یک نوع از خشونت درجامعهی ما و دیگر جوامع ، درارتباطات مجازی درحال شکلگیریست که تا به حال سابقه نداشته است. معماری ، طراحی و سبک و سیاق طرفینِ مربوط به خودش را دارد. این مسئله ، موضوعیست که تابهحال درکشور ما به آن پرداخته نشده است.
باید اعتراف کرد که امروزه اعتمادبهنفس در زنانِ جوان، بیش از هر زمان دیگریست. آنها از زندگی انتظار بیشتری دارند، انتظاراتی ساده که معقول هستند اما بعضا اعضای خانواده مخصوصا شوهر، کاری برای برآوردن این انتظارات انجام نداده است. از اینرو برخی از این زنها ناخودآگاه به مردِ مانیتوریای پناه میبرند که در قدمهای اولیه در برطرفکردن نیازهایش، همراه خوبی است!
البته مبرهن است که خیل کثیری از خانمهای فعال در این فضا هستند که موفق هم عمل میکنند و حواسشان به مشکلات و آسیبهای این فضا میباشد و بهقولی دُم به تله نمیدهند اما باید برخی از مسایل بر همگان روشن شود که خدایناکرده این موفقیت در کام آنها تلخ نشود.
مرد مانیتوری :
مردِ مانیتوری ؛ مردی که پشت شیشهی مانیتور منتظر یک زن است ، اطلاعاتِ گیجکننده و متناقضی دربارهی نقش زن نشان میدهد. او را صاحب همه ویژگیهای موفق ترسیم میکند. بعد ، زن ملکهیی میشود میان خیل زنبورانِ نر که ستایش میشود ، دیده میشود.
مردِ مانیتوری یا مجرد است و یا متأهل . مردانِ متأهلی که در شغل صیدکردن بهسر میبرند ، عمدتا یا بدلیل عدم حمایت از همسر و یا نیاز به تنوع و حتی علاقه به هیجانِ کشفِ زنانِ دیگر ! و حتیتر خودنمایی در برابر همسالان و همکاران و رفقا و قدرت تصرف زنان بیشتر ، به سراغ زنان در این شبکهها میروند. این فضا مردانی را به خود دیده که در این راه از هر آزار و اذیتی برای رسیدن هدفهایشان کوتاهی نکردهاند.
این یادداشت ، فقط یک نگاه به گوشهای از آسیبهای فضای مجازی بر زنان است و فقط به برخی از آزارهایی که در فضای مجازی درمورد زنان دیده شده است ، اشاره میشود.
مطالبی که با عنوان «آزار و اذیتهای دنیای مجازی»سرچ میکنید ، متأسفانه حقایق را بیان نکرده بلکه مدام حرفهای کلیشهای را تحویل اذهان داده است . برای همین ، این موضوع ، هنوز جای کار دارد و این یادداشت ، نه نتیجهی ماهها تحقیق است و نه تیم محققی پشتش دارد . این یادداشت فقط گویای دیدهها و شنیدههایم در این فضاست. باشد که زنان و مردان آگاهی را بیشاز پیش شاهد باشیم :
سمانه بیست ساله است و متأهل ، عضو سایت شاعران دانشگاهی کشور. اسم سایت ، اعتماد کافی را بهش داده بود. بعد از چند بار فعالیت و گذاشتن شعرهایش ، با مسئول بخش شعر که همشهریاش از آب درآمده بود ، در چند پیام خصوصی بیشتر آشنا شده بود ، آنقدر وجه اشتراکات داشتند که رابطهشان را صمیمی کرده بود . شمارههاشان را بهم داده بودند و هرزگاهی بهم پیامک میدادند . سمانه خوشحال بود که دوستی شاعر و همدل پیدا کرده است . با شوهرش درمورد دوست جدیدش صحبت کرده بود . عکس و پروفایلِ مسئول بخش شعر ، دخترانه بود . با هم قرار دیدار در بیرون از این فضا را گذاشتند . شوهر سمانه میدانست و باخبر بود . وقتی سمانه سرِ قرار رفته بود ، با یک مرد روبرو شده بود… شوهرش آنقدر درگیر کار بود که هیچوقت نپرسید قرار امروزت چطور بود؟
آزارها انواع مختلفی دارند اما «رهایی ناگهانی، تهدیدِ ازبینبردن آبرو، لو دادن چتها و صحبتهای شخصی و ترس از تنهایی، ترس از ترکشدن، ترس از عدمامکان ازدواج» جزو آزارهای روحی این دنیا بشمار میرود که گهگداری تهدیدها به نوع مالی و اجبار زن به پرداخت حقالسکوت هم رسیده بود.
زمان آزار هم در رابطههای مجازیِ دنیای مجازی دو شکل میتواند داشته باشد.
گاهی از همان ابتدای ارتباط و آشنایی و گاهی پس از گذشت زمان ، آنروی سکه معلوم میشود . اکثر آزارها از نوع دوم هستند و در ابتدا مبتنی بر اخلاق و رفتار نیک و خداپسندانه جلوه میکنند اما بعد از اینکه اعتمادی جلب شد و مرد توانست اثبات کند که با مردان دیگر فرق دارد ، تغییر موضع صورت میگیرد .
هویتهای مجازی، پروفایلهای غیرواقعی :
انسان رابطهگراست و نیاز به حشر و نشر دارد . با حرفزدن و با گوشدادن نیازهای روحی و روانیاش، خالی میشود. زندگی با این سبک و سیاق به او حس امنیت میدهد !
انجمنها ، رومهای علمی و غیرعلمی مختلف ، راهانداختن بحثهای متنوع ، پیگیری بحثها توسط دختر و پسر یا زن و مرد، پشت مانیتور بعنوان پناهگاهی برای کمیراحتشدن از فشارهای زندگی .
در این فضا دوستانی خواهیم داشت که پیگیری روزانهشان جزو نیازهامان میشود ، دوستانی خواهیم داشت که بدون اینکه ببینیمشان ، دوستشان خواهیم داشت و بعضا بهشان وابسته خواهیم شد . این اتفاق در برخی زنان بدلیل ناآشنایی با فضای نامردِ مجازی و حساسیت بالایی که دارند ، جور دیگری بروز میکند.
داستان از آنجا شروع میشود که چون کسی ما را نمیبیند تا صحت و سقم حرفمان را بفهمد ،راحت میتوانیم حقایق غیرواقعی را بهتصویر بکشیم . در اکثر موارد موفق میشویم و بعد از چند صباحی که به این سبک زندگی خو گرفتهایم و به زعم خود ، کاری علمی و یا درد و دلی دوستانه و یا همکارانه داشتیم و احساس سبکی کردیم ، با یکسری از مشکلاتی مواجه میشویم که دقیقا روح و احساسات ما را نشانه گرفتهاند . کار هر کسی رهایی از این احساسات نیست . گاوِ نر میخواهد و مردِ کهن . مشکلاتی که نتیجهی دیدهشدن است!
دیدهشدنی به سبک و خواستهی خودمان.
وضعیت زنان و دختران قربانی!
عمدتا در این فضا ، مخصوصا سالهای اخیر ، دختران محصل دبیرستانی و پشتکنکوری را میبینیم که یا بخاطر وبلاگ و یا شرکت در بحثهای مختلف رومها و شبکههای اجتماعی و حتی نوشتن در خبرگزاریها و سایتهای مختلف جزو کاربران بشمار میروند.
دختران مجردِ رشیده اما بیشتر دیده میشوند . عمدتا مشکلات خانوادگی در ازدواج ، عدم داشتن خواستگار مناسب و بالارفتن سن ازدواج ، دارابودن آسیبهای جسمی و یا حتی عدم زیبایی از جملهی عوامل این حضور هستند.
زنان متأهل؛ نیاز به تنوع ، اشتیاق به هیجان و ماجراجویی ، شاغل و دارای ارتباط وسیع .
زنان متارکه: نیازهای شدیدی که ناشی از رهاکردن و یا رهاشدن دارند ، اثبات خود به شوهر ، اثبات استقلال به خود برای خودآرامسازی…
زنان مطلقه: علاقهمند به رفع نیاز از طریق شرعیموقت ، عدم خواستگار ، عدم تمایل به تعهد بدلیل آسیب قبلی از رابطهی تعهدآور
علاقههای مجازی
پیشرفت تکنولوژی و آسانترشدن انتقالِ احساسات
در شبکههای اجتماعی ،سیستمعاملهای اندرویدی که بر روی اکثر گوشیهای امروزی موجود است ، راه را برای ارتباط آنلاین خیلیها مخصوصا خیلی از زنان و مادران در خانه را فراهم کرده است . یک نگاهی به شبکههای اجتماعی که بیندازیم، شاهد حضور مادرانی هستیم که بصورت آنلاین از اتفاقات و روزمرگیهاشان مینویسند و انصافا خوب هم دیده میشوند و طرفدار دارند . زنانی که بیشتر ساعتهاشان را در خانه تنها هستند و بعضا آنطور که باید حضور مرد زندگیشان را حس نمیکنند و درعوض خیلی خوب در شبکههای اجتماعی دیده میشوند.
زن ، وقتی حرف میزند که نیاز به همدلی و همدردی دارد . او هنگام فیدزدن از جزییات احساسات و مشکلات زندگیش، به راهحل هم میرسد ، بیهیچنصیحتی حتی. همینکه میبیند جزییات روابط و زندگیاش خوانده میشود ، راضی میشود و بیشتر نیازهایش را از همین طریق برطرف می کند . و اگر مردی هم باشد که اینها را پای فیدش تأیید کند و یا همدردی ، راضی میشود . راضی به زندگیای که مردِ خانواده توانی برای دیدن جزییات زندگی ندارد! و اینجاست که سوسوی علاقه به جنس مخالف در او ایجاد میشود .
فاطمه مادری جوان است ؛ وبلاگی دارد و خوب هم مینویسد . شوهرش یک دهه از او بزرگتر است . فاطمه زنی احساسیست اما شوهرش ذرهای از کلمات احساسی استفاده نمیکند . یکی از دوستان وبلاگی فاطمه که مردی جوان است ، آنقدر حرفهای قشنگ مینویسد که دل فاطمه را برده است . فاطمه در زندگیاش حتی یک «جانم» هم از شوهرش نشنیده است . مردِ نویسنده ولی وقتهایی که میخواهد برای فاطمه کامنت بگذارد میگوید: «ای جانم .. »
آغازکنندهی ارتباط در فضای مجازی هم میتواند هم زن باشد و هم مرد . هر کدام با هدف و نیتی خاص . زنان اغلب با نیتِ «گفتگو بدون دوستی، دوستی بدون ملاقات، ملاقات بدون ارتباط فیزیکی و ارتباط فیزیکی سالم» و با هدفِ «تمسخر بهدلیل نداشتن دوست پسر ، تحقیر بدلیل نداشتن خواستگار ، فرار از فشار دوستان و خانواده و حتی فرار از فشارهای جنسی» ، ارتباطی را شکل میدهند.
مردان هم اغلب با نیت دوستی طولانیمدت ، بهرهگیری جنسی و با هدف فرار از فشار جنسی ، ارتباطی را آغاز میکنند.
تفاوت علاقهمندی درزنان ومردان وروش حصول آن :
فقط در فضای مجازی میشود دید که چطور یک مرد با استفاده ازتکنیکِ عدم ابراز علاقه ولی ادامهی طولانیمدت ارتباط، میتواند قلب زن را تسخیر نماید و بعد هم مدعی شودکه «اصلاً من نگفتم باهام دوست بشی!»
وهمه چیز را گردن زن بیاندازد !
چه چیزی سبب شده است تا مردان بتوانند از این تکنیک استفاده نمایند ؟
« تظاهر به عدم علاقه برای ایجاد کشش، تظاهر به ثروتمندی، تظاهر به خوشاخلاقی، تظاهر به افسردگی برای جذب حمایت، تظاهر به نیاز مالی و فقر، تظاهر به کتکخوردن از والدین، تظاهر به یتیم و بیسرپرستبودن، تظاهر به درمعرض خطر و تهدید بودن از طرف یک مجرم جنسی، تظاهر به کمبود محبت و حتی تظاهر به علاقهی زیاد به فرزند و خانوادهدوستی» ؛ جزو شماری از همین تکنیکهاست که برخی مردان در این فضا استفاده میکنند.
فقط در برخی موارد معدود مباحث عشقی به زن مطرح میشود و ابراز علاقهی شدید شکل میگیرد. گاها ابراز نیازمندی به زنِ داستان و خودکشی درصورت نپذیرفتنش هم دیده شده است.
گذاشتن ردپای زیاد در اینترنت توسط زن!
زهرا برای آزادی بیشتر در بیان دلنوشتهها و مشکلاتش، وبلاگی با نام مستعار درست کرده بود. بطور طبیعی، وبلاگش خوانندگانی را پیدا کرده بود و کامنتهایی رد و بدل میشد. زهرا با یکی از خوانندگان وبلاگش کامنتهای بده و بستانی زیادی داشتند تا اینکه یک روز مردِ خواننده در کامنت ، او را با نام واقعیاش صدا زد ! زهرا خیلی تعجب کرده بود چون به احدی آدرس وبلاگ را نداده بود . مرد هم توضیح داد که از چه طریقی رهگیریاش کرده و نویسندهی اصلی وبلاگ را شناسایی کرد… زهرا وبلاگش را پاک کرد.
تمام فعالیتهای ما در این فضا ، کدهایی را بهجای میگذارد که اگر با کد دیگری برابر باشد ، هویتمان لو میرود. پس همیشه بخاطر داشته باشیم که این فضا اصلا قابل اعتماد نیست ، حتی با نام مستعار.
ترس از هکشدن حتی با ادعای قلابیاش ، براحتی زن را فریب میدهد که یا به خواستهی مرد جواب مثبت دهد و یا بهطور کل از این فضا بیرون بیاید .
طرح مباحث تحریککنندهی جنسی و هیجانی :
یکی از روشهای تحمیل ، تحریک است. تحریکهای جنسیای که در چتها و شبکههای اجتماعی صورت میگیرد، چه توسط مباحث تحریککننده باشد و چه تصاویر یا فیلم ، بهنوعی اذیتکردن زنان در جهت کسب خواستهست. دعوت به فرار از خانه ، دعوت به شهربازیها و اماکن تفریحی و کافیشاپها و مراکز جذب ، دعوت به مسابقات ورزشی پنهان _ کورس موتور یا ماشین شبانه در بزرگراه، بیلیارد در شب به همراه شرطبندی ، دعوت به جشنها و پارتیهای پرهیجان هم جزو تحریکات هیجانی بشمار میرود.
خشونت نرم :
گاهی محبتکردن و همدردی در مشکلی خاص, حتی خرید هدیه که البته هدیه سطح مختلفی دارد هم مسبب آزار و اذیت هستند. به زعم من, حتی برخی از لایکها و کامنتها نوعی هدیهست. لایک در عرف فضای مجازی, یعنی علاقه به محتوا و content. اما گاهی همین لایک , بخاطر نیت قبلیست و فقط بخاطر کسبکردن محبت و دل طرف زده میشود که حتی سادهترین حرف , لایک میخورد. لایک و کامنت را جزو کوچکترین هدیهها میشود برشمرد. همین باعث تعامل میشود. دقت کنید که بحث ما ، نیتِ ارتباط است . همین هدیههای کوچک بارها پیش آمده که طرف را در دوگانگی قرار داده است, آسیبهای روحی ایجاد میکند ، بدون اینکه زن باخبر باشد ، بدون اینکه انتخاب کرده باشد ، مجبور است به چتهای فرد گوش دهد ، برخی از خواستههایش را عملی کند .
باید دستگاههای قضایی را نسبت به خشونتهای فضای مجازی باخبر کرد!
خشونت علیه زنان در ایران هم کم و بیش وجود دارد. اخیرا صورتهای عمومی و خصوصی خشونت اضافه شده است. درست است که خشونتهای مجازی اکثرا بدلیل حیا و از بین نرفتن آبرو پنهان میمانند اما میشود به وفور در میان زنان کاربر این فضا دید. زنانی که با دیدن خشونت ، سریعا دیاکتیو میکنند و یا حذف کامل . زنانیکه حاضرند سکوت کنند و صبوری و حتی به این باور میرسند که گویا رفتار خشونتآمیز حقِ بیچونوچراییست که به آنها تفویض شده اما غافل از این هستند که با این رفتارشان، مرد را جریتر میکنند .
کاش میشد دستگاههای قضایی و اجرایی در ایران را نسبت به خشونت علیه زنان آن قسمتی که بدلیل حیا و عفت پنهان میماند،باخبر کرد.
نکتهی اصلی اینست که خیلی از این آزار و اذیتهایی که در فضای مجازی میبینیم و اتفاق میافتد، جرم تلقی نمیشود، برای همین نمیتوانیم بهراحتی سراغ پلیس فتا برویم. بهنظر میرسد که باید متخصصین امر برای برخی از رفتارهای موجود در فضای مجازی تدابیری بیندیشند و تکنیکهایی صریح مختص فضای مجازی وارد کنند و بعد شناسایی و تشریح کنند. مثلا بگویند: اگر شخصی با این خصوصیت و کیفیت، کامنت و یا فیدی غیرمرتبط داد، مجرم شناخته میشود و قابل پیگرد قانونیست. که اگر فردی با این شیوه ابراز علاقهای کرد، ناسزایی گفت، مجرم است چون آغاز ارتباطیست که پایانش آسیب است.
بماند که بهتر است شخص حقوقیای که با او در این موارد صحبت میشود، کسی باشد که حداقل ویژگی را داشته باشد، یعنی شخصی باشد که بشود با او راحت صحبت کند و مطمئن باشد که حرفش درک میشود.
حسنا بصورت قراردادی در شرکت خصوصی ـ فرهنگیای مشغول به کار شده بود. حسنا مطلقهست و حدودا بیست و هفت سال دارد. حسنا خوب کار میکرد، خیلی هم عاشق کارش شده بود. بخاطر کارش از شهر محل سکونتش دور شده بود و با خطرهایش مقابله میکرد اما از وقتی که رییس موسسه با ایمیلها و تماسهایش شروع کرد با روشهای مختلف، درخواستهایش را مطرحکردن، احساس خطر کرد و بهای کار را به لقایش بخشید. بدون اینکه بدلیل وجود قرارداد شکایتی کند و یا حقوق نگرفتهاش را پس بگیرد. حسنا تهدید شده بود! رییس موسسهاش مردانی در آستین داشت که حسنا اگر هم می خواست نمیتوانست با او بجنگد.
زنان پرس/سمیه ملا تبار