منصوره صامتی

کارشناس فرهنگی

منصوره صامتی

کارشناس فرهنگی

منصوره صامتی

رویای 1400 ساله ی مسلمانان جهان در حکومت اسلامی ایران به تحقق پیوسته و امروز این ظرفیت عظیم فرصتی تکرار نشدنی است. معتقدم که انسان به ضرورت ماهیت الهی و اندیشه ی خویش یک رسانه است وامروز در عصر رسانه ضروریست تا دغدغه های فرهنگی ،اجتماعی و سیاسی مان را باهم شریک شویم، باشد که در مسیر زمان به جامعه ی مهدوی نزدیک شویم."زندگی بهتر حق مسلم ماست!"

و همچنان که رهسپار آینده ایم بیندیشیم که :

ما ازین قرن نخواهیم گذشت
ما ازین قرن نخواهیم گریخت
با قطاری که دگران ساخته اند
هیچ پروازی نیست برساند ما را به قطار دوران
و به قرن دگران
مگر انگیزه و عشق ،
مگر اندیشه و علم ،
مگر آیینه و صلح
و تقلا و تلاش
بخت از آن کسی خواهد بود که مناجات کند با کارش
و در اندیشه ی یک مساله خوابش ببرد
و کتابش را بگذارد زیر سرش و ببیند در خواب حل یک مساله را
باز با شادی در گیری یک مساله بیدار شود ...

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات

۲۰ مطلب در آبان ۱۳۹۲ ثبت شده است

 « العزه لله و للرسول و للمومنین جمیعا » .  

براستی این عزت ، چگونه عزتی است ؟ ما می خواهیم با این نگاه به حرکت عظیم حسین بن علی (ع) بنگریم . 

به نظر می رسد ، از سه بعد می توان به نهضت و قیام  عزتمند عاشورای حسینی نگریست . و در هر سه بعد هم ، انچه که بیش از همه چشم ها را خیره می کند ، همین احساس عزت و سربلندی و افتخار و شور و حماسه است که همچون گوهری تابناک می درخشد . 

در یک بعد ، مبارزه ی میان حق با باطل مقتدر است . که امام حسین و حرکت انقلابی و اصلاحی او ، اینچنین است . 

یک یعد دیگر ، تجسم معنویت ، اخلاق و عرفان است در نهضت باشکوه حسین بن علی . 
در این نهض0ت حسینی  به نظرمی رسد ، عرصه ی مبارزه دیگری هم وجود دارد ، که غیر از جنبه اجتماعی و سیاسی و مبارزه ای بعد اول ، در آن توجه به نفس و باطن انسانهاست . 
آنجایی که ضعف ها و طمع ها و حقارت ها و شهوت ها و هواهای نفسانی در وجود انسان ، او را از برداشتن گام های بلند باز می دارد ؛ آنجا یک صحنه جنگ تمام عیار است که بسی دشوارتر از صحنه ی جنگ اولی است 
آنجایی که مردان و زنان مومن و فداکار ، پشت سر مقتدای خود حسین بن علی ، این قافله سالار عشق ، راه می افتند و به حرکت و جوش و خروش درمی آیند ؛ دنیا و مافیها و لذت ها و زیبایی های آن ، در مقابل تکلیف و احساس وظیفه ، از چشم انها می افتد . 
انسانهایی که معنویت مجسم و متبلور در باطنشان ، بر جنود شیطانی (همان جنود عقل و جنود جهل که در روایات هم هست ) غلیه پیدا می کند و به عنوان یک عده انسان آزاده ، مومن ، متعد ، والا و بزرگ در تاریخ ماندگار می شوند .
در این بعد است که حضرت زینب کبری (صلوات و سلام الله علیها ) می فرمایند "لارائیت الا جمیلا" جز زیبایی چیزی ندیدم ! این نگاه ، تنها  می تواند نگاه یک انسان موحد باشد ، آنهم  از سوی کسی که "ام المصائب" لقب گرفته و حقیقتا جز با زبان عشق ، نمی توان آنرا درک و تفسیر نمود . 

بعد سوم که بیشتر هم در بین مردم رایج شده ، فجایع و مصیبت ها و غم ها و خون دلهای عاشوراست . 
"و جلت و عظمت المصیبه بک علینا". اما در همین صحنه سوم ، باز هم این عزت و افتخار است که چون کوکب دری در مصباح حسین می درخشد . 
می فرماید : مثلی لایبایع مثله ! مثل منی ، هرگز با مثل او بیعت نخواهد کرد . دامان زهرای اطهر آن بانوی دو عالم کجا و دامان آلوده آن اکله الاکباد کجا ؟؟ .. هیهات منا الذله . حسین ، چنین امضایی نمی کند . بیعت کردن یعنی امضای حکومت سراسر کقر و شرک و رذالت و پستی یزید . 
بیعت ، یعنی امضای تبدیل امامت اسلامی به سلطنت طاغوتی . 
حسین و بیعت ؟؟ .. با افتخار و عزت و سربلندی و با قدی افراشته زیر بار همه ی این مصائب خواهم رفت و سربلند بیرون هم خواهم آمد ولی زیر بار ظلم و ستم و ذلت و پستی ؟؟ هرگز . 
حسین تا ابد باید به عنوان پرچم حق و سفینه النجاه باقی بماند . پرچم حق نمی تواند در مقابل پرچم باطل قرار بگیرد و رنگ باطل را به خود بگیرد !

امام حسین ع این پرچم عزت را محکم نگه داشت و تا پای شهادت خود و عزیزان و اسارت حرم شریفش رفت . 

ما باید به هر سه بعد قضیه نگاه کنیم و گریه ما از سر عزت و افتخار باشد . 
در بعد اول ، انسان بر مظلومیت اهل بیت می گرید . مظلومیتی که با نوعی غربت و تنهایی همراه است و قلت یاران همدل را برای آنان به بار می آورد . 
مظلومیتی که نشان از شناخته نشدن جایگاه حقیقی آنان و نوعی عدم معرفت به حق آنان دارد . (همان معرفت به حقی که در زیارت ها بر لقلقه زبان ، تنها جاری می کنیم ! ) 
مظلومیت و عدم معرفت هریک از ما نسبت به امام عصر خود که باعث می شود علی در چاه درد دل های خود را واگویه کند و  حسین ، ندای "هل من ناصر ینصرنی را در آن دشت بلا ، غریبانه سر دهد و .. اکنون عزیز زهرا در .. (براستی کسی از عزیز زهرا آن آخرین ذخیره الهی خبری دارد ؟! هیچ سراغی از او گرفته ایم ؟؟ .. مظلومیت از این بالاتر ؟؟ ) 
این گریه ما در این بعد ، بر داغ حسرتی است که از نالایقی هزار و چهارصد ساله ی ما و غربت و مظلومیت اهل بیت حکایت می کند . 

در بعد تبلور معنویت هم ، همینطور است . کسانی که در مبارزه معنوی بین رذایل و فضایل اخلاقی پیروز شدند ( در صف آرایی بین جنود عقل و جنود جهل ، نگذاشتند که جنود جهل بر جنود عقل غلبه کند ) اگر همان عده ی اندک نبودند و با پایداری و استقامت در میدان شرف ، فضیلت را بر رذیلت ، پیروز جاودان نمی کردند ؛ اکنون درخت فضیلت در تاریخ ، برای همیشه خشک می شد . 
اما آنان ، آن درخت را با خون خود آبیاری کردند و هواهای نفسانی را ، مقهور احساسات و بینش و تفکر صحیح دینی و عقلانی نمودند .و با آن ، شعور و شور حسینی را ، در این نهظت جاودانه کردند و برای همیشه پیوند میان عرفان عملی و مجاهدت در صحنه سیاسی و اجتماعی در جامعه را بوجود آوردند . 
در اینجا ، گریه ی ما از سر شوق رسیدن به آن جایگاه و فوز عظیم که همانا قرب الهی است ، می باشد و نیز از سر حزن و اندوه ما از بازماندن از آن .  « از نیستان ، تا مرا ببریده اند .. در نفیرم ، مرد و زن نالیده اند . »

در صحنه ی سوم که صحنه ی فاجعه آفرینی های عاشوراست ، آنجا هم نشانه های عزت مشاهده می شود . آنجا هم سربلندی و افتخار است . 
اگر چه مصیبت است ، شهادت است ، اسارت است ؛ اما هرکدام حامل یک جوهره ی عزت و افتخار است . اصلا درس ؛ درس "بزرگی" است که ما زبونان و بیچارگان در تملک دنیا و هواهای نفسانی ، باید از این بزرگان بیاموزیم .

  • منصوره صامتی

اعظم الله اجورنا و تجورکم بمصابنا بالحسین و جعلنا و ایاکم من الطالبین بثاره مع ولیه ؛الامام المهدی من آل محمد ص 

امروز عاشوراست

حتما با صد لعن و صد سلام زیارت عاشورا بخوانم،البته با روشی که امام هادی ع توصیه فرمودند زمان زیادی نمی برد و آسان است 

یک بار لعن را -الهم العن اول ظالم-بخوانم و جمله ی پایانی آن -الهم العنهم جمیعا -را صد مرتبه تکرار کنم و سلام را که یکبار عرض کردم فقط السلام علی الحسین و علی بن الحسین و علی اصحاب الحسین را صد مرتبه تکرار کنم .

چند نکته :

نماز زیارت عاشورا دو رکعت است که باید پیش از زیارت خوانده شود .

منظور از علی بن الحسین در زیارت عاشورا بی تردید جناب علی اکبر سلام الله است.

در متن بالا عبارت و علی اولاد الحسین نیست در بعضی نسخ زیارت عاشورا هم نیامده، و اینجا هم نگفتن آن بهتر است.البته نه از جهت اختصار و خدای نکرده کم گذاشتن بلکه رعایت ادب و امتثال امر معصوم ع  که نور و تاثیر هم در همین ادب و اطاعت است .

به خانواده و دوستانمان توصیه کنم تا پیش از غروب آفتاب زیارت عاشورا را با صد لعن و سلام بخوانند 

دوستان التماس دعا

  • منصوره صامتی
اگرچه زمانه مرابه تأخیر انداخت، ومُقدَّرات الهى مراازیارىِ تو بازداشت، و نبودم تاباآنانکه باتو جنگیدند بجنگم، و با کسانیکه با تو اظهار دشمنى کردند خصومت نمایم،
درعوض صبح و شام برتو مویِه میکنم، و به جاى اشک براى تو خون گریه میکنم، ازروى حسرت و تأسّف و افسوس بر مصیبت هائى که بر تو وارد شد، تاجائى که از فرط اندوهِ مصیبت، وغم و غصّه شدّتِ حزن جان سپارم،

 گواهى میدهم که تو نماز رابپاداشتى، وزکات دادى، وامربه معروف کردى، واز منکر وعداوت نَهى نمودى، واطاعتِ خداکردى ونافرمانى وى ننمودى، وبه خدا و ریسمان اوچنگ زدى تا وى را راضى نمودى، و از وى درخوف و خشیَت بوده نظاره گر ِاو بودى، و او را اجابت نمودى،
و سنّتهاى نیکو بوجود آوردى، و آتشهاى فتنه را خاموش نمودى، و دعوت به هدایت و استقامت کردى، و راههاى صواب و حقّ را روشن و واضح گرداندى، و در راه خدا بحقّ جهاد نمودى، وفرمانبردارِخداوند، و پیرو جدّت محمّدبن عبدالله بودى، و شنواى کلام پدرت على بودى، و پیشى گیرنده به(انجامِ) سفارش برادرت امام حسن بودى،
 و رفعت دهنده پایه شرافتِ دین، و خوار و سرکوب کننده طغیان، و کوبنده سرکشان، وخیرخواه و نصیحت گرِ اُمّت بودى، درهنگامى که در شدائدِ مرگ دست و پا میزدى ، و مبارزه کننده با فاسقان بودى، وقیام کننده باحُجَج و براهین الهى ، و ترحُّم کننده بر اسلام ومسلمین بودى، یارى گرِ حق بودى، در هنگام بلاء شکیبا و صابر، حافظ و مراقب دین، و مدافع حریم آئین بودى، (طریقِ) هدایت را حفظ نموده یارى مینمودى،
عدل و داد را گسترش داده و وسعت مى بخشیدى، دین و آئینِ الهى رایارى نموده آشکارمى نمودى، یاوه گویان را (ازادامه راه) بازداشته جلوگیرى میکردى، حقّ ضعیف را از قوى باز میستاندى، در قضاوت و داورى بین ضعیف و قوى برابر حُکم مینمودى،

 تو بهار ِسر سبز ِیتیمان بودى، نگاهبان و حافظ مردم بودى، مایه عـزّت و سرافرازى اسلام، معدنِ احکام الهى، هم پیمان نیکى و احسان بودى، پوینده طریقه جدّ و پدرت و در سفارشات و وصایا همسانِ برادرت بودى، وفادار به پیمانها، داراى سجایاىِ پسندیده،
 و باجود و کَرَمِ آشکار بودى، شب زنده دار (به عبادت) در دلِ شبهاىِ تاریک، معتدل ومیانه رودرروشها،باسجایاواخلاقِ کریمانه،داراى سوابقِ باعظمتوارزشمند، داراى نَسَبِ شریف،
 وحَسَبِ والا، بادرجات ورتبه هاىِ رفیع وعالى، مناقب وفضائلِ بسیار، سِرِشتهاو طبیعتهاى مورد ستایش، و با عطایا و مواهبِ بزرگ بودى،حلیموصبور،هدایت شده،بازگشت کننده بسوى خدا، باجود و سخاوت ـ دانا ـ توانا و قاطع،پیشواى شهید،بسیارنالان وگریان در پیشگاه خداوند، محبوب و باهیبت بودى، براى پیامبر که درودخدابراووآل اوبادفرزند،و براى قرآن پشتوانهنجات دهنده،و براى امّتِ اسلام بازوى توانا، ودرطاعتِ حقّ کوشا بودى، توحافظِ عهد وپیمانِ الهى، دورى کننده ازطُرُقِ فاسقان بودى، و توآنچه درتوان داشتى (براى اِعلاءِکلمه حقّ) بذل نمودى، داراى رکوع و سجود طولانى بودى،

تو مانند کسیکه ازدنیا رخت برخواهد بست ازآن روگردان بودى، و مانندکسانیکه ازدنیا در وحشت و هراس بسر میبرند به آن نگاه میکردى، آرزوهایت از (تعلّق به) دنیا بازداشته شده، و همّت و کوششت از زیوردنیا رو گردانده بود، دیدگانت از بهجت و سروردنیا بربسته، واشتیاق و مِیلَت به آخرت شهره آفاق است، تا آنکه جور و ستم دستِ تعدّى دراز نمود، وظلم وسرکشى نقاب از چهره برکشید ، وضـلالت و گمـراهى پیروان خویش را فرا خواند

با آنـکه تو در حَرَمِ جدّت متوطّن بودى، و از ستمکاران فاصله گرفته بودى، و مُلازمِ منزل ومحرابِ عبادت بوده، واز لذّتها وشهوات دنیوى کناره گیربودى، وبرحسب طاقت و تَوانَت مُنکَر رابا قلب وزبانت انکار مى نمودى، پس ازآن علم ودانشت اقتضاى انکارِ آشکار نمود، و برتو لازم گشت لازم نمود بابدکاران رویاروى جهادکنى،

 

 بنابراین درمیان فرزندان و خانواده ات، و پیروان و دوستانت روانه شدى، وحقّ وبرهان را آشکارنمودى، وباحکمت وپندواندرزِ نیکو (مردم را) بسوىِ خدا فراخواندى، وبه برپادارىِ حدودِ الهى ، و طاعتِ معبود امر نمودى ، و از پلیدى ها و سرکشى نهى فرمودى

ولى آنهابه ستم ودشمنى رویاروىِ تو قرار گرفتند...
  • منصوره صامتی

سلام بر محمّد محبوبِ خدا و یار مخلص او ،
 درود بر فرمانرواى مؤمنان على بن ابیطالب ،
که برادرىِ رسول خدا به وى اختصاص یافت ،
 سلام بر فاطمه زهراء دختر رسول الله ،
 درود بر حسن بن على وصىّ و جانشین پدرش ،
 سلام بر حسین که جانش را تقدیم نمود ،
سلام بر آن کسى که در نهان و آشکار خدا را اطاعت نمود ،
سلام بر آن کسى که خداوند شفا را در خاکِ قبرِ او قرار داد ،
 سلام بر آن کسى که (محلِّ) اجابتِ دعا در زیرِ بارگاه اوست ،
 سلام بر آن کسى که امامان از نسل اویند ،
سلام بر فرزندِ خاتم پیامبران ،
سلام بر فرزند سرور جانشینان ،
سلام بر فرزند فاطمه زهراء ،
 سلام بر فرزند خدیجه کبرى ،
سلام بر فرزند سدرة المنتهى ،
 سلام بر فرزند جنّة المأوى ،
سلام بر فرزند زمزم و صفا ،
 سلام بر آن آغشته به خون ،
 سلام بر آنکه (حُرمَتِ) خیمه گاهش دریده شد ،
سلام بر پنجمینِ اصحابِ کساء ،
 سلام بر غریبِ غریبان،
 سلام بر شهیدِ شهیدان ،
سلام بر مقتولِ دشمنان ،
 سلام بر ساکنِ کربلاء ،
 سلام بر آن کسى که فرشتگانِ آسمان بر او گریستند ،
 سلام بر آن کسى که خاندانش پاک و مطهّرند ،
 سلام بر پیشواى دین ،
 سلام بر آن جایگاههاى براهین و حُجَجِ الهى ،
 درود بر آن پیشوایانِ سَروَر،
 سلام بر آن گریبان هاى چـاک شده،

سلام بر آن لب هاى خشکیده،
 سـلام بر آن جان هاى مُستأصل و ناچار ،
 سـلام بر آن ارواحِ (از کالبد) خارج شده ،
سلام بر آن جسـدهاى عـریان و برهـنه ،
 سـلام بر آن بدن هاى لاغر و نحیف ،
سلام بر آن خون هاى جارى ،
سلام بر آن اعضاىِ قطعه قطعه شده ،
 سلام بر آن سرهاىِ بالا رفته (بر نیزه ها)،
سلام برآن بانوانِ بیرون آمده (از خیمه ها)،
 سلام بر حجّتِ پروردگارِجهانیان،
سلام برتو (اى حسین بن على) و بر پدرانِ پاک و طاهِـرَت،
 سلام برتو و بر فرزندانِ شهیدت، سلام بر تو و بر خاندانِ یارى دهنده ات (به دین الهى)،
سلام بر تو و بر فرشتگانِ مُلازمِ آرامگاهت،
 سلام بر آن کشته مظلوم، سلام بر برادرِ مسمومش،
سلام بر على اکبر، سلام بر آن شیر خوارِ کوچـک،
 سلام بر آن بدن هاى برهـنه شده،
سلام بر آن خانواده اى که نزدیک (و همراه سَروَرشان) بودند،
 سلام بر آن به خاک افتادگان در بیابان ها،
سلام بر آن دور افتادگان از وطن ها،
سلام بر آن دفن شدگـانِ بدون کفن،
سلام بر آن سرهاى جدا شده از بدن،
 سلام بر آن حسابگر (اعمالِ خویش براى خدا) و شکیبا،
سلام بر آن مظلومِ بى یاور،
 سلام بر آن جاى گرفته در خاکِ پاک،
 سلام بر صاحـبِ آن بارگـاهِ عالى رتبه،
سلام بر آن کسى که ربّ جلیل او را پاک و مطهّر گردانید،
سلام بر آن کسى که جبرئیل به او مباهات مى نمود،
 سلام بر آن کسى که میکائیل در گهواره با او تکلّم مى نمود،
 سلام بر آن کسى که عهد و پیمانش شکسته شد،
سلام بر آن کسى که پرده حُرمَتش دریده شد،
سلام برآن کسى که خونش به ظلم ریخته شد،
سلام برآنکه با خونِ زخم هایش شست و شو داده شد،
 سلام بر آنکه از جام هاى نیزه ها جرعه نوشید،
 سلام بر آن مظلومى که خونش مباح گردید،
 سلام بر آنکه در ملأ عام سرش بریده شد،
سلام بر آنکه اهل قریه ها دفنش نمودند،
سلام بر آنکه شاهرَگش بریده شد،
سلام بر آن مدافعِ بى یاور،
سلام بر آن مَحاسنِ بخون خضاب شده،
سلام بر آن گونه خاک آلوده،
 سلام بر آن بدنِ جامه به غنیمت رفته ،
  سلام بر آن دندان هایی که با چوب خیزران زده شده ،
 سلام برآن سرِ بالاى نیزه رفته،
 سلام بر آن بدن هاى برهنه و عریانى که در بیابان ها(ىِ کربلاء) گُرگ هاى تجاوزگر به آن دندان مى آلودند،
و درندگان خونخوار بر گِردِ آن مى گشتند،
سلام برتو اى مولاى من و برفرشتـگانى که بر گِـردِ بارگاه تو پَر مى کِشند ،
 و اطرافِ تُربتـت اجتماع کرده اند،
و در آستانِ تو طواف مى کنند،
و براى زیارت تو وارد مى شوند،
 سلام برتو من به سوى تو رو آورده ام،
وبه رستگارى درپیشگاه تو امید بسته ام،
 سلام بر تو سلامِ آن کسى که به حُرمتِ تو آشناست،
 و در ولایت و دوستىِ تو مُخلص و بى ریا است ،
و به سببِ محبّت و ولاى تو به خدا تقرّب جسته،
و از دشمنانت بیزار است،
 سلام کسیکه قلبش ازمصیبت تو جریحه دار،
 و اشکش به هنگام یادتو جارى است،
سلام کسیکه دردناک وغمگین وشیفته وفروتن است،
سلام کسیکه اگر باتو در کربلاء مى بود،
 باجانش (دربرابرِ) تیزىِ شمشیرها از تو محافظت مى نمود ،
 و نیمه جانش رابه خاطر تو بدست مرگ مى سپرد،
 و دررکاب تو جهاد میکرد،
و تو را برعلیه ستمکاران یارى داده،جان وتن ومال وفرزندش رافداى تو مى نمود،
 وجانش فداى جان تو، وخانواده اش سپربلاىِ اهل بیت تومى بود،

  • منصوره صامتی

شما چه فکر می کنید؟!

منصوره صامتی |


  • منصوره صامتی

ویژه ی محرم

منصوره صامتی |

یام ؛ ایام سوگواری است . پس بهتر است راجع به  این ایام قدری با هم صحبت کنیم . 
همه می دانیم که برپایی و بزرگداشت یاد و خاطره بزرگان ، جدا از آنکه ادله عقلی دارد ، برگرفته از منن قرآن هم می باشد . بخصوص آنکه تجلیل از اهل بیت علیهم السلام باشد که مصداق "موده فی القربی" پیدا می کند .  « قل لااسئلکم علیه اجرا الا موده فی القربی » . 
علاوه بر آن مصداق "تعظیم شعائر" هم می باشد . « ومن یعظم شعائر الله..»
در سیره نبی اکرم صلوات الله علیه هم ، برپایی عزاداری و سوگواری برای درگذشتگان آمده است و تجلیل از مقام شامخ آنان هر یک به فراخور قدر و منزلت آنان .
در رابطه با سرور و سالار شهیدان حضرت ابی عبدالله بر طبق نقل های برادران اهل سنت ، پیامبر در روز ولادت ، روز سوم پس از ولادت و همچنین در روز هفتم پس از ولادت حضرت سیدالشهداء ، برای حضرتش مراسم عزا برپا نموده و اقامه عزاداری نمودند . یعنی پیش از شهادت حضرت !! 

و این نه تنها مهر تاییدی بر اقامه عزا برای حضرت ، از جانب پیامبر اکرم که مصداق مجسم این آیه قران بوده که "لاتنطق عن الهوی" می باشد ، بلکه اهمیت فوق العاده و بسیار حساس این موضوع را به صورت کاملا ویزه نشان می دهد که برای شخص دیگری این امر ، تا قبل از آن و حتی بعد از آن هم سابقه نداشته که برای شخصی ، در هنگام ولادت ، اقامه عزا نمایند . پس مسئله ، مسئله ای بسیار بسیار حساس و مهم می باشد .

به همین مناسبت در سیره امامان بعد از حضرت سیدالشهداء ، برپایی عزاداری برای سالار شهیدان حتی در خفقانی ترین شرایط دستگاه های جابر اموی و عباسی ، مرسوم و متداول بوده و نه تنها ترک نشده بلکه حضرات معصومین دستور به برپایی این مجالس می دادند و چه بسیار خوبان سعادتمندی که در این راه هم شهید شده اند .

در کلمات نورانی و بلند امام راحل عظیم الشان هم تاکید ها در برپایی این مراسم ها شده است . « ملت ما را این مجالس حفظ کرده است » ، « بی خود نبود رضا شاه ، تمام مجالس عزلاداری را غدغن کرد » ، « مجالس عزاداری را با همان شکوهی که پیش تر از این بود و بیش تر از این حفظ کنید » ، « اینها را باید حفظ کرد ، اینها شعائر مذهبی ماست » ، « ما هرچه داریم از محرم و صفر است » و .. 

پس باید به دنبال برپایی مجالس باشکوه و در شان اهل بیت با همان محوریت هدایت و رشد باشیم . هم مجالس جشن ائمه و هم مجالس عزا . چرا که در هردوی اینها رمز و رازی نهفته است که روح افزا و رشد دهنده است "سلام یوم ولد و یوم یمیت و یوم یبعث حیا" الهم اجعل محیای محیا محمد وآل محمد و ممات ، ممات محمد وآل محمد" هم ولادت مطرح هست و هم شهادت . این ها سرمایه های قیمتی دین ماست . 

لکن کالا هرچه قیمتی تر ، خطر دزدیدن و آسیب دیدنش هم بیشتر . باید آسیب زدایی کرد تا این کالا ، همچنان نفیس و قیمتی باقی بماند . 
آسیب هایی به صورت محتوایی وشکلی ، این عزاداری ها را تهدید می کند که باعث شکل گیری و موضع گیری افراد به صورت افراط و تفریط در رابطه با ان شده است . بگذریم که عده ای هم که اصلا در این رابطه نه موضعی دارند و نه نظری . با انان کاری نیست . 

عده ای به صورت افراطی بیان می کنند که بگذارید که هر کس ، هرکاری می خواهد بکند تا فقط این پرچم در اهتزاز بماند ! گویا در منطق این افراد "هدف" ، "وسیله" را توجیه می کند ! 
در مقابل عده ای به صورت تفریطی به گونه ای انتقاد می کنند که "کل عزاداری" را زیر سوال می برند ! 
بله دوستان ؛ آن افراط ، این تفریط را هم به دنبال دارد . 

اما آسیب ها : 
نخست طرح یک جانبه سیمای ملکوتی معصوم در عزاداری !
این درست است که اهل بیت دارای صبغه ملکوتی اند که از آن صبغه ، به اذن الهی علم غیب دارند . از آن صبغه به اذن الهی ولایت تکوینی دارند . عصمت دارند . این جای تردید نیست و از معتقدات محکم و حق ما شیعیان است . اما اهل بیت دارای جنبه ملکی هم هستند . "قل انما انا بشر مثلکم" . جنبه الگویی هم دارند . 
مداح در اشعار خود از جنبه ملکوتی اهل بیت می گوید و به همان هم اکتفا می کند . پس جنبه ملکی و الگویی آن چه می شود ؟! 
در حالی که ریشه "مودت به اهل بیت" که پیامبر آن را اجر زحمات خود می داند  ( پیامبری که از فرط زحمات طاقت فرسا به جهت هدایت مردم ، مخاطب "انت مذکر لست علیهم بمسیطر" قرار می گیرد ) این پیامبر مزد زحمات خود را مودت به اهل بیت معرفی می کند و فلسفه مودت به اهل هم بیت برای الگو گرفتن از آنان است . نه چیز دیگری . 

مسئله دیگر ، خواندن اشعاری که در شان اهل بیت نیست . هم از نظر محتوایی و هم از نظر سبک بیان و اجرا آنهم با آلات و ادوات موسیقیایی مانند ارگ و آنهم در دستگاه ها و ردیف و گوشه و آواز غربی ! چه معنی دارد در مراسم سرور و سالار شهیدان از موسیقی مبتذل لهوی استفاده شود ؟؟ بر وزن  آخرین ترانه های آن ور آبی بخوانند ؟؟ اینکه شعرش را عوض کنی و گاهی هم این زحمت را هم به خود ندهی و تنها ضمیر شعرش را عوض کنی ، به خیال واهی خود عزاداری نموده ای ؟؟ آنهم عزاداری ای  که قرار است تو را انسان تر بکند ؟؟ با فعل حرام ، به دنبال انجام مستحب هستی ؟؟ 

مسئله دیگر ، مسئله غلو است . حسین الهی !  زینب الهی ! .. لااله الا زهرا ! که بیان این مطالب با هر منظور و هدف و انگیزه ، کفر محض است . و جز بهانه به دست مغرضان دادن ، ثمر دیگری ندارد . 
درحالی که بیشترین مواضع را هم اهل بیت در برابر "غلو" داشته اند . مگر شما شیعه نیستید ؟؟ مگر حضرت امیر نفرمود : انی بری من الغلات کالبرائت عیسی بن مریم من النصاری . این ابراز عشق به اهل بیت نیست که آنان را در حد خدایی بالا ببریم . البته غلو در این است که ما شان خدایی برای آنان قائل باشیم والا بیان مناقب بلند اهل بیت ، غلو نیست هرچند که ما عمق آن را هم نفهمیم . 

مسئله دیگر دروغ گویی به جهت ایجاد تاثیر بر مخاطبین است . اهل بیت برای این امر ، نیاز به دروغ گفتن و انتساب مطالب کذب به آنان را ندارند اگر ما تاثیر نمی گیریم و متاثر نمی شویم ، ایراد از دل سنگ شده ماست . ایراد از گناهان ماست که بر طبق روایت قلب ما را سخت کرده و اشک دیده را از ما گرفته است . 

مسئله بسیار مهم دیگر مطرح نمودن مطالب ذلت آمیز به ساحت یری آنان است . الله اکبر ! حضرت اباعبدالله الحسین و ذلت ؟؟ .. الله اکبر ! حضرت زینب و ذلت ؟؟ .. هیهات ؛ هیهات من الذله . این از محکمات ماست که "العزه لله و للرسول و للمومنین" مصداق "عزیز" ، خود اهل بیت اند . اصلا تمام سیره اهل بیت را باید با همین یک آیه معنا کرد که العزه لله و للرسول و للمومنین . وهن اهل بیت چرا ؟؟ چه بگویم که دل ما خون است از این قضیه . 
در طرفی دیگر طرح مطالب موهن تحقیر آمیز است . من سگ اویم ! هرکس می خواد هرچی بگه ، من سگ حسینم ! من سگ زینبم ! 
براستی اهل بیت امده اند که ما سگ شویم ؛ یا آدم ؟؟ 
بحث خودزنی است . گویی شیعه نوعی مازوخیسم (خود آزاری) دارد ، قمه می زنند برخی دوستان ! به جسم خود لطمه وارد می کنند . اینها خوراک تبلیغات غرب است به والله . منطق شیعه را ، منطقی خشن و به دور از عقل معرفی می کند در دنیا .

بحث دیگر ، بحث جدایی دین از سیاست است که این مربوط به خطبا است بیشتر تا مداحان . این درست است که منبر ، نباید حزبی و جناحی باشد اما در رابطه با اصل انقلاب و نظام اسلامی نباید هم حضرات بی تفاوت باشند . 

ادامه ادارد ./

  • منصوره صامتی

اشتباه نکنید ؛ این یک ترانه لس آنجلسی نیست !! 

همه هستیم رو ، مدیون اون چشاتم .. می دونی ، از همون روز اول ، مست نگاتم ، می دونی .. من خوب می دونم آدمی بی اصل و نصبم .. بده اجازه ای خدا ، عشقمو نقاشی کنم ، خوب می شه قلب عاشقم ، نقش یه عاشق بزنم .. نقش یه مرد پهلوون ، طرح شمایل بزنم .. به روی صفحه می کشم ، پیشانی بلندشو .. آبروهای کمانی شو .. صورت آسمونی شو .. تا که به چشماش می رسم ، کشیدنش چه مشکله .. آخه چشای یار من ، سیاهه خیلی خوشگله .. کار چشاش دلبریه ، قدوبالای قشنگش ، عجب محشریه .. سیاهه چشمات جزیره ی دله .. هرکی از نسل توه ، چه خوشکله ، چه خوشکله ... !!! 

اشتباه نکنید . این یک ترانه لس آنجلسی نیست ! .. این یک مرثیه و مداحی برای سرور و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین و اصحاب و یاران باوفایشان هست !! 

« چیز دیگری که بنده در بعضی از خوانندگان جلسات مداحی اطلاع پیدا کردم ، استفاده از مدح ها و تمجیدهای بی معنا و گاهی هم مضر است فرض کنید راجب حضرت ابوالفضل علیه السلام صحبت می شود ، بنا کنند از چشم و ابرو حضرت تعریف کردن ! مثلا قربون چشات بشم ! .. مگر چشم زیبا در دنیا کم هست ؟! .. مگر ارزش ابوالفضل به چشمان زیبایش بوده ؟! .. اصلا  مگر شما چشمان حضرت ابوالفضل را دیده اید ؟! .. 
اینها سطح معارف دینی ما را پایین می آورد . سطح معارف شیعه را که در اوج اعتلا است  پایین می آورد . ضمن آنکه بهانه به دست مغرضان هم می دهد . ارزش ابوالفضل (ع) به جهاد ، فداکاری ، اخلاص ، معرفت او به امام زمانش ، صبر و استقامت و امثال اینهاست . 
اینکه قربونت بشم و خاک کف پات بشم .. مشکلی را حل نمی کند . در هر جلسه ای ، منقبتی ، خصلتی از خصال والای اهل بیت را ذکر کنید . نخوانید شعری را مگر اینکه آرمانی از آرمانهای بلند اهل بیت علیهم السلام در آن باشد . »  مقام معظم رهبری .

اندر آنجا که باطل امیر است 
اندر آنجا که حق سر به زیر است 
اندر انجا که دین و مروت 
پایمال و زبون و اسیر است 
راستی زندگی ناگوار است 
مرگ ؛ بالاترین افتخار است 
اندر آنجا که از فرط بیداد 
نیست مظلوم را تاب فریاد 
اندر آنجا که ظالم به مستی 
بر سر خلق ، می تازد آزاد 
مهر بر لب نهادن گناه است 
خاموشی بدترین اشتباه است 
این اساس مرام حسین است 
روح و رمز قیام حسین است 
یا که آزادگی یا که شهادت 
حاصلی از پیام حسین است 
شیعه او هم این سان غیور است 
تا ابد از زبونی به دور است 
شیعه و تن به بیداد دادن ؟! 
شیعه و مهر بر لب نهادن ؟! 
شیعه و خفتن و آرامیدن ؟! 
شیعه و در مذلت فتادن ؟! 
شیوه شیعه ، هرگز نه این است 
شیعه نبود هرآنکس چنین است 
شور عالم زنام حسین است 
مستی جان ، ز جام حسین است 
هرکجا نهظتی حق پسند است 
ریشه اش از قیام حسین است 
او به خون خود این سخن کرد ترسیم 
پیش ظالم نگردی تسلیم . 

مدح و مرثیه اینه برادران و خواهران عزادار حسینی ! 

  • منصوره صامتی
سایت نذری یاب کجا را نشانه رفته است/تمسخرفرهنگی محرم در یک سایت

 اکنون این پرسش مطرح می شود که آیا واقعا راه اندازی چنین وب سایتی با هزینه گزاف تنها با هدف تسهیل یافتن شام برای دیگران، راه اندازی شده است؟ سایت نذری یاب کجا را نشانه رفته است/تمسخرفرهنگی محرم در یک سایت

به گزارش «سراج24»،
دهه اول محرم و ایام تاسوعا و عاشورا، لینک‌هایی به سرعت در شبکه‌های اجتماعی جابه‌جا می‌شد و برای هرکس آن ایده تازگی داشت. لینکی که این بار یکی از علایق ایرانی‌ها در عزاداری‌ها را نشان گرفت؛ نذری‌ها، شله زرد، قیمه امام حسین (ع)، حلیم‌های صبح عاشورا و تاسوعا و قرمه‌سبزی‌های سبز و ترش مزه با سرچی کوتاه در تهران راحت‌تر قابل رویت بود و کاربر سایت می‌توانست به جست‌وجوی محل توزیع نذری در نزدیک‌ترین نقطه نزدیک به خانه‌اش بپردازد. سایتی که زود در شبکه‌های اجتماعی دست به دست شد و به گفته داود مظفری، طرح و مدیر سایت، سرعت راه‌اندازی‌اش به همان اندازه انتشار کوتاه و چند ساعته بوده. اکنون این پرسش مطرح می شود که آیا واقعا راه اندازی چنین وب سایتی با هزینه گزاف تنها با هدف تسهیل یافتن شام برای دیگران، راه اندازی شده است؟

هر از چند گاهی دشمنان اسلام و مسلمین با کمک گرفتن از مزدوران وهابی که خود را مسلمان معرفی می کنند، قصد دارند به گونه ای مذهب تشیع را مورد تمسخر قرار دهند. شاید بتوان پروژه قرآن سوزی توسط کشیش آمریکایی و توهین به ائمه اطهار علیهم السلام در فضای مجازی و صفحات اجتماعی را نمونه ای از این گونه اقدامات دانست که طی دو سال اخیر به شدت از سوی دشمن مورد پیگیری بوده است. اما می توان جدید ترین اقدام ضد اسلامی و سخیف دشمنان مکتب اهل بیت علیهم السلام را، راه اندازی وب سایتی بنام "نذری یاب" دانست .

 این وب سایت سخیف از سوی فردی بنام "داود مظفری" راه اندازی شده است. او هدف از راه اندازی این وب سایت را آسان کردن و تسهیل مسیر برای یافتن هیئت هایی که در مناسبت های مختلف "شام" می دهند، عنوان کرده است. بدون شک ایجاد چنین وب سایتی با هدف مورد تمسخر قرار دادن اعتقادات مسلمانان صورت گرفته و در واقع "مظفری" تلاش کرده با راه اندازی این سایت، جایگاه و شأن و منزلت هیئت و عزاداری برای سید و سالار شهیدان، أبا عبدالله الحسین علیه السلام را تنزل دهد و به گونه ای جلوه دهد که گویا عزاداران فقط برای شام خوردن به هیئت می روند. اکنون این پرسش مطرح می شود که آیا واقعا راه اندازی چنین وب سایتی با هزینه گزاف تنها با هدف تسهیل یافتن شام برای دیگران، راه اندازی شده است؟ گفتنی است نَذر در طول تاریخ در ادیان مختلف وجود داشته و از جایگاه مقدسی برخوردار بوده است. نذر یعنی آنکه انسان تصمیم بگیرد برای خدا کاری را انجام بدهد. آن کار که به خودی خود مستحب بوده است، بر اثر نذر واجب می‌شود.
  • منصوره صامتی

سلام و احترام

عزیزان کامنت های تایید شده را در مطلب مرتبط با خودش جستجو کنید .در صفحه ی اصلی تنها 10 کامنت آخر قابل مشاهده است. این مطلب بدان جهت اشاره شد که برخی دوستان گلایه داشتند که کامنت مناسبی درج نموده اند ولی تایید نشده است در حالی که بنده کامنت را تایید کرده بودم به هر تقدیر لطفا علاوه بر صفحه ی اصلی ،مطلب مرتبط را نیز مشاهده بفرمایید

  • منصوره صامتی
حسین راغفر در گفت‌و‌گو با تابناک نمی‌توانم جزئیات قرارداد تاسف‌بار تجاری با چینی‌ها را اعلام کنم موضوع اصلی این است که‌ از چند سال گذشته، پروژه‌های ما را چینی‌ها اجرا می‌کنند. مثلا در پروژه پل صدر در تهران که قرار‌گاه خاتم مجری آن است، بسیاری از کارگران چینی کار می‌کنند. این در حالی است که اصلی‌ترین مسأله کشور ما بیکاری است. ما برای کارگرهای چینی کار و ‌برای تولید کننده‌های روس، هندی و ترکیه‌ای کارخانه درست کردیم‌. کد خبر: ۳۵۶۰۲۰ تاریخ انتشار: ۱۴ آبان ۱۳۹۲ - ۱۹:۱۳ - 05 November 2013 نمی‌توانم جزئیات قرارداد تاسف‌بار تجاری با چینی‌ها را اعلام کنم موضوع دارایی‌های ایران در چین همچنان در رسانه‌ها مطرح است، اما متأسفانه اطلاعات پیرامون این موضوع برای شفافیت بیشتر منتشر نمی‌شود. تابناک با حسین راغفر از اقتصاددانان و منتقدان دولت گذشته به گفت‌و‌گو نشسته است که بخش اول آن را در این جا می‌خوانید. حسین راغفر، اقتصاددان ایرانی و استاد اقتصاد دانشگاه الزهرا، دانش‌آموخته دانشگاه «اسکس» است. راغفر در گذشته، مدتی دروازه‌بان تیم ملی فوتبال ایران و نیز جوان‌ترین رئیس فدراسیون فوتبال ایران بوده است. * به عنوان پرسش نخست، آقای دکتر همین طور که می‌دانید مقداری از دارایی‌های ایران در چین وجود دارد و فعلا ایران نمی‌تواند این پول‌ها را از چین به داخل وارد آورد. موضوع از چه قرار است؟ ــ بر پایه اخبار‌، قرار است چین مبالغی که در این کشور وجود دارد، به صورت خط اعتباری به ایران بازپرداخت ‌و بعد هم شرکت‌های چینی در ایران سرمایه‌گذاری کنند. موضوع اصلی این است که‌ از چند سال گذشته، پروژه‌های ما را چینی‌ها اجرا می‌کنند. مثلا در پروژه پل صدر در تهران که قرار‌گاه خاتم مجری آن است، بسیاری از کارگران چینی کار می‌کنند. این در حالی است که اصلی‌ترین مسأله کشور ما بیکاری است. ما برای کارگرهای چینی کار و ‌برای تولید کننده‌های روس، هندی و ترکیه‌ای کارخانه درست کردیم‌. سیاست‌های دولت نهم و دهم کمترین عنایتش به مسائل ملی بود. البته شاید بتوان هزاران مورد از این نمونه‌ها را آورد. پروژه‌هایی از این دست هزینه‌های هنگفتی بر کشور تحمیل کرده است؛ از جمله، هزینه‌های اقتصادی، فرهنگی، روحی و روانی‌. یک مسأله قابل تأمل و جدی است که نمی‌شود همه اتفاقات در چند سال اخیر،‌ همیشه خراب باشد. * آیا شما اطلاعاتی از جزئیات اموال ایران در کشورهای گوناگون از جمله چین دارید؟ ــ تقریبا اموال ایران در چین نزدیک سی ‌میلیارد دلار است که در حدود ۲۲ میلیارد یورو می‌شود. البته این موضوعات به همین جا ختم نمی‌شود. مثلا قراردادی میان دو کشور ایران و چین وجود دارد که رابطه تجاری ما را با آن‌ها رقم می‌زند که خیلی تأسف‌بار است. این موضوع چون توسط محافل رسمی مطرح نشده است، نمی‌توانم اعلام کنم. * شما علت این مشکلات را چه می‌دانید؟ ــ این مشکلات به علت وادادگی‌ها به بلوک شرق از جمله روس‌ها و چینی‌هاست. من فکر می‌کنم که ماهیت این کشور‌ها با امریکا فرق ندارد. آن چه ماهیت استعماری و استثماری دولت امریکا را تشکیل می‌دهد، منافع اقتصادی این کشور‌هاست و ما رفتارهای خیلی مشابه را از سوی هندی‌ها، چینی‌ها و روس‌ها در پروژه‌های متعددی دیدیم. مثلا در مورد روس‌ها می‌توان پروژه بوشهر را نام برد. روس‌ها بیش از بیست سال است که چندین برابر از هزینه این پروژه از ما پول گرفته‌اند و هنوز هم این پروژه را کامل اجرا نکرده‌اند. در مورد هندی‌ها همین امر صادق است. با این همه امتیازهای گوناگونی که به این کشور داده شده، ‌باز هم منابع زیادی از کشور ما را بلوکه کرد‌ه‌اند و به ما می‌گویند ‌با روپیه از ما خرید کنید. از این استثماری‌تر می‌شود؟ امریکا که خوی تجاوز کاری دارد، مگر غیر از این کار می‌کرده است. مگر فقط امریکا نشانهٔ استکبار است، این ماهیت قدرت در دنیاست و همه این کشور‌ها، فرصت‌هایی را که می‌تواند شکل بگیرد، ‌به نفع منافع ملی خودشان به کار می‌‌گیرند. * آقای راغفر آیا راهی جز آنچه در این چند سال رفتیم، داشتیم؟ ــ ما بیشترین درآمدهای نفتی را در دو دولت نهم و دهم داشتیم. اگر یک عقلانیت در نظام تصمیم گیری دولت می‌بود، می‌توانستیم در زمانی که رکود بزرگ جهانی و سقوط قیمت سهام شرکت‌های بزرگ در فاصله زمانی ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۰ وجود داشت، بیشترین استفاده را کنیم. ما نباید منابع را اتلاف می‌کردیم. باید از این منابع در فرصت‌های تولیدی در سایر کشورهای دنیا استفاده می‌کردیم. در آن دوران به علت کاهش شدید قیمت سهام در دنیا می‌توانستیم سهام شرکت‌های بزرگ را خریداری کنیم و امروز این سهام سرمایه کشور بود. اگر این اتفاقات افتاده بود، شاهد نبودیم که در منابع نفتی و گازی مشترک در کشورهای همجوار سرمایه‌گذاری شود و امروز آن‌ها چندین برابر از منابع مشترک استحصال کنند. شرکت‌های امریکایی و اروپایی هستند که از شرایط نابسامانی که دولت گذشته پدید ‌‌آورد به زیان منافع ملی ما استفاده می‌کنند. من در عجبم که چرا کسی در این رابطه صحبت نمی‌کند. علت این مسأله برای من قابل درک نیست. شاید جهت‌گیری‌های سیاسی، علت چشم فروبستن بر این خطا‌های بزرگی است که در دولت قبل شکل گرفت. * ‌با توجه به شرایط تحریمی، ایران نمی‌تواند مبادله پولی داشته باشد. به نظر شما‌ چگونه می‌شود، پول ملت ایران را به کشور برگرداند؟ ــ نکته مهم این است که ما همیشه به علت شکل‌گیری این وضع نابسامان نمی‌پردازیم و به اینکه چه راه کارهایی هست، می‌پردازیم. آن موقع که این اتفاقات می‌افتاد، خیلی‌ها گفتند که این منابع کشور را به سادگی تلف نکنید. این همه کالای بنجل چینی وارد نکنید. اینقدر وابستگی ایجاد نکنید. ولی متأسفانه گوش شنوایی نیست. امروز می‌پرسند باید برای این بحران پدید آمده‌ چه کار کرد‌؟ به نظر من دولت قبل باید پاسخگوی مشکلاتی باشد که برای کشور به وجود آورده‌اند. کشورهای مرتبط با ما با آگاهی از مشکلات کشورمان این مسائل را ایجاد می‌کنند. آن‌ها می‌دانند که ما با محدودیت جدی منابع مالی روبه‌رو هستیم. در چنین شرایطی، تنها چیزی که می‌تواند اولاً باعث رفع تحریم‌ها و دوما می‌تواند منابع ما را آزاد کند یک کلمه است؛ بازگشت اعتماد عمومی و ملی به دولت. این امر امکان پذیر نیست مگر اینکه ما فرصت‌ها ی لازم را برای حضور بخش خصوصی و بازسازی اعتماد مردم فراهم کنیم. متأسفانه همین الان ما نشانه‌هایی که می‌بینیم بسیار متناقض است. * چه اقداماتی برای بازگشت اعتماد وجود دارد؟ ــ باید دید چه الزامات و نیازهایی برای بازگرداندن اعتماد وجود دارد. بیشتر این جوان‌هایی که فارغ التحصیل می‌شوند یا آرزو دارند که از کشور خارج شوند یا از کشور خارج شده‌اند. این امور را باید بازسازی کرد. جوان‌ها باید به آینده کشور امیدوار باشند و خودشان را سهیم بدانند. این موضوع باعث می‌شود که مردم یکپارچه پشت دولت بایستند. ما این تجربه را قبلا در زمان جنگ داشتیم. در آن دوران وضع کشور بسیار بد‌تر بود. ما با شرایط تحریم جنگ، کمبود درآمد‌ها روبه‌رو بودیم. ما در آن دوران، شش میلیارد پول درآمد داشتیم. در آن زمان دولت سه میلیارد برای اداره جنگ و کشور مصرف و سه میلیارد بقیه را هزینهٔ یارانهٔ کالاهای اساسی مردم می‌کرد. مادامی که مردم پشت دولت هستند، فشارهای غربی نمی‌تواند کاری کند. در چنین فضایی است که می‌تواند ادعا شود، اعتماد بخش خصوصی بازمی‌گردد. دولت قبلی اعتماد بخش خصوصی را از بین برده است. نظام بانکی و مالی ما تبدیل به یک غده سرطانی برا‌ی سیستم تولید شده است. سود ۶۰ و ۷۰ درصدی که آن‌ها به دست می‌آورند، تبدیل به سرمایه نمی‌شود. در چنین شرایطی تولید هم اصلا شکل نمی‌گیرد؛ بنابراین تولید کننده، سرمایه‌گذار وارد نمی‌شود. افراد وارد فعالیت‌های سفته بازی و دلالی می‌شوند. بنابراین اشتغال‌ و امیدی برای آینده در میان جوانان و خانواده شکل نمی‌گیرد. پس بسیار روشن است که باید چه کار کرد. * دولت جدید چه کاری انجام داده است؟ ــ دولت ‌با تعلل بسیاری پیش می‌رود. البته خیلی موانع بزرگی هم جلوی پای دولت است. مثلا ما در این سی سال گذشته، همواره با امریکا رابطه داشتیم، از جمله از امریکا کالا با پنج یا شش برابر قیمت خرید کرده‌ایم. این موضوع به این معناست که ‌با امریکا مرتبط بوده‌ایم اما این رابطه بسیار پرهزینه بوده است. امروزه می‌بینیم امروز چینی‌ها، روس‌ها و به تازگی هندی‌ها تلاش برای ایجاد ظالمانه‌ترین روابط با ایران دارند. بخش دوم و پایانی این مصاحبه در روزهای آتی منتشر می‌شود به پیشنهاد جناب امیر
  • منصوره صامتی