منصوره صامتی

کارشناس فرهنگی

منصوره صامتی

کارشناس فرهنگی

منصوره صامتی

رویای 1400 ساله ی مسلمانان جهان در حکومت اسلامی ایران به تحقق پیوسته و امروز این ظرفیت عظیم فرصتی تکرار نشدنی است. معتقدم که انسان به ضرورت ماهیت الهی و اندیشه ی خویش یک رسانه است وامروز در عصر رسانه ضروریست تا دغدغه های فرهنگی ،اجتماعی و سیاسی مان را باهم شریک شویم، باشد که در مسیر زمان به جامعه ی مهدوی نزدیک شویم."زندگی بهتر حق مسلم ماست!"

و همچنان که رهسپار آینده ایم بیندیشیم که :

ما ازین قرن نخواهیم گذشت
ما ازین قرن نخواهیم گریخت
با قطاری که دگران ساخته اند
هیچ پروازی نیست برساند ما را به قطار دوران
و به قرن دگران
مگر انگیزه و عشق ،
مگر اندیشه و علم ،
مگر آیینه و صلح
و تقلا و تلاش
بخت از آن کسی خواهد بود که مناجات کند با کارش
و در اندیشه ی یک مساله خوابش ببرد
و کتابش را بگذارد زیر سرش و ببیند در خواب حل یک مساله را
باز با شادی در گیری یک مساله بیدار شود ...

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات

۲۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «امام خامنه ای» ثبت شده است


ف
  • منصوره صامتی


 

نماز ظهر تمام شد و آقا به پشت تریبون رفتند؛ نمازگزاران همان‌طور منظم در صفوف نشسته بودند. سخنران مقدمه‌ای می‌چیند تا به این‌جا می‌رسد که امروز شایعات فراوانی بین مردم پخش شده. 

فردی با قد متوسط، موهای فر و کت و پیراهن چهارخانه و صورتی با ته‌ریش مختصر که آن روزها کلیشه‌ی چهره‌ی خیلی از جوانان بود، ضبط صوت به دست خودش را به تریبون رساند. ضبط را گذاشت روی تریبون؛ درست مقابل قلب سخنران! دستش را گذاشت روی دکمه‌ی Play؛ شاسی مثل حالت پایان نوار، تق تق صدا کرد و روشن نشد. 

به دقیقه نکشید که بلندگو شروع کرد به سوت کشیدن. آقا گفتند: آقا این بلندگو را تنظیم کنید! بعد خودشان را به سمت چپ کشیدند و از پشت تریبون کمی عقب آمدند. (صوت آقا: "در زمان امیرالمؤمنین، زن در همه‌ی جوامع بشری- نه فقط در میان عرب‌ها- مظلوم بود. نه می‌گذاشتند درس بخواند، نه می‌گذاشتند در اجتماع وارد بشود و در مسایل سیاسی تبحر پیدا بکند. نه ممکن بود در میدان‌های..." انفجار!)

سخنران که رو به جمعیت و پشت به قبله بود، با یک چرخش 45 درجه‌ای به طرف چپ جایگاه افتاد. اولین محافظ خودش را به بالای سر آقا ‌رساند و با توجه به کوچک بودن محیط مسجد، ایشان را به تنهایی بیرون ‌برد.

عمل تا آخر شب طول کشید اما دیگر نمی‌شد درمان را همان‌جا ادامه داد. کنترل آن بیمارستان کار مشکلی بود. تنها بیمارستانی هم که می‌شد بعد از عمل مراقبت‌های لازم را به عمل آورد، بیمارستان شهید رجایی یا قلب سابق بود؛ که آن موقع رئیسش دکتر میلانی‌نیا بود. 

هلی‌کوپتر خبر کردند. نمی‌شد بیمار را از وسط ازدخام مردم نگران کشید بیرون. محافظ پشت بی‌سیم گفته بود: "صدمه به قلب ایشان وارد شده". رادیو هم اعلام کرده بود جراحت به قلب آیت‌الله خامنه‌ای رسیده. مردم متوجه شدند که ممکن است قلب ایشان از کار افتاده باشد؛ آمده بودند و می‌گفتند "قلب ما را بردارید و به ایشان بدهید!" با هزار ترفند، هلی‌کوپتر را وسط میدان نشاندند. تا بیمارستان دو بار مونیتور وضعیت نبض، خط ممتد نشان داد... آقا لوله‌ی تنفس داشتند و نمی‌توانستند حرف بزنند. خودشان کاملاً حس کرده بودند که دست راستشان کار نمی‌کند. اولین چیزی که نوشتند- با دست چپش- دو سؤال بود: همراهان من چطورند؟ مغز و زبان من کار خواهد کرد یا نه؟ .

.

.

 6 تیر سالروز حادثه ترور نافرجام مقام معظم رهبری حضرت امام خامنه ای است.

اقا جان ماهم امروز اماده ایم که اگر قلب مان را خواستید هدیه کنیم.

.

 

  • منصوره صامتی

بدون حجاب ...

منصوره صامتی |

.

در نظام‌ اسلامی‌ زنان‌ باید از درک‌ سیاسی‌ برخوردار باشند، فن‌ خانه‌داری‌ و همسرداری‌ را بدانند و در صحنه‌ فعالیت‌های‌ اجتماعی‌، سیاسی‌، علمی‌ و خدمات‌، مظهر عصمت‌، طهارت‌ و مناعت‌ باشند و به‌ این‌ مهم‌ توجه‌ کنند که‌ حجاب‌ شرط اول‌ است‌. زیرا بدون‌ حجاب‌، زن‌ فراغت‌ لازم‌ را برای‌ دستیابی‌ به‌ مراتب‌ بالا بدست‌ نخواهد آورد.

۱۳۷۲/۰۹/۱۷

بیانات امام خامنه ای در دیدار جمعی از بانوان 


  • منصوره صامتی


رهبر انقلاب با تبریک عید مبعث به همه‌ی انسان‌های آزاده، بشریت را نیازمند درس‌های بعثت دانستند و افزودند: بعثت پیامبر (ص) برای مقابله با جاهلیتی بود که نه فقط مخصوص جزیرة‌العرب، بلکه بر امپراطوری‌های آن روز دنیا نیز حاکم بود.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای گفتند: اسلام در آن زمان به مقابله با گمراهی در زندگی انسان‌ها پرداخت که از یک طرف ناشی از شهوات نفسانی و جنسی مهارگسیخته و از طرف دیگر ناشی از حاکمیت غضب و قساوت ویران‌گر بود.

ایشان با اشاره به بازتولید جاهلیت در عصر کنونی، بر همان دو پایه‌ی «شهوت» و «غضب»، افزودند: امروز نیز شاهد شهوت‌رانی بی‌منطق و بی‌مهار و قساوت و کشتار بی‌حدومرز هستیم با این تفاوت که جاهلیت کنونی متأسفانه مجهز به سلاح علم و دانش شده و بسیار خطرناک‌تر است.

ایشان تأکید کردند: البته در مقابل، اسلام نیز مجهزتر و نیروی عظیم اسلامی با استفاده از ابزارهای گوناگون در دنیا گسترده شده و امید به موفقیت نیز بالا است اما شرط آن «بصیرت» و عزم و همت است . 

  • منصوره صامتی

رهبر انقلاب صبح امروز در دیدار با مسئولان نظام و سفرای کشورهای اسلامی بمناسبت عید مبعث: در ماه حرام، مشرکین مکه هم جنگ را قطع میکردند. از مشرکین آن روز مکه بدتر، امروز کسانی هستند که در ماه حرام خانواده های یمنی را به عزا مینشانند/ ملت یمن و بحرین و فلسطین مظلومند. ما از مظلوم حمایت میکنیم، هر مقدار که میتوانیم.

  • منصوره صامتی

بابای انقلابی

منصوره صامتی |

بهتر زشور عشقی خوشتر ز عطر نابی

فرزند با وقار زهرا و بوترابی

روز پدر رسیده جانم فدات اقا 

روزت بود مبارک بابای انقلابی

شاعر حامد الواری

  • منصوره صامتی

بعضی ها به طرز عجیبی به دنبال خط کشی هستند...

بعضی ها شب ها طول و عرض خیابان را خط می کشند، برخی ها شبانه روز مردم را خط می زنند

بعضی ها به طرزسخیفی به رسم ذهن معلوم الحال خویش مردم را قالب می زنند

و عجب دارم از مغز کم حجمی که قضاوت خویش ناراست خود را به قامت کیش مقدس  می بندد و بی رخصت، فرصت از مردم می رباید

بعضی ها عجیب خطاکارند که با خط کشی به طول زاویه ی دید و تلاقی آن با نوک بینی شان مردم را رج می زنند!

برخی ها چه احمقانه آنقدر خط زدند و رج زدند و خط کشیدند که در انبوه تنهایی با سری بالا و بادی در غبغب ترانه ی همگرایی فریاد کردند !

برخی ها آنقدر خط کشیدند، خط زدند ، رج زدند و در قالب ریختند که تو گویی ایییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییران تنها هزار نه یک میلیون جمعیت دارد!!!!


و من عاشقم آن فرهیخته ای را که همه را از خود و خود را از آن همه می داند حتی آنهایی را که از شوق انقلاب می گریند ولی رژلب به لب دارند !

رهبرم! چه هوشیارانه بر دهان آنانی کوفتی که به خط و خال و رنگ و لعاب و اندکی تار مو قصد تفرقه داشتند، دارند و خواهند داشت ...

رهبرم! چه ذکاوتی درعمق نگاهت به ماهیت انسان به ما هو انسان نهفته، وه که چه جاذبه ای دارد صلابت کلامت آنگاه که همه را به همدلی و همزبانی می خوانی

رهبرم عاشقم تو را

نظرشما در خصوص افراط و تفریط های نگاه اجتماعی به حجاب(زن و مرد) چیست؟

چرا فهم ما از الویت ها با تاکیدات رهبری متفاوت است ؟

دو قطبی شدن جامعه به نفع کیست؟


برخی بیانات دانشمند فرزانه رهبری عزیز:

بعضی تصور می کنند امر به معروف و نهی از منکر منحصر می شود به اینکه به فلان زن یا مردی که فلان فرع دینی را رعایت نمی کند تذکر بدهد البته اینها امر به معروف و نهی از منکراست ولی مهم ترین قلم امر به معروف و نهی از منکر نیست .مهم ترین قلم امر به معروف و نهی از منکر عبارت است از امر به بزرگترین معروف ها و نهی از بزرگترین منکرها .معروفی بالاتر از ایجاد نظام اسلامی نداریم هرکسی در این راه تلاش کند آمر به معروف است ، حفظ آبروی ملت ایران ،بزرگترین معروف است .ابتذال اخلاقی منکر است ، کمک به دشمنان اسلام منکر است ،تضعیف نظام اسلامی منکر است ،تضعیف فرهنگ اسلامی منکر است ،تضعیف اقتصاد جامعه و تضعیف علم و فناوری منکر است .از این منکرها باید نهی کرد .

بیانات رهبری در حرم مطهر رضوی 1/1/94

دشمنانی که مایل نیستند پیشرفت و ترقی و رشد همه‌جانبه‌ی ملت ایران را ببینند، دو کار عمده در برنامه‌ی آنها وجود دارد: یکی این که تا آنجائی که بتوانند، مانع‌تراشی کنند که ملت نتواند به این پیشرفتها و رشد دست پیدا کند؛ با تحریم، با تهدید، با مشغول کردن مدیران به کارهای درجه‌ی دو و فرعی، به منعطف کردن حواس ملت بزرگ ایران و نخبگان کشور به کارهائی که در فهرست کارهای اصلی آنها قرار ندارد؛ یعنی مانع شدن عملی.

بیانات رهبری حرم مطهر رضوی1/1/92

-ممکن است ظاهر زننده‌ای داشته باشد؛ داشته باشد. بعضی از همین هایی که در استقبالِ امروز بودند خانم هایی بودند که در عرف معمولی به آنها میگویند «خانم بدحجاب»؛ اشک هم از چشمش دارد میریزد. حالا چه کار کنیم؟ ردش کنید؟ مصلحت است؟ حق است؟ نه، دل، متعلق به این جبهه است؛ جان، دلباخته‌ی به این اهداف و آرمانهاست. او یک نقصی دارد. مگر من نقص ندارم؟ نقص او ظاهر است، نقصهای این حقیر باطن است؛ نمی‌بینند.

«گفتا شیخا هر آنچه گوئی هستم / آیا تو چنان که مینمائی هستی؟ ما هم یک نقص داریم، او هم یک نقص دارد. با این نگاه و با این روحیه برخورد کنید. البته انسان نهی از منکر هم میکند؛ نهی از منکر با زبان خوش، نه با ایجاد نفرت.

رهبر معظم انقلاب  در دیدار علما و روحانیون خراسان شمالی 19/7/1391

ـ

رهبری در سفر خود به قم و در دیدار با جامعه مدرسین، از رویکرد دولت دهم در مقوله حجاب دفاع کردند و عنوان کردند که باید کار فرهنگی صورت گیرد.

ـ

من این مطلب را قبول ندارم؛ مسئولان امروز همه حجاب فقهی را قبول دارند ولی اختلاف سلیقه در تاکتیک‌هاست. فرضا دختری که حجاب کاملی ندارد اما شب قدر یا در مجلس دعای کمیل شرکت و به درگاه خداوند تضرع می‌کند و یا در راهپیمایی ۲۲ بهمن تصویر امام را می‌گیرد، نمی‌توان گفت که بی‌دین است بلکه نمی‌داند حجاب اسلامی چیست که باید او را توجیه کرد. باید در باب حجاب کتاب نوشت و از طرق مختلف مانند فیلم‌های تلویزیونی حجاب را تبیین و افراد ناآگاه را ارشاد کرد.

رهبر معظم انقلاب آبان 1389

ـ

رهبری فرمودند تا بنده حرف از تهاجم فرهنگی می زنم به موی بلند و نوشته روی پیراهن جوانها در خیابان گیر می دهند.

من که می‌گویم تهاجم فرهنگی، عده‌یی خیال می‌کنند مراد من این است که مثلاً پسری موهایش را تا این‌جا بلند کند. خیال می‌کنند بنده با موی بلندِ تا این‌جا مخالفم. مسأله‌ی تهاجم فرهنگی این نیست. البته بی‌بندوباری و فساد هم یکی از شاخه‌های تهاجم فرهنگی است؛ اما تهاجم فرهنگیِ بزرگتر این است که اینها در طول سالهای متمادی به مغز ایرانی و باور ایرانی تزریق کردند که تو نمی‌توانی؛ باید دنباله‌رو غرب و اروپا باشی. نمی‌گذارند خودمان را باور کنیم.

رهبر معظم انقلاب 17/4/1387

  • منصوره صامتی

  • منصوره صامتی


این نمی‌شود که ما سینما را بدهیم دست کسانی که با انقلاب آشتی نیستند. یعنی ایمان عمومی مردم که برایش حاضرند جانشان را فدا کنند و انقلابی که بر اساس مترقی ترین هدف‌ها در دنیای امروز شکل گرفته، اختیار بخش عظیم و برجسته‌ای از تغذیه فرهنگی مردمش را به دست کسانی بدهند که این ایده‌آل‌ها را قبول ندارند. این مردم و این انقلاب را قبول ندارند. دولت بایستی در این زمینه حضور داشته باشد. البته این بدین معنی نیست که همه سرمایه‌گذاری‌های سینما را باید دولت کند.


این مطلب که به عنوان دیباچه در شصمتین شماره مجله راه(ویژه جشنواره مردمی فیلم عمار) آورده شده است بخش‌هایی از گفت‌وگویی با آیت ­الله خامنه ­ای در سال ۱۳۶۴ پیرامون مسایل هنر سینما در ایرانِ آن زمان است. 

احترام به سینمای مطلوب برای رسیدن به ایده‌آل‌های نظام جمهوری اسلامی، برای همه شعبه‌های فرهنگ به خصوص سینما در حد کارایی آنها به عنوان یک وسیله برتر ارزش فراوان قائلیم؛ البته برای آن سینمایی که مقصود مورد تصدیق و تایید اسلام و انقلاب را حاصل می‌کند احترام قائلیم؛ و برای آن سینمایی که در جهت ضد این مقصود حرکت می‌کند هیچ ارزشی قائل نیستیم. و در مورد فیلم‌های به اصطلاح خنثی باید گفت چون کمتر می‌شود فرض کرد که یک فیلم هیچ پیامی نداشته باشد -ولو به صورت غیرمستقیم- آن هم حکمش همان است که عرض شد. بنابراین سینما اگر سینمای مطلوب باشد، خیلی برایش ارزش قائلیم. محتواهای جذاب جاذبه در فیلم یک عنصر اصلی است؛ اگر فرض کنیم فیلمی برترین پیام ها را داشته باشد، اما جاذبه لازم را نداشته باشد، گویی هیچ کار انجام نشده است.

 منتهی یک اشتباه در ذهن عده‌ای وجود دارد که خوب است این اشتباه را برطرف کنیم. بعضی خیال می‌کنند اگر قرار شد پیام – در اینجا مقصود ما و آنچه به‌نظر ما محترم و ارزشمند است، پیام انقلاب اسلامی است – در یک فیلم باشد، این فیلم باید به همان اندازه پیه بی‌جاذبگی را به تنش بمالد! خیال کرده‌اند که جاذبه داشتن یک فیلم و پیام داشتن آن منافات دارد. یعنی اگر اسلامی و انقلابی نبود، حتما با جاذبه است! این معادله درستی نیست. گاهی خود پیام جاذبه می‌بخشد؛ یعنی محتوا، تکنیک را تحت تاثیر قرار می دهد؛ یک محتوای خیلی خوب، ضعف تکنیک فیلم را هم گاهی اوقات می پوشاند و بیننده حرفی را که دوست می دارد و چیزی را که برایش دلنشین است می‌گیرد و آنقدر برایش جالب و جاذب است که حتی ضعف تکنیک را هم متوجه نیست. بنابراین، آنچه در فیلم و سینما برای ما اصل، پیام است. یعنی شما به عنوان یک فرد انقلابی اصلا چرا برای سینما کار می‌کنید؟ اگر چنانچه قرار باشد این سینما محتوای انقلابی یا محتوای اسلامی نداشته باشد، باز هم برای سینما کار خواهید کرد؟ روشن است که نه. پس کسی که با انقلاب همساز و همدل است، سینما را برای محتوایی می خواهد که از این انقلاب الهام گرفته است. در این شکی نیست. منتهی می‌دانیم اگر این سینما بخواهد این پیام را هم برساند، لازم است که یک جاذبه‌ای داشته باشد. اگر چنانچه بهترین مضامین در یک شعر بد ریخته شود، اثر مطلوب را نخواهد داشت؛ اما مضمون در درجه اول است.

منتهی مضمون خوب، بدون تکنیک خوب شعری، فایده ای ندارد. فیلم خوب و فیلم بد اگر ما «باید»های فیلم را بدانیم، «نباید»ها برای ما روشن می‌شود. و در مورد «نباید»ها می‌توانم همین اندازه بگویم هر چیزی که ضدارزش‌های سینمای فارسی گذشته را احیا کند یا تشدید کند، یکی از نبایدهاست. هر فیلمی که به معارضه با ارزش‌های اسلامی برخیزد، یک فیلم بد به حساب می‌آید. پس معارضه با ارزش‌های اسلامی، فطرت سالم انسانی و ارزش‌هایی که برای مردم و تکامل آنها مفید و لازم است، از منفی ترین خصوصیات یک سینماست و چنین سینمایی را ما قبول نداریم. از اینها که بگذرد ما به هر فیلمی یک نمره موافق می‌دهیم؛ منتهی نگاه می کنیم که در چه مرحله‌ای قرار دارد، نمره را با آن حساب می کنیم. برای آینده بهتر مهمتر از همه مسایل، میدان دادن به عناصر جوان و جدید و انقلابی و کسانی که فکر می کنند انقلاب، قدرت این را پیدا کرده است که حتی سینما را هم متحول کند. این‌ها میدان پیدا کنند و بیایند تا ما آینده بهتری داشته باشیم.

نقش دولت دولت باید در مسایل مربوط به سینما حضور فعال داشته باشد. این به معنای چند چیز است؛ اول به معنای تشویق حقیقی هنرمند انقلابی است؛ کمک کند و امکانات در اختیارش بگذارد. برای آموزش او از هر امکان مفیدی استفاده کند. برای رشدش صحنه را از عناصری که مانع رشد او می شوند خالی کند. همچنین در مقابل آن کسانی که از فیلم و سینما ابزاری علیه جمهوری اسلامی می‌توانند بسازند، هوشمندانه برخورد کند و مانع شود و نگذارد. این نمی‌شود که ما سینما را بدهیم دست کسانی که با انقلاب آشتی نیستند. یعنی ایمان عمومی مردم که برایش حاضرند جانشان را فدا کنند و انقلابی که بر اساس مترقی ترین هدف‌ها در دنیای امروز شکل گرفته، اختیار بخش عظیم و برجسته‌ای از تغذیه فرهنگی مردمش را به دست کسانی بدهند که این ایده‌آل‌ها را قبول ندارند. این مردم و این انقلاب را قبول ندارند. دولت بایستی در این زمینه حضور داشته باشد. البته این بدین معنی نیست که همه سرمایه‌گذاری‌های سینما را باید دولت کند. فیلم ایرانی یا فیلم خارجی ما با فیلم خارجی خوب مخالفتی نداریم؛ هرچه فیلم خارجی خوب هست بیاورید؛ اشکالی ندارد. اما فیلم خارجی خوب چقدر هست؟ «خوب» با معیارهای معیارهای انقلاب چقدر دارید؟ آن فیلمی که توی آن بدآموزی نباشد و از نظر محتوا و ارزش‌های اسلامی فیلمی باشد که قابل قبول باشد، چقدر در اختیار شماست؟ هر چقدر دارید بیاورید و مطرح کنید و نشان بدهید!

 اما بدانید که اگر همه فیلم‌های خوب آنچنانی را بیاورید باز شما خلائی خواهید داشت که باید آن خلاء را با فیلم ایرانی پر کنید. در مورد فیلم ایرانی ایده‌آل‌هایمان، یعنی مطلوب ایده‌آل‌هایمان را در حد بالاتر قرار بدهیم. البته با توجه به واقعیت‌هایی که وجود دارد توقعات کنونی را کم کنیم. یعنی فیلم ایرانی که محتوای خوب و مطلوبی دارد و لو تکنیک ضعیفی هم دارد، ما این را رد نکنیم. برای رشد سینما اگر می‌خواهید سینما رشد کند باید دو چیز را در نظر بگیرید: یکی میدان دادن به عناصر با استعداد و نسبت به کشور و انقلاب حقیقتا خودی، و نه غریبه؛ دوم ایجاد یک تحول؛ بیننده را سوق بدهید در فیلم یک هنر حقیقی را دنبال کند و دنبال یک پیام حقیقی و دلنشین بگردد. اگر این کار انجام گرفت، تحول حقیقی در سینما انجام شده است. سینما متعلق به تماشاگر است و شکی نیست که نمی تواند خودش را از تماشاچی جدا و منقطع کند. اما ضمنا نباید فراموش کرد که نقش هدایتگر هم دارد؛ مثل همه کسانی که مستمعی دارند و وجودشان برای مستمع است. پس نمی توانند نظر مستمع را ندیده بگیرند. اما فلسفه وجود آنها هدایت مستمع است. بین این دو یک، خط مستقیم وجود دارد که می توان با ظرافت آن خط را تعقیب کرد. هم محتوا و هم حاشیه محتوا همه موضوعات می‌تواند اسلامی و غیر اسلامی باشد. حتی فیلم محمد(ص)؛ یعنی شرح زندگی پیغمبر می‌تواند جوری ساخته شود که ضداسلامی باشد. پس نام فیلم محمد(ص) و نقش اول داشتن محمد(ص) در یک فیلم هرگز به معنای اسلامی بودن آن نیست. همه موضوعات می‌توانند اسلامی روایت شوند.

ما در مورد اسلامی بودن یک فیلم دو چیز را می‌خواهیم؛ یکی اینکه ارزش‌هایی که فیلم تلقین می‌کند اسلامی باشد. ارزش‌های اسلامی یک عرض عریضی دارد. البته تعلیم دادن نماز از ارزش‌های اسلامی است، اما تعلیم دادن راستی و درستکاری و شجاعت و مقاومت هم از جمله ارزش‌های اسلامی است. پس هر چیزی که این ارزش‌ها را آموزش دهد در حقیقت یک محتوای اسلامی را آموزش داده است. جهت دوم اینکه فیلم با نمودارها و نمادهای غیراسلامی همراه نباشد. گاهی فیلمی نماز خواندن را نشان می دهد، ولی بازیگران فیلم با رفتارشان و با وضع نامناسب نگاهشان یک ضدارزش اسلامی را در حقیقت متجلی می‌کنند. این نکته هم قدر نکته اول اهمیت دارد. یعنی محتوا و حاشیه محتوا هر دو باید اسلامی باشد ​.​ 

جشنواره سینمایی مطلوب 

جشنواره‌ها می‌توانند خیلی خوب باشند. البته بیشتر تابع این است که چه ارزش‌هایی را بر این جشنواره حاکم کنید و چگونه آن را اداره کنید. اما می‌تواند خیلی خوب باشد. اگر در این جشنواره‌ها راهی بیابیم برای تشویق هنرمندان مستعد، یا راهی پیدا کنیم برای همکاری و تکمیل اطلاعات یکدیگر به وسیله هنرمندان ایرانی، یا وسیله‌ای پیدا کنیم برای آموختن شگردهای فیلمسازی به عناصر علاقمند و تازه‌کار و جوان، یا مطرح کردن و معرفی کردن عناصری که می‌توان به آنها تکیه کرد خیلی خوب است. اگر چنانچه چنین آثاری داشته باشد، این جشنواره طبعا نتایج خوب خودش را داشته و به نظر من مفید بوده است. در برخورد با اداره این جشنواره‌ها، بی شک باید هوشمندانه عمل کرد. یعنی گاهی ممکن است یک نفر را بخواهیم در همین جشنواره چهره کنیم و معروف کنیم که اصلا -بر طبق معیارهای جمهوری اسلامی- جایز نباشد.

  • منصوره صامتی

بهشتی یک ملت بود

منصوره صامتی |


دلش شکسته بود از این همه جفا و نامهربانی که در حقش می شود ...
از تهمت ها و اهانت ها ، از جانب خواص و عوام . برای تسلای خاطر به نزد "مراد" خویش رفت . همانی که که در وصفش گفته بود "سرنوشت مقلدان خمینی ، چیزی جز شهادت نیست" .
 در نزد "مراد" خویش خمینی کبیر ، زبان به شکوایه گشود از همه ی جور و جفاهایی که در حقش می شود . در این هنگام خمینی عزیز به صفحه ی تلویزیون اشاره نمود . ( تلویزیون درحال پخش یکی از سخنرانی های امام بود و مردم را نشان می داد که شعار می دادند "روح منی خمینی ، بت شکنی خمینی" ) رو به او کرد و با لحنی دلجویانه به وی فرمود : مردم می گویند : "زنده باد خمینی" . اگر همین مردم بگویند "مرده باد خمینی" ؛ در من هیچ تاثیری نخواهد گذاشت !

فردای آن روز ، در شهر خبر شهادت مظلومانه اش پیچید . او مقلد خمینی کبیر بود و "سرنوشت مقلدان خمینی هم ، چیزی جز شهادت نبود"
 چهره ی باصلابت امام در قاب تصویر ظاهر شد که در رثای "شهید مظلوم" در حال سخنرانی  می فرمایند : بهشتی به شهادت رسید ؛ اما آن چیزی که بالاتر از شهادت ایشان است و آن ضایعه ای که سنگین تر از خبر شهادت ایشان است ؛ "مظلومیت" ایشان بود ... و گریه ی حضار .
 چند روز بعد از حادثه ی هفتم تیر ، رهبر انقلاب که آن روزها متاثر از حادثه ی مسجد ابوذر در بیمارستان بهارلو بستری بودند ، وقتی از طریق تلویزیون متوجه شعار "آمریکا در چه فکریه ، ایران پر از بهشتیه" می شوند ؛ نقدی می کنند تلویحا بدین مضمون که این شعار اشتباه است ، چرا که بهشتی "یکی" بود . اقلش این است که ایران پر از بهشتی نیست . بهشتی یکی بود و دیگر نیست .
 آری ؛ بهشتی "یکی" بود و دیگر نیست ؛ اما نه ، بهشتی یکی هم نبود ، بهشتی با تعبیر امام " یک ملت بود برای ملت ایران" . چه تقارن زیبایی است این سخن امام ( بهشتی ، یک ملت بود ) با این حدیث که در وصف یاران امام زمان (عج) می فرماید : یاران حضرت (عج) ، هریک به تنهایی برابر با یک ملت اند !
 بهشتی که شهید شد ، یاران امام و دلسوزان خط رهبری ، تمهیدی اندیشیدند که خبر شهادت او را از استادش ( علامه طباطبایی ) که در آن زمان در سنین کهنسالی با بیماری دست و پنجه نرم می کردند ، ندهند که مبادا بر وضعیت سلامتی "علامه" تاثیر سوء داشته باشد . اما علامه در نخستین دیدار با یاران امام با بصیرتی الهی فرموده بود : شماها چه بخواهید خبر شهادت بهشتی را به من بدهید و چه نخواهید بدهید ؛ من دارم می بینم روح مطهر بهشتی را که به سمت جنت الماوی دارد پرواز می کند !
  • منصوره صامتی