکم شرعی و فقهی آن را از قرآن و سنت جویا شویم . در غیر اینصورت در دام خطا در تحلیل و اشتباه در عمل گرفتار خواهیم شد . به فرموده ی حضرت علی (ع) که خطاب به بازاریان کوفه می فرمودند : اول فقه ، ثم التجاره .. ابتدا فقه بیاموزید و بعد به کار تجارت بپردازید که در غیر اینصورت گرفتار ربا خواهید شد ! .. این دستور حضرت امیر (ع) در مورد سایر آداب و احکام اسلامی هم صدق می کند .

یعنی در اینجا که بحث ما پیرامون "ازدواج" است ، بدین صورت درمی آید که "اول فقه ، بعد نکاح" . ما باید اول بعد فقهی مسئله ی ازدواج را مورد بررسی قرار بدهیم ، آنگاه در مورد آن به بحث و گفتگو با دوستان بنشینیم .

در دین اسلام از منظر فقهی و شرعی ، ما دو گونه ازدواج داریم . یعنی بواسطه ی دو قسم عقد ازدواج ، زن و مرد بر هم حلال می شوند . یکی عقد دائم و دیگری عقد موقت یا غبر دائم . به زنی که به قسم اول به عقد مردی درآید ، دائمه و به زنی که به قسم دوم به عقد مردی درآید ، صیغه و متعه می گویند . دوم اینکه از منظر فقهی ، مرد می تواند هم زمان تا چهار زن را به صورت دائم ، به عقد خود در بیاورد (یعنی بحث تعدد زوجات و البته با رعایت عدالت که آن هم بعد اخلاقی آن است نه بعد فقهی) و نیز بدون محدودیت (نه معذوریت اخلاقی و وجدانی) زنان بی شماری را به صورت همزمان و غیر همزمان ، به عقد موقت خود در بیاورد .

این صورت مسئله ی فقهی آن بود . اما ما در همین جا به اولین شبهه پاسخ بدهیم که اگر کسانی می گویند که اسلام با تشریع این حکم درصدد باز کردن راه برای شهوترانی مردان ! بوده است ؛ باید گفت که : توجه به این نکته لازم و ضروری است که در بیان این مسئله ، تنها تفاوت میان زنان با مردان ، در همان بحث تعدد زوجات (داشتن تا 4 همسر دائم و همزمان است) چرا که در موضوع ازدواج غیردائم و موقت ، تفاوتی میان زنان و مردان نیست . هم مردان می توانند بدون محدودیت مبادرت به ازدواج موقت نمایند و هم زنان می توانند بدون محدودیت . (البته با رعایت ایام عده)

.پس این نسبتی نارواست که بپنداریم اسلام مروج شهوترانی آن با اعمال تبعیضی جنسیتی و به سود مردان در این بخش نظر داده است ! اما ممکن است بگوییم با چنین شرایطی ، اسلام در جهت اشاعه ی سکس و فحشا قدم برداشته است (چه برای مردان و چه برای زنان) ! در هرچیزی بشود تردید کرد ، در این مورد نمی توان تردید نمود که نه تنها دین اسلام بلکه جمله ادیان آسمانی ، عموما بر ضد هواپرستی و هوسرانی تشریع شده اند .تا بدانجا که در میان پیروان غالب ادیان در گذشته ، ترک هوسرانی و رهبانیت ، به صورت تحمل ریاضت های شاقه البته به صورت انحرافی آن درآمده است . در دین اسلام هم ، یکی از اصول واضح و مسلم آن ، مبارزه با هواپرستی است . قرآن هواپرستی را در ردیف بت پرستی قرار می دهد .

 پیامبر به صراحت زن و مرد "ذواق" را نفرین و لعنت نموده است . "ذواق" به تشدید واو ، بر وزن فعال به معنی بسیار ذائقه کننده است . یعنی مرد و زنی که با ایجاد عقد های موقت و بی شمارش با مردان و زنان دیگر ، صرفا درپی کامجویی و چشیدن مزه های مختلف ! باشد ، در لسان اهل بیت و ائمه اطهار (ع) چنین فردی ملعون و مغبوض خداست و از روایات نیز استفاده می شود که خیر و برکت از زندگی چنین مردان و زنانی رخت خواهد بست .

 امتیاز اسلام از سایر ادیان دیگر آنست که هم ریاضت های غیرشرعی و رهبانیت را مردود می داند و هم هواپرستی را جایز نمی داند . از نظر اسلام تمامی غرایز باید در حد و حدود اقتضائات بشری و احتیاجات طبیعی او برآورده شود و اسلام این اجازه را نه به مرد و نه به زن نمی دهد که به آتش غرایز دامن زده و انها را به شکل یک عطش پایان ناپذیر روحی دراورد . جای تردید نیست که هدف از قانون ازدواج موقت در دین اسلام ، این نیست که وسیله ی عیاشی و حرمسراسازی برای مردان و زنان فراهم شود و از این رهگذر موجبات بدبخت شدن زنان و کودکانی را فراهم آورد ! این ها ابعاد فقهی مسئله بود . اما باید دانست که فقه بخشی از دین اسلام را شامل می شود که دربرگیرنده ی احکام اسلامی است در قالب واجب ، مستحب ، مکروه ، حرام و مباح . مجموعه ی این احکام ، باید ها و نباید های انسان در مسیر زندگی او را فراهم می کند .

 فقه یا قوانین اسلام در عمل ، برای ایجاد نظم در جامعه تبیین شده است و اگر آن را به عنوان پایه و اساس یک ساختمان در نظر بگیریم ؛ آنچه پس از رعایت فقه و در تکمیل آن ، موجبات ترفیع این بنا و رشد و اعتلا و تکامل انسانها را فراهم می کند ، رعایت اخلاقیات (یعنی آراسته شدن به فضیلت ها و پیراسته شدن از رذیلت ها) و در کنار برخورداری از بینش و عقاید حقه و صحیح است . گاهی ممکن است امری در فقه ، جایز باشد و منع فقهی نداشته باشد ولی در قاموس یک انسان متعالی و رشد یافته و برخوردار از آموزه های اخلاقی دین مبین اسلام ، انجام ان عمل ، در مغایرت با اصول اخلاقی باشد . باید به این نکات توجه نمود . اسلام قانون ازدواج موقت را به عنوان قانونی مترقی و متمدنانه و برگرفته از فطرت انسانها با رعایت آداب و احکام آن ، در موارد خاص و برای ضرورت ها جایز و بلکه در مواردی هم مستحب می داند ؛ تا درصورت لزوم راهگشای مشکلات پیچیده ی جوامع بشری باشد ؛ ولی به راستی کدام قانون است که مورد سوء استفاده کنندگان از قوانین ، قرار نگرفته باشد ؟! ما اگر از منظر عدالت به قوانین اسلام و فلسفه ی تشریعی آنان نگاه کنیم ، خواهیم دید که ازدواج موقت در جای خود ، حکمی بسیار هم پیشروگرایانه است .

اما از منظر عدالت . یکی از تعاریف عدالت ، قرار گرفتن هرچیز در سر جای خود است . به ازدواج موقت هم باید در سر جای خودش نگاه کرد . در اسلام اصل بر تک همسر بودن مرد است . نه چند همسری یا زندگی در پرتوی همسران موقت . و تنها با رعایت عدالت ، جواز به تعدد زوجات داده است که آن هم شروطی دیگر دارد . امام کاظم (ع) به یکی از یاران خود چنین می فرمایند که : تو را به متعه (همسر موقت) چه کار ؟! حال آنکه خداوند تو را از آن (به واسطه داشتن زن دائم) بی نیاز کرده است . این کار (متعه) برای کسی است که خداوند او را با داشتن همسری از این کار بی نیاز نکرده است . نه کسانی که همسر دارند . این حکم همانطور که گفته شد وسیله ای برای هواپرستی و حرمسراسازی و حیوان صفتی برای عده ای و نیز وسیله ای برای بیچاره نمودن عده ای دیگر از زنان و فرزندان بی سرپرست نیست . ممکن است عده ای به تعدد زوجات حضرات معصومین (ع) اشاره نمایند که علاوه بر انگیزه های سیاسی ، از منظر شرعی به احکام آن اشاره گردید ، اما موضوع کنیز داشتن در آن زمان ، خود موضوع دیگری است که ارتباطی با موضوع امروز ما یعنی ازدواج دائم و موقت ندارد . "کنیز" همچون "غلام" امری متداول از قبل از اسلام بود که اسلام با تعدیل آن ، به مرور به اصلاح و در تهایت به حذف آن اقدام نمود . خود بحثی مفصل و خارج از این موضوع است .  

  • منصوره صامتی

زناشویی ابلهانه!

منصوره صامتی |
زناشوئی، بهترین شیوه بخشیدن، و باز بخشیدن است.
اما هرگز نمی توانیم فراموش کنیم که انسان ها همواره از هم جدایند. دوره پیش از زناشویی، دوره معجزه آسایی است که در آن به محبوب خود نزدیک می شویم، صحبت می کنیم، و آن جه را که به ما اجازه شادی و خوشبختی می دهد، می آموزیم، و درمی یابیم چه باید کرد تا این خوشبختی هرگز غروب نکند.

نمی توانیم اجازه دهیم که گذر ستمگرانه بامداد، نیمروز، عصر و شب به این افسون پایان دهد. برای این که شور و عشق اولیه زنده بماند، بخشی از اوقات هر کسی باید فقط به خود او تعلق داشته باشد. هیچ کدام از ما، آن قدر خردمند نیست که بتواند تصمیمی متداخل در زندگی دیگری بگیرد.

 کافی است فقط به یک قانون توجه شود – صداقت – و همه چیز دقیقاً همچون یک رویا خواهد بود. زناشویی به هیچ کس اجازه نمی دهد دیگری را به بردگی بکشد – مگر جایی که فرمان بر بودن را بر خود روا داری. در مقابل، فراسوی آن چه خود می خواهی، به دیگری آزادی بده. تنها می توانیم چیزی را بگیریم که می دهیم.

 برای مردمان هوشمند، بنیان ازدواج یک دوستی ناب است، تا در آن، برای دست یازیدن به رویاهای خود و رویاهای کسی که دوستش دارند، بجنگند. بدون این رویاها، زناشویی به ناهار و شام خوردنی در آشپزخانه تبدیل می شود. دو روح همانند وجود ندارد. در دوستی و در عشق، دو نفر، برای دست یافتن به چیزی آستین بالا می زنند، که اگر تنها باشند، نمی توانند به دست آورند.
 عبارت قدیمی در مراسم زناشویی: ...بدین ترتیب، تو فلانی را می پذیری، در سلامت و بیماری ... و غیره، کلاً ابلهانه است. چگونه کسی می تواند دیگری را بپذیرد؟ در این صورت، یکی از آن دو، وجود خود را کنار می گذارد – یا به عبارتی بهتر، آن زوج در کنار هم، هویت مستقل خود را از دست می دهند .
12 ژانویه 1922 برای ماری عزیزم جبران خلیل جبران
  • منصوره صامتی