منصوره صامتی

کارشناس فرهنگی

منصوره صامتی

کارشناس فرهنگی

منصوره صامتی

رویای 1400 ساله ی مسلمانان جهان در حکومت اسلامی ایران به تحقق پیوسته و امروز این ظرفیت عظیم فرصتی تکرار نشدنی است. معتقدم که انسان به ضرورت ماهیت الهی و اندیشه ی خویش یک رسانه است وامروز در عصر رسانه ضروریست تا دغدغه های فرهنگی ،اجتماعی و سیاسی مان را باهم شریک شویم، باشد که در مسیر زمان به جامعه ی مهدوی نزدیک شویم."زندگی بهتر حق مسلم ماست!"

و همچنان که رهسپار آینده ایم بیندیشیم که :

ما ازین قرن نخواهیم گذشت
ما ازین قرن نخواهیم گریخت
با قطاری که دگران ساخته اند
هیچ پروازی نیست برساند ما را به قطار دوران
و به قرن دگران
مگر انگیزه و عشق ،
مگر اندیشه و علم ،
مگر آیینه و صلح
و تقلا و تلاش
بخت از آن کسی خواهد بود که مناجات کند با کارش
و در اندیشه ی یک مساله خوابش ببرد
و کتابش را بگذارد زیر سرش و ببیند در خواب حل یک مساله را
باز با شادی در گیری یک مساله بیدار شود ...

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات

۱۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «رسانه ی ملی» ثبت شده است

بی هیچ غرض و احیانا مرضی

در نگاهی آینده پژوهانه و فارغ از شعار بیندیشیم و اگر پاسخی در خور و شایسته وجود دارد لطفا نظر خود را مرقوم بفرمایید  :

-با توجه به آنچه تاکنون رویه سیستمی رسانه ی ملی در جذب و بکارگیری منابع انسانی بوده است آیا طرح ،تفکیک جنسیتی در این سازمان عریض و طویل امکان پذیر است ؟

-اگر امکان پذیر است نیل به این اهدف از چه مسیرها و با توجه به چه  زیر ساخت هایی امکان پذیر است ؟

- اولویت های اجرای عملیاتی آن کدام است ؟

-چرا طرح تفکیک جنسیتی در عوامل تولید طی بخشنامه ی جناب دارابی معاون سیمای سابق در عمل با شکست مواجه شد؟

-طرح تفکیک جنسیتی در شهرداری تهران پس از انعکاس وسیع در افکار عمومی به چه سرانجامی منتهی شد ؟

-تا چه میزان اخلاقی سازی دینی روابط منابع انسانی مد نظر است ؟

...


  • منصوره صامتی

راه حل عجیب خانم دکتر !

منصوره صامتی | جمعه, ۲۳ خرداد ۱۳۹۳، ۰۷:۲۶ ب.ظ

 دربرنامه ی زنده ی زن امروز جامعه ی فردا با موضوع آمار بالای زنان وhttp://blog.ir/panel/paradox/post_edit/426# دختران مجرد (زنان بیوه و مطلقه ) (دختران بالای 35 سال )  و راه حلی برای ازدواج زنان بیوه ، مطلقه و دختران بالای 35 سال 

بدون استفاده از ابزارهای خاص محاسبه ، تنها با مراجعه به فضای مجازی و حساب سر انگشتی به آمار حیرت آور و هشدار دهنده ی جمعیت بالای 10 میلیون نفری از زنان مجرد با شرایط خاص می رسیم  زنان خاص مجرد یعنی زنان بیوه ، زنان مطلقه  و دختران مجرد بالای 35 سال ، البته تعداد 10 میلیون نفر زن مجرد با شرایط خاص  در کشور عدد بسیار خوش بینانه ایست . عددی که برابر جمعیت یکی از کشور های همسایه است ! 

زنانی که به هر دلیل مجرد هستند و شرایط دختران مجرد را هم ندارند ، زنانی که ممکن است سرپرست فرزندانی هم باشند ، اینکه چه راهکارهایی برای جلوگیری از طلاق یا مرگ زودرس مردان وجود دارد خود بحث مطولی است که ضروری است به عنوان یک استرانژی و در قالب برنامه های بلند مدت  پیگیری شود . 

آنچه در حال حاضر اهمیت دارد آمار حدود 10 میلیون نفری زنان مجرد با شرایط خاص است که نیاز عاطفی و نیاز مالی دارند . انسان هایی که حق ازدواج ، بارداری و حمایت در چارچوب خانواده از حقوق مسلم انسانی آنهاست . زنان مسلمانی که بر اساس شرع مقدس اجباری به کار بیرون از منزل ندارند و...

به جهت اهمیت موضوع در قالب یک برنامه رادیویی از کارشناسان امر دعوت شد تا به راه حلها ی موجود ازدواج زنان مجرد با شرایط خاص  بپردازیم :

یک نماینده خانم  از مجلس شورای اسلامی  حضوری ، یک نماینده ی خانم تلفنی و دو کارشناس دیگر حضوری و تلفنی در برنامه شرکت داشتند . 

بین حجه الاسلام علی جعفری و نمایندگان خانم نماینده بحث بالا گرفت.

 نمایندگان زن با ازدواج مجدد مردان و متاهل شدن زنان مجرد مخالف بودند  و این راه را راه حل مناسبی برای تاهل زنان نمی دانستند ،درحالیکه جناب جعفری به توصیه ی دین ازدواج مجدد مردان را امری بدیهی  معرفی کردند و بر آن اصرار داشتند  همچنین  به سازو کار و سیاست گذاری ها ی کلان  برای حمایت از مردانی که قصد ازدواج مجدد را دارند اشاره کردند .

بنده به عنوان مجری کارشناس و سردبیر در این برنامه حضور داشتم دو کارشناس را به آرامش دعوت کردم

از آنجا که ممکن است برخی کارشناسان در مقام سخنوری برای دیگران نسخه ای تجویز کنند که در حقیقت در زندگی روزمره ی خود چنین عمل نمی کنند

از جناب جعفری پرسیدم جناب جعفری شما حاضرید دختر تان همسر دوم مرد متاهلی باشد ؟

 ایشان گفتند :بله ، اگر دختر م به سن 32 سال برسد و ازدواج نکرده باشد بهتر است همسر دوم مرد متاهلی بشود تا اینکه از افسردگی  به بیمارستان برود ! 

انقدر فضا و جو برنامه چالشی بود که صدا به صدا نمی رسید از آنجا که وظیفه ی یک مجری ایجاد پرسش های جدید مرتبط با موضوع است و باید به گونه ای هدفمند انتخاب شود که مخاطب نیز همراهی نموده و در پایان به پاسخ اصلی برسیم 

رو به خانم نماینده داخل برنامه پرسیدم ، با این راه حل آقای جعفری ممکن است همین تعداد ازدواج هایی که صورت می گیرد دچار مشکل شود نظر شما چیست؟ 

خانم نماینده ی حاضر در برنامه فرمودند بله خانواده هایی که تشکیل شده دچار آسیب می شوند آقای جعفری چرا این راه حل را ارایه می کنند ؟! 

در واقع خانم نماینده ی عزیز به جای پاسخ توپ را به زمین پژوهشگر جناب جعفری انداختند ! 

آقای جعفری در این زمینه مطالعه داشتند و منتظر پاسخ ایشان بودیم 

آقای جعفری گفتند :نیازی نیست هر مردی که ازدواج می کند به همسرش بگوید این یک وظیفه ی الهی است ما باید خود را در مقابل خداوند پاسخگو ببینیم ...

خود شما می توانید حدس بزنید که نمایندگان خانم چه گفتند و آقای جعفری جه پاسخ  های دیگری ارایه کرد ...

البته به جهت طولانی شدن مطلب از توضیح واضحات پرهیز می کنم و یک راست به سراغ مساله ای می روم که بسیار دردناک است ...

 خانم دکتر شما می فرمایید زنان مجرد ، بیوه یا مطلقه نباید با مردان متاهل ازدواج کنند ، از طرفی آمارها به تعداد کمتر جمعیت مردان نسبت به جمعیت زنان اشاره دارد ! یعنی مردان ایرانی حتی در سن 50 سال هم علاقه مند هستند با دختران ازدواج کنند و این یعنی شانس بسیار پایین ازدواج زنان مجرد با شرایط خاص ! 

شما هم که به برنامه های ده ساله اشاره می کنید  فرض بفرمایید خانم مجرد مطلقه ای که امروز 32 سال سن دارد در ده سال آینده به 42 سالگی می رسد و عملا شانس ازدواج و بچه دار شدنش را از دست می دهد ! حال جمعیت حدود  10 میلیونی زنان بیوه ، مطلقه و بالای 35 سال باید چه کنند ؟ ازداج دایم نکنند ازدواج موقت را هم که رد می کنید پس زنان مجرد چه کنند ؟! شما چه راه حلی دارید ؟

خانم نماینده فرمودند :  راه حل ، راه حل ، ...

نمی دانم شاید بهتر باشد شما از طریق همین رسانه اعلام کنید و از مردم بخواهید راه حل  بدهند .هدیه اش باما 

پرسیدم خانم دکتر شما نماینده ی مردم هستید ، مرکز پژوهشهای مجلس راه حلی ندارد ؟! بلاخره شما که راه حل دین و آقای جعفری را رد می کنید باید راه حل قابل قبولی اراءه کنید ! نمی شود که این جمعیت عظیم را بلا تکلیف بگذاریم تا هر وقت که مجلس به نتیجه ای رسید !!!

 ایشان لحن جدی به خود گرفت و گفت :راستش  تا به حال به صورت جدی به این مساله پرداخته نشده ولی  شاید یک راه حل  خوب این باشد که  زنان ایرانی مجرد بروند خارج یا از کشور های دیگر مردان مجرد به ایران بیایند ! 

در استودیو ولوله شد ، آقای جعفری هم تعجب زده گفت  چطور است که حکم دین را با لجاجت رد می کنیم و برای حل مساله باید مردان خارجی وارد کنیم ؟!  بنده هم  حیرت زده ...فرصت برنامه هم تمام شد ! حتما پرسش های دیگری مطرح بود  چنانکه جناب جعفری هم پاسخ هایی داشتند ولی ناگزیر مثل همیشه خیلی زود دیر شد و یکساعت از زمان برنامه گذشت  افسوس خوردم و ضمن تشکر از کارشناسان برنامه خداحافظی کردم  .


بسیار ناراحت کننده است که یک نماینده خانم برای موکلان خود هیچ فکری نکرده راه حل دین را رد می کند و راه حل تخیلی اراءه می کند ! یادمان باشد ما نمایندگان مجلس را انتخاب می کنیم. این موضوع برای اولین بار در برنامه ی زن امروز جامعه ی فردا مطرح شد و جالبتر اینکه بنده  با یک حساب سرانگشتی  مار بالای زنان مجرد در ایران رسیدیم که حتی نمایندگان  محترم هم از این مساله بی اطلاع بودند !  

بعد از برنامه  چهره ی حیرت زده ی همکاران  اتاق فرمان و هماهنگی پخش دیدنی بود ! 

بحث دیگری در اتاق هماهنگی پخش در گرفته بود و همه راجع به آمار بالای زن مجرد بیوه ، مطلقه  در یک کشور اسلامی حرف می زدند  و هر چند دقیقه یکبار یکی از همکاران می پرسید خانم صامتی این آمار حقیقت داره ؟! 

من چه باید می گفتم جز حقیقت گزنده ای که در جامعه ی اسلامی در حال گسترش است و تقریبا همه در این مورد سکوت کرده اند 

و از آن تلخ تر و اسف بار تر پیشنهاد نماینده ی خانم بود که در تعبیر دیگری  یعنی زنان مجرد بیوه و مطلقه ی مسلمان شیعه بروند خارج با مردان خارجی ازدواج کنند ولی حق ندارند با مردان متاهل ایدانی بر اساس چارچوب شرع ازدواج کنند !!! 

  • منصوره صامتی
انتشار خبر برکناری تهیه‌کننده‌ی برنامه‌ی «سمت خدا» به عنوان پرمخاطب‌ترین برنامه‌ی مذهبی تلویزیون، در روزهای گذشته یکی از خبرهایی بود که بازتاب چندانی در رسانه‌ها پیدا نکرد و بسیاری ترجیح دادند به سادگی از کنار آن عبور کنند.
 برای جویا شدن از صحت و سقم این خبر و علت برکناری احتمالی، گفتگویی را با «سید عبدالمجید رکنی»، تهیه‌کننده‌ی موفق برنامه‌ی «سمت خدا» انجام دادیم. «رکنی» پیرامون انتشار خبر برکناری‌اش اظهار داشت: «تقریبا این برکناری قطعی است و تمام مراحل اداری آن توسط مدیران شبکه و سازمان انجام شده است. متأسفانه برای مدیران، تصمیمات و اقتضائات مدیریتی بر مصالح دینی ارجحیت دارد.»
«رکنی» پیرامون دلایل برکناری‌اش از سمت تهیه‌کنندگی برنامه‌ی «سمت خدا» عنوان کرد: «دلیل اصلی برکناری، تمرد از رویه‌ی سازمانی و نامه‌ی انتقاد حاج آقای ماندگاری خطاب به ضرغامی عنوان شده است. ماجرا از این قرار است که صداوسیما در دو موضوع بر خلاف قانون و نظر رهبری عمل می‌کرد و آقای «ماندگاری» طی نامه‌ای این دو موضوع را به «آقای ضرغامی» تذکر دادند. ولی ظاهرا این انتقاد برای برنامه‌ی «سمت خدا» بسیار گران تمام شد.» وی پیرامون دو موضوعی که صداوسیما بر خلاف قانون و نظر رهبری عمل می‌کرد، افزود: «اولین موضوع تبلیغ اجناس مختلف در حین برنامه‌های کودک است که این مورد بر خلاف نص صریح قانون صداوسیماست. آیین نامه‌ی سیاست‌های تامین، تولید و پخش صداوسیما در شماره‌ی ۲۵۷۰ خود به این موضوع اشاره می‌کند و تبلیغ در حین برنامه‌های کودک را غیرقانونی می‌داند. اما متاسفانه بیش از یک سال است که برنامه‌های کودک تلویزیون به بهانه‌ی نداشتن بودجه، اقدام به تبلیغ محصولات مختلف می‌کنند.»
 وی پیرامون بهانه‌های صداوسیما مبنی بر نداشتن بودجه و اجبار برای پخش آگهی در حین برنامه گفت: «این حرف درست نیست. اگر مسئول سازمان محیط زیست برای تامین بودجه‌ی کارمندانش به مشکل بخورد، حاضر است یوزپلنگ شکار کند و از درآمد حاصل از آن حقوق کارمندانش را بدهد؟ بدیهی است که این کار غیر منطقی است؛ چرا که وظیفه‌ی محیط زیست حفاظت از همان یوزپلنگ است. حال مگر وظیفه‌ی صدا و سیما حفاظت و صیانت از فرهنگ کودکان نیست؟ پس چه طور حاضر می‌شود برای تامین بودجه این فرهنگ را تخریب کند؟ این دلیل قابل قبول نیست.»

«رکنی» در مورد نکته‌ی دومی که در نامه‌ی «حاج آقای ماندگاری» خطاب به رئیس صداوسیما وجود داشت، تصریح کرد: «رهبری پیرامون برخی از مسابقات تلویزیون دستور صریح دارند. گاهی ایشان پیرامون موضوعی مثل بها دادن به جایگاه زن، به طور کلی صحبت می‌کنند و گاهی هم ایشان مستقیما به مصداق‌ها اشاره می‌کنند. رهبری در سال ۸۳ در دیدار با مدیران سازمان صدا و سیما مخالفتشان را با برگزاری مسابقاتی که در آن‌ها جوایز غیر متعارف به شرکت‌کنندگان اهداء می‌شود، اعلام کردند و فرمودند که این مسابقات ترویج بی‌نطقی است. اما متاسفانه برخی مدیران و برنامه‌سازان در صداوسیما، انرژی می‌گذارند و بودجه خرج می‌کنند تا خلاف نظر رهبری عمل کنند.»

 تهیه‌کننده‌ی برنامه‌ی «سمت خدا» پیرامون تبعات این نامه ادامه داد: «حجت الاسلام ماندگاری» در نامه‌ی خود به این دو مورد اشاره کردند و فکر نمی‌کنم هیچ آدم منصف و با وجدانی باشد که این دو مورد را قبول نکند. دوستان بعد از این نامه تبلیغ محصولات در حین برنامه‌ی کودک را متوقف کردند، اما مسابقاتی که جوایز غیر متعارف دارد، هنوز از تلویزیون پخش می‌شود. در ذهن مدیران سازمان این بود که شما یکی از برنامه‌های ما را تعطیل کردید، ما هم باید برنامه‌ی شما را تعطیل کنیم تا مساوی شویم!»
 «رکنی» درباره‌‌ی احتمال تعطیلی برنامه‌ی پرمخاطب «سمت خدا» گفت: «ما فعلا با قدرت به کارمان ادامه می‌دهیم. باید جبهه‌ی دین‌داران در این موضوع خودش را بسنجد. ما ادعا داریم که رسانه باید به دست افراد انقلابی سپرده شود. حالا باید ببینیم می‌توانیم ۵۰ دقیقه برنامه را در تلویزیون حفظ کنیم؟ اگر توانستیم، آن زمان می‌شود به پله‌های بالاتر هم فکر کرد. اما اگر به هر دلیل، مثلا محافظه‌کاری یا ترس از موقعیت نسبت به این اقدام صداوسیما ساکت بمانیم، نباید انتظار داشته باشیم که در آینده رسانه به دست افراد متعهد و انقلابی بیفتد.» وی در مورد حمایت مردم از این برنامه و واکنش آن‌‌ها در صورت تعطیلی «سمت خدا» عنوان کرد: «حضرت آقا در سال ۷۳ فرمودند که از درد فرهنگ با مردم سخن نمی‌گویم، بلکه خطابم مسئولان هستند. اما امسال مسئولان فرهنگی کار را به جایی رساندند که حضرت آقا از مردم خواستند که فرهنگ کشور را احیا کنند. الآن هم مردم باید به این قضیه ورود و اعتراض‌شان را اعلام کنند. بنده و حاج آقای ماندگاری هم به عنوان یکی از مردم دعوت حضرت آقا را لبیک گفتیم.» با چنین توصیفاتی، باید صبر کرد و دید مدیران صداوسیما در ماه‌های پایانی مسئولیت خویش نیز همچنان بر حذف جناح مومن از رسانه‌ی ملی اصرار خواهند کرد؟
  • منصوره صامتی

 در طول 10 سال مدیریت بر سازمان صداوسیما  عزت الله ضرغامی با هیچ رسانه‌ی منتقدی مصاحبه نکرده است و به هیچکدام از انتقادات وارده به مدیریتش بر بزرگترین دستگاه فرهنگی نظام اسلامی پاسخی نداده و هراز چند گاهی هم خبر از منتقدانی است که ممنوع التصویر و یا ممنوع الکار می شوند ! اما در دو- سه مصاحبه تشریفاتی و غیرچالشی هم که در طول این سال‌ها داشته صحبت‌هایی را بیان کرده است که خود بهانه‌ای برای بحث و گفت‌و‌گوی بیشتر منتقدان و طرفداران مدیریت او شده است.

یکی مصاحبه سال 90 ایشان

که اولین مصاحبه جناب ضرغامی بعد از گذشت هفت سال از ریاست‌شان بر صداوسیما انجام می‌شد و در اوج انتقادات به عملکرد ضعیف‌شان در مدیریت رسانهٔ ملی خود را «مجتهد رسانه‌ای» نامید و بزرگ‌ترین مشکل خروجی‌های تحت امرشان را تا سطح آرایش بازیگران زن تقلیل دادند و در یک اظهار نظر جالب اعلام کردند که آن‌هم به خاطر مشکل گیرنده‌هاست نه رسانهٔ ملی!

 

 یکی دیگر مصاحبه‌ای که تیرماه 91 در هفته‌نامه مثلث منتشر شد و بیشتر به یک گفت‌و‌گوی تبلیغاتی انتخاباتی شباهت داشت تا یک مصاحبهٔ واقعی و بدون سوالات از پیش تعیین شده با یکی از مهم‌ترین مدیران جمهوری اسلامی.

 

 
 دراین میان مصاحبه ی سوم قابل توجه است .گفت‌و‌گوی کوتاهی که در«خانه ملت» انجام داده است .
رئیس رسانه‌ی ملی در این مصاحبه در پاسخ به این سوال که «بیشترین مشکلی که در دوره مدیریت‌تان با آن روبرو بودید چه چیزی بود؟» گفته است که:
 «حق مردم است که وقتی انقلاب کرده‌اند سیمای جمهوری اسلامی را ببینند و بتوانند سیمای این انقلاب را در برنامه‌های رسانه ملی‌شان پیگیری کنند ولی در مواردی این اتفاق نمی‌افتد دلیل آن هم مشکلات اعتباری است، سال قبل بودجه اعتباری صدا وسیما 150 میلیارد تومان در قانون دیده شد که بسیار کمتر از انتظارات ما بوده حال اینکه یک ریال از این بودجه نیز پرداخت نشده است، امسال در 6 ماه اول یک ریال از بودجه عمرانی ما داده نشد، پس چگونه می توانیم در صدا و سیما توسعه ایجاد کنیم.»
 
 
در چند سال گذشته همواره مهم‌ترین انتقاد فعالان فرهنگی جبهه انقلاب به مدیریت جناب ضرغامی و معاونانش در رسانه‌ی ملی این بوده است که برنامه‌های رادیو و تلویزیون ایران بازتاب‌دهنده‌ی تصویر واقعی انقلاب و نظام اسلامی نیستند و درچارچوب‌ اصول استراتژیک جمهوری اسلامی و همچنین بر اساس باورها، عقاید و سبک زندگی قاطبه مردم حرکت نمی‌کنند.
 
حالا جناب ضرغامی در پاسخ به بیشمار انتقاداتی که به رویکردهای غلط محتوایی خروجی‌های چند سال اخیر رسانه‌ی ملی مطرح شده است-که مطرح کردن دوباره‌ی آنفرصت فراوانی می‌خواهد و این مطلب کفاف آن را نمی‌دهد- با دادن یک ادرس غلط همه چیز را گردن نبود بودجه انداخته‌اند و گفته‌اند که: «حق مردم است که وقتی انقلاب کرده‌اند سیمای جمهوری اسلامی را ببینند و بتوانند سیمای این انقلاب را در برنامه‌های رسانه ملی‌شان پیگیری کنند ولی در مواردی این اتفاق نمی‌افتد دلیل آن هم مشکلات اعتباری است. سال قبل بودجه اعتباری صدا وسیما 150 میلیارد تومان در قانون دیده شد که بسیار کمتر از انتظارات ما بوده حال اینکه یک ریال از این بودجه نیز پرداخت نشده است»
 
این یعنی اینکه باید بپذیریم اگر مهندس ضرغامی بودجه‌ی بیشتری داشتند حتما ما شاهد رسانه‌ی انقلابی‌تری بودیم، و اصلا هم نباید این پرسش در ذهن‌مان شکل بگیرد که خب بودجه سازمان صداوسیما یکسال پرداخت نشده پس دلیل «انقلابی نبودن» رسانه‌ی تحت امر جناب ضرغامی در 9 سال قبل چیست؟
 یا اینکه مگر جناب ضرغامی با همین بودجه‌ای که در اختیار دارند چه برنامه‌ای در راستای چارچوب‌های اصلی جمهوری اسلامی ساخته‌اند که بخواهند با افزایش بودجه گسترش‌ش دهند؟ از کجا معلوم با زیاد شدن بودجه سازمان به جای ساخت یک سریال «پژمان» و «ساختمان پزشکان» و «راستش را بگو» و آثاری مثل «یک خانواده محترم» شاهد چندین «ساختمان پزشکان» و .......نبودیم؟
 
نکته‌ی مهم در آخرین مصاحبه ی رئیس رسانه‌ی ملی این است که ایشان دانسته یا ندانسته دارند مشکل «مدیریت نیروی انسانی» در سازمان تحت امرشان را به مشکل «مدیریت عمرانی و توسعه زیربنایی سازمان» تقلیل می‌دهند و این را هم می‌اندازند تقصیر نبود بودجه!
 اما مگر مشکل صداوسیما این است؟
یکی از مهمترین مشکلات صداوسیما مشکل مدیریت غلط در نیروی انسانی‌ست. این مدیریت غلط نیروی انسانی یعنی چه؟ یعنی اینکه مدیران ارشد صداوسیما هنرمندان و برنامه‌سازان معتقد و متعهد را از چرخه‌ی برنامه‌سازی رسانه‌ی ملی حذف و تمام آنتن را یکسره تقدیم حلقه‌ی بسته‌ای از هنرمندان و برنامه‌سازانی کرده‌اند که اساسا با قدرمطلق اعتقادات قاطبه‌ی مردم زاویه دارند و واضح است که خروجی آن‌ها ربطی به اصول اساسی جمهوری اسلامی نخواهد داشت.
 
این چه ربطی به کم یا زیاد بودن بودجه دارد؟!
 شما به عنوان مدیر یک مجموعه‌ی هنری/رسانه‌ای در هر لحظه از زمان می‌توانید ساخت برنامه‌هایتان را یا دست نیروهای معتقد به انقلاب بسپارید یا دست شبه‌روشنفکران غرب‌زده. وقتی مدیری همین مقدار بودجه را هم-در اوضاعی که به قول خود دوستان در بدترین شرایط مالی سازمان به سر می‌بریم- برای ساخت سریال‌ های خاص خرج می‌کند خب معلوم است که در صورت زیاد شدن بودجه هم همین مسیر را ادامه خواهد داد. تازه اگر بگذریم از ادعای کمبود بودجه و اضافه کردن هر روزه‌ی شبکه‌های بی‌مخاطب.
 
با این اوصاف ظاهرا جناب ضرغامیحتی در این روزهای  پایان دوره‌ی مدیریت‌شان بر بزرگترین دستگاه فرهنگ‌ساز نظام اسلامی هم نمی‌خواهند اشتباهات‌شان را بپذیرند و حتی برای یک‌بار هم که شده در یک مصاحبه غیرفرمالیته جلوی رسانه‌های منتقد از مدیریت خود دفاع کنند. البته ایشان باید بدانند که با این  موضگیری‌ ها چیزی عوض نخواهد شد،بی تردید مخاطبان رسانه‌ی ملی خود بهترین ناظران برای ارزیابی خروجی‌های رادیو و تلویزیون ایران‌ هستند و خود نیز کاملا تشخیص می‌دهند که افت فنی و محتوایی این برنامه‌ها حاصل کمبود بودجه است یا چیز دیگر!
و صد البته بیش از هر زمان دیگر بایستی از دستگاه های نظارتی بر رسانه ی ملی  من جمله شورای نظارت بر صدا و سیما جویای چگونگی نظارت بر عملکرد صدا و سیما شد که این چنین هزینه های میلیاردی را بر کیان فرهنگی جامعه ی اسلامی و بیت المال آن تحمیل کرده است  و خبری هم از نظارت و انتشار گزارش عملکرد شفاف با اعمال بی طرفی از سویدستگاه های نظارتی نیست.


 

  • منصوره صامتی

یکی از چالش‌های اساسی که رسانه ملی با آن دست و پنجه نرم می‌کند و اکنون نشانه‌هایی از چشم اسفندیار شدنش نمایان شده، تقابل وظایف سازمان صداوسیما به عنوان بزرگ‌ترین ناظر رسانه‌ای ایران با منافع تأمین‌کنندگان نیمی از درآمد این نهاد است؛ چالشی که جزو اصلی‌ترین پاشنه‌های آشیل این مجموعه عظیم شده و دایره نقد این رسانه را محدودتر از گذشته ساخته است.

حال با محدودیت اعتبارات این نهاد که در چند سال اخیر تشدید شده، باید پرسید قدرت آگهی دهندگان تا چه حد افزایش خواهد یافت؟بر مبنای تعرفه منتشره در سال ۹۲ هر ثانیه آگهی در تلویزیون ایران در طبقه یک، از دو هزار تومان شروع می‌شود و در طبقه ۳۵ که بالا‌ترین طبقه آگهی است به یک میلیون و ۸۰ هزار تومان می‌رسد و این رقم در برنامه‌های ‌خاص و پرمخاطبی چون «نود» با اجرای عادل فردوسی‌پور به عنوان استثنا‌ها و سرمایه‌های تلویزیون، برای هر یک ثانیه آگهی ۱۶‌میلیون‌ و ۲۸۶‌هزار و ۴۰۰‌ تومان است که اگر این عدد را در ۶۰ ضرب کنیم، یک دقیقه آگهی در برنامه «نود»، معادل ۹۷۷۱۸۴۰۰۰ تومان یعنی نزدیک به یک میلیارد تومان خواهد بود و این رقم برای سازمانی با چند ده هزار کارمند و هزاران هکتار مجموعه اداری رقم بزرگی نیست. با این حال، مشخصاً وقتی این ارقام کنار هم قرار بگیرند و در میزان آگهی‌های پخش شده از تلویزیون که در تمام برنامه‌های رسوخ پررنگی داشته، ضرب شود، عدد به دست آمده بسیار درشت و چشمگیری را پیش روی قرار می‌دهد که به قول مسئولان صداوسیما، تأمین کننده نیمی از اعتبار رسانه ملی است؛ اعتباری که ظاهراً باید بیش از هزار میلیارد تومان در هر سال باشد تا این ماشین عظیم بتواند به حرکتش ادامه دهد و از این منظر طبیعتاً رسانه ملی همواره با چالشی واقعی برای حفظ نیمی از درآمدش که از قبل آگهی‌های به دست می‌آید، روبه‌روست.

مصاحبه تازه تهیه‌کننده برنامه تحویل سال شبکه یک از این چالش تا حدودی پرده برداشته و باعث شده، بتوان نیم نگاهی داشت به آنچه در پس پرده برای مدیریت تأمین اعتبارات صداوسیما رخ می‌دهد. احسان ارغوانی تهیه‌کننده ویژه برنامه سال تحویل شبکه یک و برنامه شبانگاهی «ب مثل بهار» که در‌ نوروز، هر شب از شبکه یک سیما زنده روی آنتن رفت، گفته است: «...داریوش ارجمند مهمان برنامه بود حامی برنامه ( برنج ) آوازه را نقد کرد ناظر پخش نظرش این بود که این بحث را ادامه ندهیم ولی من به عنوان تهیه کننده برنامه اجازه دادم داریوش ارجمند انتقادهای خود را بیان کند زیرا بخشی از آنها سازنده بود نباید از نقد سازنده فرار کنیم بلکه باید شنونده آن باشیم و دوباره آن را تکرار نکنیم...» اما چند تهیه کننده مقابل ناظر پخش می‌ایستند؟!

واقعیت این است که ناظر پخش، عامل اجرای سیاست‌های ابلاغی در حوزه ممیزی درباره برنامه‌هایی است که از آنتن تلویزیون پخش می‌شود و سلیقه نقش کمرنگی در تصمیم ناظر پخش تلویزیونی دارد. او مأمور است و معذور و آنچه در برنامه مذکور‌ رخ داده، نمی‌توانسته تصمیم شخصی ناظر پخش باشد. اتفاقاً همین ‌موجبات نگرانی هر ناظری را فراهم می‌سازد، چرا که رسانه ملی برای حفظ بخشی از درآمدش، مجبور می‌شود از نقد برخی حوزه‌ها که تأمین کننده اعتباراتش هستند و قراردادهای میلیاردی با این سازمان بسته‌اند، صرف‌نظر کند و حتی به سانسور نقد‌ها مبادرت بورزد که حاصلش افزایش خطوط قرمزی می‌شود که ارتباطی با خطوط قرمز نظام نیز ندارد. به واقع علاوه بر خطوط قرمز اصلی نظام که رسانه ملی مکلف‌ به رعایتشان است و خطوط قرمزی که برای مراعات حال برخی جریان‌ها دخیل می‌شوند و رعایتشان لزومی ندارد، خطوط قرمزی نیز می‌تواند از سوی ‌بخش اقتصادی‌ تحمیل شود که عملاً دیگر جایی برای نقد توسط برنامه‌سازان رادیو و تلویزیون‌ نمی‌ماند و رسانه‌های دیگر آن سوی آب با استفاده از این فضای بکر به نقد می‌پردازند و مشتری می‌یابند.

هم اکنون بانک‌‌ها، خودروسازان، شرکت‌های اپراتور تلفن همراه، بسیاری از برندهای کالاهای نه چندان باکیفیت و... جزو همین خطوط قرمز قرار گرفته‌اند و نقد‌ها اگر در این حوزه‌ها نیز مطرح شود، نام بانک، خودروساز و یا اپراتور مطرح نمی‌شود و با الفاظ کلی به نقدهای کلی‌تر پرداخته می‌شود. ضربه‌ای که حافظ منافع شدن رسانه ملی برای برخی گروه‌های اقتصادی در پی دارد، بیش از هر چیز متوجه میزان اعتماد افکار عمومی به رادیو و تلویزیون است. وقتی رسانه ملی توان نقد برخی معضلات اصلی کشور ـ که به همین بخش‌های پرآگهی مرتبط می‌شوند ـ ندارند و وقتی این راهکار را هر نهاد اقتصادی فراگیرد که با قرارداد سالیانه چندده میلیاردی با رسانه ملی، می‌تواند سکوت قدرتمند‌ترین رسانه کشور را بخرد، چه سرنوشتی در انتظار رسانه ملی خواهد بود؟

آیا این خطر بزرگ را درک کرده‌ایم؟

منبع :تابناک 

  • منصوره صامتی

قابل توجه ناظرین پخش !

منصوره صامتی |

خیلی اتفاقی فیلم سینمایی "زمانی برای دوست داشتن رو می دیدم در واقع توفیق اجباری بود چرا که شبکه دو گفتگوی با حجت الاسلام شهاب مرادی بود و اون رو بیشتر دوست داشتم 

خواستم دعوت کنم گفتگو رو ببینیم که حجاب خانم های محترم این فیلم از جمله ی خانم بهناز جعفری به عنوان معلم و  بازیگر دیگر مادر بچه ها نظرم رو جلب کرد ! تعجب کردم بی حجابی در این فیلم به صورت نهادینه شده نمایش داده می شه ! 

عجب ! چه قدر التزام عملی دارند به اسلام این بزرگواران ناظرین پخش شبکه ی پنج سیما ! 

بماند که موضوع فیلم را دوست داشتم آقای محسن تنابنده هم در نقش پدر بود .ناگهان هاله ای مشکی دور صورت مادر بچه ها رخ نمایی کرد بعله  بی  حجابی خانم رو سانسور کرده بودن 

ای وای من پس تا حالا که بی حجاب بودن چی ؟ ! 

از این پارادوکس تنها دو نتیجه حاصل می شود 

یا ناظر پخش همین چند دقیقه از فیلم رو دیده بنابراین همون یکجا رو سانسور کردن ! 

یا قبلا در کل فیلم بی حجابی  هنرپیشه های خانم به صورت سانسور شده بوده و یک بنده خدایی وظیفه داشته بی حجابی را رفع سانسور کند ! و فقط همون یک صحنه با سانسور جا مانده ! 

از هر طرفی فکر کنیم به التزام عملی به اسلام آمریکایی می رسبم ! 

دست اندرکاران در حال تلاش شبانه روزی هستند با خیال راحت تلویزیون نبینید بهتر است 

 تا یادم نرفته بنویسم که 

در ایام عید شبکه ی مستند رو می دیدم مستند بنکسی  در مورد  ابداع کننده ی نقاشی های خیابانی بود مستند زیر نویس انگلیسی داشت 

  و ناگهان در صحنه ای که رنگ صورتی روی صندوق عقب ماشین ریخت چنان کلمه ی زشتی روی صفحه ی تلویزیون به انگلیسی نقش بست که  تا چند ثانیه شوکه بودم 

خدای من !  چه جالب کلمه ای به این زشتی که دشنامی بسیار ناپسند در فرهنگ آنور آب است را  ترجمه  کردند ، لعنتی !  در حالی که کلمه ی انگلیسی به همان زشتی روی صفحه تلویزیون دیده می شود ! 

  • منصوره صامتی

معاون سیما جناب دارابی در مصاحبه های پیش از ایام عید تاکید کردند:

"برنامه های نوروز 93 بر اساس اصول سبک زندگی اسلامی تولید شده است."


حال در روزهای پایانی تعطیلات عید خوب است بیندیشیم

از سبک زندگی تصویر شده در سیمای جمهوری اسلامی ایران چه آموخته ایم؟

_نسبت سبک زندگی برنامه های نوروزی با ایام فاطمیه چه بوده است؟

_نسبت سبک زندگی اسلامی با برنامه های سال تحویل چه بوده است؟

_نسبت سبک زندگی اسلامی با سربالهای نوروزی چیست؟

_نسبت سبک زندگی اسلامی باتبلیغات ایام عید سیما چیست؟

_صدا و سیما (دانشگاه ملی) با هزینه های میلیاردی از بیت المال چه قالبی از سبک زندگی اسلامی را به زندگی شما منتقل کرده است؟



  • منصوره صامتی

 این کنگره‌ی علمی که فراخوان آن در سالروز پیام انتصاب ریاست سازمان صدا و سیما توسط رهبری معظم انقلاب داده شده است، در نظر دارد تا با هدف تجمیع محتوای علمی، فنی و دینی و با تاکید بر موضوع «رسانه ملی، دانشگاهی عمومی» به نقد و بررسی موشکافانه‌ی عملکرد سازمان صدا و سیما در ۵ سال اخیر پرداخته تا شاخصه‌هایی در جهت ارزیابی صحیح از میزان نمودار شدن دین، اخلاق، امید و آگاهی در تولیدات صدا و سیما و طراز شدن این رسانه‌ی فرهنگ ساز حاصل آید.

 متن کامل این فراخوان به شرح ذیل است:«برجستگی‌ها و نقاط قوّت کنونی صدا و سیما در کنار کمبودها و نقاط ضعف آن باید پیوسته در برابر چشم جنابعالی و دیگر مدیران آن سازمان و در معرض ملاحظه و مقایسه قرار گیرد و همت بر روند نقص زدائی، به هیچ رو کاهش و سستی نیابد. سفارش اساسی اینجانب نزدیک کردن و رساندن این رسانه‌ی فرهنگ‌ساز، به طراز رسانه‌ئی است که دین وَ اخلاق وَ امید وَ آگاهی، بارزترین نمود آن باشد و رفتار اجتماعی مخاطبان و نیز نهاد حساس و مهمی چون خانواده بر اساس آن شکل گیرد و هنر و شیوه‌های گوناگون حرفه ئی و آزموده شده یا نوپدید، یکسره در خدمت رشد این شاخصها در آید.»(۱۶ آبان ماه ۱۳۸۸، قسمتی از حکم مقام معظم رهبری در انتصاب مجدد مهندس عزت الله ضرغامی به ریاست سازمان صدا و سیما)

صدا و سیما که به فرموده بنیان‌گذار کبیر انقلاب اسلامی، دانشگاه عمومی جمهوری اسلامی به حساب می‌آید، از جایگاه ویژه‌ای در فرهنگ‌سازی جامعه برخوردار است. جایگاهی که وظیفه و رسالت این سازمان را مضاعف کرده و بر مسئولیت مدیران آن می‌افزاید. اتخاذ رویکردهای صحیح و کارآمد برای پیشبرد رسانه ملی در جهت دین، اخلاق، امید و آگاهی، که باید بارزترین نمود این دستگاه باشد، می بایست به عنوان اصلی‌ترین وظیفه مدیران رسانه ملی قرار گیرد.در همین راستا و با عنایت به دغدغه‌های فرهنگی و انقلابی موجود در کشور – خاصه آنچه در بیانات رهبر معظم انقلاب- مشهود است بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه‌السلام در نظر دارد تا با تاسیس دبیرخانه‌ی دائمی نقد و بررسی رسانه‌ی ملی، علاوه بر پژوهش های علمی و اقدامات مطالبه‌گرایانه، کنگره‌ای را به منظور نقد و بررسی عملکرد رسانه ی ملی و تحت عنوانِ «۱۶۲» برگزار کند.

ا

ین کنگره‌ی علمی که فراخوان آن در سالروز پیام انتصاب ریاست سازمان صدا و سیما توسط رهبری معظم انقلاب داده شده است، در نظر دارد تا با هدف تجمیع محتوای علمی، فنی و دینی و با تاکید بر موضوع «رسانه ملی، دانشگاهی عمومی» به نقد و بررسی موشکافانه‌ی عملکرد سازمان صدا و سیما در ۵ سال اخیر پرداخته تا شاخصه‌هایی در جهت ارزیابی صحیح از میزان نمودار شدن دین، اخلاق، امید و آگاهی در تولیدات صدا و سیما و طراز شدن این رسانه‌ی فرهنگ ساز حاصل آید.لذا از کلیه اساتید، صاحب نظران، دانشجویان و همه‌ی علاقه‌مندانی که عملکرد بزرگترین مجتمع رسانه‌ای جمهوری اسلامی برای آنان اولویت و اهمیت خاصی دارد، دعوت می‌گردد تا با ارسال یادداشت‌های خود در موضوعات و معیارهای مشخص شده، در این کنگره ی سراسری شرکت کنند.

لازم به ذکر است، بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه السلام، در راستای اقدامات مطالبه گرایانه- که به فرموده ی مقام معظم رهبری از اصلی ترین وظایف جنبش ها و تشکل های دانشجویی می باشد- از جناب آقای مهندس ضرغامی جهت شرکت در نشست دانشجویی نقد و بررسی عملکرد رسانه‌ی ملی در دانشگاه امام صادق علیه السلام دعوت به عمل آورده است. امید است ایشان با در نظر گرفتن فرمایش مقام معظم رهبری مبنی بر حضور رئیس سازمان صدا و سیما در دانشگاه ها و با توجه به سال آخر مدیریتشان در عرصه رسانه ملی به این دعوت لبیک گفته و همانطور که رهبری عزیز فرمودند:بیایند بشنوند از دانشجوها، و بگویند

  • منصوره صامتی

نفاق رسانه ای !

منصوره صامتی |

در میان همه ی واژه ها به این واژه ی ترکیبی هم بیندیش 


نفاق+رسانه

  • منصوره صامتی

  • منصوره صامتی