منصوره صامتی

کارشناس فرهنگی

منصوره صامتی

کارشناس فرهنگی

منصوره صامتی

رویای 1400 ساله ی مسلمانان جهان در حکومت اسلامی ایران به تحقق پیوسته و امروز این ظرفیت عظیم فرصتی تکرار نشدنی است. معتقدم که انسان به ضرورت ماهیت الهی و اندیشه ی خویش یک رسانه است وامروز در عصر رسانه ضروریست تا دغدغه های فرهنگی ،اجتماعی و سیاسی مان را باهم شریک شویم، باشد که در مسیر زمان به جامعه ی مهدوی نزدیک شویم."زندگی بهتر حق مسلم ماست!"

و همچنان که رهسپار آینده ایم بیندیشیم که :

ما ازین قرن نخواهیم گذشت
ما ازین قرن نخواهیم گریخت
با قطاری که دگران ساخته اند
هیچ پروازی نیست برساند ما را به قطار دوران
و به قرن دگران
مگر انگیزه و عشق ،
مگر اندیشه و علم ،
مگر آیینه و صلح
و تقلا و تلاش
بخت از آن کسی خواهد بود که مناجات کند با کارش
و در اندیشه ی یک مساله خوابش ببرد
و کتابش را بگذارد زیر سرش و ببیند در خواب حل یک مساله را
باز با شادی در گیری یک مساله بیدار شود ...

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات

گریه ی حضرت زهرا سلام الله علیها موجب آزار مردم می شد ؟

آیا شنیدن صدای نامحرم و آزار همسایه ها اشکال شرعی ندارد ؟

1400 سال است برادران شیطان دروغ می بافند و شبهه افکنی می کنند  تا  ظاهر پلیدشان را در لفافه ای از دلسوزی برای اسلام و اهل بیت علیهم السلام به ویژه دردانه ی رسول اکرم صلوات الله علیه ، پنهان کنند  و بر ماست که در هرفرصتی به حد توان برخی شبهات را پاسخ دهیم .

 و اما در پاسخ آنهایی که بی توجه و مطالعه شبهه افکنی مزورانه را می پذیرند باید گفت :

اول :گر نگران «شرعیات» هستند، باید بدانند که شخصیتی چون حضرت فاطمة‌الزهزاء علیها‌السلام که در میان تمامی زنان خلق شده در گذشته و حال و آینده «سیدة النساء» است، طبق آیه‌ی کریمه‌ی قرآن مجید «اهل بیت» است و از هر گونه نقص و عیب مبری بوده و از معصومین است، طبق فرمایشات مکرر پیامبر اکرم (ص) کوثر است، طبق فرمایش ائمه‌ی اطهار (ع)، «حجة الله علی الحجج – یعنی حجت خدا بر ائمه» است و ...، لابد بیش از آنها احکام شرعی را می‌دانسته و عمل می‌نموده است.

دوم:

اگر نگران شنیده شدن صدا توسط نامحرم هستند، بدانند که مطلق شنیده‌ شدن صدای زن توسط مرد نامحرم هیچ اشکالی ندارد، بلکه صدا نازک کردن و تحریک اشکال دارد. مضاف بر این که گریه در سوگ عزیز مستحب هم هست و استحباب بیشتر این است که دیگران بروند او را تسلی بدهند، نه این که ظلم روی ظلم کنند.«از دیدگاه شیعه گریه کردن در غم از دست دادن شخص مؤمن مستحب است به ویژه در مواردی که غم جانکاهی بربازماندگان وارد شده و گریه در تخفیف آن غم و اندوه موثرباشد. (تحریرالوسیله امام خمینی ج1ص83)

سوم: اگر نگران آزار و اذیت مردم هستند نیز باید توجه داشته باشند که آزار و اذیت کنار زدن خلیفة‌الله، جایگزینی حکومتی به غیر از آن چه خداوند متعال فرموده است، غصب اموال، تحریف دین و ...، مضروب نمودن حضرت فاطمه (ع)، سوزاندن در خانه‌اش و در نهایت شهید ساختن ایشان و دیگر ائمه‌ی اطهار (ع)، مظالم بسیار بزرگ‌تری است تا صدای گریه‌ی مظلوم.مگر می‌شود امروز به زنان بحرین، لیبی، غزه، لبنان، فلسطین و ... گفت: ما بر سر شما بمب می‌ریزیم، همسران و کودکان شما را قطعه‌قطعه می‌کنیم، خانه‌هایتان را بر سرتان خراب می کنیم، حقوق ابتدایی شما را سلب می‌کنیم و هر ظلمی که از دستمان بر می‌آید روا می‌داریم، اما مبادا شما گریه کنید و یا احیاناً صدای گریه‌ی شما را نامحرم بشنود. این شرعاً جای اشکال است؟! آن موقع هم همین‌طور بوده است.

چهارم:اما، اصل قضیه این نیست که مثلاً صدای ایشان آن قدر بلند بود که در شهر مدینه می‌پیچید و اهالی شهر را آزرده می‌کرد. آخر چه کسی می‌تواند چنین فریادی داشته باشد؟

بلکه معترضین از دو قشر بودند. قشر اول مردم عادی و عوامی که دلشان برای گریه‌های شبانه روزی حضرت زهرای اطهر (ع) می‌سوخت. لذا توصیه می‌کردند که کمتر گریه کند. مثل ما که به داغدار می‌گوییم: کمتر گریه کن. اینطوری صدمه می‌بینی.

« اینکه حضرت فاطمه(ع) در فراق پدرش گریه می‏کرد درست است و در روایات متعددی این مطلب آمده است و در بعضی از این روایات آمده است که همسایگان از گریه‏های فاطمه(ع) بی تاب شده بودند و به خدمت امیرالمؤمنین رسیدند و عرض داشتند سلام ما را به فاطمه برسان و بگو یا شب گریه کن و روز آرام بگیر و یا روزها گریه کن و شب استراحت کن و... (بحارالانوار، جلد 43، ص 36 و 35)

اما قشر دوم، سیاسیون مخالف، یعنی اصحاب سقیفه، عوامل و طرفداران آنها بودند. آنها در روز دست کم سه نوبت به مسجد (خانه‌ی پیامبر اکرم – ص) می‌آمدند و مردم گروه گروه به زیارت قبر پیامبر (ص) می‌آمدند. خانه‌ی حضرت علی و فاطمه (ع) نیز همانجا بود و آنها شاهد بودند که فاطمه سوگ و گریه‌ای مدام و شبانه روزی بر سر قبر پدر و یا حتی در خانه‌اش دارد.

این حزن و گریه و اندوه و سوگ، برای کسانی که می‌خواستند به محض رحلت حضرت رسول اکرم (ص)، قائله اسلام، پیامبر و خانواده‌اش به پایان بسیار گران تمام می‌شد. چرا که موجب توجه، هوشیاری و تأثر اذهان عمومی می‌گردید. و گرنه هنوز مدتی از رحلت نگذشته بود و جای داشت که خود نیز حرص حکومت را رها می کردند و می‌آمدند ضمن تسلی بر بازمانده، بر قبر ایشان می‌نشستند و گریه می‌کردند. لذا با این گریه و عزاداری مخالف بودند، هم چنان چه امروز با عزاداری و گریه و سوگواری شیعیان بر مصیبت‌های عاشورا مخالف هستند. چرا که این گریه‌ها، هوشیاری و حرکت ایجاد می‌کند و این به ضرر آنهاست.

حضرت امام خمینی (ره) در موضوع گریه در سوگ اهل عصمت (ع) و به ویژه امام حسین (ع) بیانات و رهنمودهای بسیاری گویایی دارند که در ذیل دو فراز از آنها اشاره می شود:«بچه‌ها و جوان‌های ما خیال نکنند که مساله، مساله‌ی ملت گریه است، این را دیگران القا کردند به شماها که بگوئید ملت گریه. آنها از همین گریه ها می ترسند برای اینکه گریه‌ای است که گریه بر مظلوم است...اینهایی که تزریق می کنند به شما ملت گریه، ملت گریه، اینها خیانت می کنند. بزرگ‌هایشان و ارباب هایشان از این گریه‌ها می ترسند» -  30/7/58

«این مظاهر و مشائر و اموری که در اسلام در آن سفارش شده باید فکر کنید که اینها یک مساله  سطحی نبوده است که می خواستند جمع بشوند و گریه کنند، خیر. ما ملت گریه سیاسی هستیم، ما ملتی هستیم که با همین اشک ها سیل جریان می دهیم و خرد می کنیم سدهایی را که در مقابل اسلام ایستاده است.» صحیفه نورج13 ص156

  • منصوره صامتی

وقتی میخواهند برای من و تو جوک بگویند،می گویند یک روز ” غضنفر ” !

در صورتی غضنفر یعنی ” شیر ، مرد با صلابت و قوی ” …و از قضا یکی از القاب حضرت علی علیه السلام است

.وقتی یک چیز از مــُــد افتاده به آن می گویند ” جــواد ” !و جواد به معنای ” بخشنده و سخاوتمند ” است …و از قضا از القاب امام محمد تقی علیه السلام است

.از اسم ” بتول ” برای مسخره کردن استفاده میکنند !در صورتی که بتول یعنی پارسا و پاکدامن …که به صورت خیلی اتفاقی از القاب حضرت زهرا (س)و حضرت مریم (ع) هم هست.

در فیلم ها نام های تقی و نقی را به هزل می آورند !و تقی یعنی با تقوا و پرهیزگار و نقی به معنای پاک و پاکیزه است …و اتفاقا از القاب امام جواد (ع) و امام هادی (ع) …

وقتی میخواهند بانوان نیروی انتظامی را مسخره کنند میگویند ” فاطی کماندو ” !چه جالب !!

و یا به جای نام مبارک حضرت ابوالفضل العباس (ع) میگویند ابرفرض !

اتفاقا وقتی میخواهند بگویند فلانی خودش رابه آن راه زده میگویند :خودش را زده به کوچه علی چپ !

خدالعنت کند دشمنان اهل بیت را با این جمله اهانت بار که میگویند :این حرف ها برای فاطی تنبان نمی شود !

حال این ما شیعیان و این ارادت ما به اهل بیت علیهم السلام !در مبارزه با این فرهنگ غلط سهیم باشیم …نگذاریم در طنزها و جوک هایشان از اسامی مقدس ائمه هدی علیهم السلام استفاده کنند.

  • منصوره صامتی

تمام شهر گویا رفته در خواب 
نمی یابید حتی یک دل ناب 

در آن تاریکی ظلم و جهالت 

بگو جرمت چه بود بانوی مهتاب


بگو که روضه ات داغ مدیدی ست

مودت را چنین شکل جدیدی ست


مزار مخفی تو با دلم گفت

ولایت یاوری جرم شدیدی ست


 هر آنجا صحبت از احساس کردند

همیشه یادی از عباس کردند


نبودی فاطمیه تا ببینی

که نیلی رنگ روی یاس کردند


نبودی فاطمیه خون به پا شد

علی تنها ترین مرد خدا شد


فقط یک یاور پهلو شکسته

ولایت داشت و کرب و بلا شد

 

  • منصوره صامتی

امروز همان روزی است که امام حسین علیه السلام در ابتدای دعای عرفه  خداوند را به جهت خلقتش می ستاید

"خداوندا ! مرا از روی مهر در زمان پیشوایان کفر که پیمانت را شکستند و فرستادگانت را تکذیب کردند به جهان نیاوردی

و مرا در زمانی به دنیا آوردی که اسباب هدایتم فراهم است و مرا در آن نشو و نما دادی "

دوازدهمین روز بهار روز جمهوری اسلامی ایران مبارک باد 

  • منصوره صامتی

بی شرمی گوگل !

منصوره صامتی |

کمتر از 1 دقیقه وقت بگذار 

به این آدرس مراجعه کن و به خلیج همیشگی فارس رای بده 

 گوگل با کمال بی شرمی عربی یا فارسی بودن خلج فارس رو به رای گذاشته 

متاسفانه این بار در بی خبری من و شما  سهم دوستداران خلیج فارس 48 درصد شده ! 

فرصت رابر

ای  پاس داشت شرافت سرزمین پارس غنیمت بدان .

Http:/persianorarabiangulf.com/index.php

  • منصوره صامتی

اقتصاد و فرهنگ

منصوره صامتی |

فرهنگ از اقتصاد هم مهم تر است .

چرا که فرهنگ همچون هوایی است که در آن تنفس می کنیم

اگر این هوا تمییز باشد آثاری دارد و اگر کثیف باشد آثار دیگری دارد.

چرا رهبری عزیز در  ساعت های نخستین سال 1393  مخاطب را به اهمیت فرهنگ توجه می دهند؟


 نکته ی بدیع و ویژه ی کلام ایشان تعبیری است که از فرهنگ به میان می آورند و آن را به مثابه هوا برای تنفس می دانند.

...


  • منصوره صامتی

معاون سیما جناب دارابی در مصاحبه های پیش از ایام عید تاکید کردند:

"برنامه های نوروز 93 بر اساس اصول سبک زندگی اسلامی تولید شده است."


حال در روزهای پایانی تعطیلات عید خوب است بیندیشیم

از سبک زندگی تصویر شده در سیمای جمهوری اسلامی ایران چه آموخته ایم؟

_نسبت سبک زندگی برنامه های نوروزی با ایام فاطمیه چه بوده است؟

_نسبت سبک زندگی اسلامی با برنامه های سال تحویل چه بوده است؟

_نسبت سبک زندگی اسلامی با سربالهای نوروزی چیست؟

_نسبت سبک زندگی اسلامی باتبلیغات ایام عید سیما چیست؟

_صدا و سیما (دانشگاه ملی) با هزینه های میلیاردی از بیت المال چه قالبی از سبک زندگی اسلامی را به زندگی شما منتقل کرده است؟



  • منصوره صامتی

چرا که نه !

منصوره صامتی |

مهناز افشار هنرپیشه مشهور ایران با محمد امین رامین فرزند محمد علی رامین معاون مطبوعاتی دولت احمدی نژاد ازدواج کرده است .شنیده ها حاکی از این است که مهناز افشار بازیگر پرکار و مشهور کشورمان با محمد امین رامین پسر معاون مطبوعاتی ریاست جمهوری ازدواج کرده است.البته قابل ذکر است این خبر در حالی منتشر شده که مهناز افشار این خبر را تکذیب نکرده است. اگر اخبار جدیدی از تایید یا تکذیب این خبر به دستمان برسد ان را در اختیار کاربران قرار خواهیم داد.

بیوگرافی محمد امین رامین


در زیر گزیده هایی از مصاحبه خبرگزاری برنا را با محمد امین رامین فرزند محمد علی رامین میتوانید ملاحظه فرمایید.  محمدامین در این مصاحبه به نکاتی در مورد خودش و زندگیشان اشاره کرده است که خواندن آنها خالی از لطف نیست

محمدعلی رامین در سال ۱۳۳۲ در خانواده ای مذهبی در دزفول متولد شد و در جوانی به کشور آلمان عزیمت نمود و قریب به بیست سال را در آنجا مشغول تحصیل و فعالیت های فرهنگی بود و به دلایلی کشور آلمان با حضور وی در این کشور مخالفت نمود و پس از آن وی به ایران آمد و در آبان ماه سال ۱۳۸۸ طی حکمی از سوی سید محمد حسینی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان معاون مطبوعاتی این وزارتخانه منصوب شد.

محمد امین رامین ،

متولد سال ۱۳۶۶، دانشجوی رشته علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی است و دوران کودکی را به همراه خانواده اش به علت موقعیت شغلی و درسی پدرش در آلمان زندگی کرده و پس از آن ساکن تهران شده است.خودتان را معرفی کنید؟محمد امین رامین متولد سال ۱۳۶۶.نسل دومی هستی یا سومی؟احتمالا نسل سومی.تا به حال از نسل دوم صحبت شده؟خیلی نه، یا ما خوب نفهمیدیم یا خوب تعریف نشده است.دانشجو هستی؟بله دانشگاه علامه، ترم ششم، سال سوم

بیوگرافی مهناز افشار

 در ۲۱ خرداد ۱۳۵۶ در تهران به دنیا آمد و متولد سال مار است.مهناز افشار در کودکی خیلی شیطنت می کرد و همیشه دوست داشت بوفه دار مدرسه باشد، یک بار بخاطر شیطنت های فراوانش دو روز از مدرسه اخراج شد، عاشق آتاری مخصوصا بازی دزد و پلیس بود و … به تماشای کارتون علاقه فراوانی داشت و از سیندرلا، صدویک سگ خالدار، پلنگ صورتی، مورچه و مورچه خوار، سند باد، باربا پاپا، بامزی، هاچ زنبور عسل، خانواده دکتر ارنست و جودی ابوت بعنوان کارتونهای دوست داشتنی کودکی اش یاد میکند.رشته تحصیلی مهناز افشار در دبیرستان علوم تجربی بود و برای ادامه تحصیل بمدت چهار سال در یک موسسه غیر انتفاعی به تحصیل در رشته تدوین پرداخت.بازیگری مهناز افشار از تلویزیون و با مجموعه تلویزیونی (عشق گمشده) در سال ۱۳۷۶ آغاز شد.

  • منصوره صامتی

برق پشت آمپر جریان داشت ولی عقربه ها حرکت نمی کردند ، برای چهارمین بار استارت زدم علایم حیاتی خودرو در شرایط هشداربود .  چیزی نیست حتما از باطریه  شاید مثل دفعه ی پیش سر باطری شل شده ، دستگیره ی کاپوت رو کشیدم و کاپت رو زدم بالا . با آرامش،  باطری را نگاه کردم هر دو سر باطری رو چک کردم.

نه ، هر دو سر باطری محکم سر جاش بود پس چرا ماشین روشن نمیشه ؟ ! 

نمی خواستم همین اول سالی فکر بد به دلم راه بدم گفتم حتما باطری ضعیف شده باید باطری به باطری بشه 

منطقی بود که با امداد خودرو تماس بگیرم .تماس گرفتم  آنطرف گوشی یک صدای مودب سلام کرد وقتی مشکل رو توضیح دادم شماره شاسی و مدل ماشین رو پرسید تاکید کرد که بین یک ربع تا چهل و پنج دقیقه همکاران ما در محل شما هستند . 

غرق در تفکر که دیگه ماشین داشتنم گرفتاریه هر روز خرج داره همین یک ماه پیش بود که 815000 تومان هزینه ی  صفحه کلاج و خرده ریزش شد ... که خانواده ی محترم در حال خداحافظی از میزبانان گرامی  عزم خروج داشتند با چهره ی متفکر یک شهروند پایتخت نشین روبرو شدند!

چی شده ؟ 

ماشین روشن نمیشه با امداد خودرو تماس گرفتم که بیاد شما برید بالا شاید طول بکشه .مردان بزرگوار ایستادند و خانم های نارنج و ترنج تشریف بردند بالا 

ما هم مشغول گفتگو تا امداد خودرو بیاد . ..

 
 حدود 15 دقیقه بعد مامور امداد خودرو آمد این وقت شناسی جای تشکر داشت .
 پشت فرمون نشست و استارت زد ودر حالی که از ماشین  پیاده می شد تا کاپوت ماشین رو بالا بزنه 

گفت :خانم خبر بدی براتون دارم کاپوت و زد بالا سری تکون دادو گفت بلللله  کامپیوتر ماشینتونو بردن
هاج و واج ، دهنم باز مونده بود و چند ثانیه بی حرکت چیزی رو که می دیدم باور نمی کردم 
عزیزان میزبان گفتن خوب براش محافظ کامپیوتر جوش می دادین  و منم در یک سکوت متفکرانه 
به لاشه ی صفحه ی محافظ کامپیوتر نگاه می کردم که 2 سال پیش رو ماشین جوش داده بودم . حالا دزد محترم و پنجه طلا چطور با آرامش و مهارت هر چه بیشتر بازش کرده اون رو کنار زده و نازنین کامپیوتر 206 باز کرده و د بدو که رفتی...! 
پرسیدم حالا چند هست ؟ 
فامیل های عزیز یکصدا فرمودند 2 میلیون 
چی ؟ 2میلیون  تومن ؟ به خاک سیاه بشینی الهی دزد ! 
همسایه ی د یوار به دیوار فامیل نزدیک در حال پارک کردن ماشین بود رو به فامیل ما که چی شده ؟
گفت کامپیوتر ماشین مهمونای ما رو باز کردن و بردن .
پیرمرد سری تکون داد و همینطور که با زبون لبشو خیس می کرد گفت پریشبم کوچه بالایی 3 تا کامپیوترو 2 تا 
 ضبط ماشین بردن ! 
فامیل نزدیک گفت خوبه کیوسک  کلانتری همین بالاست و سری تکون داد بقیه هم هر کدوم ی جمله ی گرانبها یی در وصف امنیت پایتخت و تلاش شبانه روزی نیروی انتظامی جان برکف  فرمودند ! 
مامور امداد خودرو گفت خانم خدا رو شکر کنید که دزده وقت کافی داشته سیم ها رو نبریده سوکت ها سرجاشه و الا 2 میلیون هزینش می شد 
گفتم : الان چقدر میشه؟
گفت: نوش که پیدا نمیشه باید ببرید نمایندگی براش کد تعریف کنن ، حدود یک میلیون تومن . 
گفتم :پس نقش این محافظ کامپیوتر چی بوده ؟ 
گفت :ای بابا خانم دزدا انقدر حرفه ای شدن! تعداد پلیسام که کافی نیست. برای باز کردن محافظ کامپیوتر یک ساعت و نیم وقت لازمه!
گفتم :پس دزد گیر ماشین چی ؟ 
کابل زیر کاپوت و نشون داد و گفت آروم اینو می کشن کاپوت باز میشه ، دزدگیرو از کار میندازن بعدم باطری و کامپیوترو باز می کنن ...
خبر مرگتو بیارن الهی دزد ! 
شب عیدی این چه نونی بود گذاشتی تو دومن ما لامصب ! 
پرسیدم کلانتری نزدیک کجاست ؟ 
فامیل نزدیک گفت :تا کلانتری 128، 7 دقیقه با ماشین راهه! 
لب گزیدمو گفتم راست میگین ! این دیگه چه وضعیه ؟ 
ابیاتی از شاعر فقید و گمنام به خاطرم اومد 
شبا که ما میخابیم آقا پلیسه بیداره     ما خواب خوش می بینیم  اون دنباله شکاره ...
نمی دونم شاید پلیسای این محل خواب بودن که دزد محترم این بلا رو سر ماشین آورده و کسی هم خبر دار نشده ! 
مامور امداد خودرو داشت می رفت 8500 تومن گرفت و گفت به 110 زنگ بزنید اطلاع بدید .
گوشی همراه و برداشتم که تماس بگیرم شماره اشغال بود .

برای بار سوم خانمی گوشی رو برداشت آدرس دادم گفتم لطفا بفرمایید سریع تر تشریف بیارن .گفت حتما ، پیج کردم   زود میان  در دسترس باشید .
ما و فامیل های نزدیک همونجا ایستادیم و  به ادامه ی بحث امنیت اجتماعی پرداختیم و نمی دونم چرا ی دفعه در مورد گرونی و بلاتکلیفی بازارو اهالی کلید و ... بحث بالا گرفت حالا اون وسط یکی می پرسید حالا راستشو بگید به کی رای دادید ؟! 
ای بابا چرا  مامور 110 نمیاد ؟! 
دختر بابا اومد  و برای ناهار لیست خرید آورد . نمی خواستیم ناهار بمونیم از ما انکارو از اونا اصرار ...
ای بابا ! چرا این مامور محترم نمیاد ؟! 
کمر درد گرفته بودم  رفتیم بالا  مایه ی خجالت مجبور شدیم ناهارم بمونیم نمی دونستیم خجالت بخوریم یا ناهار 
ای بابا ! چرا این مامور محترم نیروی انتظامی خدوم نمی یاد؟!
تکرار سریالهای دیشبم شروع شد ! 
ای بابا !  نکنه این مامور بنده خدا طوریش شده ؟ چرا نمیاد ؟ ! 
مادر عزیز تر از جان که سمبل صبوری هستند هم نگران شدند 
منصوره جان ! نیومدن ؟ 
نه قربونت برم ،رو به فامیل نزدیک گفتم احتمالا ما شام هم اینجاییم . خدا بگم چه کار کنه این محسن تنابنده رو ...
قدمتون رو چشم .میان ناراحت نباشین 
آیفون زنگ خورد مامور 110 بود جالب بود تا فامیل نزدیک رو به ما گفت مامور اومد همه از ته دل صلوات فرستادن  اللهم صل علی محمد و آل محمد ...ساعت و نگاه کردم 
واقعا که زحمت کشیدن ! 3 ساعت و 40 دقیقه گذشته ! 
فامیل نزدیک گفت پدر بیامرز ما نزدیک 2 تماس گرفتیم الان پنجه ؟ 
مرد جوان که صورتش کاملا آفتاب سوخته بود گفت ماموریت بودیم چی شده ؟ 
آقا دیشب مهمونامون رو نگهداشتیم حالا اینطور شده ! 
ای وای راست میگه ها من دیشب این همه گفتم ما میریم خونه ولی امان از این سریال پایتخت و محسن تنابنده ، آقا محسن آقا مهران حالا شما می یاید جواب بدید ؟، 
ماشینم کامپیوتر نداره انقدر سریال و دیر پخش می کنید تازه بعدش این خانمهای محترم میخان بشینن راجع به سریال حرف بزنن فکرشو کردید میشه ساعت چند ؟ 
هیچی دیگه ما گفتیم ابنجا پایتخته آقا پلیسه بیداره ، خوابیدیم اینم نتیجش! 
آقای الف من ی پرسش از شما دارم چرا این خیابونا گشت نداره همسایه می گفت پریشبم دزدی شده چرا فکری نکردید ؟ این دزد محترم انقدر وقت داشته کامپیوترو از سوکت باز کرده ، محافظو باز کرده امدادخورویی می گفت یک ساعت و نیم وقت میخاد پس شما کجا یید آقا ؟ ! 
مرد جوان سفید رو از ماشین پیاده شد و گفت خانم مگه ما چقدر حقوق میگیریم که شما توقع دارید ما با دزدا در گیر بشیم همین چند وقت پیش همکارمون و با چاقو زدن ...
آهان پس اینجوریه ! آقا شما که دیدی حقوقت کمه نباید مامور می شدی ؟ ما به نیروی انتظامی اطمینان داریم که شب راحت میخابیم شما که اینجور می گید وای به حال بقیه ، اینجا پایتخته وضعیتش اینه ...
مامور الف گفت :نه منظورش این نبود حاج خانم !
برگه گزارش و آورد تا بنویسه.
جای خالی کامپیوتر و که دید گفت دزده پدرو مادر دار بوده سیم و نبریده 
گفتم یعنی دزد بی پدرو مادرم داریم ؟! گفت بله 
پس این یکی شیر مادرش حلال بوده ! بنده خدا دزده با پدرو مادر زحمت افتادن ! 
فامیل نزدیک پرسید به لحاظ قانونی روزی چند بار گشت میاد تو این خیابونا من که تو این چند سال کم دیدم 
مامور الف گفت به گشت نیست آقا . اگه من بگم 25 روز پیش کامپیوتر ماشین خودمو بردن چی ! 
چی کامپیوتر ماشین خودتونم بردن ؟! 
بله . هفت روز اسیر بودم  حقوق یک ماه و یک جا دادم کامپیوتر ماشین دست دوم گرفتم کی گفته یکساعت و نیم ،کار ده دقیقه است دزدا رو  پژو 206 کار کردن نقطه ضعفشو پیدا کردن من فقط 2 ساعت ماشینم جلو چشمم نبود
به به ! وای به روزی که...
چقدربابتش دادید ؟یک و دویست . 
گفتم آقا به نظرتون با این وضعیت میشه کار فرهنگی انجام داد ؟ 
نمی دونم چرا سوال به این سختی رو ازین بنده خدا پرسیدم که دزد بهش زده ؟ 
غصه ی کی رو بخوریم حالا ؟!
ماموری که اومده حق ما رو بگیره خودش مالباخته است ! 
به خاطر آوردم پارسال دزدهای محترم در تهران منزل معاون سیاسی امنیتی یکی از استان ها رو خالی کردند! اونم با در ضد سرقت و دوربین و ...! طلا و جواهرو لب تاپ و خلاصه دزدهای قمه به دست 3 طبقه رو جارو کرده بودن .تازه خدا رو شکر می کردن که خونه نبودن که اگربودن کشته می شدن ! 
خدایا مصبت و شکر لطف داری به خدا شرمنده کردی منو 
مامو رالف ادامه داد  قبول دارم تا  امنیت نباشه نمیشه کار فرهنگی انجام داد ...با هزار بدبختی شماره چند تا واسطه رو گرفتیم قول گرفتن که لوشون ندیم با پرادو برای ما کامپیوتر آوردن و پول و گرفتن. اینا ی باندن . 
پارسال کامپیوتر 250 هزار تومن بود قیمت ماشین که بالا رفت کامپیوتر شد 1200000تومن دزد به جای ضبط و لاستیک و جک و ... خودشو به زحمت نمیندازه کامپیوترو می بره 
خوب آقای الف تکلیف ما مردم چیه ؟ 
خانم نباید فقط از نیروی انتظامی توقع داشته باشید حداقل 20 سازمان باید کمک کنن ولی کاری نمی کنن فقط از ما توقع دارین 
اگر بعضی مسایل و بگم شب خوابتون نمی بره ما دزد و می گیریم سه ماهه دیگه با تجربه ی بیشتر آزاد میشه 
گفتم یعنی دزد محله ها رو نمی شناسید ؟ 
گفت ببینید دزد این محله میره ی محل دیگه نمیاد تو محل خودش . محافظ کامپیوتر هم تاخیر اندازه والا راه چاره نیست . 
چند سال پیش در آلمان مارک خاصی از ماشین گرون شد و دزدها آیینه ی ماشین ها رو باز می کردن و کمپانی خودرو که داشت ضرر می دادانقدر آیینه ی ماشن تولید کرد که قیمت آیینه ارزون شد و برای دزد صرف نداشت و یک بحران حل شد .
یعنی  الان ما باید از تولید کنندگان خودرو توقع داشته باشیم فکری به حال ما مستضعفین مورد ظلم واقع شده کنند 
فامیل نزدیک از مامور الف چند تا آدرس گرفت برای تهیه کامپیوتر دست دوم  
مامور الف در حال کامل کردن گزارش گفت باید برید مکانیکی یک شلنگ زیر کاپوت نصب می کنن که دیگه به این راحتی کاپوت ماشین باز نمیشه 
محافظ های جدید رو جوش می دن بدون پیچ که سخت تر باز میشه ولی چاره کار پارکینگه 
این نقطه ضعف پژو 206 اگر خودم می دونستم دو ماه پیش نمی خریدم الان چشم از ماشینم بر نمی دارم 
من و فامیل های نزدیک و بقیه مبهوت به هم نگاه می کردیم 
مامور سفید رو که می گفت حقوقش کمه روی حرف زدن نداشت رفت سوار ماشین شد 
مامور الف وقتی که می رفت سوار بشه گفت بد نیست آگاهی بیستم ی سری بزنید شاید فرجی بشه 

  • منصوره صامتی

اردلان عزیز! 

 تلاش ارزشمند شما در تالیف تنها اثر تحلیلی و کیفی در زمینه ی سرمایه گذاری در شرایط عدم اطمینان ستودنی است .

خرسندیم که حاصل تلاش شما و اساتید ارجمند ازین پس در دانشگاه های کشور تدریس خواهد شد .

باشد که جامعه ی دانشگاهی  و علاقمند به علوم روز بیش ازین از حضور گرانمایه ی جوانان فرهیخته ای همچون شما بهره مند گردند .


 به همت سازمان انتشارات جهاد دانشگاهی منتشر شد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، نخستین چاپ کتاب «‌تصمیم‌گیری و سرمایه‌گذاری استراتژیک در شرایط عدم اطمینان(با تمرکز بر سرمایه‌گذاری در بورس)» اثر مشترکی از دکتر بهمن سعیدیان‌راد، ‌اردلان صامتی و حمیدرضا خلیلی، می‌کوشد مباحثی مانند سود و زیان فعالان اقتصادی را در شرایط عدم اطمینان در تصمیم‌گیری تبیین کند.

کتاب حاضر به‌عنوان تنها اثر تحلیلی و کیفی در زمینه سرمایه‌گذاری در شرایط عدم اطمینان در کشور، در 6 فصل تدوین شده است. 

سه فصل نخست کتاب با عنوان‌های «مروری بر سرمایه‌گذاری در شرایط عدم اطمینان»، «بورس و سرمایه‌گذاری در بورس» و «شرایط عدم اطمینان و ریسک» به مباحثی مانند بورس اوراق بهادار، تاریخچه بورس در جهان و ایران، موقعیت‌های تصمیم‌گیری و اصلی‌ترین عوامل تشکیل‌دهنده محیط اقتصادی اشاره دارند. نویسنده در نخستین فصل در تشریح بحث سرمایه‌گذای در شرایط عدم اطمینان آورده است:

«رفتار سرمایه‌گذاران‌ به عوامل متعددی وابسته است، عواملی از قبیل عوامل سیاسی، اقتصادی، فرهنگی،‌ اجتماعی، روانشناختی و غیره که در این کتاب، رفتار سرمایه‌گذاران، در قالب درک آنها از عدم اطمینان محیطی و سطح آگاهی آنان از نظریه‌های علمی نوین سرمایه‌گذاری استراتژیک (نظریاتی همچون نظریه چشم‌انداز،‌ چشم‌انداز جامع،‌ گزینه‌های موجود و مباحث مالی رفتاری) مورد نظر نویسندگان قرار می‌گیرد.» «سرمایه‌گذاری استراتژیک»، «نظریه‌ها و مباحث سرمایه‌گذاری استراتژیک در شرایط عدم اطمینان» و «نتیجه‌گیری و ارایه مدلی جهت سرمایه‌گذاری بهینه در شرایط عدم اطمینان» عناوین فصل‌های چهارم تا ششم کتاب حاضر است.

 از جمله موضوعات مطرح شده در این فصل‌‌‌ها می‌توان به مدیریت مالی و سرمایه‌گذاری استراتژیک، نظریه‌ چشم‌انداز، مکاتب و رویکرد‌های مناسب در شرایط عدم اطمینان اشاره کرد. مولف در چهارمین فصل کتاب، درباره سرمایه‌گذاری استراتژیک به این نکته اشاره کرده که این مفهوم به معنای تصمیم و انتخابی مدیریتی از بین گزینه‌های مختلف سرمایه‌گذاری و با رویکردی تغییر‌پذیر و منعطف در طول زمان است.

 تصمیمات استراتژیک، ‌سطح بیشتری از عدم اطمینان را نسبت به منابع داخلی و خارجی نشان می‌دهند. ‌ نخستین چاپ کتاب «‌تصمیم‌گیری و سرمایه‌گذاری استراتژیک در شرایط عدم اطمینان (با تمرکز بر سرمایه‌گذاری در بورس)» ‌با شمارگان یک‌هزار نسخه در 216 صفحه، به بهای 9 هزار و 500 تومان به همت سازمان انتشارات جهاد دانشگاهی به بازار نشر عرضه شده است.

  • منصوره صامتی